طراحی شهری
شیما عابدی؛ ساناز سعیدی مفرد
چکیده
مسیریابی توانایی شناسایی موقعیت مکانی و رسیدن به مقصد، حرکت در محیط های فضایی است.این موضوع در خصوص کودکان که معمولا استقلال و تجربه کافی در جابه جایی در محیط های شهری را ندارد بسیار حائز اهمیت می باشد.این پژوهش با هدف بررسی تاثیر نشانه های شهری بر مسیریابی کودکان در فضای شهری تدوین گردیده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر کاربردی و پیمایشی ...
بیشتر
مسیریابی توانایی شناسایی موقعیت مکانی و رسیدن به مقصد، حرکت در محیط های فضایی است.این موضوع در خصوص کودکان که معمولا استقلال و تجربه کافی در جابه جایی در محیط های شهری را ندارد بسیار حائز اهمیت می باشد.این پژوهش با هدف بررسی تاثیر نشانه های شهری بر مسیریابی کودکان در فضای شهری تدوین گردیده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر کاربردی و پیمایشی است. روش نمونهگیری بهصورت تصادفی با استفاده از فرمول کوکران و تکمیل پرسشنامه توسط 106 نفر از کودکانی که در بازهی سنی 12-8 سال میباشند انجام گردیده است. در تحلیل دادهها در جهت ارزیابی تأثیر نقش نشانه ها در مسیریابی کودکان پس از جمعآوری دادهها، اطلاعات حاصل با روش تحلیل عاملی تاییدی و با استفاده از نرم افزار Amos مورد تحلیل قرارگرفتند. همچنین جهت تحلیل دادههای کیفی به بررسی نقاشیهای کودکان پرداختهشده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که تفاوت در گروههای سنی کودکان باعث تفاوت در میزان تاثیر گذاری نشانه ها در مسیریابی کودکان می گردد. همچنین عناصر کالبدی و نشانه ها در فضاهای شهری در مسیریابی کودکان در محدوده مطالعاتی پژوهش بسیار تاثیر گذار است. از جمله ویژگی های اشاره شده کودکان 8 ساله در فرآیند مسیریابی می توان به فضای سبز و فرم ابنیه اشاره نمود. کودکان 9-10ساله به فرم کالبدی و تمایز ساختمانها در فرآیند مسیریابی توجه دارند. کودکان10-12ساله به ساختمانهایی اشاره دارند که در آنها تنوع رنگی بیشتر و ساختمانهایی که فرم معماری متمایز تری نسبت به سایر ساختمانها دارند. کودکان 10-12ساله از معابر و ساختمانهای شاخص در مسیریابی استفاده می نمایند. بررسی های صورت گرفته تاثیر کالبد متمایز در رفتار مسیریابی کودکان را نشان می دهد.
طراحی شهری
فرشاد نوریان؛ بهناز امین زاده؛ مازیار عبایی
چکیده
در این مقاله فرایند طراحی شهری به عنوان اصلیترین مولفهی چنته دانش طراحی شهری مورد بررسی قرار گرفته و مناسبت این فرایند با تحقق پروژهها به لحاظ نظری تحلیل شده است. به این منظور فرایند طراحی شهری در بستر نظری رشته طراحی شهری به عنوان یک رشتهی آکادمیک مستقل تحلیل شده و مشکلات تحققپذیری پروژهها در قالب رابطه سه گانه تئوری، حرفه ...
بیشتر
در این مقاله فرایند طراحی شهری به عنوان اصلیترین مولفهی چنته دانش طراحی شهری مورد بررسی قرار گرفته و مناسبت این فرایند با تحقق پروژهها به لحاظ نظری تحلیل شده است. به این منظور فرایند طراحی شهری در بستر نظری رشته طراحی شهری به عنوان یک رشتهی آکادمیک مستقل تحلیل شده و مشکلات تحققپذیری پروژهها در قالب رابطه سه گانه تئوری، حرفه و اجرا مورد بحث قرار گرفته است. هدف مقاله دستیابی به روششناسی مناسب جهت مواجهه طراحی شهری با مشکلات مرتبط با تحققپذیری پروژههاست. این روششناسی در چارچوب نظری مقاله ارائه شده است. چارچوب نظری مقاله مبتنی بر تبیین فرایندی است که در جهت افزایش تحققپذیری پروژهها مطرح شده است. فرایند یاد شده تحت عنوان فرایند تدریجی طراحی شهری مرحله اجرا را نیز به مراحل متداول فرایند، مطالعه، تحلیل و اجرا، میافزاید و آنها را در یک مناسبت غیر خطی و غیر چرخهای به صورت نامنظم و وابسته به مراحل اجرا در نظر میگیرد. این فرایند پیشنهادی در قالب روششناسی پژوهشی اقدامپژوهی در یک پروژه طراحی شهری مورد بررسی قرار گرفته است. پروژه طراحی اراضی کن جنوبی شهر تهران مبتنی بر این روششناسی در چارچوب کارهای عملی واقعی عالم حرفه مورد ارزیابی قرار گرفته است. در بررسی این نمونهی موردی مراتب افزایش تحققپذیری پروژه از طریق به کار گرفتن روش تدریجی شرح داده شده است. همچنین به عنوان شاهد عدم کامیابی فرایند کلاسیک طراحی شهری اسناد تحقق یک نمونه موردی دیگر، طرح جامع ویژهی اراضی عباسآباد، با روش تحلیل محتوا آنالیز شده است. در نهایت در نتیجه بحث تعمیمپذیری فرایند تدریجی طراحی شهری به عنوان یک مکانیزم جایگزین یا تکمیلکننده فرایندهای روتین و متداول طراحی شهری مطرح گردیده است.
طراحی شهری
سید مجتبی صفدرنژاد؛ سید عبدالهادی دانشپور؛ مصطفی بهزادفر
چکیده
رودخانهها، بهواسطه عملکردهای متعدد، کیفیات متنوعی را برای انسانها و سکونتگاههایشان همراه دارند و مستقیم و غیرمستقیم، بر کیفیت زندگی آنها تأثیر میگذارند؛ اما تغییر سبک زندگی جوامع، ناآگاهی از ابعاد رودخانهها و نگرش و توسعه تکبعدی، آسیبهای فراوانی به این پدیدههای طبیعی رسانده و موجب ناپایداری آنها شده است. ...
بیشتر
رودخانهها، بهواسطه عملکردهای متعدد، کیفیات متنوعی را برای انسانها و سکونتگاههایشان همراه دارند و مستقیم و غیرمستقیم، بر کیفیت زندگی آنها تأثیر میگذارند؛ اما تغییر سبک زندگی جوامع، ناآگاهی از ابعاد رودخانهها و نگرش و توسعه تکبعدی، آسیبهای فراوانی به این پدیدههای طبیعی رسانده و موجب ناپایداری آنها شده است. این پژوهش، در پی خاطرنشان ابعاد رودخانهها، اهمیت حفاظت آنها در حین توسعه، ضرورت دیدگاه فراگیر در مواجهه با رودخانه و چگونگی استفاده از رودخانه بهعنوان محور مکانهای عمومی در چارچوب طراحی شهری است. این پژوهش توسعهای- کاربردی، بر مبنای رویکرد کیفی متکی بر تجربهگرایی، به گردآوری دادههای موردنیاز از طریق مطالعات کتابخانهای و میدانی پرداخته و با انتخاب روش مطالعه میان موردی، از ابزارهای مشاهده و مصاحبه نیمه ساختاریافته در بازدیدهای میدانی رودخانه در شهرهای اردبیل، اصفهان، اهواز و رشت بهره گرفته است. برای تجزیهوتحلیل دادهها، از تحلیلهای کیفی (تلخیص، دستهبندی) در کنار تحلیلهای کمّی آماری استفادهشده و اعتبار نتایج، بر اساس اظهارنظر تضمینشده در موارد کیفی و بررسی آزمون اسمیرنف و T تک نمونهای در تحلیل کمّی بررسیشده است. پژوهش حاضر، نقشها، ارزشها و کیفیات رودخانه را، در قالب مؤلفههای نظامهای مطالعاتی زیستمحیطی/ اکولوژیکی، کالبدی/ فضایی، عملکردی، اقتصادی، اجتماعی/ فرهنگی، ادراکی/ روانی و ... تدوین کرده و به مقایسه تطبیقی وضعیت آنها در شهرهای ذکرشده پرداخته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که با توجه به تنوع عملکردها، ارزشها و نیز ابعاد رودخانهها هرگونه توسعه مرتبط با آنها، باید با دیدی جامعنگر انجام شود. بعلاوه، توجه به آب، ویژگیها و تأثیرات آن، بهمثابه مهمترین عامل تمایز مکانهای عمومی رودخانه محور، باید با اتخاذ رویکردهای مناسبی ازجمله درزمینهٔ فعالیتها، در مکان سازی مبتنی بر رودخانه موردتوجه قرار گیرد. برخی کاربردهای پژوهش حاضر، عبارتاند از: یکپارچهسازی برنامهریزی، طراحی و مدیریت رودخانهها، مکان سازی و بازآفرینی پایدار با محوریت رودخانهها، بازنگری اسناد توسعه شهری، بازنگری قوانین مرتبط و ... .
طراحی شهری
آزاده علیزاده؛ سمانه خسروانی نژاد؛ محمد فلاحتی؛ رضا اکبری
چکیده
شهرها در جهان معاصر در حال دگرگونیاند که از مهمترین ابزارهای این تحول بهرهگیری از مولفه زمان و امتزاج آن با فرهنگ، هنر و تکنولوژی در بازتولید فضاهای شهری است. امری که موجد پیدایش مفهوم زندگی شبانه و فضاهای شبانه شهری است. با توجه به اهمیت زمان در زندگی معاصر و تغییر ساختارهای زمانی به دلیل تغییر سبک زندگی، استفاده مطلوبتر از زمان ...
بیشتر
شهرها در جهان معاصر در حال دگرگونیاند که از مهمترین ابزارهای این تحول بهرهگیری از مولفه زمان و امتزاج آن با فرهنگ، هنر و تکنولوژی در بازتولید فضاهای شهری است. امری که موجد پیدایش مفهوم زندگی شبانه و فضاهای شبانه شهری است. با توجه به اهمیت زمان در زندگی معاصر و تغییر ساختارهای زمانی به دلیل تغییر سبک زندگی، استفاده مطلوبتر از زمان در زندگی شهری در این فضاها میتواند تحقق یابد و سرزندگی حاصل از رخداد فعالیتهای روزانه در ساعات شبانه امتداد یابد. در شهر یزد فضاهای شبانه ترغیبکننده حضور بیشتر شهروندان در فضا به ویژه در فصول گرم خواهند بود و با توزیع زمانی تراکم جمعیت و نگهداشت آنها در فضا در بازه زمانی طولانیتر نشاط و سرزندگی شهر که در حال حاضر یکی از مهمترین دغدغههای مدیریت شهری است را ارتقا میبخشد. با علم به این موضوع که بستر فضای شبانه ملاحظات طراحانه خاص خود را میطلبد، هدف پژوهش تبیین عوامل و معیارهای موثر بر طراحی فضاهای شبانه است. بر این اساس، پس از استخراج معیارهای موثر از میان متون نظری و تجارب مرتبط، این معیارها با بهرهگیری از ترکیب روش کمی و کیفی، اولویتبندی و در خیابان کاشانی یزد ارزیابی شدند. در روش کمی به منظور اولویتبندی معیارها از ابزار پرسشنامه و آزمونهای کلموگروف-اسمیرنوف و فریدمن استفاده شدهاست و در روش کیفی این معیارها با استفاده از تکنیکهای ارزیابی محیط (مشاهده، مصاحبههای باز، برداشت میدانی) در خیابان کاشانی یزد تحلیل شدند. بر اساس نتایج پژوهش ملاحظات طراحانه فضاهای شهری شبانه به دو دسته عوامل زمینهساز در ارتباط با جذب جمعیت و عوامل پشتیبان در ارتباط با چگونگی نگهداشت جمعیت در فضای شهری، دستهبندی میشوند. عوامل زمینهساز پتانسیل فضا جهت ایجاد فضای شبانه هستند که با امتزاج با عوامل پشتیبان تقویت میشوند و نهایتاً با ارتقاء کیفیت تجربه محیط موجب عملکرد صحیح فضای شبانه میشوند.
طراحی شهری
تکتم حنایی؛ ساناز سعیدی مفرد؛ شیما عابدی
چکیده
مسیریابی فعالیتی آگاهانه است که با به کارگیری ابزارها و علائم انجام میشود. گردشگران با توجه به میزان آشنایی متفاوت با محیط از ابزارها و علائم راهنمای مختلف در انتخاب مسیر استفاده میکنند. شناخت متفاوت از محیط باعث تفاوت در شکلگیری نقشههای شناختی در ذهن گردشگران میشود. آشنایی با محیط و داشتن تجربه در فضاهای شهری در مسیریابی ...
بیشتر
مسیریابی فعالیتی آگاهانه است که با به کارگیری ابزارها و علائم انجام میشود. گردشگران با توجه به میزان آشنایی متفاوت با محیط از ابزارها و علائم راهنمای مختلف در انتخاب مسیر استفاده میکنند. شناخت متفاوت از محیط باعث تفاوت در شکلگیری نقشههای شناختی در ذهن گردشگران میشود. آشنایی با محیط و داشتن تجربه در فضاهای شهری در مسیریابی بسیار قابل توجه است. بنابراین توجه به مسیریابی گردشگران از جمله کلیدیترین موضوعات در فضاها و نقاط تصمیمگیری است. هدف از این پژوهش تحلیل فرآیند مسیریابی گردشگران با میزان آشنایی متفاوت است. روش مورداستفاده در پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت پیمایشی است. در این راستا به منظور گردآوری دادهها از مشاهدات میدانی، پرسشنامه و بازدید از سایت استفاده شده است. روش نمونهگیری با استفاده از فرمول کوکران با توجه به جمعیت محدوده 359 نفر محاسبه شده است. تحلیل دادهها و ارزیابی ابزارهای گردشگران در فرآیند مسیریابی با استفاده از تحلیلهای آماری شامل تحلیل واریانس یکسویه (آنوا)، آزمون تی وابسته و آزمون K2 برای اولویتبندی متغیرها و سطح معناداری شاخصها با استفاده از آزمون دانکن تحلیل گردیده است. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که میزان آشنایی با محیط بر انتخاب نوع استراتژی در مسیریابی مؤثر است. گردشگرانی که به دلیل شناخت بیشتر، درک و تحلیل ذهنی عمیقتر از محیط آشنایی بیشتری دارند، از استراتژی پیمایشی با استفاده از بازنمایی جهت و فاصله تعیین مسیر میکنند. این در حالی است که گردشگران با میزان آشنایی کمتر از استراتژی نشانه از طریق بازشناسی نوع نشانهها و تشخیص موقعیت قرارگیری آنها مسیر خود را پیدا میکنند. اولویت گردشگران برای استفاده از ابزارهای بصری در مسیریابی به ترتیب شامل جاذبههای گردشگری، جدارهها، علائم و الگوی شبکه معابر هستند.
طراحی شهری
پریسا مهوری؛ محمود قلعه نویی؛ صفورا مختارزاده
چکیده
دسترسی مناسب یکی از مهمترین خصوصیات یک فضای عمومی خوب به شمار میرود و بهبود دسترسی به فضاهای شهری بهمنظور بهبود کیفیت آن، یکی از اهداف عمده رویکرد مکان سازی محسوب میشود. مطابق آموزههای مکان سازی، تنوع دسترسی به مراکز و فضاهای شهری برای تمام اقشار جامعه بهمنظور افزایش قدرت انتخاب به فراخور نیاز و شرایط آنها، از اولویتهای ...
بیشتر
دسترسی مناسب یکی از مهمترین خصوصیات یک فضای عمومی خوب به شمار میرود و بهبود دسترسی به فضاهای شهری بهمنظور بهبود کیفیت آن، یکی از اهداف عمده رویکرد مکان سازی محسوب میشود. مطابق آموزههای مکان سازی، تنوع دسترسی به مراکز و فضاهای شهری برای تمام اقشار جامعه بهمنظور افزایش قدرت انتخاب به فراخور نیاز و شرایط آنها، از اولویتهای طراحان و برنامهریزان شهری است. هدف از این پژوهش، ارزیابی سطح کیفیت دسترسی بهعنوان یکی از مهمترین کیفیتهای مطرح در رویکرد مکان سازی است. در این مقاله برای سنجش کیفیت دسترسی در میدان امام علی اصفهان شش شاخص «دسترسی فیزیکی (اتصال)، پیوستگی، دسترسپذیری (عمق)، همهشمولی، دسترسی راحت به حملونقل عمومی و وضوح فضا» با استفاده از روشهای میدانی و نرمافزارهای تحلیلی_توصیفی چون SPSS، سیستم اطلاعات مکانی GIS و اسپیس سینتکس (Space Syntax) ارزیابی و تحلیل شدهاند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که در این میدان از میان شش شاخص مطرح شده، شاخصهای وضوح و دسترسی راحت به حملونقل عمومی کمترین و بیشترین امتیاز را به خود اختصاص دادهاند.
طراحی شهری
توحید حاتمی خانقاهی؛ وحید وزیری؛ بهاره سلمانیان؛ نگین تاج الدینی
چکیده
حس تعلق به مکان با میزان رضایت و تداوم حضور افراد در یک محله ارتباط مستقیم دارد. عدم شناخت کافی برنامهریزان و طراحان از ابعاد مؤثر بر حس تعلق و تفاوت و شباهتهای بین عوامل مؤثر در محلات مختلف شهری منجر به کاهش همبستگی، مشارکت اجتماعی و نیز کاهش انگیزه ساکنان برای ادامه سکونت میشود. هدف این مقاله، مقایسه عوامل مؤثر بر حس تعلق ...
بیشتر
حس تعلق به مکان با میزان رضایت و تداوم حضور افراد در یک محله ارتباط مستقیم دارد. عدم شناخت کافی برنامهریزان و طراحان از ابعاد مؤثر بر حس تعلق و تفاوت و شباهتهای بین عوامل مؤثر در محلات مختلف شهری منجر به کاهش همبستگی، مشارکت اجتماعی و نیز کاهش انگیزه ساکنان برای ادامه سکونت میشود. هدف این مقاله، مقایسه عوامل مؤثر بر حس تعلق ساکنان در محلات جدید و قدیمی اردبیل است که میتواند منجر به ارتقای سطح آگاهی از ریشه رفتارهای سکونتی مردم شود. برای دستیابی به این هدف، با استفاده از روش تحلیلی_توصیفی، مرور ادبیات و انجام مصاحبه، به تهیه پرسشنامه محقق ساخت با 57 سئوال اقدام شد. مخاطبان به تعداد 200 نفر با استفاده از فرمول کوکران و از بین ساکنان با سن بیشتر از ١٨ سال در محلههای مسکونی شهر اردبیل، به روش خوشهای و تصادفی انتخاب شدند. 100 پرسشنامه در محلات قدیمی و 100 پرسشنامه نیز در محلات جدید اردبیل پخش و تکمیل شد. در مرحله بعد، تحلیل آماری نتایج حاصل از پرسشنامهها شامل آزمون تی و همبستگی پیرسون با استفاده از نرمافزار 21 SPSS انجام شد. براساس نتایج حاصل، اگرچه احساس تعلق به مکان در محلات قدیمی بیشتر از محلات جدید است، اما عوامل مؤثر بر حس تعلق به مکان در محلات قدیمی، ماهیت متفاوتی در مقایسه با محلات جدید دارد. در محلات قدیمی علاوه بر پیوندهای تاریخی و خانوادگی در افراد، عوامل اجتماعی نسبت به عوامل کالبدی، عامل قویتر و اثرگذارتری بر سطح رضایتمندی و حس تعلق در ساکنان محله است. با این حال در محلات جدید نیز به دلیل پررنگ بودن برخی از فاکتورهای بعد کالبدی مانند وجود عناصر طبیعی، فضاهای باز، امکانات تفریحی و موارد مشابه، شاهد سطح مطلوب رضایتمندی ساکنان بودیم. در نتیجه افراد در محلات قدیمی و جدید ابعادی از حس تعلق را به دست میآورند و ابعادی را از دست میدهند که در حالت ایدهآل به منظور تجمیع حداکثری عوامل مؤثر بر حس تعلق به مکان در یک محله، گام نخست شناسایی و قیاس عوامل بود که در این مقاله بدان پرداخته شد.
طراحی شهری
بهزاد رحمانی؛ هومن ثبوتی
چکیده
وظیفه اصلی و مهم برنامهریزی شهری، برنامهریزی برای تمامی اقشار ساکن در شهر است؛ شهری که در آن سلامت، آسایش و زیبایی وجود داشته باشد. شهری پاک و روان برای همه اقشار جامعه. معلولان برای زندگی اجتماعی در شهرها با مشکلات متعددی روبهرو هستند. همواره ارتباط افراد دارای ضایعه نخاعی با محیط بیرون از منزل و ورود آنان به جامعه با مشکلاتی ...
بیشتر
وظیفه اصلی و مهم برنامهریزی شهری، برنامهریزی برای تمامی اقشار ساکن در شهر است؛ شهری که در آن سلامت، آسایش و زیبایی وجود داشته باشد. شهری پاک و روان برای همه اقشار جامعه. معلولان برای زندگی اجتماعی در شهرها با مشکلات متعددی روبهرو هستند. همواره ارتباط افراد دارای ضایعه نخاعی با محیط بیرون از منزل و ورود آنان به جامعه با مشکلاتی توأم است. بنابراین رفع محدودیتهای شرایط محیط شهری به منظور پیشگیری از انزوای آنان، از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. فضاها و اماکن ورزشی یکی از مهمترین کاربریهای درون شهری محسوب میشوند که طراحی مناسب آنها میتواند نقش مهمی به منظور بهبود تعاملات اجتماعی معلولان داشته باشد. در حال حاضر امکان حضور معلولان جسمی_حرکتی در اماکن ورزشی به دلیل عدم رعایت استانداردهای اولیه با مشکل روبهرو شده است. به طوری که براساس بررسی انجام شده، نبود امکانات و زیرساختهای استاندارد در بخش اماکن و مجموعههای ورزشی، استفاده معلولان را به طرز چشمگیری کاهش داده است. این پژوهش به دنبال بررسی نقش طراحی مناسب مجموعههای ورزشی در افزایش سطح تعاملات اجتماعی معلولان جسمی_حرکتی و افزایش نقش اجتماعی آنان در جامعه است. روش تحقیق مورد استفاده در پژوهش، ترکیبی از روش کمی و کیفی است که به منظور جمعآوری دادهها و اطلاعات از دو روش اسنادی_کتابخانهای و میدانی استفاده شده است. همین طور به منظور بررسی دقیقتر موضوع، تعداد 186 پرسشنامه به وسیله معلولان جسمی_حرکتی پاسخ داده شده و به کمک نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. براساس نتایج به دست آمده میتوان گفت که در حال حاضر یک فرد معلول نمیتواند به راحتی و بدون حمایت و کمک فرد دیگری از وسایل اماکن و مجموعههای ورزشی استفاده کند. معلولان به منظور استفاده از اماکن ورزشی، از لحظه خروج از منزل تا لحظه استفاده از اماکن ورزشی با مشکلات عدیدهای مواجه میشوند و ترجیح میدهند در خانه بمانند و این امر آنها را دچار بحرانهای روحی و روانی میکند. نتایج پرسشنامهها نشان میدهد که طراحی و استانداردسازی اماکن و مجموعههای ورزشی بر تعاملات اجتماعی معلولان جسمی_حرکتی شهر تهران رابطه مستقیمی (با ضریب تعیین 85/0) دارد.
طراحی شهری
مهرداد کریمی مشاور؛ حسن سجادزاده؛ حسین تروشه
چکیده
طی دهههای اخیر، بلندمرتبهسازی بهعنوان یک شیوه ساختمانسازی، بسیار موردتوجه قرار گرفت و جایگزین رشد افقی شهرها شد. اما به نظر میرسد که در طرح توسعه عمودی شهرها، به روان شهروندان در فضاهای شهری توجه کافی نشده است. ارتفاع، جزء ذاتی ساختمانهای بلند و مهمترین ویژگی فرم این ابنیه است که تأثیر چشمگیری در ارتباط با شهروندان و برآیند ...
بیشتر
طی دهههای اخیر، بلندمرتبهسازی بهعنوان یک شیوه ساختمانسازی، بسیار موردتوجه قرار گرفت و جایگزین رشد افقی شهرها شد. اما به نظر میرسد که در طرح توسعه عمودی شهرها، به روان شهروندان در فضاهای شهری توجه کافی نشده است. ارتفاع، جزء ذاتی ساختمانهای بلند و مهمترین ویژگی فرم این ابنیه است که تأثیر چشمگیری در ارتباط با شهروندان و برآیند ادراکات و احساسات آنان دارد؛ بنابراین ضروری است که جوانب تأثیر ارتفاع به صورتی موشکافانه بررسی شود. یکی از مهمترین جوانب، اثرات آنها بر سلامت روان شهروندان است. استرس و تنشهای روانی دائماً سلامت روان انسان را تهدید میکنند و یکی از دلایل آنها، محیط نابسامان شهرها و سکونتگاههای ماست. این امر بر اهمیت بررسی محیط شهری برای کاهش تنشهای موجود میافزاید. هدف این نوشتار، علاوه بر دستیابی به چگونگی اثرگذاری ارتفاع ساختمانهای بلند بر سلامت روان شهروندان، روشهای بهتری برای طراحی این ابنیه با رویکرد تأثیر بر سلامت روان است. در پژوهش حاضر از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینهای (Grounded Theory) استفاده شده است. پس از مصاحبه عمیق با شهروندان در محیط واقعی، متن پیاده شده مصاحبات، خلاصه و در سه مرحله باز، محوری و انتخابی، کدگذاری شد و نهایتاً به وسیله نرمافزار تحلیل دادههای MAXQDA مدل زمینهای آن استخراج گردید. یافتهها نشان داد که ارتفاعِ ساختمانهای بلند بهواسطه بروز مقولاتی چون محصوریت نامناسب، تبعات کالبدی_بصری، خرداقلیم، محدودیتهای چشمانداز، معضلات اجتماعی، اشراف، ناهمگنی در بافت شهری و آثار سوء زیستمحیطی، فشار روانی ایجاد میکند و درگیری درازمدت شهروندان با واکنشهای هیجانی ناشی از فشارهای روانی، باعث آسیب دیدن سلامت روان آنان میشود.
طراحی شهری
مژگان جعفری؛ بهرام سیاوش پور؛ هادی سلطانی فرد؛ اباصلت عسکری
چکیده
جداییگزینی که به معنی جداشدن قسمتی از افراد یک مجموعه از دیگر افراد آن مجموعه است، یکی از معضلات بزرگ شهری است که یکپارچگی آن را به مخاطره میاندازد و مانع سازوکار درست شهر به عنوان کلیتی واحد میشود. برای مقابله با جداییگزینی، رویکردهای مختلفی به اجرا در آمده است. آنچه که این پژوهش به عنوان رویکردی تحلیلی برگزیده، بررسی این ...
بیشتر
جداییگزینی که به معنی جداشدن قسمتی از افراد یک مجموعه از دیگر افراد آن مجموعه است، یکی از معضلات بزرگ شهری است که یکپارچگی آن را به مخاطره میاندازد و مانع سازوکار درست شهر به عنوان کلیتی واحد میشود. برای مقابله با جداییگزینی، رویکردهای مختلفی به اجرا در آمده است. آنچه که این پژوهش به عنوان رویکردی تحلیلی برگزیده، بررسی این معضل شهری از منظر محیطی، کالبدی و فضایی است. پشتوانه نظری این پژوهش برای بررسی جداییگزینی، استفاده از تئوری نحو فضایی و مطالعه آن از دیدگاه پیکرهبندی فضایی شهر است. این تئوری بر این عقیده استوار است که ساخت فیزیکی شهر و ساخت اجتماعی آن بر هم تأثیر گذاشته و از هم تأثیر میپذیرند. درهمین راستا محدوده کوی گلستان در شهر سبزوار به عنوان نمونه موردی انتخاب شده و هدف از این مطالعه کاهش جداییگزینی اجتماعی با کمک درک ساختار فیزیکی این منطقه و ارائه راهکار برای بهبود آن است. همچنین این بررسی به دنبال درک شدت اثر متغیرهای نحوی بر پارامترهای غیرنحوی است تا از این طریق بتوان به دستهبندی مشخص از عواملی که بیشترین سطح تأثیر بر ساخت فیزیکی را دارا هستند، دست یافت. پژوهش از نوع اکتشافی و روش آن تلفیقی است و از هر دو روش کمی و کیفی برای پاسخ به سئوالات پژوهش استفاده شده است. روش کیفی به صورت میدانی با تکنیک مشاهده و ابزار چک لیست انجام شد و روش کمی با تحلیل فضایی خطوط محوری در محیط نرمافزار UCL Depthmap صورت گرفت. در این مطالعه متغیرهای نحوی به عنوان متغیرهای مستقل و متغیرهای غیر نحوی به عنوان متغیرهای وابسته مورد سنجش قرارگرفتند و در نهایت با کمک تحلیل رگرسیون خطی چند متغیره در نرمافزار SPSS، روابط آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای نور و روشنایی، دید و منظر، گوشه های قابل دید، چگونگی دسترسی، عناصر دارای ارزش، ورودیها و گشودگیها، کیفیت ابنیه، قدمت بنا با متغیرهای نحوی دارای رابطه معنادار بوده و به ترتیب از بیشترین اولویت برخوردارند. براساس نتایج تحقیق، انتظار میرود با اعمال تغییرات بر روی این متغیرها بتوان به حداکثر تغییرات در ساخت فیزیکی و در نهایت به تغییر در ساخت اجتماعی دست یافت.
طراحی شهری
اعظم کریمی یزدی؛ ناصر براتی؛ مجید زارعی
چکیده
فضای شهری عرصه بروز حیات جمعی و گفتمان اجتماعی در بستری واجد مؤلفه های پاسخ دهندگی به کیفیات مکان است. در نظر گرفتن کیفیات مکانی مورد ادراک کاربران یک فضای شهری هم تراز با مؤلفه های مکانی مدنظر سازندگان شهری، بیانگر توجه به بُعد اجتماعی فضا و زمینه ساز تحقق الگوی طراحی شهری ادراکی خواهد بود. کاربست این الگو در ساماندهی و احیای ...
بیشتر
فضای شهری عرصه بروز حیات جمعی و گفتمان اجتماعی در بستری واجد مؤلفه های پاسخ دهندگی به کیفیات مکان است. در نظر گرفتن کیفیات مکانی مورد ادراک کاربران یک فضای شهری هم تراز با مؤلفه های مکانی مدنظر سازندگان شهری، بیانگر توجه به بُعد اجتماعی فضا و زمینه ساز تحقق الگوی طراحی شهری ادراکی خواهد بود. کاربست این الگو در ساماندهی و احیای هر محیط شهری امکان توجه توأمان به محیط شهری یا فضا، کاربران در فضا و طراحان بر فضا را در برداشت کیفیات ادراک شده از مکان فراهم می سازد. این امر ضرورت مشارکت فعال شهروند در اقدامات مداخله در عرصه های شهری را مطرح می کند. این مقاله سعی دارد مؤلفه های مرتبط با هر یک از ابعاد کیفیت محیط شهری، هنجارها و سنجه های ابعاد طراحی شهری و به عنوان زیربنای پژوهشی این مقاله، زیرسنجه ها و سیاستهای ابعاد ادراکی و معنایی طراحی شهری را به دست دهد. گفتنی است در ارزیابی سنجه های ادراکی مکان مورد پژوهش- مجموعه شهری امامزاده صالح (ع) تجریش- داده های کمّی و کیفی حاصل از پرسشنامه در برداشت اطلاعات ذهنی مخاطبان از کیفیات مکان، در قالب نقشه و نمودار به روش توصیفی- تحلیلی مورد ارزیابی قرار می گیرد. بنابراین رویکرد پژوهش، روش تحقیق "پیمایشی" نتایج حاصل از اطلاعات پژوهش،"تحلیل محتوا" و"مطالعه موردی" است. ارزیابی ادراک فضای شهری، مؤلفه های دخیل در ادراک فضایی را از طریق شیوه انتظام سنجه ها با کلاسه هنجارهای کیفی ادراکی "ادراک بصری"، "تعامل ذهنی با محیط"، "نظم"، و "کیفیت دید و منظر" در بُعد ادراکی و هنجارهای کیفی ادراکی "خوانش"، "معناداری ارتباطی" و "هویت" در بُعد معنایی فضای شهری به دست می دهد. نتیجه این امر در بازآفرینی مجموعه شهری، "تصور آینده"محدوده پژوهشی منطبق بر هنجارهای ادراکی- معنایی مکان، ما را به بیان مجموعه ای از اهداف در راستای سنجه های هنجارهای کیفی ابعاد ادراکی- معنایی پاسخ دهندگی محیطی، تدوین اصول طراحی، اهداف طراحی و سیاستهای اجرایی طراحی رهنمون می سازد. در این راستا این مقاله بدین سئوالات پاسخ می گوید: سنجه ها و هنجارهای کیفی مطرح در ارزیابی ابعاد ادراکی- معنایی مکان کدامند؟ کدامین سیاست های طراحی امکان حصول به سنجه ها و هنجارهای ادراکی- معنایی مکان را به صورت عام مقدور می سازد؟ چگونه سنجه های ادراکی- معنایی در"تصور آینده"محدوده پژوهش، و بیان اهداف کلان آن و از آن ره در تدوین اصول طراحی، اهداف (خُرد) طراحی و سیاستهای اجرایی فرآورده طراحی لحاظ می شود.
طراحی شهری
محیا قوچانی؛ محمد تاجی
چکیده
حسینیهها و تکایای ایرانی، مظهر پیوند زمان، مکان و مردم است و به دلیل ویژگی فضای شهری بودن آنها، نهتنها در قیاس با مکانهای همعملکرد خویش در سایر کشورها هویتی متمایز داشته، بلکه به عنوان تنها فضاهای باز شهری با عملکرد مذهبی در فرهنگ شهرسازی مسلمانان منحصر به فرد هستند. با توجه به ویژگیهای فرهنگی کشورمان و به ویژه نقش ...
بیشتر
حسینیهها و تکایای ایرانی، مظهر پیوند زمان، مکان و مردم است و به دلیل ویژگی فضای شهری بودن آنها، نهتنها در قیاس با مکانهای همعملکرد خویش در سایر کشورها هویتی متمایز داشته، بلکه به عنوان تنها فضاهای باز شهری با عملکرد مذهبی در فرهنگ شهرسازی مسلمانان منحصر به فرد هستند. با توجه به ویژگیهای فرهنگی کشورمان و به ویژه نقش اسلام و باورهای دینی در هویت ملی و اجتماعی ایرانیان، بررسی چیستی و ویژگیهای کالبدی حسینیهها بدیهی مینماید. در مقاله حاضر، براساس روش تحقیق توصیفی_تحلیلی و با استفاده از الگوی مسیر حرکت انسان در خصوص این که فضاهای باز شهری چیست و فضاهای مذهبی مانند حسینیهها باید دارای چه مؤلفههایی باشند تا در زمره فضای باز شهری قرار گیرند، بررسی شده است. سپس با مطالعه ساختاری هفت نمونه از حسینیههای شهر نائین، به بررسی شاخصهای کالبدی حسینیهها و تطبیق این شاخصهها با عوامل تأثیرگذار بر شکلگیری بنا به عنوان فضای باز شهری و بررسی مسیر حرکت انسان در این حسینیهها با استفاده از الگوی جریان پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که ویژگی کلی دسترسی و ارتباط با گذرهای اطراف، داشتن ورودیهای متعدد، تعامل ایجاد شده بین مردم و وجود روح حیات شهری، عوامل مؤثر و تعیینکنندهای در احتساب فضاهای باز مذهبی مانند حسینیهها به عنوان فضای باز شهری هستند. بهگونهای که مسجد نوگاباد با شش ورودی، دارای بیشترین و حسینیه گودالو (سنگ) با دو ورودی، دارای کمترین آلترناتیو الگوی حرکتی هستند. با شناخت و بهکارگیری هرچه بیشتر اصول طراحی چنین فضاهایی از قبیل مکانیابی، انعطافپذیری در فرم و عملکرد و مفاهیم غنی نمادین، میتوان تداوم بیان کالبدی یک فرهنگ در محیط و هویتبخشی به شهر ایرانی کمک مؤثری نمود.
طراحی شهری
فروزان رحمانی؛ حسین نورمحمدزاد
چکیده
ساخت، کل متشکل از واحدهای تقسیم، رابطها، مفاصل و مرزهاست که با گشتارهایی، حول انتظامدهندههایی در تبعیت از اصولی شکل میگیرند. چنین ساختی واجد معنایی است. معنا، ذهنیتی است که از واژه، جمله، پاراگراف یا متن برای خواننده مستفاد میشود. پژوهش ساخت معنا، در زمینه شهر میتواند در ابعاد مختلف آن انجام گیرد. از آنجا که بعد کالبد، ...
بیشتر
ساخت، کل متشکل از واحدهای تقسیم، رابطها، مفاصل و مرزهاست که با گشتارهایی، حول انتظامدهندههایی در تبعیت از اصولی شکل میگیرند. چنین ساختی واجد معنایی است. معنا، ذهنیتی است که از واژه، جمله، پاراگراف یا متن برای خواننده مستفاد میشود. پژوهش ساخت معنا، در زمینه شهر میتواند در ابعاد مختلف آن انجام گیرد. از آنجا که بعد کالبد، محسوس، باثبات و عینیترین بُعد شهر است، پژوهش ساخت معنا در ساخت کالبد شهر انجام شده است. مجموعه تاریخی شهر یزد از ارزشمندترین مجموعههایی است که به عنوان یک متن در کتابِ شهرِ یزد قابل پیگیری است. این متن همواره، متنی بامعنا بوده ولی مداخلات انجام شده در مجموعه گاهی سبب از دست رفتن معانی مترتب بر آن شده است. در این پژوهش،"ساخت"، "معنا" و "کالبد"، مفاهیمی هستند که در ابتدا، مرور و مدلهای نظری آنها ساخته و ارائه شدند. سپس با مدلهای یاد شده، ساخت معنا و ساخت کالبد مجموعه یاد شده با روشهای توصیفی، پیمایشی و نسبت ساخت معنا و ساخت کالبد با روش تطبیقی پژوهش شدند. تطبیق و تناظر ساخت معنا با ساخت کالبد در مراتب کلان، میانه و خُرد، اشتراک شکلدهندهها (اصول) و اجزای تشکیل دهنده آنها از دستاوردهای این پژوهش هستند. استفاده از مدلهای ارائه شده در موارد مشابه توصیه میشود.
طراحی شهری
سجاد زلفی گل؛ مهرداد کریمی مشاور
چکیده
نگاهی گذرا به عرصههای عمومی شهری اهمیت میدان به عنوان محیطی مصنوع در شهر را به ذهن متبادر میسازد. محیطی که بیش از آن که نقش گره را در معادلات شهری بازی کند، به عنوان مکانی برای حضور اقشار مختلف جامعه و عرصه عینی بروز تعاملات اجتماعی پایدار، بستری برای همزیستی مسالمتآمیز شهروندان و محلی برای گذران اوقات فراغت مردم شناخته میشود. ...
بیشتر
نگاهی گذرا به عرصههای عمومی شهری اهمیت میدان به عنوان محیطی مصنوع در شهر را به ذهن متبادر میسازد. محیطی که بیش از آن که نقش گره را در معادلات شهری بازی کند، به عنوان مکانی برای حضور اقشار مختلف جامعه و عرصه عینی بروز تعاملات اجتماعی پایدار، بستری برای همزیستی مسالمتآمیز شهروندان و محلی برای گذران اوقات فراغت مردم شناخته میشود. توسعههای شهری اخیر، وسعت گرفتن شهرها و افزایش حضور وسایل نقیله شهری میدانها را تنها به گرههایی در راستای حل ترافیک موجود شهر بدل ساخته است. در حالی که نخستین بار میدان فقط برای انسان، حضور و ایجاد روابط اجتماعی در عرصههای شهری پدید آمد. نادیده گرفتن رابطه انسان و محیط به خصوص در میادین شهری که نقشی پر رنگ در فضاهای شهری برعهده دارند از یک سو و جلوگیری از بیاستفاده ماندن فضاهای شهری، تبدیل شدن عرصههای شهری به فضاهای نگاشتی( عقلی و مهندسی) و عمدتاً گرههای ترافیکی در سطوح شهرها از سوی دیگر ضرورت پژوهش حاضر را روشن میسازد. بررسی رابطه میان استفادهکنندگان و ویژگیهای محیطی به دلیل یافتن راهحلهای طراحی از الگوهای قرارگاههای رفتاری و کاربست آن در راستای طراحیهای هوشمندانه آتی در پروژههای شهری از اهداف اصلی این تحقیق است. روش تحقیق به کار گرفته شده کاربردی است که مبتنی بر مطالعات اسنادی و مشاهدات غیر درگیرانه محیطی و پیمایشی است. برداشتهای میدانی که از مشاهده حضوری ادراک رفتار استفادهکنندگان به دست آمد، به وسیله نرمافزار SPSS 22 کمی شده و مورد تحلیل و بررسی آماری قرار گرفت. نتایج نشان میدهد، مردم به طور مساوی درگیر ابعاد اجتماعی و فیزیکی میدان بوعلی سینا هستند. استفادهکنندگان صحنهها و قرارگاههای رفتاری را که شرایطی مناسب برای گردهم آمدن، ایجاد رفتارهای اجتماعی، محملی برای دیدار دوستان، آشنایان و افراد غریبه و فعالیتهای متنوع و دارای معنای خاص و متحد باشند را ترجیح میدهند.
طراحی شهری
آرش ثقفی اصل
چکیده
همزمان با رشد شتابان شهرنشینی و شکلگیری طرحهای توسعه شهری، طراحی شهری از جمله تخصصهایی است که سعی در ارتقای کیفیت محیط دارد. با این حال رشته طراحی شهری در جهان، رشته جوان و نوظهوری است و این قضیه در ایران به مراتب بیشتر و پررنگتر بوده و میتوان گفت رشته نوپایی تلقی میشود. این قبیل پروژهها در ایران از دهه هشتاد شمسی ...
بیشتر
همزمان با رشد شتابان شهرنشینی و شکلگیری طرحهای توسعه شهری، طراحی شهری از جمله تخصصهایی است که سعی در ارتقای کیفیت محیط دارد. با این حال رشته طراحی شهری در جهان، رشته جوان و نوظهوری است و این قضیه در ایران به مراتب بیشتر و پررنگتر بوده و میتوان گفت رشته نوپایی تلقی میشود. این قبیل پروژهها در ایران از دهه هشتاد شمسی مورد توجه مدیران شهری قرار گرفته و در این مدت تجاربی حاصل شده است که از حیث موفقیت و تحققپذیری، قابل تأمل و توجه است. از این رو بنا به ضرورت، مسئله اصلی تحقیق حاضر، تحققپذیری پروژههای طراحی شهری ایران است که به منظور رسیدن به اهداف، از طریق مرور ادبیات تخصصی به بازخوانی مفهوم تحققپذیری پرداخته و با بهرهگیری از روش توصیفی_تحلیلی و توصیفی_تطبیقی، یافتههای تحقیقات پیشین را به عنوان داده و اطلاعات پایه مورد بررسی قرار میدهد تا از طریق کشف ساختارها و روابط جدید در متون مزبور، پاسخهای لازم برای پرسشهای تحقیق فراهم آمده و زمینه مناسبی برای شکلگیری چارچوب نظری و شناخت معیارهای مهم در امر تحققپذیری و وضعیت آن در ایران ایجاد شود. از سویی مصاحبه با بازیگران اصلی تحقق این قبیل از پروژهها و استفاده از پرسشنامه، راهگشای تحقیق بوده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد در شرایط موجود ایران، معیارهای مرتبط با قدرت( سیاسی_مدیریتی، اقتصادی و دانش)، دارای بیشترین میزان توجه و معیارهای مرتبط با گفتمان، مشارکت و تعامل(مشارکت عمومی، تعامل حقوقی و قانونی) دارای کمترین میزان توجه هستند. در نهایت مدلی تعاملی مبتنی بر توازنی منطقی میان رویکرد از بالا به پایین و از پایین به بالا، بر پایه نظریه قدرت فوکو و نظریه کنش ارتباطی هابرماس برای تحقق بهتر پروژههای طراحی شهری در ایران پیشنهاد میگردد.
طراحی شهری
لیلا رحیمی؛ اسلام کرمی
چکیده
مقاله حاضر ابزار سنجش ادراک ساکنان از کیفیت محلات شهری را ارائه میکند. این ابزار شامل یازده مقیاس سنجش ادراک کیفیت، در چهار معیار شامل جنبههای فضایی، اجتماعی، عملکردی و زمینهای طبقهبندی شده است. هدف مقاله، سنجش ادراک کیفیت محلات مسکونی جدید، شناسایی عوامل و شاخصهای مؤثر بر این کیفیت و ارتقای کیفیتهای روانسنجی ...
بیشتر
مقاله حاضر ابزار سنجش ادراک ساکنان از کیفیت محلات شهری را ارائه میکند. این ابزار شامل یازده مقیاس سنجش ادراک کیفیت، در چهار معیار شامل جنبههای فضایی، اجتماعی، عملکردی و زمینهای طبقهبندی شده است. هدف مقاله، سنجش ادراک کیفیت محلات مسکونی جدید، شناسایی عوامل و شاخصهای مؤثر بر این کیفیت و ارتقای کیفیتهای روانسنجی در قالب دیدگاه «شناختی_روانشناسی» است و در پی پاسخ به سئوالات زیر است: میزان کیفیت ادراک شده ساکنان از محلات جدید کوی گلشهر و پرواز تبریز در چه سطحی قرار دارد؟ و چه عوامل و شاخصهایی با چه میزان بر این کیفیت مؤثر هستند؟ روش تحقیق، توصیفی_تجربی با ابزار پرسشنامه است که به صورت نمونهگیری تصادفی_خوشهای بین 250 نفر از ساکنان دو کوی گلشهر و پرواز شهر تبریز توزیع شدند. تجزیه و تحلیل دادههای پرسشنامه با استفاده از آزمون T تکنمونهای، مقایسه زوجی و تحلیل رگرسیون چندگانه به کمک نرمافزار spss انجام گرفت. نتایج تحقیق، ساختار عاملی مقیاسها را تأیید میکند و نشان میدهد که از میان عوامل فردی، عامل جنسیت و مالکیت بر کیفیت ادراکی ساکنان از محله اثرگذار است، از میان چهار مؤلفه اصلی، مؤلفه اجتماعی و سپس زمینهای بر کیفیت ادراکی ساکنان تأثیر بیشتری دارند؛ در حالی که این دو بعد کمترین امتیاز را در بین ساکنان محلات دارا هستند. در میان شاخصهای ابعاد، شاخص مناطق سبز از بعد معماری، شاخص قضاوت از بعد اجتماعی، خدمات حملونقل از بعد عملکردی و شاخص نگهداری و مراقبت از بعد زمینهای بیشترین اثرگذاری را بر کیفیت ادراکی محله دارند. بنابراین با حرکت از فضای فیزیکی_جسمی به طرف فضای اجتماعی_روانی_ذهنی، میزان اثرگذاری بر کیفیت ادراک شده از محله بیشتر میشود، اما اساس و تأکید تصمیمات متخصصان شهرسازی بیشتر بر ابعاد فضایی و عملکردی است. نتیجه جالب دیگر این است که برای ارتقای کیفیت ادراکی ساکنان علاوه بر بعد اجتماعی باید به بعد زمینهای محلات نیز توجه و تأکید گردد. در انتها راهکارها و پیشنهادهایی برای ارتقای کیفیت محلات مسکونی جدید به ویژه در بعد اجتماعی و زمینهای ارائه میشود.
طراحی شهری
فیروز آرمون؛ سید یحیی خاتمی؛ احسان کرامتی
چکیده
خوانش نام مکان در متن شهر به مثابه یکی از ریشه های هویتی آن قادر است به شناخت طبع و طعم فضا و مکان از خلال بازاندیشی ارتباط آن با تمناها و نیازهای زمینه ای و زمانه ای بپردازد. به محض شنیدن این نام است که تصویری از کلیت و پیکره مکان در ذهن شکل می گیرد. ارتباط بین نام یک مکان با محیط طبیعی و مصنوع می ...
بیشتر
خوانش نام مکان در متن شهر به مثابه یکی از ریشه های هویتی آن قادر است به شناخت طبع و طعم فضا و مکان از خلال بازاندیشی ارتباط آن با تمناها و نیازهای زمینه ای و زمانه ای بپردازد. به محض شنیدن این نام است که تصویری از کلیت و پیکره مکان در ذهن شکل می گیرد. ارتباط بین نام یک مکان با محیط طبیعی و مصنوع می تواند همان ارتباط اجزای فرمی و محتوایی آن مکان مفروض شود. وقتی که نام های نخستین (قدیمی) شهر، محله، گذر و یا مکان خاصی از یک شهر به میان میآید، در ذهن شهروند آن مکان با ویژگی های منحصر به فردش تداعی می گردد. ممکن است مدت ها از تخریب کالبدی مکانی بگذرد اما همچنان نام آن در ذهنیت باقی مانده و بر کیفیت، مفهوم و صفت مکان یا روحیات و ذوقیات ساکنان آن اشاره داشته باشد. انطباق یا عدم انطباق نام مکان با عینیت و صفت موجود آن، میتواند عیار بارزی در شفافیت و خوانایی و یا بحران آن تلقی شود. اما در فرایند توسعه شهری معاصر، مسئله ابعاد هویتی، کیفیتی و ذهنیتی نام ها نادیده گرفته می شود. حوزه مطالعات شهری ارتباط عوامل عینی_ذهنی و معنایی_کالبدی نام های مکانی را در امر طراحی شهری و منظر یا مهم نمی داند یا قادر به حساب آوردنش نیست. هدف این مقاله بازشناخت اهمیت این ارتباط و نحوه تکوین فضاها و مکان های شهری با نام گذاری های آنهاست و بر توضیح نحوه بازتاب آن و نیروهای آن بر چشم انداز مکان شهری متمرکز است. نمونه پژوهش، شهر اردبیل و بافت تاریخی آن است که کاوش آن به دلیل برجستگی تاریخی_فرهنگی اردبیل و قدمت بیش از سی قرن آن اهمیت شایانی دارد. اکثر محلات و گذرهای قدیمی در بافت تاریخی شهر حتی امروزه واجد نام های تاریخی و رایج آن روزگار است. در تدوین ادبیات و چارچوب نظری، از اسناد و متون داخلی و خارجی به روش تحقیق توصیفی_تحلیلی برای استخراج و دسته بندی مشخصه ها استفاده شد. شناسایی نام های نخستین مکان ها، بیشتر بر مبنای آثار روشنفکری، نقشه ها، تصاویر، نقاشی و گراوور به همراه برداشت های میدانی و مصاحبه صورت گرفت. پژوهش نشان می دهد عوامل مختلف سیاسی، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی در نام گذاری سنتی مکان های مختلف شهری و به خصوص شهر اردبیل نقش عمده ای داشته و رنگ و وزن بیشتری را به مقدس بودن، سیاسی و بازرگانی بودن این شهر می دهند. به نظر می رسد نام ها استعاره از بازنمایی همان چیزهایی هستند که در چشم انداز، ظرفیت و ذهنیت شهر بوده و هست و یا می تواند باشد.
طراحی شهری
مهدی منتظرالحجه؛ بهار نوکار؛ مجتبی شریف نژاد؛ زهرا فتوحی
چکیده
در طرحهای آمادهسازی زمین بهعنوان مهمترین الگوی توسعه شهری دهههای اخیر باوجود تأکید بر برنامهریزی کاربری زمین، جمعیت و حملونقل، توجه کمتری به کیفیتهای محیطی شده است. همین امر سبب گردیده تا این بافتهای شهری شرایط بسیار سطح پایینی از جنبههای کیفی محیط و سیما و منظر شهری دارا باشند و در نتیجه نتوانند برای ساکنان خود، ...
بیشتر
در طرحهای آمادهسازی زمین بهعنوان مهمترین الگوی توسعه شهری دهههای اخیر باوجود تأکید بر برنامهریزی کاربری زمین، جمعیت و حملونقل، توجه کمتری به کیفیتهای محیطی شده است. همین امر سبب گردیده تا این بافتهای شهری شرایط بسیار سطح پایینی از جنبههای کیفی محیط و سیما و منظر شهری دارا باشند و در نتیجه نتوانند برای ساکنان خود، محیطی جذاب و آرام ایجاد کنند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و سنجش شاخصهای کالبدی مؤثر بر مؤلفه زیباییشناسی از دیدگاه شهروندان ساکن در سه محدوده که در دهههای اخیر و در نتیجه طرحهای آمادهسازی زمین شکل گرفتهاند، انجام شده است. این پژوهش از نوع پژوهشهای کاربردی و با روش پیمایشی و همبستگی و به کمک پرسشنامه و مطالعات اسنادی انجام شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران معادل 100 خانوار در هر کدام از مناطق مورد مطالعه برآورد شده و از شیوه نمونهگیری تصادفی نیز برای تکمیل پرسشنامهها استفاده شده است. روایی ظاهری پرسشنامه به کمک اساتید دانشگاه یزد و پایایی آن بهوسیله آزمون آلفای کرونباخ تأیید گردید. به منظور تجزیهوتحلیل دادهها از آزمونهای آماری رگرسیون خطی چندگانه و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده و از آزمونهای دوربین واتسون جهت بررسی هم خطی متغیرها و کولموگراف_اسمیرنوف برای تشخیص نرمال بودن توزیع دادههای پژوهش و همچنین برای تبیین معنیداری مدل رگرسیونی چندگانه از روش تحلیل واریانس ANOVA استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که از شاخصهای بیستگانه مطالعه شده، در هر کدام از محدودهها تمامی شاخصها دارای اثر مستقیم و معنیدار بر مؤلفه زیباییشناسی هستند. به صورت کلی شاخصهای عدم تکرار و یکنواختی بدنهها، تناسب عرض معابر شهری و پیوستگی جداره مهمترین شاخصهای مشترک مؤثر بر مؤلفه زیباییشناسی بوده و دارای رابطه مستقیم و معنیدار از دیدگاه شهروندان هستند.
طراحی شهری
سیدمحسن حبیبی؛ شهره عزتیان؛ عنایت اله محقق نسب
چکیده
در حال حاضر حقوق کودکان و مشارکت آنان در شهرسازی جایگاه ویژهای در تجربیات شهرسازی جهان پیدا کرده است. این رویکرد به کودکان اجازه میدهد که در برنامهریزی و طراحی محیط زندگی خود اثرگذار و سهیم باشند. از آنجایی که برای ایجاد فضاهای شهری در فرایند مشارکتی توجه به نظر گروههای دخیل در کانون توجه قرار میگیرد، مناسبسازی ...
بیشتر
در حال حاضر حقوق کودکان و مشارکت آنان در شهرسازی جایگاه ویژهای در تجربیات شهرسازی جهان پیدا کرده است. این رویکرد به کودکان اجازه میدهد که در برنامهریزی و طراحی محیط زندگی خود اثرگذار و سهیم باشند. از آنجایی که برای ایجاد فضاهای شهری در فرایند مشارکتی توجه به نظر گروههای دخیل در کانون توجه قرار میگیرد، مناسبسازی فضاهای شهری برای کودکان نیز این ضرورت را ایجاد میکند که مراحل برنامهریزی و طراحی با همکاری کودکان انجام شود. همچنین به این دلیل که نوع نگاه کودکان به شهر از موضع بزرگسالان متفاوت است، روشهای مشارکت کودکان در فرایند برنامهریزی و طراحی شهری نیز متفاوت خواهد بود. در این مقاله که از نظر روش توصیفی_تحلیلی است، با مرور مفاهیم و فرایند مشارکت کودکان در ایجاد فضاهای شهری دوستدار کودک، الگویی برای فرایند مشارکت آنها در شهر استخراج شده و به این سئوال پاسخ داده شده که چگونه میتوان یک الگوی مشارکتی مبتنی بر آموزش و ایجاد یک زبان مشترک با کودکان را تدوین کرد؟ و چه رابطه معناداری میان نظرات و پیشنهادهای کودکان آموزش دیده با سایر گروههای جانشین آنها در طراحی و برنامهریزی شهر وجود دارد؟ در این پژوهش با برگزاری فراخوانها و کارگاههای شهرسازی برای کودکان تلاش شده بستر مناسبی برای مشارکت داوطلبانه کودکان در شهر سده لنجان فراهم شود تا از این طریق بتوان نظر کودکان را به عنوان گروه دخیلان اصلی در فضاهای دوستدار کودک بررسی کرده و انگاره و پیشنهادهای آنها را متناسب با نظر طراح تعدیل کرد که برای این منظور 128 کودک آموزش دیدند و سپس به سئوالات پرسشنامه پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد، فرایند انجام شده در این تحقیق در جهت افزایش مشارکت پذیری کودکان و ایجاد یک زبان مشترک میان کودکان و سایر گروههای دخیل و طراحان کارآمد بوده و به خوبی میتواند در برنامههای مشارکتی کودکان مورد استفاده قرار گیرد. همچنین نتایج حاصل از آمار توصیفی و استنباطی(آزمون پیرسون_خی دو) نشان داد، نظرات کودکان با نظرات سایر گروههای دخیل و همین طور طراحان، تفاوتهای فاحشی دارد که لزوم بهرهمندی از مشارکت فعالانه کودکان در برنامههای مشارکتی را بیش از پیش مورد تأکید قرار میدهد.
طراحی شهری
سحر سماواتی؛ احسان رنجبر
چکیده
در دهه اخیر موضوع شادی مورد توجه متخصصان شهری قرار گرفته و شهرهایی همچون کپنهاگ و بوگوتا مبتنی بر تجارب خود در حال تولید ادبیات این حوزه هستند. کیفیت شهر و فضاهای شهری عاملی مؤثر بر شادی بوده و میزان شادی در فضاهای شهری نیز میتواند نمودی از کیفیت فضاها باشد. ازاین رو میتوان شادی را همچون سرزندگی، کیفیتی پایه در فضاهای شهری دانست. نگاه ...
بیشتر
در دهه اخیر موضوع شادی مورد توجه متخصصان شهری قرار گرفته و شهرهایی همچون کپنهاگ و بوگوتا مبتنی بر تجارب خود در حال تولید ادبیات این حوزه هستند. کیفیت شهر و فضاهای شهری عاملی مؤثر بر شادی بوده و میزان شادی در فضاهای شهری نیز میتواند نمودی از کیفیت فضاها باشد. ازاین رو میتوان شادی را همچون سرزندگی، کیفیتی پایه در فضاهای شهری دانست. نگاه به دادههای جهانی نشانگر وضعیت نامناسب ایران در زمینه شادی است که بخشی از این وضعیت را میتوان در کیفیت فضاهای شهری و زمینههای بروز شادمانی در این فضاها جستوجو کرد. این پژوهش بهعنوان یکی از نخستین پژوهشها در حوزه شادمانی شهری در ایران، به دنبال تحلیل عوامل مؤثر بر شادمانی در فضاهای شهری تهران است. براساس روش تحلیل محتوا در بررسی مطالعات جهانی و داخلی یک مدل مفهومی ویژه تدوین شده که عوامل مؤثر بر شادی از سطح کلان تا خرد را در فضای شهری ارائه میدهد. همچنین مبتنی بر روش مورد پژوهی، محدوده پیادهراههای مرکز تهران به دلیل دارا بودن کیفیتهای اولیه و تأکید بر حضور پیادهمدار شهروندان برای مطالعه انتخاب شده است تا درک واقعبینانهای از عوامل مؤثر بر شادی در فضاهای شهری فراهم آید. براساس بازدید میدانی، گفتوگوهای اولیه و مدل مفهومی، پرسشنامههای هدفمندی تهیه گردیده و به منظور یافتن روابط پنهان متغیرها و برای تجزیهوتحلیل اطلاعات پرسشنامهها، از روش معادلات ساختاری SEM استفاده شده است. همچنین از شاخص وینهوون بهعنوان یکی از معتبرترین شاخصها برای سنجش وضعیت کلی شادی در این محدوده استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد میانگین احساس شادی برمبنای روش وینهوون در بین شهروندان تهرانی 5.90 از 10 است. نتایج تحلیلها نمایانگر آن است که چهار مؤلفه اصلی ویژگیهای کالبدی، کیفیتهای فضای شهری، ابعاد ذهنی و ویژگیهای جامعه مهمترین عوامل تأثیرگذار بر شادی هستند و در این میان مؤلفه ویژگیهای کالبدی از بالاترین تأثیرگذاری بر شادی برخوردار است. همچنین شادی شهروندان در محدوده پیاده مرکز تاریخی تهران بیش از آن که متأثر از ویژگیهای کلان جامعه باشد، متأثر از کیفیت فضای شهری بهویژه کیفیتهای کالبدی است.
طراحی شهری
فروغ رحیمی فرد؛ بهادر زمانی
چکیده
ویژگیهای کالبدی و محیطی در کنار دیگر عوامل بر ابعاد مختلف سلامت شهروندان تأثیرگذارند تا آنجا که امروزه سلامت به عنوان یکی از ابعاد طراحی شهری برشمرده شده و انتظار میرود این رشته با ماهیتی میان رشتهای و تأکید و تمرکز بر جنبههای کالبدی_عملکردی محیط در کنار علوم دیگر در راستای تأمین و ارتقای سلامت شهروندان در تمام ابعاد آن ...
بیشتر
ویژگیهای کالبدی و محیطی در کنار دیگر عوامل بر ابعاد مختلف سلامت شهروندان تأثیرگذارند تا آنجا که امروزه سلامت به عنوان یکی از ابعاد طراحی شهری برشمرده شده و انتظار میرود این رشته با ماهیتی میان رشتهای و تأکید و تمرکز بر جنبههای کالبدی_عملکردی محیط در کنار علوم دیگر در راستای تأمین و ارتقای سلامت شهروندان در تمام ابعاد آن و از جمله سلامت اجتماعی ایفای نقش نماید. در همین راستا هدف کلی این مقاله بررسی و مقایسه تأثیر ویژگیها (شاخصهای) کالبدی_محیطی بر سلامت اجتماعی شهروندان است. برای دستیابی به این هدف، با استفاده از روش تحقیق رگرسیون چندگانه (مدل گام به گام) در دو محله قدیمی (ارگانیک) و جدید (شطرنجی) در اصفهان، نخست همبستگی میان شاخصهای بیان شده (متغیرهای مستقل) و سلامت اجتماعی (متغیر وابسته) بررسی و سپس شاخصهای مؤثرتر در پیشبینی متغیر وابسته شناسایی شدند. براساس نتایج پژوهش از کل شاخصهای مورد نظر تعدادی به صورت مشترک در هر دو محله و تعدادی فقط در هر محله، همبستگی دو به دو با سلامت اجتماعی شهروندان را نشان دادهاند. همچنین یافتههای پژوهش نشان داد، تعداد محدودی از شاخصهای دارای همبستگی مشخص شده به صورت معناداری قابلیت پیشبینی سلامت اجتماعی (متغیر وابسته) و قرارگیری در معادله رگرسیون پیشبینی متغیر وابسته را دارند. در نهایت مشخص شد که در محله دردشت، شاخصهای وجود فضاهای گردهمایی و پاتوقها، شمولگرایی فضاهای عمومی، امنیت مناسب و جرمخیزی پایین، همبستگی اجتماعی، حمایت اجتماعی و بومی بودن ساکنان نقش اساسی در پیشبینی سلامت اجتماعی شهروندان داشته و این شاخصها در محله ملاصدرا امنیت مناسب و جرمخیزی پایین، حس تعلق به محله، میزان سواد (تحصیلات)، شمولگرایی فضاهای عمومی، امنیت و ایمنی کودکان در فضاهای عمومی، منظر مطلوب فضاهای عمومی، پوشش گیاهی و میزان درگیری و نزاعهای قومی هستند.
طراحی شهری
الهام ضابطیان؛ رضا خیرالدین
دوره 7، شماره 28 ، پاییز 1397، ، صفحه 79-90
چکیده
در راستای بسط مفهوم ادراک شهروندان و تفاوت آن با احساس در فضاهای شهری (که در ذیل پژوهشهای روانشناسی محیط قرار میگیرد) در این مطالعه یکی از شاخههای ملموستر از مفهوم آسایش، یعنی آسایش حرارتی، مورد تمرکز قرار گرفته است. این مقاله سعی دارد به مدل تجربی مرتبط با مطالعات سنجش سازگاری روانی حرارتی دست یابد تا در پژوهشهای آتی ...
بیشتر
در راستای بسط مفهوم ادراک شهروندان و تفاوت آن با احساس در فضاهای شهری (که در ذیل پژوهشهای روانشناسی محیط قرار میگیرد) در این مطالعه یکی از شاخههای ملموستر از مفهوم آسایش، یعنی آسایش حرارتی، مورد تمرکز قرار گرفته است. این مقاله سعی دارد به مدل تجربی مرتبط با مطالعات سنجش سازگاری روانی حرارتی دست یابد تا در پژوهشهای آتی بتوان آن را در چند نمونه موردی فضای شهری، با رویکرد مشارکتی و کسب نظرات افراد پیاده حاضر در فضا محک زد. پیشفرض اصلی این پژوهش عبارتست از این که: «به نظر میرسد بین سازگاری روانی برای رسیدن به آسایش حرارتی با سطوح مختلف حس مکان در فضاهای عمومی شهری ارتباط معنیداری وجود دارد» . روش تحقیق در گام نخست توصیفی و با تکیه بر مطالعات اسنادی است و در مرحله بعد، مدل تجربی ساخته شده با استفاده از فرآیند مفهومسازی و پس از مطالعه مبانی و تجارب موفق جهانی استخراج شده است. ابتدا به وسیله 27 نفر از خبرگان امر(که در همه بخشهای حس مکان، روانشناسی محیط و ادراک محیطی و آسایش حرارتی تا حدودی مسلط هستند) با استفاده از روش رفت و برگشتی دلفی تدقیق شده و سپس از طریق مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP رتبهبندی ابعاد، معیارها و زیرمعیارهای موجود در مدل تجربی پرداخته شده و به کمک نرمافزار Expert Choice وزن هر کدام از معیارها در مقایسه با سایر معیارهای هم سطح خود به دست آمده و در واقع از طریق مدل تجربی سنجش مفهوم مورد بررسی، ارزشگذاری شده است تا ابزاری برای مطالعات میدانی این مدل فراهم آورد. ساختار این مدل نیز در دو بخش سنجش حس مکان و سنجش سازگاری روانی آسایش حرارتی تنظیم شده است. نتایج تحلیل سلسله مراتبی در بخش حس مکان نشان میدهد، وزن بعد روانی بسیار بیشتر از بعد مکانی است. در مورد زیر بعدهای مربوط به بعد روانشناختی نیز بیشترین تأثیر مربوط به معیار رفتاری در یک فضای شهری است. بنابراین برنامهریزی برای مدیریت رفتارها در فضای شهری عاملی بسیار مهمتر از برنامهریزی کالبدی به منظور ارتقای آسایش ادراک شده شهروندان است. در زیر بعد رفتاری نیز مهمترین معیار مربوط به نوع فعالیتهای موجود در محیط است و پس از آن میزان رفتارهای مشارکتجویانه قرار دارند. همچنین در بخش معیارهای مؤثر در سنجش سازگاری روانی نیز، بیشترین امتیاز با اختلاف زیاد مربوط به معیار طبیعی بودن و پس از آن مدت زمان حضور، سپس تجربه، انتظارات، کنترل ادراکی بر فضا، عوامل زیباییشناسانه و حضور جمعیت هستند.
طراحی شهری
یونس چنگلوایی؛ مصطفی بهزادفر؛ محمود محمدی؛ زهرا سادات سعیده زرآبادی
دوره 7، شماره 28 ، پاییز 1397، ، صفحه 55-64
چکیده
شکل شهر به عنوان واسط میان انسان و محیط، مظهر و تجسم جریانهای شکل دهنده و دگرگون کننده فرم مصنوع است. جریانهای انرژی در تولید، استفاده و نگهداشت فرم شهر منجر به شکلگیری و دگردیسی شکل شهر میشود. فرم مصنوع حاصل از فرآیندها و جریانهای یاد شده، فرستنده جریانهای اطلاعاتی بصری و ادراکی به انسان به عنوان دریافت کننده است. ...
بیشتر
شکل شهر به عنوان واسط میان انسان و محیط، مظهر و تجسم جریانهای شکل دهنده و دگرگون کننده فرم مصنوع است. جریانهای انرژی در تولید، استفاده و نگهداشت فرم شهر منجر به شکلگیری و دگردیسی شکل شهر میشود. فرم مصنوع حاصل از فرآیندها و جریانهای یاد شده، فرستنده جریانهای اطلاعاتی بصری و ادراکی به انسان به عنوان دریافت کننده است. در تحقیق حاضر تبادلات و تعاملات میان انسان و محیط زیست او براساس جریانهای انرژی مورد نیاز دامنه آسایش محیطی (تمرکز بر انرژی مورد تقاضا برای گرمایش و سرمایش داخلی فرم مصنوع) و نیز جریانهای اطلاعات (بصری) در نظر گرفته میشود. این دو جریان انرژی و اطلاعات(بصری) به عنوان جریانهای اصلی و غالب فرم مصنوع در نظر گرفته میشوند. در تحقیق تمامی روابط و برهمکنشهای یکپارچه جریانهای انرژی و اطلاعات در محتوای شکل شهر براساس مدل نظری "شکل شهر بوم _کارا" مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد. پژوهش حاضر با هدف جستوجوی روابط یکپارچه درونی میان جریانهای اصلی شکل شهر، دو حالت شاخص بسته شدگی را مورد دقت و ریزبینی قرار میدهد. حالت نخست شاخص بستهشدگی مبین نقش عناصر عمودی شکل شهر (ساختار سه بعدی محیط هندسی فرم مصنوع) و پخشایش آنها در عملکردهای محیطی فرم مصنوع است (لوک آدولف) و حالت دوم مبین نقش عناصر افقی شکل شهر (ساختار دو بعدی محیط هندسی سطوح فرم مصنوع) و پیکرهبندی هندسی آن در پایداری جریانهای اطلاعاتی بصری است (بندیکت). بر این اساس محتوای ارزیابانه این تحقیق شامل ریخت_گونههای نظام ریختشناسی شهر اصفهان است. نتایج تحقیق نشان میدهد که میان دو حالت شاخص بستهشدگی رابطه معکوس و قوی و از لحاظ آماری معنیدار وجود دارد که تشریح کننده این نکته است که بافتهای قدیمی با ساختار ارگانیک دارای پایداری بالاتر محیطی (در فصول سرد سال با توجه به سرمای شدید فصول سرد سال در اقلیم گرم و خشک اصفهان ) و همچنین پایداری بالاتر جریانهای اطلاعاتی (بصری) است. بنابراین یکپارچگی جریانهای بصری (اطلاعات و انرژی) براساس مدل نظری تحقیق در بافتهای قدیمی با ساختار ارگانیک قابل اثبات است.
طراحی شهری
آذین حاجی احمدی همدانی؛ حمید ماجدی؛ لعلا جهانشاهلو
دوره 7، شماره 28 ، پاییز 1397، ، صفحه 3-16
چکیده
رابطه فرد_محیط در سطوح فردی مرتبط با احساس، ادراک، ارزشها و تجربیات ذهنی و... و در سطوح اجتماعی مانند گروههای مختلف اجتماع و یا گروههایی که به لحاظ سن وجنس مشابهند، شکل گرفته است؛ بنابراین ویژگیهای هر گروه و قشر باید در هر سطح مورد بررسی قرار گیرد. از طرفی جنسیت مانند عواملی همچون محل سکونت، سن، شرایط اجتماعی_اقتصادی، ...
بیشتر
رابطه فرد_محیط در سطوح فردی مرتبط با احساس، ادراک، ارزشها و تجربیات ذهنی و... و در سطوح اجتماعی مانند گروههای مختلف اجتماع و یا گروههایی که به لحاظ سن وجنس مشابهند، شکل گرفته است؛ بنابراین ویژگیهای هر گروه و قشر باید در هر سطح مورد بررسی قرار گیرد. از طرفی جنسیت مانند عواملی همچون محل سکونت، سن، شرایط اجتماعی_اقتصادی، قومیت، سطح درآمد بر ادراک و شناخت محیط تأثیر میگذارد. بنابراین پرداختن به مفاهیم ذهنی فرد و شکلگیری تصویر ذهنی از محیط و تأثیر آن در رفتار و همچنین قضاوت نسبت به انتخاب مکان مطلوب، برای زنان ضرورت مییابد. این مقاله با بررسی عوامل تأثیرگذار در شکلگیری تصویر ذهنی زنان، به منظور امکان به وجود آمدن محیطی مطلوب از دید این گروه اجتماعی، ترجیحات فضایی آنان را ارزیابی نموده است. آنچه اهمیت دارد، شناسایی و ارزیابی معیارهای اصلی انتخاب زنان در تعیین مکان مطلوب با توجه به معانی بر گرفته از تصاویر ذهنی ارزیابانه است. هدف این پژوهش، بازیابی معیارهای مؤثر بر مطلوبیت مکان از دید زنان و ارزیابی تصویر ذهنی شکل گرفته آنها از فضاهای عمومی شهر تهران است. رویکرد تفسیر گرایانه پدیدارشناسی برای توصیف معانی ضمنی و احساسات و عواطف بازنمایی شده از تصویر ذهنی زنان در تجربه فضاهای شهری مطلوب شهر تهران انجام گرفته و ماهیتی توسعهای دارد. به این منظور 15 مصاحبه عمیق به صورت نمونهگیری هدفمند صورت گرفت. مصاحبهها ضبط شده و دادههای به دست آمده از آن به صورت جداول مکتوب شده و با آنالیز تکرار پذیری تجزیه و تحلیل گردید. نتایج گویای آن است که انتخاب مکانی که از دریچه تصویر ذهنی زنان مطلوب ارزیابی شده است، به معانی مشترکی مرتبط با مفاهیم آزادی، عدالت، امنیت، منزلت مکان، دارای وجهه اجتماعی_فرهنگی، هویت تاریخی، زیبایی، شیک و پر از جزئیات، آرام و دنج، دارای حریم در عین وسعت، سرسبزی، روحیه شاد و سلامت تمایل دارد.
طراحی شهری
فائزه بهنامی فرد؛ میترا حبیبی
دوره 7، شماره 27 ، تابستان 1397، ، صفحه 17-27
چکیده
در پژوهش حاضر، تلاش شدهاست تا بر فعالیت گروه سنی نوجوان، به عنوان یکی از گروههای از قلم افتاده در مطالعات شهری کشورمان، در فضاهای شهری مورد علاقهشان تمرکز شود. زیرا این گروه سنی از یک سو بهصورت بالقوه بخش بسیار مهمی از استفادهکنندگان از فضاهای شهری به حساب میآیند و از سوی دیگر برای رشد به عنوان فردی با هویت جمعی، ...
بیشتر
در پژوهش حاضر، تلاش شدهاست تا بر فعالیت گروه سنی نوجوان، به عنوان یکی از گروههای از قلم افتاده در مطالعات شهری کشورمان، در فضاهای شهری مورد علاقهشان تمرکز شود. زیرا این گروه سنی از یک سو بهصورت بالقوه بخش بسیار مهمی از استفادهکنندگان از فضاهای شهری به حساب میآیند و از سوی دیگر برای رشد به عنوان فردی با هویت جمعی، نیازمند حضور در فضاهای شهری، تجربه تنوعی از نقشهای اجتماعی و محک زدن تواناییهای خود در این بستر هستند. در همین راستا خیابان آزادی، مرکز محله رجاییشهر کرج به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده و نظرات 250 نفر از نوجوانان 12 تا 19 ساله درباره میزان فعالیت و سطح رضایت آنها از کیفیتهای محیطی در این خیابان، از طریق پرسشنامه بررسی شدهاست. دادهها نیز به صورت توصیفی و استنباطی (آزمون t مستقل و رگرسیون چندمتغیره) تحلیل شدهاند. نتایج این بررسی حاکی از مراجعه 85درصد از نوجوانان بهصورت هفتگی یا روزانه به خیابان بوده که غالباً در ساعات عصر، همراه با دوستانشان و به منظور تماشای مغازهها، نشستن در پارک و تماشای مردم صورت میگیرد. بیشترین تا کمترین سطح رضایت نوجوانان از مؤلفههای کیفیت محیطی خیابان نیز به ترتیب مربوط به امنیت، دسترسی، جذابیت، راحتی و آسایش است که به جز جذابیت، در رابطه با رضایت از سایر مؤلفهها، بین دختران و پسران تفاوت معنیداری به دست آمدهاست. نتایج مدل رگرسیونی نیز نمایانگر قابلیت پیشبینی 43درصد از فعالیت پسران و 75درصد از فعالیت دختران به وسیله مؤلفههای کیفیت محیطی بوده که برای پسران، جذابیت و راحتی خیابان و برای دختران، جذابیت، امنیت، راحتی و آسایش خیابان از اهمیت و تأثیرگذاری قابل توجهی برخوردارند.