.
قابل توجه نویسندگان و پژوهشگران گرامی
مقالات ذیل پس از طی فرایند داوری، جهت انتشار در نشریه پذیرفته شده اند که حسب زمان پذیرش نهایی، قوانین وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، سیاست های نشریه و سایر ملاحظات در شمارگان آتی منتشر خواهد شد و هیچ ترتیبی برای انتشار آنها در این بخش لحاظ نشده است.
.
معماری شهری
سارا محبی نژآد؛ خسرو موحد؛ علی اکبر حیدری؛ ملیحه تقی پور
چکیده
تحقیقات مختلف نشان می دهد که عوامل متعددی از جمله عامل اجتماعی، کالبدی و اقتصادی بر میزان اجتماع پذیری یک محیط تأثیرگذارند. در این ارتباط نقش سازماندهی فضایی به عنوان نمونه ای از عوامل کالبدی مؤثر بر اجتماع پذیری فضاهای باز مجتمع های مسکونی، موضوعی قابل تأمل است که پژوهش حاضر به آن پرداخته است. بنابراین چهار الگوی سازماندهی ...
بیشتر
تحقیقات مختلف نشان می دهد که عوامل متعددی از جمله عامل اجتماعی، کالبدی و اقتصادی بر میزان اجتماع پذیری یک محیط تأثیرگذارند. در این ارتباط نقش سازماندهی فضایی به عنوان نمونه ای از عوامل کالبدی مؤثر بر اجتماع پذیری فضاهای باز مجتمع های مسکونی، موضوعی قابل تأمل است که پژوهش حاضر به آن پرداخته است. بنابراین چهار الگوی سازماندهی فضایی در مجتمع های گفته شده شامل الگوی خطی، مجموعه ای، مرکزی تک عنصری و مختلط در چهار مجتمع مسکونی شهر شیراز به عنوان نمونه موردی انتخاب شدهاند. ابزار تحلیل در پژوهش جاری تئوری نحو فضاست که با استفاده از روابط ریاضی و آنالیزهای نرمافزاری در محیط نرمافزارDepthmap ، به تجزیه و تحلیل ساختار کالبدی نمونه های مورد نظر پرداختهاست. براین اساس از شاخص های سلسله مراتب، دسترسی پذیری، جانمایی فضایی، شفافیت، تنوع فضایی و درصد فضاهای باز و بسته، در این پژوهش بهرهگیری شده است. مقاله پیش رو علاوه بر روش نحوفضا از مشاهدات میدانی و نیز بررسی اسناد طرح در قالب نقشه ها و پروفیل ها نیز بهره برده است. در نهایت نتایج تحقیق حاکی از آنست که ساماندهی فضایی در مجتمعهای مسکونی، نقش بارزی در افزایش یا کاهش اجتماع پذیری فضای باز یک مجتمع دارد. همچنین فضاهای باز با چیدمان مرکزی و مختلط نسبت به سایر الگوها اجتماعپذیرتر هستند و جانمایی نادرست عملکردهای مختلف در فضای باز یک مجتمع مسکونی، باعث کاهش اجتماع پذیری در فضای مورد نظر خواهد شد. این مهم میتواند توسط طراحان در تهیه لکه گذاری های اولیه طراحی فضاهای باز مجتمع های مسکونی، مد نظر قرار گیرد.
برنامه ریزی شهری
زهره اسدی؛ حمید محمدی
چکیده
در چند دهه گذشته، موضوع برند سازی در برنامهریزی گردشگری توجه بسیاری را به خود جلب نموده است. در بازارهای بهشدت رقابتی جهانی، نیاز مقصدها برای ایجاد یک هویت منحصربهفرد و بینظیر (یعنی متمایز ساختن خودشان از رقبا) بیشازپیش اهمیت حیاتی پیداکرده است. برند سازی در راستای گردشگری به معنی چگونگی ادراک ذهنی استفادهکنندگان از ...
بیشتر
در چند دهه گذشته، موضوع برند سازی در برنامهریزی گردشگری توجه بسیاری را به خود جلب نموده است. در بازارهای بهشدت رقابتی جهانی، نیاز مقصدها برای ایجاد یک هویت منحصربهفرد و بینظیر (یعنی متمایز ساختن خودشان از رقبا) بیشازپیش اهمیت حیاتی پیداکرده است. برند سازی در راستای گردشگری به معنی چگونگی ادراک ذهنی استفادهکنندگان از یک مقصد گردشگری است. در همین راستا هدف اصلی این پژوهش ایجاد یک تصویر روشن، واضح و خاص از سیمای شهر جونقان برای جذب حداکثری ﺟﺮﯾﺎن ﺑﺎزدﯾﺪﮐﻨﻨﺪﮔﺎن در ازای ارﺗﻘﺎی ﺟﺬاﺑﯿﺖﻫﺎی ﺷﻬﺮ است ﺗﺎ ﺷﺮاﯾﻂ ﺑﻬﺘﺮی ﺑﺮای زﻧﺪﮔﯽ ﻓﺮاﻫﻢ ﮔﺮدد. در پژوهش کاربردی و توسعه محور حاضر با استفاده از روش تحقیق توصیفی و به کمک شیوه مطالعات کتابخانهای که برای جمعآوری اطلاعات و دادهها استفادهشده، ابتدا چارچوب نظری در رابطه با موضوع برند سازی شهری و گردشگری خلاق و نقش برند سازی شهری در گردشگری تبیین شده و در ادامه با کمک مدل مدیریت برند شهر و شیوه کتابخانهای و مصاحبه نیمه ساختاریافته به ایجاد برند برای شهر جونقان پرداختهشده است. نتایج حاکی از این است که قلعه سردار اسعد بختیاری بهعنوان تصویر و برند شهر جونقان شناساییشده و در راستای توسعه گردشگری خلاق به کمک برند شهر به ایجاد یک مسیر گردشگری منجر میشود که حوزههای تاریخی و طبیعی موجود در شهر را باهم میآمیزد تا با ایجاد محصولات نوآورانه و جذب کارآفرینها، مزیتهای رقابتی نسبت به مقاصد دیگر پیدا کرده و آوازه و چشمانداز شهر را در سراسر جهان بازگو نموده و پشتیبان و هدایت گر خلاقیت در شهر گردد و به پیشبرد گردشگری، صادرات و سرمایه گذاری در شهر منجر شود.
منظر شهری
صدف استادغفاری
دوره 5، شماره 17 ، بهمن 1394، ، صفحه 29-40
چکیده
خوانایی یکی از ویژگیهای اساسی محیطهای شهری باکیفیت به شمار میرود، که با کمک به فرد برای درک صحیح و عمیق پیرامون، امکان برقراری ارتباط مطلوب بین فرد و محیط شهری را فراهم میسازد. متأسفانه در اغلب طرحها و پروژههای شهرسازی، مفهوم خوانایی در عمل به صورت شماری راهکار سادهی تسهیل مسیریابی و جهتیابی پیاده میشود. در حالی که این ...
بیشتر
خوانایی یکی از ویژگیهای اساسی محیطهای شهری باکیفیت به شمار میرود، که با کمک به فرد برای درک صحیح و عمیق پیرامون، امکان برقراری ارتباط مطلوب بین فرد و محیط شهری را فراهم میسازد. متأسفانه در اغلب طرحها و پروژههای شهرسازی، مفهوم خوانایی در عمل به صورت شماری راهکار سادهی تسهیل مسیریابی و جهتیابی پیاده میشود. در حالی که این مفهوم، مفهومی جامع و پرمحتوا بوده و دارای ابعاد و جنبههای گوناگونی میباشد که توجه به آنها در کنار یکدیگر، بر خلاف راهکارهای تکبعدی سادهانگارانه، قادر خواهد بود نقش مؤثری در بهبود و غنای تجربه و ادراک فرد از محیط شهری ایفا نماید. بر این اساس، پژوهش حاضر قصد دارد با کندوکاو در مفهوم خوانایی به درک ابعاد و مؤلفههای گوناگون آن دست یافته، ضمن شناسایی ارتباط معنادار آن با مفهوم ساخت اصلی، به معرفی اصولی کارآمد برای بازآفرینی ساخت اصلی با محوریت خوانایی دست یابد. کاربست اصول مذکور، علاوه بر تضمین خوانایی مقیاسهای مختلف محیط شهری، میتواند چارچوبی جامع و کلنگر برای مواجهه با مسائل متعدد و به ظاهر مجزای محیطهای شهری فراهم سازد، که برخلاف اقدامات بازآفرینی سطحی و جزءنگر، با در نظر گرفتن ارزشهای محتوایی و غیرملموس محیط شهری همگام با جنبههای کالبدی ملموس، به معنای واقعی به تجدیدحیات، ارتقای کیفیت و غنای بافت شهری میانجامد. اصول بازآفرینی خوانایی-محور در راستای سه مؤلفهی کالبدی، عملکردی و حسی-معنایی خوانایی ارائه شده، و محور اصلی آنها بر وحدت و هماهنگی کالبدی، حیات و سرزندگی عملکردی، غنای بار حسی-معنایی محیط انسانی و در نهایت، همسویی و سازگاری میان کالبد، عملکرد و محتوای حسی-معنایی محیط شهری میباشد.
اسکان غیر رسمی
بهمن احمدی؛ بهناز امین زاده گوهرریزی
دوره 5، شماره 20 ، آبان 1395، ، صفحه 29-42
چکیده
تجارب علمی و عملی در رابطه با رویکردهای ارتقای امنیت تصرف در سکونتگاههای غیررسمی نشان داده که امنیت تصرف یک حس است که تنها از طریق ابزارهای رسمی و قانونی همچون سند مالکیت به دست نمیآید. امروزه به جای ارتقای امنیت تصرف از طریق فاکتورهای قانونی، استفاده از ابزارهای میانجیگر مرسوم شده است. با توجه به این سئوال که آیا پایداری اجتماعی ...
بیشتر
تجارب علمی و عملی در رابطه با رویکردهای ارتقای امنیت تصرف در سکونتگاههای غیررسمی نشان داده که امنیت تصرف یک حس است که تنها از طریق ابزارهای رسمی و قانونی همچون سند مالکیت به دست نمیآید. امروزه به جای ارتقای امنیت تصرف از طریق فاکتورهای قانونی، استفاده از ابزارهای میانجیگر مرسوم شده است. با توجه به این سئوال که آیا پایداری اجتماعی میتواند به عنوان یک ابزار میانجیگر مطرح باشد، هدف این تحقیق بررسی و سنجش تأثیرات توسعه پایدار اجتماعی بر میزان امنیت تصرف در محله کشتارگاه شهر ارومیه میباشد. در این تحقیق از شاخصهای عدالت فضایی و انسجام اجتماعی برای تببین پایداری اجتماعی و از پنج شاخص نیز برای سنجش میزان امنیت تصرف ادراکی ساکنان محله کشتارگاه استفاده شده است. روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی_تحلیلی بوده و در آن از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و از تکنیکهای تحلیل شبکه در محیط ArcGIS، تحلیل فازی و روشهای آماری چون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که با افزایش میزان انسجام اجتماعی و تأمین عدالت فضایی در دسترسی به خدمات شهری، میزان امنیت تصرف ادراکی ساکنان محله کشتارگاه افزایش مییابد؛ بدین گونه که تغییری به اندازه یک واحد انحراف معیار در انسجام اجتماعی و دسترسی به عدالت فضایی به ترتیب موجب تغییر 0.873 و 0.792 واحد انحراف معیار در میزان امنیت تصرف ادراکی ساکنان محله میشود. بنابراین میتوان گفت حرکت به سمت پایداری اجتماعی میتواند زمینهساز افزایش حس امنیت تصرف زمین و مسکن در ساکنان محله کشتارگاه باشد.
طراحی شهری
فاطمه محمدنیای قرائی؛ مجتبی رفیعیان؛ محمد نقی زاده
دوره 6، شماره 23 ، مرداد 1396، ، صفحه 29-38
چکیده
خلوت، فرآیندی برای تعیین مرز میان افراد است و فرد به واسطه آن بر تعامل خود با دیگران نظارت میکند. نیاز به خلوت در انسانها عمومیت دارد ولی شیوه پاسخ به آن متأثر از متغیرهایی چون فرهنگ، سن، جنس، محیط فیزیکی و... است. تفاوت این نیاز از فرهنگی به فرهنگ دیگر سبب میشود برخی از فرهنگها میل بیشتری به خلوت نسبت به سایرین داشته باشند. ...
بیشتر
خلوت، فرآیندی برای تعیین مرز میان افراد است و فرد به واسطه آن بر تعامل خود با دیگران نظارت میکند. نیاز به خلوت در انسانها عمومیت دارد ولی شیوه پاسخ به آن متأثر از متغیرهایی چون فرهنگ، سن، جنس، محیط فیزیکی و... است. تفاوت این نیاز از فرهنگی به فرهنگ دیگر سبب میشود برخی از فرهنگها میل بیشتری به خلوت نسبت به سایرین داشته باشند. تفاوتها در میل به خلوتجویی صرفاً محدود به فرهنگها نمیشود، بلکه خرده فرهنگها را نیز در بر میگیرد. ایران، از جمله کشورهایی است که دارای خرده فرهنگهای متنوع با حالتهای مختلف پاسخگویی به خلوت است. اما تاکنون تحقیقاتی در زمینه بررسی تفاوتها و شباهتهای میان خرده فرهنگهای این کشور در میل به خلوتجویی و سازوکارهای رسیدن به آن در محیطهای شهری انجام نشده است. از این رو، این مقاله به دنبال بررسی تفاوتهای بین فرهنگی میان زنان گیلکی، کرد، آذری و یزدی در میل به خلوتجویی و ادراک ازدحام است. برای رسیدن به این اهداف از ابزار پرسشنامه استفاده گردید. حدود هزار و 174 زن پرسش شونده به صورت اتفاقی در پارکهای شهر (رشت)، ملت (سنندج)، باغمیشه (تبریز) و آزادگان (یزد) برای تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. این پرسشنامه توسط آزمونهای خی دو (Chi-square Test)، ضریب همبستگی پیرسون (Pearson Correlation Coefficient)، تحلیل واریانس یک طرفه (Analysis of Variance (ANOVA)) و تحلیل واریانس چند متغیره (Multivariate Mnalysis of Variance (MANOVA)) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که سطح خلوت مطلوب در زنان یزدی و آذری بیشتر از سایر زنان است. در صورتی که خلوت کسب شده در زنان گیلکی بیش از سایر خرده فرهنگهاست. به عبارتی، یزدیها (صحرایی گرم و خشک) و آذریها (کوهستانی سرد) در زمره فرهنگهای غیرارتباطی و گیلکیها (معتدل خزری) و کردها (کوهستانی بسیار سرد) در زمره فرهنگهای ارتباطیاند. صرف نظر از نوع فرهنگ، سطح خلوت مطلوب و کسب شده به ادراک ازدحام افراد وابسته است.
خشایار کاشانی جو؛ حامد محمدی؛ نعیمه صالحی
چکیده
وقوع انقلاب صنعتی، رشد شهرنشینی و افزایش جمعیت بر مساحت شهرها تأثیر شگرفی گذاشته و سبب افزایش سرسامآور تعداد اتومبیلها و خیابانهایی شده که با هدف تسهیل حرکت سواره به وجود آمدند. یکی از مهمترین مشکلات مطرح در خیابانهای شهری، تداخل عابر پیاده و سواره در گذر عرضی است که دغدغهای اساسی برای شهروندان به شمار میرود. برای حل این ...
بیشتر
وقوع انقلاب صنعتی، رشد شهرنشینی و افزایش جمعیت بر مساحت شهرها تأثیر شگرفی گذاشته و سبب افزایش سرسامآور تعداد اتومبیلها و خیابانهایی شده که با هدف تسهیل حرکت سواره به وجود آمدند. یکی از مهمترین مشکلات مطرح در خیابانهای شهری، تداخل عابر پیاده و سواره در گذر عرضی است که دغدغهای اساسی برای شهروندان به شمار میرود. برای حل این معضل، احداث پلهای هوایی در ایران مورد حمایت ارگانهای مربوطه قرار گرفته و قابلیتی به منظور افزایش پیادهمداری خیابانهای شهری تصور شده است. این پژوهش کاربردی درصدد ارزیابی تطبیقی پلهای هوایی با عبور همسطح از خیابانهای شهری طبق دیدگاه پیادهمداری است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی_تحلیلی است و از روش تحلیل شبکهای (ANP) برای ارزیابی یافتهها بهره گرفته شده است. بدین ترتیب پس از مطالعه مبانی نظری پژوهش به روش اسنادی_کتابخانهای، معیارهای مناسب سنجش قابلیت پیادهمداری به روش دلفی وزندهی شده و جمعآوری اطلاعات میدانی به روش پیمایشی با تکمیل پرسشنامه از شهروندان در محدوده مورد مطالعه انجام گرفته است. اطلاعات کسب شده برای ارزیابی در نرمافزار Super Decisions وارد گردید و سه امکان انتخاب برای شهروندان، شامل گذر از پل هوایی عادی، گذر به وسیله پلهوایی مکانیزه و عبور همسطح از خیابان برای ارزیابی پلهای عابر در قابلیت پیادهمداری خیابان کریمخان زند شهر تهران در نظر گرفته شد. یافتهها نشان میدهد که براساس نقطهنظرات بهرهبرداران به ترتیب معیارهای امنیت و ایمنی، جابهجایی و دسترسی و شرایط فیزیکی، درجه اهمیت بالاتری نسبت به سایر معیارها در انتخاب پلهای عابر پیاده برای گذر از عرض خیابان دارند. همچنین برخلاف تصور مدیران شهری، عبور عرضی همسطح با کسب امتیاز (A=0.36)، از مطلوبیت بیشتری نسبت به پلهای هوایی و پل مکانیزه (B=0.33) از مزیت بیشتری به نسبت پل معمولی (C=0.30) در قابلیت پیادهمداری خیابان برخوردار است که از اینرو تجدید نظری جدی در روند کنونی توسعه پلهای عابر پیاده در کشور را ضروری مینماید.
طراحی شهری
لیلا رحیمی؛ اسلام کرمی
چکیده
مقاله حاضر ابزار سنجش ادراک ساکنان از کیفیت محلات شهری را ارائه میکند. این ابزار شامل یازده مقیاس سنجش ادراک کیفیت، در چهار معیار شامل جنبههای فضایی، اجتماعی، عملکردی و زمینهای طبقهبندی شده است. هدف مقاله، سنجش ادراک کیفیت محلات مسکونی جدید، شناسایی عوامل و شاخصهای مؤثر بر این کیفیت و ارتقای کیفیتهای روانسنجی ...
بیشتر
مقاله حاضر ابزار سنجش ادراک ساکنان از کیفیت محلات شهری را ارائه میکند. این ابزار شامل یازده مقیاس سنجش ادراک کیفیت، در چهار معیار شامل جنبههای فضایی، اجتماعی، عملکردی و زمینهای طبقهبندی شده است. هدف مقاله، سنجش ادراک کیفیت محلات مسکونی جدید، شناسایی عوامل و شاخصهای مؤثر بر این کیفیت و ارتقای کیفیتهای روانسنجی در قالب دیدگاه «شناختی_روانشناسی» است و در پی پاسخ به سئوالات زیر است: میزان کیفیت ادراک شده ساکنان از محلات جدید کوی گلشهر و پرواز تبریز در چه سطحی قرار دارد؟ و چه عوامل و شاخصهایی با چه میزان بر این کیفیت مؤثر هستند؟ روش تحقیق، توصیفی_تجربی با ابزار پرسشنامه است که به صورت نمونهگیری تصادفی_خوشهای بین 250 نفر از ساکنان دو کوی گلشهر و پرواز شهر تبریز توزیع شدند. تجزیه و تحلیل دادههای پرسشنامه با استفاده از آزمون T تکنمونهای، مقایسه زوجی و تحلیل رگرسیون چندگانه به کمک نرمافزار spss انجام گرفت. نتایج تحقیق، ساختار عاملی مقیاسها را تأیید میکند و نشان میدهد که از میان عوامل فردی، عامل جنسیت و مالکیت بر کیفیت ادراکی ساکنان از محله اثرگذار است، از میان چهار مؤلفه اصلی، مؤلفه اجتماعی و سپس زمینهای بر کیفیت ادراکی ساکنان تأثیر بیشتری دارند؛ در حالی که این دو بعد کمترین امتیاز را در بین ساکنان محلات دارا هستند. در میان شاخصهای ابعاد، شاخص مناطق سبز از بعد معماری، شاخص قضاوت از بعد اجتماعی، خدمات حملونقل از بعد عملکردی و شاخص نگهداری و مراقبت از بعد زمینهای بیشترین اثرگذاری را بر کیفیت ادراکی محله دارند. بنابراین با حرکت از فضای فیزیکی_جسمی به طرف فضای اجتماعی_روانی_ذهنی، میزان اثرگذاری بر کیفیت ادراک شده از محله بیشتر میشود، اما اساس و تأکید تصمیمات متخصصان شهرسازی بیشتر بر ابعاد فضایی و عملکردی است. نتیجه جالب دیگر این است که برای ارتقای کیفیت ادراکی ساکنان علاوه بر بعد اجتماعی باید به بعد زمینهای محلات نیز توجه و تأکید گردد. در انتها راهکارها و پیشنهادهایی برای ارتقای کیفیت محلات مسکونی جدید به ویژه در بعد اجتماعی و زمینهای ارائه میشود.
معماری شهری
علی مصلی نژاد؛ خسرو موحد؛ هادی کشمیری
چکیده
امروزه پرداختن به موضوع حضور جوانان در فضاهای شهری و ارتباط آن با مؤلفههای معماری بسیار با اهمیت است. دستیابی به نقش این عناصر در افزایش حضور جوانان در معابر، گام مهمی برای کاهش مشکلات جوانان خواهد بود. تقویت حضور جوانان، ضمن ایجاد تعامل با سایر شهروندان، زمینه استفاده از این فرصت ارزشمند به منظور برنامهریزی اوقات فراغت جوانان ...
بیشتر
امروزه پرداختن به موضوع حضور جوانان در فضاهای شهری و ارتباط آن با مؤلفههای معماری بسیار با اهمیت است. دستیابی به نقش این عناصر در افزایش حضور جوانان در معابر، گام مهمی برای کاهش مشکلات جوانان خواهد بود. تقویت حضور جوانان، ضمن ایجاد تعامل با سایر شهروندان، زمینه استفاده از این فرصت ارزشمند به منظور برنامهریزی اوقات فراغت جوانان و افزایش سرزندگی شهروندان در فضاهای شهری خواهد بود. مهمترین هدف این پژوهش، ارزیابی تأثیر عناصر کالبدی معماری از جمله فرم و شکل نمای بناهای مجاور معابر شهری، رنگ بدنهها، نوع کفسازی، مبلمان، تنوع کاربری، محل قرارگیری و شکل باغچهها و آبنماها و ... بر میزان حضور جوانان در فضاهای شهری و به ویژه معابر است. این تحقیق از نقطه نظر هدف بیرونی از گونه کاربردی است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و دیدگاه 400 نفر از شهروندان شامل ساکنان، کسبه و رهگذران، با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته، برداشت شده است. این برداشتها با استفاده از تحلیلهای آماری در نرمافزار SPSS v.24 اولویتبندی گردیدند. در ادامه با روش تجزیه و تحلیل عاملی، محتوا و بار عاملی پرسشهای موجود در هر یک از مؤلفهها ارائه گردیده است. بر مبنای نتـایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها، مهمترین مؤلفهها از نظـر پاسـخ دهنـدگان دستهبندی شد. یافتههای تحقیق نشان میدهد، عناصر مبلمان شهری بـا ضـریب همبسـتگی 64/. در مقایسه با مؤلفههای خدمات عمومی و رفاهی، محیطی، ویژگیهای عملکردی، مؤلفههای ایمنی و امنیت، تنوع فضایی، کالبدی و مؤلفههای انعطاف پذیری، بیشترین تأثیر را بر افزایش حضور جوانان در خیابان عفیفآباد شیراز داشتهاند. همچنین مشخص گردید، توجه به نظافت و پاکیزگی محیط و دسترسی به خدمات عمومی، مهمترین عوامل مورد توجه جوانان حاضر در خیابان عفیفآباد به منظور انگیزه حضور آنان در معابر شهری بوده است.
معماری شهری
فرناز دیبازر؛ سحر طوفان؛ سیروس جمالی؛ نیما ولیزاده
چکیده
مکانهای سوم نمونهای موفق از مکانهای عمومی هستند که به دلیل ویژگیهای خاص خود نقش مهمی در کیفیت زندگی شهری دارند. تأمین محیطی با توانایی شکل دهی و تقویت تعاملات اجتماعی یکی از نقشهای مهم مکان سوم است. هر چه جامعه تعاملات اجتماعی بیشتر و مؤثرتری داشته باشد، سالمتر و پویاتر خواهد بود؛ بنابراین توجه به ایجاد و شکلدهی ...
بیشتر
مکانهای سوم نمونهای موفق از مکانهای عمومی هستند که به دلیل ویژگیهای خاص خود نقش مهمی در کیفیت زندگی شهری دارند. تأمین محیطی با توانایی شکل دهی و تقویت تعاملات اجتماعی یکی از نقشهای مهم مکان سوم است. هر چه جامعه تعاملات اجتماعی بیشتر و مؤثرتری داشته باشد، سالمتر و پویاتر خواهد بود؛ بنابراین توجه به ایجاد و شکلدهی اصولی مکانهای سوم که کافهها نمونه بارزی از آنها هستند، ضروری به نظر میرسد. نمونهها براساس نظرسنجی آنلاین انتخاب شدهاند. روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ شیوه، همبستگی است. شیوه جمعآوری اطلاعات مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه و منابع آرشیوی است. هدف از این پژوهش بررسی هشت ویژگی عمومی بیان شده برای مکانهای سوم در نمونههای مطالعاتی و واکاوی تأثیر آنها بر تعاملات اجتماعی شکل گرفته در بستر مورد مطالعه است. ابتدا به کمک منابع آرشیوی، مشاهده و نقشهبرداری رفتاری مکان محور نمونهها مورد مطالعه قرار گرفت. سپس از مدل معادلات ساختاری و ابزار پرسشنامه طراحی شده در طیف لیکرت و براساس یافتههای پژوهش استفاده شده است. نتایج نشان میدهند، حریمها و فواصل در تعاملات اجتماعی تأثیرگذارند. ویژگیهای مکانهای سوم در کافههای مورد مطالعه وجود دارند و بر تعاملات اجتماعی اثرگذارند اما میزان ظهور آنها متفاوت است. چهار ویژگی گفتوگو به عنوان فعالیت اصلی، جو صمیمی، دسترسی و امکان سکونت و مشتری ثابت به ترتیب بیشترین تأثیر را در تعاملات اجتماعی دارند. سایر ویژگیها با اثرگذاری بر این چهار ویژگی به صورت غیرمستقیم در تعاملات اجتماعی شکل گرفته در کافههای مورد مطالعه نقش دارند.
مدیریت شهری
ابوالفضل مشکینی؛ سید موسی پورموسوی؛ سهراب مؤذن
دوره 2، شماره 6 ، خرداد 1392، ، صفحه 31-42
چکیده
در سالهای اخیر در کلانشهر تهران مدیریت شهری در قالب تشکیل و حمایت از فعالیت شورایاریهای محلات، اقدامات خوبی در زمینه استفاده از ظرفیت مشارکت و همکاری شهروندان و توجه به اولویتها و نیازهای محلی با توجه به جایگاه ویژه محلات در سازماندهی و شکلدهی امور شهری، انجام داده که اجرای -طرح مدیریت محله- در این راستا بوده است. همچنین در دهههای ...
بیشتر
در سالهای اخیر در کلانشهر تهران مدیریت شهری در قالب تشکیل و حمایت از فعالیت شورایاریهای محلات، اقدامات خوبی در زمینه استفاده از ظرفیت مشارکت و همکاری شهروندان و توجه به اولویتها و نیازهای محلی با توجه به جایگاه ویژه محلات در سازماندهی و شکلدهی امور شهری، انجام داده که اجرای -طرح مدیریت محله- در این راستا بوده است. همچنین در دهههای اخیر، رویکردهای مختلفی در ارتباط با مدیریت شهری به ویژه مدیریت کلانشهرها به وجود آمده که رویکرد -حکمروایی مطلوب شهری- در زمره مهمترین این رویکردهاست که خواستار تعامل میان سه نهاد دولت، جامعه مدنی و بخش خصوصی به منظور مدیریت بهتر شهرها میباشد. با توجه به همین امر، مقاله حاضر به بررسی وضعیت مدیریت محله اوین از لحاظ شاخصهای هشتگانه حکمروایی مطلوب شهری میپردازد و در پی پاسخگویی به سؤالات تحقیق میباشد که شامل چه شاخصهایی عملکرد بیشتری در شکلگیری الگوی مطلوب محدوده مورد مطالعه داشتهاند؟ و مدیریت محله اوین از نظر شاخصهای حکمروایی مطلوب شهری در چه وضعیتی میباشد؟ این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و ابزار سنجش، پرسشنامه میباشد. با طراحی گویهها برای هر شاخص با استفاده از طیف لیکرت از کارشناسان ساکن محله اوین تنظیم شده و حجم نمونه برابر با 40 نفر از کارشناسان بوده است. روش نمونهگیری در این تحقیق، نمونهگیری تصادفی ساده بوده و نوع پژوهش از لحاظ هدف نیز، کاربردی میباشد. دادههای به دست آمده با استفاده از آزمونهای آماری T-TEST، ANOVA و آزمونهای تعقیبی TUKEY و DUNNETT در فضای نرمافزار SPSS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از آزمون آماری نشان میدهد که شاخصهای اثربخشی و پاسخگویی، از کارکرد بیشتری در شکلگیری الگوی مطلوب مدیریت محله اوین نقش داشتهاند(تأیید فرضیه اول) و مدیریت محله اوین از لحاظ شاخصهای حکمروایی مطلوب شهری در وضعیت خوبی قرار دارد(تأیید فرضیه دوم).
طراحی شهری
عبدالحمید نقره کار؛ مهدی حمزه نژاد؛ صدیقه معین مهر
دوره 2، شماره 7 ، مرداد 1392، ، صفحه 31-46
چکیده
اگر چه بررسی و معرفی اصول تقویت تعاملات اجتماعی از موضوعات شایع در تحقیقات امروز جهانی و ایرانی است، ولیکن تاکنون مبانی نظری اسلامی-_ایرانی آن کمتر مورد تحقیقات عمیق قرار گرفته است. این پژوهش قصد دارد، احکام و برداشت های دینی ناشی از آیات و روایات را (با استناد به منابع و تفسیر متفکران شیعی و با توجه به مستندات تاریخ اسلامی-_ ایرانی) ...
بیشتر
اگر چه بررسی و معرفی اصول تقویت تعاملات اجتماعی از موضوعات شایع در تحقیقات امروز جهانی و ایرانی است، ولیکن تاکنون مبانی نظری اسلامی-_ایرانی آن کمتر مورد تحقیقات عمیق قرار گرفته است. این پژوهش قصد دارد، احکام و برداشت های دینی ناشی از آیات و روایات را (با استناد به منابع و تفسیر متفکران شیعی و با توجه به مستندات تاریخ اسلامی-_ ایرانی) در تخصص معماری و شهرسازی مورد بررسی قرار داده و اصول و روش های عملی تحقق بخش برای آنها بیابد. این مقاله به منظوردر جهت شناسایی این اصول، تدوین شده و چون در حوزه مطالعات دینی قرار دارد(که از تنوع روی آورد و تعدد روش تحقیق برخوردارند) لذا برای پاسخگویئی به مسئله پژوهش از الگوی مطالعات میان رشته ای استفاده شده است. نوع روش شناسی حاکم بر پژوهش نیز، روش تحلیلی-_ منطقی است. در این راستا از میان شهرهای سنتی که از نظرجهت تعاملات اجتماعی در عین تنوعات دینی و فرهنگی قابل توجه هستند، شهر کرمان انتخاب شده است. مهمترین اصول برخاسته از مبانی و قابل مشاهده در ساختار محیط های زندگی اسلامی را می توان در کلیت شهر در عرصه هایی همچون؛ لزوم ارتقایء مشارکت مردمی در راستای تقویت تعاملات، مبنا قرار دادن شعائر دینی مانند مراسمهاات و مظاهر نمادینِ اندیشه اسلامی، لزوم رعایت حقوق سایر شهروندان در هر نوع ساخت و ساز، و توجه به اصل عفاف در طراحی فضاهای شهری دانست. در انتخاب محله اسلامی نیز، اصل همسایگی و ارتباطات و همبستگی اجتماعی از مهمترین اصول می باشند. خانه ها نیز در محله و شهر به عنوان محل آسایش و آرامش خانواده بوده و نباید استقلال و حرمت آنها با هر نوع مزاحمتِ همجواری خدشه دار شود، یا متکبرانه خودنمایئی نماید. این مطالعه به بررسی تأاثیر اجرایی راهبردها در تقویت تعاملات انسانی در جامعه دینی می پردازد. و در نهایت اصول فوق در پرتو مصادیق، مورد توجه قرار گرفته است.
برنامه ریزی شهری
غلامرضا خوش فر؛ رضا بارگاهی؛ شهاب کرمی
دوره 2، شماره 8 ، آذر 1392، ، صفحه 31-46
چکیده
پایداری شهری در گرو تأمین رفاه نسبی، مشارکت شهروندان و افزایش آگاهی اجتماعی برای همه اعضای جامعه است. در واقع پایداری مستلزم رعایت عدالت اجتماعی و توجه متوازن به وجوه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی حیات جامعه است؛ بهگونهای که نیروی انسانی را به فراگرد توسعه خوشبین و امیدوار سازد. امروزه سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از عوامل محوری اثرگذار ...
بیشتر
پایداری شهری در گرو تأمین رفاه نسبی، مشارکت شهروندان و افزایش آگاهی اجتماعی برای همه اعضای جامعه است. در واقع پایداری مستلزم رعایت عدالت اجتماعی و توجه متوازن به وجوه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی حیات جامعه است؛ بهگونهای که نیروی انسانی را به فراگرد توسعه خوشبین و امیدوار سازد. امروزه سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از عوامل محوری اثرگذار بر پایداری سکونتگاهها چه در بُعد کلان یعنی جامعه و چه در بُعد میانه یعنی بنگاهها و مؤسسات و چه در بُعد خُرد یعنی خانوارها و افراد شناخته شده است. . هدف مقاله حاضر شناخت ارتباط بین سرمایه اجتماعی با پایداری شهری میباشد. در این پژوهش مفهوم سرمایه اجتماعی شامل دو بُعد شناختی و ساختاری و مفهوم پایداری شامل ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی، نهادی و کالبدی میباشد که در این پژوهش ارتباط بین مفاهیم و ابعاد نامبرده با یکدیگر مورد بررسی قرار گرفته است. جهت رسیدن به هدف تحقیق از روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی و برای جمعآوری دادهها از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و برای تحلیل دادههای تحقیق از نرم افزارهای SPSS و GIS استفاده شده است. جامعه آماری شامل شهروندان بالای 15 سال ساکن در سه ناحیه شهر گرگان میشود که 240 نفر از ساکنان با روش نمونهگیری خوشهای توأم با تصادفی سیستماتیک در سه منطقه بالا، متوسط و پایین شهر انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که میزان سرمایه اجتماعی و وضعیت پایداری شهری در بین محلات مورد مطالعه متفاوت بوده است. در نهایت از طریق تحلیل دادهها و آزمونهای آماری اینگونه استنباط شد که بین سرمایه اجتماعی و پایداری در شهر گرگان رابطه مثبت و معناداری برقرار است. بنابراین سرمایه اجتماعی بالا وسیلهای برای افزایش پایداری شهری میباشد و بالعکس سرمایه اجتماعی پایین میتواند موجبات ناپایداری را برای ابعاد ساختاری شهر اعم از اقتصاد، اجتماع، نهادها، فضا و محیط زیست فراهم آورد. دلالتهای این تحقیق مبنی بر ارتباط وثیق بین سرمایه اجتماعی با پایداری شهری، لزوم توجه به مؤلفههای سرمایه اجتماعی و اتخاذ سیاستهایی برای حفظ، تقویت و ارتقاء سرمایه اجتماعی در راستای تضمین پایداری در فضای جغرافیایی شهر دو چندان مینماید.
محیط زیست شهری
هاشم داداش پور؛ مجتبی رفیعیان؛ عبدالله زارعی
دوره 3، شماره 9 ، بهمن 1392، ، صفحه 31-44
چکیده
برنامهریزی کاربری زمین به عنوان محصول نهایی فرایند برنامهریزی فضایی، به دنبال ارائه الگوی مطلوب کاربری زمین و تعیین اولویتهای توسعهای با توجه به ظرفیتهاست. این فرایند در غالب مطالعات صورت گرفته براساس تحلیل روند گذشته و تعمیم آن به آینده است که به دلیل عدم قطعیت شرایط و ویژگیهای منطقهای، با تعارضهای ذاتی همراه است. ...
بیشتر
برنامهریزی کاربری زمین به عنوان محصول نهایی فرایند برنامهریزی فضایی، به دنبال ارائه الگوی مطلوب کاربری زمین و تعیین اولویتهای توسعهای با توجه به ظرفیتهاست. این فرایند در غالب مطالعات صورت گرفته براساس تحلیل روند گذشته و تعمیم آن به آینده است که به دلیل عدم قطعیت شرایط و ویژگیهای منطقهای، با تعارضهای ذاتی همراه است. از سوی دیگر رویکردهای موجود به دلیل عدم وجود نگاهی یکپارچه و در نظر نگرفتن همه ابعاد توسعه نمیتوانند الگوی کاربری زمین مناسب را ارائه کنند. یکی از روشهای رایج در این زمینه، ارزیابی و در نظر گرفتن توان و ظرفیت زمین در استقرار انواع کاربریهاست. نکته مشترک همه روشهای به کار رفته به منظور ارزیابی توان اکولوژیکی، در نظر گرفتن توسعه یک نوع فعالیت انسانی به عنوان هدف ارزیابی در روند تحقیق بوده است. این در حالی است که در استقرار مکانی توسعه انواع فعالیتها میتوانند در یک رقابت، بهترین و متناسبترین مکان را با توجه به جمیع شرایط انتخاب کنند. هدف مقاله حاضر، ارائه الگوی یکپارچه تخصیص کاربری زمین بر مبنای توان اکولوژیکی در شهرستان نوشهر برای توسعه چهار نوع فعالیت شهری، کشاورزی، صنعتی و طبیعی است. این مدل مکانهای مناسب برای توسعه هر چهار نوع فعالیت را به طور مجزا شناسایی کرده و در نهایت با استفاده از منطق گفتاری و بر مبنای اولویتهای فعالیتی، پهنهبندی اولویت قابلیت اراضی را ارائه میکند. نتایج مدل نشان میدهد که در ارزیابی اکولوژیکی یکپارچه توسعه انواع فعالیتهای چهارگانه، عمده سطح منطقه دچار تعارضها میان اولویتهای ارزیابی میان توسعه دو یا چند نوع فعالیت است. با توجه به فرآیند تصمیمگیری بر مبنای هدف کلان ارزیابی، مدل در رفع تعارضها در میان تمامی اولویتها، زمین مورد نظر را به توسعه طبیعی اختصاص داده و از گسترش توسعه دیگر فعالیتها در این مناطق جلوگیری کرده است.
محیط زیست شهری
حسن محمودزاده؛ قهرمان خوش روی
دوره 4، شماره 14 ، اردیبهشت 1394، ، صفحه 31-46
چکیده
توسعه شهری و رشد بیرونی خارج از کنترل و ناهماهنگ در پیرامون مناطق شهری باعث از بین رفتن اراضی کشاورزی و باغی و تبدیل آنها به اراضی ساخته شده و افزایش ترافیک و آلودگیهای زیست محیطی می شود. جهت مدیریت و برنامه ریزی توسعه شهری و همچنین ارزیابی اثرات تجمعی آن بررسی و شبیه سازی توسعه فیزیکی شهر ضروری می باشد. در سه دهه گذشته، توسعه شهر ...
بیشتر
توسعه شهری و رشد بیرونی خارج از کنترل و ناهماهنگ در پیرامون مناطق شهری باعث از بین رفتن اراضی کشاورزی و باغی و تبدیل آنها به اراضی ساخته شده و افزایش ترافیک و آلودگیهای زیست محیطی می شود. جهت مدیریت و برنامه ریزی توسعه شهری و همچنین ارزیابی اثرات تجمعی آن بررسی و شبیه سازی توسعه فیزیکی شهر ضروری می باشد. در سه دهه گذشته، توسعه شهر بناب به سوی پیرامون باعث تخریب اراضی زراعی و باغی و منابع زیست محیطی آن گردیده که ادامه توسعه با روند ذکر شده باعث تشدید مسائل زیست محیطی خواهد شد. از این رو، هدف از این مطالعه، درک عوامل موثر در روند توسعه فیزیکی شهر بناب با عنایت به مقوله توسعه فضایی پایدار شهری از بعد اکولوژیکی و حفظ شرایط زیست محیطی آن در دو دهه آتی می باشد. با استفاده از تصاویر ماهواره ای چندزمانه لندست 5 و تکنیک های پردازش تصاویر ماهواره ای شی گرا تغییرات کاربری اراضی در مقطع زمانی 1390-1363 با تاکید بر گسترش پراکنده منطقه شهری بناب و روستاهای پیرامونی، مورد ارزیابی قرار گرفته است. بر اساس نتایج حاصله مقدار مساحت منطقه شهری بناب و شش روستای پیرامونی از 4/608 هکتار در سال 1363 به 7/1717 هکتار در سال 1390 رسیده است. 51/1065 هکتار از توسعه ذکر شده بر روی اراضی باغی و زراعی صورت گرفته که لزوم مدیریت توسعه آتی مبتنی بر اصول توسعه پایدار را می طلبد. بدین منظور عوامل موثر بر توسعه فیزیکی منطقه شهری بناب بر اساس پیشینه تحقیق در قالب 14 شاخص شناسایی و با استفاده از روش رگرسیون لجستیک نقشه احتمال توسعه شهری تهیه گردید. پس از پیش بینی الگوی آتی توسعه شهری در شهر بناب و روستاهای پیرامونی با استفاده از راهبرد حفاظت از باغات و فضاهای سبز در فرایند توسعه شهری با بلوک بندی نقشه احتمال توسعه شهری، دادن فضای لازم برای توسعه، استخراج کمربند سبز طبیعی و پیشنهاد اعمال ممنوعیت توسعه در اطراف کمربند سبز، حفظ ذخایر اکولوژیک شهر بناب با کاهش تخریب اراضی باغی و کشاورزی و کنترل رشد پراکنده و انفصال شهرها و روستاها عملیاتی شده است.
برنامه ریزی شهری
صدیقه کیانی سلمی؛ محمدرضا بسحاق
چکیده
صنعت گردشگری به عنوان یکی از صنایع برتر در حال توسعه، امروزه جایگاه خاصی در اقتصاد کشورها داشته و با اثرات خود نقش فعال و مؤثری بر بهبود ساختار اقتصادی، اجتماعی_فرهنگی و محیطی جوامع ایفا میکند. با توجه به اهمیت فزاینده گردشگری، تحلیل آثار آن بر سایر ابعاد ضرورتی ویژه خواهد داشت. شهر کاشان با برخورداری از توانها و فرصتهای ویژه ...
بیشتر
صنعت گردشگری به عنوان یکی از صنایع برتر در حال توسعه، امروزه جایگاه خاصی در اقتصاد کشورها داشته و با اثرات خود نقش فعال و مؤثری بر بهبود ساختار اقتصادی، اجتماعی_فرهنگی و محیطی جوامع ایفا میکند. با توجه به اهمیت فزاینده گردشگری، تحلیل آثار آن بر سایر ابعاد ضرورتی ویژه خواهد داشت. شهر کاشان با برخورداری از توانها و فرصتهای ویژه گردشگری، در ابعاد متفاوت اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و کالبدی از این پدیده متأثر شده است. در این راستا هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی آثار گردشگری و نقش آن در توسعه شهری کاشان است. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش از نوع تحقیقات توصیفی_تحلیلی است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 200 نفر محاسبه گردید. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساختهای با 65 متغیر است که روایی آن با استفاده از نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به میزان 738/0 مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل نتایج پرسشنامه از روشهای مختلف آماری و نرمافزارهایSPSS و AMOS استفاده شده است. نتایج حاصل از کاربرد مدلسازی معادلات ساختاری نشان میدهد، توسعه گردشگری اثر معناداری بر توسعه شهری در کاشان داشته است. این اثرگذاری دارای بار عاملی 29/0 و سطح معناداری 000/0 بوده که با استناد به آن میتوان گفت در سطح اطمینان 99 درصد گردشگری بر توسعه شهری کاشان اثرگذار بوده است. در شاخصهای تبیین کننده توسعه شهری رشد خدمات فرهنگی (کتابخانه، مساجد و ...) با بار عاملی 67/0 بیش از سایر ابعاد از توسعه گردشگری اثر پذیرفته است. بار عاملی 66/0 برای توسعه تسهیلات و خدمات زیربنایی و عمرانی (شبکه آب و فاضلاب، مخابرات و ...) این شاخص را در جایگاه دوم قرار داده است. همچنین معناداری اثر گردشگری بر بهبود معیشت ساکنان با بار عاملی 65/0 و سطح معناداری 000/0 مورد تأیید قرار میگیرد. کسب بار عاملی 52/0 برای افزایش خدمات عمومی (خدمات بهداشتی، جمعآوری زباله و...) متأثر از توسعه گردشگری این شاخص را در رتبه چهارم اثرپذیری از گردشگری در مجموعه متغیرهای تبیین کننده توسعه شهری قرار میدهد.
منظر شهری
محمدآزاد احمدی؛ مهرداد کریمی مشاور
چکیده
مسئله ارزیابی رویتپذیری و تأثیر بصری (اشراف) یک ساختمان بر بافت اطراف خود یکی از مسائل مهم حوزه منظر شهری محسوب میشود. بر این اساس، در این مقاله رویتپذیری دو ساختمان بلندمرتبه مسکونی در مناطق مرکزی و غرب شهر سنندج با دریافت اطلاعات خام ورودی، به کمک سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS) مورد پردازش و تحلیل قرار میگیرند. ...
بیشتر
مسئله ارزیابی رویتپذیری و تأثیر بصری (اشراف) یک ساختمان بر بافت اطراف خود یکی از مسائل مهم حوزه منظر شهری محسوب میشود. بر این اساس، در این مقاله رویتپذیری دو ساختمان بلندمرتبه مسکونی در مناطق مرکزی و غرب شهر سنندج با دریافت اطلاعات خام ورودی، به کمک سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS) مورد پردازش و تحلیل قرار میگیرند. برای بررسی بهتر تفاوت در میزان و روند رویتپذیری، بافت اطراف هر دو ساختمان بلندمرتبه (بافت شماره1 نسبتاً مسطح و دارای یک رود_دره با عمق کم و بافت شماره2 شیبدار و دارای تپهماهور) به بخشهای نزدیک، میانی و دور حوزهبندی گردیدند. یافتههای این تحقیق نشان میدهد، روند رویتپذیری طبقاتِ مختلف این دو ساختمان یک روند ثابت و خطی نیست و در برخی طبقات دارای تغییر آهنگ میباشد، بنابراین در این طبقات رویتپذیری و تأثیر و تأثر آنها نسبت به بافت اطراف خود در حوزههای سهگانه، مهمتر از بقیه طبقات دیگر میباشند. پس نوع طراحی این طبقاتِ خاص (نقاط عطف در منحنی رویتپذیری آنها) نیز در ساختمانهای بلندمرتبه میتواند حائز اهمیت باشد؛ همچنین روند تغییرات رویتپذیری تمام طبقات و میزان آن در دو ساختمان با بافتهای مختلف با هم متفاوت بودند. با ارزیابی نمودارهای مربوطه، دلایل این تفاوت در سه مورد مشخص گردید؛ نخست، تفاوت در میانگین ارتفاع ساختمانهای بافت اطراف دو بنا، دوم، وجود تفاوت در شیب بافت اطراف دو بنا و سوم، وجود تپهماهورها در بافت شماره2. در نهایت باید گفت، تحلیل رویتپذیری روش مؤثری برای تخمین این موضوع میباشد که یک طبقه یا واحد خاص در یک ساختمان بلندمرتبه بعد از اتمامِ ساخت دارای دید خوبی خواهد شد یا خیر؛ و ارزشگذاری طبقات در اینگونه ساختمانها به لحاظ دید و منظر به چه صورت خواهد بود. همچنین در تصمیمگیریهای مربوط به تعیین ارتفاع ساختمانهای بلندمرتبه نسبت به بافت اطراف خود (خصوصاً در شهرهای دارای بافتهای باارزش تاریخی و یا دارای منظر توریستی) این مسئله که ساختمان تا چه میزان رویتپذیر باشد یا نباشد بسیار حائز اهمیت خواهد بود.
برنامه ریزی شهری
محمد حسن یزدانی؛ اصغر پاشازاده؛ مریم جامی
چکیده
امروزه حرکت پیاده به حلقه گمشده زندگی شهرنشینی تبدیل شده، از این رو نیاز به بازنگری در شکل و ساختار خیابانهای امروزی، ضرورتی است که ذهن متخصصان شهری و مخاطبان را به خود مشغول کرده است. در این راستا شهر سرعین هم از این امر مستثنی نیست و با توجه فصلی بودن گردشگری آن و به تبع ترافیک و ازدحام در این ایام، ایجاد پیادهراه میتواند ...
بیشتر
امروزه حرکت پیاده به حلقه گمشده زندگی شهرنشینی تبدیل شده، از این رو نیاز به بازنگری در شکل و ساختار خیابانهای امروزی، ضرورتی است که ذهن متخصصان شهری و مخاطبان را به خود مشغول کرده است. در این راستا شهر سرعین هم از این امر مستثنی نیست و با توجه فصلی بودن گردشگری آن و به تبع ترافیک و ازدحام در این ایام، ایجاد پیادهراه میتواند زمینهساز مناسبی برای احیا و توسعه شهر باشد. این پژوهش برآن است تا عوامل مؤثر در ایجاد پیادهراه در سرعین را معرفی نماید تا زمینهای برای ایجاد مطلوب پیادهراه در جهت توسعه گردشگری سرعین و جلب رضایت شهروندان و گردشگران باشد. در این راستا تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی_تحلیلی است. برای جمعآوری دادهها از دو روش اسنادی و میدانی بهره گرفته شده است. جامعه آماری تحقیق کارشناسان شهر سرعین و کاسبان خیابان ولیعصر هستند که به شیوه هدفمند و تمام شماری از آنها در قالب پرسشنامه داده جمعآوری شده و برای تحلیل آنها از مدل تحلیل مسیر در نرمافزار SPSS استفاده شده است. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که تحلیل اثرات در شش مرحله اتفاق میافتد که برای اثرات مستقیم 64 درصد واریانس تمایل به ایجاد پیادهراه را معیارهای هشتگانه تحقیق تبیین میکنند که از این بین اثرگذاری پنج معیار معنیداری است و معیار خدمات و امکانات شهری با ضریب 392/0 بیشترین تأثیر مستقیم را دارد. در اثرات غیرمستقیم هم که در پنج مرحله دیگر انجام گرفته، معیار عوامل جغرافیایی با ضریب بتای برابر با 248/0 بیشترین اثر غیرمستقیم را بر ایجاد پیادهراه داشته است. درنهایت این که مهمترین معیار تأثیرگذار بر ایجاد پیادهراه در سرعین، مربوط به معیار معابر و حملونقل است که 453/0 درصد در ایجاد پیادهراه در سرعین تأثیرگذار است. نتایج تحقیق نشان میدهد که معیارهای معابر و حملونقل، امنیت، کارکردهای اقتصادی و خدمات و امکانات شهری تأثیر بیشتری در ایجاد پیادهراه در سرعین دارند و باید در اولویت ارتقا باشند؛ با این حال نباید از سایر معیارها غافل ماند.
مدیریت شهری
جواد مهدیان پور؛ محمد تقوی زواره؛ حمید رضا صارمی
چکیده
توسعه شهرها، افزایش جمعیت افراد و شدت گرفتن شهرنشینی موجب پدید آمدن مسائل متعددی در زمینههای مختلف مانند فرسودگی و افول کالبدی در بیشتر شهرهای جهان شده است. این موضوع علاوه بر ایجاد اثرات کالبدی، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی فراوانی را به محلات شهری تحمیل نموده است. بنابراین بررسی، سنجش و شناخت این پیامدها و اتخاذ راهحل برای ...
بیشتر
توسعه شهرها، افزایش جمعیت افراد و شدت گرفتن شهرنشینی موجب پدید آمدن مسائل متعددی در زمینههای مختلف مانند فرسودگی و افول کالبدی در بیشتر شهرهای جهان شده است. این موضوع علاوه بر ایجاد اثرات کالبدی، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی فراوانی را به محلات شهری تحمیل نموده است. بنابراین بررسی، سنجش و شناخت این پیامدها و اتخاذ راهحل برای برونرفت از شرایط موجود و ارتقای آن ضروری مینماید. هدف از این پژوهش، تبیین رویکرد طب سوزنی شهری در راستای تدوین چارچوب ارزیابی و ارائه راهکارهای محلی به منظور ساماندهی مسائل و معضلات موجود در مقیاس محلات شهری است. پژوهش حاضر در هدف، بنیادی _ کاربردی، از نظر ماهیتِ پژوهشی، توصیفی _ تحلیلی و به لحاظ روش، از ساختار توصیفی _ پیمایشی بهره میگیرد. محله تجریش در شهر تهران به عنوان محدوده مطالعه این پژوهش انتخاب شده است. این محله یکی از هستههای تاریخی شهر تهران بوده و نقش فرامحلی به واسطه وجود پتانسیلهای متعدد به خود گرفته است. اما امروزه با مشکلاتی مانند فرسودگی و افول کالبدی، مشکلات زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی درگیر است. در تحقیق پیشِ رو برای سنجش راهکارهای طب سوزنی شهری در محدوده مطالعه، ابتدا پس از مرور پایگاه نظری، ابزارها و راهکارهای طب سوزنی شهری، به تبیین نظامهای تأثیرگذار در ابعاد کالبدی _ محیطی، اجتماعی و اقتصادی برای مشخص نمودن پهنههای مداخله در محله تجریش پرداخته شده است. در ادامه با استفاده از روش تحلیل شبکه، به تحلیل نتایج حاصل از عواملی مانند ذینفعان مؤثر در محدوده، نتایج احتمالی طب سوزنی شهری و نیز محرکهای مؤثر در محدوده اقدام شده است. سپس در راستای اعمال محرکهای طب سوزنی شهری بر پهنههای مداخله، با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و نرمافزار(Expert Choice)، اولویتبندی محرکها صورت گرفته و پس از آن با بهرهگیری از تکنیک سوات(SWOT) به تحلیل پهنههای مداخله پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد، مکانهایی مانند بازار تجریش، روددره مقصودبیک، بوستان آرزو و موزه موسیقی، حساسترین نقاط محله را برای اعمال محرکهای مداخله تشکیل میدهند.
طراحی شهری
سید مجتبی صفدرنژاد؛ سید عبدالهادی دانشپور؛ مصطفی بهزادفر
چکیده
رودخانهها، بهواسطه عملکردهای متعدد، کیفیات متنوعی را برای انسانها و سکونتگاههایشان همراه دارند و مستقیم و غیرمستقیم، بر کیفیت زندگی آنها تأثیر میگذارند؛ اما تغییر سبک زندگی جوامع، ناآگاهی از ابعاد رودخانهها و نگرش و توسعه تکبعدی، آسیبهای فراوانی به این پدیدههای طبیعی رسانده و موجب ناپایداری آنها شده است. این پژوهش، ...
بیشتر
رودخانهها، بهواسطه عملکردهای متعدد، کیفیات متنوعی را برای انسانها و سکونتگاههایشان همراه دارند و مستقیم و غیرمستقیم، بر کیفیت زندگی آنها تأثیر میگذارند؛ اما تغییر سبک زندگی جوامع، ناآگاهی از ابعاد رودخانهها و نگرش و توسعه تکبعدی، آسیبهای فراوانی به این پدیدههای طبیعی رسانده و موجب ناپایداری آنها شده است. این پژوهش، در پی خاطرنشان ابعاد رودخانهها، اهمیت حفاظت آنها در حین توسعه، ضرورت دیدگاه فراگیر در مواجهه با رودخانه و چگونگی استفاده از رودخانه بهعنوان محور مکانهای عمومی در چارچوب طراحی شهری است. این پژوهش توسعهای_کاربردی، بر مبنای رویکرد کیفی متکی بر تجربهگرایی، به گردآوری دادههای مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانهای و میدانی پرداخته و با انتخاب روش مطالعه میان موردی، از ابزارهای مشاهده و مصاحبه نیمه ساختاریافته در بازدیدهای میدانی رودخانه در شهرهای اردبیل، اصفهان، اهواز و رشت بهره گرفته است. برای تجزیهوتحلیل دادهها، از تحلیلهای کیفی (تلخیص، دستهبندی) در کنار تحلیلهای کمّی آماری استفاده شده و اعتبار نتایج، براساس اظهارنظر تضمین شده در موارد کیفی و بررسی آزمون اسمیرنف و T تک نمونهای در تحلیل کمّی بررسی شده است. پژوهش حاضر، نقشها، ارزشها و کیفیات رودخانه را در قالب مؤلفههای نظامهای مطالعاتی زیستمحیطی/ اکولوژیکی، کالبدی/ فضایی، عملکردی، اقتصادی، اجتماعی/ فرهنگی، ادراکی/ روانی و ... تدوین کرده و به مقایسه تطبیقی وضعیت آنها در شهرهای بیان شده، پرداخته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که با توجه به تنوع عملکردها، ارزشها و نیز ابعاد رودخانهها هرگونه توسعه مرتبط با آنها، باید با دیدی جامعنگر انجام شود. به علاوه، توجه به آب، ویژگیها و تأثیرات آن، بهمثابه مهمترین عامل تمایز مکانهای عمومی رودخانه محور، باید با اتخاذ رویکردهای مناسبی ازجمله درزمینه فعالیتها، در مکانسازی مبتنی بر رودخانه مورد توجه قرار گیرد. برخی کاربردهای پژوهش حاضر، عبارتند از: یکپارچهسازی برنامهریزی، طراحی و مدیریت رودخانهها، مکان سازی و بازآفرینی پایدار با محوریت رودخانهها، بازنگری اسناد توسعه شهری، بازنگری قوانین مرتبط و ... .
طراحی شهری
آزاده علیزاده؛ سمانه خسروانی نژاد؛ محمد فلاحتی؛ رضا اکبری
چکیده
شهرها در جهان معاصر در حال دگرگونیاند که از مهمترین ابزارهای این تحول بهرهگیری از مؤلفه زمان و امتزاج آن با فرهنگ، هنر و فناوری در بازتولید فضاهای شهری است. امری که موجد پیدایش مفهوم زندگی شبانه و فضاهای شبانه شهری است. با توجه به اهمیت زمان در زندگی معاصر و تغییر ساختارهای زمانی به دلیل تغییر سبک زندگی، استفاده مطلوبتر از ...
بیشتر
شهرها در جهان معاصر در حال دگرگونیاند که از مهمترین ابزارهای این تحول بهرهگیری از مؤلفه زمان و امتزاج آن با فرهنگ، هنر و فناوری در بازتولید فضاهای شهری است. امری که موجد پیدایش مفهوم زندگی شبانه و فضاهای شبانه شهری است. با توجه به اهمیت زمان در زندگی معاصر و تغییر ساختارهای زمانی به دلیل تغییر سبک زندگی، استفاده مطلوبتر از زمان در زندگی شهری در این فضاها میتواند تحقق یابد و سرزندگی حاصل از رخداد فعالیتهای روزانه در ساعات شبانه امتداد یابد. در شهر یزد فضاهای شبانه ترغیبکننده حضور بیشتر شهروندان در فضا به ویژه در فصول گرم خواهند بود و با توزیع زمانی تراکم جمعیت و نگهداشت آنها در فضا در بازه زمانی طولانیتر نشاط و سرزندگی شهر که در حال حاضر یکی از مهمترین دغدغههای مدیریت شهری است را ارتقا میبخشد. با علم به این موضوع که بستر فضای شبانه ملاحظات طراحانه خاص خود را میطلبد، هدف پژوهش تبیین عوامل و معیارهای مؤثر بر طراحی فضاهای شبانه است. بر این اساس، پس از استخراج معیارهای مؤثر از میان متون نظری و تجارب مرتبط، این معیارها با بهرهگیری از ترکیب روش کمی و کیفی، اولویتبندی و در خیابان کاشانی یزد ارزیابی شدند. در روش کمی به منظور اولویتبندی معیارها از ابزار پرسشنامه و آزمونهای کلموگروف_اسمیرنوف و فریدمن استفاده شده و در روش کیفی این معیارها با استفاده از تکنیکهای ارزیابی محیط (مشاهده، مصاحبههای باز، برداشت میدانی) در خیابان کاشانی یزد تحلیل شدند. براساس نتایج پژوهش ملاحظات طراحانه فضاهای شهری شبانه به دو دسته عوامل زمینهساز در ارتباط با جذب جمعیت و عوامل پشتیبان در ارتباط با چگونگی نگهداشت جمعیت در فضای شهری، دستهبندی میشوند. عوامل زمینهساز پتانسیل فضا برای ایجاد فضای شبانه هستند که با امتزاج با عوامل پشتیبان تقویت میشوند و نهایتاً با ارتقای کیفیت تجربه محیط موجب عملکرد صحیح فضای شبانه میشوند.
مریم شعبانی؛ محمود شارع پور
چکیده
خیابانها محل اتصال و ارتباط فضاها و فعالیتهای شهری به یکدیگرند. یان گِل این بحث را مطرح میکند که فعالیتهای موجود در فضای عمومی بهطور خاص در درک این فضا مهم هستند. پژوهش حاضر سعی دارد به بسط نظری مفاهیم کلیدی یان گل در بستر مطالعات شهر ایرانی کمک نماید. روش پژوهش، ترکیبی_اکتشافی متوالی است. در مرحله نخست (بخش کیفی) از تحلیل مشاهدهای ...
بیشتر
خیابانها محل اتصال و ارتباط فضاها و فعالیتهای شهری به یکدیگرند. یان گِل این بحث را مطرح میکند که فعالیتهای موجود در فضای عمومی بهطور خاص در درک این فضا مهم هستند. پژوهش حاضر سعی دارد به بسط نظری مفاهیم کلیدی یان گل در بستر مطالعات شهر ایرانی کمک نماید. روش پژوهش، ترکیبی_اکتشافی متوالی است. در مرحله نخست (بخش کیفی) از تحلیل مشاهدهای و برای تحلیل دادههای آن از تحلیل تماتیک استفادهشده و مرحله دوم (بخش کمی) به روش پیمایشی انجامگرفته است. در بخش کیفی پنج خیابان شهر تهران با استفاده از نمونهگیری هدفمند و با حداکثر تنوع انتخاب شدند و در بخش کمی با استفاده از نمونهگیری طبقهای متناسب با حجم و تصادفی ساده تعداد (302 نفر) بهعنوان جمعیت نمونه انتخاب شدند. جمعیت تحقیق کلیه شهروندان شهر تهران با ضابطه سنی 15 سال و بالاتر هستند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار SPSS23 و PLS3 استفادهشده است. یافتهها بیانگر وقوع بیشتر فعالیتهای ضروری نسبت به فعالیتهای انتخابی است که کیفیت منظر خیابانهای شهر تهران را در هالهای از ابهام قرار میدهد و بهنوعی دلالت بر این مسئله دارد که خیابانهای شهر تهران شرایط مساعد برای وقوع فعالیتهای اجتماعی را ندارند؛ این مهم همان شرایط نامساعدی است که یان گل بدان اشاره نموده است. همچنین از نتایج قابلتوجه دیگر در این زمینه، بحث وقوع فعالیتهای انتخابی در میان ساکنان شمال تهران و وقوع فعالیتهای ضروری در میان ساکنان جنوب تهران است که دلالت مبرهن بر نوعی تمرکزگرایی در کیفیت منظر خیابانهای مناطق شمالی کلانشهر تهران دارد.
برنامه ریزی شهری
رحیم هاشم پور؛ امین محمودی آذر؛ سید فواد مومن مرعشی
دوره 3، شماره 12 ، آبان 1393، ، صفحه 33-46
چکیده
در دهه های اخیر موضوع کیفیت زندگی شهری و ارتقای رضایتمندی شهروندان از محیط زندگی خود توجه بسیاری از محققان و سازمان های جهانی را به خود جلب کرده است؛ تا آنجا که سازمان ملل متحد هر ساله گزارشی با نام گزارش انسانی منتشر می کند و در آن شهرهای مختلف جهان را از نظر سطح کیفیت زندگی موجود مورد مقایسه قرار می دهد. کیفیت زندگی دارای معیارهای ...
بیشتر
در دهه های اخیر موضوع کیفیت زندگی شهری و ارتقای رضایتمندی شهروندان از محیط زندگی خود توجه بسیاری از محققان و سازمان های جهانی را به خود جلب کرده است؛ تا آنجا که سازمان ملل متحد هر ساله گزارشی با نام گزارش انسانی منتشر می کند و در آن شهرهای مختلف جهان را از نظر سطح کیفیت زندگی موجود مورد مقایسه قرار می دهد. کیفیت زندگی دارای معیارهای مختلفی است که یکی از مهمترین معیارهای آن کیفیت و امنیت کالبدی است که توجه به آن موجب کاهش مشکلات فراوانی از قبیل زوال نشاط و شادابی و سرزندگی، عدم احساس آرامش از حضور در فضا و ... می شود. هدف این تحقیق ارزیابی کیفیت زندگی شهری با توجه به معیار کیفیت و امنیت کالبدی در سکونتگاه هاست. بر این اساس معیار کیفیت و امنیت کالبدی از دو وجه عینی و ذهنی در بافت قدیمی شهر ارومیه به عنوان نمونه موردی، مورد سنجش و بررسی قرار می گیرد. روش تحقیق در این مقاله از نوع پیمایشی _ تحلیلی بوده و در آن از ابزار پرسشنامه، مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تکنیک های فازی، رگرسیون خطی و ضریب همبستگی پیرسون برای تجزیه و تحلیل داده های کمی و کیفی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که رضایت از دسترسی به خدمات، اثر مثبت و معناداری را به لحاظ آماری بر کیفیت زندگی ذهنی وارد می کند و افزایش رضایتمندی ساکنان از متغیرهای معیار کیفیت و امنیت کالبدی، سبب افزایش رضایتمندی از کیفیت زندگی ذهنی می شود. این یافته ها به برنامه ریزان شهری گوشزد می کند که عوامل کالبدی نقش بسزایی در افزایش رضایتمندی از کیفیت زندگی شهروندان دارد.
منظر شهری
مهرداد کریمی مشاور؛ آرش حسینی علمداری؛ محمدآزاد احمدی
دوره 4، شماره 13 ، بهمن 1393، ، صفحه 33-42
چکیده
ابزارهای ایزوویست و تحلیل گراف دید تلاشهایی هستند که در سالهای اخیر در جهت بیان کمی و قابل اندازهگیری کیفیت فضایی شدهاند و با وجود عدم بلوغ و تکامل، توسط محققان با دید ابزارهای آینده تحلیل فضا نگریسته میشوند. این تحقیق با هدف آشنایی عملی با این ابزارها به بررسی بافت شهری سنندج به وسیله آنها میپردازد. در این پژوهش منطقههایی ...
بیشتر
ابزارهای ایزوویست و تحلیل گراف دید تلاشهایی هستند که در سالهای اخیر در جهت بیان کمی و قابل اندازهگیری کیفیت فضایی شدهاند و با وجود عدم بلوغ و تکامل، توسط محققان با دید ابزارهای آینده تحلیل فضا نگریسته میشوند. این تحقیق با هدف آشنایی عملی با این ابزارها به بررسی بافت شهری سنندج به وسیله آنها میپردازد. در این پژوهش منطقههایی از چهار بافت شهری متفاوت از شهر سنندج انتخاب شدند و پس از آمادهسازی در نرمافزارها، با استفاده از آنالیزهای ایزوویست و تحلیل گراف دید مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. سپس نمودارها و آمارهای به دست آمده از این بافتها بررسی گردیده و با هم مقایسه شدند. تفسیر یافتههای تحلیل ایزوویست و گراف دید نشان میدهد که بافت قدیم در عین اینکه بدون وجود نقشههای شهرسازی مدرن به وجود آمده، با این حال مردم سازنده این بافت از نوعی استاندارد ذاتی و جمعی برای اندازهها استفاده کردهاند. همچنین این بافت در میان چهار گونه بافت شهری سنندج، واجد بیشترین غنای بصری و تنوع آن است و تحلیل شاخص فضای همسایگی مخصوص، زیبایی ناشی از هارمونی و تعادل در این بافت را نشان میدهد. در نهایت، نتایج به دست آمده درخصوص چهار گونه کلی بافت در شهر سنندج نشان میدهد که شاخصهای آنالیزهای ایزوویست و تحلیل گراف دید تفاوتها و شباهتهای میان این بافتها را از نظر خصوصیات فضایی و کیفیت بصری، به خوبی آشکار میکنند، بنابراین در تصمیمگیریهای مربوط به طراحی شهری، توجه به نتایج استفاده از این ابزارها میتواند به ارتقای کیفیت بصری بافتهای شهری کمک شایانی نماید.
طراحی شهری
مژگان جعفری؛ بهرام سیاوش پور؛ هادی سلطانی فرد؛ اباصلت عسکری
چکیده
جداییگزینی که به معنی جداشدن قسمتی از افراد یک مجموعه از دیگر افراد آن مجموعه است، یکی از معضلات بزرگ شهری است که یکپارچگی آن را به مخاطره میاندازد و مانع سازوکار درست شهر به عنوان کلیتی واحد میشود. برای مقابله با جداییگزینی، رویکردهای مختلفی به اجرا در آمده است. آنچه که این پژوهش به عنوان رویکردی تحلیلی برگزیده، بررسی این ...
بیشتر
جداییگزینی که به معنی جداشدن قسمتی از افراد یک مجموعه از دیگر افراد آن مجموعه است، یکی از معضلات بزرگ شهری است که یکپارچگی آن را به مخاطره میاندازد و مانع سازوکار درست شهر به عنوان کلیتی واحد میشود. برای مقابله با جداییگزینی، رویکردهای مختلفی به اجرا در آمده است. آنچه که این پژوهش به عنوان رویکردی تحلیلی برگزیده، بررسی این معضل شهری از منظر محیطی، کالبدی و فضایی است. پشتوانه نظری این پژوهش برای بررسی جداییگزینی، استفاده از تئوری نحو فضایی و مطالعه آن از دیدگاه پیکرهبندی فضایی شهر است. این تئوری بر این عقیده استوار است که ساخت فیزیکی شهر و ساخت اجتماعی آن بر هم تأثیر گذاشته و از هم تأثیر میپذیرند. درهمین راستا محدوده کوی گلستان در شهر سبزوار به عنوان نمونه موردی انتخاب شده و هدف از این مطالعه کاهش جداییگزینی اجتماعی با کمک درک ساختار فیزیکی این منطقه و ارائه راهکار برای بهبود آن است. همچنین این بررسی به دنبال درک شدت اثر متغیرهای نحوی بر پارامترهای غیرنحوی است تا از این طریق بتوان به دستهبندی مشخص از عواملی که بیشترین سطح تأثیر بر ساخت فیزیکی را دارا هستند، دست یافت. پژوهش از نوع اکتشافی و روش آن تلفیقی است و از هر دو روش کمی و کیفی برای پاسخ به سئوالات پژوهش استفاده شده است. روش کیفی به صورت میدانی با تکنیک مشاهده و ابزار چک لیست انجام شد و روش کمی با تحلیل فضایی خطوط محوری در محیط نرمافزار UCL Depthmap صورت گرفت. در این مطالعه متغیرهای نحوی به عنوان متغیرهای مستقل و متغیرهای غیر نحوی به عنوان متغیرهای وابسته مورد سنجش قرارگرفتند و در نهایت با کمک تحلیل رگرسیون خطی چند متغیره در نرمافزار SPSS، روابط آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای نور و روشنایی، دید و منظر، گوشه های قابل دید، چگونگی دسترسی، عناصر دارای ارزش، ورودیها و گشودگیها، کیفیت ابنیه، قدمت بنا با متغیرهای نحوی دارای رابطه معنادار بوده و به ترتیب از بیشترین اولویت برخوردارند. براساس نتایج تحقیق، انتظار میرود با اعمال تغییرات بر روی این متغیرها بتوان به حداکثر تغییرات در ساخت فیزیکی و در نهایت به تغییر در ساخت اجتماعی دست یافت.
برنامه ریزی شهری
سیدجمال سید هاشمی؛ حمیدرضا جیحانی
چکیده
در سده اخیر و در شهرهای تاریخی، طرحهای توسعه شهری ازجمله طرحهای جامع و برنامههای ساخت خیابان مسبب مداخلات وسیع و مشکلاتی از جمله از بین رفتن یکپارچگی بافت شهری بودهاند. این مداخلات در محلات تاریخی نمود بیشتری پیدا کردهاست؛ زیرا همواره یکی از مهمترین ویژگیهای این محدودهها، ساختار یکپارچه و انسجام اجزای آن به محوریت ...
بیشتر
در سده اخیر و در شهرهای تاریخی، طرحهای توسعه شهری ازجمله طرحهای جامع و برنامههای ساخت خیابان مسبب مداخلات وسیع و مشکلاتی از جمله از بین رفتن یکپارچگی بافت شهری بودهاند. این مداخلات در محلات تاریخی نمود بیشتری پیدا کردهاست؛ زیرا همواره یکی از مهمترین ویژگیهای این محدودهها، ساختار یکپارچه و انسجام اجزای آن به محوریت مرکز محله بوده و مداخلات شهری بدون شناخت ساختارهای فضایی به چند پاره شدن بافت و از بین رفتن انسجام درونی آن منجر شدهاست. در این مقاله به طور خاص پیامدهای ساخت دو خیابان فاضل نراقی و علوی بر روی ساختار فضایی محله سلطان میراحمد کاشان و مرکز آن مطالعه میشود. براین اساس این مقاله در پی پاسخ دادن به این پرسشهاست که ساخت دو خیابان بیان شده چه پیامدهایی در ارتباط با ساختار فضایی محله داشته و چه آسیبهایی را به آن وارد کرده است. برای پاسخ دادن به این پرسشها، محدوده مورد نظر در سه مقطع زمانی مختلف و با توجه به تغییرات ایجاد شده، مطالعه و وضعیت آن طی سه دوره یادشده مقایسه شدهاست. روش تحقیق به کار گرفته شده در این مقاله توصیفی_تاریخی است و بر مطالعه ساختار فضایی شهر استوار شده و درعین حال یافتههای مبتنی بر تکنیک اسپیس سینتکس با وضعیت فضای شهری و دسترسیها در سه دوره یادشده مقایسه شده تا تصویر روشنی از تغییرات را آشکار کند. بنابراین برای دستیابی به تحلیلی دقیق از تغییرات رخ داده شده، مدل محوری شهر به کمک روش اسپیس سینتکس تحلیل شده و براین اساس دادهها در نرمافزارdepth Map مورد واکاوی قرار گرفتهاند. تحلیلهای صورت گرفته با تکیه بر ارزیابی دو متغیر انسجام و گزیده نشان میدهد که توسعههای شهری و ایجاد خیابانهای جدید در درون و یا نزدیک محله سلطان میراحمد نتایج متفاوتی در پی داشته است. به نحوی که برخی از این خیابانها توان بالقوه تبدیل شدن به هسته جدید در ساختار محله را پیدا کردهاند. از سوی دیگر در اثر تغییرات رخ داده شده، بخشهای درونی محله و ازجمله مرکز تاریخی آن جایگاه خود را در ساختار فضایی محله، محدوده شهری پیرامون و کل شهر از دست داده و به مرکزی فرعی تبدیل شدهاند.