برنامه ریزی شهری
سید مهدی معینی؛ بهاره ابراهیم پور
چکیده
به دنبال انقلاب صنعتی، رشد روزافزون شهرنشینی و گسترش شهرها، پیادهروی، این عادت قدیمی، کمکم جای خود را به استفاده بیش از پیش به اتومبیل داد و امکان تردد پیادگان را در بسیاری از شهرها کمرنگتر از قرن پیش کرد. درنتیجه این تغییرات، پرداختن به موضوع "پیاده" در دستور کار بسیاری از شهرها قرار گرفت و با اهمیت یافتن موضوع، پژوهشهای ...
بیشتر
به دنبال انقلاب صنعتی، رشد روزافزون شهرنشینی و گسترش شهرها، پیادهروی، این عادت قدیمی، کمکم جای خود را به استفاده بیش از پیش به اتومبیل داد و امکان تردد پیادگان را در بسیاری از شهرها کمرنگتر از قرن پیش کرد. درنتیجه این تغییرات، پرداختن به موضوع "پیاده" در دستور کار بسیاری از شهرها قرار گرفت و با اهمیت یافتن موضوع، پژوهشهای بسیاری در جهان و در چند دهه اخیر در ایران صورت پذیرفت. مقاله حاضر با هدف تحلیل و تفسیر آنچه تاکنون در ایران در قالب مقاله پژوهشی منتشر شده و نیز برای پیشگیری از تکرار در زمینه پژوهشهای پیاده به بررسی کمی و کیفی مطالعات انجام شده در این زمینه، پرداخته است. رویکرد پژوهش به صورت کیفی و راهبرد اصلی آن مطالعهای و موردکاوی است. از روش فراترکیب و کدگذاری نیز برای بررسی تحلیلی_تفسیری مطالعات پیشین استفاده شده است. در این پژوهش، 80 مقاله علمی_پژوهشی مرتبط با موضوع پیاده در بازه زمانی 1397-1380 بررسی شده که با مطالعه ساختار و محتوای مقالههای علمی_پژوهشی فارسیزبان، به ترسیم چشمانداز کنونی پژوهشهای با موضوع پیاده، دست یافته است. نتایج بیانگر حجم زیاد و روزافزون پژوهشهای پیاده در دو دهه اخیر، با محوریت "پیادهمداری" و "پیادهراه" است. تکرار در انتخاب نمونه موردی، تعدد و اختلاط گستره واژگان کاربردی، تکرار محتوایی پژوهشهای پیاده و توجه اندک به گروههای مخاطب ویژه شامل کودکان، سالمندان، کمتوانان و ناتوانان جسمی از جمله اصلیترین مسائل و مشکلات مرتبط با مقوله پیاده در طیف مقالههای علمی_پژوهشی است. از جمله مقولههای ترکیب شده پرتکرار با موضوع پیاده میتوان به مقولههای فعالیتی_رفتاری، دید و منظر، مباحث اجتماعی، کیفیتهای محیطی شامل سلامت، ایمنی و امنیت اشاره نمود. همچنین بررسیها نشان میدهد، بیشترین تعداد مطالعات در مقیاس خرد(پیادهرو_خیابان) صورت گرفته و اشارهای به دیگر انواع فضاها و مقیاسها صورت نگرفتهاست.
برنامه ریزی شهری
حسین مشرف دهکردی؛ اسمعیل شیعه
چکیده
امروزه یکی از مهمترین راهبردهای توسعه شهری، افزایش کیفیت محیط با رویکرد پیادهمداری است. شبکههای پیادهراهی با افزایش تعاملات اجتماعی و فرهنگی، نقش مهمی در تجدید حیات شهری بر عهده دارند. بدیهی است تقویت محورهای پیاده، همچون سایر فضاهای شهری، با در نظر گرفتن معیارهای متناسب و توجه به نیازهای مختلف کاربران امکانپذیر ...
بیشتر
امروزه یکی از مهمترین راهبردهای توسعه شهری، افزایش کیفیت محیط با رویکرد پیادهمداری است. شبکههای پیادهراهی با افزایش تعاملات اجتماعی و فرهنگی، نقش مهمی در تجدید حیات شهری بر عهده دارند. بدیهی است تقویت محورهای پیاده، همچون سایر فضاهای شهری، با در نظر گرفتن معیارهای متناسب و توجه به نیازهای مختلف کاربران امکانپذیر است. در این مقاله بافت مرکزی شهرکرد که از قابلیتهایی همچون دسترسی مناسب به منابع طبیعی، وجود بناهای شاخص تاریخی، قرارگاههای رفتاری مشخص و ارتباطات فرهنگی مناسب برخوردار است، به عنوان مورد مطالعاتی انتخاب شده است. هدف مقاله شناسایی پهنههای مستعد به منظور توسعه شبکههای پیادهراهی با تأکید بر معیارهای مؤثر در این زمینه است. نوع تحقیق کاربردی، روش آن توصیفی_تحلیلی و شیوه گردآوری و وزندهی دادهها با استفاده از پرسشنامه است. در ابتدا به مطالعه مبانی نظری پرداخته، معیارهای مؤثر در افزایش پیادهمداری شناسایی و پرسشنامهای متناسب با مؤلفههای پیشنهادی تهیه شده است. سپس با استفاده از روش دلفی و امتیازدهی طیف لیکرت به سنجش میزان اهمیت معیارها پرداخته شده است. نتایج تحقیق بیانگر آنست که از میان 15 معیار انتخاب شده، معیارهای امنیت، آسایش و جذابیت بیشترین تأثیر را در افزایش پیادهمداری در محدوده مورد مطالعه داشتهاند. به منظور تعیین قابلیت هر مسیر، از روش مقایسه زوجی در نرمافزار اکسپرت چویس استفاده شده است. مقایسه امتیازهای نهایی نشان میدهد، محور تاریخی فرهنگی آقابزرگ، خیابان ولیعصر و خیابان ملت گزینههای برتر برای تبدیل به پیادهراه هستند. درنهایت به منظور تقویت شبکه پیادهراهی در این ناحیه پیشنهادهایی متناسب با هر مسیر ارائه شده است.
خشایار کاشانی جو؛ حامد محمدی؛ نعیمه صالحی
چکیده
وقوع انقلاب صنعتی، رشد شهرنشینی و افزایش جمعیت بر مساحت شهرها تأثیر شگرفی گذاشته و سبب افزایش سرسامآور تعداد اتومبیلها و خیابانهایی شده که با هدف تسهیل حرکت سواره به وجود آمدند. یکی از مهمترین مشکلات مطرح در خیابانهای شهری، تداخل عابر پیاده و سواره در گذر عرضی است که دغدغهای اساسی برای شهروندان به شمار میرود. برای حل این ...
بیشتر
وقوع انقلاب صنعتی، رشد شهرنشینی و افزایش جمعیت بر مساحت شهرها تأثیر شگرفی گذاشته و سبب افزایش سرسامآور تعداد اتومبیلها و خیابانهایی شده که با هدف تسهیل حرکت سواره به وجود آمدند. یکی از مهمترین مشکلات مطرح در خیابانهای شهری، تداخل عابر پیاده و سواره در گذر عرضی است که دغدغهای اساسی برای شهروندان به شمار میرود. برای حل این معضل، احداث پلهای هوایی در ایران مورد حمایت ارگانهای مربوطه قرار گرفته و قابلیتی به منظور افزایش پیادهمداری خیابانهای شهری تصور شده است. این پژوهش کاربردی درصدد ارزیابی تطبیقی پلهای هوایی با عبور همسطح از خیابانهای شهری طبق دیدگاه پیادهمداری است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی_تحلیلی است و از روش تحلیل شبکهای (ANP) برای ارزیابی یافتهها بهره گرفته شده است. بدین ترتیب پس از مطالعه مبانی نظری پژوهش به روش اسنادی_کتابخانهای، معیارهای مناسب سنجش قابلیت پیادهمداری به روش دلفی وزندهی شده و جمعآوری اطلاعات میدانی به روش پیمایشی با تکمیل پرسشنامه از شهروندان در محدوده مورد مطالعه انجام گرفته است. اطلاعات کسب شده برای ارزیابی در نرمافزار Super Decisions وارد گردید و سه امکان انتخاب برای شهروندان، شامل گذر از پل هوایی عادی، گذر به وسیله پلهوایی مکانیزه و عبور همسطح از خیابان برای ارزیابی پلهای عابر در قابلیت پیادهمداری خیابان کریمخان زند شهر تهران در نظر گرفته شد. یافتهها نشان میدهد که براساس نقطهنظرات بهرهبرداران به ترتیب معیارهای امنیت و ایمنی، جابهجایی و دسترسی و شرایط فیزیکی، درجه اهمیت بالاتری نسبت به سایر معیارها در انتخاب پلهای عابر پیاده برای گذر از عرض خیابان دارند. همچنین برخلاف تصور مدیران شهری، عبور عرضی همسطح با کسب امتیاز (A=0.36)، از مطلوبیت بیشتری نسبت به پلهای هوایی و پل مکانیزه (B=0.33) از مزیت بیشتری به نسبت پل معمولی (C=0.30) در قابلیت پیادهمداری خیابان برخوردار است که از اینرو تجدید نظری جدی در روند کنونی توسعه پلهای عابر پیاده در کشور را ضروری مینماید.
حمل و نقل شهری
محمدرضا حقی؛ محمدسعید ایزدی؛ ابراهیم مولوی
دوره 4، شماره 13 ، بهمن 1393، ، صفحه 17-32
چکیده
از جمله جنبشهای نوین در حوزه حملونقل شهری که با هدف ارتقای جایگاه عابران پیاده در سطح شهر و کاهش تسلط اتومبیل مطرح شده است، سیاستهای پیادهمداری و پیادهراهسازی هستند. در این میان نوع طراحیهای اتومبیلمحور در دهههای گذشته، منجر به وابستگی شدید مردم به وسایل نقلیه شخصی شده است که تغییر این سبک جابجایی به الگوهای پیادهمحور ...
بیشتر
از جمله جنبشهای نوین در حوزه حملونقل شهری که با هدف ارتقای جایگاه عابران پیاده در سطح شهر و کاهش تسلط اتومبیل مطرح شده است، سیاستهای پیادهمداری و پیادهراهسازی هستند. در این میان نوع طراحیهای اتومبیلمحور در دهههای گذشته، منجر به وابستگی شدید مردم به وسایل نقلیه شخصی شده است که تغییر این سبک جابجایی به الگوهای پیادهمحور را با دشواری مواجه ساخته است. از همین رو، در پژوهش حاضر با هدف گزینش سیاست مناسب برای کاهش تسلط اتومبیل در بافت مرکزی شهر همدان سعی شده است تا با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی به مقایسه دو سیاست پیادهمداری (تقلیل تردد خودروهای شخصی) و پیادهراهسازی (حذف کامل خودروهای شخصی) در داخل رینگ مرکزی شهر همدان پرداخته شود. معیارها و شاخصهای ارزیابی این دو سیاست از منابع داخلی و خارجی استخراج شده و با توجه به شرایط وضع موجود محدوده با روش دلفی (30 کارشناس) مورد ارزیابی قرار گرفتهاند. نتایج این پژوهش نشان میدهد تأثیرگذارترین معیارها در سنجش ظرفیت پیادهگستری یک محدوده به ترتیب شامل «ساختار شبکه حملونقل»، «وضعیت ترافیک»، «شرایط اجتماعی»، «کاربری و فعالیت»، «ساختار کالبدی»، «شرایط طبیعی»، «ملاحظات اقتصادی» و «سیما و منظر» است که بررسی این معیارها در نمونه مطالعه، بیانگر برتری سیاست پیادهمداری نسبت به سیاست پیادهراهسازی است. در حقیقت این پژوهش نشان میدهد به سبب تأثیر منفی عواملی همچون شرایط طبیعی، ملاحظات اقتصادی، ساختار کالبدی و ... بر پیادهروی عابران در مرکز شهر همدان، نمیتوان اقدام به حذف کامل خودروهای سواری از داخل بافت مرکزی شهر نمود. از همین رو، تلاش برای تقویت پیادهمداری در بافت مرکزی شهر از طریق کاهش وابستگی مردم به استفاده از وسایل نقلیه شخصی و نیز انتقال ترافیک عبوری از داخل بافت به رینگ پیرامونی، میتواند به نحو مؤثری میان تردد سواره و پیاده تعادل ایجاد کند و به رضایت عمومی بینجامد. بنابراین پیشنهاد میشود ضمن حفظ امکان دسترسی خودروهای شخصی تا مرکز بافت (میدان امام)، صرفاً با تبدیل میدان امام به یک فضای پیاده ارتباط خیابانهای شعاعی داخل رینگ مرکزی قطع شده تا از این طریق سهم قابل توجهی از ترافیک غیرضروری (عبوری) داخل محدوده به رینگ پیرامونی منتقل شود.
برنامه ریزی شهری
دوره 2، شماره 5 ، اسفند 1391، ، صفحه 35-46
چکیده
ارتباط سلامت عمومی و برنامهریزی شهری موضوعی نوین و در عین حال پراهمیت است و توجه به این مسئله در برنامه¬ریزی آینده شهرها از جایگاهی ویژه برخوردار است. در این مقاله، کیفیت هوای شهری به عنوان عاملی تأثیر گذار در سلامت شهروندان و پیاده مداری محلات از مشخصه های مهم و نوین محیط انسان ساخت شهری موردنظر قراردارند. امروزه بخش عظیمی از آلودگی ...
بیشتر
ارتباط سلامت عمومی و برنامهریزی شهری موضوعی نوین و در عین حال پراهمیت است و توجه به این مسئله در برنامه¬ریزی آینده شهرها از جایگاهی ویژه برخوردار است. در این مقاله، کیفیت هوای شهری به عنوان عاملی تأثیر گذار در سلامت شهروندان و پیاده مداری محلات از مشخصه های مهم و نوین محیط انسان ساخت شهری موردنظر قراردارند. امروزه بخش عظیمی از آلودگی هوای کلانشهرها به سبب انتشارات آلاینده ها در بخش حمل ونقل شهری است و این امر لزوم توجه به گونه های حمل ونقل پایدار نظیر حمل و نقل عمومی را بیش از پیش آشکار می سازد. بدین منظور این مطالعه به بررسی قابلیت پیاده مداری محلات به عنوان راهبردی تأثیر گذار و بلند مدت در راستای ارتقاء سفرهای پیاده شهری و کاهش آلودگی هوا میپردازد. در این پژوهش، از میانگین غلظت سالیانه (در سال 1389) برای آلاینده¬های O3، NO، CO، PM10 و تخمین قابلیت پیاده مداری در چهارده محدوده پیرامون ایستگاه های سنجش کیفیت هوا، استفاده شد و در ادامه تغییرات میزان آلاینده ها و قابلیت پیاده مداری محلات با فاصله از مرکز شهر و همچنین میزان همبستگی غلظت آلاینده ها و قابلیت پیاده مداری محلات با استفاده از تحلیل رگرسیونی و همبستگی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از افزایش غلظت آلاینده های اولیه و قابلیت پیاده مداری محلات در نواحی پیرامون مرکز شهر و افزایش غلظت آلاینده ثانویه O3 با فاصله از مرکز شهر است. همچنین قابلیت پیاده مداری محلات و غلظت آلاینده های O3 و PM10 دارای همبستگی معناداری با یکدیگر می باشند.