برنامه ریزی شهری
بهادر زمانی؛ احسان بابائی سالانقوچ
چکیده
در سالهای اخیر استفاده از روش نظریه زمینهای در نظامهای علمی مرتبط با محیط ساخته شده و به طور خاص طراحی و برنامهریزی شهری افزایش یافته است. از طرفی، عدم توجه کافی پژوهشگران به مبانی و ملاحظات روششناختی نظریه زمینهای و خوانشهای آن، بعضاً به گونهای از روششناسی با خوانشهای التقاطی منجر شده که گاه فاقد و ناقض ماهیت روش ...
بیشتر
در سالهای اخیر استفاده از روش نظریه زمینهای در نظامهای علمی مرتبط با محیط ساخته شده و به طور خاص طراحی و برنامهریزی شهری افزایش یافته است. از طرفی، عدم توجه کافی پژوهشگران به مبانی و ملاحظات روششناختی نظریه زمینهای و خوانشهای آن، بعضاً به گونهای از روششناسی با خوانشهای التقاطی منجر شده که گاه فاقد و ناقض ماهیت روش نظریه زمینهای و ملاحظات اولیه خوانش موردنظر از آن بوده است. با وجود این، بررسی و ارزیابی کیفیت اینگونه پژوهشها در نظامهای علمی مرتبط با محیط ساخته شده و به طور خاص طراحی و برنامهریزی شهری کمتر انجام شده است. از این رو هدف مطالعه حاضر، ارزیابی نظاممندِ مطالعههای انجام شده با استفاده از روش نظریه زمینهای در برنامهریزی و طراحی شهری به منظور شناخت استفاده اصولی از این روش در این عرصه از دانش و ارائه پیشنهاداتی برای کاربردهای آتی میباشد. در این راستا انتخاب پژوهشهای مورد بررسی با جستجوی نظاممند مقالات منتشر شده در پایگاههای معتبر علمی فارسیزبان با استفاده از روش مرور نظاممند انجام شده است. پس از غربالگری مطالعات موجود بر اساس معیارهای مشخص شده، 44 مطالعه منتشر شده تا سال 1399 انتخاب و بر اساس معیارهای ارزیابی روش نظریه زمینهای مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج ارزیابی روششناختی پژوهشهای انجام شده مبتنی بر روش نظریه زمینهای نشان داد با وجود اقبال فزاینده به استفاده از این روش در مطالعات حوزه برنامهریزی و طراحی شهری، بسیاری از این پژوهشها در کاربست کامل و دقیق اصول و مراحل روش نظریه زمینهای و خوانشهای آن ناموفق بودهاند و نتیجه آنها به جای نظریه به عنوان دستاورد مورد انتظار از کاربست این روش به صورت دیاگرام، مدل و چارچوب مفهومی تنزل پیدا کرده است. همچنین نتایج بررسی حاضر نشان داد بهرهگیری صرف برخی پژوهشها از مجموعهای از تکنیکهای روش نظریه زمینهای مانند کدگذاری و یا نگارش یادداشتهای تحلیلی و غفلت از فرایندهای مهمی از قبیل نمونهگیری نظری، مقایسه مستمر و تحلیل عمیق مقولهها موجب شده تا این مطالعهها از عرصه توصیف فراتر نرفته و ضمن اکتفا به ارائه تمها و روایتهای تشریحی، کمتر به تولید نظریه به عنوان هدف روش نظریه زمینهای دست یابند. بر اساس یافتههای این مقاله، ارتقای کیفیت پژوهشهای مبتنی بر روش نظریه زمینهای در حوزه برنامهریزی و طراحی شهری نیازمند شناخت صحیح پژوهشگران از ماهیت، ویژگیها و اصول نظریه زمینهای و آگاهی عمیق از خوانشهای این روش و تفاوتهای آنها به منظور تناسبسنجی و توجیه انتخاب خوانش مناسب بر اساس اهداف و ویژگیهای پژوهش است.
برنامه ریزی شهری
مهرداد رحمانی؛ سعید رستگار؛ بهرام امین زاده؛ شیوا نوری؛ بابک امین زاده
چکیده
تعیین تراکم و اختلاط کاربری در طرحهای توسعه شهری همواره از موضوعات مناقشه برانگیز بوده و دیدگاههای گوناگونی در این رابطه مطرح بوده است. با این حال این تفاوت رویکردها عمدتاً در بعد نظری باقی مانده و در رابطه با روششناسی آن مطالعات چندانی انجام نشده است. یکی از رویکردهای نوین برنامهریزی شهری به منظور تعیین تراکم و اختلاط کاربری، ...
بیشتر
تعیین تراکم و اختلاط کاربری در طرحهای توسعه شهری همواره از موضوعات مناقشه برانگیز بوده و دیدگاههای گوناگونی در این رابطه مطرح بوده است. با این حال این تفاوت رویکردها عمدتاً در بعد نظری باقی مانده و در رابطه با روششناسی آن مطالعات چندانی انجام نشده است. یکی از رویکردهای نوین برنامهریزی شهری به منظور تعیین تراکم و اختلاط کاربری، توسعه حملونقل عمومیمحور (TOD) است. مقاله حاضر به دنبال پیشنهاد مدلی برای تعیین تراکم و اختلاط کاربری متناسب با این رویکرد است. توسعه حملونقل عمومی محور را عموماً مشتمل بر سه بعد طراحی، تراکم و تنوع (اختلاط) کاربریها دانستهاند. در این پژوهش دو بعد تخصیص بهینه تراکم و تنوع (اختلاط) کاربریها در قالب یک مسئله برنامهریزی ریاضی با اهداف چندگانه مدلسازی شده است. در این مدل هدف نخست بیشینهسازی تراکم در مجاورت ایستگاهها و هدف دوم کمینهسازی اختلاف نسبت شغل به سکونت از الگوی ایدهآل (نسبت شاغلان ساکن به تعداد واحد مسکونی) در هر محدوده TOD است. مجموعهای از محدودیتها از جمله محدودیتهای سقف جمعیت و فعالیت قابل تخصیص به منظور عدم مغایرت اساسی با طرحهای فرادست نیز به مدل افزوده شدهاند. مدل غیرخطی به دست آمده با استفاده از تبدیلاتی به یک مسئله برنامهریزی خطی با اهداف چندگانه و سپس با استفاده از روش محدودیت اپسیلون تعمیم یافته به یک مسئله برنامهریزی خطی تک هدفه تبدیل گردیده است. در نهایت مدل پیشنهادی در نمونه موردی منطقه 12 کلانشهر تهران پیادهسازی و نتایج بهدست آمده به تفصیل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. با اجرای مدل، مجموعهای از پاسخهای بهینه پارتویی برای مسئله استخراج گردید. این پاسخها نقش گزینههای پیشِ روی مجموعه مدیریت شهری را ایفا میکنند و به تصمیمسازان و سیاستگذاران شهری امکان میدهند تا بنا بر اولویتها، محدودیتها و مقتضیات زمانی و مکانی هر یک از اهداف اختلاط و تراکم، گزینه بهینه را انتخاب کنند. این مدل و نتایج حاصل از آن میتواند مبنای تهیه طرحهای توسعه شهری آینده قرار گیرد.