پایداری شهری
علی اسدی؛ سعید صالحی مرزیجرانی؛ حسن سجادزاده؛ حسین کلانتری خلیل آباد
چکیده
امروزه مطالعه یک محیط مسکونی به دلیل مؤثر بودنش بر شاخصهای مهم برنامهریزی مانند نرخ جابهجایی سکونتی،کیفیت زندگی و پیشبینی تقاضای مسکن اهمیت دارد. کیفیت محیط از عوامل مؤثر بر تحرکات جمعیتی درون شهری محسوب میشود و کاهش تحرک مسکونی، قدمی است به سمت ساختن یک محله پایدار و با ثبات و ثبات سکونتی منجر به انسجام جامعه، ...
بیشتر
امروزه مطالعه یک محیط مسکونی به دلیل مؤثر بودنش بر شاخصهای مهم برنامهریزی مانند نرخ جابهجایی سکونتی،کیفیت زندگی و پیشبینی تقاضای مسکن اهمیت دارد. کیفیت محیط از عوامل مؤثر بر تحرکات جمعیتی درون شهری محسوب میشود و کاهش تحرک مسکونی، قدمی است به سمت ساختن یک محله پایدار و با ثبات و ثبات سکونتی منجر به انسجام جامعه، تشکیل شبکههای اجتماعی و نظارت اجتماعی غیر رسمی و به صورت جمعی به مشکلات جامعه و محله منجر می شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر محیط سکونت در ماندگاری یا جابه جایی ساکنین در مجتمع های مسکونی و پیشنهاد اصلاح ساختار معماری در جهت ثبات سکونتی است. این سئوال پیش میآید که چه عواملی از کیفیت محیط مجتمعهای مسکونی در شهر اراک چه تأثیری بر ثبات یا جابه جایی ساکنان داشته است؟ در این رساله با استفاده از روش زمینه ای و مصاحبه کیفی با ساکنین از طریق انتخاب تصادفی خوشه ای در 21 مجتمع مسکونی اراک در نقاط مختلف شهر به بررسی مسئله پرداخته شد و نتایج نشان داد کیفیت خوب ساختمانی و سطح فرهنگی و همگونی اولویت های اول و دوم ساکنین در ثبات سکونتی بودند. اما نکته مهم میزان بالای اشاره به آرامش و امنیت، سطح دسترسی مناسب، مدیریت خوب و عدم توانایی اقتصادی به جابه جایی سکونتی است که از دلایل مهم پاسخگویان بوده است. از موارد دیگر اشاره شده می توان به محلیت خوب آپارتمان و مجتمع اشاره داشت.همچنین برای جابه جایی ساکنین، بیش از همه دستیابی به آپارتمان با مساحت بالاتر اهمیت دارد. در این بین شرایط علی بیشترین تأثیر را در وهله اول و شرایط مداخله گر و راهبردی در وهله دوم تأثیرگذارند. عوامل ایجاد ثبات سکونتی با عوامل ایجاد میل و گرایش به جابه جایی متفاوت است و دلیل آن این است که عوامل ایجاد ثبات سکونتی بر اساس واقعیات و نیازها بیان شده ولی عوامل گرایش به جابه جایی بر اساس آرزوها، ایده آل ها و آرمان ها و انتظارات بیان شده است. هر چه فاصله بین این دو ( درخواست های واقعی و آرزوها ) بیشتر شود، میل به جابه جایی بیشتر می شود.
طراحی شهری
سارا صالحی؛ حسن سجادزاده؛ محمد سعید ایزدی؛ کسری کتاب اللهی
چکیده
سینما بستری بدیع برای بازخوانی رابطه کالبد و روانِ شهر معاصر است. ارتباط مستمر شهر و سینما بر اهمیت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری توأمان بر شهرسازی و معماری افزوده است. با فرض کم توجهی به فضاهای شهریِ موفق، انسان مدار و مکان مند در سینمای ایران و از طرفی اهمیت نقش کارگردان در بهره گیری از معیارهای صحیح بازنمایی فضاهای شهری انسان ...
بیشتر
سینما بستری بدیع برای بازخوانی رابطه کالبد و روانِ شهر معاصر است. ارتباط مستمر شهر و سینما بر اهمیت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری توأمان بر شهرسازی و معماری افزوده است. با فرض کم توجهی به فضاهای شهریِ موفق، انسان مدار و مکان مند در سینمای ایران و از طرفی اهمیت نقش کارگردان در بهره گیری از معیارهای صحیح بازنمایی فضاهای شهری انسان مدار، این پژوهش اهداف 1_ بررسی ابعاد مختلف آثار منتخب سینمای داستانی ایران پس از انقلاب اسلامی سال 1357، 2_استخراج معیارهای خلق فضای شهری در آثار سینمای داستانی و 3_ پیشنهاد بازنمایی تصویر فضای انسان مدارتر شهری در سینمای ایران را دنبال می کند. چارچوب نظری پژوهش براساس روش اسنادی گردآوری شده و معیارهای نهایی مورد استفاده در تحلیل فیلم به ترتیب پنج مورد شامل دیدگاه فیلم ساز، کیفیت های پرداخت شده فضای شهری در فیلم، تنوع در استفاده از فضاهای شهر، نحوه پرداخت مکان، انواع فضاهای شهری و نوع پرسوناژ است. در انتخاب فیلم ها از روش دلفی، مصاحبه با اصحاب سینما و اساتید دانشگاه کمک گرفته شد و بر این اساس 53 فیلم داخلی منتخب در سینمای داستانی پس از انقلاب اسلامی، گزینش شد. در تحلیل فیلم ها از دو روش تحلیل محتوا براساس موضوع و فاعل بازنمایی و روش تحلیل محتوای ساخت گرایانه براساس نشانه شناسی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سینمای ایران به فضای شهری اجازه حضور نداده است. بنابراین لازم است، حرکت از سینما به شهر آغاز شود تا هم سینما با مردم ارتباط بیشتری برقرار کند و هم به شهر و فضاهای شهری در درک بهتر توسط شهروندان کمک شود. بر این اساس پیشنهاداتی برای خلق سکانس های انسانی تر و بازنمایی بهتر از شهر در سینمای ایران ارائه می گردد.
محیط زیست شهری
پگاه یادگاری؛ حسن سجادزاده
چکیده
آسایش حرارتی به عنوان یکی از عوامل اساسی در حضورپذیری انسانها در فضاهای شهری مطرح است. طراحی فضاهای باز شهری تحت تأثیر عناصر و عوامل مختلف میتواند باعث تغییر درکیفیت آسایش حرارتی استفاده کنندگان شود که در این پژوهش براساس ضرورت نقش دو مؤلفه الگوی هندسی و پوشش گیاهی در ارتباط با میزان آسایش حرارتی در فضاهای باز محلی در بافت قدیمی ...
بیشتر
آسایش حرارتی به عنوان یکی از عوامل اساسی در حضورپذیری انسانها در فضاهای شهری مطرح است. طراحی فضاهای باز شهری تحت تأثیر عناصر و عوامل مختلف میتواند باعث تغییر درکیفیت آسایش حرارتی استفاده کنندگان شود که در این پژوهش براساس ضرورت نقش دو مؤلفه الگوی هندسی و پوشش گیاهی در ارتباط با میزان آسایش حرارتی در فضاهای باز محلی در بافت قدیمی شهر همدان با اقلیم سرد و کوهستانی تبیین و تحلیل شده است. هدف از انجام پژوهش حاضر ارزیابی الگوی پوشش گیاهی و الگوی هندسه فضاهای باز محلی بر آسایش حرارتی در فصل زمستان در این بافت شهری است. در این راستا نُه مرکز محله تاریخی در شهر همدان به عنوان بستر تحلیل پژوهش در نظر گرفته شده که با استفاده از نرم افزار Envi-met، شبیه سازی و با ورود دادههای اقلیمی و فضایی، تحلیلهای مورد نظر انجام شده است. نتایج تحلیل نشان میدهد که در نظر گرفتن الگوی پوشش گیاهی و الگوی هندسی فضاهای باز به طور توأمان نقش مهمی در آسایش حرارتی در این اقلیم دارد. علاوه براین از میان متغیرهای محیطی آسایش حرارتی، سرعت باد بیشترین تأثیر را بر آسایش حرارتی در فصل زمستان داشته است. همچنین وجود پوششهای گیاهی برگ ریز ضمن آن که در تابستان با ایجاد سایه اندازی مناسب شرایط آسایش اقلیمی مناسبی را برای کاربران فراهم مینماید، در زمستان هم مانع تابش نور خورشید بر فضاهای باز گشته ( ضمن آن که در این گونه اقلیمها شاهد وزش بادهای سرد و کمبود رطوبت به خصوص در ایام زمستان هستیم)، وجود این نوع الگوها و درختان باعث جذب رطوبت از زمین و انعکاس آن به محیطهای اطراف میگردد.
طراحی شهری
مهرداد کریمی مشاور؛ حسن سجادزاده؛ حسین تروشه
چکیده
طی دهههای اخیر، بلندمرتبهسازی بهعنوان یک شیوه ساختمانسازی، بسیار موردتوجه قرار گرفت و جایگزین رشد افقی شهرها شد. اما به نظر میرسد که در طرح توسعه عمودی شهرها، به روان شهروندان در فضاهای شهری توجه کافی نشده است. ارتفاع، جزء ذاتی ساختمانهای بلند و مهمترین ویژگی فرم این ابنیه است که تأثیر چشمگیری در ارتباط با شهروندان و برآیند ...
بیشتر
طی دهههای اخیر، بلندمرتبهسازی بهعنوان یک شیوه ساختمانسازی، بسیار موردتوجه قرار گرفت و جایگزین رشد افقی شهرها شد. اما به نظر میرسد که در طرح توسعه عمودی شهرها، به روان شهروندان در فضاهای شهری توجه کافی نشده است. ارتفاع، جزء ذاتی ساختمانهای بلند و مهمترین ویژگی فرم این ابنیه است که تأثیر چشمگیری در ارتباط با شهروندان و برآیند ادراکات و احساسات آنان دارد؛ بنابراین ضروری است که جوانب تأثیر ارتفاع به صورتی موشکافانه بررسی شود. یکی از مهمترین جوانب، اثرات آنها بر سلامت روان شهروندان است. استرس و تنشهای روانی دائماً سلامت روان انسان را تهدید میکنند و یکی از دلایل آنها، محیط نابسامان شهرها و سکونتگاههای ماست. این امر بر اهمیت بررسی محیط شهری برای کاهش تنشهای موجود میافزاید. هدف این نوشتار، علاوه بر دستیابی به چگونگی اثرگذاری ارتفاع ساختمانهای بلند بر سلامت روان شهروندان، روشهای بهتری برای طراحی این ابنیه با رویکرد تأثیر بر سلامت روان است. در پژوهش حاضر از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینهای (Grounded Theory) استفاده شده است. پس از مصاحبه عمیق با شهروندان در محیط واقعی، متن پیاده شده مصاحبات، خلاصه و در سه مرحله باز، محوری و انتخابی، کدگذاری شد و نهایتاً به وسیله نرمافزار تحلیل دادههای MAXQDA مدل زمینهای آن استخراج گردید. یافتهها نشان داد که ارتفاعِ ساختمانهای بلند بهواسطه بروز مقولاتی چون محصوریت نامناسب، تبعات کالبدی_بصری، خرداقلیم، محدودیتهای چشمانداز، معضلات اجتماعی، اشراف، ناهمگنی در بافت شهری و آثار سوء زیستمحیطی، فشار روانی ایجاد میکند و درگیری درازمدت شهروندان با واکنشهای هیجانی ناشی از فشارهای روانی، باعث آسیب دیدن سلامت روان آنان میشود.
طراحی شهری
سلمان وحدت؛ حسن سجادزاده؛ مهرداد کریمی مشاور
دوره 4، شماره 15 ، مرداد 1394، ، صفحه 17-36
چکیده
شهرها با منظر خود در معرض قضاوت ناظران قرار میگیرند. اما مسئله مهم در این میان، نحوه درک و خوانش منظر شهری از سوی مردم و کاربران فضاست. در این پژوهش سعی شده، ابعاد و عوامل مؤثر در خوانش منظر خیابان، تبیین و اولویت هر یک از عوامل نسبت به مکانهای مورد مطالعه از دیدگاه شهروندان در راستای ارتقای کیفی منظر فضاهای شهری همدان مورد بررسی ...
بیشتر
شهرها با منظر خود در معرض قضاوت ناظران قرار میگیرند. اما مسئله مهم در این میان، نحوه درک و خوانش منظر شهری از سوی مردم و کاربران فضاست. در این پژوهش سعی شده، ابعاد و عوامل مؤثر در خوانش منظر خیابان، تبیین و اولویت هر یک از عوامل نسبت به مکانهای مورد مطالعه از دیدگاه شهروندان در راستای ارتقای کیفی منظر فضاهای شهری همدان مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا در انجام این پژوهش، این نوشتار از روش تحقیق توصیفی_تحلیلی و شیوههای مرور متون، منابع و اسناد تصویری در بستر مطالعات کتابخانهای و از روش تحقیق موردی و شیوه تحقیق مشاهده و پیمایش در بستر مطالعات میدانی بهره گرفته است. همچنین به منظور تحلیل چارچوب مفهومی پژوهش و پاسخگویی به سئوالهای تحقیق، از مدل فرآیند تحلیل شبکه و نرمافزار سوپر دسیژن استفاده شده است. بر اساس یافتههای تحقیق، مؤلفههای خوانش منظر خیابان را میتوان در دو بعد عینی و ذهنی و سه مؤلفه، زیباشناختی (عینی_ذهنی)، معنایی_ادراکی، عملکردی_فعالیتی و پنجاه و نه شاخص طبقهبندی و ارائه نمود. همچنین بررسیها نشان میدهند، ارزش کیفی منظر خیابانهای مرکزی شهر همدان در سطح متوسطی قرار دارد که با استفاده از عواملی چون ارتقای نظم بصری خیابان، ساماندهی جدارهها و بناهای قدیمی، زمینهسازی حضور هنرهای خیابانی و گرافیکی، تعریف و تقویت نشانهها در بعد معنایی و کالبدی میتوان به منظور ارتقای سطح خوانش شهروندان و مطلوبیت منظر این فضاها اقدام نمود.
طراحی شهری
امین لطیفی؛ حسن سجادزاده
دوره 3، شماره 11 ، مرداد 1393، ، صفحه 3-18
چکیده
پارکهای شهری به عنوان بخشی از فضاهای عمومی در شهرها، نقش مهمی در رفع نیازهای انسانی ایفا میکنند. بسیاری از نظریهپردازان شهری پارکهای شهری را به عنوان یکی از اجزای اصلی یک سیستم شهری میدانند، زیرا در کنار نقش کارکردی خود باعث افزایش اجتماعپذیری در فضاهای شهری میشوند. بنابراین به منظور پویایی بیشتر این فضاها و برای برآورده ...
بیشتر
پارکهای شهری به عنوان بخشی از فضاهای عمومی در شهرها، نقش مهمی در رفع نیازهای انسانی ایفا میکنند. بسیاری از نظریهپردازان شهری پارکهای شهری را به عنوان یکی از اجزای اصلی یک سیستم شهری میدانند، زیرا در کنار نقش کارکردی خود باعث افزایش اجتماعپذیری در فضاهای شهری میشوند. بنابراین به منظور پویایی بیشتر این فضاها و برای برآورده ساختن نیازهای مردم، باید به رفتارهای شکل دهنده این فضاها توجه کرد و آنها را مورد بررسی قرار داد. از آنجایی که کارایی اغلب پارکهای شهری در نتیجه عدم انطباق نیازهای کاربران با کیفیات محیطی متناسب با قلمروهای رفتاری، در سطح پایینی میباشد، لزوم توجه به برنامه اصولی و مبتنی بر رفتار استفادهکنندگان در اینگونه فضاها، ضروری مینماید. پارک مردم در شهر همدان به عنوان نمونه مطالعاتی این پژوهش انتخاب شده است. هدف از این مطالعه، شناسایی و ارزیابی محرکها و الگوهای رفتاری کاربران در قالب نیازها و کیفیتهای محیطی در پارکهای شهری است. پژوهش حاضر، یک تحقیق میدانی با رویکرد توصیفی _ تحلیلی است و به دنبال پاسخ به این سئوال اساسی است که، الگوها و قلمروهای رفتاری چه تأثیری در ارتقای کیفیت محیطی در پارکهای شهری دارند؟ در این پژوهش برای تدوین چارچوب نظری، ابتدا با استفاده از روش اسنادی، ادبیات و مبانی نظری موضوع به تفصیل بیان شده و سپس با تحلیل رویکردهای موجود با تأکید بر الگوهای رفتاری، سعی در استدلال منطقی مباحث و در نتیجه تدوین چارچوب مفهومی برای پژوهش شده است. برای این منظور، علاوه بر تحلیل کیفی فضای شهری مورد مطالعه و بررسی چگونگی رفتارهای شکل گرفته شده در فضا به سبب وجود ویژگیهای فضایی موجود در آن، به تحلیل کمّی شاخصها با استفاده از طراحی پرسشنامه و نقشههای رفتاری بر اساس حجم نمونه و تبدیل یافتههای کیفی به مؤلفههای کمّی از طریق نرمافزارSPSS پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد از سویی نیازهای انسانی نتیجه تأثیر رفتار بر فضا و محیط است و قابلیت محیط، زمینهساز انجام رفتارهاست و از سویی دیگر، ارتقای کیفیت محیطی و تأثیر مؤلفههای آن بر قلمروها و الگوهای رفتاری در پارکهای شهری صرفاً مفهومی کمّی و تکنیکی نبوده، بلکه با مفاهیم کیفی نیز در ارتباط است.