برنامه ریزی شهری
سجاد فلاح زاده؛ فرزین محمودی پاتی
دوره 4، شماره 15 ، مرداد 1394، ، صفحه 5-16
چکیده
یکی از دلایل اصلی شکست برنامههای بازآفرینی شهری، ناسازگاریهایی است که بر سر منافع، میان بهرهوران کلیدی مختلف در راستای اجرای سیاستهای مشارکت محور آن رخ میدهد.از پیامدهای این وقوع ناسازگاری میتواند به تأخیر افتادن جدول زمانبندی اجرا، افزایش هزینهها و کاهش کارایی و مطلوبیت باشد که در نتیجه برنامه از دستیابی به اهداف ...
بیشتر
یکی از دلایل اصلی شکست برنامههای بازآفرینی شهری، ناسازگاریهایی است که بر سر منافع، میان بهرهوران کلیدی مختلف در راستای اجرای سیاستهای مشارکت محور آن رخ میدهد.از پیامدهای این وقوع ناسازگاری میتواند به تأخیر افتادن جدول زمانبندی اجرا، افزایش هزینهها و کاهش کارایی و مطلوبیت باشد که در نتیجه برنامه از دستیابی به اهداف خود باز خواهد ماند. برنامه بازآفرینی بافت قدیم آمل نیز از این امر مستثنی نبوده و سیاستهای آن به علت دارا بودن ماهیت مشاجرهای از خطر شکست برخوردارند.در همین راستا مقاله حاضر بر آن است تا با به کارگیری روش تجزیه و تحلیل حالات شکست و اثرات آن(FMEA) و ترکیب آن با روش رتبهبندی VIKOR تحت محیط فازی، در قالب یک فرآیند پیشنهادی به ارزیابی و رتبهبندی پنج سیاست مشارکتی از برنامه یاد شده بر اساس میزان ریسک وقوع ناسازگاری و شکست آنها بپردازد. روش تحقیق مقاله مبتنی بر تحلیل و ارزیابی بوده و روششناسی آن از نقطه نظر مدیریت پروژه به ویژه در زمینه ناسازگاری با عنوان روش مدیریت ریسک مطرح است. روش نمونهگیری نیز به روش هدفمند و غیرتصادفی میباشد. یافتههای مقاله در برنامه بازآفرینی شهر آمل نشان میدهد که سیاست سوم یعنی اقدام به تملک اراضی مجاور خیابان 30 متری (طبرسی) به دلیل دارا بودن پیچیدگیها و کشمکشها در زمینههای مالی، قانونی و اجتماعی_فرهنگی با بیشترین ریسک ناسازگاری میان بهرهوران مواجه بوده و نیازمند بازنگری و در نظر گرفتن تمهیدات ویژه به هنگام اجراست.