مدیریت شهری
موسی کمانرودی؛ طاهر پریزادی؛ محمد بیگدلی
دوره 6، شماره 21 ، بهمن 1395، ، صفحه 51-64
چکیده
تمرکزگرایی و فقدان رویکرد کارآمد آمایشی در ایران از دهه 1330 ه.ش به بعد موجب قطبش فضایی توسعه در این پهنه سرزمینی شده است. شهر تهران در این فرآیند به جهت جایگاه پایتختی و تنوع و تراکم کارکردیان قطبش بیشتری برخوردار گردیده است. این روند فاصله روزافزون توسعه مرکز-پیرامون و مهاجرت از پیرامون به مراکز بهویژه منطقه و شهر تهران را ...
بیشتر
تمرکزگرایی و فقدان رویکرد کارآمد آمایشی در ایران از دهه 1330 ه.ش به بعد موجب قطبش فضایی توسعه در این پهنه سرزمینی شده است. شهر تهران در این فرآیند به جهت جایگاه پایتختی و تنوع و تراکم کارکردیان قطبش بیشتری برخوردار گردیده است. این روند فاصله روزافزون توسعه مرکز-پیرامون و مهاجرت از پیرامون به مراکز بهویژه منطقه و شهر تهران را دری داشته است. این روند اغلب بهواسطه حومه و حاشیهنشینی فقر، موجب پراکندهگویی فضایی و شکلگیری سکونتگاههای غیررسمی در این منطقه و این شهر شده است. این روند بهگونهای به وقوع پیوست که از سازماندهی مدیریت و برنامهریزی ملی، منطقهای و محلی پیشی گرفت و بر آن استیلا یافت. یکی از محدودههای مکانی شکلگیری این نوع سکونتگاهها در منطقه تهران، محدوده شهری اسلامشهر-رباط کریم در حاشیه جنوب غربی شهر تهران میباشد. منابع زیستی سرشار آبوخاک، قیمت پایین زمین و مسکن،سهولت خریدوفروش زمین، سهولت ساختوسازهای مسکونی غیرمجاز، وجود جاده ساوه و فاصله کم و سهولت دسترسی به شهر تهران ازجمله زمینهها و عوامل محلی بودند که این روند در این محدوده را در قیاس با کل کشور و سایر مناطق تشدید و متمایز نموده است. هدف این تحقیق، آشکارسازی تغییرات فضایی کانونهای شهری این محدوده از سال 1355 تا 1394 است. دادههای موردنیاز این تحقیق به روش مطالعات کتابخانهای، ازجمله تصاویر ماهوارهای لندست بهدستآمده و با استفاده از نرمافزارهای ENVI,ARCGIS,QGIS پردازش و تحلیلشدهاند. جامعه آماری این پژوهش، کانونهای شهری واقع در این محدوده است. ازاینرو این تحقیق ازنظر هدف؛ شناختی، ازنظر زمان؛ مقطعی، ازنظر داده؛ کیفی و ازنظر روش؛ توصیفی-تحلیلی است. طبق یافتههای این تحقیق، بیشترین و کمترین میزان توسعه فیزیکی این کانونها در طول این دوره، به ترتیب در اسلامشهر، گلستان، نسیم شهر،رباطکریم، صالحیه و نصیرشهر به وقوع پیوسته است. توسعه فیزیکی شتابان این کانونها در این دوره، اراضی کشاورزی را بهشدت بلعیده و به شهرها الحاق و ادغام نموده است.
مدیریت شهری
موسی کمانرودی کجوری؛ محمد بیگدلی
دوره 3، شماره 11 ، مرداد 1393، ، صفحه 37-48
چکیده
حکمراویی خوب را میتوان رویکرد، فرایند و شیوه مشارکتی اداره امور عمومی با مشارکت سه بخش دولتی، خصوصی و مدنی تعریف نمود. در سالهای اخیر در ایران، به طور گسترده از این رویکرد به عنوان ضرورت توسعه مدیریت شهری کشور نام برده شده و در موارد متعددی به ارزیابی تحقق آن در اداره امور عمومی شهرها نیز پرداخته شده است. این در حالی است که به ...
بیشتر
حکمراویی خوب را میتوان رویکرد، فرایند و شیوه مشارکتی اداره امور عمومی با مشارکت سه بخش دولتی، خصوصی و مدنی تعریف نمود. در سالهای اخیر در ایران، به طور گسترده از این رویکرد به عنوان ضرورت توسعه مدیریت شهری کشور نام برده شده و در موارد متعددی به ارزیابی تحقق آن در اداره امور عمومی شهرها نیز پرداخته شده است. این در حالی است که به ظرفیتهای موجود آن در قوانین و برنامههای توسعه شهری کشور توجه نشده است. اقدمات صورت پذیرفته در اینخصوص، بیشتر در نفی انفعالی انحصار مدیریت دولتی در اداره کشور و شهرها انجام پذیرفته است. به همین دلیل این تلاشها و اقدامات منجر به تبدیل این رویکرد به گفتمان رایج علمی و اجرایی حوزه مدیریت توسعه شهری در ایران نشد. از این رو این پژوهش در پاسخ به این سئوال اساسی انجام پذیرفت که میزان تطبیق قوانین و برنامههای توسعه شهری ایران و شهر تهران با اصول حکمراویی خوب چیست؟ هدف این پژوهش، شناخت و تشریح میزان تطبیقپذیری محتوای قوانین و برنامههای توسعه شهری ایران و شهر تهران با اصول حکمراویی خوب و کمک به بازنگری مبانی ارزشی، جهتگیریهای دانشی و توسعه مدیریت شهری کشور است. این پژوهش از نوع پژوهشهای نظری و کیفی میباشد که به روش تحلیل محتوایی، مقایسهای و دلفی انجام پذیرفته است. روش دلفی برای نظرسنجی و تطبیق نهایی محتوای قوانین و برنامههای مورد مطالعه با اصول حکمروایی استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش به روش مطالعات کتابخانهای جمعآوری گردیده است. قوانین و برنامههای مورد استفاده در این پژوهش، شامل قوانین توسعه شهری کشور، برنامههای توسعه شهری شهر تهران و برنامههای سازمانی شورای اسلامی شهر و شهرداری تهران میباشد. بر اساس یافتههای این پژوهش، قوانین و برنامههای توسعه شهری ایران با اصول حکمراویی خوب شهری ارتباط دارند، اما به ندرت با آنها منطبق میباشند. میزان ارتباط این قوانین و برنامهها با این اصول، از قوانین و برنامههای توسعه شهری کشور و شهر تهران به برنامههای سازمانی شورای اسلامی و شهرداری بیشتر میشود. این قوانین و برنامهها بدون رویکرد حکمروایی و صرفاً با هدف استانداردسازی فنی عملکرد سازمانی مدیریت شهری تدوین شدهاند.