طراحی شهری
فروزان رحمانی؛ حسین نورمحمدزاد
چکیده
ساخت، کل متشکل از واحدهای تقسیم، رابطها، مفاصل و مرزهاست که با گشتارهایی، حول انتظامدهندههایی در تبعیت از اصولی شکل میگیرند. چنین ساختی واجد معنایی است. معنا، ذهنیتی است که از واژه، جمله، پاراگراف یا متن برای خواننده مستفاد میشود. پژوهش ساخت معنا، در زمینه شهر میتواند در ابعاد مختلف آن انجام گیرد. از آنجا که بعد کالبد، ...
بیشتر
ساخت، کل متشکل از واحدهای تقسیم، رابطها، مفاصل و مرزهاست که با گشتارهایی، حول انتظامدهندههایی در تبعیت از اصولی شکل میگیرند. چنین ساختی واجد معنایی است. معنا، ذهنیتی است که از واژه، جمله، پاراگراف یا متن برای خواننده مستفاد میشود. پژوهش ساخت معنا، در زمینه شهر میتواند در ابعاد مختلف آن انجام گیرد. از آنجا که بعد کالبد، محسوس، باثبات و عینیترین بُعد شهر است، پژوهش ساخت معنا در ساخت کالبد شهر انجام شده است. مجموعه تاریخی شهر یزد از ارزشمندترین مجموعههایی است که به عنوان یک متن در کتابِ شهرِ یزد قابل پیگیری است. این متن همواره، متنی بامعنا بوده ولی مداخلات انجام شده در مجموعه گاهی سبب از دست رفتن معانی مترتب بر آن شده است. در این پژوهش،"ساخت"، "معنا" و "کالبد"، مفاهیمی هستند که در ابتدا، مرور و مدلهای نظری آنها ساخته و ارائه شدند. سپس با مدلهای یاد شده، ساخت معنا و ساخت کالبد مجموعه یاد شده با روشهای توصیفی، پیمایشی و نسبت ساخت معنا و ساخت کالبد با روش تطبیقی پژوهش شدند. تطبیق و تناظر ساخت معنا با ساخت کالبد در مراتب کلان، میانه و خُرد، اشتراک شکلدهندهها (اصول) و اجزای تشکیل دهنده آنها از دستاوردهای این پژوهش هستند. استفاده از مدلهای ارائه شده در موارد مشابه توصیه میشود.
طراحی شهری
لیلا رحیمی؛ اسلام کرمی
چکیده
مقاله حاضر ابزار سنجش ادراک ساکنان از کیفیت محلات شهری را ارائه میکند. این ابزار شامل یازده مقیاس سنجش ادراک کیفیت، در چهار معیار شامل جنبههای فضایی، اجتماعی، عملکردی و زمینهای طبقهبندی شده است. هدف مقاله، سنجش ادراک کیفیت محلات مسکونی جدید، شناسایی عوامل و شاخصهای مؤثر بر این کیفیت و ارتقای کیفیتهای روانسنجی ...
بیشتر
مقاله حاضر ابزار سنجش ادراک ساکنان از کیفیت محلات شهری را ارائه میکند. این ابزار شامل یازده مقیاس سنجش ادراک کیفیت، در چهار معیار شامل جنبههای فضایی، اجتماعی، عملکردی و زمینهای طبقهبندی شده است. هدف مقاله، سنجش ادراک کیفیت محلات مسکونی جدید، شناسایی عوامل و شاخصهای مؤثر بر این کیفیت و ارتقای کیفیتهای روانسنجی در قالب دیدگاه «شناختی_روانشناسی» است و در پی پاسخ به سئوالات زیر است: میزان کیفیت ادراک شده ساکنان از محلات جدید کوی گلشهر و پرواز تبریز در چه سطحی قرار دارد؟ و چه عوامل و شاخصهایی با چه میزان بر این کیفیت مؤثر هستند؟ روش تحقیق، توصیفی_تجربی با ابزار پرسشنامه است که به صورت نمونهگیری تصادفی_خوشهای بین 250 نفر از ساکنان دو کوی گلشهر و پرواز شهر تبریز توزیع شدند. تجزیه و تحلیل دادههای پرسشنامه با استفاده از آزمون T تکنمونهای، مقایسه زوجی و تحلیل رگرسیون چندگانه به کمک نرمافزار spss انجام گرفت. نتایج تحقیق، ساختار عاملی مقیاسها را تأیید میکند و نشان میدهد که از میان عوامل فردی، عامل جنسیت و مالکیت بر کیفیت ادراکی ساکنان از محله اثرگذار است، از میان چهار مؤلفه اصلی، مؤلفه اجتماعی و سپس زمینهای بر کیفیت ادراکی ساکنان تأثیر بیشتری دارند؛ در حالی که این دو بعد کمترین امتیاز را در بین ساکنان محلات دارا هستند. در میان شاخصهای ابعاد، شاخص مناطق سبز از بعد معماری، شاخص قضاوت از بعد اجتماعی، خدمات حملونقل از بعد عملکردی و شاخص نگهداری و مراقبت از بعد زمینهای بیشترین اثرگذاری را بر کیفیت ادراکی محله دارند. بنابراین با حرکت از فضای فیزیکی_جسمی به طرف فضای اجتماعی_روانی_ذهنی، میزان اثرگذاری بر کیفیت ادراک شده از محله بیشتر میشود، اما اساس و تأکید تصمیمات متخصصان شهرسازی بیشتر بر ابعاد فضایی و عملکردی است. نتیجه جالب دیگر این است که برای ارتقای کیفیت ادراکی ساکنان علاوه بر بعد اجتماعی باید به بعد زمینهای محلات نیز توجه و تأکید گردد. در انتها راهکارها و پیشنهادهایی برای ارتقای کیفیت محلات مسکونی جدید به ویژه در بعد اجتماعی و زمینهای ارائه میشود.
طراحی شهری
آرش ثقفی اصل
چکیده
همزمان با رشد شتابان شهرنشینی و شکلگیری طرحهای توسعه شهری، طراحی شهری از جمله تخصصهایی است که سعی در ارتقای کیفیت محیط دارد. با این حال رشته طراحی شهری در جهان، رشته جوان و نوظهوری است و این قضیه در ایران به مراتب بیشتر و پررنگتر بوده و میتوان گفت رشته نوپایی تلقی میشود. این قبیل پروژهها در ایران از دهه هشتاد شمسی ...
بیشتر
همزمان با رشد شتابان شهرنشینی و شکلگیری طرحهای توسعه شهری، طراحی شهری از جمله تخصصهایی است که سعی در ارتقای کیفیت محیط دارد. با این حال رشته طراحی شهری در جهان، رشته جوان و نوظهوری است و این قضیه در ایران به مراتب بیشتر و پررنگتر بوده و میتوان گفت رشته نوپایی تلقی میشود. این قبیل پروژهها در ایران از دهه هشتاد شمسی مورد توجه مدیران شهری قرار گرفته و در این مدت تجاربی حاصل شده است که از حیث موفقیت و تحققپذیری، قابل تأمل و توجه است. از این رو بنا به ضرورت، مسئله اصلی تحقیق حاضر، تحققپذیری پروژههای طراحی شهری ایران است که به منظور رسیدن به اهداف، از طریق مرور ادبیات تخصصی به بازخوانی مفهوم تحققپذیری پرداخته و با بهرهگیری از روش توصیفی_تحلیلی و توصیفی_تطبیقی، یافتههای تحقیقات پیشین را به عنوان داده و اطلاعات پایه مورد بررسی قرار میدهد تا از طریق کشف ساختارها و روابط جدید در متون مزبور، پاسخهای لازم برای پرسشهای تحقیق فراهم آمده و زمینه مناسبی برای شکلگیری چارچوب نظری و شناخت معیارهای مهم در امر تحققپذیری و وضعیت آن در ایران ایجاد شود. از سویی مصاحبه با بازیگران اصلی تحقق این قبیل از پروژهها و استفاده از پرسشنامه، راهگشای تحقیق بوده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد در شرایط موجود ایران، معیارهای مرتبط با قدرت( سیاسی_مدیریتی، اقتصادی و دانش)، دارای بیشترین میزان توجه و معیارهای مرتبط با گفتمان، مشارکت و تعامل(مشارکت عمومی، تعامل حقوقی و قانونی) دارای کمترین میزان توجه هستند. در نهایت مدلی تعاملی مبتنی بر توازنی منطقی میان رویکرد از بالا به پایین و از پایین به بالا، بر پایه نظریه قدرت فوکو و نظریه کنش ارتباطی هابرماس برای تحقق بهتر پروژههای طراحی شهری در ایران پیشنهاد میگردد.
طراحی شهری
سجاد زلفی گل؛ مهرداد کریمی مشاور
چکیده
نگاهی گذرا به عرصههای عمومی شهری اهمیت میدان به عنوان محیطی مصنوع در شهر را به ذهن متبادر میسازد. محیطی که بیش از آن که نقش گره را در معادلات شهری بازی کند، به عنوان مکانی برای حضور اقشار مختلف جامعه و عرصه عینی بروز تعاملات اجتماعی پایدار، بستری برای همزیستی مسالمتآمیز شهروندان و محلی برای گذران اوقات فراغت مردم شناخته میشود. ...
بیشتر
نگاهی گذرا به عرصههای عمومی شهری اهمیت میدان به عنوان محیطی مصنوع در شهر را به ذهن متبادر میسازد. محیطی که بیش از آن که نقش گره را در معادلات شهری بازی کند، به عنوان مکانی برای حضور اقشار مختلف جامعه و عرصه عینی بروز تعاملات اجتماعی پایدار، بستری برای همزیستی مسالمتآمیز شهروندان و محلی برای گذران اوقات فراغت مردم شناخته میشود. توسعههای شهری اخیر، وسعت گرفتن شهرها و افزایش حضور وسایل نقیله شهری میدانها را تنها به گرههایی در راستای حل ترافیک موجود شهر بدل ساخته است. در حالی که نخستین بار میدان فقط برای انسان، حضور و ایجاد روابط اجتماعی در عرصههای شهری پدید آمد. نادیده گرفتن رابطه انسان و محیط به خصوص در میادین شهری که نقشی پر رنگ در فضاهای شهری برعهده دارند از یک سو و جلوگیری از بیاستفاده ماندن فضاهای شهری، تبدیل شدن عرصههای شهری به فضاهای نگاشتی( عقلی و مهندسی) و عمدتاً گرههای ترافیکی در سطوح شهرها از سوی دیگر ضرورت پژوهش حاضر را روشن میسازد. بررسی رابطه میان استفادهکنندگان و ویژگیهای محیطی به دلیل یافتن راهحلهای طراحی از الگوهای قرارگاههای رفتاری و کاربست آن در راستای طراحیهای هوشمندانه آتی در پروژههای شهری از اهداف اصلی این تحقیق است. روش تحقیق به کار گرفته شده کاربردی است که مبتنی بر مطالعات اسنادی و مشاهدات غیر درگیرانه محیطی و پیمایشی است. برداشتهای میدانی که از مشاهده حضوری ادراک رفتار استفادهکنندگان به دست آمد، به وسیله نرمافزار SPSS 22 کمی شده و مورد تحلیل و بررسی آماری قرار گرفت. نتایج نشان میدهد، مردم به طور مساوی درگیر ابعاد اجتماعی و فیزیکی میدان بوعلی سینا هستند. استفادهکنندگان صحنهها و قرارگاههای رفتاری را که شرایطی مناسب برای گردهم آمدن، ایجاد رفتارهای اجتماعی، محملی برای دیدار دوستان، آشنایان و افراد غریبه و فعالیتهای متنوع و دارای معنای خاص و متحد باشند را ترجیح میدهند.
طراحی شهری
سحر سماواتی؛ احسان رنجبر
چکیده
در دهه اخیر موضوع شادی مورد توجه متخصصان شهری قرار گرفته و شهرهایی همچون کپنهاگ و بوگوتا مبتنی بر تجارب خود در حال تولید ادبیات این حوزه هستند. کیفیت شهر و فضاهای شهری عاملی مؤثر بر شادی بوده و میزان شادی در فضاهای شهری نیز میتواند نمودی از کیفیت فضاها باشد. ازاین رو میتوان شادی را همچون سرزندگی، کیفیتی پایه در فضاهای شهری دانست. نگاه ...
بیشتر
در دهه اخیر موضوع شادی مورد توجه متخصصان شهری قرار گرفته و شهرهایی همچون کپنهاگ و بوگوتا مبتنی بر تجارب خود در حال تولید ادبیات این حوزه هستند. کیفیت شهر و فضاهای شهری عاملی مؤثر بر شادی بوده و میزان شادی در فضاهای شهری نیز میتواند نمودی از کیفیت فضاها باشد. ازاین رو میتوان شادی را همچون سرزندگی، کیفیتی پایه در فضاهای شهری دانست. نگاه به دادههای جهانی نشانگر وضعیت نامناسب ایران در زمینه شادی است که بخشی از این وضعیت را میتوان در کیفیت فضاهای شهری و زمینههای بروز شادمانی در این فضاها جستوجو کرد. این پژوهش بهعنوان یکی از نخستین پژوهشها در حوزه شادمانی شهری در ایران، به دنبال تحلیل عوامل مؤثر بر شادمانی در فضاهای شهری تهران است. براساس روش تحلیل محتوا در بررسی مطالعات جهانی و داخلی یک مدل مفهومی ویژه تدوین شده که عوامل مؤثر بر شادی از سطح کلان تا خرد را در فضای شهری ارائه میدهد. همچنین مبتنی بر روش مورد پژوهی، محدوده پیادهراههای مرکز تهران به دلیل دارا بودن کیفیتهای اولیه و تأکید بر حضور پیادهمدار شهروندان برای مطالعه انتخاب شده است تا درک واقعبینانهای از عوامل مؤثر بر شادی در فضاهای شهری فراهم آید. براساس بازدید میدانی، گفتوگوهای اولیه و مدل مفهومی، پرسشنامههای هدفمندی تهیه گردیده و به منظور یافتن روابط پنهان متغیرها و برای تجزیهوتحلیل اطلاعات پرسشنامهها، از روش معادلات ساختاری SEM استفاده شده است. همچنین از شاخص وینهوون بهعنوان یکی از معتبرترین شاخصها برای سنجش وضعیت کلی شادی در این محدوده استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد میانگین احساس شادی برمبنای روش وینهوون در بین شهروندان تهرانی 5.90 از 10 است. نتایج تحلیلها نمایانگر آن است که چهار مؤلفه اصلی ویژگیهای کالبدی، کیفیتهای فضای شهری، ابعاد ذهنی و ویژگیهای جامعه مهمترین عوامل تأثیرگذار بر شادی هستند و در این میان مؤلفه ویژگیهای کالبدی از بالاترین تأثیرگذاری بر شادی برخوردار است. همچنین شادی شهروندان در محدوده پیاده مرکز تاریخی تهران بیش از آن که متأثر از ویژگیهای کلان جامعه باشد، متأثر از کیفیت فضای شهری بهویژه کیفیتهای کالبدی است.
طراحی شهری
مهدی منتظرالحجه؛ بهار نوکار؛ مجتبی شریف نژاد؛ زهرا فتوحی
چکیده
در طرحهای آمادهسازی زمین بهعنوان مهمترین الگوی توسعه شهری دهههای اخیر باوجود تأکید بر برنامهریزی کاربری زمین، جمعیت و حملونقل، توجه کمتری به کیفیتهای محیطی شده است. همین امر سبب گردیده تا این بافتهای شهری شرایط بسیار سطح پایینی از جنبههای کیفی محیط و سیما و منظر شهری دارا باشند و در نتیجه نتوانند برای ساکنان خود، ...
بیشتر
در طرحهای آمادهسازی زمین بهعنوان مهمترین الگوی توسعه شهری دهههای اخیر باوجود تأکید بر برنامهریزی کاربری زمین، جمعیت و حملونقل، توجه کمتری به کیفیتهای محیطی شده است. همین امر سبب گردیده تا این بافتهای شهری شرایط بسیار سطح پایینی از جنبههای کیفی محیط و سیما و منظر شهری دارا باشند و در نتیجه نتوانند برای ساکنان خود، محیطی جذاب و آرام ایجاد کنند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و سنجش شاخصهای کالبدی مؤثر بر مؤلفه زیباییشناسی از دیدگاه شهروندان ساکن در سه محدوده که در دهههای اخیر و در نتیجه طرحهای آمادهسازی زمین شکل گرفتهاند، انجام شده است. این پژوهش از نوع پژوهشهای کاربردی و با روش پیمایشی و همبستگی و به کمک پرسشنامه و مطالعات اسنادی انجام شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران معادل 100 خانوار در هر کدام از مناطق مورد مطالعه برآورد شده و از شیوه نمونهگیری تصادفی نیز برای تکمیل پرسشنامهها استفاده شده است. روایی ظاهری پرسشنامه به کمک اساتید دانشگاه یزد و پایایی آن بهوسیله آزمون آلفای کرونباخ تأیید گردید. به منظور تجزیهوتحلیل دادهها از آزمونهای آماری رگرسیون خطی چندگانه و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده و از آزمونهای دوربین واتسون جهت بررسی هم خطی متغیرها و کولموگراف_اسمیرنوف برای تشخیص نرمال بودن توزیع دادههای پژوهش و همچنین برای تبیین معنیداری مدل رگرسیونی چندگانه از روش تحلیل واریانس ANOVA استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که از شاخصهای بیستگانه مطالعه شده، در هر کدام از محدودهها تمامی شاخصها دارای اثر مستقیم و معنیدار بر مؤلفه زیباییشناسی هستند. به صورت کلی شاخصهای عدم تکرار و یکنواختی بدنهها، تناسب عرض معابر شهری و پیوستگی جداره مهمترین شاخصهای مشترک مؤثر بر مؤلفه زیباییشناسی بوده و دارای رابطه مستقیم و معنیدار از دیدگاه شهروندان هستند.
طراحی شهری
فیروز آرمون؛ سید یحیی خاتمی؛ احسان کرامتی
چکیده
خوانش نام مکان در متن شهر به مثابه یکی از ریشه های هویتی آن قادر است به شناخت طبع و طعم فضا و مکان از خلال بازاندیشی ارتباط آن با تمناها و نیازهای زمینه ای و زمانه ای بپردازد. به محض شنیدن این نام است که تصویری از کلیت و پیکره مکان در ذهن شکل می گیرد. ارتباط بین نام یک مکان با محیط طبیعی و مصنوع می ...
بیشتر
خوانش نام مکان در متن شهر به مثابه یکی از ریشه های هویتی آن قادر است به شناخت طبع و طعم فضا و مکان از خلال بازاندیشی ارتباط آن با تمناها و نیازهای زمینه ای و زمانه ای بپردازد. به محض شنیدن این نام است که تصویری از کلیت و پیکره مکان در ذهن شکل می گیرد. ارتباط بین نام یک مکان با محیط طبیعی و مصنوع می تواند همان ارتباط اجزای فرمی و محتوایی آن مکان مفروض شود. وقتی که نام های نخستین (قدیمی) شهر، محله، گذر و یا مکان خاصی از یک شهر به میان میآید، در ذهن شهروند آن مکان با ویژگی های منحصر به فردش تداعی می گردد. ممکن است مدت ها از تخریب کالبدی مکانی بگذرد اما همچنان نام آن در ذهنیت باقی مانده و بر کیفیت، مفهوم و صفت مکان یا روحیات و ذوقیات ساکنان آن اشاره داشته باشد. انطباق یا عدم انطباق نام مکان با عینیت و صفت موجود آن، میتواند عیار بارزی در شفافیت و خوانایی و یا بحران آن تلقی شود. اما در فرایند توسعه شهری معاصر، مسئله ابعاد هویتی، کیفیتی و ذهنیتی نام ها نادیده گرفته می شود. حوزه مطالعات شهری ارتباط عوامل عینی_ذهنی و معنایی_کالبدی نام های مکانی را در امر طراحی شهری و منظر یا مهم نمی داند یا قادر به حساب آوردنش نیست. هدف این مقاله بازشناخت اهمیت این ارتباط و نحوه تکوین فضاها و مکان های شهری با نام گذاری های آنهاست و بر توضیح نحوه بازتاب آن و نیروهای آن بر چشم انداز مکان شهری متمرکز است. نمونه پژوهش، شهر اردبیل و بافت تاریخی آن است که کاوش آن به دلیل برجستگی تاریخی_فرهنگی اردبیل و قدمت بیش از سی قرن آن اهمیت شایانی دارد. اکثر محلات و گذرهای قدیمی در بافت تاریخی شهر حتی امروزه واجد نام های تاریخی و رایج آن روزگار است. در تدوین ادبیات و چارچوب نظری، از اسناد و متون داخلی و خارجی به روش تحقیق توصیفی_تحلیلی برای استخراج و دسته بندی مشخصه ها استفاده شد. شناسایی نام های نخستین مکان ها، بیشتر بر مبنای آثار روشنفکری، نقشه ها، تصاویر، نقاشی و گراوور به همراه برداشت های میدانی و مصاحبه صورت گرفت. پژوهش نشان می دهد عوامل مختلف سیاسی، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی در نام گذاری سنتی مکان های مختلف شهری و به خصوص شهر اردبیل نقش عمده ای داشته و رنگ و وزن بیشتری را به مقدس بودن، سیاسی و بازرگانی بودن این شهر می دهند. به نظر می رسد نام ها استعاره از بازنمایی همان چیزهایی هستند که در چشم انداز، ظرفیت و ذهنیت شهر بوده و هست و یا می تواند باشد.
طراحی شهری
فروغ رحیمی فرد؛ بهادر زمانی
چکیده
ویژگیهای کالبدی و محیطی در کنار دیگر عوامل بر ابعاد مختلف سلامت شهروندان تأثیرگذارند تا آنجا که امروزه سلامت به عنوان یکی از ابعاد طراحی شهری برشمرده شده و انتظار میرود این رشته با ماهیتی میان رشتهای و تأکید و تمرکز بر جنبههای کالبدی_عملکردی محیط در کنار علوم دیگر در راستای تأمین و ارتقای سلامت شهروندان در تمام ابعاد آن ...
بیشتر
ویژگیهای کالبدی و محیطی در کنار دیگر عوامل بر ابعاد مختلف سلامت شهروندان تأثیرگذارند تا آنجا که امروزه سلامت به عنوان یکی از ابعاد طراحی شهری برشمرده شده و انتظار میرود این رشته با ماهیتی میان رشتهای و تأکید و تمرکز بر جنبههای کالبدی_عملکردی محیط در کنار علوم دیگر در راستای تأمین و ارتقای سلامت شهروندان در تمام ابعاد آن و از جمله سلامت اجتماعی ایفای نقش نماید. در همین راستا هدف کلی این مقاله بررسی و مقایسه تأثیر ویژگیها (شاخصهای) کالبدی_محیطی بر سلامت اجتماعی شهروندان است. برای دستیابی به این هدف، با استفاده از روش تحقیق رگرسیون چندگانه (مدل گام به گام) در دو محله قدیمی (ارگانیک) و جدید (شطرنجی) در اصفهان، نخست همبستگی میان شاخصهای بیان شده (متغیرهای مستقل) و سلامت اجتماعی (متغیر وابسته) بررسی و سپس شاخصهای مؤثرتر در پیشبینی متغیر وابسته شناسایی شدند. براساس نتایج پژوهش از کل شاخصهای مورد نظر تعدادی به صورت مشترک در هر دو محله و تعدادی فقط در هر محله، همبستگی دو به دو با سلامت اجتماعی شهروندان را نشان دادهاند. همچنین یافتههای پژوهش نشان داد، تعداد محدودی از شاخصهای دارای همبستگی مشخص شده به صورت معناداری قابلیت پیشبینی سلامت اجتماعی (متغیر وابسته) و قرارگیری در معادله رگرسیون پیشبینی متغیر وابسته را دارند. در نهایت مشخص شد که در محله دردشت، شاخصهای وجود فضاهای گردهمایی و پاتوقها، شمولگرایی فضاهای عمومی، امنیت مناسب و جرمخیزی پایین، همبستگی اجتماعی، حمایت اجتماعی و بومی بودن ساکنان نقش اساسی در پیشبینی سلامت اجتماعی شهروندان داشته و این شاخصها در محله ملاصدرا امنیت مناسب و جرمخیزی پایین، حس تعلق به محله، میزان سواد (تحصیلات)، شمولگرایی فضاهای عمومی، امنیت و ایمنی کودکان در فضاهای عمومی، منظر مطلوب فضاهای عمومی، پوشش گیاهی و میزان درگیری و نزاعهای قومی هستند.
طراحی شهری
سیدمحسن حبیبی؛ شهره عزتیان؛ عنایت اله محقق نسب
چکیده
در حال حاضر حقوق کودکان و مشارکت آنان در شهرسازی جایگاه ویژهای در تجربیات شهرسازی جهان پیدا کرده است. این رویکرد به کودکان اجازه میدهد که در برنامهریزی و طراحی محیط زندگی خود اثرگذار و سهیم باشند. از آنجایی که برای ایجاد فضاهای شهری در فرایند مشارکتی توجه به نظر گروههای دخیل در کانون توجه قرار میگیرد، مناسبسازی ...
بیشتر
در حال حاضر حقوق کودکان و مشارکت آنان در شهرسازی جایگاه ویژهای در تجربیات شهرسازی جهان پیدا کرده است. این رویکرد به کودکان اجازه میدهد که در برنامهریزی و طراحی محیط زندگی خود اثرگذار و سهیم باشند. از آنجایی که برای ایجاد فضاهای شهری در فرایند مشارکتی توجه به نظر گروههای دخیل در کانون توجه قرار میگیرد، مناسبسازی فضاهای شهری برای کودکان نیز این ضرورت را ایجاد میکند که مراحل برنامهریزی و طراحی با همکاری کودکان انجام شود. همچنین به این دلیل که نوع نگاه کودکان به شهر از موضع بزرگسالان متفاوت است، روشهای مشارکت کودکان در فرایند برنامهریزی و طراحی شهری نیز متفاوت خواهد بود. در این مقاله که از نظر روش توصیفی_تحلیلی است، با مرور مفاهیم و فرایند مشارکت کودکان در ایجاد فضاهای شهری دوستدار کودک، الگویی برای فرایند مشارکت آنها در شهر استخراج شده و به این سئوال پاسخ داده شده که چگونه میتوان یک الگوی مشارکتی مبتنی بر آموزش و ایجاد یک زبان مشترک با کودکان را تدوین کرد؟ و چه رابطه معناداری میان نظرات و پیشنهادهای کودکان آموزش دیده با سایر گروههای جانشین آنها در طراحی و برنامهریزی شهر وجود دارد؟ در این پژوهش با برگزاری فراخوانها و کارگاههای شهرسازی برای کودکان تلاش شده بستر مناسبی برای مشارکت داوطلبانه کودکان در شهر سده لنجان فراهم شود تا از این طریق بتوان نظر کودکان را به عنوان گروه دخیلان اصلی در فضاهای دوستدار کودک بررسی کرده و انگاره و پیشنهادهای آنها را متناسب با نظر طراح تعدیل کرد که برای این منظور 128 کودک آموزش دیدند و سپس به سئوالات پرسشنامه پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد، فرایند انجام شده در این تحقیق در جهت افزایش مشارکت پذیری کودکان و ایجاد یک زبان مشترک میان کودکان و سایر گروههای دخیل و طراحان کارآمد بوده و به خوبی میتواند در برنامههای مشارکتی کودکان مورد استفاده قرار گیرد. همچنین نتایج حاصل از آمار توصیفی و استنباطی(آزمون پیرسون_خی دو) نشان داد، نظرات کودکان با نظرات سایر گروههای دخیل و همین طور طراحان، تفاوتهای فاحشی دارد که لزوم بهرهمندی از مشارکت فعالانه کودکان در برنامههای مشارکتی را بیش از پیش مورد تأکید قرار میدهد.
طراحی شهری
آذین حاجی احمدی همدانی؛ حمید ماجدی؛ لعلا جهانشاهلو
چکیده
رابطه فرد_محیط در سطوح فردی مرتبط با احساس، ادراک، ارزشها و تجربیات ذهنی و... و در سطوح اجتماعی مانند گروههای مختلف اجتماع و یا گروههایی که به لحاظ سن وجنس مشابهند، شکل گرفته است؛ بنابراین ویژگیهای هر گروه و قشر باید در هر سطح مورد بررسی قرار گیرد. از طرفی جنسیت مانند عواملی همچون محل سکونت، سن، شرایط اجتماعی_اقتصادی، ...
بیشتر
رابطه فرد_محیط در سطوح فردی مرتبط با احساس، ادراک، ارزشها و تجربیات ذهنی و... و در سطوح اجتماعی مانند گروههای مختلف اجتماع و یا گروههایی که به لحاظ سن وجنس مشابهند، شکل گرفته است؛ بنابراین ویژگیهای هر گروه و قشر باید در هر سطح مورد بررسی قرار گیرد. از طرفی جنسیت مانند عواملی همچون محل سکونت، سن، شرایط اجتماعی_اقتصادی، قومیت، سطح درآمد بر ادراک و شناخت محیط تأثیر میگذارد. بنابراین پرداختن به مفاهیم ذهنی فرد و شکلگیری تصویر ذهنی از محیط و تأثیر آن در رفتار و همچنین قضاوت نسبت به انتخاب مکان مطلوب، برای زنان ضرورت مییابد. این مقاله با بررسی عوامل تأثیرگذار در شکلگیری تصویر ذهنی زنان، به منظور امکان به وجود آمدن محیطی مطلوب از دید این گروه اجتماعی، ترجیحات فضایی آنان را ارزیابی نموده است. آنچه اهمیت دارد، شناسایی و ارزیابی معیارهای اصلی انتخاب زنان در تعیین مکان مطلوب با توجه به معانی بر گرفته از تصاویر ذهنی ارزیابانه است. هدف این پژوهش، بازیابی معیارهای مؤثر بر مطلوبیت مکان از دید زنان و ارزیابی تصویر ذهنی شکل گرفته آنها از فضاهای عمومی شهر تهران است. رویکرد تفسیر گرایانه پدیدارشناسی برای توصیف معانی ضمنی و احساسات و عواطف بازنمایی شده از تصویر ذهنی زنان در تجربه فضاهای شهری مطلوب شهر تهران انجام گرفته و ماهیتی توسعهای دارد. به این منظور 15 مصاحبه عمیق به صورت نمونهگیری هدفمند صورت گرفت. مصاحبهها ضبط شده و دادههای به دست آمده از آن به صورت جداول مکتوب شده و با آنالیز تکرار پذیری تجزیه و تحلیل گردید. نتایج گویای آن است که انتخاب مکانی که از دریچه تصویر ذهنی زنان مطلوب ارزیابی شده است، به معانی مشترکی مرتبط با مفاهیم آزادی، عدالت، امنیت، منزلت مکان، دارای وجهه اجتماعی_فرهنگی، هویت تاریخی، زیبایی، شیک و پر از جزئیات، آرام و دنج، دارای حریم در عین وسعت، سرسبزی، روحیه شاد و سلامت تمایل دارد.
طراحی شهری
یونس چنگلوایی؛ مصطفی بهزادفر؛ محمود محمدی؛ زهرا سادات سعیده زرآبادی
چکیده
شکل شهر به عنوان واسط میان انسان و محیط، مظهر و تجسم جریانهای شکل دهنده و دگرگون کننده فرم مصنوع است. جریانهای انرژی در تولید، استفاده و نگهداشت فرم شهر منجر به شکلگیری و دگردیسی شکل شهر میشود. فرم مصنوع حاصل از فرآیندها و جریانهای یاد شده، فرستنده جریانهای اطلاعاتی بصری و ادراکی به انسان به عنوان دریافت کننده است. ...
بیشتر
شکل شهر به عنوان واسط میان انسان و محیط، مظهر و تجسم جریانهای شکل دهنده و دگرگون کننده فرم مصنوع است. جریانهای انرژی در تولید، استفاده و نگهداشت فرم شهر منجر به شکلگیری و دگردیسی شکل شهر میشود. فرم مصنوع حاصل از فرآیندها و جریانهای یاد شده، فرستنده جریانهای اطلاعاتی بصری و ادراکی به انسان به عنوان دریافت کننده است. در تحقیق حاضر تبادلات و تعاملات میان انسان و محیط زیست او براساس جریانهای انرژی مورد نیاز دامنه آسایش محیطی (تمرکز بر انرژی مورد تقاضا برای گرمایش و سرمایش داخلی فرم مصنوع) و نیز جریانهای اطلاعات (بصری) در نظر گرفته میشود. این دو جریان انرژی و اطلاعات(بصری) به عنوان جریانهای اصلی و غالب فرم مصنوع در نظر گرفته میشوند. در تحقیق تمامی روابط و برهمکنشهای یکپارچه جریانهای انرژی و اطلاعات در محتوای شکل شهر براساس مدل نظری "شکل شهر بوم _کارا" مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد. پژوهش حاضر با هدف جستوجوی روابط یکپارچه درونی میان جریانهای اصلی شکل شهر، دو حالت شاخص بسته شدگی را مورد دقت و ریزبینی قرار میدهد. حالت نخست شاخص بستهشدگی مبین نقش عناصر عمودی شکل شهر (ساختار سه بعدی محیط هندسی فرم مصنوع) و پخشایش آنها در عملکردهای محیطی فرم مصنوع است (لوک آدولف) و حالت دوم مبین نقش عناصر افقی شکل شهر (ساختار دو بعدی محیط هندسی سطوح فرم مصنوع) و پیکرهبندی هندسی آن در پایداری جریانهای اطلاعاتی بصری است (بندیکت). بر این اساس محتوای ارزیابانه این تحقیق شامل ریخت_گونههای نظام ریختشناسی شهر اصفهان است. نتایج تحقیق نشان میدهد که میان دو حالت شاخص بستهشدگی رابطه معکوس و قوی و از لحاظ آماری معنیدار وجود دارد که تشریح کننده این نکته است که بافتهای قدیمی با ساختار ارگانیک دارای پایداری بالاتر محیطی (در فصول سرد سال با توجه به سرمای شدید فصول سرد سال در اقلیم گرم و خشک اصفهان ) و همچنین پایداری بالاتر جریانهای اطلاعاتی (بصری) است. بنابراین یکپارچگی جریانهای بصری (اطلاعات و انرژی) براساس مدل نظری تحقیق در بافتهای قدیمی با ساختار ارگانیک قابل اثبات است.
طراحی شهری
الهام ضابطیان؛ رضا خیرالدین
چکیده
در راستای بسط مفهوم ادراک شهروندان و تفاوت آن با احساس در فضاهای شهری (که در ذیل پژوهشهای روانشناسی محیط قرار میگیرد) در این مطالعه یکی از شاخههای ملموستر از مفهوم آسایش، یعنی آسایش حرارتی، مورد تمرکز قرار گرفته است. این مقاله سعی دارد به مدل تجربی مرتبط با مطالعات سنجش سازگاری روانی حرارتی دست یابد تا در پژوهشهای آتی ...
بیشتر
در راستای بسط مفهوم ادراک شهروندان و تفاوت آن با احساس در فضاهای شهری (که در ذیل پژوهشهای روانشناسی محیط قرار میگیرد) در این مطالعه یکی از شاخههای ملموستر از مفهوم آسایش، یعنی آسایش حرارتی، مورد تمرکز قرار گرفته است. این مقاله سعی دارد به مدل تجربی مرتبط با مطالعات سنجش سازگاری روانی حرارتی دست یابد تا در پژوهشهای آتی بتوان آن را در چند نمونه موردی فضای شهری، با رویکرد مشارکتی و کسب نظرات افراد پیاده حاضر در فضا محک زد. پیشفرض اصلی این پژوهش عبارتست از این که: «به نظر میرسد بین سازگاری روانی برای رسیدن به آسایش حرارتی با سطوح مختلف حس مکان در فضاهای عمومی شهری ارتباط معنیداری وجود دارد» . روش تحقیق در گام نخست توصیفی و با تکیه بر مطالعات اسنادی است و در مرحله بعد، مدل تجربی ساخته شده با استفاده از فرآیند مفهومسازی و پس از مطالعه مبانی و تجارب موفق جهانی استخراج شده است. ابتدا به وسیله 27 نفر از خبرگان امر(که در همه بخشهای حس مکان، روانشناسی محیط و ادراک محیطی و آسایش حرارتی تا حدودی مسلط هستند) با استفاده از روش رفت و برگشتی دلفی تدقیق شده و سپس از طریق مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP رتبهبندی ابعاد، معیارها و زیرمعیارهای موجود در مدل تجربی پرداخته شده و به کمک نرمافزار Expert Choice وزن هر کدام از معیارها در مقایسه با سایر معیارهای هم سطح خود به دست آمده و در واقع از طریق مدل تجربی سنجش مفهوم مورد بررسی، ارزشگذاری شده است تا ابزاری برای مطالعات میدانی این مدل فراهم آورد. ساختار این مدل نیز در دو بخش سنجش حس مکان و سنجش سازگاری روانی آسایش حرارتی تنظیم شده است. نتایج تحلیل سلسله مراتبی در بخش حس مکان نشان میدهد، وزن بعد روانی بسیار بیشتر از بعد مکانی است. در مورد زیر بعدهای مربوط به بعد روانشناختی نیز بیشترین تأثیر مربوط به معیار رفتاری در یک فضای شهری است. بنابراین برنامهریزی برای مدیریت رفتارها در فضای شهری عاملی بسیار مهمتر از برنامهریزی کالبدی به منظور ارتقای آسایش ادراک شده شهروندان است. در زیر بعد رفتاری نیز مهمترین معیار مربوط به نوع فعالیتهای موجود در محیط است و پس از آن میزان رفتارهای مشارکتجویانه قرار دارند. همچنین در بخش معیارهای مؤثر در سنجش سازگاری روانی نیز، بیشترین امتیاز با اختلاف زیاد مربوط به معیار طبیعی بودن و پس از آن مدت زمان حضور، سپس تجربه، انتظارات، کنترل ادراکی بر فضا، عوامل زیباییشناسانه و حضور جمعیت هستند.
طراحی شهری
فائزه بهنامی فرد؛ میترا حبیبی
چکیده
در پژوهش حاضر، تلاش شدهاست تا بر فعالیت گروه سنی نوجوان، به عنوان یکی از گروههای از قلم افتاده در مطالعات شهری کشورمان، در فضاهای شهری مورد علاقهشان تمرکز شود. زیرا این گروه سنی از یک سو بهصورت بالقوه بخش بسیار مهمی از استفادهکنندگان از فضاهای شهری به حساب میآیند و از سوی دیگر برای رشد به عنوان فردی با هویت جمعی، ...
بیشتر
در پژوهش حاضر، تلاش شدهاست تا بر فعالیت گروه سنی نوجوان، به عنوان یکی از گروههای از قلم افتاده در مطالعات شهری کشورمان، در فضاهای شهری مورد علاقهشان تمرکز شود. زیرا این گروه سنی از یک سو بهصورت بالقوه بخش بسیار مهمی از استفادهکنندگان از فضاهای شهری به حساب میآیند و از سوی دیگر برای رشد به عنوان فردی با هویت جمعی، نیازمند حضور در فضاهای شهری، تجربه تنوعی از نقشهای اجتماعی و محک زدن تواناییهای خود در این بستر هستند. در همین راستا خیابان آزادی، مرکز محله رجاییشهر کرج به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده و نظرات 250 نفر از نوجوانان 12 تا 19 ساله درباره میزان فعالیت و سطح رضایت آنها از کیفیتهای محیطی در این خیابان، از طریق پرسشنامه بررسی شدهاست. دادهها نیز به صورت توصیفی و استنباطی (آزمون t مستقل و رگرسیون چندمتغیره) تحلیل شدهاند. نتایج این بررسی حاکی از مراجعه 85درصد از نوجوانان بهصورت هفتگی یا روزانه به خیابان بوده که غالباً در ساعات عصر، همراه با دوستانشان و به منظور تماشای مغازهها، نشستن در پارک و تماشای مردم صورت میگیرد. بیشترین تا کمترین سطح رضایت نوجوانان از مؤلفههای کیفیت محیطی خیابان نیز به ترتیب مربوط به امنیت، دسترسی، جذابیت، راحتی و آسایش است که به جز جذابیت، در رابطه با رضایت از سایر مؤلفهها، بین دختران و پسران تفاوت معنیداری به دست آمدهاست. نتایج مدل رگرسیونی نیز نمایانگر قابلیت پیشبینی 43درصد از فعالیت پسران و 75درصد از فعالیت دختران به وسیله مؤلفههای کیفیت محیطی بوده که برای پسران، جذابیت و راحتی خیابان و برای دختران، جذابیت، امنیت، راحتی و آسایش خیابان از اهمیت و تأثیرگذاری قابل توجهی برخوردارند.
طراحی شهری
هادی سلطانی فرد؛ زهرا صابری کاریزی
چکیده
امروزه کیفیت فضاهای شهری در شکلگیری تعاملات اجتماعی، تصویر ذهنی از شهر و ذهنیتبخشی به آن اهمیت بسزایی دارند. عوامل متعددی در شکلگیری مفهوم کیفیت نقش دارند که از مهمترین آنها میتوان به پیکرهبندی فضاهای شهری اشاره کرد. پیکرهبندی فضایی، روابط میان فضاهای شهری را سازمان داده و خود عاملی برای شکلدهی به متغیرهای کیفی ...
بیشتر
امروزه کیفیت فضاهای شهری در شکلگیری تعاملات اجتماعی، تصویر ذهنی از شهر و ذهنیتبخشی به آن اهمیت بسزایی دارند. عوامل متعددی در شکلگیری مفهوم کیفیت نقش دارند که از مهمترین آنها میتوان به پیکرهبندی فضاهای شهری اشاره کرد. پیکرهبندی فضایی، روابط میان فضاهای شهری را سازمان داده و خود عاملی برای شکلدهی به متغیرهای کیفی مانند خوانایی و قابلیت دسترسی است. در دهههای اخیر نظریه چیدمان فضا، چارچوب نظری و عملی را برای تحلیل پیکرهبندی فضاهای شهری ارائه کرده است. پارکها یکی از انواع فضاهای شهری به شمار میروند که کیفیت فضایی، نقش مستقیمی در عملکرد و بازدهی اجتماعی آنها دارد. این مطالعه با هدف تحلیل اثرات پیکرهبندی فضاهای شهری بر کیفیت فضایی پارکهای شهر مشهد انجام شده است. مطالعه از نوع کاربردی است و به روش توصیفی_تحلیلی، با انتخاب 290 پارک شهر مشهد در پنج رده همسایگی، محلهای، ناحیهای، منطقهای و شهری انجام شده است. در این مطالعه تحلیلها براساس نقشه محوری شهر مشهد و در محیط نرمافزار UCL Dephtmap10 و GISانجام شد. متغیرهای پایه در این تحقیق شامل اتصال، همپیوندی، کنترل، و متغیرهای با واسطه شامل خوانایی، قابلیت دسترسی، امنیت و انسجام فضایی بودند. نتایج تحقیق نشان داد که پارکهای مورد مطالعه از کیفیت فضایی پایینی برخوردارند. همچنین مشخص شد که پارکهای منطقهای به دلیل توزیع نامناسب از کیفیت پایینی نسبت به سایر پارکهای شهر مشهد برخوردارند. به طور کلی در مقایسه با کل فضای شهر مشهد، پارکها از انسجام فضایی و امنیت مناسب برخوردار نیستند. در این میان پارکهای شهری به واسطه قرارگیری در مجاورت فضاهای با همپیوندی و اتصال بالا از خوانایی و قابلیت دسترسی بالایی در فضای شهری برخوردارند. به نظر میرسد ارزیابی کیفیت فضایی و رابطه آن با کارکرد، میتواند نقش مؤثری در فرآیند برنامهریزی و طراحی پارکهای شهری داشته باشد.
طراحی شهری
میترا بیضائی؛ امین شکیبا؛ محمدرضا نقصان محمدی
چکیده
تحولات ایجاد شده در دهههای اخیر و نیز عدم توجه به ویژگیهای یک مرکز محله مطلوب و کارآمد در هر بستری و مطابق با نظرات و خواستههای استفادهکنندگان از این فضاها موجب بروز مشکلاتی از جنبههای مختلف در مراکز محلهای شده است. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی مسائل و مشکلات پیرامون دو مرکز محله یعقوبی در بافت تاریخی و مرکز محله ...
بیشتر
تحولات ایجاد شده در دهههای اخیر و نیز عدم توجه به ویژگیهای یک مرکز محله مطلوب و کارآمد در هر بستری و مطابق با نظرات و خواستههای استفادهکنندگان از این فضاها موجب بروز مشکلاتی از جنبههای مختلف در مراکز محلهای شده است. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی مسائل و مشکلات پیرامون دو مرکز محله یعقوبی در بافت تاریخی و مرکز محله پشت سیلو در بافت جدید شهر یزد و تحلیل آنها از طریق تکنیک FMEA (که اساساً با هدف دستیابی به حد ایدهآل کیفیت مورد استفاده قرار میگیرد) میباشد. با به کارگیری تکنیک یاد شده در عرصه شهرسازی و کالیبره نمودن آن با مفاهیم موجود در این عرصه، میتوان به شناسایی و حل مشکلات فضاهای شهری به روشی اصولی و کارآمد دست یافت. این پژوهش از نوع کاربردی و در بخش تدوین مبانی نظری به روش توصیفی و با استناد به مطالعات کتابخانهای بوده و در بخش دوم که مربوط به دو مرکز محله در شهر یزد میباشد، به روش توصیفی_تحلیلی و از طریق مطالعات و برداشتهای میدانی، به کمک مصاحبه و پرسشنامه و با تأکید بر تکنیک FMEA صورت میپذیرد. مهمترین نتایج این پژوهش در بخش مقایسه دو مرکز محله یعقوبی و پشت سیلو است که نتایج به کارگیری تکنیک FMEA نشان میدهد، مرکز محله یعقوبی در عین وجود برخی کاستیها با توجه به نیازها و شرایط امروزی، به دلیل پیادهمداری و قرارگیری فضا در سطح ادراک انسانی، فعال بودن کاربریهای تجاری محلی و همچنین ترکیب مطلوب کارکردهای برانگیزاننده حضور ساکنان نسبت به مرکز محله پشت سیلو وضعیت به مراتب بهتری را داراست. براساس نتایج تحلیلی و اولویتبندی مسائل، راهکارهای پیشنهادی برای بهبود وضعیت در دو مرکز محله یاد شده ارائه گردیده است. در نهایت جمعبندی پژوهش به ارائه نکات و آموزههایی برگرفته از مرکز محله یعقوبی برای ارتقای کیفی مرکز محله پشت سیلو متناسب با شرایط بافتهای جدید اختصاص یافته است.
طراحی شهری
نسار دانش پایه؛ فرح حبیب
چکیده
پژوهش حاضر با مطالعه حس مکان و مفاهیم مرتبط با آن، به تبیین معیارهای اصلی در ارتقای حس مکان در توسعه جدید شهرها پرداخته است. در چارچوب هدف یاد شده و براساس مبانی نظری، 10 معیار اصلی شامل غنای بصری، تناسبات بصری، کیفیت کالبدی فضایی، خوانایی، قابلیت ادراک مکان، هویت و شخصیت، قابلیت دسترسی، انعطافپذیری، آسایش و دعوت کننده و جذاب بودن ...
بیشتر
پژوهش حاضر با مطالعه حس مکان و مفاهیم مرتبط با آن، به تبیین معیارهای اصلی در ارتقای حس مکان در توسعه جدید شهرها پرداخته است. در چارچوب هدف یاد شده و براساس مبانی نظری، 10 معیار اصلی شامل غنای بصری، تناسبات بصری، کیفیت کالبدی فضایی، خوانایی، قابلیت ادراک مکان، هویت و شخصیت، قابلیت دسترسی، انعطافپذیری، آسایش و دعوت کننده و جذاب بودن مکان، در زمینه شکلگیری و تشخیص حس مکان از نقطه نظر ساکنان توسعه جدید شهری تدوین شد. بررسی و تبیین بیشتر این 10 معیار، به واسطه 42 زیرمعیار با استناد به انجام تحلیل عاملی مورد توجه قرار گرفته است. به منظور عملیاتی شدن چارچوب نظری تدوین شده، مطالعه موردی شامل شهرکهای دهکده المپیک، چشمه، پیکانشهر و امید از منطقه 22 شهرداری تهران، به عنوان بزرگترین توسعه شهری جدید متصل به تهران و همچنین محله حکیمیه از منطقه 4 شهرداری تهران به عنوان یکی دیگر از توسعههای نسبتاً جدید تهران انتخاب شدند که با استفاده از روش آلفای کرونباخ حجم نمونه در مجموع 1070 نفر تعیین شده است. همچنین از روشهای آماری مدلسازی معادلات ساختاری، برآورد حداکثر درست نمایی، آزمون همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون خطی چندگانه برای تعیین ماهیت رابطه میان انگاره حس مکان و معیارهای ده گانه فوق استفاده شده است. در نهایت امکان طرح مدل 10 عاملی در زمینه مطالعه و سنجش حس مکان در پهنههای توسعه جدید شهری فراهم شده که کفایت برازندگی این مدل به واسطه شاخصهای مختلف نشان میدهد، الگوی مورد نظر از نظر هماهنگی دادهها با ساختار عاملی آن، از برازندگی قابل قبولی برخوردار است.
طراحی شهری
مهسا شعله؛ علیرضا صادقی؛ پیمان نجفی؛ زهرا خاکسار
چکیده
روش مشاهده رفتاری، رویکردی نوین در طراحی محیطی و تحلیل قلمروهای همگانی و روشی برای فهم روابط متقابل افراد و فضاست. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی و تحلیل الگوهای فعالیتی و رفتاری پیادهراه احمدی شیراز با استفاده از روش مشاهده رفتاری است. در این راستا دریافت مؤلفه یا مؤلفههای اصلی طراحی محیطی در ارتقای کالبدی و رفتاری قلمروهای همگانی ...
بیشتر
روش مشاهده رفتاری، رویکردی نوین در طراحی محیطی و تحلیل قلمروهای همگانی و روشی برای فهم روابط متقابل افراد و فضاست. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی و تحلیل الگوهای فعالیتی و رفتاری پیادهراه احمدی شیراز با استفاده از روش مشاهده رفتاری است. در این راستا دریافت مؤلفه یا مؤلفههای اصلی طراحی محیطی در ارتقای کالبدی و رفتاری قلمروهای همگانی شهر شیراز مطرح میشود. سئوال اصلی پژوهش حاضر آن است که روش مشاهده رفتاری، چگونه میتواند به برنامهریزی و طراحی قلمروهای همگانی در شهرها کمک نماید؟ بدین منظور کاربست این روش در نمونه پیادهراه احمدی شیراز که زمانی نقطه آغازین یکی از محورهای اصلی بافت تاریخی این شهر بوده و به مرور دچار تغییر و دگردیسی شده، صورت گرفته است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و به روش مطالعه پیمایشی انجام شده و در طی آن، تجزیه و تحلیل کیفیتهای کالبدی_محیطی،الگوهای فعالیتی و مؤلفههای رفتاری از طریق برداشت کالبدی و مشاهده طبیعی و مشارکتی انجام شده است. ابزارهای این روش، ثبت مکان فعالیت ایستگاهی در ایجاد مراکز فعالیتی، شمارش فعالیت برای حضور متوازن گروههای مختلف جمعیتی، ثبت مکان توقف افراد برای یافتن انگیزه مانایی و توزیع متوازن فعالیتها میباشد و از تکنیک ردگیری برای بهبود کیفیت آن بخشهایی از قلمروهای همگانی که کیفیت محیطی پایینی داشتهاند، استفاده شده است. برای اعتبارسنجی یافتههای این پژوهش، از راهبرد پیمایشی به منظور تطبیق یافتهها با نقطه نظرات 50 نفر از استفادهکنندگان فضا استفاده شده است. نتایج تحلیلها نشان میدهد، پیاده راه احمدی شیراز در ساعات میانی روز (14 تا 17) با شکستگی حجم فعالیت ایستگاهی و کاهش الگوهای رفتاری روبهرو است و بیشترین حجم تردد (76 درصد) و نقاط مکث (78 درصد) در بخشهای سایهدار پیادهراه ثبت شده است. از طرف دیگر، با برهم نهاد نقشههای سایهاندازی، حجم تردد و فعالیتهای ایستگاهی بر روی یکدیگر، به نظر میرسد آسایش اقلیمی از مؤلفههای اصلی استفاده از قلمروهای همگانی در شهر شیراز است. از این رو میتوان ادعا نمود، روش مشاهده رفتاری، الگویی کارآمد برای سنجش و تحلیل قلمروهای همگانی است که میتوان از آن در توسعه و باززندهسازی آتی قلمروهای همگانی بهره جست.
طراحی شهری
امیر شکیبامنش؛ یاسمن حکیمی
چکیده
یکی از مباحث مهم در تحلیل بصری فضاهای شهری، موضوع رؤیتپذیری آنها میباشد که در سالهای اخیر، بهویژه با توسعه فناوری و گسترش نرمافزارهای رایانهای، جایگاه ویژهای در مطالعات شهری یافته است. این در حالی است که یافتههای بسیاری از پژوهشها و مطالعات اخیر بیانگر وجود ارتباطی تنگاتنگ میان رؤیتپذیری کالبدی و رفتارهای احتمالی ...
بیشتر
یکی از مباحث مهم در تحلیل بصری فضاهای شهری، موضوع رؤیتپذیری آنها میباشد که در سالهای اخیر، بهویژه با توسعه فناوری و گسترش نرمافزارهای رایانهای، جایگاه ویژهای در مطالعات شهری یافته است. این در حالی است که یافتههای بسیاری از پژوهشها و مطالعات اخیر بیانگر وجود ارتباطی تنگاتنگ میان رؤیتپذیری کالبدی و رفتارهای احتمالی در فضاهای شهری است. از سوی دیگر زمینههای فضایی مختلف نیز میتوانند شرایط رؤیتپذیری متفاوتی را پدید آورده و متعاقب آن ادراک افراد را دستخوش تغییر قرار دهند. ازاین رو در این پژوهش برای بررسی تخصصی و دستیابی به یافتههای علمی، از میان انواع مختلف بسترهای فضایی قابل بررسی، صرفاً بر موضوع میادین شهری، تأکید و تمرکز گردیده است. هدف این تحقیق بررسی تأثیر رؤیتپذیری فضای شهری بر برخی گونههای رفتاری استفادهکنندگان میباشد. نمونه مورد پژوهی در مطالعه حاضر، سبزهمیدان واقع در محدوده مرکزی شهر تهران میباشد که به دلیل دارا بودن بسیاری از ویژگیهای یک میدان شهری در مفهوم حقیقی آن انتخاب گردیده است. در این مقاله، با به کارگیری مفهوم آیزوویست سهبعدی، تحلیلهای مربوط به رؤیتپذیری فضای مورد مطالعه صورت پذیرفته و ارتباط میان این متغیر و برخی از گونههای رفتاری مردم _ شامل "مکث و حرکت"، "رفتارهای فردی و اجتماعی" و "سرعت حرکت" در کنار متغیر "جنسیت"_ مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، نقشه رؤیتپذیری میدان مورد بررسی در محیط نرمافزار GIS تولید گردیده و ارتباط میان متغیرهای هدف پژوهش با یکدیگر با استفاده از آزمونهای آماری و بررسی ضرایب همبستگی در نرمافزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که بین رؤیتپذیری کالبدی با گونههای رفتاری مشخص شده در این پژوهش، ارتباط معناداری وجود دارد. زنان در فضاهایی که رؤیتپذیری در حد متوسطی است، حضور پررنگتری دارند. در فضاهایی که رؤیتپذیری از شدت بیشتری برخوردار است، مکث بیشتری صورت میگیرد. رفتارهای اجتماعی در نقاطی که بیشتر در معرض دید قرار دارند، انجام میشود و سرعت حرکت با شدت رؤیتپذیری رابطهای معکوس را نشان میدهد.
طراحی شهری
یاسر شهبازی؛ آزیتا بلالی اسکویی؛ الهام شهابی
چکیده
انسانها به همان اندازه که ماحصل محیط اجتماعی هستند، ساختهی محیط فیزیکی نیز بهشمار میروند. از دیدگاه روانشناسی– اجتماعی، چهار مفهوم خلوت، فضای شخصی، قلمرو و ازدحام، پایه و اساس رفتارهای فردی و اجتماعی انسان در رابطه با محیط است. در همین راستا، مفاهیم فوق که برگرفته از علم پروکسمیک (Proxemics) میباشند، پایهایی برای تحقیق در ...
بیشتر
انسانها به همان اندازه که ماحصل محیط اجتماعی هستند، ساختهی محیط فیزیکی نیز بهشمار میروند. از دیدگاه روانشناسی– اجتماعی، چهار مفهوم خلوت، فضای شخصی، قلمرو و ازدحام، پایه و اساس رفتارهای فردی و اجتماعی انسان در رابطه با محیط است. در همین راستا، مفاهیم فوق که برگرفته از علم پروکسمیک (Proxemics) میباشند، پایهایی برای تحقیق در مورد رفتار محیطی انسان معرفی شدهاند. در این مقاله، به مفهوم قلمرو بهعنوان یکی از عوامل تأثیرگذار درآسایش روانی افراد و لازمه شکلگیری آن در فضاهای همگانی پرداخته شده است. هدف اصلی این پژوهش، بیان اهمیت طراحی همساز با روان انسان بخصوص در فضاهای انسان ساز (فضاهای همگانی) در قالب سنجش مفهوم قلمرو میباشد. پژوهش حاضر از نوع کمی و روش توصیفی-تحلیلی بوده و از دستگاه GPS برای موقعیتسنجی 372 نفر از مخاطبان در شرایط یکسان در بستر پلطبیعت استفاده شده است. نظر به هدف پژوهش، شناسایی محدودههای مطلوب جهت تأمین قلمرو مکانی افراد که در فضاهای مکث تعبیر مییابد، متغیر ثابت زمان در نظرگرفته شد تا با تغیر هر 5 ثانیه، مختصات مکانی افراد ثبت شود. دادههای استخراج شده از GPS با فرمت .gpx توسط نرم افزار Garmin Base Camp مورد تحلیل قرارگرفته و سپس با ارزیابی محدودههای مطلوب، شاخصهای شکلگیری قلمرو همگانی بازنگری و تبیین شده است. فضاهای شهری اعم از پیادهراهها که تأکید بر مکث و سکون انسان دارد، باید فاکتورهایی چون عرصهبندی مطلوب، ساختار فضایی مناسب، نظم، آسایشفیزیکی، امنیت انعطافپذیری، خوانایی، تعامل و مشارکتمردمی، هویت و ارزشهای فرهنگی را جهت تحقق قلمرو همگانی مطلوب دارا باشند. نتایج تطبیقسنجی محدودههای مطلوب و طرح موجود حاکی از آنست که %33 از فضاهای مطلوب شناسایی شده در این پژوهش، فاقد تمهیدات اولیه برای تداعی قلمرو مکانی در طراحی هستند. همچنین، 53% از محدوده های تعریف شده برای مکث در طرح، فاقد کیفیت قلمرو مکانی مطلوب مخاطبان میباشند.
طراحی شهری
اسماعیل شیعه؛ مصطفی بهزادفر؛ احمدعلی نامداریان
چکیده
مفهوم منظر شهر همواره با پیچیدگیهای فراوانی روبرو بوده است. از طرفی، مفهوم سیما نیز به ادبیات نظری رشتههای طراحی شهری، معماری منظر و معماری وارد گردیده است و بر ایهام این دو افزوده است. نبود وفاق دانشگاهی بر سر این دو مفهوم، سوء برداشتهای بسیاری را موجب شده است. از طرفی، امروزه، واژههای منظر و چشم انداز از معنای اولیهی خود ...
بیشتر
مفهوم منظر شهر همواره با پیچیدگیهای فراوانی روبرو بوده است. از طرفی، مفهوم سیما نیز به ادبیات نظری رشتههای طراحی شهری، معماری منظر و معماری وارد گردیده است و بر ایهام این دو افزوده است. نبود وفاق دانشگاهی بر سر این دو مفهوم، سوء برداشتهای بسیاری را موجب شده است. از طرفی، امروزه، واژههای منظر و چشم انداز از معنای اولیهی خود فاصله گرفتهاند و به منظورهای مختلفی مورد استفاده قرار میگیرند. این مقاله تلاش دارد ضمن مرور مفهوم منظر در ادبیات موجود و برشمردن پیچیدگیهای این مفاهیم، ضرورت تدوین چارچوب نظری برای منظر شهری را نشان دهد. مرور مفاهیم نشان میدهد مفهوم منظر متأثر از رهیافتهای مختلف فلسفهی علم بوده است و اکنون شاهد یک تغییر رهیافتی (پارادایمی) است که میتوان دگرگونیهای اجتماعی را نیز نشان دهد. این مطالعه نشان میدهد تعریف پیشین منظر شهری مبتنی بر رهیافتهای «اثباتگرایانه» (پوزیتویستی) و «عقلگرایی انتقادی» است. با توجه به این دو رویکرد است که منظر شهری، مستقل از جامعه مورد بررسی قرار گرفته است. تدوین چارچوب نظری برای منظر شهری، نیازمند بازنگری بنیادین در این رهیافتهاست. رهیافتی که به جای توصیف صرف منظر و مؤلفههای آن، به چرایی و چگونگی منظر بپردازد. این تحقیق از نوع کیفی است و در این راستا، از رهیافت واقعگرایی علمی، جهت تدوین نظریه منظر شهری کمک گرفته است. با این نگاه و با استفاده از تحلیل محتوا و به کمک نظریات هانری لوفور، سعی در بازتعریف مفهوم منظر میشود. منظر را نمیتوان به منظر ذهنی و منظر عینی تقسیم کرد و رابطهی این دو نیز تنها یک رابطهی پدیدارشناختی نیست. بنابراین «منظر نه سوژه است و نه ابژه، بلکه برونداد یک واقعیت اجتماعی است که در یک ارتباط پدیدارشناسانه و نشانهشناسانه از سوی استفادهکنندگان از فضا به صورت پویایی مورد ادراک قرار میگیرد.»منظر به سه زیر تعریف تقسیم میشود که به واسطهی نیروهای مؤثر بر منظر شهر، تولید و بازتولید میگردند؛ «منظر ادراکشده»، «منظر تصور شده» و «منظر زیسته». سپس به کمک مفهوم نیروهای مؤثر بر منظر، تلاش میشود ابهامهای نظریه تولید فضا رفع شده و آن را برای چارچوب نظری منظری شهری متناسب کرد.
طراحی شهری
فاطمه بی نیاز؛ تکتم حنایی
دوره 6، شماره 23 ، مرداد 1396، ، صفحه 17-28
چکیده
خوانایی کیفیتی از محیط است که به فضای شهری وضوح بخشیده و سبب میگردد که سیمای شهر بهتر به ذهن سپرده شود. دیدگاه کوین لینچ در ارتباط با کیفیت نمایانی از کاملترین نظریات است و سایر نظریات ادامه دهنده این نظریه میباشند. لینچ معتقد بود که خوانایی شهری متأثر از عناصر پنج گانه میباشد. در واقع هنگام قرارگیری در محیط خوانا، تصویرذهنی ...
بیشتر
خوانایی کیفیتی از محیط است که به فضای شهری وضوح بخشیده و سبب میگردد که سیمای شهر بهتر به ذهن سپرده شود. دیدگاه کوین لینچ در ارتباط با کیفیت نمایانی از کاملترین نظریات است و سایر نظریات ادامه دهنده این نظریه میباشند. لینچ معتقد بود که خوانایی شهری متأثر از عناصر پنج گانه میباشد. در واقع هنگام قرارگیری در محیط خوانا، تصویرذهنی افراد درقالب نقشههای شناختی از محیط، به سهولت شکل میگیرد و بر این اساس افراد به هنگام حرکت درفضا به آسانی مسیریابی نموده و حس سردرگمی نخواهند داشت. چگونگی شکلگیری تصویرذهنی و در ادامه فرآیند شکلگیری نقشه شناختی، به نسبت ادراک افراد از فضا درگروههای سنی مختلف، متفاوت است و هرگروه به اقتضای سن و نیازهای خود جنبههای متفاوتی از فضای شهری را به خاطر میسپارد. مقاله حاضر با هدف ایجاد فضای شهری خوانا برای بزرگسالان با استفاده از تحلیل نقشههای شناختی شهروندان و استنتاج شباهتهای ادراکی آنان تدوین گردیده است. روش مقاله از نوع توصیفی_آماری است و از روش کتابخانهای_اسنادی برای جمعآوری مبانی نظری و از روشهای میدانی، ابزارهای پرسشنامه، مشاهده و تکنیک نقشه شناختی برای جمعآوری اطلاعات استفاده شده است. گروه هدف را ساکنان، کسبه و استفادهکنندگان از محیط با گروه سنی 64-15 سال تشکیل میدهند و حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 132 نفر محاسبه شده است. به منظور تحلیل اطلاعات از روشهای آماری_تحلیلی همچون Spss و آزمون Chi Square و روی هم اندازی نقشههای شناختی ترسیمی برای استنتاج یافتهها استفاده شده است. یافتههای مقاله منتج از معیارها و شاخصهایی است که در محیط مطالعه آزمون شده است و حکایت از آن دارد که ساختار ادراکی بزرگسالان به ترتیب از طریق عناصر مسیر،گره و نشانه خوانا شکل میگیرد. اکثریت شهروندان فضای شهری را مطابق دستهبندی اپلیارد بر مبنای نظم متوالی ترسیم نمودهاند و تنها 22 درصد از آنان ترسیم فضایی از محیط داشتهاند. همچنین ارتباط مستقیم میان عناصر شاخص در ذهن بزرگسالان در بازههای سنی متفاوت و خوانایی محیط وجود دارد.
طراحی شهری
فاطمه محمدنیای قرائی؛ مجتبی رفیعیان؛ محمد نقی زاده
دوره 6، شماره 23 ، مرداد 1396، ، صفحه 29-38
چکیده
خلوت، فرآیندی برای تعیین مرز میان افراد است و فرد به واسطه آن بر تعامل خود با دیگران نظارت میکند. نیاز به خلوت در انسانها عمومیت دارد ولی شیوه پاسخ به آن متأثر از متغیرهایی چون فرهنگ، سن، جنس، محیط فیزیکی و... است. تفاوت این نیاز از فرهنگی به فرهنگ دیگر سبب میشود برخی از فرهنگها میل بیشتری به خلوت نسبت به سایرین داشته باشند. ...
بیشتر
خلوت، فرآیندی برای تعیین مرز میان افراد است و فرد به واسطه آن بر تعامل خود با دیگران نظارت میکند. نیاز به خلوت در انسانها عمومیت دارد ولی شیوه پاسخ به آن متأثر از متغیرهایی چون فرهنگ، سن، جنس، محیط فیزیکی و... است. تفاوت این نیاز از فرهنگی به فرهنگ دیگر سبب میشود برخی از فرهنگها میل بیشتری به خلوت نسبت به سایرین داشته باشند. تفاوتها در میل به خلوتجویی صرفاً محدود به فرهنگها نمیشود، بلکه خرده فرهنگها را نیز در بر میگیرد. ایران، از جمله کشورهایی است که دارای خرده فرهنگهای متنوع با حالتهای مختلف پاسخگویی به خلوت است. اما تاکنون تحقیقاتی در زمینه بررسی تفاوتها و شباهتهای میان خرده فرهنگهای این کشور در میل به خلوتجویی و سازوکارهای رسیدن به آن در محیطهای شهری انجام نشده است. از این رو، این مقاله به دنبال بررسی تفاوتهای بین فرهنگی میان زنان گیلکی، کرد، آذری و یزدی در میل به خلوتجویی و ادراک ازدحام است. برای رسیدن به این اهداف از ابزار پرسشنامه استفاده گردید. حدود هزار و 174 زن پرسش شونده به صورت اتفاقی در پارکهای شهر (رشت)، ملت (سنندج)، باغمیشه (تبریز) و آزادگان (یزد) برای تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. این پرسشنامه توسط آزمونهای خی دو (Chi-square Test)، ضریب همبستگی پیرسون (Pearson Correlation Coefficient)، تحلیل واریانس یک طرفه (Analysis of Variance (ANOVA)) و تحلیل واریانس چند متغیره (Multivariate Mnalysis of Variance (MANOVA)) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که سطح خلوت مطلوب در زنان یزدی و آذری بیشتر از سایر زنان است. در صورتی که خلوت کسب شده در زنان گیلکی بیش از سایر خرده فرهنگهاست. به عبارتی، یزدیها (صحرایی گرم و خشک) و آذریها (کوهستانی سرد) در زمره فرهنگهای غیرارتباطی و گیلکیها (معتدل خزری) و کردها (کوهستانی بسیار سرد) در زمره فرهنگهای ارتباطیاند. صرف نظر از نوع فرهنگ، سطح خلوت مطلوب و کسب شده به ادراک ازدحام افراد وابسته است.
طراحی شهری
فرزانه سلیمی؛ لاله قائمی؛ نجمه عادلی؛ رویا اقبال مقدم
دوره 6، شماره 21 ، بهمن 1395، ، صفحه 29-38
چکیده
امنیت، از اساسیترین نیازهای جامعه بشری برای زندگی اجتماعی در عرصههای همگانی میباشد. نیاز به امنیت، در دومین پله از سلسله مراتب هرم مازلو قرار گرفته است و پس از نیازهای فیزیولوژیکی، مهمترین نیاز انسان برای دستیابی به مراتب بالای انسانی یا همان خودشکوفایی میباشد. حضور موثر و مداوم انسان در فضا نیازمند وجود امنیت است؛ بدون ...
بیشتر
امنیت، از اساسیترین نیازهای جامعه بشری برای زندگی اجتماعی در عرصههای همگانی میباشد. نیاز به امنیت، در دومین پله از سلسله مراتب هرم مازلو قرار گرفته است و پس از نیازهای فیزیولوژیکی، مهمترین نیاز انسان برای دستیابی به مراتب بالای انسانی یا همان خودشکوفایی میباشد. حضور موثر و مداوم انسان در فضا نیازمند وجود امنیت است؛ بدون امنیت فضاهای شهری به فضاهایی سرد و بی روح و رعبآور تبدیل خواهند شد. رویکرد CPTED یکی از رویکردهای متاخر در افزایش امینت در فضاست. این رویکرد، روشی برای افزایش امنیت در فضاهای شهری از طریق طراحی مناسب محیطی پیشنهاد میدهد که در نتیجه آن مردم میتوانند به شکلی موثر و با آسایش خاطر در فضاهای شهری حضور پیدا کنند. مرکز محله آخوند یکی از مهمترین فضاهای شهری بافت قدیم قزوین و نماد هویت اجتماعی و فرهنگی و همچنین عرصهای برای بروز تعاملات اجتماعی ساکنین این محله با محلههای مجاور بوده است که در سال 1384 طرحی برای باززنده سازی آن ارائه شد و در سال 1387 مورد بهرهبرداری قرار گرفت. پژوهش حاضر تلاش میکند تا میزان امنیت مرکز محله آخوند را از طریق اصول رویکرد CPTED، مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. برای سنجش میزان امنیت فضای مذکور، روش تحقیق تطبیقی-توصیفی، به کار گرفته شده که با استناد به اصول رویکرد CPTED و همچنین از طریق مشاهدات میدانی انجام میگیرد تا بدین طریق مشخص گردد طراحی مرکز محله آخوند تا چه حد به راهبردهای CPTED در برقراری امنیت نزدیک است. نتایج پژوهش انجام شده نشان میدهد که طرح احیا مرکز محله آخوند به لحاظ تامین امنیت بسیار ضعیف بوده و در اکثر موارد در تغایر با اصول CPTED قرار دارد. بررسیهای انجام شده حاکی از آن است که اصل نظارت طبیعی که یکی از اصول رویکرد مذکور در برقراری امنیت است، به هیچ طریقی در بازطراحی محله در نظر گرفته نشده است. در انتهای مقاله راهکارهایی برای افزایش امنیت مرکزمحله ارائه شده است؛ که از میان آنها میتوان به قرارگیری کاربریهای متناسب با فضای مرکزمحله، جاذب جمعیت، فعال در شب و مختلط در مرکزمحله و ... اشاره کرد.
طراحی شهری
گلرخ کوپایی؛ محمد نقی زاده؛ فرح حبیب
دوره 6، شماره 21 ، بهمن 1395، ، صفحه 39-50
چکیده
در توسعه روز افزون شهرها با وجود امکانات گسترده ای که در اختیار کودکان قرار می گیرد، توجه ویژه ای به نحوه تاثیر فضاها بر خلاقیت کودکان نشده است. با توجه به این مسئله که کودکان از سن 6 سالگی بیشتر به صورت مستقل در فضاهای بازی به ویژه در پارک های شهری حضور دارند و بیشترین تاثیرپذیری از محیط در همین دوران می باشد؛ لازم است که به فضاهای بازی ...
بیشتر
در توسعه روز افزون شهرها با وجود امکانات گسترده ای که در اختیار کودکان قرار می گیرد، توجه ویژه ای به نحوه تاثیر فضاها بر خلاقیت کودکان نشده است. با توجه به این مسئله که کودکان از سن 6 سالگی بیشتر به صورت مستقل در فضاهای بازی به ویژه در پارک های شهری حضور دارند و بیشترین تاثیرپذیری از محیط در همین دوران می باشد؛ لازم است که به فضاهای بازی کودکان جهت تقویت خلاقیت با دقتی مضاعف نگریسته شود؛ بر همین اساس هدف از پژوهش حاضر، بررسی میزان تاثیر مولفه های کالبدی فضاهای بازی بر افزایش خلاقیت کودکان 6 تا 12 سال ایرانی در پارک های شهری می باشد. در پژوهش حاضر از دو روش توصیفی و تحلیلی به صورت توامان استفاده شده است. در بخش دیدگاه های نظری و مروری بر مطالعات پیشین از روش توصیفی و برای دستیابی به روابط علی و شناخت همبستگی و روابط بین متغیرها و شاخص ها، روش تحلیلی به کار گرفته شد؛ در این مرحله داده های مورد نیاز با کمک روش مطالعات پیمایشی و از طریق پرسشنامه بسته – پاسخ محقق ساخته، از جامعه آماری منتخب جمع آوری و پس از دسته بندی با استفاده از نرم افزار spss، با روش تحلیل عوامل و همبستگی، متغیرهای موثر در تحقیق به دست آمد؛ سپس با روش تحلیل مسیر و به کمک نرم افزار Smart PLS مدل پژوهش بر اساس روابط میان متغیرها تدوین گردید و در نهایت جهت اطمینان از نتایج به دست آمده، از جامعه آماری کودکان 6 تا 12 سال پرسشنامه تصویری به همراه مطالعه رفتار آن ها در حین بازی تهیه و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده وجود رابطه معنادار میان مولفه های محیطی و خلاقیت را نشان می دهد و در خصوص میزان تاثیرگذاری مولفه های کالبدی بر خلاقیت، مولفه تنوع (شامل شاخص های تنوع در جزئیات بصری و تنوع مصالح)، بیش از دیگر مولفه ها تاثیرگذار است و پس از آن به ترتیب میزان تاثیر مولفه سرزندگی ناشی از حضور عوامل طبیعی و انعطاف پذیری کالبدی، بیشترین تاثیر را بر مولفه های خلاقیت دارند.
طراحی شهری
شیده شکوری اصل
دوره 6، شماره 21 ، بهمن 1395، ، صفحه 77-91
چکیده
امنیت یکی از نیازهای پایه و حقوق بنیادی انسانی است. از آنجا که فضاهای شهری درحقیقت ظرف و بستر تعاملات اجتماعی را تشکیل میدهند، میبایست بتوانند امنیت استفادهکنندگان خود را تأمین کنند. در غیر این صورت، افراد جز در صورت لزوم و اجبار حاضر به گذران وقت خود در آنها نخواهند بود و این امر میتواند به کاهش پویایی و سرزندگی فضاهای ...
بیشتر
امنیت یکی از نیازهای پایه و حقوق بنیادی انسانی است. از آنجا که فضاهای شهری درحقیقت ظرف و بستر تعاملات اجتماعی را تشکیل میدهند، میبایست بتوانند امنیت استفادهکنندگان خود را تأمین کنند. در غیر این صورت، افراد جز در صورت لزوم و اجبار حاضر به گذران وقت خود در آنها نخواهند بود و این امر میتواند به کاهش پویایی و سرزندگی فضاهای مذکور و درنهایت تبدیل آنها به فضاهایی مرده و بدون نظارت اجتماعی بینجامد. این موضوع، بهویژه در مورد بانوان، به دلیل آسیبپذیری بالاتر آنها از جایگاه برجستهای برخوردار است. با توجه به رابطه متقابل محیط و رفتار، بدیهی است که ویژگیهای محیطی در ایجاد احساس امنیت یا ناامنی در استفادهکنندگان(افراد) تاثیر بسزایی دارد. بنابراین در پژوهش حاضر تلاش شده که از طریق شناسایی این ویژگیها، زمینه ایجاد فضاهای شهری ایمن و امن و امکان حضور فعال بانوان در عرصه عمومی به دور از اضطرابهای محیطی فراهم شود. در این راستا، در مرحله نخست، تلاش شده با مطالعه متون و ادبیات مرتبط با موضوع پژوهش، چهارچوبی از عوامل، شاخصها و متغیرهای تعریفکننده و تأثیرگذار بر احساس امنیت بانوان در فضاهای شهری تدوین شود. سپس چهارچوب تدوینشده در محدودهای که بهعنوان محدوده مطالعاتی پژوهش حاضر معرفی شده (محدوده محلات مخصوص و سلامت، واقع در منطقه 11 شهرداری تهران)، مورد آزمون قرار گرفته است. برای این منظور، از ترکیبی از روشهای کمی و کیفی استفاده شده است. درنهایت، پس از انجام مشاهدات میدانی، برگزاری چندین جلسه بحث متمرکز گروهی با حضور بانوان و مصاحبه عمیق با کارشناسان و مسئولان محدوده مطالعاتی، پرسشنامهای تنظیم و توسط 200 نفر از بانوان محدوده مطالعاتی پاسخ داده شده است. از مجموع مطالعات انجامشده، میتوان نتیجه گرفت عوامل مکانی (فرم، عملکرد و معنا) در تعریف و سنجش احساس امنیت بانوان در فضاهای شهری تاثیر بسزایی دارد.