پایداری شهری
سعید سپاسی زنگی آبادی؛ علی اکبر شمسی پور؛ علی حسینی
چکیده
فضاهای شهری به واسطه درهم آمیختگی عناصر انسانساخت و عوارض طبیعی، شرایط محیطی متفاوت و پیچیدهتری از محیطهای طبیعی دارند. امروزه در منطقهبندی اقلیمی فضاهای شهری، رویکرد متخصصان اقلیم شهری بر توجه و استفاده ترکیبی از عوامل شهری و طبیعی است. زونهای محلی اقلیم به طبقهبندی آبوهوایی فضاهای شهری با توجه و تمرکز بر ساختار ...
بیشتر
فضاهای شهری به واسطه درهم آمیختگی عناصر انسانساخت و عوارض طبیعی، شرایط محیطی متفاوت و پیچیدهتری از محیطهای طبیعی دارند. امروزه در منطقهبندی اقلیمی فضاهای شهری، رویکرد متخصصان اقلیم شهری بر توجه و استفاده ترکیبی از عوامل شهری و طبیعی است. زونهای محلی اقلیم به طبقهبندی آبوهوایی فضاهای شهری با توجه و تمرکز بر ساختار فیزیکی و پوشش سطحی شهر میپردازد. این روش طبقهبندی دارای 17کلاس با ویژگیهای پوششی و فیزیکی متفاوت است. برای انجام پژوهش از سه نوع دادههای هواشناسی، تصاویر ماهوارهای و لایههای اطلاعات مکانی استفاده شد. تصاویر برای دو دوره زمانی تابستان و زمستان، لایههای اطلاعات مکانی شهر تهران و حومه آن شامل دادههای کاربری/پوشش اراضی و طبقات ساختمانی شهر و دادههای جوی دما، بارش، سرعت و جهت باد در دوره زمانی 20 ساله از ایستگاههای هواشناسی داخل شهر تهیه شدند. فرایند پردازش دادهها در نرمافزار ساگا-جیآیاسS، نمونهبرداری در گوگل ارتس و طبقهبندی و خروجی اطلاعات در آرک/جیآیاس انجام شد. نتایج طبقهبندی اقلیم محلی تهران نشان داد، اقلیمهای محلی با بافت متراکم و ارتفاع متوسط(کلاس 2) و متراکم و کوتاه (کلاس 3) غالب هستند. این دو کلاس اقلیم محلی که با بار گرمای محیطی بالا و ظرفیت تهویه ضعیف شناخته میشوند، عموماً در مرکز و مناطقی از شمالشرق تهران متمرکزند. همچنین حومه شمال و شمالشرق با پهنههای پوشش درختی و طبیعی (یعنی طبقات اقلیمی درختان متراکم تا بوتهزار) و حومه جنوبی شهر با اراضی کشاورزی و علفزار مشخص شدند؛ این طبقات اقلیمی قابلیت تأمین هوای خنک و مطلوب برای داخل شهر را دارند. در نتیجه تقویت کریدورهای سبز و گذر هوای شمالی ـ جنوبی برای کاهش بار گرمای مرکز شهر و افزایش ظرفیت پویایی آن پیشنهاد میشود.
طراحی شهری
سارا صالحی؛ حسن سجادزاده؛ محمد سعید ایزدی؛ کسری کتاب اللهی
چکیده
سینما بستری بدیع برای بازخوانی رابطه کالبد و روانِ شهر معاصر است. ارتباط مستمر شهر و سینما بر اهمیت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری توأمان بر شهرسازی و معماری افزوده است. با فرض کم توجهی به فضاهای شهریِ موفق، انسان مدار و مکان مند در سینمای ایران و از طرفی اهمیت نقش کارگردان در بهره گیری از معیارهای صحیح بازنمایی فضاهای شهری انسان ...
بیشتر
سینما بستری بدیع برای بازخوانی رابطه کالبد و روانِ شهر معاصر است. ارتباط مستمر شهر و سینما بر اهمیت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری توأمان بر شهرسازی و معماری افزوده است. با فرض کم توجهی به فضاهای شهریِ موفق، انسان مدار و مکان مند در سینمای ایران و از طرفی اهمیت نقش کارگردان در بهره گیری از معیارهای صحیح بازنمایی فضاهای شهری انسان مدار، این پژوهش اهداف 1_ بررسی ابعاد مختلف آثار منتخب سینمای داستانی ایران پس از انقلاب اسلامی سال 1357، 2_استخراج معیارهای خلق فضای شهری در آثار سینمای داستانی و 3_ پیشنهاد بازنمایی تصویر فضای انسان مدارتر شهری در سینمای ایران را دنبال می کند. چارچوب نظری پژوهش براساس روش اسنادی گردآوری شده و معیارهای نهایی مورد استفاده در تحلیل فیلم به ترتیب پنج مورد شامل دیدگاه فیلم ساز، کیفیت های پرداخت شده فضای شهری در فیلم، تنوع در استفاده از فضاهای شهر، نحوه پرداخت مکان، انواع فضاهای شهری و نوع پرسوناژ است. در انتخاب فیلم ها از روش دلفی، مصاحبه با اصحاب سینما و اساتید دانشگاه کمک گرفته شد و بر این اساس 53 فیلم داخلی منتخب در سینمای داستانی پس از انقلاب اسلامی، گزینش شد. در تحلیل فیلم ها از دو روش تحلیل محتوا براساس موضوع و فاعل بازنمایی و روش تحلیل محتوای ساخت گرایانه براساس نشانه شناسی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سینمای ایران به فضای شهری اجازه حضور نداده است. بنابراین لازم است، حرکت از سینما به شهر آغاز شود تا هم سینما با مردم ارتباط بیشتری برقرار کند و هم به شهر و فضاهای شهری در درک بهتر توسط شهروندان کمک شود. بر این اساس پیشنهاداتی برای خلق سکانس های انسانی تر و بازنمایی بهتر از شهر در سینمای ایران ارائه می گردد.
معماری شهری
معصومه میرصفا؛ زینب طالبی؛ منصوره کیان ارثی
چکیده
استقلال حرکتی کودکان به عنوان یک کیفیت کلیدی محیط های دوستدار کودک، نمایه ای از میزان پذیرش کودکان در جامعه است. این کیفیت امکان بازی های آزادانه و متنوع را برای کودکان فراهم می کند و در شکل گیری شخصیت اجتماعی و حس استقلال آنها نقش بسزایی دارد. عوامل فردی، اجتماعی و محیطی مؤثرترین عوامل در شکل گیری و ارتقای استقلال ...
بیشتر
استقلال حرکتی کودکان به عنوان یک کیفیت کلیدی محیط های دوستدار کودک، نمایه ای از میزان پذیرش کودکان در جامعه است. این کیفیت امکان بازی های آزادانه و متنوع را برای کودکان فراهم می کند و در شکل گیری شخصیت اجتماعی و حس استقلال آنها نقش بسزایی دارد. عوامل فردی، اجتماعی و محیطی مؤثرترین عوامل در شکل گیری و ارتقای استقلال کودکان در تحرک و بازی در محیط های خارج از خانه هستند. طی سال های اخیر، با افزایش مسائل اجتماعی محدودکننده حضور کودکان در محیط های عمومی و تبدیل آنها به تله های اجتماعی والدین، مفهوم استقلال حرکتی کودکان گسترده تر شده و علاوه بر حرکت کودکان بین خانه و مدرسه، حرکت آزادانه کودک بین خانه و محیط های پیرامون آن نیز مورد توجه قرار گرفته است. استقلال حرکتی کودکان در عرصه های میانی مجتمع های مسکونی به عنوان فضای واسط بین خانه با محله و شهر زمینه ساز و تقویت کننده استقلال حرکتی کودکان در محیط های عمومی و شهری خواهدبود. هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین مهمترین عوامل و شرایط اثرگذار بر استقلال حرکتی خانه محور کودکان است. باتوجه به ماهیت موضوع و ضرورت نگاه به آن از دید کودکان، والدین، متخصصین و مدیران شهری از روش نظریه زمینه ای استفاده شده و با 107 نفر از مشارکت کنندگان مذکور تا حد اشباع نظری مصاحبه شد. به دلیل اهمیت کیفیات کالبدی محیط، مشاهده میدانی مستقیم در عرصه های میانی 15 مجتمع مسکونی منتخب در شهر تهران نیز انجام شد و یادداشتهای کیفی تهیه شد. داده های به دست آمده در نرم افزار Maxqda به صورت کیفی تحلیل شده و تعداد 74 مفهوم، 25 کد محوری و نُه مقوله اصلی استخراج گردید؛ یکپارچه و بهینه سازی کدها و مقوله ها انجام شده و سپس ارتباط آنها با مقوله هسته ای پژوهش تعیین گردید. مدل مفهومی حاصل نشان می دهد عوامل زمینه ای و مداخله گر شامل چارچوب های قانونی، ضوابط و مقررات، شیوه اجرا و نظارت، پذیرش جامعه نسبت به موضوع و فرهنگ سازی پیرامون حضور مستقل کودکان در عرصه های میانی مجتمع های مسکونی دارای اهمیت قابل توجه هستند. کیفیت های کالبدی محیط نظیر ایمنی و امنیت کودکان، دسترسی به بازی، دسترسی به طبیعت و فضای سبز و بهداشت می توانند موجب تعدیل و بهبود اتمسفر اجتماعی مجتمع و انسجام بیشتر آن به نفع حضور مستقل و آزادانه کودکان و دستیابی به سلامت روانی و جسمانی آنها گردند.
محیط زیست شهری
مصطفی کریمی؛ سمانه خوشنواز؛ علی اکبر شمسی پور؛ معصومه مقبل
چکیده
با توجه به رشد شهرنشینی و افزایش جمیت شهرها، مسائل و مشکلات آنها نیز بارزتر میگردند. آلودگی هوا از مهمترین مسائل حوزه شهری است. تهران به عنوان مرکز سیاسی، اقتصادی و ارتباطی ایران، هر سال به طور مکرر با رخداد روزهای آلوده و ناسالم مواجه است. در شهر تهران افزون بر شکل و توپوگرافی شهر، تراکم و ارتفاع ساختمانها، میزان ترافیک، عرض ...
بیشتر
با توجه به رشد شهرنشینی و افزایش جمیت شهرها، مسائل و مشکلات آنها نیز بارزتر میگردند. آلودگی هوا از مهمترین مسائل حوزه شهری است. تهران به عنوان مرکز سیاسی، اقتصادی و ارتباطی ایران، هر سال به طور مکرر با رخداد روزهای آلوده و ناسالم مواجه است. در شهر تهران افزون بر شکل و توپوگرافی شهر، تراکم و ارتفاع ساختمانها، میزان ترافیک، عرض و جهت معابر به همراه شرایط جوی و اقلیمی نقش اساسی در آلودگی هوای شهر دارند. در تحقیق حاضر، برای تحلیل تأثیر جهتگیری معابر و جهت و شدت باد بر چگونگی پراکنش آلایندههای هوا از دادههای آماری ایستگاه ژئوفیزیک در بازه زمانی 20 ساله (1991-2010) و مدل خردمقیاس Envi-met استفاده شد. پراکنش آلودگیها در ناحیه 2 منطقه 6 شهرداری تهران در دو بازه زمانی زمستان و تابستان (ژانویه و ژوئیه) و در سه مقطع زمانی صبح، ظهر و عصر شبیهسازی شد. نتایج نشان داد که در هر دو فصل سال، جهت خیابانها و دسترسیها نقش مؤثری در تجمع یا پراکنش آلایندهها دارند؛ به طوری که تراکم آلودگی در خیابانهایی که در ساعات مختلف روز عمود بر جهت وزش باد غالب هستند، بیشتر است. براساس نتایج، غلظت آلایندهها در خیابانهای اصلی محدوده مورد مطالعه با جهت آنها ارتباط معناداری نشان میدهد. در خیابانهای متأثر از بادهای شمالی، غلظت آلایندهها متوسط، در خیابانهای با حاکمیت باد جنوبی، غلظتها زیاد و در خیابانهای با جهت جنوبغربی، غلظتها کم است. بنابراین در نظر گرفتن شرایط اقلیمی (به ویژه باد) در طراحی معابر شهری در بهبود کیفیت هوای شهر تأثیرگذار است.
برنامه ریزی شهری
محمد مهدی عزیزی؛ رضا اسدی
چکیده
مجتمعهای تجاری از جمله پدیدههای نوین در توسعه شهری دهه های اخیر هستند که در سطح شهر تهران نیز مورد توجه جدی قرار گرفته اند. چنین پدیده هایی در شهر، دارای اثرات قابل توجه بوده و برای شناسایی اثرات و برنامهریزی برای آنان ضروری است ماهیت پدیده و انواع گونه های آن مورد تحلیل قرار گیرند. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سوال است که معیارهای ...
بیشتر
مجتمعهای تجاری از جمله پدیدههای نوین در توسعه شهری دهه های اخیر هستند که در سطح شهر تهران نیز مورد توجه جدی قرار گرفته اند. چنین پدیده هایی در شهر، دارای اثرات قابل توجه بوده و برای شناسایی اثرات و برنامهریزی برای آنان ضروری است ماهیت پدیده و انواع گونه های آن مورد تحلیل قرار گیرند. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سوال است که معیارهای دستهبندی مجتمعهای تجاری در ادبیات جهانی چیست و معیارهای مطرح شده در خصوص گونهبندی مجتمع های تجاری تا چه اندازه منطبق بر مجتمعهای تجاری در شهر تهران بوده است. بدین منظور مجتمع تجاری کوروش واقع در منطقه 5 شهرداری تهران به عنوان نمونه موردی این پژوهش انتخاب گردیدهاست. این مجتمع تجاری دارای ویژگی هایی نظیر کالای تخصصی، فضای تفریحی و ... است که مجموعه ویژگیهای مجتمعهای تجاری را همزمان دارد. در قالب فرایند و روش تحقیق این پژوهش، ابتدا معیارهای ریختشناسی براساس ادبیات موضوع تدوین و تبیین شدند. باتوجه به معیارهای مطرح شده در مبانی نظری و ادبیات موضوع، از طریق پرسشنامه و برداشت محلی اقدام به جمعآوری و تحلیل اطلاعات گردید. تحلیل داده ها نشان داد که ریختشناسی مجتمع تجاری کوروش، شامل ویژگیهای چندگونه از مجتمع های تجاری است. وجود کالای تخصصی، حوزه زمانی موثر 40 دقیقه ، اولویت استفاده از فضای تفریحی به جای خرید و ساختار ترکیب صنوف، متفاوت از نمونههای جهانی است. بر این اساس، آنچه امکان ساخت مجتمعهای تجاری با شرایط متفاوت از نمونههای جهانی را ممکن میسازد، ضوابط ساخت و ساز پیشبینی شده در طرح تفصیلی تهران و فقدان قوانین و ضوابط مختص مجتمعهای تجاری است. با ارائه چند شاخص محدود، نظیر تراکم ساختمانی و ارتفاع ساختمان، نمی توان نسبت به احداث مجتمع های تجاری اقدام کرد. متغیرهایی نظیر حوزه کشش، تاثیرات و معیارهای فضایی موثر بر پیرامون مجتمع تجاری میتوانند در ریختشناسی مجتمعهای تجاری اثرگذار باشند.
برنامه ریزی شهری
رضا رامیار؛ اسماعیل ضرغامی
دوره 6، شماره 23 ، مرداد 1396، ، صفحه 39-52
چکیده
فضای باز در بافتهای مسکونی فراتر از دیگر فضاهای مشترک مورد توجه کاربران آن قرار دارد که باعث شده در حوزه روانشناسی و جامعهشناسی محیط جایگاه ویژهای پیدا کند. همگام با ابداع روشها و نیز ارتقای دانش در حوزههای علوم انسانی و محیطی این دو حوزه نیز با ظهور رویکردهای مختلف، گاه متضاد و گاه مکمل رشد یافتهاند. نقاط و مفاهیم مشترک ...
بیشتر
فضای باز در بافتهای مسکونی فراتر از دیگر فضاهای مشترک مورد توجه کاربران آن قرار دارد که باعث شده در حوزه روانشناسی و جامعهشناسی محیط جایگاه ویژهای پیدا کند. همگام با ابداع روشها و نیز ارتقای دانش در حوزههای علوم انسانی و محیطی این دو حوزه نیز با ظهور رویکردهای مختلف، گاه متضاد و گاه مکمل رشد یافتهاند. نقاط و مفاهیم مشترک در این دو حوزه میتوانند راه را برای ارتباط دانش در میان این دو برای افزایش کیفیت محیط تسهیل کنند. در این مقاله سعی شده تا یکی از مهمترین مفاهیم نهفته در حوزه روانشناسی محیط یعنی دلبستگی مکانی برای افزایش سرمایه اجتماعی در محیط مورد بررسی قرار گیرد. معمولاً مطالعات در حوزههای فردی مانند دلبستگی مکانی و نیز معنای محیط به صورت فردی و یا تجربه و احساس فردی انجام شده و مطالعات در حوزههای جمعی نیز در روشها و صورتهای اجتماعی مورد بحث قرار گرفته است. در این مقاله با محوریت بهبود سرمایه اجتماعی و دلبستگی مکانی سعی شده تا بر چندبعدی بودن این موضوع توجه شود و نیز مدلی با کمک روش مدلیابی و موضوعات اثرگذار بر دلبستگی به مکان، برای تعریف ارتباط میان سه مفهوم دلبستگی مکانی، مشارکت اجتماعی و سرمایه اجتماعی ارائه شود. برای آزمون این مدل از پیمایش و روش تحلیل "مدلیابی معادلات ساختاریافته" استفاده شده که تکنیک تحلیل نیرومندی از خانواده رگرسیون چندمتغیری است. در نهایت مشخص شد که دلبستگی مکانی و مشارکت هر دو تأثیر قابل ملاحظهای بر سرمایه اجتماعی دارند و همچنین مشارکت تأثیر زیادی بر تعلق دارد.
طراحی شهری
محسن فیضی؛ علی اسدپور
دوره 2، شماره 7 ، مرداد 1392، ، صفحه 3-14
چکیده
مهاجرت، تفاوت، جابجایی دائمی و رشد سریع جمعیت در تهران مانع از شکلگیری روابط اجتماعی در محلات آن شده است. این در حالی است که کنشهای متقابل اجتماعی میتوانند به عنوان یکی از مؤلفههای سازنده سرمایه اجتماعی شهر، نقش مهمی در بازآفرینی شهری به مثابه رویکردی مداخلهگر در مرمت شهری تلقی گردند. موضوع بازآفرینی شهری با توجه به ماهیت ...
بیشتر
مهاجرت، تفاوت، جابجایی دائمی و رشد سریع جمعیت در تهران مانع از شکلگیری روابط اجتماعی در محلات آن شده است. این در حالی است که کنشهای متقابل اجتماعی میتوانند به عنوان یکی از مؤلفههای سازنده سرمایه اجتماعی شهر، نقش مهمی در بازآفرینی شهری به مثابه رویکردی مداخلهگر در مرمت شهری تلقی گردند. موضوع بازآفرینی شهری با توجه به ماهیت و راهبردهای آن میتواند تنها پاسخ مناسب پیش ِروی برنامهریزان شهری در تهران معاصر باشد. در این میان بازآفرینی منظر میادین شهر تهران میتواند به عنوان یکی از مؤلفههای مهم در ارتقای میزان تعاملات اجتماعی رودرروی شهروندان دانسته شود. در این نوشتار از راهبرد کیفی در رویکردی استنتاجی استفاده شده و از مورد پژوهشی، در بررسی 10 نمونه از میادین شهر بهره گرفته شده است. از آنجا که تعاملات اجتماعی دارای مؤلفههای زمانی _ مکانی هستند، عوامل محیطی مؤثر در شکلگیری آنها مورد مداقه قرار گرفته و مؤلفههای عینی (طبیعی و کالبدی) و ذهنی (خاطرات و روابط انسانی) منظر این نواحی مورد بررسی قرار گرفتهاند. در نتیجه مجموعهای از راهبردها و راهکارهای اصلاح منظر این میادین شامل ساماندهی عناصر طبیعی و مبلمان شهری میادین، ساماندهی جریان پیاده و سواره، ایجاد و تقویت فعالیتهای انتخابی و در نهایت احیا و تداوم جریان خاطرات میادین پیشنهاد شده است. اصول بازآفرینی منظر میادین شهری حاصل از این پژوهش، در قالب نموداری شامل تحلیل مؤلفههای طبیعی، انسان ساخت و انسانی میباشد که هر مؤلفه به تبیین راهبردهای طبیعی، انسان ساخت و اجتماعی با هدف ارتقای تعاملات اجتماعی منتهی میشود. ترکیب همزمان هر سه راهبرد، مجموعه اصول بازآفرینی هر میدان را متناسب با ویژگیهای اجتماعی، کالبدی، تاریخی و طبیعی آن شکل خواهد داد.
برنامه ریزی شهری
هاشم داداش پور؛ صالح روشنی
دوره 2، شماره 6 ، خرداد 1392، ، صفحه 3-16
چکیده
رشد بیسابقه شهرنشینی در دهههای اخیر موجب شده تا محله های بیشماری در اطراف هسته اصلی شهر تهران بر اساس الگوهای منظم شکل بگیرند. یکی از موضوعات مورد توجه و نگران کننده در این محله ها، مسئله عدم تطابق میان محیطهای جدید ساخته شده و انسان به عنوان استفاده کننده از این محیطهاست. هدف اصلی این مقاله، ارزیابی کیفیت ادراکی محیط بر ...
بیشتر
رشد بیسابقه شهرنشینی در دهههای اخیر موجب شده تا محله های بیشماری در اطراف هسته اصلی شهر تهران بر اساس الگوهای منظم شکل بگیرند. یکی از موضوعات مورد توجه و نگران کننده در این محله ها، مسئله عدم تطابق میان محیطهای جدید ساخته شده و انسان به عنوان استفاده کننده از این محیطهاست. هدف اصلی این مقاله، ارزیابی کیفیت ادراکی محیط بر مبنای میزان رضایتمندی ساکنان از محیط ساخته شده و کیفیت فیزیکی محیط در راستای سنجش نحوه ارتباط میان ذهنیت و عینیت محیط محلی است. محله مورد مطالعه، شهرک نفت در شمال غرب تهران است. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش ترکیبی سنجش شاخصهای ذهنی و عینی و مقایسه میان آن هاست. معیارهای کیفیت ذهنی محیط از مدل سلسله مراتبی چند شاخصه کیفیت محیط مسکونی به دست آمده و متناظر با آنها، معیارهای سنجش کیفیت عینی محیط بر اساس شاخص های مطرح در برنامه ریزی شهری بسط داده شده اند. نتایج یافتهها نشان میدهد که در بیشتر زیرشاخصها، تعامل میان فرد و محیط و سطح رضایت فرد به امکانات و وضعیت فیزیکی محیط بستگی دارد. همچنین میان کیفیت ادراکی از محله و کیفیت عینی آن بر اساس آزمون T مستقل اختلاف معناداری وجود دارد. این مسئله نشان دهنده تفاوت در ویژگیهای فیزیکی محیط و ادراک افراد از آن است و با توجه به بالاتر بودن میزان کیفیت عینی محیط، می توان نتیجه گرفت، سطح انتظارات ساکنان در این محله بیش از وضعیت فیزیکی محیط می باشد. از سوی دیگر، اختلاف در سطوح محاسبه شده کیفیت ذهنی و عینی میتواند به تدقیق شاخصهای مورد استفاده کمک کند.
برنامه ریزی شهری
زهره فنی؛ جمشید مولودی؛ خدر فرجی راد
دوره 2، شماره 6 ، خرداد 1392، ، صفحه 17-30
چکیده
در جوامع مختلف با توجه به ساختار متفاوت سیاسی ، اجتماعی_ اقتصادی و مدیریتی، اشتغال شهری اشکال متفاوتی به خود گرفته است. اما موضوع تأثیرگذاری و سهم این متغیرها بر اشتغال شهری ناشناخته مانده است. بدین سان این مقاله به دنبال پاسخگویی به این سؤالات است که متغیرهای متفاوت اجتماعی چه تأثیراتی بر وضعیت اشتغال کلانشهرهای مونترال و تهران ...
بیشتر
در جوامع مختلف با توجه به ساختار متفاوت سیاسی ، اجتماعی_ اقتصادی و مدیریتی، اشتغال شهری اشکال متفاوتی به خود گرفته است. اما موضوع تأثیرگذاری و سهم این متغیرها بر اشتغال شهری ناشناخته مانده است. بدین سان این مقاله به دنبال پاسخگویی به این سؤالات است که متغیرهای متفاوت اجتماعی چه تأثیراتی بر وضعیت اشتغال کلانشهرهای مونترال و تهران داشته است؟ نظام برنامهریزی و مدیریت شهری چگونه بر وضعیت و ساختار اشتغال در دو کلانشهر تهران و مونترال مؤثر بوده است؟ برای پاسخ به سؤالات فوق از روش کیفی استفاده گردید و در این راستا جمع آوری اطلاعات به شیوه اسنادی صورت گرفت. نتایج نشان داد که تفاوت در متغیرهای اجتماعی و همچنین برنامهها و سیاستهای مختلف مدیریت شهری (همچون وجود تعداد زیاد جمعیت در شهر تهران، ساختار سنی، پایین بودن سن شروع به کار در قوانین رسمی کشور و ترکیب جنسی) در ورود نیروی کار و دسترسی به فرصتهای اشتغال به ویژه در کلانشهر تهران نقش بسزایی دارد. بر حسب سطح سواد و دانش کاربردی نیز در وضعیت و ساخت اشتغال این دو شهر تفاوت وجود دارد. در هر دو کلانشهر، مقوله اشتغال و توسعه فضای کسبوکار مورد توجه قرار گرفته است و برنامهها و اقدامات اجرایی برای ایجاد اشتغال و فعالیت های کارآفرینانه انجام شده است. با این وجود در مقایسه با کلانشهر مونترال، ضعف بسترهای قانونی و حقوقی، ضعف مشارکت بخش خصوصی و عدم وجود ارتباط متقابل اقدامات شهرداری با اسناد و برنامههای فرادست از جمله مسائل و مشکلات پیش ِروی نظام مدیریت و برنامهریزی کلانشهر تهران در ایجاد اشتغال و ساماندهی فضای کسبوکار است.
برنامه ریزی شهری
مصطفی قدمی؛ صدیقه لطفی؛ کوکب خالق نیا
دوره 2، شماره 6 ، خرداد 1392، ، صفحه 89-104
چکیده
ساختار فضایی شهر میتواند بر ابعاد مختلف توسعه شهری تأثیر جدی برجای گذارد، این مسئله با توجه به مشکلات محیطی مانند آلودگی هوا، ترافیک و تغییر کاربری اراضی به ویژه در کشورهای در حال توسعه مثل ایران، توجه برنامهریزان شهری را به خود جلب کرده است. از این رو هدف این مقاله بررسی ساختار فضایی تحتتأثیر سیاستهای فضایی مربوط به تراکم ...
بیشتر
ساختار فضایی شهر میتواند بر ابعاد مختلف توسعه شهری تأثیر جدی برجای گذارد، این مسئله با توجه به مشکلات محیطی مانند آلودگی هوا، ترافیک و تغییر کاربری اراضی به ویژه در کشورهای در حال توسعه مثل ایران، توجه برنامهریزان شهری را به خود جلب کرده است. از این رو هدف این مقاله بررسی ساختار فضایی تحتتأثیر سیاستهای فضایی مربوط به تراکم ساختمانی در شهر تهران به عنوان یکی از شهرهای جهان سوم است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است و با بهرهگیری از تکنیکهای آنتروپی شانون، تراکم، آزمون T و مدل hot- spot به تحلیل چگونگی گسترش کالبدی- فضایی شهر تهران پرداخته شده است. نتایج حاصل از مدل آنتروپی شانون و hot- spot که در طی سالهای58- 5731 انجام شده، نشان میدهد که شهر تهران دارای الگوی رشد پراکنده است. همچنین ساختار فضایی شهر تهران در هشت جهت جغرافیایی نشان میدهد که با توجه به توزیع تراکم ساختمانی و جمعیت، ساختار فضایی شهر تهران فاقد بخش مرکزی قوی میباشد؛ اما بعضی از شواهد حاکی از حرکت به سمت فشردگی نامحسوس در سالهای اخیر است. الگو پراکنده میتواند تأثیرات منفی زیادی در بخشهای مختلف اقتصادی _ اجتماعی و زیستمحیطی به بار آورد، بنابراین ابعاد فضایی سیاستها در برنامهریزی تراکم ساختمانی باید مورد توجه قرار گیرد.
برنامه ریزی شهری
دوره 2، شماره 5 ، اسفند 1391، ، صفحه 27-34
چکیده
در سالهای اخیر بر نقش برنامه ریزی شهری و طراحی محیط ساخته شده (مصنوع) بر میزان قابلیت پیاده روی و میزان فعالیت بدنی شهروندان تاکید فراوانی شده است. با وجود اینکه مطالعات گسترده ای بر روی شهرهای جوامع توسعه یافته بر روی این موضوع انجام شده است، کماکان مطالعات اندکی برای شهرهای کشورهای در حال توسعه از جمله ایران وجود دارد. پژوهش حاضر ...
بیشتر
در سالهای اخیر بر نقش برنامه ریزی شهری و طراحی محیط ساخته شده (مصنوع) بر میزان قابلیت پیاده روی و میزان فعالیت بدنی شهروندان تاکید فراوانی شده است. با وجود اینکه مطالعات گسترده ای بر روی شهرهای جوامع توسعه یافته بر روی این موضوع انجام شده است، کماکان مطالعات اندکی برای شهرهای کشورهای در حال توسعه از جمله ایران وجود دارد. پژوهش حاضر رابطه ی میان قابلیت پیاده روی محلات و میزان پیاده روی در بزرگسالان را در کلانشهر تهران مورد بررسی قرار می دهد. سه متغیر قابلیت پیاده روی در محلات شامل تراکم مسکونی خالص، اختلاط کاربری ها و پیوستگی خیابان ها با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی در مقیاس بلوک های آماری در کلانشهر تهران مورد سنجش قرار گرفت. همچنین متغیر میزان وضعیت اجتماعی-اقتصادی شهروندان هم در مقیاس بلوک های آماری مورد محاسبه قرار گرفته و بر اساس میزان قابلیت پیاده روی محلات و میزان وضعیت اقتصادی-اجتماعی در مقیاس بلوک های آماری، 657 نفر بعنوان نمونه مورد مطالعه در این پژوهش انتخاب شدند. اطلاعات مربوط به میزان پیاده روی این افراد با استفاده از روش خود اظهاری بدست آمده و با میزان قابلیت پیاده روی محلات مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که رابطه ی معنی داری بین میزان قابلیت پیاده روی محلات و میزان پیاده روی شهروندان وجود دارد بطوریکه افرادیکه در محلات با میزان قابلیت پیاده روی بالایی زندگی می کنند، میزان پیاده روی بیشتری نسبت به افرادی دارند که در محلاتی با قابلیت پیاده روی کمتر زندگی می کنند. این نتایج بر نقش برنامه ریزی شهری و طراحی محیط ساخته شده بر بالابردن میزان فعالیت بدنی شهروندان و درنهایت ارتقای سلامت فیزیکی و روانی شهروندان تاکید می کند. توسعه ی طرح هایی با میزان تراکم مسکونی خالص بیشتر و تشویق اختلاط کاربری های مختلف بخصوص کاربری های تجاری خرد می تواند نقش مهمی در ترغیب شهروندان در پیاده روی داشته باشند. توسعه های شهری کم تراکم مسکونی بدون دربرداشتن کاربری های تجاری و اداری همراه با شبکه خیابان های گسسته (از جمله طرح های سلسله مراتبی) می تواند استفاده از ماشین شخصی را ترغیب و پیاده روی شهروندان را محدود سازد. البته باید اشاره شودکه در این پژوهش داده های مرتبط با تصورات ذهنی (ادراکات) شهروندان از محل زندگی شان مورد استفاده قرار نگرفت که خود می تواند موضوع تحقیقات بعدی باشد.