محیط زیست شهری
سعید رفیع پور؛ هاشم داداش پور؛ علی اکبر تقوایی
دوره 6، شماره 23 ، مرداد 1396، ، صفحه 3-16
چکیده
این نوشتار که از نظر هستی شناسی بر موضع پارادایم تفسیرگرایی اجتماعی تکیه دارد، درصدد تبیین فرایند و عناصر تشکیل دهنده تخریب باغ ها در شهر تهران با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. بررسیها نشان میدهد طی سه دهه گذشته، علیرغم وجود قانون حفظ و گسترش فضای سبز در شهرها که بر حسب وظایف و اختیارات از طرف هر یک از ...
بیشتر
این نوشتار که از نظر هستی شناسی بر موضع پارادایم تفسیرگرایی اجتماعی تکیه دارد، درصدد تبیین فرایند و عناصر تشکیل دهنده تخریب باغ ها در شهر تهران با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. بررسیها نشان میدهد طی سه دهه گذشته، علیرغم وجود قانون حفظ و گسترش فضای سبز در شهرها که بر حسب وظایف و اختیارات از طرف هر یک از قوای سه گانه (مقننه، مجریه و قضائیه) و مدیریت شهری به عنوان مجری این قانون تضمین شده، نتوانسته است مانع تخریب باغها در داخل شهر تهران شود. این در حالی است که در متون شهرهای پایدار فرض بر این است که با تغییر در حکمروایی زیستمحیطی از طریق سازوکارهای نهادی، سیاستی و قانونی، میتوان رفتار دوستدارانه مردم با طبیعت را تضمین کرد. بدینترتیب برای دستیابی به علل تخریب باغها در شهر تهران با استفاده از روش نمونهگیری نظری و هدفمند تا زمانی که اشباع نظری حاصل گردد با 38 نفر از مطلعین کلیدی مصاحبه عمیق انجام شد. دادههای گردآوری شده در قالب 37 مقوله فرعی، 10 مقوله اصلی و نهایتاً مقوله هسته، کدگذاری و تحلیل شدهاند. نتایج به دست آمده بیانگر این است که به دلیل نابسامانی در قانون به ویژه عدم سنخیت و تناسب مجازات با جرم، منافع حاصل از تخریب باغ بیش از هزینههای آن برای فرد متخلّف است. بنابراین، این عامل باعث نگرش مثبت فرد به کسب سود و رفاه _ قصد رفتاری از تخریب باغها _ میشود. بحران اخلاق زیستمحیطی، عامل اصلی نگرش مثبت فرد به کسب سود و رفاه از تخریب باغها با نقض قانون حفظ و گسترش فضای سبز در شهرهاست. رفتار اخلاقی با محیطزیست، امری اقناعی است که مقید به زمان و مکان نبوده و بر اثر کرامت نفس حاصل میشود، امّا تحصیل آن با قانون و قواعد حقوقی به دلیل محدودیت عرصه آن نسبت به اخلاق، ممکن و مطلوب نخواهد بود.