معماری شهری
نوشین سخاوت دوست؛ فریبا البرزی
چکیده
در عصر حاضر لزوم پرداختن به مسئله معنا و کشف لایههای عمیق معنایی در حوزههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، هنری و معماری به امری اجتناب ناپذیر بدل شده است. بحث کمرنگ شدن این مهم در ارتباط با فضاهای شهری و معماری، الزام کاربرد روشهای فکری و فلسفی منوط به معنا توأم با نگرشی نقادانه و عمیق را بیش از پیش مطرح کرده است. از مهمترین این روشها ...
بیشتر
در عصر حاضر لزوم پرداختن به مسئله معنا و کشف لایههای عمیق معنایی در حوزههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، هنری و معماری به امری اجتناب ناپذیر بدل شده است. بحث کمرنگ شدن این مهم در ارتباط با فضاهای شهری و معماری، الزام کاربرد روشهای فکری و فلسفی منوط به معنا توأم با نگرشی نقادانه و عمیق را بیش از پیش مطرح کرده است. از مهمترین این روشها میتوان به رویکرد نشانهشناسی با گسترهای وسیع در بررسی پدیدههای مختلف اشاره کرد. بدینترتیب در راستای پژوهش با بهکار بردن روش نشانهشناسی در یافتن عناصر مکانساز در مجموعه تاریخی سعدالسلطنه قزوین، پیوندی میان نقش نشانهشناسی و چیستی مکان برقرار شدهاست. این مجموعه که به عنوان کاروانسرا در عصر قاجار کاربرد داشته، در چند سال اخیر به دنبال بازسازیهای صورت گرفته در قالبی بدیع و به عنوان فضای شهری پویا به حیات خود ادامه داده است که به واسطه استمرار حضور شهروندان و در پی داشتن احساسی از تعلق به مکان، از ویژگیهای خاص فضایی خود سخن به میان میآورد و بدینترتیب جستوجوی مفاهیم فضایی پیرامون آن را به موضوعی درخور تأمل تبدیل میکند. در این راستا فرض بر آن است که استفاده از دانش نشانهشناسی میتواند به عنوان نقش مکمل، منجر به خوانش دقیقتر مکان و ارتقای کیفیت فضایی آن گردد. به عبارتی عناصر مکانساز که به واسطه تجربه و ادراکات حسی مخاطب ایجاد میشوند، در گذار از نشانهشناسی به طور مشخص در ارتباط با بنا و متن قرارگیری آن مطالعه میشوند. با نظر به فرضیه مطرح شده، هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفههای مرتبط با مفهوم مکان با نگرشی نشانهشناسانه و به روش توصیفی_تحلیلی است که در نهایت تطبیق مؤلفهها با مجموعه سعدالسلطنه قزوین به واسطه مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه و نقشههای شناختی از طریق ترسیم کروکی و تحلیلهای آماری نرمافزارSPSS 20 در قالب ارائه فراوانی و میانگین دادهها و آزمون همبستگی اسپیرمن بررسی میشوند. نتیجه پژوهش ابتدا بیانگر اهمیت نقش نشانهشناسی در یافتن مؤلفههای ارتقادهنده فضا به مکان (همچون توجه به زمینه و انطباق با محیط، معنامندی، ارزشهای فرهنگی و اجتماعی، هویت و ماندگاری فضا، خاطرهانگیزی) و سپس بررسی و تحقق این موارد در روابط و نسبتهای مختلف میان فرد و مکان از منظر توجه به نشانهشناسی ادراکات، حافظه تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و ذهنیت مخاطب است.