ارزو علیخانی
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی نقش ابزارهای دیجیتال در ارتقای مشارکت شهروندان در توسعه شهری پایدار، چارچوبی مبتنی بر نردبان مشارکت آرنشتاین ارائه کرده است که مشارکت الکترونیکی را از بیاطلاعی تا توانمندی تحلیل میکند. مسئله اصلی پژوهش، شناسایی چگونگی حرکت از مشارکت منفعل به همکاری فعال در فضای دیجیتال و رفع موانعی مانند نابرابری دیجیتال ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی نقش ابزارهای دیجیتال در ارتقای مشارکت شهروندان در توسعه شهری پایدار، چارچوبی مبتنی بر نردبان مشارکت آرنشتاین ارائه کرده است که مشارکت الکترونیکی را از بیاطلاعی تا توانمندی تحلیل میکند. مسئله اصلی پژوهش، شناسایی چگونگی حرکت از مشارکت منفعل به همکاری فعال در فضای دیجیتال و رفع موانعی مانند نابرابری دیجیتال است. سؤال تحقیق این است که ابزارهای دیجیتال چگونه میتوانند مشارکت شهروندان را در سطوح مختلف نردبان آرنشتاین تقویت کنند. با استفاده از روش مرور سیستماتیک و تحلیل محتوای کیفی، 23 ابزار دیجیتال در 5 سطح اصلی (اطلاعرسانی، مشاوره، مشارکت ضمنی، همکاری، توانمندی) و 8 گام فرعی بررسی شدند. دادهها از منابع علمی، وبسایتهای پروژهها و رسانههای اجتماعی جمعآوری و با فرایند تحلیل محتوا بررسی شدند. یافتهها نشان داد که ابزارهای اطلاعرسانی آگاهی را افزایش میدهند، اما سطحیاند؛ ابزارهای مشاوره مشارکت را تسهیل میکنند، اما منفعلاند؛ ابزارهای مشارکت ضمنی اعتماد را تقویت میکنند؛ و ابزارهای همکاری و توانمندی شهروندان را به شرکای فعال تبدیل میکنند، اما به کنترل شهروندی نرسیدهاند. محدودیتهایی مانند نابرابری دیجیتال، کمبود سواد دیجیتال و فقدان تعهد مدیریت شهری مانع توانمندی کامل شدند. این پژوهش پیشنهاد میدهد که آموزش سواد دیجیتال، طراحی ابزارهای تعاملی و تلفیق روشهای دیجیتال و سنتی میتوانند مشارکت را تقویت کنند. نتایج، چارچوبی نظری برای تحلیل مشارکت دیجیتال و راهکارهایی عملی برای سیاستگذاران ارائه میدهد تا با استفاده از فناوری، شهرهایی پایدارتر و مشارکتیتر بسازند. این مطالعه به غنای ادبیات مشارکت الکترونیکی افزوده و بر ضرورت رفع موانع اجتماعی و زیرساختی برای تحقق توانمندی شهروندان تأکید دارد.
طراحی شهری
فرشاد نوریان؛ ساجده نظری مجد
چکیده
فضاهای شهری بستر شکلگیری و بازتولید خاطرات جمعیاند که در تعامل میان مؤلفههای کالبدی، فعالیتهای اجتماعی و روایتهای دیجیتال شکل میگیرند. با وجود انبوه مطالعات در حوزه خاطره جمعی و دادههای رسانههای اجتماعی، هنوز چارچوبی یکپارچه که فرایند زمانی بازنمایی این خاطرات را در بستر اینستاگرام توضیح دهد، بهروشنی صورتبندی ...
بیشتر
فضاهای شهری بستر شکلگیری و بازتولید خاطرات جمعیاند که در تعامل میان مؤلفههای کالبدی، فعالیتهای اجتماعی و روایتهای دیجیتال شکل میگیرند. با وجود انبوه مطالعات در حوزه خاطره جمعی و دادههای رسانههای اجتماعی، هنوز چارچوبی یکپارچه که فرایند زمانی بازنمایی این خاطرات را در بستر اینستاگرام توضیح دهد، بهروشنی صورتبندی نشده است. در طول مسیر این مقاله، نتایج یک پژوهش درباره استفاده از برنامههای کاربردی بر روی گوشیهای همراه شهروندان برای تحلیل کیفی و پیشنهاد ترکیب آن با فرایندهای طراحی شهری ارائه شده است. بر این اساس، پرسش راهنمای این مقاله چنین است: «چارچوب مفهومی برای بازنمایی خاطرات جمعی در فضاهای شهری بر پایه روایتهای اینستاگرامی چیست؟» در این مقاله، مرور نظاممند متون بر پایه روش PRISMA انجام شد و سپس ترکیب مفهومی یافتهها با استفاده از چارچوب «نظریهها، زمینهها، ویژگیها و روشها» (TCCM) صورت گرفت تا مؤلفههای کلیدی و روند زمانی تعامل کاربران با روایتهای اینستاگرامی شناسایی شود. نتایج نشان میدهد که اگرچه مطالعات پیشین به ابعاد کالبدی (نمادها و نشانههای مکانی)، فعالیتهای جمعی و روایتهای بصری پرداختهاند، بهرهگیری از رویکردهای تلفیقی کمّی–کیفی برای سنجش ابعاد زمانمند خاطره جمعی محدود بوده است. در پاسخ به شکاف یادشده، در این مقاله، مدلی تحت عنوان «چرخه خاطره شهری» ارائه شده که سه مؤلفه اصلی «فیزیکی»، «فعالیت» و «معنا» را در سه مرحله زمانی تحت عناوین «پیشفرض» (شکلگیری انتظارات)، «تجربه» (تعامل حضوری و ثبت روایت) و «بازتاب» (بازخوانی و بازتولید خاطرات) سازمان میدهد و بدینسان سازوکاری منسجم برای تبیین گذار «داده تا روایت و از روایت تا خاطره» فراهم میآورد. این چارچوب از یکسو پیوند نظری میان ادبیات خاطره جمعی و مطالعات دادهمحور شهری را تقویت میکند و از سوی دیگر میتواند برای برنامهریزی و طراحی فضاهای عمومی و مدیریت میراث شهری کاربست داشته باشد.