معماری شهری
سارا محبی نژآد؛ خسرو موحد؛ علی اکبر حیدری؛ ملیحه تقی پور
چکیده
تحقیقات مختلف نشان می دهد که عوامل متعددی از جمله عامل اجتماعی، کالبدی و اقتصادی بر میزان اجتماع پذیری یک محیط تأثیرگذارند. در این ارتباط نقش سازماندهی فضایی به عنوان نمونه ای از عوامل کالبدی مؤثر بر اجتماع پذیری فضاهای باز مجتمع های مسکونی، موضوعی قابل تأمل است که پژوهش حاضر به آن پرداخته است. بنابراین چهار الگوی سازماندهی ...
بیشتر
تحقیقات مختلف نشان می دهد که عوامل متعددی از جمله عامل اجتماعی، کالبدی و اقتصادی بر میزان اجتماع پذیری یک محیط تأثیرگذارند. در این ارتباط نقش سازماندهی فضایی به عنوان نمونه ای از عوامل کالبدی مؤثر بر اجتماع پذیری فضاهای باز مجتمع های مسکونی، موضوعی قابل تأمل است که پژوهش حاضر به آن پرداخته است. بنابراین چهار الگوی سازماندهی فضایی در مجتمع های گفته شده شامل الگوی خطی، مجموعه ای، مرکزی تک عنصری و مختلط در چهار مجتمع مسکونی شهر شیراز به عنوان نمونه موردی انتخاب شدهاند. ابزار تحلیل در پژوهش جاری تئوری نحو فضاست که با استفاده از روابط ریاضی و آنالیزهای نرمافزاری در محیط نرمافزارDepthmap ، به تجزیه و تحلیل ساختار کالبدی نمونه های مورد نظر پرداختهاست. براین اساس از شاخص های سلسله مراتب، دسترسی پذیری، جانمایی فضایی، شفافیت، تنوع فضایی و درصد فضاهای باز و بسته، در این پژوهش بهرهگیری شده است. مقاله پیش رو علاوه بر روش نحوفضا از مشاهدات میدانی و نیز بررسی اسناد طرح در قالب نقشه ها و پروفیل ها نیز بهره برده است. در نهایت نتایج تحقیق حاکی از آنست که ساماندهی فضایی در مجتمعهای مسکونی، نقش بارزی در افزایش یا کاهش اجتماع پذیری فضای باز یک مجتمع دارد. همچنین فضاهای باز با چیدمان مرکزی و مختلط نسبت به سایر الگوها اجتماعپذیرتر هستند و جانمایی نادرست عملکردهای مختلف در فضای باز یک مجتمع مسکونی، باعث کاهش اجتماع پذیری در فضای مورد نظر خواهد شد. این مهم میتواند توسط طراحان در تهیه لکه گذاری های اولیه طراحی فضاهای باز مجتمع های مسکونی، مد نظر قرار گیرد.
آزیتا بلالی اسکویی؛ پرستو جعفری
چکیده
انسان فطرتاً موجودی اجتماعی است و فضای احاطه کننده وی، محل شکل گیری و برقراری روابط اجتماعی اوست. میزان و چگونگی اثرگذاری محیط بر عملکرد انسان، همواره یکی از دغدغههای مهم طراحان محیطی بوده است. در این بین بازارها به عنوان مکانهایی عمومی، پررونق و پر رفت و آمد، در درجه بالایی از اهمیت قرار دارند. هدف از این تحقیق دستیابی به مؤلفههای ...
بیشتر
انسان فطرتاً موجودی اجتماعی است و فضای احاطه کننده وی، محل شکل گیری و برقراری روابط اجتماعی اوست. میزان و چگونگی اثرگذاری محیط بر عملکرد انسان، همواره یکی از دغدغههای مهم طراحان محیطی بوده است. در این بین بازارها به عنوان مکانهایی عمومی، پررونق و پر رفت و آمد، در درجه بالایی از اهمیت قرار دارند. هدف از این تحقیق دستیابی به مؤلفههای اثرگذار کالبد بر تعامل موجود در آن و بررسی میزان نقش فضای بازار تبریز به عنوان نمونه زنده و پویایی از بازارهای سنتی ایران، بر تعاملات موجود در آن است. در این تحقیق از دو روش توصیفی_تحلیلی و روش پیمایشی برای بررسی تعاملات اجتماعی و تأثیر کالبد بر میزان تعاملات استفاده شده که پس از به دست آوردن مؤلفههای نحو فضای بازار و تعاملات اجتماعی به بررسی تأثیر بازار بر تعاملات و مقایسه تطبیقی فعالیتهای مختلف یک مجموعه به وسیله نرم افزار تخصصی نحو فضا (دپث مپ) میپردازد؛ سپس با کمک پرسشنامه، میزان تأثیر کالبد بر تعاملات موجود در بازار را ارزیابی میکند. از جمله سراهای این بازار دو سرای امیر و دودری هستند که از نظر کارکرد و شکل هندسی متفاوت از یکدیگر بوده و تعاملات متفاوتی ایجاد مینمایند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که سه عامل ارتباط، همپیوندی و کنترل تأثیر مستقیمی بر میزان دسترسی، نفوذپذیری و انعطافپذیری فضایی دارند که هر سه این عوامل از جمله عوامل ارتقای تعاملات اجتماعی از منظر نحو فضا هستند؛ بررسی نحو فضا در هر دو سرا نشانگر تأثیر مرکزی بودن فضا و ورودیها بر ارتقای رفت و آمد و متمرکز کردن مخاطب و محوری بودن این دو مورد بر جذب کمتر مخاطب و ایجاد فضاهای دنج برای تعاملات اجتماعی است. بررسی عوامل کالبدی بیانگر تأثیر مثبت کفسازی مناسب، امکان رؤیت، خوانایی، استفاده از عناصر طبیعی در میزان تعاملات اجتماعی بوده و هرکدام از مؤلفههای مبلمان مناسب، دسترسی و فضاهای مکث در دو سرا متفاوت بوده که بیانگر تفاوت در میزان تعامل در دوسرا هستند.
معماری شهری
یعقوب پیوسته گر؛ علی اکبر حیدری؛ مریم کیایی
دوره 6، شماره 22 ، اردیبهشت 1396، ، صفحه 15-26
چکیده
کیفیت کارکردی فضاهای تجمعی در طراحی محیطی و شهری دارای جایگاه ویژهای میباشد و در راستای ارتقای عملکرد مطلوب این دست از فضاهای شهری، لحاظ نمودن مؤلفههای امنیتی، اهمیتی خاص دارد. این مؤلفهها شامل شاخصهای عینی و ذهنی میشوند که عدم تعبیه آنها در فضاهایی با تعداد کاربران نامحدود، عملکرد کلی فضا را نیز تحتالشعاع ...
بیشتر
کیفیت کارکردی فضاهای تجمعی در طراحی محیطی و شهری دارای جایگاه ویژهای میباشد و در راستای ارتقای عملکرد مطلوب این دست از فضاهای شهری، لحاظ نمودن مؤلفههای امنیتی، اهمیتی خاص دارد. این مؤلفهها شامل شاخصهای عینی و ذهنی میشوند که عدم تعبیه آنها در فضاهایی با تعداد کاربران نامحدود، عملکرد کلی فضا را نیز تحتالشعاع قرار میدهد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی برخی از مؤلفههای عینی یا به عبارتی کالبدی در یکی از این فضاهای جمعی یعنی پارکهاست. به منظور تدقیق یافتههای حاصل و بررسی ترجیحات کاربران، به ارزیابی مؤلفههای ذهنی (ادراک کاربران از فضا) نیز پرداخته خواهد شد. در تحقیق حاضر کیفیت عینی فضا با توجه به ویژگیهای نظریه نحوفضا که به بررسی شاخصهای کالبدی فضا میپردازد، به وسیله شاخصهای نحوی ارزیابی میشود. ابزار دیگر پژوهش، روش تحقیق میدانی (برداشتهای میدانی و محیطی) و پرسشنامه، مصاحبه و مشاهدات عینی پژوهشگران خواهد بود. بنابراین ویژگیهای ذهنی و ادراکی کاربران از منظر "امنیت" بدین وسیله مورد بررسی قرار میگیرد. این پژوهش با طرح مسئله و معرفی روش چیدمان فضا در تحلیل محیط مورد نظر خود، سعی بر آن دارد که موضوع جرمخیزی (امنیت و یا عدم امنیت) یک محیط را فارغ از مسائل تأثیرگذار بر ادراک استفادهکنندگان مورد تحلیل قرار دهد (البته در گام نخست). با این حال پس از بررسی موضوع با این روش، برای اعتبارسنجی یافتههای به دست آمده، از راهبرد پیمایشی نیز به منظور تطبیق یافتهها با نقطه نظرات استفادهکنندگان از فضا نیز بهره برده است (در گام دوم). بر این اساس و به منظور دستیابی به هدف پژوهش، پس از معرفی ابزارهای مورد نظر تحقیق، ابتدا کل محوطه پارک به وسیله مؤلفههای نحوی مورد سنجش قرار خواهد گرفت و در کنار آن از فرایند پرسشنامه باز، مشاهدات میدانی و نقشههای شناختی نیز استفاده خواهد شد. نتایج پژوهش نشان میدهد که جامعه آماری مورد نظر تحقیق، به دلایل ذهنی مختلف از حضور در برخی از نقاط پارک پرهیز میکنند. در برخی مواقع کیفیت محیط و در مواردی دیگر ویژگیهای ذهنی محیط بر ایجاد حس ناامنی فضا دامن میزند و به نظر میرسد که نهایتاً فاکتورهای ذهنی بر شاخصهای محیطی در انتخاب فضا در اولویت قرار دارد.