طراحی شهری
شیرین اسلامی؛ احمد شاهیوندی.
چکیده
امروزه تضعیف ماهیت مکان یکی از مهمترین چالشهای پیشِروی شهرهای معاصر است. به گونهای که ادراکات ساکنان را در رابطه خاصِ بین فرد و محیط، تحتالشعاع قرار داده است. مقاله حاضر در نظر دارد تا با شناسایی شاخصهای تأثیرگذار به سنجش حسمکان در توسعههای جدید شهری بپردازد. به این منظور شهرک قدس واقع در شهر قم به عنوان نمونه ...
بیشتر
امروزه تضعیف ماهیت مکان یکی از مهمترین چالشهای پیشِروی شهرهای معاصر است. به گونهای که ادراکات ساکنان را در رابطه خاصِ بین فرد و محیط، تحتالشعاع قرار داده است. مقاله حاضر در نظر دارد تا با شناسایی شاخصهای تأثیرگذار به سنجش حسمکان در توسعههای جدید شهری بپردازد. به این منظور شهرک قدس واقع در شهر قم به عنوان نمونه مطالعاتی این پژهش انتخاب شدهاست. این مطالعه، ابتدا به تشریح مفهوم حس مکان، سطوح و مؤلفههای تشکیلدهنده آن از دیدگاه صاحبنظران حوزههای مرتبط علمی میپردازد و سپس در قالب چارچوبی مفهومی، متشکل از سه مؤلفه اصلی (کالبد، فعالیت و ادراک)، 12 شاخص و 45 زیرشاخص، به ارزیابی حس مکان در ساکنان شهرک قدس میپردازد. روش تحقیق مقاله حاضر از نوع توصیفی_تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است که از نظام آمیخته بهره میبرد. روش گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانهای و میدانی است که در بستری پیمایشی با جامعه آماری 245 نفر از ساکنان شهرک قدس و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی انجام شده است. روشهای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز در قالب دو گونه تحلیل توصیفی و استنباطی و با بهره از روشهای آماری مدلسازی معادلات ساختاری و آزمون همبستگی پیرسون در نرمافزارهای SPSS23 و Amos Graphic26 صورت گرفتهاست. بر اساس یافتههای پژوهش از میان سه مؤلفه سازنده حس مکان، مؤلفههای کارکردی_ فعالیتی، ادراکی_معنایی و کالبدی_بصری به ترتیب وزن بیشتری در سنجش حس مکان ساکنان کسب کردهاند. همچنین مطلوبیت برازش مدل مفهومی پژوهش با توجه به شاخصهای طرحشده در مدلسازی معادلات ساختاری تأیید میگردد.
طراحی شهری
مونا مهرانفر؛ جمال الدین سهیلی؛ رضا افهمی
چکیده
در دوران کنونی در حوزة گرافیک محیطی، به گرافیک محیطی و خلق تجربههای نو به منظور القای حس مکان، اهمیت چندانی داده نشده و گرافیک محیطی در این عرصه با سکون و بی تحرکی روبه روست. این امر ناشی از عدم شناخت و پرداخت کافی به آن در پژوهشهای راهبردی است. از این رو پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق کیفی_کمی از نوع توصیفی_پیمایشی و ابزار کتابخانه ...
بیشتر
در دوران کنونی در حوزة گرافیک محیطی، به گرافیک محیطی و خلق تجربههای نو به منظور القای حس مکان، اهمیت چندانی داده نشده و گرافیک محیطی در این عرصه با سکون و بی تحرکی روبه روست. این امر ناشی از عدم شناخت و پرداخت کافی به آن در پژوهشهای راهبردی است. از این رو پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق کیفی_کمی از نوع توصیفی_پیمایشی و ابزار کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و مشاهده) و استفاده از آزمون فریدمن و تحلیل محتوا به دنبال رهیافت به هدف اصلی پژوهش" تدوین مدل خوانش گرافیک شهری با تأکید بر ارتقای حس مکان در منطقه 2 شهر قزوین" است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ساختار کالبدی گرافیک شهری منطقه 2 شهر قزوین، کیفیتی متعادل از نشانههای معنادار است که بسته به نوع فرم، رنگ و مصالح خود سبب جلب توجه مخاطبان شده و حس مکان را در این منطقه رقم میزنند. درضمن از میان مؤلفههای خوانش گرافیک محیطی در منطقه 2 شهر قزوین، مؤلفه ساختار بصری و معماری بیشترین نقش را دارند که در این میان توانستهاند از طریق تناسبات با بستر خود و نوع ترکیبات رنگی به کار رفته، حس مکان را در شهروندان این منطقه ایجاد نمایند. چرا که میان مؤلفه تناسبات و ترکیبات رنگی با خوانش گرافیک محیطی ارتباطی دوسویه و قوی برقرار است. همچنین در میان عناصر گرافیک شهری در ایجاد حس مکان در این منطقه، عنصر صندلی و مکانهای نشستن همراه با المانهای میادین، بالاترین رتبه و عناصری مثل سطلهای زباله و نقاشیهای دیواری کمترین رتبه را از نگاه شهروندان در رابطه با القای حس مکان به آنها دارند.
معماری شهری
نوشین سخاوت دوست؛ فریبا البرزی
چکیده
در عصر حاضر لزوم پرداختن به مسئله معنا و کشف لایههای عمیق معنایی در حوزههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، هنری و معماری به امری اجتناب ناپذیر بدل شده است. بحث کمرنگ شدن این مهم در ارتباط با فضاهای شهری و معماری، الزام کاربرد روشهای فکری و فلسفی منوط به معنا توأم با نگرشی نقادانه و عمیق را بیش از پیش مطرح کرده است. از مهمترین این روشها ...
بیشتر
در عصر حاضر لزوم پرداختن به مسئله معنا و کشف لایههای عمیق معنایی در حوزههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، هنری و معماری به امری اجتناب ناپذیر بدل شده است. بحث کمرنگ شدن این مهم در ارتباط با فضاهای شهری و معماری، الزام کاربرد روشهای فکری و فلسفی منوط به معنا توأم با نگرشی نقادانه و عمیق را بیش از پیش مطرح کرده است. از مهمترین این روشها میتوان به رویکرد نشانهشناسی با گسترهای وسیع در بررسی پدیدههای مختلف اشاره کرد. بدینترتیب در راستای پژوهش با بهکار بردن روش نشانهشناسی در یافتن عناصر مکانساز در مجموعه تاریخی سعدالسلطنه قزوین، پیوندی میان نقش نشانهشناسی و چیستی مکان برقرار شدهاست. این مجموعه که به عنوان کاروانسرا در عصر قاجار کاربرد داشته، در چند سال اخیر به دنبال بازسازیهای صورت گرفته در قالبی بدیع و به عنوان فضای شهری پویا به حیات خود ادامه داده است که به واسطه استمرار حضور شهروندان و در پی داشتن احساسی از تعلق به مکان، از ویژگیهای خاص فضایی خود سخن به میان میآورد و بدینترتیب جستوجوی مفاهیم فضایی پیرامون آن را به موضوعی درخور تأمل تبدیل میکند. در این راستا فرض بر آن است که استفاده از دانش نشانهشناسی میتواند به عنوان نقش مکمل، منجر به خوانش دقیقتر مکان و ارتقای کیفیت فضایی آن گردد. به عبارتی عناصر مکانساز که به واسطه تجربه و ادراکات حسی مخاطب ایجاد میشوند، در گذار از نشانهشناسی به طور مشخص در ارتباط با بنا و متن قرارگیری آن مطالعه میشوند. با نظر به فرضیه مطرح شده، هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفههای مرتبط با مفهوم مکان با نگرشی نشانهشناسانه و به روش توصیفی_تحلیلی است که در نهایت تطبیق مؤلفهها با مجموعه سعدالسلطنه قزوین به واسطه مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه و نقشههای شناختی از طریق ترسیم کروکی و تحلیلهای آماری نرمافزارSPSS 20 در قالب ارائه فراوانی و میانگین دادهها و آزمون همبستگی اسپیرمن بررسی میشوند. نتیجه پژوهش ابتدا بیانگر اهمیت نقش نشانهشناسی در یافتن مؤلفههای ارتقادهنده فضا به مکان (همچون توجه به زمینه و انطباق با محیط، معنامندی، ارزشهای فرهنگی و اجتماعی، هویت و ماندگاری فضا، خاطرهانگیزی) و سپس بررسی و تحقق این موارد در روابط و نسبتهای مختلف میان فرد و مکان از منظر توجه به نشانهشناسی ادراکات، حافظه تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و ذهنیت مخاطب است.
طراحی شهری
الهام ضابطیان؛ رضا خیرالدین
چکیده
در راستای بسط مفهوم ادراک شهروندان و تفاوت آن با احساس در فضاهای شهری (که در ذیل پژوهشهای روانشناسی محیط قرار میگیرد) در این مطالعه یکی از شاخههای ملموستر از مفهوم آسایش، یعنی آسایش حرارتی، مورد تمرکز قرار گرفته است. این مقاله سعی دارد به مدل تجربی مرتبط با مطالعات سنجش سازگاری روانی حرارتی دست یابد تا در پژوهشهای آتی ...
بیشتر
در راستای بسط مفهوم ادراک شهروندان و تفاوت آن با احساس در فضاهای شهری (که در ذیل پژوهشهای روانشناسی محیط قرار میگیرد) در این مطالعه یکی از شاخههای ملموستر از مفهوم آسایش، یعنی آسایش حرارتی، مورد تمرکز قرار گرفته است. این مقاله سعی دارد به مدل تجربی مرتبط با مطالعات سنجش سازگاری روانی حرارتی دست یابد تا در پژوهشهای آتی بتوان آن را در چند نمونه موردی فضای شهری، با رویکرد مشارکتی و کسب نظرات افراد پیاده حاضر در فضا محک زد. پیشفرض اصلی این پژوهش عبارتست از این که: «به نظر میرسد بین سازگاری روانی برای رسیدن به آسایش حرارتی با سطوح مختلف حس مکان در فضاهای عمومی شهری ارتباط معنیداری وجود دارد» . روش تحقیق در گام نخست توصیفی و با تکیه بر مطالعات اسنادی است و در مرحله بعد، مدل تجربی ساخته شده با استفاده از فرآیند مفهومسازی و پس از مطالعه مبانی و تجارب موفق جهانی استخراج شده است. ابتدا به وسیله 27 نفر از خبرگان امر(که در همه بخشهای حس مکان، روانشناسی محیط و ادراک محیطی و آسایش حرارتی تا حدودی مسلط هستند) با استفاده از روش رفت و برگشتی دلفی تدقیق شده و سپس از طریق مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP رتبهبندی ابعاد، معیارها و زیرمعیارهای موجود در مدل تجربی پرداخته شده و به کمک نرمافزار Expert Choice وزن هر کدام از معیارها در مقایسه با سایر معیارهای هم سطح خود به دست آمده و در واقع از طریق مدل تجربی سنجش مفهوم مورد بررسی، ارزشگذاری شده است تا ابزاری برای مطالعات میدانی این مدل فراهم آورد. ساختار این مدل نیز در دو بخش سنجش حس مکان و سنجش سازگاری روانی آسایش حرارتی تنظیم شده است. نتایج تحلیل سلسله مراتبی در بخش حس مکان نشان میدهد، وزن بعد روانی بسیار بیشتر از بعد مکانی است. در مورد زیر بعدهای مربوط به بعد روانشناختی نیز بیشترین تأثیر مربوط به معیار رفتاری در یک فضای شهری است. بنابراین برنامهریزی برای مدیریت رفتارها در فضای شهری عاملی بسیار مهمتر از برنامهریزی کالبدی به منظور ارتقای آسایش ادراک شده شهروندان است. در زیر بعد رفتاری نیز مهمترین معیار مربوط به نوع فعالیتهای موجود در محیط است و پس از آن میزان رفتارهای مشارکتجویانه قرار دارند. همچنین در بخش معیارهای مؤثر در سنجش سازگاری روانی نیز، بیشترین امتیاز با اختلاف زیاد مربوط به معیار طبیعی بودن و پس از آن مدت زمان حضور، سپس تجربه، انتظارات، کنترل ادراکی بر فضا، عوامل زیباییشناسانه و حضور جمعیت هستند.
طراحی شهری
نسار دانش پایه؛ فرح حبیب
چکیده
پژوهش حاضر با مطالعه حس مکان و مفاهیم مرتبط با آن، به تبیین معیارهای اصلی در ارتقای حس مکان در توسعه جدید شهرها پرداخته است. در چارچوب هدف یاد شده و براساس مبانی نظری، 10 معیار اصلی شامل غنای بصری، تناسبات بصری، کیفیت کالبدی فضایی، خوانایی، قابلیت ادراک مکان، هویت و شخصیت، قابلیت دسترسی، انعطافپذیری، آسایش و دعوت کننده و جذاب بودن ...
بیشتر
پژوهش حاضر با مطالعه حس مکان و مفاهیم مرتبط با آن، به تبیین معیارهای اصلی در ارتقای حس مکان در توسعه جدید شهرها پرداخته است. در چارچوب هدف یاد شده و براساس مبانی نظری، 10 معیار اصلی شامل غنای بصری، تناسبات بصری، کیفیت کالبدی فضایی، خوانایی، قابلیت ادراک مکان، هویت و شخصیت، قابلیت دسترسی، انعطافپذیری، آسایش و دعوت کننده و جذاب بودن مکان، در زمینه شکلگیری و تشخیص حس مکان از نقطه نظر ساکنان توسعه جدید شهری تدوین شد. بررسی و تبیین بیشتر این 10 معیار، به واسطه 42 زیرمعیار با استناد به انجام تحلیل عاملی مورد توجه قرار گرفته است. به منظور عملیاتی شدن چارچوب نظری تدوین شده، مطالعه موردی شامل شهرکهای دهکده المپیک، چشمه، پیکانشهر و امید از منطقه 22 شهرداری تهران، به عنوان بزرگترین توسعه شهری جدید متصل به تهران و همچنین محله حکیمیه از منطقه 4 شهرداری تهران به عنوان یکی دیگر از توسعههای نسبتاً جدید تهران انتخاب شدند که با استفاده از روش آلفای کرونباخ حجم نمونه در مجموع 1070 نفر تعیین شده است. همچنین از روشهای آماری مدلسازی معادلات ساختاری، برآورد حداکثر درست نمایی، آزمون همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون خطی چندگانه برای تعیین ماهیت رابطه میان انگاره حس مکان و معیارهای ده گانه فوق استفاده شده است. در نهایت امکان طرح مدل 10 عاملی در زمینه مطالعه و سنجش حس مکان در پهنههای توسعه جدید شهری فراهم شده که کفایت برازندگی این مدل به واسطه شاخصهای مختلف نشان میدهد، الگوی مورد نظر از نظر هماهنگی دادهها با ساختار عاملی آن، از برازندگی قابل قبولی برخوردار است.
طراحی شهری
معصومه آیشم؛ مرتضی میرغلامی
دوره 5، شماره 19 ، مرداد 1395، ، صفحه 69-80
چکیده
امروزه مفهوم مکان و حس مکان یکی از مهمترین مسائل پیش روی شهرسازی معاصر است.درگذشته شهرها از توانایی بالایی در جهت برقراری تعامل بین انسان و فضا برخوردار بودند. اما امروزه در غالب شهرها فضاهایی ایجاد می شوند که فاقد هویت و معنا بوده و صرفا تقلیدی از سایر نمونه هاست.تکرار الگوهای بی هویت و غربی در فضاهای شهری موجب به حاشیه رانده شدن اصول ...
بیشتر
امروزه مفهوم مکان و حس مکان یکی از مهمترین مسائل پیش روی شهرسازی معاصر است.درگذشته شهرها از توانایی بالایی در جهت برقراری تعامل بین انسان و فضا برخوردار بودند. اما امروزه در غالب شهرها فضاهایی ایجاد می شوند که فاقد هویت و معنا بوده و صرفا تقلیدی از سایر نمونه هاست.تکرار الگوهای بی هویت و غربی در فضاهای شهری موجب به حاشیه رانده شدن اصول مکان سازی و هویت گردیده است.در این پژوهش سعی شده با مطالعه مبانی مکان و حس مکان، به بررسی این موضوع پرداخته شود که آیا یک محور واحد شهری در خرد فضاهای داخلی نظیر سکانس، نیز ارائه یکپارچه ای از مفهوم حس مکان دارد؟ در همین راستا به ارائه مدلی برای بررسی فضاهای شهری از این منظر پرداخته شده است. سپس با توجه به مدل ارائه شده، سکانس های مختلفی از یک خیابان-خیابان امام خمینی(ره) شهر ارومیه-به عنوان نمونه موردی مورد بررسی قرار گرفته است.براساس یافته های تحقیق سکانس های محور امام خمینی در آفرینش مفهوم مکان برای مردم یکسان عمل نکرده و کاربران نسبت به بخش های مختلف این خیابان حس های مختلفی را ابراز نموده اند. روش این پژوهش توصیفی–تحلیلی و مورد پژوهی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای،اسنادی ومیدانی(مشاهده،پرسشنامه و مصاحبه)می باشد. نتایج حاصل از مطالعات، صحت فرضیه فوق را به اثبات می رساند که محور امام خمینی در شهر ارومیه در پیاده سازی مفهوم مکان به صورت یکپارچه عمل نکرده است.