TY - JOUR ID - 61214 TI - اثرات پیکره بندی فضایی بر جدایی گزینی اجتماعی در بافت‌ فرسوده گلستان، سبزوار JO - فصلنامه مطالعات شهری JA - URBS LA - fa SN - 2322-2875 AU - جعفری, مژگان AU - سیاوش پور, بهرام AU - سلطانی فرد, هادی AU - عسکری, اباصلت AD - گروه معماری و شهرسازی، دانشگاه حکیم سبزواری AD - عضو هیئت علمی دانشگاه حکیم سبزواری AD - عضو هیات علمی دانشگاه حکیم سبزواری AD - گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران Y1 - 2019 PY - 2019 VL - 8 IS - 32 SP - 33 EP - 46 KW - جدایی گزینی KW - تئوری نحو فضا KW - پیکره بندی فضایی KW - روابط فضایی DO - 10.34785/J011.2019.106 N2 - جدایی­گزینی که به معنی جداشدن قسمتی از افراد یک مجموعه از دیگر افراد آن مجموعه است، یکی از معضلات بزرگ شهری است که یکپارچگی آن را به مخاطره می­اندازد و مانع سازوکار درست شهر به عنوان کلیتی واحد می­شود. برای مقابله با جدایی­گزینی، رویکردهای مختلفی به اجرا در آمده است. آنچه که این پژوهش به عنوان رویکردی تحلیلی برگزیده، بررسی این معضل شهری از منظر محیطی، کالبدی و فضایی است. پشتوانه نظری این پژوهش برای بررسی جدایی­گزینی، استفاده از تئوری نحو فضایی و مطالعه آن از دیدگاه پیکره­بندی فضایی شهر است. این تئوری بر این عقیده استوار است که ساخت فیزیکی شهر و ساخت اجتماعی آن بر هم تأثیر گذاشته و از هم تأثیر می­پذیرند. درهمین راستا محدوده کوی گلستان در شهر سبزوار به عنوان نمونه موردی انتخاب شده و هدف از این مطالعه کاهش جدایی­گزینی اجتماعی با کمک درک ساختار فیزیکی این منطقه و ارائه راهکار برای بهبود آن است. همچنین این بررسی به دنبال درک شدت اثر متغیرهای نحوی بر پارامترهای غیرنحوی است تا از این طریق بتوان به دسته­بندی مشخص از عواملی که بیشترین سطح تأثیر بر ساخت فیزیکی را دارا هستند، دست یافت. پژوهش از نوع اکتشافی و روش آن تلفیقی است و از هر دو روش کمی و کیفی برای پاسخ به سئوالات پژوهش استفاده شده است. روش کیفی به صورت میدانی با تکنیک مشاهده و ابزار چک لیست انجام شد و روش کمی با تحلیل فضایی خطوط محوری در محیط نرم­افزار UCL Depthmap صورت گرفت. در این مطالعه متغیرهای نحوی به عنوان متغیرهای مستقل و متغیرهای غیر نحوی به عنوان متغیرهای وابسته مورد سنجش قرارگرفتند و در نهایت با کمک تحلیل رگرسیون خطی چند متغیره در نرم­افزار SPSS، روابط آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای نور و روشنایی، دید و منظر، گوشه­­ های قابل دید، چگونگی دسترسی، عناصر دارای ارزش، ورودی­ها و گشودگی­ها، کیفیت ابنیه، قدمت بنا با متغیرهای نحوی دارای رابطه­ معنادار بوده و به ترتیب از بیشترین اولویت برخوردارند. براساس نتایج تحقیق، انتظار می­رود با اعمال تغییرات بر روی این متغیرها بتوان به حداکثر تغییرات در ساخت فیزیکی و در نهایت به تغییر در ساخت اجتماعی دست یافت. UR - https://urbstudies.uok.ac.ir/article_61214.html L1 - https://urbstudies.uok.ac.ir/article_61214_42f5bca3c7b4fd023b80580872d5467c.pdf ER -