برنامه ریزی شهری
مصطفی دهقانی؛ غلامرضا حقیقت نائینی؛ اسفندیار زبردست
چکیده
امروزه با توجه به ضرورت استفاده از راهحلهای نوآورانه مؤثر، باز و مشارکتی و بهرهبرداری از قابلیتهای ICT برای ایجاد زندگی پایدار در شهرها، به تدریج انواع مختلفی از مفاهیم با عنوان فضاهای دانش بنیان با اهداف و کارکردهای گوناگون شکل گرفته است. درک ابعاد، ویژگیها و تمایز این مفاهیم، موجب کمک به سیاست گذاران شهری در انتخاب راهبردها ...
بیشتر
امروزه با توجه به ضرورت استفاده از راهحلهای نوآورانه مؤثر، باز و مشارکتی و بهرهبرداری از قابلیتهای ICT برای ایجاد زندگی پایدار در شهرها، به تدریج انواع مختلفی از مفاهیم با عنوان فضاهای دانش بنیان با اهداف و کارکردهای گوناگون شکل گرفته است. درک ابعاد، ویژگیها و تمایز این مفاهیم، موجب کمک به سیاست گذاران شهری در انتخاب راهبردها و سیاستها و سرمایهگذاری در این حوزهها از طریق جلوگیری از اغتشاش ذهنی و بروز تناقضهای درونی و التقاطهای نامنسجم این مفاهیم میشود. تاکنون گونهبندیهای مختلفی از فضاهای دانش بنیان ارائه شده ولی بررسی تطبیقی یکپارچهای برای تمامی مفاهیم فضاهای دانش بنیان که تصویری روشن و جامع و درکی عمیق و منسجم از این فضاها را ارائه نماید، انجام نشده است. در این راستا، پژوهش حاضر با رویکرد فراترکیب و در چارچوب مرور نظاممند کیفی و با هدفی توصیفی_اکتشافی، به بررسی تطبیقی مفاهیم فضاهای دانش بنیان بر اساس شش مؤلفه گفتمان توسعه، نوع دانش مورد نیاز برای توسعه، مکانمندی، کنشگران اصلی، الگوی مدیریت و دوره تاریخی پرداخته است. همچنین گونهشناسی فضاهای دانش بنیان، برای به دست دادن درکی بهتر، بر اساس دو مؤلفه مکانمندی و نوع دانش مورد نیاز برای توسعه صورت گرفته است که چهار گونه فضای دانش 1- مبتنی بر فناوری_غیرمکانمند، 2- مبتنی بر فناوری_مکانمند، 3- مبتنی بر دانش_غیرمکانمند و 4- مبتنی بر دانش_مکانمند قابل شناسایی است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که اکنون مفاهیمی چون شهر هوشمند و شهر دانش (بهدلیل شمول معنایی) تا حدود زیادی جایگزین مفاهیمی مانند شهر دیجیتال و شهر مجازی شدهاند. مفهوم شهر دانش نیز به عنوان چتری برای سایر مفاهیم همچون مکان دانش، شهر یادگیری و شهر هوشمند تلقی شده است. فضاهای دانش بنیان با گذشت زمان با تغییرات پارادایمی مواجه بوده است. گذار از مفهوم فناورانه دانش به مفهوم وسیعتر دانش، مشارکت فعالانه شهروندان در ایجاد، توسعه و مدیریت فضاهای دانش بنیان، حکمروایی شبکهای مبتنی بر تعامل طیف وسیعی از کنشگران، تأکید بر سرمایههای فکری غیرملموس و ظرفیتسازی تعامل شهروندان برای یادگیری بلندمدت است.
برنامه ریزی شهری
محمد مسعود؛ شیرزاد یزدانی؛ مصطفی بهزادفر
چکیده
نظام شهرسازی کشور در دهههای معاصر بسیار دستخوش تغییر و تحول قرارگرفته است. یکی از موضوعاتی که در این تغییر و تحول اثرات شایانی بر توسعه شهرهای ایران بر جای گذاشته، موضوع تراکم ساختمانی در طرحهای توسعه شهری بوده است. به منظور رسیدگی به این موضوع، هدف مقاله پیش رو، بررسی چگونگی تعیین تراکم ساختمانی مسکونی در طرحهای جامع شهرهای ...
بیشتر
نظام شهرسازی کشور در دهههای معاصر بسیار دستخوش تغییر و تحول قرارگرفته است. یکی از موضوعاتی که در این تغییر و تحول اثرات شایانی بر توسعه شهرهای ایران بر جای گذاشته، موضوع تراکم ساختمانی در طرحهای توسعه شهری بوده است. به منظور رسیدگی به این موضوع، هدف مقاله پیش رو، بررسی چگونگی تعیین تراکم ساختمانی مسکونی در طرحهای جامع شهرهای مراکز استانهای ایران از زمان تهیه نخستین طرح تاکنون و ارائه یک گونهشناسی از آنها و تشریح ویژگیهای آن است. نوع تحقیق از حیث روش توصیفی_تحلیلی و از حیث محتوای اطلاعات یک مقاله اصیل است. روش جمعآوری دادهها اسنادی و مراجعه مستقیم برای دسترسی به آنها بوده است. تجزیهوتحلیل دادهها نیز از طریق تشریح ساده روابط میان آنها صورت گرفته است. یافتههای مقاله نشان داده است که میتوان پنج گونه مختلف از روش تعیین تراکم ساختمانی مسکونی را شناسایی نمود. گونه نخست روش سنتی (که خود به سه زیرگونه کاهشی، افزایشی و سه سطحی تقسیم میشود)، گونه دوم روش شناور، گونه سوم روش راهبردی_ساختاری، گونه چهارم روش ترکیبی و گونه پنجم سایر روشها. بر این اساس یک روند تاریخی در گونهشناسی ارائه شده مشخص گردید. به طوری که هر یک از گونهها و زیرگونهها در مقطع زمانی خاصی از تاریخ چند دههای تهیه طرحهای توسعه شهری کشور، بیشترین تأثیر خود را بر چگونگی تعیین تراکم ساختمانی مسکونی در شهرها بر جای گذاشتهاند. همچنین بررسی سیر تحول تاریخی این گونهها نیز نشان داد که قوانین و مقررات مصوب فرادستی در خصوص موضوع تراکم ساختمانی نقطهعطف تعیین و به کارگیری این روشها در طرحهای جامع شهری ایران بوده است.