معماری شهری
پریسا هاشمپور؛ زیبا سامی
چکیده
مسکن از اساسیترین نیازهای انسان است. کمتوجهی به نیازهای چند بعدی انسان موجب کاهش کیفیت زندگی در آنها شده است. از این رو بررسی کیفیت محیطی برای افزایش حیات، با در نظر گرفتن جنبههای مختلف نیازهای انسان تأثیر عمیق بر حیاتپذیری مجتمع مسکونی دارد. رویکرد حیاتپذیری به دنبال مسئله پیوند مسکن با حیات انسان و نیازهای او از طریق ...
بیشتر
مسکن از اساسیترین نیازهای انسان است. کمتوجهی به نیازهای چند بعدی انسان موجب کاهش کیفیت زندگی در آنها شده است. از این رو بررسی کیفیت محیطی برای افزایش حیات، با در نظر گرفتن جنبههای مختلف نیازهای انسان تأثیر عمیق بر حیاتپذیری مجتمع مسکونی دارد. رویکرد حیاتپذیری به دنبال مسئله پیوند مسکن با حیات انسان و نیازهای او از طریق توجه به کیفیت محیطی در مجتمعهای مسکونی است. همچنین به دلیل تأثیر متقابل محیط مسکونی بر زندگی ساکنان، تعیین کیفیت محیطی مؤثر بر حیاتپذیری ضروری است. با بررسی مراتب حیات انسان از دیدگاه اسلامی، مؤلفههای حیاتپذیری در ارتباط با مؤلفههای مادی و ادراکی را میتوان دستهبندی کرد. پژوهش حاضر با هدف افزایش حیاتپذیری در مجتمعهای مسکونی و با توجه به تأثیرات کیفیت محیطی، اجرا گردید. سه مجتمع مسکونی آسمان تبریز، شهید چمران و مجتمع امام(ره) به دلیل ساخت در دهههای متفاوت به عنوان نمونههای موردی انتخاب شدند. پژوهش از نوع میدانی با هدف کاربردی و از نظر روششناسی توصیفی_تحلیلی بوده است. برای گردآوری اطلاعات از روشهای مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر تعیین گردید. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار Spss و تحلیل نمونهها با روش SWOT انجام شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تحقیق کیفیت محیطی با توجه به نیازهای حیات انسان در حیاتپذیری مجتمعهای مسکونی مؤثر هستند. کیفیت محیطی در بر گیرنده مؤلفههای مادی(عوامل کالبدی ، زیستمحیطی) و ادراکی( فرهنگی، روانی و اجتماعی) است و در نهایت مشخص شد که عوامل روانی تأثیر بیشتری در حیاتپذیری مجتمعهای مسکونی دارد.