برنامه ریزی شهری
غلامرضا ملکشاهی؛ عامر نیک پور؛ ساناز حبیبی
چکیده
رضایت از محیط مسکونی، عامل مهمی برای دستیابی به رضایت از زندگی است. یکی از مهمترین اقدامات دولت برای تأمین مسکن مناسب برای طبقات با درآمد کم و متوسط، سیاست ساخت و عرضه مسکن مهر است. چنین به نظر می رسد که این سیاست تأکید ویژهای بر جنبه های کمی مسکن داشته و بیش از توجه به جنبه های اجتماعی، بعد اقتصادی مسکن را نشانه گرفته است. ...
بیشتر
رضایت از محیط مسکونی، عامل مهمی برای دستیابی به رضایت از زندگی است. یکی از مهمترین اقدامات دولت برای تأمین مسکن مناسب برای طبقات با درآمد کم و متوسط، سیاست ساخت و عرضه مسکن مهر است. چنین به نظر می رسد که این سیاست تأکید ویژهای بر جنبه های کمی مسکن داشته و بیش از توجه به جنبه های اجتماعی، بعد اقتصادی مسکن را نشانه گرفته است. پروژه مسکن مهر، بزرگترین طرح ملی مسکن می باشد که به علت ماهیت گسترده و نو بودن آن در کشور نیاز به بررسی نتایج حاصل از این تجربه دارد. هدف این مقاله ارزیابی و مقایسه میزان رضایتمندی ساکنان از مجتمع های مسکن مهر دولتی و خودمالک در شهر آمل است. این مقاله از نظر روششناسی از نوع توصیفی_تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، از روشهای کتابخانه ای و اسنادی_پیمایشی استفاده شده است. حجم نمونه برآورد شده به روش کوکران برابر 253 نفر بوده است. برای شناخت و تحلیل وضعیت رضایتمندی ساکنان از مجتمعهای مسکن مهر شهر آمل، با توجه به غیرنرمال بودن دادهها از آزمونهای ناپارامتریک استفاده شده است. برای تحلیل و شناخت وضع میزان رضایتمندی از آزمون باینومیال، برای مقایسه میزان رضایتمندی در دو مسکن مهر دولتی و خصوصی از آزمون یومن ویتنی و برای رتبه بندی انواع رضایت از آزمون فریدمن استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که در مسکن مهر دولتی، در هیچ مؤلفه ای رضایت وجود ندارد. در مسکن مهر خودمالک نیز نارضایتی از مؤلفه های تسهیلات مجتمع و دید و منظر مشاهده می شود. در مورد بقیه مؤلفه ها، رضایت یا عدم رضایت از هیچ یک از مؤلفه ها معنی دار نمی باشد. نتایج آزمون یومن ویتنی نشان میدهد که در بین تمامی مؤلفه ها، بین مسکن مهر دولتی و خودمالک تفاوت معنی داری وجود دارد.
جغرافیای شهری
عامر نیک پور؛ غلامرضا ملکشاهی؛ فاطره رزقی
دوره 4، شماره 16 ، آبان 1394، ، صفحه 27-38
چکیده
نابرابریهای اجتماعی پدیدهای است که بر تمام مناسبات اجتماعی انسانها تأثیر میگذارد. تحلیل فضایی توسعه، میزان نابرابریها و محرومیت نواحی مختلف را مشخص و اولویت اقدامات برای ارتقای سطح زندگی را معلوم میکند. در ادبیات برنامهریزی شهری دیدگاههای متفاوتی وجود دارند که سعی نمودهاند تراکم را به عنوان یکی از متغیرهای تأثیرگذار ...
بیشتر
نابرابریهای اجتماعی پدیدهای است که بر تمام مناسبات اجتماعی انسانها تأثیر میگذارد. تحلیل فضایی توسعه، میزان نابرابریها و محرومیت نواحی مختلف را مشخص و اولویت اقدامات برای ارتقای سطح زندگی را معلوم میکند. در ادبیات برنامهریزی شهری دیدگاههای متفاوتی وجود دارند که سعی نمودهاند تراکم را به عنوان یکی از متغیرهای تأثیرگذار در توسعه یافتگی مناطق معرفی نمایند. شهر متراکم یکی از الگوهای فرم پایدار میباشد که با هدف جلوگیری از گسترش شهر، به دنبال توزیع مناسب خدمات و تقویت شاخصهای اقتصادی_اجتماعی در بین مناطق است. روش پژوهش توصیفی_تحلیلی است که در آن از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون T و مدلهای تصمیمگیری چند معیاره (TOPSIS,SAW,VIKOR) و C.V استفاده شده است. در این تحقیق شاخصهای توسعه براساس پنج بعد و 44 متغیر تعریف شدهاند و دادههای تحقیق نیز از بلوکهای آماری سرشماری سال1390 استخراج شده است. جامعه آماری پژوهش، 12 منطقه شهر بابل بوده که محدودههای آن منطبق بر تقسیمات کالبدی مرکز آمار ترسیم شده است. بر اساس نتایج پژوهش، توزیع و پراکنش شاخصهای توسعه در شهر بابل نوعی عدم تعادل فضایی را نشان میدهد، به طوری که نزدیک به 8/25 درصد از جمعیت شهر در مناطق توسعه یافته (3، 4و10) ، 5/14 درصد جمعیت در مناطق با توسعه متوسط (7و12) و 5/59 درصد در مناطق ضعیف و کمتر توسعه یافته (1 ،2 ،5 ،6 ، 8 ، 9و11) ساکن هستند. همچنین نواحی مرکزی شهر از سطح توسعه یافتگی بیشتری نسبت به مناطق پیرامونی و نیمه پیرامونی برخوردار میباشند و تفاوت معناداری میان ضریب توسعه در بین مناطق براساس طبقهبندی تراکم ساختمانی دیده میشود؛ به طوری که میانگین این ضریب در مناطق متراکم بیشتر از مناطق کم تراکم است. در نهایت مناطق 3 و 4 به عنوان مناطق توسعه یافته و مناطق 6 و 9 به عنوان مناطق کمتر توسعه یافته شهر بابل مشخص شدهاند.