بازآفرینی و تجدید حیات بافت تاریخی
مریم همتیان دهکردی؛ افسون مهدوی؛ محمدرضا ایروانی
چکیده
بازآفرینی شهری یک زمینه متقاطع از سیاستهای شهری و یک گزینه راهبردی مهم در ارتقای توسعه شهری در سطح جهانی است. بررسی سیر تحول تجارب بازآفرینی شهری و ارزیابی آنها نشان داده است که موفقیت در محدودههای شهری تنها با بهبود کالبدی حاصل نمیشود، بلکه از وجه اجتماعی نیز برخوردار است که بر مبنای آن مردمان ساکن نیز عملاً در فرایند باز آفرینی ...
بیشتر
بازآفرینی شهری یک زمینه متقاطع از سیاستهای شهری و یک گزینه راهبردی مهم در ارتقای توسعه شهری در سطح جهانی است. بررسی سیر تحول تجارب بازآفرینی شهری و ارزیابی آنها نشان داده است که موفقیت در محدودههای شهری تنها با بهبود کالبدی حاصل نمیشود، بلکه از وجه اجتماعی نیز برخوردار است که بر مبنای آن مردمان ساکن نیز عملاً در فرایند باز آفرینی وارد می شوند. مؤلفه های غیرکالبدی همانند ساختار اجتماعی بافت ها، کمیت و کیفیت روابط و مشارکت ساکنان که تا پیشازاین در برابر نگاه صرفاً کالبدی طرحها نادیده انگاشته میشد، میتواند در قالب سرمایههای اجتماعی، ابزار و محرکی برای نوسازی مطلوبتر و مقبولتر ازنظر ساکنان بافت باشد. متأسفانه در ایران بسیاری از رهیافتهای بازآفرینی شهری باهدف ساماندهی مناطق فرسوده بانگرش تکبعدی (کالبدی) و کمتوجهی به نقش مردم در تصمیمگیریها و سایر بیتوجهی به ساختارهای انسانی زمینه فرسودگی بیشتر را فراهم کرده است. در شهر شهرکرد نیز عدم هماهنگی میان سازمانها، متولیان و اجراکنندگان طرحها و نادیده انگاشتن نظر و نیازهای ساکنان و گروههای ذی نفع در تصمیمگیریها، هسته مرکزی شهر رابا طیف وسیعی از انواع مشکلات کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی روبه رو کرده است. این تحقیق بر آن است تا با بررسی مؤلفههای مؤثر بر توسعه فرهنگ جامعه محلی، معیارهای تحقق رویکرد بازآفرینی را در محدوده موردمطالعه معرفی و بررسی نماید. بهگونهای که متناسب با زیرساختها و بسترهای شهر بهرهمندی از ظرفیت نهادی بخش فرهنگ محلی، زمینههای رشد اقتصادی،اجتماعی و سیاسی محقق شود. جامعه آماری این پژوهش، مردم ساکن هسته مرکزی شهرکرد و نمونههای انتخابی 16 نفرازاهالی محل هستند که به کمک روش نمونهگیری هدفمند وراهبردگلوله برفی انتخابشدهاند. رویکرد پژوهش انجامشده کیفی و باراهبردمردم نگاری است و به کمک مصاحبههای عمیق ونیمه ساختارمند و کدگذاری مفاهیم، مقولات نهایی بهدستآمده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که برای تحقق موفقیتآمیز رویکرد بازآفرینی شهری، مؤلفههای مؤثر بر توسعه فرهنگ جامعه محلی شامل مؤلفههای معنایی، کالبدی، عملکردی و اجتماعی نقش مهمی در توانمندسازی ساکنان، جلب اعتماد آنان، افزایش تعلقخاطر و بهطورکلی تحققپذیری بازآفرینی شهری در هسته مرکزی شهرکرد دارند.
طراحی شهری
ناصر براتی؛ سیده نسیم نجفی تروجنی
دوره 5، شماره 19 ، مرداد 1395، ، صفحه 81-91
چکیده
شهر مجموعهای از علائم و نشانههایی است که مفاهیم گوناگونی را بیان مینماید. مبادی ورودی شهر، به سبب تأثیر بسزا در تصورات مخاطبان از شهر در نگاه اول و در حقیقت در ابتدای ورود به آن، از مهمترین مکانهای قرارگیری نشانهها و نمادها در ساختار شهری محسوب میگردند؛ لذا نشانههای ساختهشده در ورودی، با گذشت زمان، به نمادهایی بدل میگردند ...
بیشتر
شهر مجموعهای از علائم و نشانههایی است که مفاهیم گوناگونی را بیان مینماید. مبادی ورودی شهر، به سبب تأثیر بسزا در تصورات مخاطبان از شهر در نگاه اول و در حقیقت در ابتدای ورود به آن، از مهمترین مکانهای قرارگیری نشانهها و نمادها در ساختار شهری محسوب میگردند؛ لذا نشانههای ساختهشده در ورودی، با گذشت زمان، به نمادهایی بدل میگردند که تمامیت شهر را به نمایش گذاشته و سعی در معرفی آن به مخاطب دارند. در این راستا اِلِمانهای ورودی شهرها به عنوان یک نماد شهری، عناصری هستند که باید دقت لازم در طراحی آنها اعمال گردد تا ضمن پذیرفته شدن توسط مخاطب، تصور مناسبی از شهر را در ذهن ناظر متبادر سازند. بر این اساس، هدف از انجام این پژوهش دستیابی به اصول لازم در طراحی نمادهای ورودی شهرها و ارزیابی کیفیت نماد ورودی شهر قزوین بر اساس معیارهای کالبدی بهدستآمده میباشد. در راستای نیل به هدف مذکور، معیارها و شاخصههای لازم با مطالعهی منابع کتابخانهای استخراج گردیده و اِلِمانها مینودر، به عنوان نمادی نوساز در ورودی شرقی شهر قزوین مورد مطالعه قرار گرفتهاست. نظرات مخاطبین بر اساس دو گروه مردم و دانشجویان،کارشناسان و متخصصان معماری و شهرسازی در مورد نماد بررسی شده و تحلیل دادهها در نرمافزارSPSS انجام پذیرفتهاست. بر مبنای موارد مطرحشده، روش انجام این پژوهش را میتوان توصیفی- مطالعه موردی دانست. زیبایی، خوانایی اثر و معرفی شهر، سه معیار اصلی طراحی نماد ورودی یک شهر میباشند. بر مبنای مطالعات انجامگرفته، عمده ضعف موجود در نماد ساختهشده ورودی شهر قزوین، عدم ارتباط با هویت شهر و سختیِ درک معنای آن توسط مخاطب میباشد.