برنامه ریزی شهری
هانی اربابی؛ سیامک علیشاهی؛ محمد حسین صبحیه؛ سحر طاهری پور
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 14 مهر 1399
چکیده
پروژههای توسعه شهری بهدلیل ارتباط مستقیم با مردم شهر و همچنین سایر ذینفعان، معارضین مختلف زیادی پیدا میکنند که توجه به مدیریت ذینفعان در موفقیت آنها امری کلیدی است. در این راستا، شناسایی دقیق و کامل ذینفعان و شناسایی اولویت و اهمیت آنها جهت مدیریت موفقتر آنها از اهمیت خاصی برخوردار است؛ درنتیجه در تحقیق پیشرو، با ...
بیشتر
پروژههای توسعه شهری بهدلیل ارتباط مستقیم با مردم شهر و همچنین سایر ذینفعان، معارضین مختلف زیادی پیدا میکنند که توجه به مدیریت ذینفعان در موفقیت آنها امری کلیدی است. در این راستا، شناسایی دقیق و کامل ذینفعان و شناسایی اولویت و اهمیت آنها جهت مدیریت موفقتر آنها از اهمیت خاصی برخوردار است؛ درنتیجه در تحقیق پیشرو، با بهره جستن از ماتریس علاقه-قدرت بهعنوان روشی تجربهگرا و همچنین تحلیل شبکههای اجتماعی بهعنوان روشی خردگرا، اولویتبندی و ارتباطات ذینفعان در یک پروژه احداث تقاطع چند روگذر غیرهمسطح در شهر ارومیه بررسی شده است. در این تحقیق کیفی که با استفاده از استراتژی تک نمونه موردی انجام شده است، برای گردآوری دادهها از بررسی اسناد و مدارک پروژه و مصاحبههای نیمه ساختاریافته استفاده شد. جهت انتخاب و مصاحبه با نمونههای مورد بررسی در جامعه آماری این تحقیق که مهمترین ذینفعان درگیر در انجام پروژه هستند، روش نمونهگیری هدفمند و تکنیک گلولهبرفی بهکار گرفته شد که درنهایت 17 ذینفع برای پروژه شناسایی شدند. تحلیل دادهها با کمک ماتریس علاقه-قدرت (با استفاده از تکنیک طوفان فکری) و نرمافزار NodeXL (برای تحلیل شبکه اجتماعی) صورت پذیرفت و نشان داد که ذینفعان اصلی در ماتریس علاقه-قدرت، بهترتیب شهرداری، مردم، شورای شهر و ساکنین محلی هستند. همچنین شرکت آب و فاضلاب، اداره برق و مخابرات دارای کمترین علاقه و قدرت در پروژه هستند. این در حالی است که در روش تحلیل شبکههای اجتماعی، مردم، شهرداری، شورای شهر و پیمانکار، دارای بیشترین اولویت و تامینکنندگان، محیطزیست و شرکت نفت، دارای کمترین اولویت شناخته شدند. مقایسه یافتههای هر دو روش تجربهگرا و خردگرا در بخش شناسایی مهمترین ذینفعان، با هم همگرایی زیادی دارد ولی در قسمت شناسایی کماهمیتترین ذینفعان، با هم تفاوتهایی دارند و چنین نتیجهگیری میشود که موثرترین روش واحد شناسایی و اولویتبندی ذینفعان در پروژههای توسعه شهری وجود ندارد و استفاده از روشهای تجربهگرا در کنار روشهای خردگرا میتواند در شناسایی، اولویتبندی و مدیریت ذینفعان، بهعنوان مکمل یکدیگر باشند و نواقص همدیگر را تا حدودی پوشش دهند. همچنین ذینفعان مردم، شورای شهر و شهرداری، جهت برقراری ارتباط بین تمامی ذینفعان، مهمترین نقش را دارند. از نظر قدرت ارتباط نیز، سازمان وزارت اطلاعات در مجاورت پروژه، بیشترین قدرت را در پروژه دارد. مدت زمان پاسخگویی بین ذینفعان و تناوب این پاسخگویی نیز نسبتا نامطلوب است. نتایج این تحقیق میتواند به دستاندرکاران پروژههای توسعه حملونقل شهری که حجم زیادی از ذینفعان در آنها دخیلاند، جهت مدیریت هرچه موفقتر آنها کمک کند.