پایداری شهری
سعید سپاسی زنگی آبادی؛ علی اکبر شمسی پور؛ علی حسینی
چکیده
فضاهای شهری به واسطه درهم آمیختگی عناصر انسانساخت و عوارض طبیعی، شرایط محیطی متفاوت و پیچیدهتری از محیطهای طبیعی دارند. امروزه در منطقهبندی اقلیمی فضاهای شهری، رویکرد متخصصان اقلیم شهری بر توجه و استفاده ترکیبی از عوامل شهری و طبیعی است. زونهای محلی اقلیم به طبقهبندی آبوهوایی فضاهای شهری با توجه و تمرکز بر ساختار ...
بیشتر
فضاهای شهری به واسطه درهم آمیختگی عناصر انسانساخت و عوارض طبیعی، شرایط محیطی متفاوت و پیچیدهتری از محیطهای طبیعی دارند. امروزه در منطقهبندی اقلیمی فضاهای شهری، رویکرد متخصصان اقلیم شهری بر توجه و استفاده ترکیبی از عوامل شهری و طبیعی است. زونهای محلی اقلیم به طبقهبندی آبوهوایی فضاهای شهری با توجه و تمرکز بر ساختار فیزیکی و پوشش سطحی شهر میپردازد. این روش طبقهبندی دارای 17کلاس با ویژگیهای پوششی و فیزیکی متفاوت است. برای انجام پژوهش از سه نوع دادههای هواشناسی، تصاویر ماهوارهای و لایههای اطلاعات مکانی استفاده شد. تصاویر برای دو دوره زمانی تابستان و زمستان، لایههای اطلاعات مکانی شهر تهران و حومه آن شامل دادههای کاربری/پوشش اراضی و طبقات ساختمانی شهر و دادههای جوی دما، بارش، سرعت و جهت باد در دوره زمانی 20 ساله از ایستگاههای هواشناسی داخل شهر تهیه شدند. فرایند پردازش دادهها در نرمافزار ساگا-جیآیاسS، نمونهبرداری در گوگل ارتس و طبقهبندی و خروجی اطلاعات در آرک/جیآیاس انجام شد. نتایج طبقهبندی اقلیم محلی تهران نشان داد، اقلیمهای محلی با بافت متراکم و ارتفاع متوسط(کلاس 2) و متراکم و کوتاه (کلاس 3) غالب هستند. این دو کلاس اقلیم محلی که با بار گرمای محیطی بالا و ظرفیت تهویه ضعیف شناخته میشوند، عموماً در مرکز و مناطقی از شمالشرق تهران متمرکزند. همچنین حومه شمال و شمالشرق با پهنههای پوشش درختی و طبیعی (یعنی طبقات اقلیمی درختان متراکم تا بوتهزار) و حومه جنوبی شهر با اراضی کشاورزی و علفزار مشخص شدند؛ این طبقات اقلیمی قابلیت تأمین هوای خنک و مطلوب برای داخل شهر را دارند. در نتیجه تقویت کریدورهای سبز و گذر هوای شمالی ـ جنوبی برای کاهش بار گرمای مرکز شهر و افزایش ظرفیت پویایی آن پیشنهاد میشود.
پایداری شهری
علی اسدی؛ سعید صالحی مرزیجرانی؛ حسن سجادزاده؛ حسین کلانتری خلیل آباد
چکیده
امروزه مطالعه یک محیط مسکونی به دلیل مؤثر بودنش بر شاخصهای مهم برنامهریزی مانند نرخ جابهجایی سکونتی،کیفیت زندگی و پیشبینی تقاضای مسکن اهمیت دارد. کیفیت محیط از عوامل مؤثر بر تحرکات جمعیتی درون شهری محسوب میشود و کاهش تحرک مسکونی، قدمی است به سمت ساختن یک محله پایدار و با ثبات و ثبات سکونتی منجر به انسجام جامعه، ...
بیشتر
امروزه مطالعه یک محیط مسکونی به دلیل مؤثر بودنش بر شاخصهای مهم برنامهریزی مانند نرخ جابهجایی سکونتی،کیفیت زندگی و پیشبینی تقاضای مسکن اهمیت دارد. کیفیت محیط از عوامل مؤثر بر تحرکات جمعیتی درون شهری محسوب میشود و کاهش تحرک مسکونی، قدمی است به سمت ساختن یک محله پایدار و با ثبات و ثبات سکونتی منجر به انسجام جامعه، تشکیل شبکههای اجتماعی و نظارت اجتماعی غیر رسمی و به صورت جمعی به مشکلات جامعه و محله منجر می شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر محیط سکونت در ماندگاری یا جابه جایی ساکنین در مجتمع های مسکونی و پیشنهاد اصلاح ساختار معماری در جهت ثبات سکونتی است. این سئوال پیش میآید که چه عواملی از کیفیت محیط مجتمعهای مسکونی در شهر اراک چه تأثیری بر ثبات یا جابه جایی ساکنان داشته است؟ در این رساله با استفاده از روش زمینه ای و مصاحبه کیفی با ساکنین از طریق انتخاب تصادفی خوشه ای در 21 مجتمع مسکونی اراک در نقاط مختلف شهر به بررسی مسئله پرداخته شد و نتایج نشان داد کیفیت خوب ساختمانی و سطح فرهنگی و همگونی اولویت های اول و دوم ساکنین در ثبات سکونتی بودند. اما نکته مهم میزان بالای اشاره به آرامش و امنیت، سطح دسترسی مناسب، مدیریت خوب و عدم توانایی اقتصادی به جابه جایی سکونتی است که از دلایل مهم پاسخگویان بوده است. از موارد دیگر اشاره شده می توان به محلیت خوب آپارتمان و مجتمع اشاره داشت.همچنین برای جابه جایی ساکنین، بیش از همه دستیابی به آپارتمان با مساحت بالاتر اهمیت دارد. در این بین شرایط علی بیشترین تأثیر را در وهله اول و شرایط مداخله گر و راهبردی در وهله دوم تأثیرگذارند. عوامل ایجاد ثبات سکونتی با عوامل ایجاد میل و گرایش به جابه جایی متفاوت است و دلیل آن این است که عوامل ایجاد ثبات سکونتی بر اساس واقعیات و نیازها بیان شده ولی عوامل گرایش به جابه جایی بر اساس آرزوها، ایده آل ها و آرمان ها و انتظارات بیان شده است. هر چه فاصله بین این دو ( درخواست های واقعی و آرزوها ) بیشتر شود، میل به جابه جایی بیشتر می شود.
پایداری شهری
حسین دانش مهر؛ سعید خانی؛ وریا ملاسلیمی
چکیده
یکی از متغیرهای مهم کیفیت زندگی در میان ساکنان یک جامعه، سرمایه اجتماعی است، این سازه تحت تأثیر عوامل مختلف دچار فرسایش یا افزایش خواهد شد. مسکن یکی از ابعاد مهم کیفیت زندگی است که میتوان زیستِ ساکنان آن را بر حسب میزان سرمایه اجتماعی مورد سنجش قرار داد. مسئله پژوهش حاضر، ارتباط میان عوامل نرم زیست اجتماعی (جامعهشناختی) با وضعیت ...
بیشتر
یکی از متغیرهای مهم کیفیت زندگی در میان ساکنان یک جامعه، سرمایه اجتماعی است، این سازه تحت تأثیر عوامل مختلف دچار فرسایش یا افزایش خواهد شد. مسکن یکی از ابعاد مهم کیفیت زندگی است که میتوان زیستِ ساکنان آن را بر حسب میزان سرمایه اجتماعی مورد سنجش قرار داد. مسئله پژوهش حاضر، ارتباط میان عوامل نرم زیست اجتماعی (جامعهشناختی) با وضعیت سرمایه اجتماعی در بین ساکنان مسکن مهر بهاران شهر سنندج است. متغیرهای عمده پژوهش بر اساس چارچوب نظری پاتنام، بوردیو، فوکویاما و کلمن صورتبندی شده و به لحاظ روششناسی این پژوهش در سنت کمی و براساس روش پیمایش صورت پذیرفته و از ابزارِ پرسشنامه برای گردآوری دادهها استفاده شده است. جامعه آماری شامل تمامی خانوارهای ساکن در واحدهای مسکونی مسکن مهر شهر سنندج در سال 1399 است و تعیین حجم نمونه براساس فرمول کوکران و شیوه نمونهگیری نیز بهصورت دو مرحلهای، ابتدا نمونهگیری خوشهای و سپس نمونهگیری تصادفی انجام شد که بر اساس آن 340 نفر افراد بالای 18 سال انتخاب شدند. صحت دادهها با استفاده از تکنیکهای اعتبار صوری و آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گفت و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماریSPSS Ver23 انجام شد. یافتههای پژوهش نشان داد که بین متغیرهای سطح فرهنگ آپارتماننشینی، درجه روابط همسایگی، سطح آشنایی با محیط اجتماعی، رضایت از محل سکونت، دسترسی به امکانات و کیفیت خدمات شهری و زیرساختها و متغیرهای زمینهای (سابقه سکونت، درآمد و وضعیت تأهل) با سرمایه اجتماعی ساکنان مسکن مهر رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از آماره نشان داد که بین متغیرهای روابط اجتماعی، نوع سکونت و متغیرهای زمینهای (سن، جنسیت، شغل، تحصیلات) با سرمایه اجتماعی ساکنان رابطه معناداری وجود ندارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز حاکی از آنست که متغیرهای فرهنگ آپارتماننشینی، روابط همسایگی و سطح آشنایی بر سرمایه اجتماعی ساکنان مسکن مهر تأثیرگذار بوده و حدود 32 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمودهاند.
پایداری شهری
علی ریاحی دهکردی؛ مهدی منتظرالحجه
چکیده
محلات در همهگیری ویروس کرونا میتوانند با بالا بردن کیفیت زندگی ساکنین نقش مهمی در مقابله با ویروس داشته باشند. از میان ابعاد مؤثر بر کیفیت زندگی در محلات، بعد کالبد به دلیل دخیل بودن در ساماندهی محیط و پاسخگویی به نیازهای ساکنین بهمنظور خودکفایی محلات ، جلوگیری از رفتوآمد به داخل شهرها و کاهش تراکم جمعیتی در مراکز ...
بیشتر
محلات در همهگیری ویروس کرونا میتوانند با بالا بردن کیفیت زندگی ساکنین نقش مهمی در مقابله با ویروس داشته باشند. از میان ابعاد مؤثر بر کیفیت زندگی در محلات، بعد کالبد به دلیل دخیل بودن در ساماندهی محیط و پاسخگویی به نیازهای ساکنین بهمنظور خودکفایی محلات ، جلوگیری از رفتوآمد به داخل شهرها و کاهش تراکم جمعیتی در مراکز شهری به منظور قطع زنجیره انتقال ویروس تأثیرشگرفی دارد. از همین رو پژوهش حاضر سعی دارد به مقایسه کیفیت کالبدی زندگی ساکنین محلاتِ معاصر ایران در سه مقیاس مجزا کلانشهری، شهرهای میانی و شهر کوچک بپردازد. روش پژوهش مقاله علی_ قیاسی بوده و برای جمعآوری اطلاعات از منابع کتابخانهای و پرسشنامه اینترنتی استفادهشده است. حجم جامعه آماری بر اساس فرمول دوم کوکران که به دلیل نامشخص بودن جمعیت 90 عدد نمونه را مطرح میکند، مشخص گردید. اما برای بالا بردن اعتبار پژوهش 300 پرسشنامه با شیوه نمونهگیری طبقهبندیشده توزیع گردید. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون کروسکال_ والیس و تحلیل واریانس یکطرفه بهره گرفته شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در بین شش دسته عوامل کالبدی، در کلانشهرها طبق میانگین نظرات، سلامت روانی(29/170)، طراحی محیطی(28/159)، نورپردازی(19/178) و سکونتی(01/188) ، در شهرهای میانی بهداشت محیطی (55/171) و در شهرهای کوچک دسترسی (48/159) اولویت داشتهاند. علاوه بر این دستههای بهداشت محیطی، نورپردازی، دسترسی،طراحی محیطی و سکونتی تفاوت چشمگیری بین سه گروه شهری ندارند و فقط دسته سلامت روانی با آماره خی دو (163/14) و سطح معناداری 001/ در بین سه مقیاس شهری دارای تفاوت معناداری است.
پایداری شهری
محراب محرابی؛ مجید انصاری؛ محسن رفیعیان
چکیده
پایداری مفهومی پیچیده است و در مناطق شهری کاربرد فراوانی دارد. در نگاه پایداری شهرهای میراث جهانی همچون یزد جایگاه ویژهای دارند. مطالعات پایداری شهرهای میراثی همچون شهر یزد با توجه به وجود عناصر میراث تاریخی_فرهنگی در آنها نسبت به سایر شهرها متفاوتتر است. بر این اساس با توجه به این که شهر یزد حاوی میراثی گرانبهاست که از نسلی ...
بیشتر
پایداری مفهومی پیچیده است و در مناطق شهری کاربرد فراوانی دارد. در نگاه پایداری شهرهای میراث جهانی همچون یزد جایگاه ویژهای دارند. مطالعات پایداری شهرهای میراثی همچون شهر یزد با توجه به وجود عناصر میراث تاریخی_فرهنگی در آنها نسبت به سایر شهرها متفاوتتر است. بر این اساس با توجه به این که شهر یزد حاوی میراثی گرانبهاست که از نسلی به نسل امروز به ارث رسیده است، براساس نگاه پایداری این ضرورت وجود دارد، نسل حاضر نیز در حفظ و انتقال آن به نسل آتی کوشا باشد و همچنین تغییرات روزافزون بافت میراث جهانی شهر یزد این ضرورت را ایجاد میکند تا از آیندههای پیش روی این بافت ارزشمند آگاه شده و بر اساس این شناخت، بر تحولات آتی محدوده مورد مطالعه فائق آمد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیشرانهای اثرگذار بر روند توسعه پایدار بافت میراث جهانی شهر یزد و همچنین ترسیم سناریوهای آینده این میراث جهانی زنده با تاکید بر توسعه پایدار، صورت پذیرفته است. در این پژوهش ابتدا با مطالعه اسناد مربوط، 24 متغیر به عنوان عوامل مؤثر بر روند توسعه پایدار بافت میراث جهانی شهر یزد شناسایی شدند. سپس با هدف شناسایی پیشرانهای محدوده مورد مطالعه، میزان اثرگذاری و اثرپذیری این عوامل بر روی ابعاد توسعه پایدار (اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی) به کمک تکنیک تاپسیس فازی و نظرخواهی از متخصصین صاحبنظر این حوزه، بر اساس طیف لیکرت (طیف 7تایی) و در دو پرسشنامه مجزا، مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به یافتههای پژوهش جمعیت، مشارکت ساکنین، مهاجرت، رقابتپذری، خدمات گردشگری، حفاظت از بافت میراث جهانی (کالبدی_عملکردی) و اشتغال بیشترین نقش را در وضعیت آتی بافت میراث جهانی شهر یزد ایفا میکنند. در تحلیل وضعیت سناریوهای بافت میراث جهانی شهر یزد ، شرایط حاضر میراث تاریخی شهر یزد با سناریوی ایده آل فاصله دارد و بیشتر به سوی سناریوی بحرانی تمایل دارد و برای حفظ پایداری راه پر فراز و نشیبی پیش روی خود میبیند. اگر صحنه برنامهریزی را در قالب طیفی از شرایط بحرانی تا مطلوبیت کامل فرض کنیم و شـرایط بحرانـی را دوری کامل از اهداف آرمانی و مطلوبیت را نزدیکی کامل با اهداف آرمانی بدانیم، باید گفت بافت تاریخی در حال حاضر مسیر درستی را طی نمیکند و از شرایط خوبی برخوردار نیست.
پایداری شهری
امیرحسین پورجوهری
چکیده
امروزه موضوع مدیریت تقاضای تخریب و ساخت به عنوان چالشی برای چگونگی حفاظت از ساختمانهای بادوامی که همچنان قابل استفاده برای زندگی و فعالیت هستند، تبدیل گردیده است. اهمیت این موضوع از آنجایی است که بر بهره وری شهری مؤثر است. بهره وری شهری، مفهومی کلی است که شهر و تمامی کارکردهایش را در برمی گیرد. ساختمان از جمله عناصر کلیدی ...
بیشتر
امروزه موضوع مدیریت تقاضای تخریب و ساخت به عنوان چالشی برای چگونگی حفاظت از ساختمانهای بادوامی که همچنان قابل استفاده برای زندگی و فعالیت هستند، تبدیل گردیده است. اهمیت این موضوع از آنجایی است که بر بهره وری شهری مؤثر است. بهره وری شهری، مفهومی کلی است که شهر و تمامی کارکردهایش را در برمی گیرد. ساختمان از جمله عناصر کلیدی در ساختار اقتصادی و همچنین فضایی شهرهاست و نقش تعیین کنندهای در مدیریت و توسعه شهری دارد و بهره وری آنها در مفهوم مدیریت تقاضای تخریب و نوسازی به معنای بهره برداری از تمام ظرفیت های سازه ای و کالبدی آنها تعریف می شود. ساختمان همواره یکی از اولویت های سرمایه گذاری در شهر تهران بوده است. این در حالی است که الگوهای مدیریتی و نظام حقوقی حاکم، فاقد ضوابطی برای مدیریت تخریب و ساخت است. این مهم از آنجایی نشأت میگیرد که فواید سریع الوصول حاصل از تخریب و نوسازی، هزینه های بلندمدت ناشی از آن را پنهان نموده است. براین اساس، در این پژوهش با اتکا بر چند پیش فرض و بهره گیری از روش نمونه گیری چند مرحله ای،چهار هزار و 526 نمونه در سطح مناطق شهر تهران انتخاب و تحلیل روند تغییرات آن را با توجه به مبانی حقوقی و اقتصادی کلان، مورد بررسی قرار می دهد. نتایج حاصل از این تحلیل نشان می دهد که غلبه ارزش زمین بر ساختمان، اصلیترین محرک تخریب و نوسازی ساختمان ها در شهر تهران است؛ به گونه ای که مناطق برخوردار از بافت فرسوده، لزوماً سهم بیشتری از صدور پروانه تخریب و نوسازی نداشته اند. همچنین دوام و سن ساختمان، مانعی از سوی ضوابط حقوقی مدیریت شهری به منظور جلوگیری از تخریب ایجاد نمی کند. این در حالی است که تخریب ساختمان های واجد ظرفیت نگهداشت الزاماً برای مدیریت شهری منفعتی ایجاد نمی کند. بنابراین ایجاد تغییر در تعاریف و ضوابط در ایجاد ارزش افزوده و افزایش تمایل به نگهداشت ساختمان از سوی مالک ضروری است.
پایداری شهری
محمد مهدی عزیزی؛ سمانه خسروانی نژاد
چکیده
از جمله دلایل تغییر نگرش رشته شهرسازی از پارادایم رشد به توسعه پایدار، ناکارآمدی رشته و حرفه در پاسخ به دغدغه های محیطی از نیمه دوم قرن بیستم بود. نتیجه چنین تغییر نگرشی در اواخر قرن بیستم در آموزش رسمی و غیررسمی شهرسازی در سراسر جهان بازتاب پیدا کرد که انعکاس آن در حرفه، محصول شهرسازی متفاوتی را رقم زد. نوع نگاه به آموزش توسعه پایدار ...
بیشتر
از جمله دلایل تغییر نگرش رشته شهرسازی از پارادایم رشد به توسعه پایدار، ناکارآمدی رشته و حرفه در پاسخ به دغدغه های محیطی از نیمه دوم قرن بیستم بود. نتیجه چنین تغییر نگرشی در اواخر قرن بیستم در آموزش رسمی و غیررسمی شهرسازی در سراسر جهان بازتاب پیدا کرد که انعکاس آن در حرفه، محصول شهرسازی متفاوتی را رقم زد. نوع نگاه به آموزش توسعه پایدار در کشوهای توسعه یافته در مقایسه با کشورهای در حال توسعه ای مانند ایران موضوعی است که می تواند از منظر تحلیل محتوای برنامه های درسی شهرسازی در کشورهای منتخب دنبال شود. بر این اساس، هدف مقاله حاضر تحلیل جهت گیری آموزش های رشته شهرسازی به سمت مفهوم توسعه پایدار است. در این مقاله که به نوعی تحقیق کاربردی است، با توجه به ماهیت موضوع، از روش کیفی تحلیل محتوا و قابلیت های نرم افزاری SPSS در تحلیل داده ها استفاده شده است. داده های مورد نیاز از طریق بررسی برنامه های درسی شهرسازی در کشورهای منتخب، که به عنوان کشورهای خاستگاه در توسعه پایدار بوده و برنامه های درسی آنها نیز توسط نهادهای بین المللی اعتبارسنجی شده اند، جمع آوری گردیده اند. نتایج بررسی های این مقاله در 128 دانشگاه از نُه کشور مختلف نشان می دهد که جهتگیری غالب در آموزش توسعه پایدار به ارائه "درسی مستقل با موضوع توسعه پایدار و مفاهیم محیطی" و نیز "تدریس توسعه پایدار در رویه و محتوای دروس شهرسازی" است. نتایج این امر در نمونه ایران حاکی از آن است که اگرچه دروسی با «محتوا و عنوان موضوعات محیطی» در تمامی گرایش های کارشناسی ارشد ارائه شده، اما توجه به موضوع توسعه پایدار را به طور رسمی می توان در گرایش طراحی شهری و برنامه ریزی منطقه ای به ترتیب در یک و دو درس اختیاری مشاهده کرد که در مقایسه با یافته های جهانی محدود و ناکافی است. با این حال، توجه به آموزش توسعه پایدار به عنوان یکی از معیارهای نظام رتبه بندی گرین متریک می تواند درون مایه پژوهشهای کاربردی آتی باشد و گامی به سوی توسعه پایدار قلمداد شود.
پایداری شهری
کارن فتاحی؛ نازنین نصر اللهی؛ مریم انصاری منش؛ جمال خداکرمی؛ علی عمرانی پور
چکیده
وجود فضای باز در میان ساختمانها نقش مهمی در حضور پذیری، ایجاد امنیت و تعاملات اجتماعی ساکنان دارد. رعایت هندسه و تناسبات، موقعیت قرارگیری و محیط پیرامون در ایجاد جذابیت فضای باز برای انسان تأثیر بسیاری دارد. بر هم زدن تناسبات بین مقیاس فضا و ساختمانهای پیرامون میتواند اثرات منفی بر احساسات انسان نسبت به فضا بگذارد. هدف پژوهش ...
بیشتر
وجود فضای باز در میان ساختمانها نقش مهمی در حضور پذیری، ایجاد امنیت و تعاملات اجتماعی ساکنان دارد. رعایت هندسه و تناسبات، موقعیت قرارگیری و محیط پیرامون در ایجاد جذابیت فضای باز برای انسان تأثیر بسیاری دارد. بر هم زدن تناسبات بین مقیاس فضا و ساختمانهای پیرامون میتواند اثرات منفی بر احساسات انسان نسبت به فضا بگذارد. هدف پژوهش حاضر بررسی فضاهای باز بافت تاریخی کاشان از نظر شکل، هندسه و نوع فضای باز و اثر آن بر وضعیت حرارتی، احساس امنیت و رضایت از کیفیت محیطی این فضاهاست. در این خصوص تعداد 17 سایت پرتردد از این بافت به مدت 18 روز از ابتدای شهریور 97، در دو دستهبندی فضای باز معابر عمومی و حیاط مرکزی (داخل ساختمان) به عنوان نمونه موردی، مطالعه و بررسی گردید. پس از انجام مطالعات کتابخانهای، حضور فیزیکی در بافت و انجام مطالعات میدانی (مشاهده و ثبت اطلاعات سایتها) همزمان با پاسخ تعداد 788 نفر از ساکنان و گردشگران به پرسشنامهها (وضعیت حرارتی و محیطی)، پارامترهای اقلیمی (دما، رطوبت، سرعت جریان هوا، مقدار co و co2) ثبت گردید. سپس نرخ لباس و متابولیسم افراد با نرمافزار Deltalog10 محاسبه و پس از گردآوری و تجزیهوتحلیل اطلاعات با نرمافزار SPSS24، محدوده آسایش حرارتی پاسخدهندگان با نرمافزار Ray Man مشخص گردید. پس از آن برای مشخص شدن ارتباط مستقیم و غیرمستقیم متغیرها و تحلیل نتایج، از مدل یابی معادلات ساختاری بر پایه روش حداکثر درست نمایی در Amos استفاده گردید. نتایج نشان داد پاسخدهندگان در محدوده بین 20.5 تا 34.78 درجه سانتیگراد (PET) احساس آسایش حرارتی داشتند. هندسه منظم فضای باز بهصورت مستقیم بر احساس امنیت با ضریب 0.15، رضایت از بافت و ساختمانهای پیرامون فضای باز با ضریب 0.98- و آسایش حرارتی با ضریب 0.8- و بهصورت غیرمستقیم بر رضایت از شکل و هندسه فضای باز و سازگاری حرارتی اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین متغیر نوع فضای باز حیاط مرکزی بهصورت مستقیم به ترتیب با بیشترین ضرایب، بر رضایت از بافت و ساختمانهای پیرامون فضای باز با ضریب 1.49، رضایت از شکل و هندسه فضای باز با ضریب 0.97، سازگاری حرارتی با ضریب 0.74، احساس امنیت با ضریب 0.23- و آسایش حرارتی با ضریب 0.38- اثرگذاری دارند. نکته جالب در تحلیل و تفسیر مسیر مدل، نقش کلیدی و مهم متغیر احساس امنیت در بروز ارتباط غیرمستقیم میان متغیرهاست.
پایداری شهری
سید عبداله حکیمی؛ مجید نصیری
چکیده
دستیابی به الگوی پایدار منابع مالی بهمنظور تأمین هزینههای جاری و عمرانی شهر، از مهمترین عوامل پایداری شهری و فراهمکننده امکان سرمایهگذاری در نظام زیرساختهای توسعهای شهر است. یکی از مهمترین مسائل در دهههای اخیر، انجام قراردادهای بینالمللی است که مستقیماً روی مسائل اقتصادی مؤثر خواهد بود. هدف پژوهش حاضر، سطحبندی ...
بیشتر
دستیابی به الگوی پایدار منابع مالی بهمنظور تأمین هزینههای جاری و عمرانی شهر، از مهمترین عوامل پایداری شهری و فراهمکننده امکان سرمایهگذاری در نظام زیرساختهای توسعهای شهر است. یکی از مهمترین مسائل در دهههای اخیر، انجام قراردادهای بینالمللی است که مستقیماً روی مسائل اقتصادی مؤثر خواهد بود. هدف پژوهش حاضر، سطحبندی عوامل مؤثر بر عقد قراردادهای بینالمللی مبتنی بر خواهرخواندگی با رویکرد درآمد پایدار شهرداریهاست. برای سطحبندی عوامل مؤثر بر عقد قراردادهای بینالمللی مبتنی بر خواهرخواندگی با تأکید بر درآمد پایدار شهرداریها، از روش الگوسازی ساختاری _ تفسیری استفاده شد و از 20 نفر از خبرگان دانشگاهی و شهرداریها خواسته شد تا پنج مؤلفهای را که بهعنوان مهمترین عوامل در عقد قراردادهای بینالمللی مبتنی بر خواهرخواندگی با تأکید بر درآمد پایدار شهرداریها در منطقه بهحساب میآیند، انتخاب نمایند و هرکدام از پنج عنصر انتخابی خود را براساس اعداد یک (کماهمیتترین) تا پنج (پراهمیتترین)، اولویتبندی کنند و سپس با یک ارتباط ساختاری و متنی از نوع «منجر شدن»، نوع رابطه میان عناصر را بهصورت مقایسه زوجی مشخص نمایند. اطلاعات بهدست آمده از نظریات کارشناسان، وارد نرمافزار ISM شد و در سطحبندی عوامل مؤثر بر عقد قراردادهای بینالمللی مبتنی بر خواهرخواندگی با تأکید بر درآمد پایدار شهرداریها مورد استفاده قرار گرفت. باتوجه به مجموع نتایج حاصلشده، سه مؤلفه «تغییر شیوه مدیریت»، «ثبات سیاسی داخلی و خارجی» و «حقوقی»، زیربناییترین (سطح چهارم) و پنج مؤلفه «جذب سرمایهگذاری خارجی»، «جذب سرمایهگذاری بخش خصوصی»، «توسعه کارآفرینی بینالمللی»، «رشد گردشگری» و «عملیاتی»، روبناییترین (سطح اول) عناصر تشکیلدهنده سطحبندی عقد قراردادهای بینالمللی مبتنی بر خواهرخواندگی هستند که درآمد پایدار شهرداریها را تشکیل میدهند.
پایداری شهری
سمانه حیدری؛ گلناز مرتضایی
چکیده
همزمان با رشد سریع شهرنشینی و مطرح شدن مباحث مربوط به گرمایش زمین، جزایر گرمایی و تغییرات اقلیمی، جریان باد به عنوان یکی از تأثیرگذارترین عوامل در مناسبسازی طراحی فضاهای باز شهری مرتبط با آسایش حرارتی مطرح شده، به طوری که سرعت و نحوه حرکت باد برآسایش حرارتی انسان تأثیرگذار است. در نیمقرن اخیر، براثر تغییر شکل سازمان فضایی ...
بیشتر
همزمان با رشد سریع شهرنشینی و مطرح شدن مباحث مربوط به گرمایش زمین، جزایر گرمایی و تغییرات اقلیمی، جریان باد به عنوان یکی از تأثیرگذارترین عوامل در مناسبسازی طراحی فضاهای باز شهری مرتبط با آسایش حرارتی مطرح شده، به طوری که سرعت و نحوه حرکت باد برآسایش حرارتی انسان تأثیرگذار است. در نیمقرن اخیر، براثر تغییر شکل سازمان فضایی بافتهای شهری، الگوی جدیدی رواج یافته که با نیازهای اقلیمی شهر اصفهان مطابقت ندارد. با توجه به این که ضوابط شهرسازی و ساختمانی، سهم عمدهای در شکلدهی به بافتهای شهری و تنظیم شرایط آسایش حرارتی به همراه دارد، پژوهش حاضر سعی دارد که با در نظر گرفتن محوریتهای موجود در سند یادشده، میزان تأثیرگذاری ضوابط شهرسازی و ساختمانی(سطح اشغال، ارتفاع، تراکم، تعداد طبقات و عرض گذر) در بافت جدید شهر اصفهان بر جریان باد را مورد ارزیابی قرار دهد. با توجه به ماهیت کاربردی این تحقیق، روش مورداستفاده در آن توصیفی_تحلیلی است و برای یافته اندوزی از روشهای اسنادی و میدانی بهره جسته است. همچنین به منظور تجزیهوتحلیل سناریوهای تعریف شده، از مدل شبیهسازی پیچکهای بزرگ استفاده گردیده است. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش، مطالعه حاضر در سه گام متفاوت تعریف شده، به گونهای که نخست با بررسی مبانی نظری مرتبط با آسایش حرارتی، شاخصهای کالبدی تأثیرگذار استخراج گردیده سپس همپوشانی آنها با محورهای موجود در ضوابط شهرسازی و ساختمانی شهر اصفهان مورد بررسی قرار گرفته است. در گام پایانی نیز با تعریف سناریوهای محتمل براساس الگوهای مسکونی ردیفی غالب بافت جدید شهر اصفهان، شبیهسازی پیچکهای بزرگ صورت پذیرفته است. تحلیل شبیهسازی سناریوهای مختلف مؤید این موضوع است که از میان شاخصهای استخراج شده، سطح اشغال تأثیرگذارترین پارامتر بر روی جریان هوای محدوده است و تراکم معیار مناسبی برای سنجش این موضوع به شمار نمیآید. همچنین اثر تغییر سطح اشغال بر سرعت باد بیشتر از اثر تغییر ارتفاع ساختمانهاست. در ارتباط با عرض گذر، نوساناتی که سناریوهای مختلف بر نسبت سرعت در حیاطها ایجاد میکنند، بسیار محدودتر از نوسانات ایجاد شده در کوچهها و خیابان است. به طوری که در ابتدا و انتهای کوچهها، سرعت بیشتر از بخشهای میانی است. از این رو در سناریوهایی که ارتفاع ساختمان بین 10.5 تا 14 متر تعریف شده، شرایط مطلوبی به منظور تهویه هوای شهری و کاهش آلودگی هوا فراهم است.
پایداری شهری
زهرا بابایی فروشانی؛ یونس چنگلوایی
چکیده
توسعه انرژی باد در محیطهای ساخته شده موضوعی قدیمی برای ساکنان پایدار شهر است که با افزایش فناوریهای جدید توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است. در این مقاله سعی شده، پتانسیل انرژی بادی شهری با استفاده از تحقیقات بر روی مورفولوژی شهری مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. در این مطالعه اطلاعات باد از ایستگاه هواشناسی اصفهان در میانگین ...
بیشتر
توسعه انرژی باد در محیطهای ساخته شده موضوعی قدیمی برای ساکنان پایدار شهر است که با افزایش فناوریهای جدید توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است. در این مقاله سعی شده، پتانسیل انرژی بادی شهری با استفاده از تحقیقات بر روی مورفولوژی شهری مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. در این مطالعه اطلاعات باد از ایستگاه هواشناسی اصفهان در میانگین گرمترین روز (30تیرماه) و سردترین روز (30دی ماه) در سال 1396 برای انجام مطالعات شبیهسازی عددی در سه پیکرهبندی شهری (سنتی، شطرنجی و بلندمرتبه گسسته) در مقیاس محلی که معرف شاکله کلی از ریخت گونه شهر اصفهان هستند، با استفاده از نرمافزارهایEnvi-met and Design Builder برای تجسم نتیجه انرژی باد شبیهسازی میشوند. در نهایت سه بافت مختلف شهری با چندین پارامتر مربوط به مورفولوژی شهری و محیط باد مقایسه و تحلیل شد. نتایج نشان میداد که 1)بافتهای سنتی براساس شبیهسازی عددی سرعت و جهت باد و همچنین تحلیلهای کلی بر روی هندسه بافت از نظر شاخصهای مورفولوژیک تأثیرگذار نشان از طراحی کاملاً منطبق براساس اصول پایداری است و این که ﭼﮕﻮﻧﻪ شهرسازان و ﻣﻌﻤﺎران ﺑﺎ به کارگیری اﺻﻮل ﺻﺤﻴﺢ مورفولوژی شهری میتوانند در بهینهسازی ﻣﺼﺮف اﻧﺮژی و بهرهوری درست از جریانات باد شهری مؤثر واﻗﻊ ﮔﺮدﻧﺪ، 2)نتایج شبیهسازی عددی سرعت و جهت باد در بافت شطرنجی و بلندمرتبه گسسته نشان داد که شهرسازی مدرن کمتر هماهنگ و همساز با اوضاع محیط طبیعی ازجمله شرایط اقلیمی و فرهنگ بومی رشد و توسعه پیدا کرده است، 3)شاخصهای مورفولوژیکی شهری با شاخص بالقوه جریانات باد همبستگی معنیداری دارند و به کمک این شاخصهای مورفولوژیکی میتوانیم به طور دقیق، خروجی جریانات انرژی باد بر روی بافتهای مختلف شهری باتوجه به رویکرد انرژی کارا را مقایسه کنیم و 4)در نهایت نتایج این مطالعه به عنوان یک راهنمای عملی برای ارزیابی تأثیرات جریانات باد شهری و اثرات متقابل آن بر روی مورفولوژی شهری و روشهای پیشنهادی در این پژوهش به عنوان تحلیلهای حداکثری برای اقدامات کاربردی بهمنظور کاهش اثرات منفی جریان باد برای مدیریت شهری در شهر اصفهان را به ارمغان میآورد.
پایداری شهری
فرشاد نوریان؛ رضا قاضی؛ سیدسجاد عبدالله پور
چکیده
توجه به شادی و ابعاد راهبردی آن، نقش اساسی در مطلوبیت کیفیت محیطی محلات شهری دارد که امروزه عدم توجه به آن، یکی از چالشهای پیشِ رو شهرها به ویژه کلانشهرهایی مانند مشهد به عنوان بستر زیست انسان در راه رسیدن به زندگی پایدار شهری است. طی دهههای اخیر با توسعههای جدید و قدیم شکل گرفته در سطح کلانشهر مشهد، محلاتی ایجاد شدهاند که ...
بیشتر
توجه به شادی و ابعاد راهبردی آن، نقش اساسی در مطلوبیت کیفیت محیطی محلات شهری دارد که امروزه عدم توجه به آن، یکی از چالشهای پیشِ رو شهرها به ویژه کلانشهرهایی مانند مشهد به عنوان بستر زیست انسان در راه رسیدن به زندگی پایدار شهری است. طی دهههای اخیر با توسعههای جدید و قدیم شکل گرفته در سطح کلانشهر مشهد، محلاتی ایجاد شدهاند که از سطح کیفی مطلوبی برخوردار نبوده و با مشکلات و معضلات فراوانی مانند فقدان عرصههای همگانی، ناامنی، نبود زیباییهای بصری، نبود امکانات محلی، تعلق پایین، آلودگیهای محیطی، فقدان بسترهای مناسب روابط همسایگی و... روبهرو بوده که به واقع از میزان شادی و نشاط به عنوان حلقه مفقوده و فراموش شده زندگی شهروندان مشهدی، کاسته و ضرورت طراحی محیطی مناسب و شاد را افزایش داده است. از جمله این محلات در توسعه جدید، محله فارغالتحصیلان و در توسعه قدیم، محله طبرسی است. از این روهدف مطالعه حاضر، ارزیابی ابعاد و شاخصهای شادی در دو بافت قدیم و جدید شهر مشهد با خصیصههای متفاوت است تا ضمن شناسایی ابعاد و شاخصهای شهر شاد به حل مشکلات محلات شهری به روشی اصولی و کارآمد برای حرکت به سوی پایداری بیشتر جوامع محلی دست یافت. مطالعه حاضر از نظر نتایج، کاربردی_توسعهای، از نظر فرآیند اجرا به صورت کمی و از نظر هدف توصیفی_تحلیلی با استناد به مطالعات کتابخانهای است و از میان ساکنان محلات طبرسی و فارغالتحصیلان، 320 نفر به صورت تصادفی برای تکمیل پرسشنامهها انتخاب شدهاند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمونهای آماری شامل فریدمن، من_ویتنی، اسپیرمن، کای اسکوئر و ضریب کرامر در نرمافزار SPSS انجام شده است. براساس نتایج به دست آمده از تحلیل، تنها بعد کالبدی در محله فارغالتحصیلان (3.22) در بین ابعاد شادی شرایط نسبتاً مطلوبی دارد و در سایر ابعاد، هر دو محله شرایط نامطلوبی دارند. همچنین اختلاف معنیداری میان شاخصهای شادی در محلات قدیم و جدید وجود دارد. از دیگر یافتههایتحقیق اینست که میانگین رتبه شادی در محله فارغالتحصیلان (167.90) بیشتر از محله طبرسی (135.45) است که نشان از شادتر بودن ساکنان محله جدید در مقایسه با محله قدیم دارد. اما تفاوت این دو از نظر شادی زیاد و محسوس نیست. شادی با متغیرهای درآمد، مالکیت مسکونی، قومیت، اشتغال، وضعیت تأهل و تعداد اعضای خانوار رابطه مثبت و با سن رابطه منفی و معنیداری دارد. در نهایت، شاخصهای امنیت شغلی در هر دو محله از بعد اقتصادی، سطح ایمنی و کیفیت نورپردازی در محله قدیم و دسترسی به فضای سبز، کیفیت فضای آبی در محله جدید از بعد کالبدی، سطح امنیت در محله قدیم و شرکت در جشنهای بومی و مشارکت در حل مشکلات در محله جدید از بعد اجتماعی، دارای بیشترین میزان همبستگی با شادی و نشاط هستند.
پایداری شهری
سید مجید مفیدی شمیرانی؛ سیده مریم حسینی؛ هانیه صنایعیان؛ غلامرضا جاپلقی
چکیده
شهرها طی بیش از یک قرن تغییرات اساسی که در فعالیتها و کالبد آنها رخ داده، ارتباط حیاتی خود را با طبیعت از دست دادهاند. در سالهای اخیر توسعه شهرنشینی و پیوستن روستاها به کلانشهرها موجب از بین رفتن بسیاری از پوششهای گیاهی این مناطق شده است. محله ازگل از جمله محلات شمال تهران است که بخش عمدهای از فضای سبز آن در فرایند توسعه ...
بیشتر
شهرها طی بیش از یک قرن تغییرات اساسی که در فعالیتها و کالبد آنها رخ داده، ارتباط حیاتی خود را با طبیعت از دست دادهاند. در سالهای اخیر توسعه شهرنشینی و پیوستن روستاها به کلانشهرها موجب از بین رفتن بسیاری از پوششهای گیاهی این مناطق شده است. محله ازگل از جمله محلات شمال تهران است که بخش عمدهای از فضای سبز آن در فرایند توسعه از بین رفته و کیفیت فضایی در کانونهای متمرکز آن کاهش یافته است. با توجه به اثر گیاهان در ایجاد شرایط آسایش، این مقاله با هدف ارتقای کیفیت فضاهای عمومی و افزایش آسایش حرارتی در مراکز محله به دنبال یافتن رابطه بین سطوح سبز با میزان کاهش دما در گرمترین روز سال است. مقاله با راهبردی ترکیبی متکی بر استدلال منطقی و سنجش نرمافزاری به مطالعه یک سایت در محله ازگل تهران در دو وضعیت موجود و حالت بهینه طراحی پرداخته است. دادههای وضع موجود با برداشتهای میدانی و اطلاعات خرداقلیم در وضعیت دوم که با افزودن گیاهان به فضا مورد بررسی قرار گرفت، با شبیهسازی کامپیوتری به دست آمد. در نهایت شرایط آسایش با مدل PMV سنجیده شده تا اثر دقیق گیاهان بر عناصر خرداقلیم مشخص شود و دو حالت باهم مقایسه شدند تا تأثیر طراحی با گیاهان در ارتقای کیفیات محیطی مشخص شود. معیارهای ارزیابی، دما و رطوبت نسبی است که محاسبات با اولویتدهی به پیاده، در ارتفاع 1.65 متری انجام شده است. یافتههای به دست آمده از این مطالعه حاکی از این است که با اختصاص درصد کمی از فضای شهر به سبزینگی تا حد زیادی میتوان شرایط خرداقلیم را بهبود بخشید. محاسبات رایانهای نشان داد به ازای افزودن هر مترمربع فضای سبز در موقعیت مکانی مورد مطالعه، 71/3 برابر آن به محدوده آسایش اضافه میگردد. همچنین در نمونه مورد بررسی، با ثابت نگه داشتن رطوبت نسبی میتوان 1.5 تا 2 درجه از گرمای هوا کاست. با توجه به این که گرمایش جهانی در صد سال اخیر حاصل یک درجه اضافه شدن به دمای کره زمین است، نتایج مقاله قابل توجه خواهد بود. به بیانی با تعمیم نتایج در کل محله و در مقیاسی بزرگتر، اثربخشی آن چشمگیرتر خواهد بود.
پایداری شهری
مژده عرفانی؛ سید حسین بحرینی؛ منوچهر طبیبیان
چکیده
در دهههای اخیر نگرشهای متعددی در رابطه با شکلگیری «منظر پایدار» در شهرها مطرح و پژوهشهای گوناگونی در این زمینه انجام شده است. اما آنچه تاکنون قابل تشخیص است، عدم توجه به منظر و رویکرد کلنگر آن در حوزه شهرسازی بهعنوان «رکن اساسی طراحی شهری» است. بر این مبنا تفکر «شهرسازی منظر» با درک منظر بهمثابه یک پایگاه ...
بیشتر
در دهههای اخیر نگرشهای متعددی در رابطه با شکلگیری «منظر پایدار» در شهرها مطرح و پژوهشهای گوناگونی در این زمینه انجام شده است. اما آنچه تاکنون قابل تشخیص است، عدم توجه به منظر و رویکرد کلنگر آن در حوزه شهرسازی بهعنوان «رکن اساسی طراحی شهری» است. بر این مبنا تفکر «شهرسازی منظر» با درک منظر بهمثابه یک پایگاه نظری جدید و«کلینگری» به شهر و پذیرش «عدم قطعیت» شهر معاصر، عرصه موضوعی جدیدی را در رابطه با طراحی منظر در ادبیات جهانی مطرح نموده است. از این رو پژوهش حاضر درصدد تبیین فرایند طراحی منظر شهری پایدار در شرایط متغیر کنونی (در دو بعد رویه و محتوا) با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه «شهرسازی منظر» است. در این راستا پرسش اصلی پژوهش اینگونه مطرح میشود که «منظر پایدار» در چارچوب نظری تفکر «شهرسازی منظر»، براساس ماهیت پیچیده شهر معاصر، چگونه تبیین شده و تحقق مییابد. متأثر از ماهیت پرسش پژوهش و برای رسیدن به هدف مورد نظر، از روش تحلیل محتوا و تفسیر یافتهها استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که مفهوم پایداری در تفکر «شهرسازی منظر» هم به معنای «ثبات» ساختار اصلی شهر و هم به مفهوم «تغییر» فعالیت و برنامهها مطابق با تغییر شرایط و تقاضاها در طول زمان است. بنابراین میتوان از چارچوب نظری تفکر «شهرسازی منظر» با ویژگی «عدم قطعیت» و «تغییر» در طراحی «عرصههای باز» درون و پیرامون شهر و همچنین «محلههای شهری» که از قابلیت «انطباق» و «انعطافپذیری» بیشتری برخوردارند، استفاده نمود. در این زمینه تأکید بر برنامهریزی از پایین به بالا، ابعاد مشارکتی، طراحی فرایند محور و برگشتپذیر (با قابلیت اصلاح و بازبینی)، تفکری فرارشتهای در مواجهه با منظر، همراه با نگرشی از مقیاس کلان به خرد در حوزه منظر شهری و توجه به ارزشهای موجود در آن باید مدنظر قرار بگیرد.
پایداری شهری
اسلام کرمی؛ پریسا محمدحسینی
چکیده
مجتمعهای مسکن مهر نشانهای از معضل افزایش تراکم ساختمانی در شهرسازی امروز محسوب میشوند که دارای تبعات اجتماعی بسیاری هستند. مسائل انسانی و اجتماعی که در ساخت این مجتمعها مغفول مانده، بهواسطه محیط کالبدی قابل اصلاح و بهبود است. از این رو، هدف از تحقیق حاضر که به منظور ارتقای هویت و سرزندگی اجتماعی در ساختارهای معاصر شهری ...
بیشتر
مجتمعهای مسکن مهر نشانهای از معضل افزایش تراکم ساختمانی در شهرسازی امروز محسوب میشوند که دارای تبعات اجتماعی بسیاری هستند. مسائل انسانی و اجتماعی که در ساخت این مجتمعها مغفول مانده، بهواسطه محیط کالبدی قابل اصلاح و بهبود است. از این رو، هدف از تحقیق حاضر که به منظور ارتقای هویت و سرزندگی اجتماعی در ساختارهای معاصر شهری انجام یافته است، بررسی تأثیر فضاهای اجتماعپذیر بر پایداری اجتماعی مجتمعهای مسکونی در نمونههای موردی یعنی سه مجتمع مسکن مهر اردبیل، نیایش، وحدت، و اندیشه است. فرضیه تحقیق این است که وجود فضاهای عمومی اجتماعپذیر در مجتمعهای مسکونی مهر اردبیل با پایداری اجتماعی این مجتمعها رابطه معنیداری دارد. روش تحقیق مقاله حاضر، روش ترکیبی کمی و کیفی، با استفاده از راهبردهای استدلال منطقی، تطبیقی و همبستگی است. پیمایش از طریق تحلیل دادههای حاصل از پرسشنامهها با استفاده از نرمافزار SPSS و تحلیل محتوای مصاحبهها و انجام مشاهدات صورت گرفته است. نتایج حاصل از آزمون دادهها مبین این موضوع است که وجود فضاهای اجتماعپذیر بر افزایش سطح پایداری اجتماعی در مجتمعهای مسکونی تأثیرگذار است؛ موضوعی که به وسیله مصاحبهها و مشاهدات نیز تأیید گردید. از طریق انطباق دادههای حاصل از تحلیل پرسشنامهها، مصاحبهها و مشاهدات، متغیرها و ویژگیهای محیطی مرتبط با اجتماعپذیری فضاهای عمومی مجتمعهای مسکونی استخراج و دستهبندی شد. در پایان اشاره میشود که راهکارهای ایجاد فضاهای اجتماعپذیر چون فضاهای سبز، فضاهای بازی کودکان، مراکز تجاری و مراکز فرهنگی، اندازه مناسب کالبدی_اجتماعی فضا، بهبود آسایش زیستی و تنوع بصری، نقش بسزایی در تأمین اجتماعپذیری فضاهای عمومی و از این رو ارتقای پایداری اجتماعی مجتمعهای مسکونی دارند.
پایداری شهری
احد نژاد ابراهیمی؛ نسترن نژداغی
چکیده
در چند سال اخیر رویکرد بازآفرینی شهری با هدف در نظر گرفتن ارزش های مختلف و متفاوت بافت های تاریخی مناسب ترین راه برای مداخله در آنها شناخته شده است. ابزار و موارد مختلف کالبدی-فرهنگی-سیاسی و اجتماعی در این مداخله مورد تاکید قرارگرفته اند اما مولفه ای که به نظر می رسد کمتر در این میان مورد مباحثه قرار می گیرد آموزش در سطوح و شکلهای مختلف ...
بیشتر
در چند سال اخیر رویکرد بازآفرینی شهری با هدف در نظر گرفتن ارزش های مختلف و متفاوت بافت های تاریخی مناسب ترین راه برای مداخله در آنها شناخته شده است. ابزار و موارد مختلف کالبدی-فرهنگی-سیاسی و اجتماعی در این مداخله مورد تاکید قرارگرفته اند اما مولفه ای که به نظر می رسد کمتر در این میان مورد مباحثه قرار می گیرد آموزش در سطوح و شکلهای مختلف در بازآفرینی شهری است. در پژوهش حاضر که با هدف تعیین میزان تاثیرگذاری آموزش بر نیل به دستاوردهای بازآفرینی شهری انجام شده است، در ابتدا نظریات متخصصین در مقوله مورد مطالعه با استفاده از تکنیک دلفی گردآوری شده و پس از حصول اتفاق نظر درخصوص وجود تاثیر مثبت آموزش به ساکنین، با هدف سنجش دیدگاه های ساکنان، بعنوان نمونه موردی جامعه بانوان ساکن در محله سنگ سیاه در بافت تاریخی شهر شیراز انتخاب گردیدهاند. این تحقیق از نوع تحقیقهای کاربردی است و به روش توصیفی- تحلیلی صورت پذیرفته است و گردآوری دادهها به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه بانوان ساکن در محدودۀ محله سنگ سیاه شیراز می باشند تا به این پرسش پاسخ داده شود که: ارائه آموزشهایی در قالب فرهنگ شهروندی، حفاظت از میراث، مهارت آموزی شغلی و حفاظت از محیط زیست تا چه حد میتواند باعث موفقیت در اجرای برنامههای بازآفرینی شهری شود؟ ابزار جمعآوری اطلاعات شامل برداشت میدانی، پرسشنامه، مصاحبه و مطالعات اسنادی بوده است و نهایتا با استفاده از آزمونهای تی و تحلیل واریانس یکطرفه، میزان تاثیرگذاری مولفهها بررسی گردیدهاند. نتایج پژوهش نشان می دهد رابطه مثبت و معناداری میان آموزش به ساکنان و فرآیند بازآفرینی شهری وجود دارد و مشخصا تاثیرگذارترین آموزشها به بانوان ساکن در محدوده مورد مطالعه به ترتیب اولویت شامل آموزش های مرتبط با مسایل زیست محیطی، اجتماعی، کالبدی و اقتصادی است.
پایداری شهری
گلناز مرتضایی؛ محمود محمدی؛ فرشاد نصراللهی؛ محمود قلعه نویی
چکیده
با پیشرفت سریع فناوری و در پی آن رشد روزافزون جمعیت شهری، توسعهی محلات مسکونی امری اجتنابناپذیر بوده است. ساختوسازهای خارج از ضابطه، تغییرات شکلی بافتهای شهری و عدم تطابق آن با ویژگیهای اقلیمی، افزایش تقاضای انرژی مصرفی ساختمانها را به دنبال داشته است. بهگونهای که بخش عمدهای از انرژی که در شهرها به مصرف میرسد به ساختمانهای ...
بیشتر
با پیشرفت سریع فناوری و در پی آن رشد روزافزون جمعیت شهری، توسعهی محلات مسکونی امری اجتنابناپذیر بوده است. ساختوسازهای خارج از ضابطه، تغییرات شکلی بافتهای شهری و عدم تطابق آن با ویژگیهای اقلیمی، افزایش تقاضای انرژی مصرفی ساختمانها را به دنبال داشته است. بهگونهای که بخش عمدهای از انرژی که در شهرها به مصرف میرسد به ساختمانهای مسکونی تعلق دارد و یکی از عوامل تأثیرگذار بر این مسئله شکل بافت شهری است. اما اغلب پژوهشهایی که تاکنون در این حوزه انجامشده است، به بررسی اثرات شکل شهری بر مصرف سوخت حملونقل پرداختهاند و یا مصرف انرژی ساختمانها را در مقیاس خرد ارزیابی نمودهاند. ازآنجاییکه عملکرد حرارتی ساختمانها در مقیاسهای فراتر از مقیاس ساختمانی متفاوت میباشد، این مسئله اهمیت تحلیل عملکرد حرارتی ساختمانها را در مقیاسهایی بالاتر نظیر واحد همسایگی برای محققین روشن میسازد. لذا این پژوهش در پی آن است که با به کارگیری رویکرد ریخت-گونه شناسانه و سنجش مصرف انرژی اولیه گرمایشی، سرمایشی و روشنایی ریختگونههای مختلف، به بررسی روابط بین شاخصهای ریخت شناختی و مصرف انرژی اولیه بپردازد و بر اساس معیار انرژی اولیه، الگوهای کارآمد و ناکارآمد را شناسایی نماید. با توجه به ماهیت کاربردی این تحقیق، روش مورد استفاده در آن توصیفی-تحلیلی است و برای یافته اندوزی از روشهای اسنادی و میدانی( مشاهده، پرسشنامه)بهره جسته است. پژوهش حاضر در سهگام متفاوت تعریفشده، بهطوریکه نخست با مطالعات اسنادی به شرح مباحث کلیدی پرداخته، سپس بر اساس رویکرد ریخت-گونه شناسی و با روش میدانی، بافت مسکونی سپاهان شهر در مقیاس واحد همسایگی ریخت-گونه بندی شده است. در پایان نیز با مدلسازی مصرف انرژی اولیه سرمایشی، گرمایشی و روشنایی ریختگونههای مختلف از طریق نرمافزار دیزاین بیلدر، نتایج بر اساس نگرش مقایسهای، آزمون همبستگی و آنالیز واریانس تحلیل گردیدهاند. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که، بین مصرف انرژی اولیه و شاخصهای طرح چیدمان، مکان قرارگیری توده، فرم ساختمان، ارتفاع ساختمان، سطح معابر و فضاهای باز رابطه همبستگی قوی و بین مصرف انرژی اولیه و شاخص تناسبات بلوک رابطه همبستگی متوسط وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج حاصل از تحلیل واریانس، الگوهای متداول ردیفی و الگوهای مربع شکل، به ترتیب کارآمدترین و ناکارآمدترین الگوی بافت مسکونی جدید به شمار میآیند. سایر الگوها نظیر گونههای L,I,T,H شکل ازلحاظ مصرف انرژی اولیه در سطح میانی قرار میگیرند و در این میان، الگوهای H شکل بهترین گزینه برای ساختمان متراکم چهار طبقه میباشند.
پایداری شهری
سینا رزاقی اصل؛ فرزانه خوشقدم
دوره 6، شماره 22 ، اردیبهشت 1396، ، صفحه 59-74
چکیده
امروزه بافتهای فرسوده شهری ناهنجاریهای بسیاری را پیشِ روی ساکنان خود قرار دادهاند؛ از جمله مهمترین این مشکلات و ناهنجاریها، ناپایداری اجتماعی آنهاست. از این رو معضلات اجتماعی بافتهای فرسوده یکی از مهمترین موضوعات پیشِ روی نوسازی و مداخله در این بافتها میباشد. از سوی دیگر، نوسازی بافتهای فرسوده نیز همانند ...
بیشتر
امروزه بافتهای فرسوده شهری ناهنجاریهای بسیاری را پیشِ روی ساکنان خود قرار دادهاند؛ از جمله مهمترین این مشکلات و ناهنجاریها، ناپایداری اجتماعی آنهاست. از این رو معضلات اجتماعی بافتهای فرسوده یکی از مهمترین موضوعات پیشِ روی نوسازی و مداخله در این بافتها میباشد. از سوی دیگر، نوسازی بافتهای فرسوده نیز همانند بسیاری دیگر از مسائل شهری امروزه تحت تأثیر مفاهیم پایداری قرار دارند. بنابراین در مداخله با رویکرد اجتماعی در بافتهای فرسوده در نظر گرفتن موضوعات پایداری اجتماعی ضروری به نظر میرسد. به همین سبب، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا با بررسی ادبیات موجود پیرامون پایداری اجتماعی، عوامل کلیدی موضوع را استخراج کرده و به تحلیل آنها در بافت فرسوده شیوا بپردازد. هدف این پژوهش توجه به مشکلات اجتماعی بافتهای فرسوده و از جمله آن بافت فرسوده شیوا و بررسی عوامل تأثیرگذار در ارتقای پایداری اجتماعی آنها میباشد. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی پیمایشی در بستری از مطالعات کتابخانهای برای استخراج معیارها و همچنین نرمافزار SPSS برای تحلیل دادههای آماری، بهره گرفته شده است. این پژوهش از نوع کیفی_کمی بوده و از حیث هدف، کاربردی قلمداد میشود. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که تساوی حقوق، کیفیت زندگی، امنیت اجتماعی، تعامل اجتماعی، عدالت اجتماعی و مشارکت اجتماعی به ترتیب بیشترین تأثیر را در ارتقای پایداری اجتماعی بافت فرسوده شیوا دارا میباشند که با در نظر گرفتن این عوامل در نوسازی بافت میتوان شاهد حفظ و تقویت نظامهای اجتماعی_فرهنگی محله بود و از ناهنجاریهای رفتاری، روانی، شغلی و هویتی پیشگیری کرد.
پایداری شهری
رضا مختاری؛ اسماعیل علی اکبری؛ بختیار خسروی
دوره 5، شماره 20 ، آبان 1395، ، صفحه 5-16
چکیده
امروزه دستیابی به توسعه پایدار به طور عام و توسعه پایدار شهری به طور خاص به عنوان یکی از اهداف بنیادین برنامهریزان و سیاستگذاران در همه سطوح سازمان فضایی (محلی، منطقهای و جهانی) مطرح است. در راستای نهادینه شدن این هدف اساسی در تمامی ابعاد (به ویژه در سطح محلی) تأکید بر جهتگیری برنامهریزی و سیاستگذاری مورد تأکید برنامهریزان ...
بیشتر
امروزه دستیابی به توسعه پایدار به طور عام و توسعه پایدار شهری به طور خاص به عنوان یکی از اهداف بنیادین برنامهریزان و سیاستگذاران در همه سطوح سازمان فضایی (محلی، منطقهای و جهانی) مطرح است. در راستای نهادینه شدن این هدف اساسی در تمامی ابعاد (به ویژه در سطح محلی) تأکید بر جهتگیری برنامهریزی و سیاستگذاری مورد تأکید برنامهریزان میباشد. گفتنی است که دستیابی به توسعه پایدار و میزان پایداری عرصههای فضایی به ویژه شهرها متأثر از عوامل و فرایندهای مختلف محیطی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... میباشد. در بین فرایندهای مختلف تأثیرگذار، یکی از فاکتورهای مهم، موقعیت فضایی و به خصوص موقعیت مرزی و روابط مختلف فضایی بین سکونتگاههای متأثر از این جریان میباشد که میتواند بر ساختار و عملکرد یک فضای جغرافیایی تأثیر داشته باشد. شهر مریوان در استان کردستان به خاطر برخورداری از موقعیت مرزی و قرار گرفتن در مجاورت مرز عراق از این جریان بیتأثیر نبوده است. تحقیق فرا رو سعی بر این دارد که با سنجش وضعیت شاخصهای توسعه پایدار این شهر نسبت به شهرهای غیرمرزی، تأثیر مرز را بر پایداری شهر مریوان بررسی نماید. بنابراین برای دستیابی به این هدف، روشهای میدانی و بهرهگیری از تکنیک پرسشنامه و اسناد و اطلاعات رسمی مورد استفاده قرار گرفت. سپس دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS و روشهای آماری همچون تحلیل رگرسیونی تک متغیره، آزمون T تک نمونهای و روش تاکسونومی سنجیده شد. براساس نتایج حاصل، موقعیت مرزی تأثیر قابل توجهی در زمینه مختلف بر توسعه شهر مریوان گذاشته و نتایج تحقیق نیز مبین این امر است؛ به طوری که در بیشتر گویههایی که با مضمون تأثیرات مثبت موقعیت مرزی بر توسعه شهرها طرح گردیدهاند، از دیدگاه پاسخگویان، موقعیت مرزی تأثیرات مثبت قابل توجهی در بیشتر شاخصها داشته است.
پایداری شهری
مهدی منتظرالحجه؛ مجتبی شریف نژاد
دوره 5، شماره 20 ، آبان 1395، ، صفحه 17-28
چکیده
رشد کمی و گسترده شهرها و فضاهای شهری به ویژه فضاهای فراغتی در دوران معاصر موجب گردیده است تا نحوه استقبال و بهرهبرداری از فضاهای عمومی گذران اوقات فراغت در شهرها بدون توجه به دیدگاه استفادهکنندگان از آنها و چگونگی طراحی و تجهیز این فضاها صورت پذیرد. در توسعه شهرها، پارکهای عمومی به عنوان بخش مهمی از عناصر شهری در ارتباط با ...
بیشتر
رشد کمی و گسترده شهرها و فضاهای شهری به ویژه فضاهای فراغتی در دوران معاصر موجب گردیده است تا نحوه استقبال و بهرهبرداری از فضاهای عمومی گذران اوقات فراغت در شهرها بدون توجه به دیدگاه استفادهکنندگان از آنها و چگونگی طراحی و تجهیز این فضاها صورت پذیرد. در توسعه شهرها، پارکهای عمومی به عنوان بخش مهمی از عناصر شهری در ارتباط با نحوه گذران زندگی شهروندان از یک طرف و به عنوان یکی از عوامل مهم ارتقا دهنده سیمای بصری شهرها و کاهش آلودگیهای صوتی و بصری از طرف دیگر ایفای نقش مینمایند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر دیدگاه استفادهکنندگان از دو پارک اصلی شهر یزد با عناوین پارک کوهستانی و پارک بزرگ شهر انجام شده است. حجم جامعه مادر برای پارک کوهستانی سه هزار و 600 نفر و برای پارک شهر دو هزار و 400 نفر برآورد شده است. این پژوهش از نوع پژوهشهای کاربردی و با روش پیمایشی و همبستگی و به کمک پرسشنامه و مطالعات اسنادی انجام شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه و از شیوه نمونهگیری در دسترس استفاده شده است. روایی ظاهری پرسشنامه به کمک اساتید دانشگاه یزد و پایایی آن به وسیله آزمون آلفای کرونباخ تأیید شده است. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها نیز از آزمون رگرسیون چند متغیره و دو مرحلهای استفاده گردیده است. نتایج پژوهش حاکی از آنست که بین معیارهای چهارگانه آسایش و راحتی، دسترسی به خدمات و تسهیلات فراغتی، امنیت و زیباییشناسی با دیدگاه ذهنی استفادهکنندگان از فضای پارکهای شهری رابطه معنیداری وجود دارد و معیار امنیت و شاخصهای مرتبط با آن بالاترین میزان رابطه معنیداری را در شکلگیری دیدگاه ذهنی استفادهکنندگان از پارکهای شهری دارد.
برنامه ریزی شهری
علیرضا محمدی؛ اصغر پاشازاده
دوره 3، شماره 11 ، مرداد 1393، ، صفحه 49-62
چکیده
شهر اردبیل همانند بسیاری از شهرهای بزرگ کشور با مسائل متعددی از جمله ناپایداری توسعه مواجه است و این مسئله در سطح برخی از محلات به بالاترین حد میرسد. با وجود اینکه محلات، هستههای اصلی زندگی شهری به شمار میروند، ولی در نظام رسمی برنامهریزی فضایی جایگاهی ندارند. این مسئله به تشدید ناپایداری توسعه در آنها، منتهی شده است. این پژوهش ...
بیشتر
شهر اردبیل همانند بسیاری از شهرهای بزرگ کشور با مسائل متعددی از جمله ناپایداری توسعه مواجه است و این مسئله در سطح برخی از محلات به بالاترین حد میرسد. با وجود اینکه محلات، هستههای اصلی زندگی شهری به شمار میروند، ولی در نظام رسمی برنامهریزی فضایی جایگاهی ندارند. این مسئله به تشدید ناپایداری توسعه در آنها، منتهی شده است. این پژوهش در سال 1393 و با هدف سنجش میزان پایداری محلات شهر اردبیل با استفاده از روش میدانی تهیه شده است. در سنجش میزان پایداری از 20 معیار و بیش از 50 زیرمعیار استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، پنج محله منتخب از شهر با جمعیتی در حدود 23 هزار و 700نفر است که با استفاده از روش کوکران، 378 نمونه برای انجام پرسشگری استخراج شدهاند. ضمن تجزیهوتحلیل دادهها، از آزمونهای آماری t تک نمونهای و واریانس یکطرفه یا آنوا (و آزمون تعقیبی شفه) و رتبهبندی کروسکال والیس استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهند که وضعیت محلات از نظر خوانایی و تعلقخاطر بهتر و از نظر معیارهای هویت، سرمایه اجتماعی و تراکم بدتر است. از بین پنج محله مورد بررسی، محلات کلخوران و مُلاباشی به ترتیب با مجموع میانگینهای 3.22 و 3.28 در وضعیت کاملاً ناپایدار و محلات گل مغان، مُلایوسف و نیار به ترتیب با مجموع میانگینهای 3.79، 3.84 و 4.01 در وضعیت ناپایدار قرار دارند. در نتیجه این پژوهش نشان میدهد که از نظر معیارهای پژوهش، محلههای منتخب در وضعیت ناپایداری قرار دارند و شدت ناپایداری در آنها متفاوت است. در پایان پیشنهادهایی برای توسعه و پایداری محلات ارائه شدهاند.
برنامه ریزی شهری
سید حسین بحرینی؛ محمد سعید ایزدی؛ مهرانوش مفیدی
دوره 3، شماره 9 ، بهمن 1392، ، صفحه 17-30
چکیده
این مقاله به بررسی سیرتحول رویکردها و سیاستهای نوسازی شهری از نخستین اقدامات در چارچوب بازسازی تا بازآفرینی شهری پایدار میپردازد. در دهههای اخیر، سیاستهای متعددی در رویارویی با مسئله افت کیفیت محیطی، منزلت اجتماعی و سرزندگی اقتصادی شهرها (به ویژه در نواحی درونی آنها) مطرح و برنامههای گوناگونی در این خصوص به اجرا درآمدهاتد. ...
بیشتر
این مقاله به بررسی سیرتحول رویکردها و سیاستهای نوسازی شهری از نخستین اقدامات در چارچوب بازسازی تا بازآفرینی شهری پایدار میپردازد. در دهههای اخیر، سیاستهای متعددی در رویارویی با مسئله افت کیفیت محیطی، منزلت اجتماعی و سرزندگی اقتصادی شهرها (به ویژه در نواحی درونی آنها) مطرح و برنامههای گوناگونی در این خصوص به اجرا درآمدهاتد. در یک نگاه تحلیلی_تاریخی مراحل متمایزی در فرآیند تکاملی این سیاستها قابل تشخیص هستند. طی سه دهه اخیر در کشورهای توسعه یافته متأثر از دگرگونیهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و همچنین در گذار از اقتصاد صنعتی به اقتصاد خدماتی به منظور حل معضلات و تنگناها در محدودههای شهری رو به افول، رویکردهای مختلفی در تئوری و عمل تجربه شدهاند. ادبیات موجود در این عرصه تا آغاز هزاره سوم میلادی به این رویکردها و عوامل مؤثر بر آنها و همچنین تأثیرات آنها بر تحولات شهرها به شکل مشروحی پرداخته است. در سالهای اخیر با اولویت یافتن پارادایم(الگو) پایداری، توسعه پایدار و رویکرد بازآفرینی شهری پایدار، عرصه موضوعی جدیدی در ادبیات جهانی مطرح شده است. پرسش این پژوهش و هدف اصلی مطالعه نیز در راستای تبیین این رویکرد نوین و ابعاد و مؤلفههای آن شکل گرفته است، مبنی بر اینکه ابعاد و مؤلفههای "بازآفرینی شهری پایدار" چیستند و چگونه متأثر از "پایداری اجتماعی" به عنوان رویکرد متأخر تبیین میگردند. روش تحقیق پژوهش حاضر متأثر از ماهیت پرسش پژوهش بر مبنای مطالعه اسنادی ، کتابخانهای و همچنین روش تحلیل محتوا و استدلال منطقی تهیه و تنظیم شده است. در مقاله حاضر دیدگاههای اندیشمندان و عوامل مؤثر بر دگرگونیها از حدود نیمه دوم قرن بیستم میلادی تاکنون استخراج، طبقه بندی و تحلیل شدهاند. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن هستند که رویکرد یکپارچه، کاربرد مفهوم مشارکت در همکاری بخشهای خصوصی و دولتی، تأکید بر هویت محلی و حس مکان، شهرها به عنوان مکانهای رقابتی ، محیطهایی به لحاظ اجتماعی همه شمول و به لحاظ اقتصادی شکوفاو عرصههای عمومی سرزنده از اهمّ مؤلفهها و معیارهای بازآفرینی شهری پایدار با اولویت پایداری اجتماعی میباشند.
برنامه ریزی شهری
غلامرضا خوش فر؛ رضا بارگاهی؛ شهاب کرمی
دوره 2، شماره 8 ، آذر 1392، ، صفحه 31-46
چکیده
پایداری شهری در گرو تأمین رفاه نسبی، مشارکت شهروندان و افزایش آگاهی اجتماعی برای همه اعضای جامعه است. در واقع پایداری مستلزم رعایت عدالت اجتماعی و توجه متوازن به وجوه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی حیات جامعه است؛ بهگونهای که نیروی انسانی را به فراگرد توسعه خوشبین و امیدوار سازد. امروزه سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از عوامل محوری اثرگذار ...
بیشتر
پایداری شهری در گرو تأمین رفاه نسبی، مشارکت شهروندان و افزایش آگاهی اجتماعی برای همه اعضای جامعه است. در واقع پایداری مستلزم رعایت عدالت اجتماعی و توجه متوازن به وجوه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی حیات جامعه است؛ بهگونهای که نیروی انسانی را به فراگرد توسعه خوشبین و امیدوار سازد. امروزه سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از عوامل محوری اثرگذار بر پایداری سکونتگاهها چه در بُعد کلان یعنی جامعه و چه در بُعد میانه یعنی بنگاهها و مؤسسات و چه در بُعد خُرد یعنی خانوارها و افراد شناخته شده است. . هدف مقاله حاضر شناخت ارتباط بین سرمایه اجتماعی با پایداری شهری میباشد. در این پژوهش مفهوم سرمایه اجتماعی شامل دو بُعد شناختی و ساختاری و مفهوم پایداری شامل ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی، نهادی و کالبدی میباشد که در این پژوهش ارتباط بین مفاهیم و ابعاد نامبرده با یکدیگر مورد بررسی قرار گرفته است. جهت رسیدن به هدف تحقیق از روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی و برای جمعآوری دادهها از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و برای تحلیل دادههای تحقیق از نرم افزارهای SPSS و GIS استفاده شده است. جامعه آماری شامل شهروندان بالای 15 سال ساکن در سه ناحیه شهر گرگان میشود که 240 نفر از ساکنان با روش نمونهگیری خوشهای توأم با تصادفی سیستماتیک در سه منطقه بالا، متوسط و پایین شهر انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که میزان سرمایه اجتماعی و وضعیت پایداری شهری در بین محلات مورد مطالعه متفاوت بوده است. در نهایت از طریق تحلیل دادهها و آزمونهای آماری اینگونه استنباط شد که بین سرمایه اجتماعی و پایداری در شهر گرگان رابطه مثبت و معناداری برقرار است. بنابراین سرمایه اجتماعی بالا وسیلهای برای افزایش پایداری شهری میباشد و بالعکس سرمایه اجتماعی پایین میتواند موجبات ناپایداری را برای ابعاد ساختاری شهر اعم از اقتصاد، اجتماع، نهادها، فضا و محیط زیست فراهم آورد. دلالتهای این تحقیق مبنی بر ارتباط وثیق بین سرمایه اجتماعی با پایداری شهری، لزوم توجه به مؤلفههای سرمایه اجتماعی و اتخاذ سیاستهایی برای حفظ، تقویت و ارتقاء سرمایه اجتماعی در راستای تضمین پایداری در فضای جغرافیایی شهر دو چندان مینماید.
برنامه ریزی شهری
فرشاد نوریان؛ سمانه حجازی
دوره 2، شماره 8 ، آذر 1392، ، صفحه 83-91
چکیده
امروزه با پیشرفت فناوری اطلاعات و تکنولوژی دیجیتال، حجم بالایی از داده ها با عناوین کلان-داده و داده های بهنگام ، در اختیار متخصصان علوم مختلف مهندسی و نیز علوم اجتماعی قرار گرفته است که از طریق آن امکان ارزیابی نظریه های موجود با قابلیت تعمیم پذیری فراهم شده است. یکی از این رویکردها در شهرسازی، توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی است که ...
بیشتر
امروزه با پیشرفت فناوری اطلاعات و تکنولوژی دیجیتال، حجم بالایی از داده ها با عناوین کلان-داده و داده های بهنگام ، در اختیار متخصصان علوم مختلف مهندسی و نیز علوم اجتماعی قرار گرفته است که از طریق آن امکان ارزیابی نظریه های موجود با قابلیت تعمیم پذیری فراهم شده است. یکی از این رویکردها در شهرسازی، توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی است که بر اساس سفرسازی کاربری ها و ارقام موجود حاصل از مدل های حمل و نقل شهری پیشنهادهای برنامه ریزی کاربری زمین و تغییرات تراکم را مطرح می سازد. در این پژوهش از تفسیر کلان-داده ها برای اعتبارسنجی معیارهای تجربی مربوط به توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی وبرنامه ریزی حمل و نقل شهری در خصوص سفرسازی کاربری ها استفاده می شود. بدین منظور الگوی ترافیکی کاربری آموزش عالی با روش ارزیابی همبستگی تحلیل می گردد. با بکارگیری نگرش شهرسازی در پالایش کلان-داده های ترافیکی موجود و در دسترس برای دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در شهر لس آنجلس، الگوی ترافیکی سفرهای تحصیلی استخراج می شود. نتایج ارزیابی الگوی سفرهای تحصیلی نشان می دهد، تولید سفر بر ارقام سفرسازی کاربری ها استوار نبوده، بلکه این الگو تابعی از ترافیک کل شهر است. این نتایج، طراحی و برنامه ریزی کاربری زمین را که بر اساس مدیریت تقاضا در مدل های حمل و نقل شهری و بخصوص توسعه شهری مبتنی بر حمل و نقل عمومی انجام می شود، با تردید جدی مواجه می سازد. یافته های این پژوهش، مثالی از کاربرد کلان-داده ها به عنوان یکی از دستاوردهای بروز فناوری اطلاعات در مطالعات شهرسازی است.
برنامه ریزی شهری
زینب محمدصالحی؛ حجت شیخی؛ علی اصغر رحیمیون
دوره 2، شماره 7 ، مرداد 1392، ، صفحه 73-88
چکیده
مراکز شهرها با سابقه قدیمی، به دلیل مرکزیت جغرافیایی، سهولت دسترسی، مرکزیت ثقل اقتصادی و ویژگیهای تاریخی _ فرهنگی دارای پتانسیل بالقوه بالایی میباشند؛ علیرغم ویژگیهای مثبت قسمت مرکزی شهرها، بافت آنها از لحاظ مشکلات کالبدی(فرسودگی)، زیست محیطی، درهم پیچیدگی بافت و ضعف زیرساختها رنج میبرند .یکی از مراکز شهری با ...
بیشتر
مراکز شهرها با سابقه قدیمی، به دلیل مرکزیت جغرافیایی، سهولت دسترسی، مرکزیت ثقل اقتصادی و ویژگیهای تاریخی _ فرهنگی دارای پتانسیل بالقوه بالایی میباشند؛ علیرغم ویژگیهای مثبت قسمت مرکزی شهرها، بافت آنها از لحاظ مشکلات کالبدی(فرسودگی)، زیست محیطی، درهم پیچیدگی بافت و ضعف زیرساختها رنج میبرند .یکی از مراکز شهری با چنین مشخصهای مرکز شهر خرمآباد میباشد. بافت هسته مرکزی این شهر عمدتاَ فرسوده است و نیاز به اقدامات ساماندهی و بهسازی دارد. هدف اصلی این تحقیق با توجه به وسعت دامنه مشکلات این بافتها، رسیدن به اهداف توسعه پایدار در بهسازی آن میباشد. در همین راستا، تحقیق حاضر به چگونگی تحقق ابعاد کالبدی و محیطی توسعه پایدار در بهسازی بافتهای هسته مرکزی شهر خرمآباد پرداخته است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش ، توصیفی_ پیمایشی میباشد و نحوه جمعآوری اطلاعات در بخش معرفی مفاهیم اولیه از روش کتابخانهای و در بخش جمعآوری مستندات از طریق مطالعات میدانی(پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده) است. جامعه آماری مورد نظر، ساکنین قسمتی از بافت هسته مرکزی شهر خرمآباد با جمعیتی بالغ بردوهزارو 797 نفر میباشد. با توجه به بررسی ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی محدوده مورد مطالعه و تجزیهوتحلیل اطلاعات از روش ترکیبیAHP-SWOT ، نتایج به دست آمده از ارزیابی نهایی عوامل SWOT در چارچوب مدل AHP نشان میدهد که در گروه نقاط قوت، وجود عنصر تاریخی باارزش(وزن نهایی، 272/0)، وجود محور فعالیت در راستای خیابانهای امام خمینی و شهدا (وزن نهایی، 176/0) و امکان دسترسی آسان به سایر نقاط شهر (وزن نهایی، 134/0) به ترتیب مهمترین نقاط قوت و پایین بودن کیفیت ابنیه (وزن نهایی،206/0)، ریزدانگی قطعات (وزن نهایی، 161/0) و وجود معابر تنگ و نفوذناپذیر (وزن نهایی،135/0) به ترتیب مهمترین نقاط ضعف هستند. در عین حال پتانسیل بالای فضاهای بایر (وزن نهایی، 239/0)، پتانسیل ایجاد فضاهای تفریحی _ گردشگری (وزن نهایی، 183/0) و تاریخی بودن حوزه فراگیر و ارتقای فرهنگی (وزن نهایی، 139/0) به ترتیب مهمترین فرصتهای محدوده مورد مطالعه، همچنین بیتوجهی به تغییر محله برای انطباق با نیازهای روز (وزن نهایی، 266/0)، ناامنی و نفوذناپذیری معابر (وزن نهایی، 194/0) و تعریف نشدن فضای باز عمومی در محلهها (وزن نهایی، 143/0) از جمله مهمترین تهدیدهای محدوده مورد نظر به شمار میآیند. به طور کلی نتایج تحقیق بیانگر آن است که مشکلات کالبدی و پس از آن، به ترتیب مشکلات زیستمحیطی، معضلات اجتماعی، معضلات اقتصادی، مدیریتی بیشترین درصد معضلات را به خود اختصاص داده است. همچنین در بررسی ابعاد کالبدی، پایین بودن کیفیت ابنیه، ریزدانگی قطعات و نفوذناپذیری معابر از جمله مهمترین مشکلات بافت مورد مطالعه است. براساس تحلیلهای نهایی در این پژوهش، پیشنهادهای اساسی به منظور بهرهبرداری از این قوتها ، فرصتها، کاهش ضعفها و تهدیدات در قالب راهبردهای رهگشای مدل SWOT برای بهسازی بافت فرسوده مرکزی شهر خرمآباد در متن مقاله به تفصیل بیان میشود که در آنها از مؤلفههای توسعه پایدار شهری بهره گرفته شده است. در بحث توسعه پایدار هدف، رسیدن به شهری پایدار است و توسعه شهری در صورتی پایدار خواهد بود که کیفیت بالایی از زندگی را برای تمام ساکنانش ارائه دهد و بدین منظور در راستای ارتقای کیفیت زندگی بر بهسازی با راهبردهای ارائه شده به عنوان راهنمای تصمیمات، ابزار عمل برنامهریزی و ایجاد کننده ارتباط میان عوامل تصمیم سازی، تصمیم گیری و اجرا تأکید شده است.