معماری شهری
اکرم اسفندیاری؛ عباس ترکاشوند
چکیده
مجتمعهای مسکونی همچون هر برساخته دیگری علاوه بر فضا و کالبد فیزیکی خود، حاوی بار ادراکی برای شهروندان هستند. کیفیت بصری، نقش مهمی در چگونگی شکلگیری این بار ادراکی دارد. بدینترتیب، توجه به کارکرد ادراکی مجموعههای مسکونی به میزان زیادی وابسته به کیفیت بصری آن است که مقولهای کیفی به شمار آمده و از این رو، تحلیل آن پیچیدگیهای ...
بیشتر
مجتمعهای مسکونی همچون هر برساخته دیگری علاوه بر فضا و کالبد فیزیکی خود، حاوی بار ادراکی برای شهروندان هستند. کیفیت بصری، نقش مهمی در چگونگی شکلگیری این بار ادراکی دارد. بدینترتیب، توجه به کارکرد ادراکی مجموعههای مسکونی به میزان زیادی وابسته به کیفیت بصری آن است که مقولهای کیفی به شمار آمده و از این رو، تحلیل آن پیچیدگیهای بسیاری به همراه دارد. در این راستا تحلیلهای ایزوویست و خطوط دید ابزاری مؤثر در جهت تحلیل و در نتیجه سنجش کیفیت بصری، از طریق روشهای کمی فراهم میآورند. بدینترتیب هدف این پژوهش، ارائه روشی برای به کارگیری ابزار ایزوویست و خطوط دید در فرآیند سنجش کیفیت بصری در مجتمعهای مسکونی است. این پژوهش، به طور موردی در شهر کرمانشاه انجام شده است. برای این منظور، ابتدا مجتمعهای مسکونی واقع در شهر کرمانشاه با استفاده از تحلیلهای فرمی، مبتنی بر یک روش کمی، گونهشناسی و دستهبندی شدهاند. سپس به منظور جلوگیری از تأثیر فضای شهری ناهمخوان اطراف مجتمعها به عنوان عامل مداخلهگر، شکل گونههای حاصله با روش«نرمالکردن» همگن شده و کیفیت فضایی_کالبدی گونههای نرمالایز شده نیز با ابزار اسپیسمیت مورد سنجش قرار گرفته است. در مرحله بعد، کیفیت بصری آنها با استفاده از ابزار ایزوویست، با تکیه بر شاخصهای مساحت، مقدار زاویه راندگی، بیشترین خط شعاع دید و انحصار مورد سنجش قرار گرفته و دادههای کمی استخراج شده است. در نهایت، همبستگی میان دادههای حاصل از سنجش کیفیت بصری، با دادههای حاصل از سنجش کیفیت فضایی_کالبدی گونهها، مورد آزمون قرار گرفته و تحلیل شده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که هر یک از گونههای مجتمعهای مسکونی، شاخصهای کیفیت بصری و خطوط دید معینی دارد که به طور کمی و کیفی با سایر گونهها قابل مقایسه است. همچنین نتایج این پژوهش نشان میدهد شاخصهای ایزوویست که مبین کیفیت بصری گونهها هستند، با شاخصهای اسپیسمیت، دارای رابطه همبستگی هستند. این امر به معنای اعتبار روش پیشنهادی در سنجش کیفیت بصری مجتمعهای مسکونی بوده و مبین کاربرد نمودارهای اسپیسمیت در کیفیت بصری مجتمعهای مسکونی نیز هست. نتایج این تحقیق میتواند به صورت بالقوه در طراحی سایت مجموعههای مسکونی مورد استفاده قرار گرفته و متعاقب آن بر کیفیت طرحهای مسکونی مؤثر باشد.
طراحی شهری
امیر شکیبامنش؛ یاسمن حکیمی
چکیده
یکی از مباحث مهم در تحلیل بصری فضاهای شهری، موضوع رؤیتپذیری آنها میباشد که در سالهای اخیر، بهویژه با توسعه فناوری و گسترش نرمافزارهای رایانهای، جایگاه ویژهای در مطالعات شهری یافته است. این در حالی است که یافتههای بسیاری از پژوهشها و مطالعات اخیر بیانگر وجود ارتباطی تنگاتنگ میان رؤیتپذیری کالبدی و رفتارهای احتمالی ...
بیشتر
یکی از مباحث مهم در تحلیل بصری فضاهای شهری، موضوع رؤیتپذیری آنها میباشد که در سالهای اخیر، بهویژه با توسعه فناوری و گسترش نرمافزارهای رایانهای، جایگاه ویژهای در مطالعات شهری یافته است. این در حالی است که یافتههای بسیاری از پژوهشها و مطالعات اخیر بیانگر وجود ارتباطی تنگاتنگ میان رؤیتپذیری کالبدی و رفتارهای احتمالی در فضاهای شهری است. از سوی دیگر زمینههای فضایی مختلف نیز میتوانند شرایط رؤیتپذیری متفاوتی را پدید آورده و متعاقب آن ادراک افراد را دستخوش تغییر قرار دهند. ازاین رو در این پژوهش برای بررسی تخصصی و دستیابی به یافتههای علمی، از میان انواع مختلف بسترهای فضایی قابل بررسی، صرفاً بر موضوع میادین شهری، تأکید و تمرکز گردیده است. هدف این تحقیق بررسی تأثیر رؤیتپذیری فضای شهری بر برخی گونههای رفتاری استفادهکنندگان میباشد. نمونه مورد پژوهی در مطالعه حاضر، سبزهمیدان واقع در محدوده مرکزی شهر تهران میباشد که به دلیل دارا بودن بسیاری از ویژگیهای یک میدان شهری در مفهوم حقیقی آن انتخاب گردیده است. در این مقاله، با به کارگیری مفهوم آیزوویست سهبعدی، تحلیلهای مربوط به رؤیتپذیری فضای مورد مطالعه صورت پذیرفته و ارتباط میان این متغیر و برخی از گونههای رفتاری مردم _ شامل "مکث و حرکت"، "رفتارهای فردی و اجتماعی" و "سرعت حرکت" در کنار متغیر "جنسیت"_ مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، نقشه رؤیتپذیری میدان مورد بررسی در محیط نرمافزار GIS تولید گردیده و ارتباط میان متغیرهای هدف پژوهش با یکدیگر با استفاده از آزمونهای آماری و بررسی ضرایب همبستگی در نرمافزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که بین رؤیتپذیری کالبدی با گونههای رفتاری مشخص شده در این پژوهش، ارتباط معناداری وجود دارد. زنان در فضاهایی که رؤیتپذیری در حد متوسطی است، حضور پررنگتری دارند. در فضاهایی که رؤیتپذیری از شدت بیشتری برخوردار است، مکث بیشتری صورت میگیرد. رفتارهای اجتماعی در نقاطی که بیشتر در معرض دید قرار دارند، انجام میشود و سرعت حرکت با شدت رؤیتپذیری رابطهای معکوس را نشان میدهد.