.
قابل توجه نویسندگان و پژوهشگران گرامی
مقالات ذیل پس از طی فرایند داوری، جهت انتشار در نشریه پذیرفته شده اند که حسب زمان پذیرش نهایی، قوانین وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، سیاست های نشریه و سایر ملاحظات در شمارگان آتی منتشر خواهد شد و هیچ ترتیبی برای انتشار آنها در این بخش لحاظ نشده است.
.
برنامه ریزی شهری
فهیمه نامور؛ خلیل حاجی پور؛ امیر حسین شبانی؛ محمود محمدی
چکیده
مشکلات مربوط به پراکندهرویی باعث میشود که سیاستهای مدیریت و مهار رشد که ابزار دستیابی به توسعه درونزا میباشند، مورد توجه قرار گیرند. شهر شیراز نیز با دارا بودن 1700 هکتار بافت فرسوده و ناکارآمد، نیازمند استفاده از این سیاستها از جمله تنظیم مجدد زمین بهعنوان یکی از کاملترین ابزارهای دستیابی به رشد هوشمند میباشد. از آنجاییکه ...
بیشتر
مشکلات مربوط به پراکندهرویی باعث میشود که سیاستهای مدیریت و مهار رشد که ابزار دستیابی به توسعه درونزا میباشند، مورد توجه قرار گیرند. شهر شیراز نیز با دارا بودن 1700 هکتار بافت فرسوده و ناکارآمد، نیازمند استفاده از این سیاستها از جمله تنظیم مجدد زمین بهعنوان یکی از کاملترین ابزارهای دستیابی به رشد هوشمند میباشد. از آنجاییکه تنظیم مجدد زمین متأثر از ویژگیهای قانونی، نهادی، اقتصادی و اجتماعی محل میباشد، هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر فرآیند تنظیم مجدد زمین در بافتهای فرسوده و بررسی روابط علی- معلولی بین آنها برای اجرای موفق آن میباشد. این امر میتواند مدیریت شهری را در دستیابی به توسعه درونزا از طریق تحریک و تحقق مهمترین متغیرها و به تبع آن افزایش تحققپذیری کل پروژه تنظیم مجدد زمین یاری رساند. بهمنظور نیل به این هدف از روش توصیفی- تحلیلی در قالب مدل تحلیل تفسیری-ساختاری با استفاده از نرمافزار Micmac شدت و جهت روابط بین متغیرها مشخص شده است. برای این منظور از پرسشنامه دلفی دو مرحلهای و نظرات 17 نفر از کارشناسان امور شهری شهر شیراز استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که متغیرهای دخیل در تنظیم مجدد زمین به چهار دسته تاثیرگذار، تاثیرپذیر، مستقل و دووجهی تبدیل میشوند و از بین متغیرهای دو وجهی، متغیر مشارکت پذیر بودن دولت محلی از طریق نهادهای واسط و تسهیلگر از تاثیرگذارترین و تاثیرپذیرترین متغیرها میباشد بنابراین این متغیر نقشی کلیدی و استراتژیک ایفا میکند. بهاینمعنا که کلید اجرای تنظیم مجدد زمین در بافتهای فرسوده و حل مشکلات مربوط به آن ایجاد نهادی واسط برای شنیدن خواستهها و نظرات مردم میباشد. همچنین سایر متغیرهای استراتژیک تنظیم مجدد زمین در بافت فرسوده توجه به عدالت فردی و اجتماعی در دولت محلی، بینش راهبردی و منعطف بودن دولت محلی، تعریف اهداف ملموس و قابلدستیابی در تنظیم مجدد زمین و ارزیابی مناسب قیمت زمین قبل و بعد از اجرا میباشند. بنابراین رصد مداوم این متغیرها در طول فرآیند تهیه طرح و اجرای تنظیم مجدد زمین در بافت فرسوده لازم و ضروری است.
معماری شهری
سارا محبی نژآد؛ خسرو موحد؛ علی اکبر حیدری؛ ملیحه تقی پور
چکیده
عوامل مختلفی بر میزان اجتماع پذیری یک محیط تاثیر گذار است. از جمله آنها می توان به عامل اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و.... اشاره نمود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش سازمان دهی فضایی بر افزایش اجتماع پذیری فضاهای باز مجتمع های مسکونی است. در همین ارتباط فضاهای باز بین مجتمع های مسکونی به عنوان بستر تحقیق انتخاب شدند و بر اساس آن چهار الگوی ...
بیشتر
عوامل مختلفی بر میزان اجتماع پذیری یک محیط تاثیر گذار است. از جمله آنها می توان به عامل اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و.... اشاره نمود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش سازمان دهی فضایی بر افزایش اجتماع پذیری فضاهای باز مجتمع های مسکونی است. در همین ارتباط فضاهای باز بین مجتمع های مسکونی به عنوان بستر تحقیق انتخاب شدند و بر اساس آن چهار الگوی فضای باز شامل الگوهای خطی، الگوی مجموعه ای و الگوی مرکزی تک عنصری و مختلط در چهار مجتمع مسکونی در شهر شیراز به عنوان نمونه موردی انتخاب شدند. ابزار تحلیل در این پژوهش تئوری نحو فضا است و با استفاده از روابط ریاضی و آنالیزهای نرم افزاری برگرفته از نرم افزار .Depthmap1 تجزیه و تحلیل های منطقی انجام گرفت. در این پژوهش مولفه های موثر در افزایش اجتماع پذیری بررسی و سپس شاخص های بررسی هر کدام از مولفه ها معرفی شده و در نهایت بوسیله ابزار مناسب مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. به منظور رسیدن به هدف پژوهش چارچوب نظری پژوهش انتخاب و نمونه های موردی بر این اساس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که ساماندهی فضایی در مجتمع های مسکونی نقشی بارز را در افزایش یا کاهش اجتماع پذیری فضای باز یک مجتمع خواهد داشت. همچنین فضاهای باز با چیدمان مرکزی و مختلط بیشترین میزان اجتماع پذیری را بوجود می آورد. تحلیل هایی که با استفاده از نرم افزار انجام شد نشان داد که متاسفانه فضاهای طراحی شده موجود در فضای باز مجتمع های مسکونی به درستی جانمایی نشده اند و بایستی در روند طراحی آنها تجدید نظر شود. همچنین ایجاد فضایی نیمه خصوصی-نیمه عمومی در یک مجتمع می تواند باعث اجتماع پذیرتر شدن آن فضا شود. در نتایج این تحقیق تاثیر چیدمان بلوک ها در افزایش میزان اجتماع پذیری، مجتمع مسکونی کاملا مشهود است.همچنین میزان عمق فضایی، قرارگیری صحیح عملکردهای مختلف در فضای باز، جوابگویی به همه گروه های سنی از عوامل موثر در افزایش اجتماع پذیری فضای باز یک مجتمع مسکونی می باشد.
معماری شهری
علی اکبر حیدری؛ ملیحه تقی پور؛ مریم باقری
چکیده
حضورپذیری مردم در فضاهای عمومی یکی از مهمترین عوامل در ایجاد سرزندگی در چنین فضاهایی است. این موضوع به ویژه در بازارها و مراکز تجاری، یکی از مهمترین پارامترهایی است که باعث رونق اقتصادی و در نتیجه پاسخده بودن چنین فضاهایی در سطح شهرها میشود. از همین رو مجموعه عواملی که باعث ارتقا حضورپذیری طیفهای مختلف جامعه در چنین فضاهایی میشود، ...
بیشتر
حضورپذیری مردم در فضاهای عمومی یکی از مهمترین عوامل در ایجاد سرزندگی در چنین فضاهایی است. این موضوع به ویژه در بازارها و مراکز تجاری، یکی از مهمترین پارامترهایی است که باعث رونق اقتصادی و در نتیجه پاسخده بودن چنین فضاهایی در سطح شهرها میشود. از همین رو مجموعه عواملی که باعث ارتقا حضورپذیری طیفهای مختلف جامعه در چنین فضاهایی میشود، در طراحی چنین فضاهایی حائز اهمیت میباشند. از سویی در هر مجموعه معماری، ورودی آن به عنوان نقطه اصلی نفوذپذیری به آن، از اهمیت ویژهای برخوردار است به نحوی که کیفیت ورودی میتواند نشاندهنده شخصیت یک بنا و کارکرد فضایی درون آن باشد. بر همین اساس چنین به نظر میرسد که کیفیت ورودی در یک بنا میتواند تاثیر بسزایی در دعوتکنندگی و تمایل به حضورپذیری در آن فضا داشته باشد. با این توضیح، پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سوال است که "کیفیت نفوذپذیری به یک بنا" چگونه میتواند باعث "افزایش تمایل به حضورپذیری" افراد در آن فضا شود؟ به منظور بررسی این موضوع، فضایی به عنوان بستر مکانی تحقیق انتخاب شد که اولا تنوع ورودی در آن زیاد باشد و در ثانی، حضورپذیری در آن مسئلهای حیاتی در تداوم کارکرد آن به شمار آید. بر همین اساس مجموعه بازار سنتی شیراز به عنوان نمونه موردی در تحقیق حاضر انتخاب گردید. روش تحقیق در این مقاله، ترکیبی از روشهای کمی و کیفی است که در بخش کمی با استفاده از مطالعات میدانی و نیز ابزارهای رایانهای همچون نرمافزار Depthmap به تحلیل ساختار کالبدی فضا پرداخته و در بخش کیفی با استناد به مشاهدات میدانی و نیز مصاحبه با استفادهکنندگان از بازار، به تحلیل نتایج بخش کمی و نیز عوامل مؤثر بر این موضوع پرداخته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که سه مؤلفه دسترسیپذیری، پیوستگی فضایی و کیفیت همجواریها، مهمترین عوامل در ارتقا حضورپذیری در بازار هستند که در این ارتباط امکان رؤیت مجاری ورودی از بافت اطراف، میزان سازگاری و وابستگی میان کاربریهای موجود در راستههای منتهی به ورودیها، میزان تراکم و تنوع این کاربریها و در نهایت ویژگیهای هندسی و فضایی ورودیهای بازار بهعنوان مهمترین عوامل مرتبط با کیفیت نفوذپذیری ورودیها است که بر میزان حضور پذیری افراد در بازار تأثیرگذار هستند.
برنامه ریزی شهری
مهدی کروبی؛ محمدتقی تقوی فرد؛ سوران احمدی زاد
چکیده
گردشگری از بزرگترین، وسیع ترین و سریع ترین صنایع در حال رشد جهان است که منبع مهم افزایش درآمد، اشتغال و سرمایه در بسیاری از کشورهاست. توسعه گردشگری به عنوان پدیده فرهنگی، موجب می شود که فرصت کافی برای تبادل فرهنگی بین گردشگر و جامعه میزبان به وجود آید بر این مبنا، آنان می توانند یکدیگر را بهتر درک کرده، به فرهنگ هم بیشتر احترام بگذارند. ...
بیشتر
گردشگری از بزرگترین، وسیع ترین و سریع ترین صنایع در حال رشد جهان است که منبع مهم افزایش درآمد، اشتغال و سرمایه در بسیاری از کشورهاست. توسعه گردشگری به عنوان پدیده فرهنگی، موجب می شود که فرصت کافی برای تبادل فرهنگی بین گردشگر و جامعه میزبان به وجود آید بر این مبنا، آنان می توانند یکدیگر را بهتر درک کرده، به فرهنگ هم بیشتر احترام بگذارند. هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه مدل توسعه گردشگری فرهنگی در استان کردستان می باشد. پژوهش حاضر با توجه به هدف آن از نوع توسعه ای -کاربردی و از نوع پژوهش توصیفی پیمایشی می باشد. با توجه به اینکه در پژوهش حاضر امکان استفاده از نتایج در برنامه جذب گردشگر فرهنگی وجود دارد، پژوهشی کاربردی می باشد. روش پژوهش مورد استفاده، روش پژوهش آمیخته (کیفی و کمی) می باشد. ابتدا محقق اقدام به شناسایی عوامل اثر گذار بر توسعه گردشگری فرهنگی استان کردستان با استفاده از از روش مصاحبه های نیمه ساختار یافته از طریق نظرخواهی از اساتید و مدیران و استفاده از اطلاعات پژوهش که از طریق پرسشنامه های موجود در زمینه گردشگری فرهنگی بر اساس تحقیقات گذشته، مبانی نظری و مطالعات کتابخانه ای، بررسی نتایج و عوامل شناسایی شده در زمینه گردشگری فرهنگی می پردازد. جامعه آماری در هر دو بخش نظری و کاربردی شامل؛ الف) کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه ها شامل: اساتید مدیریت گردشگری استان کردستان و همچنین اساتید دانشگاه های استان های همجوار که در زمینه گردشگری فرهنگی حداقل یک مقاله پژوهشی با رتبه علمی (علمی- پژوهشی، علمی – ترویجی، ISI و ISC) داشتند و در این زمینه صاحب نظر بودند. ب) مدیران گردشگری و کارشناسان و صاحبنظران بازاریابی ادارات میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در شهرستان های استان کردستان، ج) مدیران آژانس های گردشگری استان کردستان و د) گردشگران فرهنگی می باشد. در مرحله اول گردآوری داده ها از طریق مصاحبه کیفی و مرحله دوم با روش کمی و پرسشنامه ای صورت گرفت و در بخش کمی ابزار گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه کتبی انجام شد. سپس با استفاده از مفاهیم مشترک به مقوله ها می رسیم که تعداد آن ها 8 مولفه پتانسیل شهری، شهروندان، تأثیر شهرهای مرزی، مدیریت رویدادها، گرایش به سایر مقاصد گردشگری، اقتصاد گردشگری، مدیریت دولتی و تبلیغات می باشد. نتایج پژوهش حکایت از وضعیت مطلوب پتانسیل شهری، شهروندان، تأثیر شهرهای مرزی، مدیریت رویدادها، گرایش به سایر مقاصد گردشگری، اقتصاد گردشگری داشت. ولی مدیریت دولتی و تبلیغات در استان کردستان وضعیت مطلوبی نداشت.
برنامه ریزی شهری
مصطفی دهقانی؛ غلامرضا حقیقت نائینی؛ اسفندیار زبردست
چکیده
امروزه با توجه به ضرورت استفاده از راهحلهای نوآورانه موثر، باز و مشارکتی و بهرهبرداری از قابلیتهای ICT جهت ایجاد زندگی پایدار در شهرها، به تدریج انواع مختلفی از مفاهیم تحت عنوان فضاهای دانش- بنیان با اهداف و کارکردهای گوناگون شکل گرفته است. درک ابعاد، ویژگیها و تمایز این مفاهیم، موجب کمک به سیاستگذاران شهری در انتخاب راهبردها ...
بیشتر
امروزه با توجه به ضرورت استفاده از راهحلهای نوآورانه موثر، باز و مشارکتی و بهرهبرداری از قابلیتهای ICT جهت ایجاد زندگی پایدار در شهرها، به تدریج انواع مختلفی از مفاهیم تحت عنوان فضاهای دانش- بنیان با اهداف و کارکردهای گوناگون شکل گرفته است. درک ابعاد، ویژگیها و تمایز این مفاهیم، موجب کمک به سیاستگذاران شهری در انتخاب راهبردها و سیاستها و سرمایهگذاری در این حوزهها از طریق جلوگیری از اغتشاش ذهنی و بروز تناقضهای درونی و التقاطهای نامنسجم این مفاهیم میشود. تاکنون گونهبندی-های مختلفی از فضاهای دانش- بنیان ارائه شده است ولی بررسی تطبیقی یکپارچهای برای تمامی مفاهیم فضاهای دانش- بنیان که تصویری روشن و جامع و درکی عمیق و منسجم از این فضاها را ارائه نماید انجام نشده است. در این راستا، پژوهش حاضر با رویکرد فراترکیب و در چارچوب مرور نظاممند کیفی و با هدفی توصیفی- اکتشافی، به بررسی تطبیقی مفاهیم فضاهای دانش- بنیان بر اساس شش مؤلفهی گفتمان توسعه، نوع دانش مورد نیاز برای توسعه، مکانمندی، کنشگران اصلی، الگوی مدیریت و دوره تاریخی پرداخته است. همچنین گونهشناسی فضاهای دانش- بنیان، برای بدست دادن درکی بهتر، بر اساس دو مولفه مکانمندی و نوع دانش مورد نیاز برای توسعه صورت گرفته است که بر اساس آن، چهار گونه فضای دانش 1- مبتنی بر فناوری- غیرمکانمند؛ 2- مبتنی بر فناوری- مکانمند؛ 3- مبتنی بر دانش- غیرمکانمند؛ و 4- مبتنی بر دانش- مکانمند قابل شناسایی است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که اکنون، مفاهیمی چون شهر هوشمند و شهر دانش (بهدلیل شمول معنایی) تا حدود زیادی جایگزین مفاهیمی مانند شهر دیجیتال و شهر مجازی شدهاند. مفهوم شهر دانش نیز به عنوان چتری برای سایر مفاهیم همچون مکان دانش، شهر یادگیری و شهر هوشمند تلقی شده است. همچنین فضاهای دانش- بنیان با گذشت زمان با تغییرات پارادیمی همچون گذار به تاکید بر مفهوم وسیعتر دانش، مشارکت فعالانه شهروندان در ایجاد، توسعه و مدیریت فضاهای دانش- بنیان، حکمروایی شبکهای مبتنی بر تعامل طیف وسیعی از کنشگران، نگاه نرمافزاری و مبتنی بر سرمایههای فکری غیرملموس و نظام نوآوری دانش، ظرفیتسازی تعامل شهروندان برای یادگیری بلندمدت و تاثیرگذاری سیاسی و فرهنگی مواجه بوده است. این روندها و تغییرات پارادایمی بیانگر نوعی همگرایی مفهومی ویژگیها و مؤلفههای فضاهای دانش- بنیان است. علاوه بر این، گونهشناسی این فضاها بر اساس دو مولفه مکانمندی و نوع دانش مورد نیاز برای توسعه، به-دلیل نقش شاخص این مولفهها برای تمایز انواع فضاهای دانش- بنیان، درک عمیق و گویاتری از این فضاها بدست میدهند.
طراحی شهری
شیما عابدی؛ ساناز سعیدی مفرد
چکیده
مسیریابی توانایی شناسایی موقعیت مکانی و رسیدن به مقصد، حرکت در محیط های فضایی است.این موضوع در خصوص کودکان که معمولا استقلال و تجربه کافی در جابه جایی در محیط های شهری را ندارد بسیار حائز اهمیت می باشد.این پژوهش با هدف بررسی تاثیر نشانه های شهری بر مسیریابی کودکان در فضای شهری تدوین گردیده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر کاربردی و پیمایشی ...
بیشتر
مسیریابی توانایی شناسایی موقعیت مکانی و رسیدن به مقصد، حرکت در محیط های فضایی است.این موضوع در خصوص کودکان که معمولا استقلال و تجربه کافی در جابه جایی در محیط های شهری را ندارد بسیار حائز اهمیت می باشد.این پژوهش با هدف بررسی تاثیر نشانه های شهری بر مسیریابی کودکان در فضای شهری تدوین گردیده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر کاربردی و پیمایشی است. روش نمونهگیری بهصورت تصادفی با استفاده از فرمول کوکران و تکمیل پرسشنامه توسط 106 نفر از کودکانی که در بازهی سنی 12-8 سال میباشند انجام گردیده است. در تحلیل دادهها در جهت ارزیابی تأثیر نقش نشانه ها در مسیریابی کودکان پس از جمعآوری دادهها، اطلاعات حاصل با روش تحلیل عاملی تاییدی و با استفاده از نرم افزار Amos مورد تحلیل قرارگرفتند. همچنین جهت تحلیل دادههای کیفی به بررسی نقاشیهای کودکان پرداختهشده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که تفاوت در گروههای سنی کودکان باعث تفاوت در میزان تاثیر گذاری نشانه ها در مسیریابی کودکان می گردد. همچنین عناصر کالبدی و نشانه ها در فضاهای شهری در مسیریابی کودکان در محدوده مطالعاتی پژوهش بسیار تاثیر گذار است. از جمله ویژگی های اشاره شده کودکان 8 ساله در فرآیند مسیریابی می توان به فضای سبز و فرم ابنیه اشاره نمود. کودکان 9-10ساله به فرم کالبدی و تمایز ساختمانها در فرآیند مسیریابی توجه دارند. کودکان10-12ساله به ساختمانهایی اشاره دارند که در آنها تنوع رنگی بیشتر و ساختمانهایی که فرم معماری متمایز تری نسبت به سایر ساختمانها دارند. کودکان 10-12ساله از معابر و ساختمانهای شاخص در مسیریابی استفاده می نمایند. بررسی های صورت گرفته تاثیر کالبد متمایز در رفتار مسیریابی کودکان را نشان می دهد.
اسکان غیر رسمی
مریم سجادی اصل؛ جمیله توکلی نیا؛ مرتضی قورچی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 12 فروردین 1400
چکیده
تامین مسکن در کشورهای در حال توسعه، برای گروه های کم درآمد شهری از مهمترین چالش های پیشروی برای دستیابی به توسعه محسوب می شود. در کشور ایران سیاستهای گوناگونی به منظور تأمین مسکن برای اقشارکم درآمد اتخاذ شده است؛ اما تاکنون هیچگونه تلاشی جهت تدوین گونههای مسکن مناسب برای این گروهها صورت نگرفته است. هدف از این پژوهش بررسی سیاستهای ...
بیشتر
تامین مسکن در کشورهای در حال توسعه، برای گروه های کم درآمد شهری از مهمترین چالش های پیشروی برای دستیابی به توسعه محسوب می شود. در کشور ایران سیاستهای گوناگونی به منظور تأمین مسکن برای اقشارکم درآمد اتخاذ شده است؛ اما تاکنون هیچگونه تلاشی جهت تدوین گونههای مسکن مناسب برای این گروهها صورت نگرفته است. هدف از این پژوهش بررسی سیاستهای مسکن کم درآمد شهری در دولت سازندگی؛ اصلاحت، مهرورزی و تدبیر و امید در شهر کرمانشاه میباشد. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی و تحلیلی و برای گردآوری دادهها از روشهای کتابخانهای و میدانی(با مراجعه به ادراه راه و شهرسازی کرمانشاه) بدست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده از نرمافزار اتوکد ، وGIS آزمون آماری t تک نمونه ای استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان داد که در دروه سازندگی، بیشتر زمینهای به صورت آمادهسازی برای شهرکهای اطراف در نظر گرفته شده است. در دوره اصلاحات، ایجاد پروژههای ارزن قیمت رواج زیادی پیدا کرد. در دوره مهرورزی اقدامات گستردهای صورت گرفت؛ اما بسیاری از پروژهها ناتمام ماند. در دروه تدبیر و امید؛ تصمیم به انجام تعهدات دولت پیشین در دستور کار قرار گرفت. این تصمیم بجا باعث گردید؛ تا هزینههای اضافه بر دولت تحمیل نگردد و دولت نسبت به مردم و پیمانکاران متعهد بماند. همچنین آزمون t نمونه نشان میدهد، که میانگین در تمامی شاخصها کمتر از مقدار مورد نظر است که این نتیجه گویای این میباشد که سیاست-گذاری مسکن کمدرآمد شهری در دوره سازندگی، اصلاحات، مهرورزی و تدبیر و امید در سطح پایینی بوده است.
برنامه ریزی شهری
حجت قیاسوند؛ محمدجواد ثقفی؛ حسین مدی
چکیده
پیوند بین هندسه معابر شهری (H/W) و مصرف انرژی ساختمان، تعامل پیچیدهای بین؛ عوامل اقلیمی، الگوهای مکانی، نحوه قرارگیری فضاهای باز و همجواری ساختمانهایی است که، آنها را تشکیل میدهند. لذا این تحقیق، با استفاده از مفهوم خرد اقلیم ایجاد شده متاثر از هندسه معابر شهری به بررسی عملکرد حرارتی ساختمانهای مسکونی شهرهمدان، پرداخته است. ...
بیشتر
پیوند بین هندسه معابر شهری (H/W) و مصرف انرژی ساختمان، تعامل پیچیدهای بین؛ عوامل اقلیمی، الگوهای مکانی، نحوه قرارگیری فضاهای باز و همجواری ساختمانهایی است که، آنها را تشکیل میدهند. لذا این تحقیق، با استفاده از مفهوم خرد اقلیم ایجاد شده متاثر از هندسه معابر شهری به بررسی عملکرد حرارتی ساختمانهای مسکونی شهرهمدان، پرداخته است. هدف: ارزیابی اثر هندسه معابر شهری(H/W) بر میزان مصرف انرژی، هدف اصلی است. در این مطالعه مجموعهی جامعی از شبیهسازیهای حرارتی مبتنی بر آب و هوای منطقه همدان و تحلیل آماری، برای بررسی چگونگی تأثیر تغییرات ضابطه ارتفاع نسبت به عرض معبر بر میزان مصرف انرژی انجام شده است. روش تحقیق: بهصورت ترکیبی از روشهای کیفی و کمی(دادههای عددی شبیهسازی) است. در مرحله شبیهسازی برای شناخت تاثیر H/W، بر میزان مصرف انرژی دو حالت در نظر گرفته شده است. ابتدا برای بررسی اثر شاخص عرض معبر، ارتفاع ثابت و عرض معبر متغیر و سپس برای بررسی شاخص ارتفاع، عرض معبر ثابت و ارتفاع متغیر در مدلسازیها در نظر گرفته شده و در تحلیل یافتهها از روشهای آماری؛ ضریب همبستگی، مقایسه با مدل مرجع و رگرسیون چندگانه بهرهگرفته شده است. نتایج: در تمام قطعاتمسکونی الگوهایشمالی، بین (متغّیر(6الی36متری)W/ثابتH) و میزان انرژی سالانه، رابطه همبستگی مستقیم و با شدت زیاد و در الگوهایجنوبی، بدون همبستگی است. همچنین بین (ثابتW/متغیر(3الی10طبقه)H) و انرژی سالانه در قطعات شمالی، همبستگی مستقیم و در قطعات الگوهای جنوبی رابطه همبستگی معکوس ولی با تاثیر بسیار کم برقرار است لذا شاخص هندسی معابر شهری در الگوهای شمالی موثر بوده و افزایش ارتفاع با افزایش فاصله افقی بین ساختمانها در کاهش مصرف انرژی تاثیرگذار است. هرچه، مقدار شاخص ((H/W در معابر شهری اقلیم سرد همدان عدد کمتری باشد(درههای کم عمق)، با افزایش جذب تابش خورشیدی، میزان مصرف انرژی ساختمان کاهش مییابد. با تحلیل رگرسیون چندگانه مشخص شد، شاخصهای هندسی ((H/W و مقدار سطوح درمعرض آفتاب(Ssu) و سایه(Ssh) نسبت به زیربنا(A) و سطح کل(S)، بیشترین تبیینکننده مصرف انرژی در الگوهای قطعات شمالی هستند. الگوی پیشنهادی (تغییر در استقرار سطح اشغال الگوی اول) بهینهترین عملکرد حرارتی را با کاهش 9/42 درصد انرژی سرمایشی و 73/4 درصدی انرژی نهایی دارد
مدیریت شهری
خاطره امیری؛ محمد مسعود؛ داریوش مرادی چادگانی؛ نگین صادقی؛ فرامرز صافی اصفهانی
چکیده
فرایند مقتدرسازی اجتماع منسجم محلی در پی ارتقا سطح مشارکت ساکنان نواحی دچار افت شهری برای حل مشکلات اینگونه نواحی در رهیافت بازآفرینی شهری معرفی میشود. این مقاله باهدف دستیابی به الگوی مورد کاربرد (Use Case) فرایند مقتدرسازی ساکنان نواحی دچار افت شهری اصفهان در فضای سایبرنتیک با استفاده از مهندسی خواسته بر پایة یک پژوهش با ویژگیهای ...
بیشتر
فرایند مقتدرسازی اجتماع منسجم محلی در پی ارتقا سطح مشارکت ساکنان نواحی دچار افت شهری برای حل مشکلات اینگونه نواحی در رهیافت بازآفرینی شهری معرفی میشود. این مقاله باهدف دستیابی به الگوی مورد کاربرد (Use Case) فرایند مقتدرسازی ساکنان نواحی دچار افت شهری اصفهان در فضای سایبرنتیک با استفاده از مهندسی خواسته بر پایة یک پژوهش با ویژگیهای استقرایی، کاربردی و توصیفی-تحلیلی استوار است. در این راستا با بهکارگیری تحلیل ذینفعان و انجام تحلیلهای کمی (آزمون میانگین فریدمن - آزمون همبستگی اسپیرمن) با به کارگیری نرمافزار SPSS و انجام تحلیل محتوی با نرمافزار Atlas ti خواستهها برای طراحی یک فرایند مقتدرسازی الکترونیکی تعیین شدهاند. با انجام تحلیل خواستهها بر پایه ارتباط بین کاربران و فعالیتهای آنها، الگوی مورد کاربرد (Use case) در نرمافزار Visual paradigm طراحی میشود. نمودار مورد کاربرد (Use Case) سازوکار فرایند مقتدرسازی ساکنان نواحی دچار افت شهری اصفهان را در فضای سایبرنتیک (مقتدرسازی الکترونیکی) نشان میدهد. در این فرایند کاربران اصلی شامل ساکنان، مسئولان (تصمیمگیرندگان)، کارشناس تسهیلگر، کارشناس پشتیبان، مربی و کارشناس فنی هستند و در یک چرخة پیوسته پنجگانه به ترتیب فرایندهای (1) عضویت در گروههای محلی و تشکیل شبکههای اجتماعی در فضای سایبرنتیک، (2) عضویت در برنامه و فرایند مقتدرسازی الکترونیکی، (3) انجام مراحل مقتدرسازی الکترونیکی (شامل آموزش، یادگیری و کسب مهارت، آگاهی، تعامل، مطالبهگری و پاسخگویی)، (4) تبادل نظر در مورد کاستیها و اصلاح فرایند (ارتقاء و بهبود سازوکار مقتدرسازی الکترونیکی) و (5) تصمیمگیری با همکاری و مشارکت ساکنان و مسئولان (تصمیمگیرندگان) در راستای ارتقا مشارکت در بازآفرینی شهری نواحی دچار افت شهری اصفهان، را انجام میدهند.
برنامه ریزی شهری
نیکو مدقالچی؛ سید حسین بحرینی؛ مجتبی رفیعیان
چکیده
ظهور عصر اطلاعات در قرن 20 بواسطۀ تحولات عظیم حوزۀ فنآوری اطلاعات و ارتباطات ، رویکرد غالب حل حداکثری مسائل شهری و نجاتبخشی این فنآوریها را پیشروی برنامهریزان، طراحان و سیاستگذاران شهری قرار داده است. باوجود جدیدبودن این تحولات، سرعت رشد و توسعۀ گستردۀ آن، میانکنش گستردهای را در بین بخشهای مختلف مطالعات شهری ...
بیشتر
ظهور عصر اطلاعات در قرن 20 بواسطۀ تحولات عظیم حوزۀ فنآوری اطلاعات و ارتباطات ، رویکرد غالب حل حداکثری مسائل شهری و نجاتبخشی این فنآوریها را پیشروی برنامهریزان، طراحان و سیاستگذاران شهری قرار داده است. باوجود جدیدبودن این تحولات، سرعت رشد و توسعۀ گستردۀ آن، میانکنش گستردهای را در بین بخشهای مختلف مطالعات شهری فراهم ساخته است. همزمان با روند روبهافزایشی آن، سرتاسر دنیا با شیوع ویروس کرونا از دسامبر 2019، مواجه شد و نقش فنآوری اطلاعات و ارتباطات را مورد بازخوانی مجدد قرار داد. با توجه به پژوهشهای داخلی کم (در حدود 17 عنوان مقاله) در ارتباط با فنآوری اطلاعات و ارتباطات و شهر و وجود خلا در این ارتباط، و اهمیّت توجه به این حوزه در مطالعات شهری، هدف این مقاله، شناسایی، استخراج و ارائۀ فضای تعاملی و پژوهشی بین توسعۀ فنآوریهای اطلاعات و ارتباطات بر زیرحوزههای مطالعات شهری، به منظور معرفی، طبقهبندی موضوعات، رهیافتها و روشها و همچنین بهرهگیری از نتایج پژوهشها است. در این راستا با استفاده از روش تحقیق مرور سیستماتیک، محتوای پژوهشهای علمی خارجی انتشاریافته مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. این امر با جستجوی مقالات معتبر آغاز شد و با مطالعۀ چکیده و نتایج تحقیق بیش از 150 مقاله و پایش آنها، و در نهایت انتخاب 93 مقاله پس از ورود در محیط نرمافزار اکسل، انجام پذیرفت. مقالههای انتشار یافته به زبان انگلیسی و بین فاصلۀ زمانی 30 سالۀ 1990-2020 هستند. پایش، بررسی و استخراج محورهای کلیدی و اصلی مقالات در نهایت ما را به طبقهبندی 8 گانۀ مندرج در ذیل شامل 1) سیاستگذاری شهری، 2) مشارکت الکترونیک، 3) شهر هوشمند، 4) ساختار و سازمان فضایی شهر، 5) رفتار سفر، 6) شکاف دیجیتال، 7) فضای عمومی، 8) رقابتپذیری، و 30 زیرمحور هدایت نمود، که به تفکیک هر یک، نویسندگان مطرح، روش انجام کار و یافتههای تحقیقات ارائه گردید. مطالعات اخیر گویای این موضوع هستند که شیوع کروناویروس میزان بهرهمندی از فنآوریهای اطلاعات و ارتباطات را چندین برابر کرده است و این امر بهطور قطع شدت اثرگذاری آن بر شهر و برنامهریزی و طراحی شهری را با سرعت بیشتری دچار تحول و دگردیسی خواهد کرد. از اینرو این مقاله در راستای تبیین ابعاد گوناگون این موضوع ارائه میشود.
جامعه شناسی شهری
نرگس قدسی؛ مهین نسترن؛ وحید قاسمی
چکیده
جداشدگی شهری به عنوان یکی از ویژگی های ذاتی شهرها، به فاصله اجتماعی و جدایی فیزیکی میان ساکنان در یک بستر شهری اشاره دارد؛ هنگامی که این پدیده مانع از دسترسی برخی گروهها به خدمات، فعالیتها و فضاها شود، به یک مسئله و مشکل شهری تبدیل میگردد. ماهیت بین رشته ای و ابعاد گسترده و در هم تنیده این پدیده باعث شده در سه دهه اخیر، پژوهشگرانی ...
بیشتر
جداشدگی شهری به عنوان یکی از ویژگی های ذاتی شهرها، به فاصله اجتماعی و جدایی فیزیکی میان ساکنان در یک بستر شهری اشاره دارد؛ هنگامی که این پدیده مانع از دسترسی برخی گروهها به خدمات، فعالیتها و فضاها شود، به یک مسئله و مشکل شهری تبدیل میگردد. ماهیت بین رشته ای و ابعاد گسترده و در هم تنیده این پدیده باعث شده در سه دهه اخیر، پژوهشگرانی از گروه های تخصصی مختلف به بررسی آن بپردازند. اگرچه تعداد پژوهش ها در این زمینه کم نیست، اما پراکندگی محورها و موضوعات مورد بررسی و در نتیجه فقدان چارچوب های مفهومی منسجم به دلیل تنوع تخصص های مرتبط به چشم می خورد. از این رو پژوهش حاضر سعی دارد با بررسی وضعیت مقاله های فارسی و ارائه صورت بندی منظمی از آنها گامی در جهت روشن تر شدن خلأهای پژوهشی در حوزه مفهومی جداشدگی بردارد. در این پژوهش از روش شناسی کیفی به عنوان رویکرد پژوهش و از تکنیک های متن پایه ای چون مرور نظام مند و فراتحلیل کیفی استفاده شده است. بدین منظور 50 مقاله منتخب فارسی در بازه سال های 1400-1375در موضوع جداشدگی، در دو بخش ویژگی های ساختاری و محتوایی در قالب 15مقوله بررسی شده اند. یافته های این پژوهش، مقالات منتخب را بر اساس نوع پرسش اصلی آنها (چیستی، چرایی، چگونگی) در قالب 5 محور موضوعی اصلی دسته بندی کرده است. همچنین سیر تحول مفهوم جداشدگی در پژوهش های این حوزه به چهار دوره کلی اولیه، میانی، متأخر (دوره کنونی) و آینده تقسیم و با یکدیگر مقایسه شده اند و بر اساس آن تعریفی برای جداشدگی اجتماعی- فضایی ارائه شده است. نتایج این مقایسه بیانگر آن است که جداشدگی شهری به عنوان موضوعی میان رشته ای، چندوجهی و زمینه گرا، دارای ابعاد اجتماعی- اقتصادی، کالبدی- فضایی و سیاسی- مدیریتی بوده که در شرایط کنونی پژوهشی کشور، نیازمند پژوهش های کیفی با محوریت موضوعاتی چون مدل سازی مفهومی، و مدل سازی سنجش جداشدگی (در تبیین چیستی)، شناسایی و بررسی عوامل زمینه ای مؤثر بر جداشدگی از جمله ساختار و پیکره بندی شهرها (در تبیین چرایی)، و همچنین شناسایی و بررسی سیاست ها و گرایش های اثرگذار بر جداشدگی (در تبیین چگونگی) با در نظر گرفتن تمامی ابعاد آن می باشد. در اینصورت می توان با دستیابی به درک درستی از این مفهوم، در مباحث شهرسازی، برنامه ریزی و طراحی شهری دقیق تر به بررسی الگوهای فضایی آن در طول زمان پرداخت.
اقتصاد شهری
بختیار جواهری؛ صلاح ابراهیمی
چکیده
شهرنشینی نوعی تحول اجتماعی و اقتصادی از جوامع سنتی روستایی به جوامع شهری مدرن است. شهرنشینی فرایندی بلندمدت است و یکی از ویژگیهای اجتنابناپذیر توسعه بشر و بخش مهمی از مدرنیزاسیون ملی است. در مراحل مختلف تاریخی، کشورها اشکال مختلفی از شهرنشینی را با توجه به تاثیرات مختلف سیاسی، اقتصادی، جغرافیایی و شرایط فرهنگی و سیستمهای اجتماعی ...
بیشتر
شهرنشینی نوعی تحول اجتماعی و اقتصادی از جوامع سنتی روستایی به جوامع شهری مدرن است. شهرنشینی فرایندی بلندمدت است و یکی از ویژگیهای اجتنابناپذیر توسعه بشر و بخش مهمی از مدرنیزاسیون ملی است. در مراحل مختلف تاریخی، کشورها اشکال مختلفی از شهرنشینی را با توجه به تاثیرات مختلف سیاسی، اقتصادی، جغرافیایی و شرایط فرهنگی و سیستمهای اجتماعی توسعه دادهاند. مطاالعات تجربی در زمینه فاکتورهای موثر بر نرخ شهرنشینی، به منظور درک میزان، روند و الگوی شهرنشینی و همچنین پیامدهای آن در زمینه های اجتماعی و اقتصادی برای هدایتِ توسعه سالم و پایدارِ آینده شهرنشینی اهمیت دارد. استراتژی های رشد و توسعه نوین، با تمرکز بر شهرها، راه را برای تغییرات ساختاری- عملکردی هموار کرده است. امروزه شهرها با توجه به توسعه زیرساختهای اقتصاد شهری، نقشی برجسته در اقتصاد جهانی و منطقهای بازی میکنند. با توجه به رشد سریع شهرنشینی در ایران طی سالهای اخیر، بررسی عوامل موثر بر شهرنشینی از جنبه سیاستگذاری در زمینه شهری مهم و ضروری است. هدف این مطالعه بررسی اثر عوامل موثر بر شهرنشینی در استانهای ایران با رویکردی اقتصادی طی دوره زمانی 1396-1385 با روش اقتصادسنجی فضایی ترکیبی بود. نتایج بیانگر وجود خودهمبستگی فضایی و همچنین تائید مدل دوربین فضایی (SDM) در برابر سایر روشهای فضایی است. سایر نتایج نشان داد که ارزش افزوده بخشهای کشاورزی، صنعت و خدمات و نرخ بیکاری مناطق روستایی، اثرات مثبت و معنیداری بر نرخ شهرنشینی در هر استان و استانهای مجاور داشته داشته است. همچنین شاخص قیمت مناطق و مساحت زمینهای کشاورزی در مناطق روستایی اثر منفی و معنیدار بر نرخ شهرنشینی داشته است. مطالعات آینده در این زمینه میتوانند به بررسی مقایسهای تاثر متغیرهای کلان اقتصادی بر نرخ شهرنشینی در استانهای مختلف به صورت انفرادی پرداخته و تفاوتهای منطقهای در نرخ شهرنشینی در مناطق مختلف را توضیح دهند.
طراحی شهری
سارا صالحی؛ حسن سجادزاده؛ محمد سعید ایزدی؛ کسری کتاب اللهی
چکیده
سینما بستری بدیع برای بازخوانی رابطه کالبد و روانِ شهر معاصر است. ارتباط مستمر شهر و سینما بر اهمیت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری توأمان بر شهرسازی و معماری افزوده است. با فرض کمتوجهی به فضاهای شهریِ موفق، انسانمدار و مکانمند در سینمای ایران و از طرفی اهمیت نقش کارگردان در بهرهگیری از معیارهای صحیح بازنمایی فضاهای شهری انسانمدار، ...
بیشتر
سینما بستری بدیع برای بازخوانی رابطه کالبد و روانِ شهر معاصر است. ارتباط مستمر شهر و سینما بر اهمیت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری توأمان بر شهرسازی و معماری افزوده است. با فرض کمتوجهی به فضاهای شهریِ موفق، انسانمدار و مکانمند در سینمای ایران و از طرفی اهمیت نقش کارگردان در بهرهگیری از معیارهای صحیح بازنمایی فضاهای شهری انسانمدار، این پژوهش اهداف 1. بررسی ابعاد مختلف آثار منتخب سینمای داستانی ایران پس از انقلاب اسلامی سال 1357، 2.استخراج معیارهای خلق فضای شهری در آثار سینمای داستانی و 3. پیشنهاد بازنمایی تصویر فضای انسانمدارتر شهری در سینمای ایران را دنبال میکند. چارچوب نظری پژوهش براساس روش اسنادی گردآوری شده و معیارهای نهایی مورد استفاده در تحلیل فیلم بترتیب 5 مورد شامل دیدگاه فیلمساز، کیفیتهای پرداخت شده فضای شهری در فیلم، تنوع در استفاده از فضاهای شهر، نحوه پرداخت مکان، انواع فضاهای شهری و نوع پرسوناژ میباشد. در انتخاب فیلمها از روش دلفی، مصاحبه با اصحاب سینما و اساتید دانشگاه کمک گرفته شد و بر این اساس 53 فیلم داخلی منتخب در سینمای داستانی پس از انقلاب اسلامی، گزینش شد. در تحلیل فیلمها از دو روش تحلیل محتوا براساس موضوع و فاعل بازنمایی و روش تحلیل محتوای ساختگرایانه براساس نشانهشناسی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که سینمای ایران به فضای شهری اجازه حضور نداده است. لذا لازم است حرکت از سینما به شهر را آغاز شود تا هم سینما با مردم ارتباط بیشتری برقرار کند و هم به شهر و فضاهای شهری در درک بهتر توسط شهروندان کمک شود. بر این اساس پیشنهاداتی جهت خلق سکانسهای انسانیتر و بازنمایی بهتر از شهر در سینمای ایران ارائه میگردد.
محیط زیست شهری
پریا دری؛ سید محمد شبیری؛ مهدیه رضایی
چکیده
محیط زیست شهری مانند همه محیطهایی که زندگی در آنها جریان دارد از فعالیتهای انسان تاثیر پذیرفته و از آن متاثر میگردد. هدف این پژوهش بررسی رفتارهای محیط زیستی شهری شهروندان 18 ساله و بالاتر شهر مشهد، است. در این پژوهش از رویکرد پژوهشی قیاسی برای تبیین و از پرسشنامه برای گرداوری داده استفاده شده است. در مبانی نظری مفاهیم شهروندی و ...
بیشتر
محیط زیست شهری مانند همه محیطهایی که زندگی در آنها جریان دارد از فعالیتهای انسان تاثیر پذیرفته و از آن متاثر میگردد. هدف این پژوهش بررسی رفتارهای محیط زیستی شهری شهروندان 18 ساله و بالاتر شهر مشهد، است. در این پژوهش از رویکرد پژوهشی قیاسی برای تبیین و از پرسشنامه برای گرداوری داده استفاده شده است. در مبانی نظری مفاهیم شهروندی و سواد محیط زیستی بیان شد. نمونه ای با حجم 1000 نفر در شهر مشهد به روش احتمالی تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. در این مرحله آگاهی، دانش، دغدغه و رفتار محیط زیستی به عنوان ابعاد سواد محیط زیستی سنجیده شد و در قالب پرسشنامه الکترونیک، با مراجعه پرسشگران به درب منازل و گفتگوی حضوری تکمیل شد. آزمون فرضیهها و تجزیه و تحلیل اطلاعات به کمک آزمون های آماری ناپارامتری انجام شد. نتایح مطالعه نشان داد که سواد محیط زیستی جامعه مورد مطالعه در ابعاد آگاهی و دانش در سطح بالایی است، در حالی که در ابعاد دغدغه و رفتار محیط زیستی نمره پاسخگویان تنها اندکی از حد متوسط بالاتر بود. همچنین، میان سواد محیط زیستی در همه ابعاد آن با متغیر تحصیلات رابطه معنادار در جهت مستقیم، اما ضعیف مشاهده شد. رفتار محیط زیستی جمعی مردان بیش از زنان، اما رفتار فردی دوستدار محیط زیست در میان زنان بیش از مردان است. هیچ کدام از شاخصهای سواد محیط زیستی با سن رابطه نداشتند. نهایتاً این که بین متغیرهای آگاهی، دانش و دغدغه محیط زیستی با رفتار محیط زیستی رابطه معنادار در جهت مستقیم و با شدت ضعیف برقرار بود.
زیست پذیری شهری
آرام خضرلو؛ اصغر عابدینی
چکیده
گسترش بیضابطه شهرها و غلبه رویکردهای کیفی نسبت به استانداردهای کمی باعث طرح موضوعاتی نظیر زیستپذیری شهری شده که در جهت ارتقاء ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی توسعه پایدار گام بر میدارد. لذا این پژوهش بر آن بوده تا با مطالعه تطبیقی، میزان زیستپذیری در بافت قدیمی و جدید شهر ارومیه را مورد واکاوی قرار دهد. نوع تحقیق حاضر ...
بیشتر
گسترش بیضابطه شهرها و غلبه رویکردهای کیفی نسبت به استانداردهای کمی باعث طرح موضوعاتی نظیر زیستپذیری شهری شده که در جهت ارتقاء ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی توسعه پایدار گام بر میدارد. لذا این پژوهش بر آن بوده تا با مطالعه تطبیقی، میزان زیستپذیری در بافت قدیمی و جدید شهر ارومیه را مورد واکاوی قرار دهد. نوع تحقیق حاضر کاربردی بوده و روش انجام کار توصیفی- تحلیلی میباشد و گردآوری اطلاعات نیز از طریق مطالعات کتابخانهای و میدانی صورت گرفته است. برای نیل به هدف تحقیق، تعداد 12 شاخص براساس موجود بودن اطلاعات انتخاب شده و در نرمافزار سیستم اطلاعات جغرافیایی لایههای اطلاعاتی برای آنها تشکیل شده است. برای محاسبه وزن شاخصها از روش تصمیمگیری چندمعیاره بهترین- بدترین استفاده شده و نتایج آن در نرمافزار گامز مورد تحلیل قرار گرفته است. سرانجام، وزن بدست آمده از روش بهترین- بدترین در شاخصهای 12 گانه استاندارد ضرب شده و باهم ترکیب شده است. خروجی بدست آمده بیانگر آن بوده که بهطور کلی میزان زیستپذیری در بافت قدیمی شهر ارومیه نسبت به بافت جدید شهر بیشتر بوده است. همچنین میزان زیستپذیری در بافت قدیم براساس شاخصهای دسترسی به معابر اصلی، متوسط قیمت زمین، تراکم جمعیتی، دسترسی به کاربری ورزشی و تفریحی، دسترسی به کاربری درمانی، دسترسی به کاربری آموزشی و فرهنگی، دسترسی به کاربری تجاری، تعداد افراد باسواد و تعداد شاغلان نسبت به بافت جدید در وضعیت بهتری قرار داشته؛ از طرف دیگر میزان زیستپذیری براساس شاخصهای کیفیت ابنیه، محدوده تحت پوشش فاضلاب و دسترسی به کاربری فضای سبز در بافت جدید نسبت به بافت قدیم وضعیت خوبی را دارا بوده است.
طراحی شهری
مونا مهرانفر؛ جمال الدین سهیلی؛ رضا افهمی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 11 دی 1400
چکیده
با توجه به آنکه زندگی در دنیای امروز به ویژه در کلان شهرها که از اجتماعات متعدد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... تشکیل شده است، انسان نیاز فزاینده به هنر گرافیک محیطی را بیشتر احساس میکند تا زندگی افراد را قدری تسهیل کند. در دوران کنونی در حوزة گرافیک محیطی، توجه به گرافیک محیطی و خلق تجربههای نو در جهت القاء حس مکان، اهمیت چندانی داده ...
بیشتر
با توجه به آنکه زندگی در دنیای امروز به ویژه در کلان شهرها که از اجتماعات متعدد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... تشکیل شده است، انسان نیاز فزاینده به هنر گرافیک محیطی را بیشتر احساس میکند تا زندگی افراد را قدری تسهیل کند. در دوران کنونی در حوزة گرافیک محیطی، توجه به گرافیک محیطی و خلق تجربههای نو در جهت القاء حس مکان، اهمیت چندانی داده نشده است و گرافیک محیطی در این عرصه با سکون و بی تحرکی روبه روست و این امر ناشی از عدم شناخت و پرداخت کافی به آن در پژوهشهای راهبردی است. از این رو پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق کیفی- کمی از نوع توصیفی- پیمایشی و ابزار کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و مشاهده) و استفاده از آزمون فریدمن و تحلیل محتوا به دنبال رهیافت به هدف اصلی پژوهش" تدوین مدل خوانش گرافیک مبلمان شهری با تاکید بر ارتقاء حس مکان در منطقه 2 شهر قزوین" میباشد. سرانجام نتایج پژوهش حاکی از آن است که میان مولفه تناسبات و ترکیبات رنگی با خوانش گرافیک محیطی ار تباطی دوسویه وقوی برقرار است. ضمناً عناصر و مصالح مبلمان شهری در این منطقه، برتری نسبت به یکدیگر ندارد، از این رو مکانی مناسب را برای مردمان فراهم مینماید. بنابراین در جمع بندی کلی میتوان بیان نمود که گرافیک بکار رفته در مبلمان شهری منطقه دو شهر قزوین از قبیل: رنگ، فرم، ساختار، نقوش و نورپردازیهای انجام شده با توجه به آنکه هماهنگ با بستر خود هستند و از رنگها و فرمهای پویا و جذاب استفاده نموده اند، به خوبی توانسته است سبب ایجاد حس مکان در شهروندان شوند؛ ضمن آنکه در میان عناصر مبلمان شهری در ایجاد حس مکان عنصر صندلی و مکان های نشستن همراه با المان های میادین، بیشترین نقش را دارا هستند.
برنامه ریزی شهری
محمدرضا حقی؛ احسان حیدرزاده
چکیده
امروزه تابآوری شهرها در برابر تهدیدات طبیعی و مصنوع یکی از مهمترین چالشهای نظام برنامهریزی و مدیریت شهری است. در این میان، بیماریهای همهگیر یکی از تهدیدات نوظهوری هستند که به سبب گستردگی و رفتار غیرقابل پیشبینی به شدت جوامع شهری را تحت تاثیر خود قرار دادهاند. از همینرو، پژوهش حاضر مساله تابآوری شهرها در برابر بیماریهای ...
بیشتر
امروزه تابآوری شهرها در برابر تهدیدات طبیعی و مصنوع یکی از مهمترین چالشهای نظام برنامهریزی و مدیریت شهری است. در این میان، بیماریهای همهگیر یکی از تهدیدات نوظهوری هستند که به سبب گستردگی و رفتار غیرقابل پیشبینی به شدت جوامع شهری را تحت تاثیر خود قرار دادهاند. از همینرو، پژوهش حاضر مساله تابآوری شهرها در برابر بیماریهای اپیدمیک و همهگیر را مورد بحث و بررسی قرار داده است. روش تحقیق حاضر توصیفی تفسیری و مبتنی بر مطالعات اسنادی و پیمایش میدانی است. لذا شهر کرمانشاه به عنوان قلمرو پژوهش انتخاب شده و تحلیل تابآوری آن در برابر همهگیری بیماری کووید 19 در دستور کار قرار گرفته است. از همینرو، متغیرهای مرتبط با موضوع، از منابع معتبر داخلی و خارجی استخراج شده است که ماحصل آن دستیابی به 19 متغیر در 6 بعد اقتصادی-اجتماعی، زیستمحیطی، بهداشتی-درمانی، مدیریت شهری، زیرساختهای شهری و ساختار شهری بوده است. در ادامه، 19 متغیر تدوین شده به کمک روش تحلیل اثرات متقاطع در نرمافزار Micmac وارد شدهاند و مقایسات زوجی میان متغیرها به روش دلفی و با مشارکت 15 کارشناس انجام پذیرفته است. یافتهها نشان میدهد متغیرهای «زیرساخت خدمات کاری، اداری، آموزشی، پزشکی و ... از راه دور»، «دسترسی به فضاهای سبز و باز و کاربریهای تفریحی-ورزشی»، «دسترسی به خدمات و کاربریهای مقیاس محلهای»، «ظرفیت تاسیسات و تجهیزات شهری همچون شبکه برق، اینترنت و ...» و «مدیریت واحد و یکپارچه در شرایط بحران» بیشترین تاثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم را بر دیگر متغیرهای تابآوری شهر کرمانشاه در مواجهه با همهگیری کووید 19 دارند. علاوه بر این، دو متغیر «قابلیت محلات در پیادهروی و دوچرخهسواری» و «تقویت مشارکت مردمی و سرمایه اجتماعی جوامع محلی» دارای ماهیتی دووجهی در مساله تابآوری شهر کرمانشاه هستند؛ بدین معنا که ضمن تاثیرگذاری بالا بر سایر متغیرها، از دیگر متغیرها نیز تاثیر میپذیرند. تفسیر این یافتهها و انطباق آن با پژوهشهای مشابه نشان میدهد تحقق تابآوری شهر کرمانشاه در مواجهه با بیماریهای همهگیر در گِرو حرکت به سمت «مدیریت واحد شهری»، «شهر دیجیتال»، «محلهمحوری» و «سرمایه اجتماعی» است.
آزیتا بلالی اسکویی؛ پرستو جعفری
چکیده
انسان فطرتاً موجودی اجتماعی است و فضای احاطه کننده وی، محل شکل گیری و برقراری روابط اجتماعی اوست. میزان و چگونگی اثرگذاری محیط بر عملکرد انسان، همواره یکی از دغدغههای مهم طراحان محیطی بوده است. در این بین بازارها به عنوان مکانهایی عمومی، پررونق و پر رفت و آمد، در درجه بالایی از اهمیت قرار دارند. هدف از این تحقیق دستیابی به مؤلفههای ...
بیشتر
انسان فطرتاً موجودی اجتماعی است و فضای احاطه کننده وی، محل شکل گیری و برقراری روابط اجتماعی اوست. میزان و چگونگی اثرگذاری محیط بر عملکرد انسان، همواره یکی از دغدغههای مهم طراحان محیطی بوده است. در این بین بازارها به عنوان مکانهایی عمومی، پررونق و پر رفت و آمد، در درجه بالایی از اهمیت قرار دارند. هدف از این تحقیق دستیابی به مؤلفههای اثرگذار کالبد بر تعامل موجود در آن و بررسی میزان نقش فضای بازار تبریز به عنوان نمونه زنده و پویایی از بازارهای سنتی ایران، بر تعاملات موجود در آن است. در این تحقیق از دو روش توصیفی-تحلیلی و روش پیمایشی برای بررسی تعاملات اجتماعی و تاثیر کالبد بر میزان تعاملات استفاده شده که پس از بدست آوردن مؤلفههای نحو فضای بازار و تعاملات اجتماعی به بررسی تاثیر بازار بر تعاملات و مقایسه تطبیقی فعالیتهای مختلف یک مجموعه به وسیله نرم افزار تخصصی نحو فضا (دپث مپ) میپردازد؛ سپس با کمک پرسشنامه، میزان تاثیر کالبد بر تعاملات موجود در بازار را ارزیابی میکند. از جمله سراهای این بازار دو سرای امیر و دودری میباشند که از نظر کارکرد و شکل هندسی متفاوت از یکدیگر بوده و تعاملات متفاوتی ایجاد مینمایند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که سه عامل ارتباط، همپیوندی و کنترل تاثیر مستقیمی بر میزان دسترسی، نفوذپذیری و انعطافپذیری فضایی دارند که هر سه این عوامل از جمله عوامل ارتقا تعاملات اجتماعی از منظر نحو فضا هستند؛ بررسی سه عامل اصلی نحو فضا در هر دو سرا نشانگر تاثیر مرکزی بودن فضا و ورودیها بر ارتقا رفت و آمد و متمرکز کردن مخاطب و محوری بودن این دو مورد بر جذب کمتر مخاطب و ایجاد فضاهای دنج برای تعاملات اجتماعی میباشد؛ همچنین بررسی عوامل کالبدی بیانگر تاثیر مثبت کفسازی مناسب، امکان رویت، خوانایی، استفاده از عناصر طبیعی در میزان تعاملات اجتماعی بوده و هرکدام از مؤلفههای مبلمان مناسب، دسترسی و فضاهای مکث در دو سرا متفاوت بوده که بیانگر تغییر در میزان تعامل در دوسرا میباشند.
گردشگری شهری
محمدباقر نادی؛ رضا اکبری؛ محسن رفیعیان
چکیده
برندسازی شهری به عنوان روشی جهت افزایش جاذبه شهر مطرح است که با شکلدهی یا تغییر تصاویر ذهنی مخاطبان، موجب تمایز شهرها میشود. این مهم، علیرغم پیامدهای مثبت فراوان- که در مدل پژوهش حاضر ذکر شده- و پتانسیل بالای شهرهای ایران جهت برندسازی شهری، طبق مطالعات کتابخانهای و میدانی در کشورمان و در قالب طرحهای رسمی برندسازی کمتر مورد ...
بیشتر
برندسازی شهری به عنوان روشی جهت افزایش جاذبه شهر مطرح است که با شکلدهی یا تغییر تصاویر ذهنی مخاطبان، موجب تمایز شهرها میشود. این مهم، علیرغم پیامدهای مثبت فراوان- که در مدل پژوهش حاضر ذکر شده- و پتانسیل بالای شهرهای ایران جهت برندسازی شهری، طبق مطالعات کتابخانهای و میدانی در کشورمان و در قالب طرحهای رسمی برندسازی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین هدف مقاله حاضر این است که با ارائه مدلی برندسازی شهری در راستای توسعه گردشگری را تسهیل کند. به سبب پتانسیل بالای شهر یزد جهت برندسازی شهری – از جمله اینکه براساس مطالعات کتابخانهای و میدانی مطالعه حاضر، دارای 17 برند متنوع است و تاکنون طرح رسمی برندسازی شهری نداشته است- این شهر به عنوان نمونه مورد مطالعه برگزیده شده است. روش پژوهش حاضر، کیفی بوده و تلاش دارد تا با استفاده از استراتژی دادهبنیاد مدل مذکور را از مصاحبههای نیمهساختاریافته با حرفهمندان، دانشگاهیان و نخبگان استخراج کند. مصاحبهشوندگان با تکنیک ارجاعی زنجیرهای (گلوله برفی) انتخاب شدند و در نمونه دوازدهم، اشباع نظری تا حدودی شکل گرفت، اما روند پژوهش تا مصاحبه چهاردهم ادامه یافت. نتایج پژوهش بیان میکند که «لزوم رقابت شهرها در عرصه جهانی»، «مشکلات اقتصادی و لزوم توجه به گردشگری و برندسازی شهری» و «پتانسیل بالای شهر یزد جهت توسعه گردشگری و برندسازی شهری» از شرایط علی تحقیق بوده و لزوم بررسی موضوع را آشکار میسازد. همچنین این پژوهش نشان میدهد با مجموعه راهکارهایی از جمله: «تشکیل کارگروه ویژه برندسازی در شهر یزد»، « جلب مشارکت نهادهای مردمی در تدوین و اجرای طرحهای برندسازی»، «آموزش به مدیران و کارمندان جهت اجرای هرچه بهتر طرحهای برندسازی شهری» و «برگزاری جشنها و رویدادهای ملی و بینالمللی جهت توسعه برند» در توسعه گردشگری از طریق برندسازی در شهر یزد میتواند موثر واقع شود و پیامدهای حاصل از آنها نیز در پایان آورده شده است.
پدافند غیرعامل
حسین مهدیزاده؛ قادر احمدی؛ محمدرضا پاکدل فرد؛ مهسا فرامرزی
چکیده
هر ساله بلایای طبیعی و غیر طبیعی در سراسر جهان مرگ و میر، آسیب های جسمی و بیماری های زیادی را به بار می آورند به طوری که از 70 نوع بلایای طبیعی ثبت شده در جهان، 13 نوع آن در کشور ما به ثبت رسیده است. لذا این تحقیق با هدف سنجش و مدل سازی آسیب پذیری در بافت شطرنجی و نیمه شطرنجی شهر سلماس بر اساس شاخص های پدافند غیر عامل انجام گرفته است. نوع تحقیق ...
بیشتر
هر ساله بلایای طبیعی و غیر طبیعی در سراسر جهان مرگ و میر، آسیب های جسمی و بیماری های زیادی را به بار می آورند به طوری که از 70 نوع بلایای طبیعی ثبت شده در جهان، 13 نوع آن در کشور ما به ثبت رسیده است. لذا این تحقیق با هدف سنجش و مدل سازی آسیب پذیری در بافت شطرنجی و نیمه شطرنجی شهر سلماس بر اساس شاخص های پدافند غیر عامل انجام گرفته است. نوع تحقیق حاضر کاربردی بوده و روش انجام کار توصیفی- تحلیلی می باشد و گردآوری اطلاعات نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی و صورت گرفته است. برای نیل به هدف تحقیق، تعداد 14 شاخص بر اساس نظرات نخبگان انتخاب شده و در نرم افزار GIS لایه های اطلاعاتی برای آن ها تشکیل شده است. برای محاسبه وزن شاخص ها از روش تصمیم گیری چند معیاره BWM استفاده شده و نتایج آن در نرم افزار GAMS مورد تحلیل قرار گرفته است. سرانجام، وزن بدست آمده از روش BWM در شاخص های 14 گانه استاندارد شده با توابع فازی و منطق بولین ضرب شده و با هم ترکیب شده است. نتایج بیانگر آن است در بافت شطرنجی 4866 قطعه در پهنه آسیب پذیری خیلی کم، 2719 قطعه آسیب پذیری کم، 2862 قطعه آسیب پذیری متوسط، 3435 قطعه آسیب پذیری زیاد و 430 قطعه در پهنه آسیب پذیری خیلی زیاد واقع شده است. در بافت نیمه شطرنجی 611 قطعه در پهنه آسیب پذیری خیلی کم، 2598 قطعه آسیب پذیری کم، 3669 قطعه آسیب پذیری متوسط، 5350 قطعه آسیب پذیری زیاد و 3057 قطعه در پهنه آسیب پذیری خیلی زیاد قرار دارد. به طور کلی می توان گفت میزان آسیب پذیری در بافت شطرنجی نسبت به بافت نیمه شطرنجی کمتر می باشد.
منظر شهری
نازیلا رشیدپور؛ محسن حبیبی؛ منوچهر طبیبیان
چکیده
کلانشهر به مثابه فضای اجتماعی و تولید فرهنگی مدرنیته و اقتصاد سرمایهداری برای انتقال معانی مرجح فضایی آکنده از محتوا و معنای رمزگذاری شده است که برای رمزگشایی فارغ از روشهای متداول پوزیتویستی نیازمند تجربه پدیدارشناسانه و خوانش نشانهشناسانه مناظر ذهنی آگاهانه و ناآگاهانهای است که توسط قدرت، گفتمان حاکم و ایدئولوژی مسلط ...
بیشتر
کلانشهر به مثابه فضای اجتماعی و تولید فرهنگی مدرنیته و اقتصاد سرمایهداری برای انتقال معانی مرجح فضایی آکنده از محتوا و معنای رمزگذاری شده است که برای رمزگشایی فارغ از روشهای متداول پوزیتویستی نیازمند تجربه پدیدارشناسانه و خوانش نشانهشناسانه مناظر ذهنی آگاهانه و ناآگاهانهای است که توسط قدرت، گفتمان حاکم و ایدئولوژی مسلط شکل گرفته است. فهم تصویر ذهنی عموم از شهری که درآن ساکن هستند میتواند در نمایش واقعیات مغفول ماندهی اجتماعی موثر افتد. پوششهای رسانهای، تولیدات فرهنگی، تصورات کلیشهای و قالبی و ... به عنوان مهمترین مولفههای برسازنده منظر ذهنی عموم از شهری که در آن زندگی میکنند و در مقام بستری بدیع برای بازخوانی رابطه کالبد و روح و روان شهر مدرن میتواند در تشخیص ابعاد غیرمادی، نمادین و روانشناختی شکلگیری شهرها نقش مهمی ایفا کند. خوانش شهر از خلال مناظر ذهنی دستیابی به تصویر بازنمایی شده از شهر است که چون عینکی بر چشم شناسنده شهر میتواند در نحوه تجربه شهر حتی قبل از تجربه بصری نیز اثرگذار باشد. در این پژوهش با فرض شهر به مثابه متن با هدف تبیین زبان پنهان کلانشهر مدرن تهران بر اساس امر بازنمایی شده، از روش تحلیل محتوای کیفی و کمی استفاده شد و برای مطالعه انضمامی شهر از طریق روایتهای رسمی، نحوه بازنمایی شهر در آثار سینمایی منتخب سال 1395 مورد مطالعه قرار گرفت. با توجه به یافتهها میتوان ادعا نمود امکان تجربه کلانشهر تهران از طریق فیلمهای سینمایی مقدور نبوده و فیلمهای ساخته شده در تهران در شناساندن فضای کالبدی شهر در معنای بالزاکی و حتی زولایی نیز موفق عمل نکردهاند و تهران مدرن فارغ از نگاهی تمامیتنگر که جنبههای سلبی و ایجابی مدرنیته را همزمان دربرگیرد، به عنوان مکان روابط رو به اضمحلال و آکنده از دوگانههای کلیشهای ضمن نمایش جنبههای اغواگر مدرنیته به محملی برای بروز تیرهوتارترین سویههای مدرنیته و حیات ذهنی گونه کلانشهری چون بیهویتی، فقدان عاطفی، خیانت، ازخودبیگانگی و دروغ تبدیل شده است.
اسکان غیر رسمی
کیومرث ایراندوست؛ میلاد دوستوندی؛ کسری آشوری؛ سید محمد قانع زاده
چکیده
زیست غیررسمی شهری یکی از گزینههای بقای گروههای کم درآمد شهری است که سازوکارهای ناکارآمد بخش رسمی و دولتی و نظام برنامهریزی توان تأمین مسکن آنها را ندارد؛ ازاینرو زیست و مسکن غیررسمی برآمده از گفتمان رسمی و همزمان با برنامهریزی رسمی شکلگرفته است. همواره از نگاه نظامهای برنامهریزی و گفتمان مسلط، این پدیده چالشی بزرگ ...
بیشتر
زیست غیررسمی شهری یکی از گزینههای بقای گروههای کم درآمد شهری است که سازوکارهای ناکارآمد بخش رسمی و دولتی و نظام برنامهریزی توان تأمین مسکن آنها را ندارد؛ ازاینرو زیست و مسکن غیررسمی برآمده از گفتمان رسمی و همزمان با برنامهریزی رسمی شکلگرفته است. همواره از نگاه نظامهای برنامهریزی و گفتمان مسلط، این پدیده چالشی بزرگ پنداشته شده و در برابر آن رویکردهای مختلفی از نادیده گرفتن، حذف و تخلیه اجباری، مکان و خدمات و مسکن عمومی تا رویکردهای جدید مشارکتی بهسازی، توانمندسازی و بازآفرینی شهری آزموده شده است؛ بیشتر رویکردهای بهسازی معاصر به دلایل گوناگونی در ساماندهی این پدیده ناکارآمد بودهاند و همزمان گسترش شتابان سکونتگاههای تهیدست نشین جدید، ناکارآمدی مدیریت شهری را نشان داده است. در این میان برخی برنامه-ریزان به دنبال رهیافتهایی واقعبینانه برای ساماندهی از راه پیشنگری و پیوستگی با شهر هستند و از آن جمله دیوید گاورنر رویکردی را با نام اینفرمال آرمچر (IA) مطرح کرده است. این روش مبتنی بر طراحی و مدیریت با دیدگاهی آیندهنگرانه است که واقعیت رشد سکونتگاههای غیررسمی را پذیرفته است. هدف آن یافتن گزینهی میانه در توسعه غیررسمی کنونی است که با مداخله از بالا به پایین همگام با پذیرش دیدگاههای مردم در این سکونتگاهها همراه است. پذیرش سیاسی غیررسمی بودن، ارائه زمین عمومی مناسب با مشارکت دولتی و بخش خصوصی، آموزش کارکنان برای اجرای IA و توجه به اجزای طراحی (کریدورها، اراضی ذخیره و متولیان یا ناظران و مباشران) از شرایط اجرا و موفقیت این رویکرد هستند. در این پژوهش پس از معرفی رویکرد اینفرمال آرمچر (IA)، کاربست آن در شرایط ایران و شهر سنندج بررسی شده است. برای این پژوهش دادههای مورد نیاز از سرشماریهای نفوس و مسکن سالهای 1355 تا 1395 استخراج شده و از تصاویر هوایی و نرمافزار GIS استفاده شده و از برخی پژوهشهای پیشین بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که به دلیل پویایی زیست غیررسمی شهری در شهر سنندج در قالب سه لایه فضایی و زمینههای بازتولید آن، توجه به دیدگاهی آیندهنگرانه در زمینه توسعه غیررسمی در چارچوب رویکرد IA بسیار مفید است. این رویکرد در پی آن است تا از راه مشارکت دولتی - مردمی و ابزارهای طراحی همچون اتصال کریدورهای اطراف شهر به یکدیگر و پیوند سکونتگاههای خودانگیخته با شهر، تأمین زمینهای ذخیره برای مسکن در توان تهیدستان و نگاهداشت زمینهای ارزشمند برای زیرساختهای پایه در سکونتگاههای خودانگیخته شهری آینده، از بسیاری از چالشهای کنونی پیشگیری کند.
معماری شهری
معصومه میرصفا؛ زینب طالبی؛ منصوره کیان ارثی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 05 اسفند 1400
چکیده
استقلال حرکتی کودکان به عنوان یک کیفیت کلیدی محیطهای دوستدار کودک، نمایهای از میزان پذیرش کودکان در جامعه، اهمیت و تعریف نقش برای آنها در فرایند برنامهریزی و طراحی است. این کیفیت امکان بازیهای آزادانه و متنوع را برای کودکان فراهم میکند و در شکلگیری شخصیت اجتماعی و حس استقلال آنها نقش بهسزایی دارد. عوامل فردی، اجتماعی ...
بیشتر
استقلال حرکتی کودکان به عنوان یک کیفیت کلیدی محیطهای دوستدار کودک، نمایهای از میزان پذیرش کودکان در جامعه، اهمیت و تعریف نقش برای آنها در فرایند برنامهریزی و طراحی است. این کیفیت امکان بازیهای آزادانه و متنوع را برای کودکان فراهم میکند و در شکلگیری شخصیت اجتماعی و حس استقلال آنها نقش بهسزایی دارد. عوامل فردی، اجتماعی و محیطی موثرترین عوامل در شکلگیری و ارتقاء استقلال کودکان در تحرک و بازی در محیطهای خارج از خانه هستند. طی سالهای اخیر با افزایش مسائل اجتماعی محدودکننده حضور کودکان در محیطهای عمومی و تبدیل آنها به تلههای اجتماعی والدین، مفهوم استقلال حرکتی کودکان گستردهتر شده و علاوه بر حرکت کودکان بین خانه و مدرسه، حرکت آزادانه کودک بین خانه و محیط-های پیرامون آن نیز به این مفهوم افزوده شد. استقلال حرکتی کودکان در عرصههای میانی مجتمعهای مسکونی به عنوان فضای واسط بین خانه با محله و شهر زمینهساز و تقویتکننده استقلال حرکتی کودکان در محیطهای عمومی و شهری خواهدبود. هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین مهمترین عوامل و شرایط اثرگذار بر موضوع استقلال حرکتی خانه محور کودکان است. باتوجهبه ماهیت موضوع و ضرورت نگاه به آن از دید کودکان، والدین، متخصصین و مدیران شهری روش نظریه زمینهای مورداستفاده قرار گرفت. با 107 نفر از مشارکتکنندگان مذکور تا حد اشباع نظری مصاحبه شد. به دلیل اهمیت کیفیات کالبدی محیط، مشاهده میدانی مستقیم در عرصههای میانی 15 مجتمع مسکونی منتخب در شهر تهران نیز انجام شد و یادداشتهای کیفی از آن به دست آمد. دادههای به دست آمده در نرمافزار Maxqda بصورت کیفی تحلیل شده و تعداد 74 مفهوم، 25 کد محوری و 9 مقوله اصلی استخراج شد. یکپارچه و بهینهسازی کدها و مقولهها انجام شده و سپس ارتباط آنها با مقوله هستهای پژوهش تعیین گردید. مدل مفهومی حاصل نشان میدهد عوامل زمینهای و مداخلهگر شامل چارچوبهای قانونی، ضوابط و مقررات، شیوه اجرا و نظارت، پذیرش جامعه نسبت به موضوع و فرهنگسازی پیرامون حضور مستقل کودکان در عرصههای میانی مجتمعهای مسکونی دارای اهمیت قابلتوجه هستند. کیفیتهای کالبدی محیط نظیر ایمنی و امنیت کودکان، دسترسی به بازی، طبیعت در دسترس آنها، بهداشت و فضای سبز میتوانند موجب تعدیل و بهبود اتمسفر اجتماعی مجتمع و انسجام بیشتر آن به نفع حضور مستقل و آزادانه کودکان و دستیابی به سلامت روانی و جسمانی آنها گردند.
مدیریت شهری
غلامرضا کاظمیان.؛ حسین اصلی پور؛ آرش تقی پوراختری
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 15 اسفند 1400
چکیده
«ساختوساز شهری»، عمل ایجاد فضای کالبدی برای پیشبرد عملکردهای شهری است؛ و سازمان فضایی شهر در همبستگی با استمرار آن شکل میگیرد. در اینراستا مدیریت توسعه فضایی-کالبدی شهر، یکی از ماموریتهای مدیریت شهری است؛ که با رد گسست میان محتوا و فرم، می توان تجربهزیسته افراد از مواجهه با این سازمان عمومی را به عنوان یکی از ابعاد ...
بیشتر
«ساختوساز شهری»، عمل ایجاد فضای کالبدی برای پیشبرد عملکردهای شهری است؛ و سازمان فضایی شهر در همبستگی با استمرار آن شکل میگیرد. در اینراستا مدیریت توسعه فضایی-کالبدی شهر، یکی از ماموریتهای مدیریت شهری است؛ که با رد گسست میان محتوا و فرم، می توان تجربهزیسته افراد از مواجهه با این سازمان عمومی را به عنوان یکی از ابعاد واقعیت برای «توضیح و تاویل پیرامون چگونگی نظام مدیریت ساختوساز شهری تهران» تلقی کرد. از اینرو هدف این پژوهش ارائه «تبیینی تفسیری از وضع موجود نظام مدیریت ساختوساز شهری تهران در تجربه زیسته سازندگان شهر تهران» معرفی میشود. جامعه مورد مطالعه این پژوهش متشکل از سازندگان شهر تهران است که بصورت هدفمند نمونهگیری شدند. و در نهایت با استفاده از راهبرد پدیدارشناسی ذیل روش کیفی و پارادایم تفسیری، هشت مصاحبه عمیق با ایشان ترتیب دادهشد. در اینراستا پژوهشگر ضمن رعایت اصول اپوخه در تمام مراحل پژوهش، به خوشهبندی و در نهایت ترکیب تجربیاتزیسته، برای رسیدن به توصیفیغنی اقدام کرد. یافتههای این پژوهش نشان داد، در تجربهزیسته سازندگان، چهار دسته مضمون فراگیر، شامل «مفروضات اساسی ساختوساز شهری تهران»؛ «عوامل توانمندساز سازندگان»؛ «ناکارآمدیهای تحمیلی از سوی نظام مدیریت ساختوساز»؛ و در نهایت «نقش ذینفعان مختلف در ساختوساز شهری تهران و پیامد آن» قابل شناسایی است. نتیجه این پژوهش را میتوان بصورت خلاصه چنین بیان کرد که نظام مدیریت ساختوساز شهری تهران، در پی «تثبیت جایگاه و اعمال قدرت» و برای «انجام آن دسته از ماموریتهایی است که تبعات تخطی از آنها، هزینه و پیگرد قانونی دارد» به پیگیری «تحقق درآمدهای مورد نیاز خود» از ساختوساز مشغول بوده؛ و این مسیر را با اتکا به «عوامل توانمندساز سازندگان(مهارتها، امکانات، انگیزهها و نوآوریها)»، بوسیله «فرآیندها و محتواهای ناکارآمد خود» و به قیمت «کالایی شدن فضای شهری» طی میکند.
طراحی شهری
عصمت پای کن؛ محمدرضا پورجعفر؛ احسان رنجبر
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 18 اسفند 1400
چکیده
محیط میتواند سبب ایجاد هیجانهای مثبت و منفی درشهروندان گردد. بخش مهمی از اهمیت هیجان بهدلیل تاثیری است که بر رفتار افراد دارد. زیرا استخراج پاسخهای هیجانی یکی از بهترین راههای فهم حوزههای مختلف تجربه و ادراک، از تصمیمگیری تا تعاملات اجتماعی است. امروزه مشکلات سلامت روان و تاکید بر افزایش تعاملات اجتماعی موجب ...
بیشتر
محیط میتواند سبب ایجاد هیجانهای مثبت و منفی درشهروندان گردد. بخش مهمی از اهمیت هیجان بهدلیل تاثیری است که بر رفتار افراد دارد. زیرا استخراج پاسخهای هیجانی یکی از بهترین راههای فهم حوزههای مختلف تجربه و ادراک، از تصمیمگیری تا تعاملات اجتماعی است. امروزه مشکلات سلامت روان و تاکید بر افزایش تعاملات اجتماعی موجب توجه هرچه بیشتر به موضوع هیجان شدهاست اما در بین مطالعات انجامشده تاثیر عوامل کالبدی-فضایی کمتر موردتوجه قرارگرفتهاست. از این روی، هدف پژوهش حاضر از یکسو بررسی تاثیر سنجههای کالبدی-فضایی خیابان شهری بر تحریک هیجانی عابرین پیاده، با قراردادن فرد در محیطی شبهحقیقی و ازسویدیگر، ارزیابی دقت و امکانسنجی بهرهگیری از یک ابزار جدید سنجش عصبی در مطالعات حوزه شهرسازی میباشد. مقاله حاضر بهروش تجربی-آزمایشی و با شبیهسازی ۱۸ آزمون از تیپهای مختلف خیابان شهری انجامشدهاست. دو روش گزارشهای شخصی(SAM) و الکتروانسفالوگرافی(EEG) برای سنجش هیجان انتخابگردید. پس از تایید دادههای مستخرج از ۵۰ آزمونشونده توسط آزمون سلامت و استروپ، تحلیل دادهها بهروش کمی- آماری انجامشد.
نتایج نشان میدهد شکلو فرم، اندازه و محصوریت، وجود عنصرفضایی وکالبدی کانون توجه و تاکید، نفوذپذیری در ساختار فضایی، شکستگی در مسیرو تغییر چشمانداز، ریتمهای دوبعدیو سهبعدی جداره و شکل و فرم کنج تقاطع، بر سطح خوشایندی، برانگیختگی و کنترل هیجانی اثرگذار است. اما عقبرفتگی و پیشآمدگی کالبدی تاثیری در برانگیختگی و نفوذپذیری بصری تاثیری در خوشایندی ندارد. همچنین دادههای (EEG) مستخرج از دستگاه هدست (MindWave MW001) مورداستفاده بهخوبی میتواند هیجانات افراد را استخراج نموده، درنتیجه بهعنوان یک ابزار بالقوه برای ارزیابی مداخلات طراحی محیطی در حوزه معماری و شهرسازی مناسب میباشد. همچنین نتایج پژوهش حاضر با ارایه تاثیرات روانشناسانه طراحیشهری یک خیابان کمک مینماید که قبل از هرگونه اقدام در طراحی خیابان شهری، با علم برنحوه تاثیرگذاری آن اقدامات برهیجان عابرین پیاده، بتوان با گزینش و طراحی مناسب عناصر و ویژگیهای کالبدی فضا، سبب تحریک هیجانهای مثبت و کاهش سطح هیجانهای منفی و درنهایت ارتقای سلامت روان شهروندان گردید.
برنامه ریزی شهری
زهرا تمجیدی؛ زهرا سادات سعیده زرآبادی؛ فرح حبیب
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 28 فروردین 1401
چکیده
حق به شهر،مساله ای با ماهیت اجتماعی،سیاسی و حقوقی است که با تکیه بر مفهوم حق شهروندی، مجموعه حقوقی را برای استفاده همه ساکنین شهر از بستر زندگی شهری، به صورت شفاف و عادلانه مطالبه میکند. در شهرها، کودکان به لحاظ شرایط سنی، جسمی و روانی ویژه با مشکلات بسیار زیادی از قبیل رعایت نشدن حقوق اولیه، نبود امنیت و ایمنی، نبود امکانات و فضای ...
بیشتر
حق به شهر،مساله ای با ماهیت اجتماعی،سیاسی و حقوقی است که با تکیه بر مفهوم حق شهروندی، مجموعه حقوقی را برای استفاده همه ساکنین شهر از بستر زندگی شهری، به صورت شفاف و عادلانه مطالبه میکند. در شهرها، کودکان به لحاظ شرایط سنی، جسمی و روانی ویژه با مشکلات بسیار زیادی از قبیل رعایت نشدن حقوق اولیه، نبود امنیت و ایمنی، نبود امکانات و فضای کافی برای فعالیت و بازی و ... و در نتیجه عدم احساس تعلق به فضا رو به رو هستند.هدف این مقاله، بررسی مفهوم حق به شهر و شناسایی مولفه های موثر بر ارتقاء کیفیت فضای عمومی شهر برای حضور پذیری کودکان است. بدین منظور، به صورت توام از روش تحقیق کیفی و کمی استفاده شده است. با توجه به این که هر دو تحلیل کیفی و کمی به صورت متوالی مورد تفسیر قرار می گیرند، مقاله حاضر در زمره تحقیقات متوالی-اکتشافی قرار دارد. جهت تحلیل داده های کیفی از روش فراترکیب و دادهبنیاد و برای کدگذاری داده ها از نرم افزار Nvivo استفاده شده است. روش جمع آوری اطلاعات، مطالعه اسنادی و مصاحبه نیمه ساختارمند می باشد. جهت بررسی چگونگی روابط و میزان پشتیبانی مولفه های حق کودک به شهر از کیفیت فضای شهری از آزمون رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. شاخص کیفیت فضای شهری به عنوان متغیر وابسته و مولفه های حق کودک به شهر (حاکمیت، شمولیت اجتماعی، دسترسی فضا و تنوع و سرزندگی) به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شدند. بر این اساس، مولفه حاکمیت شهری 35.5 % و سایر مولفه ها شامل؛ شمولیت اجتماعی، دسترسی فضایی و تنوع و سرزندگی به ترتیب 31.2%، 28.9% و 14.6% در میزان ارتقاء کیفیت فضای شهری برای حصول مفهوم حق کودک به شهر موثر هستند. همچنین همبستگی و میزان تاثیرگذاری هر یک از زیرمولفه های حق کودک به شهر بر کیفیت فضاهای شهری نیز به تفکیک بررسی شد.
مریم شعبانی؛ محمود شارع پور
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 28 فروردین 1401
چکیده
خیابانها محل اتصال و ارتباط فضاها و فعالیتهای شهری به یکدیگرند. یان گِل این بحث را مطرح میکند که فعالیتهای موجود در فضای عمومی بهطور خاص در درک این فضا مهم هستند. مطابق با نظر گِل، فعالیت مردم در فضاهای عمومی را میتوان در سه گروه طبقهبندی کرد: نخست، فعالیتهای ضروری: صرفاً تا حدودی تحت تأثیر کیفیت کالبدی محیط قرار میگیرند، ...
بیشتر
خیابانها محل اتصال و ارتباط فضاها و فعالیتهای شهری به یکدیگرند. یان گِل این بحث را مطرح میکند که فعالیتهای موجود در فضای عمومی بهطور خاص در درک این فضا مهم هستند. مطابق با نظر گِل، فعالیت مردم در فضاهای عمومی را میتوان در سه گروه طبقهبندی کرد: نخست، فعالیتهای ضروری: صرفاً تا حدودی تحت تأثیر کیفیت کالبدی محیط قرار میگیرند، زیرا انجام دادن آنها برای ادامه زندگی ضروری است. دوم، فعالیتهای اختیاری: تنها در شرایط بهینه روی میدهند، ازاینرو ابزار سنجش مستقیم کیفیت فضای عمومی بهحساب میآیند. این فعالیتها ضمناً درک کاربران از فضا را تحت تأثیر قرار میدهند. سوم،فعالیتهای اجتماعی: تقریباً در تمام موارد از فعالیتهای پیوندیافته با دودسته دیگر ناشی میشوند. پژوهش حاضر سعی دارد به بسط نظری مفاهیم کلیدی یان گل در بستر مطالعات شهر ایرانی کمک نماید. روش پژوهش، ترکیبی- اکتشافی متوالی است. در مرحله اول (بخش کیفی) از تحلیل مشاهدهای و برای تحلیل دادههای آن از تحلیل تماتیک استفادهشده و مرحله دوم (بخش کمی) به روش پیمایشی انجامگرفته است. در بخش کیفی 5 خیابان شهر تهران با استفاده از نمونهگیری هدفمند و با حداکثر تنوع انتخاب شدند و در بخش کمی با استفاده از نمونهگیری طبقهای متناسب با حجم و تصادفی ساده تعداد (302 نفر) بهعنوان جمعیت نمونه انتخاب شدند. جمعیت تحقیق کلیه شهروندان شهر تهران با ضابطه سنی 15 سال و بالاتر میباشند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار SPSS23 و PLS3 استفادهشده است. یافتهها بیانگر وقوع بیشتر فعالیتهای ضروری نسبت به فعالیتهای انتخابی است که کیفیت منظر خیابانهای شهر تهران را در هالهای از ابهام قرا میدهد و بهنوعی دلالت بر این مسئله دارد که خیابانهای شهر تهران شرایط مساعد برای وقوع فعالیتهای اجتماعی را ندارند؛ این مهم همان شرایط نامساعدی است که یان گل بدان اشاره نموده است. همچنین از نتایج قابلتوجه دیگر در این زمینه، بحث وقوع فعالیتهای انتخابی در میان ساکنین شمال تهران و وقوع فعالیتهای ضروری در میان ساکنین جنوب تهران است که دلالت مبرهن بر نوعی تمرکزگرایی در کیفیت منظر خیابانهای مناطق شمالی کلانشهر تهران دارد.
اسکان غیر رسمی
زهرا اسکندری دورباطی؛ مهرداد جواهری پور؛ فرح ترکمان
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 11 اردیبهشت 1401
چکیده
هدف این مقاله ادراک پویایی گروه های اجتماعی- معیشتی در سکونتگاههای غیررسمی در پیوند متقابل با فضای اجتماعی- کالبدی آنها است. در پژوهشهای انجام شده در باره این محدودهها رویکرد آسیبشناسی اجتماعی و روشهای پیمایشی- کمی غلبه دارد، از این رو آگاهی از توانها و چگونگی عاملیت ساکنان در مواجهه با موانع ساختاری اندک است. در ...
بیشتر
هدف این مقاله ادراک پویایی گروه های اجتماعی- معیشتی در سکونتگاههای غیررسمی در پیوند متقابل با فضای اجتماعی- کالبدی آنها است. در پژوهشهای انجام شده در باره این محدودهها رویکرد آسیبشناسی اجتماعی و روشهای پیمایشی- کمی غلبه دارد، از این رو آگاهی از توانها و چگونگی عاملیت ساکنان در مواجهه با موانع ساختاری اندک است. در طی چهار دهه گذشته، این گروههای اجتماعی پس از مهاجرت به این سکونتگاهها، به سامان دادن زندگی روزمره خود پرداخته و فضای محروم از امکانات اولیه را به فرصتی برای ارتباط با بازار و ارتقای معیشت خود تبدیل کردهاند.
محدوده مکانی این پژوهش هسته مرکزی نسیمشهر است که در سال 1375 با نام شهر اکبرآباد در سرشماری ثبت شده است. این شهر که با دسترسی مناسب در 15 کیلومتری غرب کلانشهر تهران قرار دارد، به دلیل متوسط نرخ رشد جمعیت بیش از41 درصد در 1375-1355 و داشتن پیشینه مطالعاتی در مقایسه با 11 سکونتگاه غیررسمی در منطقه شهری تهران برای مورد پژوهی انتخاب شد.
این بررسی با رویکرد نظری پدیدارشناسی و طرحریزی تجربی مبتنی بر تلفیقی از روشهای کیفی شامل مشاهده، مصاحبههای عمیق و بررسیهای اسنادی، انجام شده است. دادههای ثانویه برای تدقیق بررسیهای انجام شده، شامل عکسهای هوایی از مراحل گسترش اکبرآباد و فضاهای شهری مردم ساخت طی سالهای 1356 تا 1381، مصاحبه با مطلعین کلیدی در باره تاریخ مالکیت و آمار سرشماری کارگاههای سال 1381 مرکز آمار ایران و 1400 اتاق اصناف شهرستان بهارستان است.
یافتهها نشان میدهد که گروههای معیشتی بازارهای متمایز و مستقلی را در ارتباط با فضای اجتماعی- کالبدی اکبرآباد شکل دادهاند. از جمله این بازارها تولید و دوزندگی لباس مرتبط با صنعت پوشاک است که از ابتدای دهه 1370 از تفکیک واحدهای مسکونی در اطراف معابر و استفاده از فضای سرپناه شکل گرفت. در سال 1400 حدود 5800 نفر در 800 کارگاه رسمی ثبت شده و در حال ثبت فعالند که با احتساب بخش غیررسمی نزدیک به 15000 تا 18000 نفر را در بر میگیرد. درک پدیده فضا در نسیمشهر(اکبرآباد) بدون شناخت ساز و کار معیشت امکانپذیر نیست. پویاییاجتماعی نسیمشهر(اکبرآباد) حاصل در هم تنیدگی و ارتباط متقابل گروههای اجتماعی-معیشتی ساکن با فضای منعطف غیررسمی در اکبرآباد است. این ارتباط، و تعامل با بازار تهران امید دستیابی گروه اجتماعی-معیشتی تولید لباس را به پایداری درونگروهی تقویت کرده است.
واژگان کلیدی: اسکان غیررسمی، گروههای اجتماعی- معیشتی، پویایی اجتماعی، روستای اکبرآباد، نسیمشهر، تجربه زیسته، فضای اجتماعی – کالبدی
مدیریت شهری
داود جمینی؛ علی شمس الدینی؛ علیرضا جمشیدی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 18 اردیبهشت 1401
چکیده
مشارکت شهروندان در امور مختلف فضاهای شهری یکی از مهمترین ارکان دستیابی به توسعه پایدار شهری بوده و رسیدن به سطح قابل قبولی از آن، از مهمترین دغدغههای سیاستگذاران و برنامهریزان شهری است. در راستای نیل به توسعه پایدار شهر ایلام، به-عنوان یکی از شهرهای مرزی ایران، بررسی وضعیت مشارکت شهروندان در مدیریت شهری از اهمیت و جایگاه ...
بیشتر
مشارکت شهروندان در امور مختلف فضاهای شهری یکی از مهمترین ارکان دستیابی به توسعه پایدار شهری بوده و رسیدن به سطح قابل قبولی از آن، از مهمترین دغدغههای سیاستگذاران و برنامهریزان شهری است. در راستای نیل به توسعه پایدار شهر ایلام، به-عنوان یکی از شهرهای مرزی ایران، بررسی وضعیت مشارکت شهروندان در مدیریت شهری از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار است. لذا، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی وضعیت مشارکت شهروندان در مدیریت شهری و شناسایی تعیینکنندههای آن در شهر ایلام است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 194030 نفر از شهروندان ایلامی بوده که از میان آنها، با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتهاند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامهی محقق ساختهای است که روایی آن به صورت محتوایی (صوری) و سازهای و پایایی آن با استفاده از پایایی ترکیبی مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل دادهها از طریق تحلیل همبستگی و الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرمافزارهای SPSS و Smart PLS انجام شده است. نتایج اولیه ارزیابی مدل مورد مطالعه در این پژوهش نشان داد، مدل از شاخصهای برازندگی قابل قبولی برخوردار میباشد. نتایج آزمون بررسی میانگین نشان داد، سطح مشارکت شهروندان در محدوده مورد مطالعه با میانگین 62/2، پایینتر از حد متوسط قرار دارد. همچنین، مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد، متغیرهای کیفیت زندگی (35/0= γ، 22/9 = t)، رضایت از عملکرد مدیران شهری (05/0= γ، 62/2 = t)، سرمایه اجتماعی (075/0-= γ، 44/2 = t)، رضایت شغلی (131/0= γ، 59/3 = t)، حکمروایی خوب شهری (372/0= γ، 81/11 = t) و تعلق مکانی (163/0= γ، 47/5 = t) تبیین کنندهی 8/75 درصد از تغییرات واریانس مشارکت شهروندان در مدیریت شهری هستند.
پایداری شهری
امیرحسین پورجوهری
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 21 اردیبهشت 1401
چکیده
امروزه موضوع مدیریت تقاضای تخریب و ساخت به عنوان چالشی برای چگونگی حفاظت از ساختمان های بادوامی که همچنان قابل استفاده برای زندگی و فعالیت هستند، تبدیل گردیده است. اهمیت این موضوع از آنجایی است که بر بهره وری شهری موثر است. بهره وری شهری؛ مفهومی کلی است که شهر و تمامی کارکردهایش را در برمی گیرد. ساختمان از جمله عناصر کلیدی در ساختار ...
بیشتر
امروزه موضوع مدیریت تقاضای تخریب و ساخت به عنوان چالشی برای چگونگی حفاظت از ساختمان های بادوامی که همچنان قابل استفاده برای زندگی و فعالیت هستند، تبدیل گردیده است. اهمیت این موضوع از آنجایی است که بر بهره وری شهری موثر است. بهره وری شهری؛ مفهومی کلی است که شهر و تمامی کارکردهایش را در برمی گیرد. ساختمان از جمله عناصر کلیدی در ساختار اقتصادی و هم چنین فضایی شهرها است و نقش تعیین کنندهای در مدیریت و توسعه شهری دارد و بهرهوری آن ها در مفهوم مدیریت تقاضای تخریب و نوسازی به معنای بهره برداری از تمام ظرفیت های سازه ای و کالبدی آن ها تعریف می شود.
ساختمان همواره یکی از اولویت های سرمایه گذاری در شهر تهران بوده است. این در حالی است که الگوهای مدیریتی و نظام حقوقی حاکم، فاقد ضوابطی جهت مدیریت تخریب و ساخت می باشد. این مهم از آنجایی نشات می گیرد که فواید سریع الوصول حاصل از تخریب و نوسازی، هزینه های بلندمدت ناشی از آن را پنهان نموده است. براین اساس، در این پژوهش با اتکا بر چند پیش فرض و بهره گیری از روش نمونه گیری چند مرحله ای، 4526 نمونه در سطح مناطق شهر تهران انتخاب و تحلیل روند تغییرات آن را با توجه به مبانی حقوقی و اقتصادی کلان، مورد بررسی قرار می دهد. نتایج حاصل از این تحلیل نشان می دهد که غلبه ی ارزش زمین بر ساختمان، اصلیترین محرک تخریب و نوسازی ساختمان ها در شهر تهران می باشد. به گونه ای که مناطق برخوردار از بافت فرسوده، لزوماً سهم بیش تری از صدور پروانه تخریب و نوسازی نداشته اند. همچنین دوام و سن ساختمان، مانعی از سوی ضوابط حقوقی مدیریت شهری به منظور جلوگیری از تخریب ایجاد نمی کند. این در حالی است که تخریب ساختمان های واجد ظرفیت نگهداشت الزاما برای مدیریت شهری منفعتی ایجاد نمی کند. لذا؛ ایجاد تغییر در تعاریف و ضوابط در ایجاد ارزش افزوده و افزایش تمایل به نگهداشت ساختمان از سوی مالک ضروری است.
برنامه ریزی منطقه ای
فردیس سالاریان؛ مهین نسترن؛ هاشم داداش پور
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 21 اردیبهشت 1401
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی علل شکلگیری پراکندهرویی به تفکیک زیرسیستمهای برنامهریزی و تحلیل پیامدهای برآمده از شکلگیری پراکندهرویی و دستیابی به شرایط زمینهای، علّی و تداوم آن در شهر- منطقه مورد مطالعه است. پژوهش ماهیت توصیفی- تحلیلی داشته و هدف آن کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای- اسنادی و پیمایشی است. ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی علل شکلگیری پراکندهرویی به تفکیک زیرسیستمهای برنامهریزی و تحلیل پیامدهای برآمده از شکلگیری پراکندهرویی و دستیابی به شرایط زمینهای، علّی و تداوم آن در شهر- منطقه مورد مطالعه است. پژوهش ماهیت توصیفی- تحلیلی داشته و هدف آن کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای- اسنادی و پیمایشی است. در بخش اول پرسشنامهای از متغیرهای موثر بر شکلگیری پراکندهرویی که مستخرج از مطالعات داخلی و خارجی هستند با نمونهگیری هدفمنددر اختیار کارشناسان قرار گرفته و سپس با استفاده از روش دلفی فازی به تحلیل نتایج پرداخته شده است. در بخش دوم با استفاده از مصاحبه ساختارمند از متخصصین در دستگاه نظریه زمینهای و با استفاده از نرم افزار Max qda به بررسی، تحلیل و کدگذاری مصاحبهها پرداخته شده است. برای بررسی علل شکلگیری پراکندهرویی 38 متغیر در 6 عامل به صورت پرسشنامه در اختیار 25 نفر از متخصصین که براساس نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند، قرار داده شد. در راستای تحلیل پیامدهای پراکندهرویی؛ با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند با تعداد 34 نفر از مشارکت کنندگان در محدوده مطالعاتی به بررسی پیامدهای فضایی پراکندهرویی در شهر- منطقه مورد مطالعه پرداخته شده و 249 کد اولیه و 28 کد کانونی تعیین گردید. بیشترین علل شکلگیری پراکندهرویی در محدوده مطالعاتی شامل سرانه درآمد خانوار، سوداگری زمین و مسکن، قیمت زمین است. در تحلیل پیامدهای پراکندهرویی؛ شرایط زمینهای توسعه و تغییر ساختار اقتصادی، شرایط علی ناکارآمدی سیستم مدیریت و نظارت، شرایط تداوم شامل تحول اجتماع بومی و تخریب ساختار طبیعی و پیامد تغییر ساختار کالبدی و فضایی منطقه تبیین شد.
منظر شهری
محمود قلعه نویی؛ هاجر اسدپور؛ آرمین بهرامیان
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 21 اردیبهشت 1401
چکیده
باوجود گذشت سالیان طولانی از ورود مفهوم منظر به ادبیات معماری و شهرسازی ایران، هنوز از جانب نظریهپردازان و پژوهشگران توافق معنایی بر سر مفهوم آن وجود ندارد. بااینحال میتوان گفت که منظر شهری واجد جنبه عینی شهر است که کاربران شهری با آن مواجه میشوند و آن را تجربه میکنند و بازنماییهای شکلگرفته در ذهن که حاصل تجربه محیط است ...
بیشتر
باوجود گذشت سالیان طولانی از ورود مفهوم منظر به ادبیات معماری و شهرسازی ایران، هنوز از جانب نظریهپردازان و پژوهشگران توافق معنایی بر سر مفهوم آن وجود ندارد. بااینحال میتوان گفت که منظر شهری واجد جنبه عینی شهر است که کاربران شهری با آن مواجه میشوند و آن را تجربه میکنند و بازنماییهای شکلگرفته در ذهن که حاصل تجربه محیط است به جنبه ذهنی منظر اشاره دارد. بطور کلی منظر شهری از تعامل عینیت و ذهنیت شکل میگیرد. برای پژوهش در حوزه منظر شهری مانند هر مفهوم دیگری روشها و فرآیندهایی مطرح است. بااینحال مدلی جامع از روند پژوهش در منظر شهری موضوعی است که کمتر بدان پرداخته شده و ضرورت پژوهش حاضر را مطرح میکند. پیاز پژوهش بهعنوان راهنمای طراحی پژوهش ابزاری است که به سازماندهی تحقیق و توسعه طرح تحقیق به دنبال لایههای خود بهصورت مرحلهبهمرحله کمک میکند. از آنجائیکه پیاز پژوهش ارائهشده توسط ساندِرز و همکارانش همه روشها / رویکردهای تحقیق در منظر شهری را در برنمیگیرد. این مقاله باهدف ایجاد تغییراتی در آن سعی در تدوین مدل پیاز پژوهش منظر شهری دارد. ازاینرو پس از انجام مرور سیستماتیک در مقالات منتشرشده در این حوزه، با بکار گرفتن روش کیفی و تحلیل محتوا فرآیند پژوهش پیش برده شده است و ساختار و محتوای مقالات حوزه منظر شهری مورد بررسی قرار گرفتند. در انتها نتایج نشان داد که مدل پیاز پژوهش منظر شهری دارای هفت لایه به شرح زیر است: فلسفه (دولایه اول)، رویکرد، انتخاب روششناختی و فرآیند انجام، راهبرد، افق زمانی، تکنیکها و رویهها. با بکارگیری این مدل میتوان مسیر پژوهش را متناسب با پرسش مطرحشده و مسأله پژوهش مشخصتر و هدفمندتر پیش برد.