طراحی شهری
میترا بیضائی؛ امین شکیبا؛ محمدرضا نقصان محمدی
چکیده
تحولات ایجاد شده در دهههای اخیر و نیز عدم توجه به ویژگیهای یک مرکز محله مطلوب و کارآمد در هر بستری و مطابق با نظرات و خواستههای استفادهکنندگان از این فضاها موجب بروز مشکلاتی از جنبههای مختلف در مراکز محلهای شده است. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی مسائل و مشکلات پیرامون دو مرکز محله یعقوبی در بافت تاریخی و مرکز محله ...
بیشتر
تحولات ایجاد شده در دهههای اخیر و نیز عدم توجه به ویژگیهای یک مرکز محله مطلوب و کارآمد در هر بستری و مطابق با نظرات و خواستههای استفادهکنندگان از این فضاها موجب بروز مشکلاتی از جنبههای مختلف در مراکز محلهای شده است. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی مسائل و مشکلات پیرامون دو مرکز محله یعقوبی در بافت تاریخی و مرکز محله پشت سیلو در بافت جدید شهر یزد و تحلیل آنها از طریق تکنیک FMEA (که اساساً با هدف دستیابی به حد ایدهآل کیفیت مورد استفاده قرار میگیرد) میباشد. با به کارگیری تکنیک یاد شده در عرصه شهرسازی و کالیبره نمودن آن با مفاهیم موجود در این عرصه، میتوان به شناسایی و حل مشکلات فضاهای شهری به روشی اصولی و کارآمد دست یافت. این پژوهش از نوع کاربردی و در بخش تدوین مبانی نظری به روش توصیفی و با استناد به مطالعات کتابخانهای بوده و در بخش دوم که مربوط به دو مرکز محله در شهر یزد میباشد، به روش توصیفی_تحلیلی و از طریق مطالعات و برداشتهای میدانی، به کمک مصاحبه و پرسشنامه و با تأکید بر تکنیک FMEA صورت میپذیرد. مهمترین نتایج این پژوهش در بخش مقایسه دو مرکز محله یعقوبی و پشت سیلو است که نتایج به کارگیری تکنیک FMEA نشان میدهد، مرکز محله یعقوبی در عین وجود برخی کاستیها با توجه به نیازها و شرایط امروزی، به دلیل پیادهمداری و قرارگیری فضا در سطح ادراک انسانی، فعال بودن کاربریهای تجاری محلی و همچنین ترکیب مطلوب کارکردهای برانگیزاننده حضور ساکنان نسبت به مرکز محله پشت سیلو وضعیت به مراتب بهتری را داراست. براساس نتایج تحلیلی و اولویتبندی مسائل، راهکارهای پیشنهادی برای بهبود وضعیت در دو مرکز محله یاد شده ارائه گردیده است. در نهایت جمعبندی پژوهش به ارائه نکات و آموزههایی برگرفته از مرکز محله یعقوبی برای ارتقای کیفی مرکز محله پشت سیلو متناسب با شرایط بافتهای جدید اختصاص یافته است.
طراحی شهری
مهران غفاریان شعاعی؛ محمدرضا نقصان محمدی؛ وحید تاجدار
دوره 2، شماره 7 ، مرداد 1392، ، صفحه 15-30
چکیده
طراحی شهری پایدار به عنوان علمی جوان در حوزه زندگی روزمره در فضاهای شهری، میتواند نقشی اساسی در ارتقای سلامت شهروندان ایفا نماید. سلامت و بهداشت در روند تکامل تاریخی بشر از زمان باستان تاکنون به عنوان موضوعی مطرح بوده که جوامع همواره با آن در تعامل بودهاند؛ به طوری که سلامت و رفاه مردم یک شهر، شاخص مهمی برای نشان دادن میزان موفقیت ...
بیشتر
طراحی شهری پایدار به عنوان علمی جوان در حوزه زندگی روزمره در فضاهای شهری، میتواند نقشی اساسی در ارتقای سلامت شهروندان ایفا نماید. سلامت و بهداشت در روند تکامل تاریخی بشر از زمان باستان تاکنون به عنوان موضوعی مطرح بوده که جوامع همواره با آن در تعامل بودهاند؛ به طوری که سلامت و رفاه مردم یک شهر، شاخص مهمی برای نشان دادن میزان موفقیت سیاستهای توسعه پایدار آن شهر است. در این رابطه، یکی از فضاهایی که شاهد حضور پررنگ مردم و همچنین نمود فعالیتهای فیزیکی آنها در شهرها هستیم، پیادهروهای شهری میباشد که عضو جداییناپذیر خیابانها بوده و تعامل انسان را در کنار ساختههایش (یعنی اتومبیلها) ممکن ساخته است. نکته قابل تأمل این است که سلامت عابران تنها به بعد جسمانی و در ارتباط با خطرات و مضرات ناشی از سوی اتومبیلها محدود نمیشود، بلکه بسیاری از عوامل دیگر نیز در محیط پیادهرو میتوانند بر سلامت عابران تأثیر بگذارند. با این توصیف، ضروری است تا اقداماتی برای حفظ و تقویت سلامت عابرین پیاده در تمامی ابعاد آن صورت گیرد. این مقاله برای پاسخ به این سؤال که کدام عناصر پیادهروهای شهری بر سلامت عابران اثرگذار میباشند و نحوه و میزان این تأثیر به چه نحو است، با استفاده از روش همبستگی کیفی اقدام به جستجوی این رابطه میکند. یافتهها نشان میدهند، تجهیزات سرگرمی روی زمین، کاربریهای حاشیه، رنگ مصالح و گلدانها و درختچههای گلدانی، بیشترین تأثیر را بر مؤلفههای سلامت عابران دارند. از طرفی سطوح پیادهروها بر سلامت جسمانی، مبلمانپیادهرو بر سلامت اجتماعی، پوشش گیاهی بر سلامت روانی و عناصر نرمپیادهرو بر سلامت اجتماعی و روانی بیشترین تأثیر را میگذارند.