دانشگاه کردستان
فصلنامه مطالعات شهری
2322-2875
2717-4417
5
18
2016
05
01
ارزیابی مکان گزینی مسجد محله ای در راستای تقویت ساختار هویتی محلات به عنوان مکانی برای سکونت- نمونه موردی مشهد
5
20
FA
جواد
خدائی
مدیر عامل شرکت مهندسان مشاور آبار.
khodaeee@yahoo.com
مریم
خزاعی
مدیر دفتر پژوهش و نوآوری، شرکت مهندسان مشاور آبار.
research@abarco.ir
در تاریخ شهرهای اسلامی ، سه عنصراصلی محله ، مسجد و بازار همواره نقش کلیدی و تعیین کننده در رشد و تکامل این شهرها داشته اند .در این میان مساجد محله ای به عنوان فضاهای عمومی با رویکردهای متعدد اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی جایگاه والایی برای ارائه ارزشهای فرهنگی و سنتهای اسلامی داشته و باعت هویت بخشی به محلات شهرهای کوچک و بزرگ شده است.با این وجود ،آنچه در روند شکل گیری و احداث مساجد محله ای معاصر به چشم می خورد، عدم استقرار مناسب مساجد در بافتهای محله های جدید و از میان رفتن ساختار هویتی محلات به عنوان مکانی برای سکونت است. این تحقیق سعی بر آن دارد با ارزیابی مکان گزینی مساجد محله ای براساس شاخصهای مطلوبیت ،سازگاری و آسایش ،میزان دستیابی محلات به ساختار هویتی به عنوان مکانی برای سکونت را بررسی نماید.که برای این منظور در ابتدا به ارائه مدلی مفهومی از مقایسه تطبیقی شاخصهای مکان گزینی و معیار های هویت بخشی به محلات پرداخته می شود، سپس از میان مناطق سیزده گانه کلان شهر مذهبی مشهد ، منطقه مطلوب و مساجد مورد نظر بر اساس نوع بافت و میزان برخورداری مذهبی انتخاب می گردد و داده های لازم از طریق پرسشنامه و مشاهده به صورت ترکیبی کمی و کیفی جمع آوری می شود. سپس با روش توصیفی- تحلیلی ، مدل مفهومی پژوهش مورد ارزیابی قرار می گیرد . نتایج تحقیق میزان اثر بخشی معیار های هویت بخشی به محلات را در مکان گزینی مساجد محله ای نشان میدهد .
مساجد,مکان گزینی,ساختار هویتی,محله
https://urbstudies.uok.ac.ir/article_32057.html
https://urbstudies.uok.ac.ir/article_32057_86a2eaf481fdb032e218b31d82222ea6.pdf
دانشگاه کردستان
فصلنامه مطالعات شهری
2322-2875
2717-4417
5
18
2016
05
01
ارزیابی نقش جنسیت در احساس امنیت شهروندان در محلات مسکونی با رویکردی بر نظریه بی نظمی (نمونه موردی: پنانگ، مالزی)
21
36
FA
معصومه
هدایتی مرزبالی
دانشگاه آزاد اسلامی، واحد آیت ا.. آملی
mass.usm@gmail.com
محمدجواد
مقصودی تیلکی
دانشگاه پیام نور
maghsoodi@pnu.ac.ir
افزایش وقوع جرایم شهری و راهبرد محوری شهرها در دستیابی به توسعه پایدار، موجب شده تا در طی نیم قرن اخیر محققان در خصوص ریشه های ناامنی و نتایج آن در شهرهای کشورهای توسعه یافته نظریهپردازی کنند. مجموعهای از این نظریهها که به ناهنجاری های محیطی شهره گشته اند، تاکید دارند که ناهنجاری های محیطی می تواند بر افزایش ترس از جرم تاثیرگذار باشد. اگرچه مباحث تئوریک و پیشنیه تحقیقات نظری اتفاق نظر بر رابطه مستقیم میان گستردگی ناهنجاری ها و احساس ترس شهروندان در محیط های شهری دارند، اما تحقیقات ناشی از آزمایش های عملی برای سنجش این رابطه بسیار محدود و در شهرهای کشورهای در حال توسعه علیرغم همه چالش های امنیتی رو به رشد آن، نادر می باشد. از این رو، این تحقیق تلاش میکند ارتباط میان بینظمی، ریسک درکشده و ترس از جرم با تکیه بر متغیر جنسیت به عنوان یک متغیر کنترل را بواسطه یک آزمون عملی بررسی نماید. برای نیل به هدف تحقیق، جامعه آماری مشتمل بر 160 نفر از ساکنین یکی از محلات مسکونی در مالزی مورد پیمایش میدانی با ابزار پرسشنامه قرار گرفته اند و دادههای جمعآوری شده بواسطه مدلیابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله نشان میدهد علاوه بر رابطهی مستقیم، یک رابطهی غیرمستقیم نیز میان میزان بینظمی و احساس نگرانی از جرم به واسطهی ریسک درکشده وجود دارد. همسو با تحقیقات پیشین، این پژوهش تاکید می کند که زنان بیش از مردان، در برابر افزایش ناهنجاری های محیطی، ریسک درکشده و نگرانی از جرم فزاینده تری را تجربه کرده اند. نتایج این پژوهش، با آزمون عملی نظریهی بینظمی در یک محله شهری کشور در حال توسعه، نشان می دهد که یافته-های مطالعات تحقیقاتی پیشین ارجاع پذیر و قابل تعمیم می باشد.
"بی نظمی کالبدی","ترس از جرم","ریسک درک شده","محیط مسکونی","مدل یابی معادلات ساختاری"
https://urbstudies.uok.ac.ir/article_32058.html
https://urbstudies.uok.ac.ir/article_32058_8ab3c62546ceb087e68f5a8c6eac7b48.pdf
دانشگاه کردستان
فصلنامه مطالعات شهری
2322-2875
2717-4417
5
18
2016
05
01
بررسی نقش سرمایه اجتماعی در تمایل به ورود گردشگر (مطالعه موردی: شهرستان مریوان)
37
50
FA
فاتح
حبیبی
دانشگاه کردستان
f.habibi@uok.ac.ir
صنعت گردشگری در دو دهه گذشته رشد سریعی داشته و امروزه گردشگری بعد از صنعت کارخانه ایی یکی از بزرگترین صنایع در جهان به شمار می رود. گردشگری یکی از بخش های اصلی اقتصادی است و بخش عمده ای از درآمدهای ارزی کشورها از این طریق حاصل می شود. وجود جاذبه های گردشگری به عنوان یکی از ارکان اصلی صنعت گردشگری در کنار دیگر مولفه ها از جمله جامعه میزبان شرایط لازم را برای جلب و جذب گردشگر فراهم می نماید. در این میان رفتار و نگرش جامعه میزبان در تعامل با گردشگران تاثیر بسیار مهمی در رونق گردشگری دارد. با توجه به افزایش ورود گردشگران داخلی و خارجی به شهرستان مریوان ، هدف اصلی این مطالعه بررسی نقش سرمایه اجتماعی ساکنان محلی بر گرایش آنها نسبت به ورود گردشگران می باشد. بیش از 90 درصد پاسخ گویان نسبت به ورود گردشگر تمایل متوسط به بالایی را اظهار داشته اند. ابزار گرد آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بوده که برای اطمینان از پایایی آن، از ضریب آلفای کرونباخ (78/0) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی ( فراوانی، درصد و میانگین) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، تی مستقل، تحلیل رگرسیون دومتغیره ) با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که بین متغیرهای سرمایه اجتماعی ( اعتماد، انسجام و مشارکت) ، تحصیلات و گرایش آن ها به ورود گردشگر رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین جنسیت و وضعیت شغلی افراد و میزان گرایش آن ها به ورود گردشگر رابطه معناداری وجود دارد. تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که متغیرهای مستقل 13 در صد از متغیر وابسته ( گرایش به ورود گردشگر ) را تبیین می کنند.
سرمایه اجتماعی,صنعت گردشگری,گرایش,ورود گردشگر
https://urbstudies.uok.ac.ir/article_32059.html
https://urbstudies.uok.ac.ir/article_32059_f1623f6c5f772bdf133e8a48eb7063df.pdf
دانشگاه کردستان
فصلنامه مطالعات شهری
2322-2875
2717-4417
5
18
2016
05
01
تحلیل و پیش بینی ساختار فضایی منطقه کلانشهری مشهد طی دوره 1420-1375
51
62
FA
هاشم
داداش پور
دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس
dadashpour2000@yahoo.com
نریمان
جهانزاد
کارشناس ارشد برنامه ریزی منطقه ای، پژوهشگر
narimanjahanzad@yahoo.com
هما
جلیلی
کارشناس ارشد برنامه ریزی منطقه ای، پژوهشگر
homa_mail@yahoo.com
در چند دهه ی اخیر مناطق کلانشهری کشور دچار تغییر و تحولاتِ گسترده ای شده اند. منطقه کلانشهری مشهد نیز به عنوان یکی از مهمترین قطبهای توسعه در شرق کشور در حال تجربه این تحولات می باشد. این منطقه با بیش از سه میلیون نفر جمعیت، از عدم تعادل فضایی، پراکنده رویی و تمرکزِ شدید رنج می برد. پیامد منطقیِ این تمرکز، رشد کالبدی شهر مرکزی، پدیدار شدنِ نابرابری های اجتماعی و اقتصادی، تخریبِ اراضی سبز و کشاورزی، بورس بازیِ زمین و رانت خواری، آسیب هایِ اکولوژیکی و... می باشد. از این رو تحلیل و پیش بینی ساختار فضایی یکپارچه در این منطقه ضرورت دارد. برای این منظور با تکیه بر بعدِ ریختشناسی ساختار فضایی، ابتدا تغییراتِ کاربری اراضی برای دو دوره 1405 و 1420 شبیهسازی میشود. در گام دوم، با استفاده از سه شاخص توزیع، خوشهبندی و تجمع، بر پایه دادههای پیشبینی شده جمعیت در سالهای مزبور، سیمای فضایی منطقه ترسیم میگردد. نتایج تحقیق نشان میدهد که روندِ تغییرات به سمتِ از بین رفتنِ هر چه بیشترِ اراضی کشاورزی و مراتع پیش میرود، به طوری که در سال 1405 مساحتی معادل 247 کیلومترمربع به مساحتِ اراضی ساخته شده در سال 1390 اضافه میشود، در سال 1420 این رقم به 1004 کیلومترمربع می رسد. نتایج حاصل از تحلیل دادههای جمعیت و اشتغال بر اساس سه شاخصِ مزبور، نیز حاکی از پیش رفتنِ منطقه به سوی قطبیتِ بیشتر است. لذا لازم است نظام مدیریتِ منطقهای در راستای جلوگیری از تحقق این پیامدها تمهیدات لازمی بیندیشد.
ساختار فضایی,منطقه کلانشهری,تغییر کاربری اراضی,سلولهای خودکار,مشهد
https://urbstudies.uok.ac.ir/article_32060.html
https://urbstudies.uok.ac.ir/article_32060_7db614437165c201b5c0de7052ba275f.pdf
دانشگاه کردستان
فصلنامه مطالعات شهری
2322-2875
2717-4417
5
18
2016
05
01
تبیین عوامل مؤثر بر میزان رضایتمندی ساکنان مسکن مهر از وضعیت سکونت (مطالعه موردی: شهر دهاقان)
63
76
FA
محمد جواد
نوری
دانشگاه تهران
mj.noori1992@ut.ac.ir
کاوه
اسدپور
دانشگاه هنر اصفهان
kaveh.asadpour@gmail.com
مسکن بهعنوان یکی از مهمترین نیازهای انسان، در پایینترین سطح خود در قالب صرفا یک سرپناه و در سطوح بالاتر جهت تعالی انسان مطرح میگردد. در قرن اخیر با ادامه روند گسترش شهرنشینی در جهان، شهرهای بزرگ و کوچک با مشکلی نهچندان تازه اما بسیار مهم روبهرو شدهاند. طبقات اجتماعی در شهرهای امروزی بهشدت در حال فاصله گرفتن از یکدیگر هستند. داشتن مسکن مناسب، حق هر شهروند است. در قانون اساسی ایران، بر تأمین مسکن برای تمامی اقشار جامعه تأکید شده است. دراینبین اقشار کمدرآمد جامعه با مشکلات متعددی جهت تأمین مسکن روبهرو هستند. این موضوع سبب سیاستگذاریهای مختلف در بخش تأمین مسکن نظیر مسکن اجتماعی، مسکن قابل استطاعت و مواردی چون آن شده است. در سالهای اخیر، یکی از بزرگترین تصمیمات دولتی اخذشده در بخش مسکن ایران، مسکن مهر است، که در راستای تأمین مسکن اقشار کمدرآمد جامعه تدوین شده است. هدف مهم این مقاله ارزیابی میزان رضایت قشر کمدرآمد ساکن در مجتمعهای مسکنمهر از متغیرهای کیفی و کمی سکونت است. در این مقاله ابتدا شاخصهای کیفیت سکونت در مطالعات پیشین بررسی شده، سپس متغیرهای لازم (71 متغیر) جهت ارزیابی میزان رضایت ساکنین از طریق پرسشنامه تبیین و مورد ارزیابی قرارگرفتهاند. در نهایت با استفاده از روش تحلیل عاملی، 22 عامل در قالب چهار سطح واحد مسکونی، ساختمان مسکونی،سایت مسکن مهر و محدوده بلافصل سایت مسکن مهر به عنوان عوامل موثر بر رضایتمندی ساکنین مسکن مهر شناساییشدهاند. در این مقاله پروژه مسکن مهر شهر دهاقان با 609 واحد مسکونی مورد مطالعه قرار گرفته است. حجم نمونه مورد مطالعه برابر با 150 خانوار بوده که با به کارگیری آزمون کرویت بارتلت(sig<0.05) و معیار کیسر-مه یر- اولکین(KMO=0.611)، مناسب بودن حجم نمونه جهت انجام تحلیل عاملی مورد تایید قرار گرفته است. یافته های مقاله نشان می دهد که نبود دسترسی مطلوب به خدمات رفاهی پایه (آموزشی، مذهبی، امنیتی) و مراکز عمده فعالیتی، عدم مطلوبیت وضعیت پیاده مداری(وضعیت معابر) و اختلاط کاربری، فقدان مراقبت و نگهداری از فضای داخلی مجتمع، وجود آلودگیهای زیست محیطی در مجاورت سایت و درون آن، فقدان فضای گذران اوقات فراغت و پرورش استعدادها از مهمترین عوامل در نارضایتی ساکنین مجتمع مسکن مهر دهاقان است. جهت محاسبه میزان رضایت مندی ساکنین از وضعیت سکونت، مجموع امتیازات عاملی هر عامل نرمال شده و عوامل به صورت نسبی بر حسب امتیازات نرمال شده سطح بندی شده اند. همچنین خروجی های تحلیل خوشه ای بیانگر آن است که 76درصد از ساکنین از وضعیت سکونت خود ناراضی می باشند.
مسکن اجتماعی,مسکن مهر,رضایت از کیفیت سکونت,تحلیل عاملی اکتشافی,پروژه مسکن مهر شهر دهاقان
https://urbstudies.uok.ac.ir/article_32061.html
https://urbstudies.uok.ac.ir/article_32061_6b4932596bb08bab086c633f94a17d97.pdf
دانشگاه کردستان
فصلنامه مطالعات شهری
2322-2875
2717-4417
5
18
2016
05
01
رفتارنگاری رهیافتی جهت ارزیابی میزان پاسخدهی فضاهای شهری، مطالعه ی موردی: فضای فراغتی کناره ی آب دریاچه ی زریبار، شهرستان مریوان
77
90
FA
سوران
منصورنیا
دانشگاه هنر تهران
sorena.zrebar@gmail.com
فریبا
قرایی
عضو هیات علمی گروه شهرسازی دانشگاه هنر تهران
fr.gharai@gmail.com
بختیار
بهرامی
عضو هیات علمی گروه معماری دانشگاه کردستان
ramis2arch@gmail.com
مخاطبان اصلی یک فضای شهری استفاده کنندگان از آن هستند و فضای شهری همراه با حضور مردم است که بار معنایی می یابد، بنابراین می توان گفت که توفیق هر فضای شهری را می باید در پاسخگویی آن به نیازهای کاربران و همخوانی طرح(کالبد) و محتوا(رفتار) با یکدیگر جست وجو نمود. لذا پژوهش بر روی استفاده کنندگان از یک فضای شهری می تواند بعنوان منبعی ارزشمند در برنامه ریزی، طراحی و مدیریت فضاهای شهری به کار گرفته شود. بدین ترتیب جهت سنجش میزان پاسخدهی یک فضای شهری، نخستین گام توجه به رفتارهای جاری در آن و بهره گیری از انواع روش های رفتارنگاری خواهد بود تا تصویری واضح از وضعیت موجود فضای شهری و میزان هماهنگی طرح و محتوا بدست آید. مهمترین فضای شهری فراغتی شهرستان مریوان و یکی از جذابترین مقصدهای استان کردستان برای گردشگران، فضای فراغتی کناره ی دریاچه ی زریبار است. در این پژوهش فضای مذکور با انجام رفتارنگاری طی36 روز و در طول فصول بهار، تابستان و پاییز سال 1394 مورد بررسی قرار گرفته است. مقاله ی حاضر ضمن مروری کوتاه بر نظریات و روش های صاحب نظران در زمینه ی رفتارنگاری، با دسته بندی این روشها و در نظر گرفتن امکانات در دسترس، انواع روش های رفتارنگاری همخوان با شرایط را مورد استفاده قرار داده است. بنابراین پژوهش پیش رو یک تحقیق میدانی با رویکرد توصیفی-تحلیلی است که جهت سنجش میزان پاسخگویی فضای شهری ذکر شده به رفتارهای جاری در آن انجام شده است. روش ارزیابی به صورت مشاهده ی مستقیم و حضور در فضا بوده، تحلیل داده های آماری با استفاده از نرم افزار SPSS و تحلیل داده های مکانی با بهره گیری از نرم افزار GIS صورت گرفته است. نتایج این پژوهش به وضوح ناخرسندی کاربران از وضع موجود محیط فراغتی کناره ی آب دریاچه ی زریبار را نشان می دهد. نبود فضاهای نشستن با کیفیت و کمبود فضاهای نشستن از لحاظ کمی، مدت زمان سپری شده ی اندک مردم در محیط و عدم وجود شرایط آسایش محیطی جهت حمایت از رفتارهای مورد علاقه ی افراد حاضر در محیط، نمونه هایی از نارضایتی های کاربران نسبت به طرح وضع موجود بوده و نشان از آن دارد که شرایط وضع موجود به شیوه ی مناسبی پاسخده نیازهای کاربران نیست.
"رفتارنگاری","دنبال گشت","فضای پاسخده","ردگیری","دریاچه ی زریبار"
https://urbstudies.uok.ac.ir/article_32062.html
https://urbstudies.uok.ac.ir/article_32062_b5bff92cade051609a950789fb2ffe5f.pdf
دانشگاه کردستان
فصلنامه مطالعات شهری
2322-2875
2717-4417
5
18
2016
05
01
بررسی عوامل و متغیرهای زمینه ای موثر بر رضایتمندی ساکنین از محیط مسکونی
91
100
FA
میترا
غفوریان
عضو هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت ایران
mt.ghafourian@yahoo.com
الهام
حصاری
گروه معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز
elham.hessary@gmail.com
مفهوم رضایتمندی بر پایه دامنه گسترده ای از انتظارات و تمایلات به جهت رفع نیازهای پایه و متعالی انسان در تجربه واقعی از زندگی اشاره دارد. رضایتمندی از محیط مسکونی، در واقع چگونگی ارزیابی مردم از محیط زندگی شان است و عوامل متعددی در افزایش یا کاهش آن تاثیرگذار هستند. به نظر می رسد با بررسی پژوهش های انجام شده در خصوص رضایتمندی ساکنین و جمع بندی استنتاجی آنها می توان به چارچوبی مدون و الگویی جامع برای تبیین عوامل موثر بر این کیفیت دست یافت. مقاله حاضر به جستجوی چارچوبی نظری برای تشخیص و ارزیابی عوامل و متغیرهای زمینه ای موثر بر رضایتمندی و تدوین مدل نظری برای تحلیل رابطه هر یک از متغیرها با میزان رضایتمندی ساکنین به روش مطالعه فراتحلیل و مقایسه نتایج پژوهش های قبلی ساختار می یابد. بر این اساس، از یک سو به تعریف رضایتمندی از محیط مسکونی بر پایه دیدگاه صاحب نظران در این زمینه توجه دارد و از سوی دیگر با جستجو در مطالعات قبلی، به شناسایی و تحلیل عوامل موثر بر ایجاد رضایتمندی ساکنین پرداخته و مدل پیشنهادی را ارائه می نماید. نتایج تحقیق سه عامل فردی، اجتماعی و فیزیکی-کالبدی را شناسایی می کند. متغیرهای فردی بصورت مستقل به عنوان موثرترین عامل بر سطوح متفاوت انتظارات و تمایلات افراد از زندگی، شناخته می شود. همچنین عوامل اجتماعی و فیزیکی-کالبدی محیط های مسکونی نیز تجربه های واقعی افراد را از این محیط ها شکل می دهند وهرچه میان انتظارات افراد با تجربه واقعی آنها از محیط همپوشانی بیشتری وجود داشته باشد، رضایتمندی از محیط مسکونی افزایش می یابد.
رضایتمندی,محیط مسکونی,عوامل فردی,عوامل اجتماعی,عوامل فیزیکی- کالبدی
https://urbstudies.uok.ac.ir/article_32063.html
https://urbstudies.uok.ac.ir/article_32063_aef11a0ffb0b83f673b51efc24036e8c.pdf