پایداری شهری
کارن فتاحی؛ نازنین نصر اللهی؛ مریم انصاری منش؛ جمال خداکرمی؛ علی عمرانی پور
چکیده
وجود فضای باز در میان ساختمانها نقش مهمی در حضور پذیری، ایجاد امنیت و تعاملات اجتماعی ساکنان دارد. رعایت هندسه و تناسبات، موقعیت قرارگیری و محیط پیرامون در ایجاد جذابیت فضای باز برای انسان تأثیر بسیاری دارد. بر هم زدن تناسبات بین مقیاس فضا و ساختمانهای پیرامون میتواند اثرات منفی بر احساسات انسان نسبت به فضا بگذارد. هدف پژوهش ...
بیشتر
وجود فضای باز در میان ساختمانها نقش مهمی در حضور پذیری، ایجاد امنیت و تعاملات اجتماعی ساکنان دارد. رعایت هندسه و تناسبات، موقعیت قرارگیری و محیط پیرامون در ایجاد جذابیت فضای باز برای انسان تأثیر بسیاری دارد. بر هم زدن تناسبات بین مقیاس فضا و ساختمانهای پیرامون میتواند اثرات منفی بر احساسات انسان نسبت به فضا بگذارد. هدف پژوهش حاضر بررسی فضاهای باز بافت تاریخی کاشان از نظر شکل، هندسه و نوع فضای باز و اثر آن بر وضعیت حرارتی، احساس امنیت و رضایت از کیفیت محیطی این فضاهاست. در این خصوص تعداد 17 سایت پرتردد از این بافت به مدت 18 روز از ابتدای شهریور 97، در دو دستهبندی فضای باز معابر عمومی و حیاط مرکزی (داخل ساختمان) به عنوان نمونه موردی، مطالعه و بررسی گردید. پس از انجام مطالعات کتابخانهای، حضور فیزیکی در بافت و انجام مطالعات میدانی (مشاهده و ثبت اطلاعات سایتها) همزمان با پاسخ تعداد 788 نفر از ساکنان و گردشگران به پرسشنامهها (وضعیت حرارتی و محیطی)، پارامترهای اقلیمی (دما، رطوبت، سرعت جریان هوا، مقدار co و co2) ثبت گردید. سپس نرخ لباس و متابولیسم افراد با نرمافزار Deltalog10 محاسبه و پس از گردآوری و تجزیهوتحلیل اطلاعات با نرمافزار SPSS24، محدوده آسایش حرارتی پاسخدهندگان با نرمافزار Ray Man مشخص گردید. پس از آن برای مشخص شدن ارتباط مستقیم و غیرمستقیم متغیرها و تحلیل نتایج، از مدل یابی معادلات ساختاری بر پایه روش حداکثر درست نمایی در Amos استفاده گردید. نتایج نشان داد پاسخدهندگان در محدوده بین 20.5 تا 34.78 درجه سانتیگراد (PET) احساس آسایش حرارتی داشتند. هندسه منظم فضای باز بهصورت مستقیم بر احساس امنیت با ضریب 0.15، رضایت از بافت و ساختمانهای پیرامون فضای باز با ضریب 0.98- و آسایش حرارتی با ضریب 0.8- و بهصورت غیرمستقیم بر رضایت از شکل و هندسه فضای باز و سازگاری حرارتی اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین متغیر نوع فضای باز حیاط مرکزی بهصورت مستقیم به ترتیب با بیشترین ضرایب، بر رضایت از بافت و ساختمانهای پیرامون فضای باز با ضریب 1.49، رضایت از شکل و هندسه فضای باز با ضریب 0.97، سازگاری حرارتی با ضریب 0.74، احساس امنیت با ضریب 0.23- و آسایش حرارتی با ضریب 0.38- اثرگذاری دارند. نکته جالب در تحلیل و تفسیر مسیر مدل، نقش کلیدی و مهم متغیر احساس امنیت در بروز ارتباط غیرمستقیم میان متغیرهاست.
معماری شهری
سیده فاطمه موسوی نیا
چکیده
در بحث از بعد اجتماعی توسعه پایدار، تعاملات میان ساکنان و احساس امنیت از موضوعات مهم محسوب میشوند. بنابراین از یک سو در زمینه کشورهای در حال توسعه، اثر محیطهای مسکونی متراکم بر زندگی اجتماعی ساکنان همچنان نیازمند فهم و مطالعه بیشتری است و از سوی دیگر، بسته و محصور بودن، به عنوان یک عامل کالبدی، مؤثر بر شرایط اجتماعی در محیطهای ...
بیشتر
در بحث از بعد اجتماعی توسعه پایدار، تعاملات میان ساکنان و احساس امنیت از موضوعات مهم محسوب میشوند. بنابراین از یک سو در زمینه کشورهای در حال توسعه، اثر محیطهای مسکونی متراکم بر زندگی اجتماعی ساکنان همچنان نیازمند فهم و مطالعه بیشتری است و از سوی دیگر، بسته و محصور بودن، به عنوان یک عامل کالبدی، مؤثر بر شرایط اجتماعی در محیطهای مسکونی شناخته میشود. از این رو، هدف این پژوهش، بررسی رابطه میان تراکم ادراک شده(بعد کمّی_کیفی تراکم)، احساس امنیت و تعاملات اجتماعی در قالب مدلی ساختاری و مقایسه سازوکار آنها در دو گونه مسکن محصور و غیرمحصور است. جامعه آماری، نمونهای شامل590 نفر از ساکنان شش توسعه مسکونی، با تراکم جمعیتی، تراکم خالص مسکونی و پایگاه اجتماعی_اقتصادی مشابه ساکنان و شیوه طراحی متفاوت در شهر مشهد بودند. پس از کنترل پایایی ترکیبی عاملها و روایی سازه، ابتدا با استفاده از آزمون تی، دو گونه مسکن به لحاظ متغیرهای احساس امنیت و تعاملات اجتماعی با یکدیگر مقایسه شدند. سپس روابط میان متغیرها از طریق مدلیابی معادلات ساختاریSEM مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای این پژوهش نشان میدهد، تفاوت معناداری میان دو گونه مسکن محصور و غیرمحصور به لحاظ تعاملات و احساس امنیت وجود دارد. براساس مدلهای برازش شده، در هر دو گروه مسکن، شرایط اجتماعی و امنیت در فضاهای باز مشترک، به تراکم ادارک شده وابسته است. همچنین مقایسه مدلها، حاکی از این مطلب است که نحوه اثر سازههای پژوهش در دو گونه مسکن محصور و غیرمحصور، متفاوت از یکدیگر بوده و فرآیندهای ادراکی_اجتماعی، به شکل متفاوتی عمل میکنند. در گونه محصور، ادراک تراکم، تعاملات اجتماعی و احساس امنیت در یک حلقه بازخورد، در طول زمان موجب ارتقا یا تضعیف یکدیگر میشوند. در حالی که در گونه مسکن غیرمحصور احساس امنیت، پیشنیاز بروز تعاملات اجتماعی در فضاهای باز مشترک است و میان ادراک تراکم و تعاملات اجتماعی نقش واسطهای دارد.