برنامه ریزی شهری
بهاره بهرا؛ مجتبی رفیعیان
چکیده
توجه به موضوع مدیریت تعارضات در پیشینه مطالعات حوزه شهرسازی سابقهای تقریباً بهقدمت این رشته دارد و در دهههای اخیر مکاتب مختلف شهرسازی به این موضوع توجه نشان دادهاند. نگاه جدی به این موضوع مشخصاً از دهه 70 شروع میشود و بهتدریج با گسترش اندیشه برنامهریزی مشارکتی در دهه 80 رشد چشمگیری پیدا میکند. این درحالی است که تفکرات ارائهشده ...
بیشتر
توجه به موضوع مدیریت تعارضات در پیشینه مطالعات حوزه شهرسازی سابقهای تقریباً بهقدمت این رشته دارد و در دهههای اخیر مکاتب مختلف شهرسازی به این موضوع توجه نشان دادهاند. نگاه جدی به این موضوع مشخصاً از دهه 70 شروع میشود و بهتدریج با گسترش اندیشه برنامهریزی مشارکتی در دهه 80 رشد چشمگیری پیدا میکند. این درحالی است که تفکرات ارائهشده در خصوص درک تعارضات در برنامهریزی تاکنون، بطور عموم مجموعهای نامنسجم و گاه متضاد بر اساس مبانی فکری ـ فلسفی متنوع و متشت ای است. با توجه به تحول تاریخی تعامل نظریه برنامهریزی با موضوع تعارض، هدف این پژوهش، توصیف و فهم ماهیت تعارض و در ادامه مدیریت تعارضات در بستر اندیشه وتفکر برنامهریزی شهری و تلاش درجهت طبقهبندی دیدگاهها بر اساس رویکردهای نظری ـ فلسفی و زمینهای غالب است. روششناسی، مبتنی بر شیوه فراتحلیل و تحلیل محتوای کیفی است و از مرور سیستماتیک منابع چاپشده در پایگاه داده اسکوپوس و گوگل اسکالر، در قالب چارچوب پریزما برای جمعآوری دادهها استفاده شدهاست. مطابق این چارچوب، به تحلیل محتوای 183 منبع به زبان انگلیسی پرداخته شد. بر این اساس رویکردهای پیرامون ماهیت و مفهوم تعارضات در برنامهریزی شهری را میتوان طبق هدف مطالعات و پاسخگویی به سه سؤال چیستی و چرایی تعارضات و چگونگی مدیریت آن، شامل رهیافتهای «موقعیتمند» ، «مدیریتی» ، «نظریهای» دانست. رهیافت موقعیتمند شامل تعارضات در حوزههای «الگوهای فضایی ـ مکانی شهر» ، «کاربری و مالکیت اراضی» ، «فضاهای شهری» ، «توسعه و حفاظت» و «پروژههای بزرگمقیاس»، رهیافت مدیریتی شامل «فرایند تصمیمگیری» ، «تکنیکهای مدیریت تعارض» ، «ارزیابی تأثیرها» و «تحلیل و طراحی نهادی» و رهیافت نظریهای شامل «نقش نظریه برنامهریزی» ، «نقش نهادهای قدرت» و «نقش برنامهریز» در فهم مسئله تعارض میباشد. رهیافتهای مدیریتی و نظریهای بر اساس سیر تاریخی ماهیت تعارضات در حوزه نظریههای برنامهریزی شهری، در سه پارادایم تحول یافته است. نتایج نشان میدهد، نگاه به مفهوم ماهیت و مدیریت تعارضات، در قالب سه پارادایم «اثباتگرا» با اعتقاد به اجماع هدایتشده، «پسااثباتگرا» با اعتقاد به پایان تعارضات ازطریق اجماع مبتنیبر اخلاق گفتمان و «انتقادی» با تأکید بر هژمونی حاصل از اجماعسازی و بازتولید همیشگی تعارضات در برنامهریزی قابلشناسایی و ساختاربندی است. بدین ترتیب باوجود پیشینههای ایدئولوژیک و رویکردهای مختلف به موضوع تعارض، یک چرخش سیاسی در این حوزه در نظریه و عمل برنامهریزی شهری شناسایی میشود. درنتیجه برنامهریزان باید از تنزل اقداماتشان بهطور سنتی به یک بعد تنظیمی، فراتر رفته و به مفهومسازی مجدد سیاست شهری و دگرگونی بعد فیزیکی و نمادین فضا کمک نمایند.
برنامه ریزی شهری
نیکو مدقالچی؛ سید حسین بحرینی؛ مجتبی رفیعیان
چکیده
ظهور عصر اطلاعات در قرن 20 به واسطۀ تحولات عظیم حوزۀ فنآوری اطلاعات و ارتباطات، رویکرد غالب حل حداکثری مسائل شهری و نجاتبخشی این فنآوری ها را پیشِ روی برنامه ریزان، طراحان و سیاست گذاران شهری قرار داده است. باوجود جدیدبودن این تحولات، سرعت رشد و توسعۀ گستردۀ آن، میان کنش گسترده ای را در بین بخش های مختلف مطالعات ...
بیشتر
ظهور عصر اطلاعات در قرن 20 به واسطۀ تحولات عظیم حوزۀ فنآوری اطلاعات و ارتباطات، رویکرد غالب حل حداکثری مسائل شهری و نجاتبخشی این فنآوری ها را پیشِ روی برنامه ریزان، طراحان و سیاست گذاران شهری قرار داده است. باوجود جدیدبودن این تحولات، سرعت رشد و توسعۀ گستردۀ آن، میان کنش گسترده ای را در بین بخش های مختلف مطالعات شهری فراهم ساخته است. همزمان با روند رو به افزایشی آن، سرتاسر دنیا با شیوع ویروس کرونا از دسامبر 2019، مواجه شد و نقش فنآوری اطلاعات و ارتباطات را مورد بازخوانی مجدد قرار داد. با توجه به پژوهشهای داخلی کم (در حدود 17 عنوان مقاله) در ارتباط با فنآوری اطلاعات و ارتباطات و شهر و وجود خلأ در این ارتباط و اهمیّت توجه به این حوزه در مطالعات شهری، هدف این مقاله، شناسایی، استخراج و ارائۀ فضای تعاملی و پژوهشی بین توسعۀ فنآوری های اطلاعات و ارتباطات بر زیر حوزه های مطالعات شهری، به منظور معرفی، طبقهبندی موضوعات، رهیافتها و روشها و همچنین بهرهگیری از نتایج پژوهشها است. در این راستا با استفاده از روش تحقیق مرور سیستماتیک، محتوای پژوهش های علمی خارجی انتشاریافته مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. این امر با جست و جوی مقالات معتبر آغاز شد و با مطالعۀ چکیده و نتایج تحقیق بیش از 150 مقاله و پایش آنها و در نهایت انتخاب 93 مقاله پس از ورود در محیط نرم افزار اکسل، انجام پذیرفت. مقاله های انتشار یافته به زبان انگلیسی و بین فاصلۀ زمانی 30 سالۀ 1990-2020 هستند. پایش، بررسی و استخراج محورهای کلیدی و اصلی مقالات در نهایت ما را به طبقهبندی هشت گانۀ مندرج در ذیل شامل 1) سیاستگذاری شهری، 2) مشارکت الکترونیک، 3) شهر هوشمند، 4) ساختار و سازمان فضایی شهر، 5) رفتار سفر، 6) شکاف دیجیتال، 7) فضای عمومی و 8) رقابت پذیری و 30 زیرمحور هدایت نمود که به تفکیک هر یک، نویسندگان مطرح، روش انجام کار و یافتههای تحقیقات ارائه گردید. مطالعات اخیر گویای این موضوع هستند که شیوع کروناویروس میزان بهره مندی از فنآوری های اطلاعات و ارتباطات را چندین برابر کرده و این امر بهطور قطع شدت اثرگذاری آن بر شهر و برنامهریزی و طراحی شهری را با سرعت بیشتری دچار تحول و دگردیسی خواهد کرد. از اینرو این مقاله در راستای تبیین ابعاد گوناگون این موضوع ارائه میشود.
برنامه ریزی شهری
مجتبی رفیعیان؛ گل کو گیاهچی
چکیده
مناطق ساحلی به دلیل ارائه فضاها و فرصتهای متنوع از گذشته تاکنون با تقاضای بالای جمعیت روبهرو بوده که این موضوع با بروز معضلات و آشفتگیهای متعددی در ابعاد مختلف ساحل همراه بوده است. این معضلات در حوزههای متعددی از جمله حوزههای محیطزیستی، کاربری اراضی، سیاسی و امنیتی، مقرراتی و حقوقی در نواحی ساحلی کشور و از جمله ...
بیشتر
مناطق ساحلی به دلیل ارائه فضاها و فرصتهای متنوع از گذشته تاکنون با تقاضای بالای جمعیت روبهرو بوده که این موضوع با بروز معضلات و آشفتگیهای متعددی در ابعاد مختلف ساحل همراه بوده است. این معضلات در حوزههای متعددی از جمله حوزههای محیطزیستی، کاربری اراضی، سیاسی و امنیتی، مقرراتی و حقوقی در نواحی ساحلی کشور و از جمله بندر انزلی دیده میشود. در شهر بندرانزلی طبق اسناد توسعه شهری و گزارشات مطالعاتی دستگاههای اجرایی، پهنه ساحلی شهر در سالهای گذشته دچار افول مشهودی شده؛ به گونهای که به نظر میرسد موجبات بروز آسیبهای محیطزیست، افول اقتصادی و مسائل اجتماعی متعددی را در قالب کاهش کیفیت محیط ایجاد کرده است. بنابراین میتوان گفت مسئله پیشِ رو، شناسایی مؤلفههای حاکم بر ظرفیتهای توسعهای در پهنه ساحلی بندرانزلی است که دچار زوال شده و مدیریت مداخلات میتواند فرایندهای بهبود کیفیت را موجب شود. روش تحلیل دادهها بهرهگیری از مدل معادلات ساختاری (SEM) است که با استفاده از نرمافزار SmartPlS 3 صورت گرفت. برای آزمون مدل، با استفاده از پرسشنامه و براساس آرای کاربران فضا (مصرفکنندگان)، کیفیت محیطی در نواحی ساحلی متشکل از نُه شاخص برآورد و مورد سنجش قرار گرفت. ضریب استاندارد شده مسیر میان مصرفکننده و کیفیت محیطی (86/0) بیانگر این مطلب است که الگوی آماری کاربران به میزان 86 درصد از تغییرات متغیر کیفیت محیطی را تبیین میکند. کیفیت محیطی پهنههای ساحلی با نُه شاخص سنجیده میشود که از میان آنها، نفوذپذیری اولویت نخست در تحلیل کیفیت محیطی ساحلی دارد و سایر شاخصهای مطرح مانند انعطافپذیری، سازگاری، کارایی، بامعنابودن، تناسبات، تنوع، اجتماعپذیری و پایداری به ترتیب در اولویتهای دوم تا نهم قرار میگیرند.
برنامه ریزی شهری
الهام قاسمی؛ مجتبی رفیعیان
چکیده
توسعههای شهری با هدف ایجاد منفعت عمومی صورت میپذیرد ولی گاهی به ایجاد تضادها بین اهداف و نتایج مورد قبول گروه مختلف و تعارضات منجر میگردد. از آنجا که تأثیر تعارضات مقولهای زمینهدار است، اهمیت مدیریت آن را به مثابه یک رویکرد روششناختی و عملی برجسته میسازد. مدلهای جدید مدیریت تعارضات، مدل مشارکت عمومی خصوصی در توسعه شهری(3P) ...
بیشتر
توسعههای شهری با هدف ایجاد منفعت عمومی صورت میپذیرد ولی گاهی به ایجاد تضادها بین اهداف و نتایج مورد قبول گروه مختلف و تعارضات منجر میگردد. از آنجا که تأثیر تعارضات مقولهای زمینهدار است، اهمیت مدیریت آن را به مثابه یک رویکرد روششناختی و عملی برجسته میسازد. مدلهای جدید مدیریت تعارضات، مدل مشارکت عمومی خصوصی در توسعه شهری(3P) و مدل مشارکت عمومی و خصوصی و مردمی(مدل شراکت) (4P) است. 4P یک مفهوم نسبتاً جدید است که هدف آن به کارگیری انواع بازیگران در فرایندهای برنامهریزی با هدف ایجاد برنامهریزی اثربخشتر و همه شمولتر برای پاسخ به چالشهای مشارکت بخشهای عمومی خصوصی با تقویت جایگاه مشارکت مردمی در برنامهریزی است. روش تحقیق در این مقاله از منظر هدف، کاربردی و از منظر راهبرد تحقیق، استفهامی است که با استفاده از اسناد کتابخانهای و روش مروری ساده به کشف و توصیف مؤلفههای 3P و 4P پرداخته و مدیریت تعارضات در مدل جدید 4P را مطرح مینماید. روش گردآوری اطلاعات، مصاحبه شبه ساختار یافته به منظور فهم مشکلات پروژه ارگ جهاننمای اصفهان و تعیین تعارضات بین کنشگران اعم از گروههای ذینفع و ذینفوذ با استفاده از نمونهگیری هدفمند است و دادههای متنی مکتوب اعم از اسناد شهری و خبری، مطالعات پژوهشی و گزارشات مربوط به پروژه و محدوده آن، قبل، حین و بعد از انجام پروژه با روش تحلیل محتوای کیفی جهتدار(قیاسی) بررسی و درنهایت با استفاده از «ماتریس دستیابی به اهداف» تعارضات میان گروهی در این پروژه تحلیل شدهاست. تعارضات بین سازمانی و گروههای مردمی در این پروژه در سه حوزه تملک اراضی(مالکان قطعات موجود در کاروانسرای تحدید)، نوع کاربری پیشنهادی برای محدوده(تغییر کاربری فضای سبز به فرهنگی و درنهایت تجاری) و ساخت پروژه جهاننما از لحاظ کالبدی(عدم توجه به حریم ارتفاعی و خط آسمان میدان نقشجهان) به وجود آمدهاست. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عدم شناخت کنشگران در پروژه جهاننما و عدم توجه به مشارکت و در مفهومی فراتر، شراکت (شریک بودن در سود و ضرر و نوآوریهای یک طرح) گروههای مختلف اعم از بخش عمومی، خصوصی و مردمی در فرآیند طرح باعث ایجاد تعارضات شده و این امر منجر به عدم تحقق اهداف طرح گردیده است.
طراحی شهری
فاطمه محمدنیای قرائی؛ مجتبی رفیعیان؛ محمد نقی زاده
دوره 6، شماره 23 ، مرداد 1396، ، صفحه 29-38
چکیده
خلوت، فرآیندی برای تعیین مرز میان افراد است و فرد به واسطه آن بر تعامل خود با دیگران نظارت میکند. نیاز به خلوت در انسانها عمومیت دارد ولی شیوه پاسخ به آن متأثر از متغیرهایی چون فرهنگ، سن، جنس، محیط فیزیکی و... است. تفاوت این نیاز از فرهنگی به فرهنگ دیگر سبب میشود برخی از فرهنگها میل بیشتری به خلوت نسبت به سایرین داشته باشند. ...
بیشتر
خلوت، فرآیندی برای تعیین مرز میان افراد است و فرد به واسطه آن بر تعامل خود با دیگران نظارت میکند. نیاز به خلوت در انسانها عمومیت دارد ولی شیوه پاسخ به آن متأثر از متغیرهایی چون فرهنگ، سن، جنس، محیط فیزیکی و... است. تفاوت این نیاز از فرهنگی به فرهنگ دیگر سبب میشود برخی از فرهنگها میل بیشتری به خلوت نسبت به سایرین داشته باشند. تفاوتها در میل به خلوتجویی صرفاً محدود به فرهنگها نمیشود، بلکه خرده فرهنگها را نیز در بر میگیرد. ایران، از جمله کشورهایی است که دارای خرده فرهنگهای متنوع با حالتهای مختلف پاسخگویی به خلوت است. اما تاکنون تحقیقاتی در زمینه بررسی تفاوتها و شباهتهای میان خرده فرهنگهای این کشور در میل به خلوتجویی و سازوکارهای رسیدن به آن در محیطهای شهری انجام نشده است. از این رو، این مقاله به دنبال بررسی تفاوتهای بین فرهنگی میان زنان گیلکی، کرد، آذری و یزدی در میل به خلوتجویی و ادراک ازدحام است. برای رسیدن به این اهداف از ابزار پرسشنامه استفاده گردید. حدود هزار و 174 زن پرسش شونده به صورت اتفاقی در پارکهای شهر (رشت)، ملت (سنندج)، باغمیشه (تبریز) و آزادگان (یزد) برای تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. این پرسشنامه توسط آزمونهای خی دو (Chi-square Test)، ضریب همبستگی پیرسون (Pearson Correlation Coefficient)، تحلیل واریانس یک طرفه (Analysis of Variance (ANOVA)) و تحلیل واریانس چند متغیره (Multivariate Mnalysis of Variance (MANOVA)) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که سطح خلوت مطلوب در زنان یزدی و آذری بیشتر از سایر زنان است. در صورتی که خلوت کسب شده در زنان گیلکی بیش از سایر خرده فرهنگهاست. به عبارتی، یزدیها (صحرایی گرم و خشک) و آذریها (کوهستانی سرد) در زمره فرهنگهای غیرارتباطی و گیلکیها (معتدل خزری) و کردها (کوهستانی بسیار سرد) در زمره فرهنگهای ارتباطیاند. صرف نظر از نوع فرهنگ، سطح خلوت مطلوب و کسب شده به ادراک ازدحام افراد وابسته است.
محیط زیست شهری
هاشم داداش پور؛ مجتبی رفیعیان؛ عبدالله زارعی
دوره 3، شماره 9 ، بهمن 1392، ، صفحه 31-44
چکیده
برنامهریزی کاربری زمین به عنوان محصول نهایی فرایند برنامهریزی فضایی، به دنبال ارائه الگوی مطلوب کاربری زمین و تعیین اولویتهای توسعهای با توجه به ظرفیتهاست. این فرایند در غالب مطالعات صورت گرفته براساس تحلیل روند گذشته و تعمیم آن به آینده است که به دلیل عدم قطعیت شرایط و ویژگیهای منطقهای، با تعارضهای ذاتی همراه است. ...
بیشتر
برنامهریزی کاربری زمین به عنوان محصول نهایی فرایند برنامهریزی فضایی، به دنبال ارائه الگوی مطلوب کاربری زمین و تعیین اولویتهای توسعهای با توجه به ظرفیتهاست. این فرایند در غالب مطالعات صورت گرفته براساس تحلیل روند گذشته و تعمیم آن به آینده است که به دلیل عدم قطعیت شرایط و ویژگیهای منطقهای، با تعارضهای ذاتی همراه است. از سوی دیگر رویکردهای موجود به دلیل عدم وجود نگاهی یکپارچه و در نظر نگرفتن همه ابعاد توسعه نمیتوانند الگوی کاربری زمین مناسب را ارائه کنند. یکی از روشهای رایج در این زمینه، ارزیابی و در نظر گرفتن توان و ظرفیت زمین در استقرار انواع کاربریهاست. نکته مشترک همه روشهای به کار رفته به منظور ارزیابی توان اکولوژیکی، در نظر گرفتن توسعه یک نوع فعالیت انسانی به عنوان هدف ارزیابی در روند تحقیق بوده است. این در حالی است که در استقرار مکانی توسعه انواع فعالیتها میتوانند در یک رقابت، بهترین و متناسبترین مکان را با توجه به جمیع شرایط انتخاب کنند. هدف مقاله حاضر، ارائه الگوی یکپارچه تخصیص کاربری زمین بر مبنای توان اکولوژیکی در شهرستان نوشهر برای توسعه چهار نوع فعالیت شهری، کشاورزی، صنعتی و طبیعی است. این مدل مکانهای مناسب برای توسعه هر چهار نوع فعالیت را به طور مجزا شناسایی کرده و در نهایت با استفاده از منطق گفتاری و بر مبنای اولویتهای فعالیتی، پهنهبندی اولویت قابلیت اراضی را ارائه میکند. نتایج مدل نشان میدهد که در ارزیابی اکولوژیکی یکپارچه توسعه انواع فعالیتهای چهارگانه، عمده سطح منطقه دچار تعارضها میان اولویتهای ارزیابی میان توسعه دو یا چند نوع فعالیت است. با توجه به فرآیند تصمیمگیری بر مبنای هدف کلان ارزیابی، مدل در رفع تعارضها در میان تمامی اولویتها، زمین مورد نظر را به توسعه طبیعی اختصاص داده و از گسترش توسعه دیگر فعالیتها در این مناطق جلوگیری کرده است.
برنامه ریزی شهری
مجتبی رفیعیان؛ جمشید مولودی؛ ابوالفضل مشکینی؛ عبدالرضا رکن الدین افتخاری؛ کیومرث ایراندوست
دوره 3، شماره 9 ، بهمن 1392، ، صفحه 45-58
چکیده
شواهد زیادی وجود دارد که با گذشت زمان، مرزهای سیاسی بخش عظیمی از کارکردشان را به عنوان مانع از دست داده و تعاملات و همکاریهای میان مرزی به طور روزافزون از اهمیت بیشتری برخوردار میشوند. در این حالت مرز به عنوان منطقه تماس، به فضایی کارکردی برای تبادلات و تعاملات اقتصادی_ اجتماعی فرامرزی تبدیل میشود و اثرات مثبت خود را در مناطق ...
بیشتر
شواهد زیادی وجود دارد که با گذشت زمان، مرزهای سیاسی بخش عظیمی از کارکردشان را به عنوان مانع از دست داده و تعاملات و همکاریهای میان مرزی به طور روزافزون از اهمیت بیشتری برخوردار میشوند. در این حالت مرز به عنوان منطقه تماس، به فضایی کارکردی برای تبادلات و تعاملات اقتصادی_ اجتماعی فرامرزی تبدیل میشود و اثرات مثبت خود را در مناطق و شهرهای مجاور بر جای میگذارد. بنابراین این تحقیق با هدف تحلیل رابطه تحول کارکرد مرز با ارتقای وضعیت پیرامونی شهرهای مرزی بانه و سقز شکل گرفته است. بررسی این رابطه با استفاده از روشهای کمی_ پیمایشی و از دیدگاه دو گروه شامل فعالان تجارت میان مرزی و خبرگان و مسئولان محلی انجام شده است. گفتنی است که برای وارد کردن بُعد زمان در مطالعه، در مرحله گردآوری اطلاعات میدانی براساس طرح پانل واپسنگر اقدام شد. براساس یافتههای توصیفی تحقیق، کارکرد مرز در منطقه مورد مطالعه هم از دیدگاه فعالان تجارت میان مرزی و هم از دیدگاه خبرگان و مسئولان محلی، متحول شده است. نتایج آزمون t تک نمونهای نیز تأیید کننده همین مطلب است. در ادامه در بررسی متغیر وضعیت پیرامونی شهری، یافتههای تحقیق حاکی از بهبود و ارتقای شاخصهای وضعیت پیرامونی شهرهای مرزی به ویژه از دیدگاه خبرگان و مسئولان محلی است. در پاسخ به سؤال اصلی تحقیق و بررسی رابطه تحول کارکرد مرز با ارتقای وضعیت پیرامونی شهرهای مورد مطالعه، یافتههای تحلیلی تحقیق منتج از تحلیل رگرسیون نشان میدهد که ارتباط معناداری بین تحول کارکرد مرز با ارتقای وضعیت پیرامونی شهرهای مرزی مورد مطالعه وجود دارد. به طوری که ارتقای وضعیت پیرامونی شهرهای مرزی با تحول کارکرد مرز از دیدگاه فعالان تجارت میان مرزی و خبرگان و مسئولان محلی به ترتبب دارای 50 و 51 درصد همبستگی است. علاوه بر این با استفاده از رتبهبندی میانگین شاخصها در آزمون فریدمن مشخص شد که از میان شاخصهای سازنده تحول کارکرد مرز، توسعه زیرساختهای ارتباطی و کاهش فاصله اجتماعی_ فرهنگی با ساکنان آن سوی مرز مهمترین تأثیر را در تحول کارکرد مرز در منطقه مورد مطالعه داشتهاند.