پایداری شهری
محمد مهدی عزیزی؛ سمانه خسروانی نژاد
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 25 فروردین 1400
چکیده
از جمله دلایل تغییر نگرش رشته شهرسازی از پارادایم رشد به توسعه پایدار، ناکارآمدی رشته و حرفه در پاسخ به دغدغه های محیطی از نیمه دوم قرن بیستم بود. نتیجه چنین تغییر نگرشی در اواخر قرن بیستم در آموزش رسمی و غیررسمی شهرسازی در سراسر جهان بازتاب پیدا کرد که انعکاس آن در حرفه، محصول شهرسازی متفاوتی را رقم زد. نوع نگاه به آموزش توسعه پایدار ...
بیشتر
از جمله دلایل تغییر نگرش رشته شهرسازی از پارادایم رشد به توسعه پایدار، ناکارآمدی رشته و حرفه در پاسخ به دغدغه های محیطی از نیمه دوم قرن بیستم بود. نتیجه چنین تغییر نگرشی در اواخر قرن بیستم در آموزش رسمی و غیررسمی شهرسازی در سراسر جهان بازتاب پیدا کرد که انعکاس آن در حرفه، محصول شهرسازی متفاوتی را رقم زد. نوع نگاه به آموزش توسعه پایدار در کشوهای توسعه یافته در مقایسه با کشورهای در حال توسعه ای مانند ایران موضوعی است که می تواند از منظر تحلیل محتوای برنامه های درسی شهرسازی در کشورهای منتخب دنبال شود. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر تحلیل جهت گیری آموزش های رشته شهرسازی به سمت مفهوم توسعه پایدار است. در این پژوهش که به نوعی تحقیق کاربردی است، با توجه به ماهیت موضوع، از روش کیفی تحلیل محتوا و قابلیت های نرم افزاری SPSS در تحلیل داده ها استفاده شده است. داده های مورد نیاز از طریق بررسی برنامه های درسی شهرسازی در کشورهای منتخب، که به عنوان کشورهای خاستگاه در توسعه پایدار بوده و برنامه های درسی آنها نیز توسط نهادهای بین المللی اعتبارسنجی شده اند، جمع آوری گردیده اند. نتایج بررسی های این پژوهش در 128 دانشگاه از 9 کشور مختلف نشان می دهد که جهتگیری غالب در آموزش توسعه پایدار به ارائه "درسی مستقل با موضوع توسعه پایدار و مفاهیم محیطی" و نیز "تدریس توسعه پایدار در رویه و محتوای دروس شهرسازی" است. نتایج این امر در نمونه ایران حاکی از آن است که اگرچه دروسی با «محتوا و عنوان موضوعات محیطی» در تمامی گرایش های کارشناسی ارشد ارائه شده است؛ اما توجه به موضوع توسعه پایدار را به طور رسمی می توان در گرایش طراحی شهری و برنامه ریزی منطقه ای به ترتیب در یک و دو درس اختیاری مشاهده کرد که در مقایسه با یافته های جهانی محدود و ناکافی است. با این حال، توجه به آموزش توسعه پایدار به عنوان یکی از معیارهای نظام رتبه بندی گرین متریک می تواند درون مایه پژوهش های کاربردی آتی باشد و گامی به سوی توسعه پایدار قلمداد شود.
طراحی شهری
آزاده علیزاده؛ سمانه خسروانی نژاد؛ محمد فلاحتی؛ رضا اکبری
چکیده
شهرها در جهان معاصر در حال دگرگونیاند که از مهمترین ابزارهای این تحول بهرهگیری از مولفه زمان و امتزاج آن با فرهنگ، هنر و تکنولوژی در بازتولید فضاهای شهری است. امری که موجد پیدایش مفهوم زندگی شبانه و فضاهای شبانه شهری است. با توجه به اهمیت زمان در زندگی معاصر و تغییر ساختارهای زمانی به دلیل تغییر سبک زندگی، استفاده مطلوبتر از زمان ...
بیشتر
شهرها در جهان معاصر در حال دگرگونیاند که از مهمترین ابزارهای این تحول بهرهگیری از مولفه زمان و امتزاج آن با فرهنگ، هنر و تکنولوژی در بازتولید فضاهای شهری است. امری که موجد پیدایش مفهوم زندگی شبانه و فضاهای شبانه شهری است. با توجه به اهمیت زمان در زندگی معاصر و تغییر ساختارهای زمانی به دلیل تغییر سبک زندگی، استفاده مطلوبتر از زمان در زندگی شهری در این فضاها میتواند تحقق یابد و سرزندگی حاصل از رخداد فعالیتهای روزانه در ساعات شبانه امتداد یابد. در شهر یزد فضاهای شبانه ترغیبکننده حضور بیشتر شهروندان در فضا به ویژه در فصول گرم خواهند بود و با توزیع زمانی تراکم جمعیت و نگهداشت آنها در فضا در بازه زمانی طولانیتر نشاط و سرزندگی شهر که در حال حاضر یکی از مهمترین دغدغههای مدیریت شهری است را ارتقا میبخشد. با علم به این موضوع که بستر فضای شبانه ملاحظات طراحانه خاص خود را میطلبد، هدف پژوهش تبیین عوامل و معیارهای موثر بر طراحی فضاهای شبانه است. بر این اساس، پس از استخراج معیارهای موثر از میان متون نظری و تجارب مرتبط، این معیارها با بهرهگیری از ترکیب روش کمی و کیفی، اولویتبندی و در خیابان کاشانی یزد ارزیابی شدند. در روش کمی به منظور اولویتبندی معیارها از ابزار پرسشنامه و آزمونهای کلموگروف-اسمیرنوف و فریدمن استفاده شدهاست و در روش کیفی این معیارها با استفاده از تکنیکهای ارزیابی محیط (مشاهده، مصاحبههای باز، برداشت میدانی) در خیابان کاشانی یزد تحلیل شدند. بر اساس نتایج پژوهش ملاحظات طراحانه فضاهای شهری شبانه به دو دسته عوامل زمینهساز در ارتباط با جذب جمعیت و عوامل پشتیبان در ارتباط با چگونگی نگهداشت جمعیت در فضای شهری، دستهبندی میشوند. عوامل زمینهساز پتانسیل فضا جهت ایجاد فضای شبانه هستند که با امتزاج با عوامل پشتیبان تقویت میشوند و نهایتاً با ارتقاء کیفیت تجربه محیط موجب عملکرد صحیح فضای شبانه میشوند.