مریم فراش خیابانی؛ پروین پرتوی
چکیده
در چند دههی اخیر استفاده از روشهای ذیل سنت کیفی پژوهش غیر از علوم اجتماعی در دیگر رشتهها نیز رواج پیدا کرده و حوزه شهر و مطالعات مربوطه به عنوان دانشی میان رشتهای تأثیر بسیاری از این روشها گرفته است. از جمله پرکاربردترین روشها در این رشته، مردمنگاری و نظریه مبنایی هستند. از سویی هر کدام پاسخگوی بخشی از نیازها بوده و ضعفهایی ...
بیشتر
در چند دههی اخیر استفاده از روشهای ذیل سنت کیفی پژوهش غیر از علوم اجتماعی در دیگر رشتهها نیز رواج پیدا کرده و حوزه شهر و مطالعات مربوطه به عنوان دانشی میان رشتهای تأثیر بسیاری از این روشها گرفته است. از جمله پرکاربردترین روشها در این رشته، مردمنگاری و نظریه مبنایی هستند. از سویی هر کدام پاسخگوی بخشی از نیازها بوده و ضعفهایی برای کاربرد در مطالعات شهری دارند؛ برای مثال تأکید نظریه مبنایی بیشتر بر افراد و مصاحبه با آنها بوده و توجه چندانی به بحث فضا و محیط و مشاهدهی آنها ندارد، حال آن که مردمنگاری نیز مراحل تحلیلی مشخصی ندارد و اغلب بسیار زمانبَر است. هدف این پژوهش دستیابی به روشی است که بتوان با کاربست آن نقاط ضعف هر یک از دو روش بیان شده را پوشش داد و از مزیت پیوند این دو در مطالعات شهری و بحثهای مرتبط به آن مانند مفهوم فضای شهری استفاده کرد. روشی که در نتیجهی مرور اسناد در این حوزه به دست آمد، مردمنگاری نظریه مبنایی نامیده میشود. این روش ترکیبی دارای انواعی است که در این پژوهش در سه دسته ارائه شده است. برای کاربست آن در عرصه تحقیق نیز مراحلی پیشنهاد شده که در آن از ترکیب مردمنگاری با رویکرد متأخر آن و نظریه مبنایی بر ساختگرا ارائه شده از سوی کیتی چارمز استفاده شده است. درنهایت به عنوان نمونه مطالعه بر روی یک فضای نیمه عمومی(کافهای در مرکز شهر تهران) به کمک روش مردم نگاری نظریه مبنایی انجام شد. در نتیجهی این مطالعه روشن شده است که با استفاده از این روش، بخشهای مفغول مانده در هر روش به تنهایی، تا اندازهی زیادی پوشش داده شده و پژوهشی جامعتر در راستای رسیدن به اهداف آن انجام شده است.
مریم فراش خیابانی؛ پویان شهابیان
چکیده
در شهرهای امروز، اقدامات فراوانی در زمینه دستیابی به آرامش و شادی برای شهروندان با روشهای عجیب و پرهزینه انجام میشود اما توجه چندانی به مکانهای ساده که میتوانند با کمترین هزینه، نیازهای مغفول مانده شهروندان جامعه را تأمین کنند، نشدهاست. توجه به این فضاها، تأمل بر محفلی است که ارتباط مهمی با آزادی، رضایتمندی و آرامش ...
بیشتر
در شهرهای امروز، اقدامات فراوانی در زمینه دستیابی به آرامش و شادی برای شهروندان با روشهای عجیب و پرهزینه انجام میشود اما توجه چندانی به مکانهای ساده که میتوانند با کمترین هزینه، نیازهای مغفول مانده شهروندان جامعه را تأمین کنند، نشدهاست. توجه به این فضاها، تأمل بر محفلی است که ارتباط مهمی با آزادی، رضایتمندی و آرامش انسان دارد. پژوهش حاضر در تلاش است به معرفی یکی از پرطرفدارترین و تأثیرگذارترین این نوع فضاها بپردازد. در این راستا مرور مبانی پایه و فلسفی امری است ضروری برای شناخت ماهیت این فضاها. در ادامه در مقاله حاضر با توجه به سنت کیفی تحقیق، از رویکرد تفسیری و روش نمونه موردی استفاده شده است. ابزار این روش، مرور اسناد، تصاویر، یادداشتها و مشاهده است. نمونه مدنظر این پژوهش ذیل روش یاد شده،"کافه" است. در این فرایند مطالعات اسنادی پیرامون سه مفهوم پایه برای تعریف انواع کافهها ارائه شده و مدل مفهومی دگرفضاها استخراج و کاربست این مدل بر نمونه مدنظر (کافه) انجام شده است. برای این بررسی و شناسایی انواع این فضاها، 20 کافه در شهر کرج مورد مطالعه قرار گرفتهاند. در نتیجه این تحقیق، پنج دسته (مقوله اصلی) برای گونهبندی کافهها ارائه شده است که طبق آن تعدادی از کافههای مورد پژوهش به ویژه گروهی که گرایشات فرهنگی_هنری بیشتری دارند، با ویژگیهای بیان شده در مفاهیم پایه مدل دگرفضا شامل فضای سوم، مکان سوم و هتروتوپیا، قرابت نزدیک داشته است. بنابراین آموختن از این فضاها به برنامهریزان و طراحان شهری نشان میدهد، کافهها ظرفیت آن را دارند که ویژگیهایشان به عنوان مصادیق دگرفضا، در ابعاد گوناگون علوم شهری در تئوری و عمل مورد توجه و استفاده بهینه قرار گیرند.