اسکان غیر رسمی
مریم سلیمانی؛ مینو قره بگلو
چکیده
یکی از عوامل تعیینکننده در سکونتگاههای خودانگیخته مناطق حاشیهنشین، الگوهای رفتاری در جریان زندگی ساکنین و فعالیتهای روزمره وابسته به آن است که بر شکل سکونت تاثیرگذار خواهد بود. هدف پژوهش حاضر واکاوی و شناسایی الگوی کالبدی سکونتگاه-های خودانگیخته و راهبردهای برساخت آن در پیوند با شیوه زندگی ساکنین مناطق حاشیهنشین پهنه شمالی ...
بیشتر
یکی از عوامل تعیینکننده در سکونتگاههای خودانگیخته مناطق حاشیهنشین، الگوهای رفتاری در جریان زندگی ساکنین و فعالیتهای روزمره وابسته به آن است که بر شکل سکونت تاثیرگذار خواهد بود. هدف پژوهش حاضر واکاوی و شناسایی الگوی کالبدی سکونتگاه-های خودانگیخته و راهبردهای برساخت آن در پیوند با شیوه زندگی ساکنین مناطق حاشیهنشین پهنه شمالی شهر تبریز است. رویکرد مدنظر این پژوهش کیفی بوده و با روش نظریۀ زمینهای انجام شده است. در این پژوهش برای انتخاب نمونهها از روش نمونهگیری هدفمند با بیشترین تنوع و برای گردآوری دادهها از مصاحبۀ نیمهساختیافته، مشاهده و برداشتهای پلانی استفاده شده است. در نمونۀ پژوهش، 40 نفر از ساکنین این مناطق مشارکت داشتهاند و تعداد 30 نمونه از خانهها مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان میدهد که ساماندهی فضاها و الگوی کالبدی سکونتگاههای خودانگیخته در رابطه با سه ساختار مشروع، معنا و سلطه بیشتر تابع ساختارهای مشروع و معنایی بوده است. در این روند ویژگیهای زندگی ساکنین و سیستم شکلگیری کالبدی محیط در رابطه با این ساختارها بر مولفههای محیطی چون حضورپذیری کودکان و ایجاد قرارگاه اجتماعی در محله، انعطافپذیری و تطبیقپذیری کالبد، بسطپذیری کالبدی در سکونت گسترده (اشاره به همزیستی نسل ها)، ادغامپذیری فضای زیستی و کار، افزایش زیستپذیری فضای باز و توجه به محرمیت و ارزشهای مذهبی(حجاب، مراسمات و ...) اشاره داشته اند. این مقولات از جمله موارد ضروری است که میبایست در طراحی و بهسازی مناطق حاشیهنشین بدان اهتمام داشت تا بتوان کالبد را در همسویی با شکل زندگی ساکنین قرار داد؛ فرایندی که منجر به پایداری و انس با مکان نیز خواهد شد.