اسکان غیر رسمی
علیرضا نظرنیا؛ لیلا زارع؛ فریبرز دولت آبادی
چکیده
سکونتگاه های غیررسمی یکی از تبعات شهرنشینی سریع است که عمدتا مهاجرین روستایی و تهیدستان شهری را در خود جای داده و بدون مجوز و خارج از برنامه ریزی رسمی و قانون توسعه شهری در درون یا خارج از محدوده شهرها شکل می گیرند. این نوع سکونتگاهها نتیجه ناکارآمدی نظام تامین مسکن شهری است که در امتداد رشد کنترل نشده آن و عدم ثبات اقتصادی بازار ...
بیشتر
سکونتگاه های غیررسمی یکی از تبعات شهرنشینی سریع است که عمدتا مهاجرین روستایی و تهیدستان شهری را در خود جای داده و بدون مجوز و خارج از برنامه ریزی رسمی و قانون توسعه شهری در درون یا خارج از محدوده شهرها شکل می گیرند. این نوع سکونتگاهها نتیجه ناکارآمدی نظام تامین مسکن شهری است که در امتداد رشد کنترل نشده آن و عدم ثبات اقتصادی بازار مسکن رخ می دهد. این پژوهش بر سیاست مسکن اندکافزا به مثابه فرآیندی جهت بهسازی کالبدی مسکن در سکونتگاه های غیررسمی در شهر چابهار تأکید دارد و می تواند برای بهبود کیفیت فضایی- کالبدی زاغه ها و ادغام آن با مناطق رسمی شهری مورد استفاده قرار گیرد. رویکردی است در جهت تطبیق سیاست مسکن این نوع بافت و محلات با محدودیتها و قیود تامین منابع مالی و شرایط اقتصادی ساکنین. در الگوی پیشنهادی به حفظ ساختارهای حائز اهمیت مردمان محدوده پژوهش توجه جدی شده است. تاکید بر حفظ ساختار فضایی ساکنین که منطبق بر فرهنگ سکونت جامعه مخاطب طرح است و از الگوهای فعالیتی حیات روزمره ایشان طبعیت میکند از اهداف پژوهش پیش روست. نتایج تحقیق نشان می دهد که با بهره گیری از مسکن اندکافزا و رویکردهای مرتبط با آن: افراز، تجمیع و تکمیل فضایی، می توان به مدلی مطلوب و بهینه دست پیدا کرد که در آن استراتژی عمودی از بالا به پایین و بی توجه به ساکنین جای خود را به شکل همدلانهتری از توسعه داده است. روش پژوهش با درگیری فعال محقق در میدان تحقیق و مصاحبههای عمیق با ساکنین همراه بوده تا شیوه برآمده از تجربه زیسته آنها شناسایی و در ارائه الگو استفاده گردد. طراح در این فرآیند عمدتا نقش پیش ران یا کاتالیزور را خواهد داشت و نه فراتر. طراح قرار است صرفا تسهیلگر باشد؛ و در ادامه خود ساکنین می توانند تصمیم به افراز، تجمیع یا تکمیل درون واحدهای سکونتی خود را بگیرند.
اسکان غیر رسمی
بهمن احمدی؛ بهناز امین زاده گوهرریزی
دوره 5، شماره 20 ، پاییز 1395، ، صفحه 29-42
چکیده
تجارب علمی و عملی در رابطه با رویکردهای ارتقای امنیت تصرف در سکونتگاههای غیررسمی نشان داده که امنیت تصرف یک حس است که تنها از طریق ابزارهای رسمی و قانونی همچون سند مالکیت به دست نمیآید. امروزه به جای ارتقای امنیت تصرف از طریق فاکتورهای قانونی، استفاده از ابزارهای میانجیگر مرسوم شده است. با توجه به این سئوال که آیا پایداری اجتماعی ...
بیشتر
تجارب علمی و عملی در رابطه با رویکردهای ارتقای امنیت تصرف در سکونتگاههای غیررسمی نشان داده که امنیت تصرف یک حس است که تنها از طریق ابزارهای رسمی و قانونی همچون سند مالکیت به دست نمیآید. امروزه به جای ارتقای امنیت تصرف از طریق فاکتورهای قانونی، استفاده از ابزارهای میانجیگر مرسوم شده است. با توجه به این سئوال که آیا پایداری اجتماعی میتواند به عنوان یک ابزار میانجیگر مطرح باشد، هدف این تحقیق بررسی و سنجش تأثیرات توسعه پایدار اجتماعی بر میزان امنیت تصرف در محله کشتارگاه شهر ارومیه میباشد. در این تحقیق از شاخصهای عدالت فضایی و انسجام اجتماعی برای تببین پایداری اجتماعی و از پنج شاخص نیز برای سنجش میزان امنیت تصرف ادراکی ساکنان محله کشتارگاه استفاده شده است. روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی_تحلیلی بوده و در آن از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و از تکنیکهای تحلیل شبکه در محیط ArcGIS، تحلیل فازی و روشهای آماری چون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که با افزایش میزان انسجام اجتماعی و تأمین عدالت فضایی در دسترسی به خدمات شهری، میزان امنیت تصرف ادراکی ساکنان محله کشتارگاه افزایش مییابد؛ بدین گونه که تغییری به اندازه یک واحد انحراف معیار در انسجام اجتماعی و دسترسی به عدالت فضایی به ترتیب موجب تغییر 0.873 و 0.792 واحد انحراف معیار در میزان امنیت تصرف ادراکی ساکنان محله میشود. بنابراین میتوان گفت حرکت به سمت پایداری اجتماعی میتواند زمینهساز افزایش حس امنیت تصرف زمین و مسکن در ساکنان محله کشتارگاه باشد.