.
قابل توجه نویسندگان و پژوهشگران گرامی
مقالات ذیل پس از طی فرایند داوری، جهت انتشار در نشریه پذیرفته شده اند که حسب زمان پذیرش نهایی، قوانین وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، سیاست های نشریه و سایر ملاحظات در شمارگان آتی منتشر خواهد شد و هیچ ترتیبی برای انتشار آنها در این بخش لحاظ نشده است.
.
برنامه ریزی شهری
فرشاد نوریان؛ سیدسجاد عبدالله پور رزکناری؛ رضا قاضی
چکیده
کم توجهی به کیفی بودن مفهوم توسعه به وسیله مدیریت شهری و رو نمودن به راهحلهای کمی که مفهوم رشد را در بسیاری از مواقع جایگزین توسعه میکند، مشکلاتی برای شهرهای امروز به وجود آورده است. گسترش کالبدی، افزایش هزینههای حملونقل شهری، افزایش نگهداری تأسیسات زیربنایی و افزایش سرانه هزینههای خدماترسانی از جمله این ...
بیشتر
کم توجهی به کیفی بودن مفهوم توسعه به وسیله مدیریت شهری و رو نمودن به راهحلهای کمی که مفهوم رشد را در بسیاری از مواقع جایگزین توسعه میکند، مشکلاتی برای شهرهای امروز به وجود آورده است. گسترش کالبدی، افزایش هزینههای حملونقل شهری، افزایش نگهداری تأسیسات زیربنایی و افزایش سرانه هزینههای خدماترسانی از جمله این مشکلات هستند. این در حالی است که در بیشتر مواقع فضا برای توسعه در درون مرزهای شهری وجود دارد و یکی از گزینههای مناسب توسعه، بهرهگیری از رویکرد توسعه میان افزاست. در این میان توجه به عواملی که میتواند راهبردها و سیاستهای توسعه میانافزا را حمایت کند، حائز اهمیت است. پهنهبندی برش عرضی با توجه به ماهیتی که دارد، میتواند به عنوان یکی از روشهای منطقهبندی از رویکرد توسعه میانافزا حمایت کند. از این رو هدف مقاله حاضر، اولویتبندی راهبردهای توسعه میانافزا در پهنههای برش عرضی منطقه شش شهر مشهد است که براین اساس روش آن، توصیفی_تحلیلی و برای گردآوری دادهها از سه روش بررسی اسنادی، مشاهده میدانی و پیمایشی(توزیع پرسشنامه) بهره گرفته شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرمافزار ARCGIS ، SPSS و EXPERT CHOICE استفاده شده و از روش AHP برای وزندهی معیارهای پهنهبندی برش عرضی و آزمون فریدمن برای اولویتبندی راهبردها استفاده شده است. با توجه به تجزیه و تحلیلهای انجام شده در قالب روش سلسله مراتبی و نرمافزار Expert Choice، معیارهای تراکم(0.386)، ویژگی بافت(0.235)، دسترسی(0.130)، فاصله از کاربریها (0.080) بیشترین وزن را از بین معیارهای پهنهبندی برش عرضی کسب کردند و نمونه مورد مطالعه در چهار تیزون (T3, T4, T5,T6) و دو پهنه ویژه (پهنه کشاورزی و پهنه نیروگاه برق) دستهبندی شد. همچنین مهمترین راهبردهای توسعه میانافزا برای تی-زون هسته شهری (T6) به ترتیب، کاهش ناسازگاری فعالیتی(W3T4)، تقویت مشارکت مردمی (W1T2) و افزایش شدت استفاده از زمین در قطعات کم ارتفاع محور(W5O2) شناسایی شده است.
برنامه ریزی شهری
فهیمه نامور؛ خلیل حاجی پور؛ امیر حسین شبانی؛ محمود محمدی
چکیده
رشد وگسترش فزاینده شهرها در دهههای اخیر باعث تبدیل اراضی کشاورزی، بالا رفتن هزینههای خدماترسانی شهری، عدم توجه و رسیدگی به بافتهای فرسوده در قالب توسعه درونزا شده است. شهر شیراز نیز با دارا بودن هزار و 700 هکتار بافت فرسوده از مسائل یادشده برکنار نبوده است. در سالهای اخیر توجه به بافت فرسوده و توسعه درونزا مورد توجه قرار گرفته ...
بیشتر
رشد وگسترش فزاینده شهرها در دهههای اخیر باعث تبدیل اراضی کشاورزی، بالا رفتن هزینههای خدماترسانی شهری، عدم توجه و رسیدگی به بافتهای فرسوده در قالب توسعه درونزا شده است. شهر شیراز نیز با دارا بودن هزار و 700 هکتار بافت فرسوده از مسائل یادشده برکنار نبوده است. در سالهای اخیر توجه به بافت فرسوده و توسعه درونزا مورد توجه قرار گرفته است. برای این منظور از سیاستهای مدیریت و مهار رشد استفاده میشود که یکی از این سیاستها تنظیم مجدد زمین است. بهمنظور کارایی و اثربخشی بیشتر فرآیند تنظیم مجدد زمین که متأثر از ویژگیهای قانونی، نهادی، اقتصادی و اجتماعی محل است، شناسایی و دستهبندی عوامل مؤثر بر آن ضروری است. بر این اساس هدف این پژوهش شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر فرآیند تنظیم مجدد زمین در بافتهای فرسوده و بررسی روابط علی_ معلولی بین آنها به منظور شناخت مهمترین متغیرها در فرآیند اجراست. این امر میتواند رهنمونی باشد برای مدیریت شهری در دستیابی به توسعه درونزا از طریق تحریک و تحقق مهمترین متغیرها و به تبع آن افزایش تحققپذیری کل پروژه تنظیم مجدد زمین. بهمنظور نیل به این هدف از روش توصیفی_ تحلیلی در قالب مدل تحلیل تفسیری_ساختاری با استفاده از نرمافزار Micmac شدت و جهت روابط بین متغیرها مشخص شده است. برای این منظور از پرسشنامه دلفی دو مرحلهای و نظرات 17 نفر از کارشناسان امور شهری شهر شیراز استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که متغیر مشارکت پذیر بودن دولت محلی از طریق نهادهای واسط و تسهیل گر جزو گروه تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین متغیرهاست. بنابراین این متغیر نقشی کلیدی و راهبردی ایفا میکند. بهاینمعنا که کلید اجرای تنظیم مجدد زمین در بافت های فرسوده و حل مشکلات مربوط به آن ایجاد نهادی واسط برای شنیدن خواستهها و نظرات مردم است. همچنین سایر متغیرهای راهبردی تنظیم مجدد زمین در بافت فرسوده توجه به عدالت فردی و اجتماعی در دولت محلی، بینش راهبردی و منعطف بودن دولت محلی، تعریف اهداف ملموس و قابلدستیابی در تنظیم مجدد زمین و ارزیابی مناسب قیمت زمین قبل و بعد از اجرا هستند. بنابراین رصد مداوم این متغیرها در طول فرآیند تهیه طرح و اجرای تنظیم مجدد زمین در بافت فرسوده لازم و ضروری است.
برنامه ریزی شهری
ابوالقاسم اژدری؛ علی اکبر تقوایی؛ عارف ظهیرنژاد
دوره 4، شماره 16 ، آبان 1394، ، صفحه 67-80
چکیده
توسعه و شکلگیری سریع و غیر قابل مهار کلانشهرها و همچنین تأثیرگذاری نیروهای جدید اجتماعی_اقتصادی ملی و بینالمللی، به طور کلی جغرافیای ملی و به طور خاص خصوصیات کلانشهرها را تغییر داده که نتیجه آن مجموعهای از خروجیهای فضایی و اجتماعی متنوع و تأثیرگذار بر کلانشهرهاست. از ملموسترین اثرات عدم برنامهریزی مناسب برای روبهرو ...
بیشتر
توسعه و شکلگیری سریع و غیر قابل مهار کلانشهرها و همچنین تأثیرگذاری نیروهای جدید اجتماعی_اقتصادی ملی و بینالمللی، به طور کلی جغرافیای ملی و به طور خاص خصوصیات کلانشهرها را تغییر داده که نتیجه آن مجموعهای از خروجیهای فضایی و اجتماعی متنوع و تأثیرگذار بر کلانشهرهاست. از ملموسترین اثرات عدم برنامهریزی مناسب برای روبهرو شدن با این تحولات، عدم توزیع مناسب منابع میان گروهها و اقشار مختلف جامعه و در نتیجه نابرابریها و جداییگزینیهای اجتماعی_اقتصادی است. کلانشهر شیراز نیز همچون دیگر کلانشهرهای ایران تغییرات گستردهای را طی سالهای اخیر تجربه نموده است. توسعهای که علاوه بر دستاندازی به نواحی پیرامونی شهر، موجب جداییگزینی گروههای مختلف اجتماعی شهر از یکدیگر شده است. از این رو هدف این پژوهش بررسی الگوهای جداییگزینی اجتماعی_فضایی گروههای اجتماعی کلانشهر شیراز در سال 1390 با روش توصیفی_تحلیلی است. به طوری که بتوان علاوه بر بیان کمی تفرقهای اجتماعی موجود، توزیع فضایی گروههای مختلف را نیز بررسی نمود. در واقع ابتدا با استفاده از شاخصهای جداییگزینی، تفرقهای اجتماعی به صورت کمی بررسی میشود و سپس با استفاده از شاخص موران محلی انسلین، خوشههای شکل گرفته از این تفرق فضایی در سطح کلانشهر شیراز استخراج میشود. دادههای مورد استفاده در این پژوهش از مرکز آمار ایران تهیه شده و مربوط به سرشماری سال 1390 دو شهر شیراز و صدرا و بر مبنای 505 حوزه آماری است. یافتههای پژوهش حاکی از جداییگزینی گروههای تحصیلکرده، طبقات بالا و طبقات متوسط از گروهها و اقشار کم برخوردار جامعه شیراز است. به طوری که گروههای برخوردارتر (با شاخص جداییگزینی 0.51 برای گروههای تحصیلی و 0.35 برای گروههای شغلی) در نواحی شمال غربی و غربی و اقشار ضعیفتر (با شاخص جداییگزینی 0.38 برای گروههای تحصیلی و 0.35 برای گروههای شغلی) نیز در نواحی جنوبی و جنوب شرقی تجمع نمودهاند. در واقع در حالی که اقشار ضعیفتر جامعه شیراز به طور قابل توجهی از منظر سطح تحصیلات و طبقه شغلی در نواحی حاشیهای جنوبی و گاهی خارج از محمدوده خدماتی شهر با سطح خدمات بسیار پایینتر سکنی گزیدهاند، اقشار برخوردار جامعه با نسبت بالایی متمایل به سکونت در نواحی گرانقیمتتر شمال غربی، با سطح خدمات بالاتر و با آبوهوایی بهتر هستند.
برنامه ریزی شهری
محمدرضا ضمیری؛ مهسا ضمیری؛ مهین نسترن
دوره 5، شماره 17 ، بهمن 1394، ، صفحه 67-76
چکیده
مسکن به عنوان یکی از اصلیترین نیازهای انسانی و یکی از مهمترین عناصر شکل دهندهی هر شهر، نقشی پراهمیت در هرگونه برنامهریزی برای شهرها پیدا کرده است. با روشن شدن بیش از پیش اعتبار و ارزش دبدگاه فضایی در برنامهریزی شهری و لزوم ارزیابی کمی و قابل دفاع از آن، توجه به جنبههای فضایی توسعهی مسکن شهری ضروری به نظر میرسد. شهر بجنورد ...
بیشتر
مسکن به عنوان یکی از اصلیترین نیازهای انسانی و یکی از مهمترین عناصر شکل دهندهی هر شهر، نقشی پراهمیت در هرگونه برنامهریزی برای شهرها پیدا کرده است. با روشن شدن بیش از پیش اعتبار و ارزش دبدگاه فضایی در برنامهریزی شهری و لزوم ارزیابی کمی و قابل دفاع از آن، توجه به جنبههای فضایی توسعهی مسکن شهری ضروری به نظر میرسد. شهر بجنورد پس از ارتقا به مرکزیت استان خراسان شمالی در سال 1383، رشد و توسعهای همه جانبه از جمله در جمعیت و فعالیت و به تبع آن در بخش مسکن شهری خود تجربه کرده است. بررسی روند این رشد و توسعه از دیدگاه برنامهریزی فضایی و نحوهی تغییر این روند، هدف اصلی این پژوهش است. با توجه به ماهیت کاربردی این تحقیق روش مورد استفاده در آن، توصیفی – تحلیلی است و برای یافته اندوزی علاوه بر سالنامههای آماری استان از دادههای مربوط به پروانههای صادر شدهی شهرداری بجنورد در بازهی زمانی 1384 تا 1393 بهره گرفته شده است. روند کلی توزیع فضایی توسعههای جدید مسکن در سه رده در سطح 26 واحد فضایی شهر بجنورد با استفاده از آنتروپی شانون و ضریب جهانی موران تحلیل گردید. همچنین از تحلیل همبستگی برای بررسی عوامل اثرگذار بر روند تغییرات توزیع فضایی مسکن شهری بهره گرفته شد. یافتههای پژوهش بیانگر آن هستند که توزیع فضایی مسکن جدید در بجنورد با افزایش ساخت و سازها به سوی تمرکز بیشتر میل میکند و این روند بیش از آنکه تحت تأثیر عوامل محلی و داخلی همچون قیمت زمین و جمعیت باشد، از عوامل خارجی و کلان اقتصادی پیروی کرده است. در نهایت چنین نتیجه گیری و پیشنهاد شده است که هرگونه برنامهریزی برای موضوع مسکن ضرورت دارد رویکردی فضایی در پیش بگیرد و علاوه بر آن نمیتواند تنها متکی بر متغیرها و مؤلفههای داخلی ارزیابی گردد.
طراحی شهری
یاسر شهبازی؛ آزیتا بلالی اسکویی؛ الهام شهابی
چکیده
انسانها به همان اندازه که ماحصل محیط اجتماعی هستند، ساختهی محیط فیزیکی نیز بهشمار میروند. از دیدگاه روانشناسی– اجتماعی، چهار مفهوم خلوت، فضای شخصی، قلمرو و ازدحام، پایه و اساس رفتارهای فردی و اجتماعی انسان در رابطه با محیط است. در همین راستا، مفاهیم فوق که برگرفته از علم پروکسمیک (Proxemics) میباشند، پایهایی برای تحقیق در ...
بیشتر
انسانها به همان اندازه که ماحصل محیط اجتماعی هستند، ساختهی محیط فیزیکی نیز بهشمار میروند. از دیدگاه روانشناسی– اجتماعی، چهار مفهوم خلوت، فضای شخصی، قلمرو و ازدحام، پایه و اساس رفتارهای فردی و اجتماعی انسان در رابطه با محیط است. در همین راستا، مفاهیم فوق که برگرفته از علم پروکسمیک (Proxemics) میباشند، پایهایی برای تحقیق در مورد رفتار محیطی انسان معرفی شدهاند. در این مقاله، به مفهوم قلمرو بهعنوان یکی از عوامل تأثیرگذار درآسایش روانی افراد و لازمه شکلگیری آن در فضاهای همگانی پرداخته شده است. هدف اصلی این پژوهش، بیان اهمیت طراحی همساز با روان انسان بخصوص در فضاهای انسان ساز (فضاهای همگانی) در قالب سنجش مفهوم قلمرو میباشد. پژوهش حاضر از نوع کمی و روش توصیفی-تحلیلی بوده و از دستگاه GPS برای موقعیتسنجی 372 نفر از مخاطبان در شرایط یکسان در بستر پلطبیعت استفاده شده است. نظر به هدف پژوهش، شناسایی محدودههای مطلوب جهت تأمین قلمرو مکانی افراد که در فضاهای مکث تعبیر مییابد، متغیر ثابت زمان در نظرگرفته شد تا با تغیر هر 5 ثانیه، مختصات مکانی افراد ثبت شود. دادههای استخراج شده از GPS با فرمت .gpx توسط نرم افزار Garmin Base Camp مورد تحلیل قرارگرفته و سپس با ارزیابی محدودههای مطلوب، شاخصهای شکلگیری قلمرو همگانی بازنگری و تبیین شده است. فضاهای شهری اعم از پیادهراهها که تأکید بر مکث و سکون انسان دارد، باید فاکتورهایی چون عرصهبندی مطلوب، ساختار فضایی مناسب، نظم، آسایشفیزیکی، امنیت انعطافپذیری، خوانایی، تعامل و مشارکتمردمی، هویت و ارزشهای فرهنگی را جهت تحقق قلمرو همگانی مطلوب دارا باشند. نتایج تطبیقسنجی محدودههای مطلوب و طرح موجود حاکی از آنست که %33 از فضاهای مطلوب شناسایی شده در این پژوهش، فاقد تمهیدات اولیه برای تداعی قلمرو مکانی در طراحی هستند. همچنین، 53% از محدوده های تعریف شده برای مکث در طرح، فاقد کیفیت قلمرو مکانی مطلوب مخاطبان میباشند.
برنامه ریزی شهری
حسین نظم فر؛ سعیده علوی؛ نسرین صادقی؛ علی عشقی چهاربرج
چکیده
افزایش طول عمر انسانها و اضافه شدن جمعیت سالمندان یکی از دسـتاوردهای قرن 21 بوده و سالخوردگی جمعیت پدیدهای است که بـسیاری از جوامع بشری با آن روبهرو هستند و برخی دیگر در آیندهای نزدیک با آن روبهرو خواهند شد. در ایران افزایش طول عمر همراه با کاهش نرخ موالید سبب پیری جمعیت شده است. با توجه به آمار جمعیتی، شهر بوکان نیز در ...
بیشتر
افزایش طول عمر انسانها و اضافه شدن جمعیت سالمندان یکی از دسـتاوردهای قرن 21 بوده و سالخوردگی جمعیت پدیدهای است که بـسیاری از جوامع بشری با آن روبهرو هستند و برخی دیگر در آیندهای نزدیک با آن روبهرو خواهند شد. در ایران افزایش طول عمر همراه با کاهش نرخ موالید سبب پیری جمعیت شده است. با توجه به آمار جمعیتی، شهر بوکان نیز در سالهای آینده با این پدیده مواجه خواهد شد. به همین دلیل پژوهش حاضر باهدف امکانسنجی تحقق شهر دوستدار سالمند در بوکانانجام شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی_پیمایشی باهدف کاربردی است. برای تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS، و برای مقایسه میانگین شاخصها از آزمون T استفاده شده است. با توجه به استفاده از پرسشنامه استاندارد سازمان بهداشت جهانی، روایی پرسشنامه مورد تأیید است. نتایج پژوهش نشان میدهد از میان شاخصهای اجتماعی، ارتباطی، فرهنگی_تفریحی و بهداشتی_درمانی موردبررسی به ترتیب بیشترین درصد نارضایتی مربوط به نبود فضای مناسب برای ارتباط با مراکز آموزشی مانند کامپیوتر، اینترنت، اطلاعات در مورد نرمافزارها و خدمات با حروف چاپی و بزرگ، نبود بازارچههای مخصوص خرید سالمندان و به خانوادهها در زمینه مراقبت از خود و سالمندان آموزشهای لازم داده نمیشود، میباشد. همچنین یافتههای پژوهش نشان میدهد که میانگین همه معیارهای موردبررسی (اجتماعی، ارتباطی، فرهنگی_تفریحی و بهداشتی_درمانی) پایینتر از حد استانداردند و تا رسیدن به سطح مطلوب فاصله زیادی دارند. بنابراین پیشنهاد میگردد متولیان امر برای ایجاد رفاه سالمندان در شاخصهای دارای کمترین حد استاندارد همت بیشتری به خرج دهند و با رفع کاستیها و تأمین نیازهای این قشر، رفاه و سرزندگی را برای سالمندان فراهم نمایند.
طراحی شهری
دوره 1، شماره 4 ، آبان 1391، ، صفحه 69-80
چکیده
خاطرهجمعی خاطره مشترک افراد از وقایع و رویدادهای تجربه شده به وسیله آنها، به عنوان عضوی از گروه، در چارچوبی اجتماعی و فضایی است. خاطرات جمعی از طریق افزودن معنی به فضا، به ارتقای هویت مکانی میانجامند و این هویت مکانی، بازشناسی و ارتقای هویت شخص را به دنبال دارد. از این منظر، بیتوجهی به مقوله خاطرهجمعی در شهر میتواند عواقب ...
بیشتر
خاطرهجمعی خاطره مشترک افراد از وقایع و رویدادهای تجربه شده به وسیله آنها، به عنوان عضوی از گروه، در چارچوبی اجتماعی و فضایی است. خاطرات جمعی از طریق افزودن معنی به فضا، به ارتقای هویت مکانی میانجامند و این هویت مکانی، بازشناسی و ارتقای هویت شخص را به دنبال دارد. از این منظر، بیتوجهی به مقوله خاطرهجمعی در شهر میتواند عواقب ناخوشایندی همچون بحرانهای هویتی را در پی داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی معیارها و عوامل تأثیرگذار بر شکلگیری و حفظ خاطراتجمعی در میادین شهری صورت گرفته است. به این منظور، در ابتدا مفهوم خاطره و خاطرهجمعی و ارتباط آن با مکان و میدان از طریق مطالعه اسنادی آرای اندیشمندان شناسایی شده و معیارها و عوامل تأثیرگذار بر شکلگیری و حفظ خاطرات جمعی در عرصه عمومی شهر و به ویژه میدان استخراج گردیده است. سپس این مؤلفهها از طریق مطالعه اسنادی و برداشتهای میدانی در میادین تجریش و بهارستان مورد بررسی مجدد و تدقیق قرار گرفتهاند. در مرحله بعد، در راستای آزمون مدل اولیه( مؤلفههای استخراجشده از مرحله مطالعات اسنادی)، مصاحبههای ژرفکاوانهای با گروههای دارای خاطرات جمعی از میادین تجریش و بهارستان صورت گرفتهاست. پس از آن، عوامل تأثیرگذار بر شکلگیری، یادآوری و تداوم خاطره در میادین تجریش و بهارستان با استفاده از تحلیل محتوای ترکیبی( کمیو کیفی، با غلبه روشکیفی) از میان مصاحبهها استخراج گردیده و در نهایت اهمیت هر یک از این عوامل با استفاده از نتایج بررسی تطبیقی تعیین شدهاست. نتایج حاصل از مطالعات اسنادی به شناسایی مؤلفههای فضایی و مؤلفههای مرتبط با کاراکتر مکان انجامید. سکون، تجمعپذیری، انعطافپذیری، دیالکتیکدرونوبیرون، تعینفضایی، یکپارچگی و تداوم از جمله مؤلفههای فضایی و جهتیابی، شناسایی و شفافیت( عناصر یادمانی، نامهاواسامی و فعالیتهاوعملکردها) از جمله مؤلفههای مرتبط با کاراکتر مکان بودهاند. این در حالیست که نتایج مصاحبههای ژرفکاوانه، تحلیلمحتوا و بررسیتطبیقی، سیما و منظر را نیز به مؤلفههای فوق افزود. نتایج این پژوهش نشان میدهد که این عوامل از سه طریق بر شکلگیری و تداوم خاطره تأثیرگذارند: زمینهسازی برای وقوع رویداد، کمک به شکلگیری تصویرذهنی و زمینهسازی برای تداوم خاطره. علاوه براین، نتایج پژوهش حاضر نشان داده است که کاراکتر میادین تجریش و بهارستان بیش از فضای آنها در شکلگیری و تداوم خاطره حائز اهمیت بوده است.
برنامه ریزی شهری
جعفر میرکتولی؛ سید محمد حسن حسینی
دوره 3، شماره 9 ، بهمن 1392، ، صفحه 69-80
چکیده
زمین مهمترین عامل توسعه و گسترش فیزیکی شهرها میباشد؛ و مقوله مدیریت زمین در حال حاضر به یکی از مهمترین بحثها و دغدغههای دولتهای محلی تبدیل گردیده است. همچنین رشد و توسعه پراکنده شهرها، موجب تخریب محیطزیست و منابع طبیعی پیرامون شهرها شده است. در این بین، بر اثر تصمیمگیریهای نامناسب و شتابزده، ...
بیشتر
زمین مهمترین عامل توسعه و گسترش فیزیکی شهرها میباشد؛ و مقوله مدیریت زمین در حال حاضر به یکی از مهمترین بحثها و دغدغههای دولتهای محلی تبدیل گردیده است. همچنین رشد و توسعه پراکنده شهرها، موجب تخریب محیطزیست و منابع طبیعی پیرامون شهرها شده است. در این بین، بر اثر تصمیمگیریهای نامناسب و شتابزده، برخی از ظرفیتهای اراضی درونی و میانبافتی شهرها برای توسعه و یا توسعه مجدد، از سوی مدیران شهری نادیده گرفته شده است. از این رو هدف از این تحقیق، تشخیص و شناسایی اراضی مناسب میانبافتی شهر گرگان برای توسعه میانافزا و مجدد میباشد. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی_ تحلیلی است. بدین منظور، از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، بهعنوان یک مدل تصمیمگیری چندمعیاره (MCDM)، به منظور اولویتبندی، وزندهی و تعیین نسبت پایندگی معیارها و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، بهعنوان ابزاری نیرومند در تصمیمگیری و مدیریت محیط، برای تولید، پردازش و همپوشانی لایهها استفاده گردید. طی این فرآیند، 14 معیار و شاخصِ تأثیرگذار شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، لغزش، حریم گسل، حریم رودخانه، کاربری اراضی شهری، دانهبندی قطعات، تعداد طبقات ساختمانها، تراکم واحد مسکونی، منطقهبندی ساختمانی، تراکم جمعیت، قیمت اراضی و بافت فرسوده، در قالب شاخصهای طبیعی، کالبدی و اجتماعی شناسایی، تهیه و مورد استفاده قرار گرفت. در پایان با تولید نقشه نهایی، با جمع معیارها و زیرمعیارهای (لایههای) وزندار به وسیله عملیاتِ ریاضی و همپوشانیِ موزون در محیط نرمافزار ArcGIS، اراضی سازگار و مناسب برای توسعه درونی شهر گرگان، به منظور پاسخ به تقاضای شهروندان برای زمین و مسکن، تعیین گردید. نقشه نهایی بیانگر آن است که، بیشترین اراضی میانبافتی سازگار و مناسب برای توسعه مجدد و میانافزا، در بافت شمال شرقی و شمال و کمترین سازگاری و تناسب اراضی در بافت جنوب غربی، جنوب و حریم رودخانهها قرار گرفتهاند.
طراحی شهری
معصومه آیشم؛ مرتضی میرغلامی
دوره 5، شماره 19 ، مرداد 1395، ، صفحه 69-80
چکیده
امروزه مفهوم مکان و حس مکان یکی از مهمترین مسائل پیش روی شهرسازی معاصر است.درگذشته شهرها از توانایی بالایی در جهت برقراری تعامل بین انسان و فضا برخوردار بودند. اما امروزه در غالب شهرها فضاهایی ایجاد می شوند که فاقد هویت و معنا بوده و صرفا تقلیدی از سایر نمونه هاست.تکرار الگوهای بی هویت و غربی در فضاهای شهری موجب به حاشیه رانده شدن اصول ...
بیشتر
امروزه مفهوم مکان و حس مکان یکی از مهمترین مسائل پیش روی شهرسازی معاصر است.درگذشته شهرها از توانایی بالایی در جهت برقراری تعامل بین انسان و فضا برخوردار بودند. اما امروزه در غالب شهرها فضاهایی ایجاد می شوند که فاقد هویت و معنا بوده و صرفا تقلیدی از سایر نمونه هاست.تکرار الگوهای بی هویت و غربی در فضاهای شهری موجب به حاشیه رانده شدن اصول مکان سازی و هویت گردیده است.در این پژوهش سعی شده با مطالعه مبانی مکان و حس مکان، به بررسی این موضوع پرداخته شود که آیا یک محور واحد شهری در خرد فضاهای داخلی نظیر سکانس، نیز ارائه یکپارچه ای از مفهوم حس مکان دارد؟ در همین راستا به ارائه مدلی برای بررسی فضاهای شهری از این منظر پرداخته شده است. سپس با توجه به مدل ارائه شده، سکانس های مختلفی از یک خیابان-خیابان امام خمینی(ره) شهر ارومیه-به عنوان نمونه موردی مورد بررسی قرار گرفته است.براساس یافته های تحقیق سکانس های محور امام خمینی در آفرینش مفهوم مکان برای مردم یکسان عمل نکرده و کاربران نسبت به بخش های مختلف این خیابان حس های مختلفی را ابراز نموده اند. روش این پژوهش توصیفی–تحلیلی و مورد پژوهی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای،اسنادی ومیدانی(مشاهده،پرسشنامه و مصاحبه)می باشد. نتایج حاصل از مطالعات، صحت فرضیه فوق را به اثبات می رساند که محور امام خمینی در شهر ارومیه در پیاده سازی مفهوم مکان به صورت یکپارچه عمل نکرده است.
برنامه ریزی منطقه ای
علیرضا محمدی.؛ عطا غفاری گیلانده؛ ُسپیده نوری
دوره 6، شماره 23 ، مرداد 1396، ، صفحه 69-86
چکیده
توسعه شهری و منطقهای در کشورهای در حال توسعه تا حد زیادی به استفاده مطلوب از بخش صنعت بستگی دارد. در این میان، صنایع کوچک و متوسط نقش بسیار مهمی دارند. اغلب صنایع کوچک و متوسط به دلیل صرفههای در مقیاس، خوشههای صنعتی را شکل میدهند. در کشورهای در حال توسعه همانند ایران، به دلیل ضعف برنامهریزی فضایی منطقهای، اغلب خوشههای صنعتی ...
بیشتر
توسعه شهری و منطقهای در کشورهای در حال توسعه تا حد زیادی به استفاده مطلوب از بخش صنعت بستگی دارد. در این میان، صنایع کوچک و متوسط نقش بسیار مهمی دارند. اغلب صنایع کوچک و متوسط به دلیل صرفههای در مقیاس، خوشههای صنعتی را شکل میدهند. در کشورهای در حال توسعه همانند ایران، به دلیل ضعف برنامهریزی فضایی منطقهای، اغلب خوشههای صنعتی به شکل برنامهریزی نشده در فضای منطقهای پخش میشوند. این مسئله به شکلگیری و تشدید ناپایداری توسعه منطقهای میانجامد. استفاده صحیح از مزیتهای خوشههای صنعتی، نیازمند مکانگزینی مناسب آنها در سطح منطقهای است. برای مکانگزینی مناسب خوشههای صنعتی، استفاده از روشهای مناسب علمی ضروری است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که با توجه به ویژگیهای منطقهای، کدام پهنههای استان اردبیل برای مکانگزینی خوشههای صنعتی مطلوب هستند؟ هدف اصلی این پژوهش، شناسایی پهنههای مناسب مکانگزینی خوشههای صنعتی در استان اردبیل است. در این زمینه، با توجه به قابلیتهای استان در خوشه صنعتی چوب، این خوشه برای نمونه انتخاب شده است. در این پژوهش از 20 شاخص در قالب مدل تصمیمگیری VIKOR در محیط GIS استفاده شده است. از نرمافزارهای Arc GIS 10.3 و IDRISI SELVA به عنوان ابزارهای تجزیه و تحلیل دادهها و خروجی گرفتن از اطلاعات، استفاده شده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهند که حوزه بلافصل سکونتگاههای شهری استان، به دلیل مزیتهای جغرافیایی، مناسبترین پهنههای استقرار خوشههای صنعتی چوب در استان محسوب میشوند. در پایان، بر مبنای یافتههای پژوهش، پیشنهادهایی برای برنامهریزی فضایی در حوزه توسعه خوشههای صنعتی منطقه مورد مطالعه، ارائه شدهاند.
طراحی شهری
آرش ثقفی اصل
چکیده
همزمان با رشد شتابان شهرنشینی و شکلگیری طرحهای توسعه شهری، طراحی شهری از جمله تخصصهایی است که سعی در ارتقای کیفیت محیط دارد. با این حال رشته طراحی شهری در جهان، رشته جوان و نوظهوری است و این قضیه در ایران به مراتب بیشتر و پررنگتر بوده و میتوان گفت رشته نوپایی تلقی میشود. این قبیل پروژهها در ایران از دهه هشتاد شمسی ...
بیشتر
همزمان با رشد شتابان شهرنشینی و شکلگیری طرحهای توسعه شهری، طراحی شهری از جمله تخصصهایی است که سعی در ارتقای کیفیت محیط دارد. با این حال رشته طراحی شهری در جهان، رشته جوان و نوظهوری است و این قضیه در ایران به مراتب بیشتر و پررنگتر بوده و میتوان گفت رشته نوپایی تلقی میشود. این قبیل پروژهها در ایران از دهه هشتاد شمسی مورد توجه مدیران شهری قرار گرفته و در این مدت تجاربی حاصل شده است که از حیث موفقیت و تحققپذیری، قابل تأمل و توجه است. از این رو بنا به ضرورت، مسئله اصلی تحقیق حاضر، تحققپذیری پروژههای طراحی شهری ایران است که به منظور رسیدن به اهداف، از طریق مرور ادبیات تخصصی به بازخوانی مفهوم تحققپذیری پرداخته و با بهرهگیری از روش توصیفی_تحلیلی و توصیفی_تطبیقی، یافتههای تحقیقات پیشین را به عنوان داده و اطلاعات پایه مورد بررسی قرار میدهد تا از طریق کشف ساختارها و روابط جدید در متون مزبور، پاسخهای لازم برای پرسشهای تحقیق فراهم آمده و زمینه مناسبی برای شکلگیری چارچوب نظری و شناخت معیارهای مهم در امر تحققپذیری و وضعیت آن در ایران ایجاد شود. از سویی مصاحبه با بازیگران اصلی تحقق این قبیل از پروژهها و استفاده از پرسشنامه، راهگشای تحقیق بوده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد در شرایط موجود ایران، معیارهای مرتبط با قدرت( سیاسی_مدیریتی، اقتصادی و دانش)، دارای بیشترین میزان توجه و معیارهای مرتبط با گفتمان، مشارکت و تعامل(مشارکت عمومی، تعامل حقوقی و قانونی) دارای کمترین میزان توجه هستند. در نهایت مدلی تعاملی مبتنی بر توازنی منطقی میان رویکرد از بالا به پایین و از پایین به بالا، بر پایه نظریه قدرت فوکو و نظریه کنش ارتباطی هابرماس برای تحقق بهتر پروژههای طراحی شهری در ایران پیشنهاد میگردد.
مدیریت شهری
داریوش اردلان؛ زهره داودپور؛ کرامت ا... زیاری
چکیده
با جدیتر شدن موضوع تابآوری شهری از سال 2005 میلادی (اجلاس هیوگو)، پژوهش در زمینه توانمندسازی مدیریت شهرها برای عملکرد مطلوبتر در زمان بروز حادثه، به طور ویژه مورد توجه قرار گرفت. این مسئله در شهرهایی که در آنها خطر زمین لرزه وجود دارد (مانند شهر قزوین) اهمیت دو چندانی پیدا کرده است. از آنجا که ساختار ستاد مدیریت بحران در شهر قزوین ...
بیشتر
با جدیتر شدن موضوع تابآوری شهری از سال 2005 میلادی (اجلاس هیوگو)، پژوهش در زمینه توانمندسازی مدیریت شهرها برای عملکرد مطلوبتر در زمان بروز حادثه، به طور ویژه مورد توجه قرار گرفت. این مسئله در شهرهایی که در آنها خطر زمین لرزه وجود دارد (مانند شهر قزوین) اهمیت دو چندانی پیدا کرده است. از آنجا که ساختار ستاد مدیریت بحران در شهر قزوین مشابه شهرهایی است که در سالهای اخیر عملکرد ناموفقی در برخورد با زلزله داشتهاند (مانند ورزقان، قصر شیرین و غیره)، مسئله اصلی (با توجه به خطر بالقوه زلزله در شهر قزوین) این است که ساختار این ستاد باید به چه صورت باشد تا بتواند عملکرد مطلوبتری نسبت به زمین لرزه داشته باشد. مقاله حاضر از نظر نوع روش توصیفی_تحلیلی است که ساختار ستاد مدیریت بحران شهر قزوین را مورد ارزیابی قرار میدهد. لازم به توضیح است که شهر قزوین به دلیل نزدیکی به گسلهای فشاری، همواره در معرض خطر زمین لرزه با شدت بسیار بالا قرار دارد. در بخش مبانی نظری با مطالعه اسناد مختلف، متغیرها و شاخصهای مطرح در تابآوری نهادی شناسایی گردیدند. سپس به تشریح ساختار ستاد مدیریت بحران شهر قزوین و الگوهای پیشنهادی در اسناد سازمان ملل متحد و سایر کشورهای موفق در برخورد با حوادث (همچون ژاپن و ایالات متحده امریکا) پرداخته شد. در بخش تحلیل یافتهها، ابتدا با ارزیابی متغیرها و شاخصها به روش CVR (نسبت روایی محتوایی) موارد ضروری با توجه به شرایط شهر قزوین شناسایی گردیدند. در این بخش از 30 کارشناس شهرسازی نظرسنجی به عمل آمد که در مجموع نُه متغیر و نُه شاخص با توجه به شرایط قزوین برای دستیابی به تابآوری نهادی برگزیده شدند. سپس پرسشنامهای در قالب طیف لیکرت تنظیم گردید که سئوالات این پرسشنامه براساس وظایفی است که قانون برای کارگروههای مختلف این ستاد مشخص کرده است. سئوالات به تفکیک کارگروههای مختلف دستهبندی شده و در هر سئوال متغیر و شاخص مورد هدف تعیین گردیده است. پس از نظرسنجی از 110 کارشناس حوزه شهرسازی، دادهها با کمک نرمافزار spss تحلیل شدند. با استفاده از آزمون T.Student وضعیت موجود متغیرها در شاخصهای مختلف برای این ستاد در شهر قزوین مورد سنجش قرار گرفت. برآیند نتایج نشان دهنده عدم توجه به متغیرهای نُهگانه اثرگذار بود. همچنین مقایسه ساختار ستاد مدیریت بحران شهر قزوین با الگوهای مطرح در دنیا، نشان دهنده آن بود که بر خلاف الگوهای موفق که از چهار بخش اصلی تشکیل شده بودند، ساختار این ستاد در شهر قزوین تنها از دو بخش نیروهای عملیاتی و اداری تشکیل شده است، که البته این دو بخش نیز نیازمند اصلاح سازمانی می باشند. در نتیجه ستاد مورد نظر برای تحقق تابآوری نهادی لازم است حول سه محور اقدام نماید. نخست، اصلاح ساختار ستاد برای رفع نواقص موجود، دوم، تغییر نگرش در نحوه مدیریت امور از حکومت به حکمروایی و سوم، مجهز شدن به فناوریهای نوین سختافزاری و نرمافزاری در راستای آمادگی و پیشگیری. اقدامات لازم حول سه محور فوق باید به صورت همزمان پیگیری شود تا اثربخشی لازم را نشان دهد.
پایداری شهری
کارن فتاحی؛ نازنین نصر اللهی؛ مریم انصاری منش؛ جمال خداکرمی؛ علی عمرانی پور
چکیده
وجود فضای باز در میان ساختمانها نقش مهمی در حضور پذیری، ایجاد امنیت و تعاملات اجتماعی ساکنان دارد. رعایت هندسه و تناسبات، موقعیت قرارگیری و محیط پیرامون در ایجاد جذابیت فضای باز برای انسان تأثیر بسیاری دارد. بر هم زدن تناسبات بین مقیاس فضا و ساختمانهای پیرامون میتواند اثرات منفی بر احساسات انسان نسبت به فضا بگذارد. هدف پژوهش ...
بیشتر
وجود فضای باز در میان ساختمانها نقش مهمی در حضور پذیری، ایجاد امنیت و تعاملات اجتماعی ساکنان دارد. رعایت هندسه و تناسبات، موقعیت قرارگیری و محیط پیرامون در ایجاد جذابیت فضای باز برای انسان تأثیر بسیاری دارد. بر هم زدن تناسبات بین مقیاس فضا و ساختمانهای پیرامون میتواند اثرات منفی بر احساسات انسان نسبت به فضا بگذارد. هدف پژوهش حاضر بررسی فضاهای باز بافت تاریخی کاشان از نظر شکل، هندسه و نوع فضای باز و اثر آن بر وضعیت حرارتی، احساس امنیت و رضایت از کیفیت محیطی این فضاهاست. در این خصوص تعداد 17 سایت پرتردد از این بافت به مدت 18 روز از ابتدای شهریور 97، در دو دستهبندی فضای باز معابر عمومی و حیاط مرکزی (داخل ساختمان) به عنوان نمونه موردی، مطالعه و بررسی گردید. پس از انجام مطالعات کتابخانهای، حضور فیزیکی در بافت و انجام مطالعات میدانی (مشاهده و ثبت اطلاعات سایتها) همزمان با پاسخ تعداد 788 نفر از ساکنان و گردشگران به پرسشنامهها (وضعیت حرارتی و محیطی)، پارامترهای اقلیمی (دما، رطوبت، سرعت جریان هوا، مقدار co و co2) ثبت گردید. سپس نرخ لباس و متابولیسم افراد با نرمافزار Deltalog10 محاسبه و پس از گردآوری و تجزیهوتحلیل اطلاعات با نرمافزار SPSS24، محدوده آسایش حرارتی پاسخدهندگان با نرمافزار Ray Man مشخص گردید. پس از آن برای مشخص شدن ارتباط مستقیم و غیرمستقیم متغیرها و تحلیل نتایج، از مدل یابی معادلات ساختاری بر پایه روش حداکثر درست نمایی در Amos استفاده گردید. نتایج نشان داد پاسخدهندگان در محدوده بین 20.5 تا 34.78 درجه سانتیگراد (PET) احساس آسایش حرارتی داشتند. هندسه منظم فضای باز بهصورت مستقیم بر احساس امنیت با ضریب 0.15، رضایت از بافت و ساختمانهای پیرامون فضای باز با ضریب 0.98- و آسایش حرارتی با ضریب 0.8- و بهصورت غیرمستقیم بر رضایت از شکل و هندسه فضای باز و سازگاری حرارتی اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین متغیر نوع فضای باز حیاط مرکزی بهصورت مستقیم به ترتیب با بیشترین ضرایب، بر رضایت از بافت و ساختمانهای پیرامون فضای باز با ضریب 1.49، رضایت از شکل و هندسه فضای باز با ضریب 0.97، سازگاری حرارتی با ضریب 0.74، احساس امنیت با ضریب 0.23- و آسایش حرارتی با ضریب 0.38- اثرگذاری دارند. نکته جالب در تحلیل و تفسیر مسیر مدل، نقش کلیدی و مهم متغیر احساس امنیت در بروز ارتباط غیرمستقیم میان متغیرهاست.
اسکان غیر رسمی
مجتبی آراسته؛ محمدحسین پورحسن زاده؛ مریم بقایی
چکیده
آسیب های ناشی از بحران جهانی بیماری کرونا، شهرها و مدیریت شهری را با وضعیت دشواری روبه رو کرده است. درجه و شدت این آسیب ها در اسکان های غیررسمی به دلیل خصوصیات و ویژگی های کمی و کیفی پایین این مناطق بیشتر است. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی نقش سازمان های مردم نهاد در ارتقای تاب آوری سکونتگاه های غیررسمی شهر ارومیه ...
بیشتر
آسیب های ناشی از بحران جهانی بیماری کرونا، شهرها و مدیریت شهری را با وضعیت دشواری روبه رو کرده است. درجه و شدت این آسیب ها در اسکان های غیررسمی به دلیل خصوصیات و ویژگی های کمی و کیفی پایین این مناطق بیشتر است. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی نقش سازمان های مردم نهاد در ارتقای تاب آوری سکونتگاه های غیررسمی شهر ارومیه در برابر پاندمی کووید- 19 است. روش تحقیق پژوهش حاضر، توصیفی_تحلیلی با رویکرد کمّی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه سازمان های مردم نهاد فعال در شهر ارومیه با زمینه فعالیتی مقابله با کووید-19 بوده است. شیوه نمونه گیری تحقیق نیز به صورت تصادفی ساده و به روش قرعه کشی است. داده ها و اطلاعات گردآوری شده در این پژوهش، با استفاده از آمار توصیفی میانگین و آزمون های کولموگروف_اسمیرنوف و فریدمن در نرم افزار Spss تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج نشان می دهد که میزان نقش و فعالیت سازمان های مردم نهاد برای ارتقای تاب آوری سکونتگاه های غیررسمی شهر ارومیه در برابر کووید-19 در مؤلفه اجتماعی_فرهنگی با میانگین 3.66 متوسط رو به بالا، در مؤلفه اقتصادی_معیشتی با میانگین 2.95 متوسط رو به پایین و در مؤلفه کالبدی_محیطی با میانگین 3.11 در حد متوسط بوده است. بدین منظور پیشنهاد می شود با توجه به تأثیری که بیماری فراگیر کووید-19 بر اقتصاد و گسست سرمایه اجتماعی شهروندان ساکن در سکونتگاه های غیررسمی می گذارد، سازمان های مردم نهاد تمرکز خود را بر روی جذب حمایت های اقتصادی و اجتماعی بخش های دولتی، عمومی و خصوصی قرار دهند. همچنین لازم است توجه ویژه ای به ارائه مشوق ها و بسته های حمایت مالی برای حفاظت از سلامت و امنیت اقتصادی و اجتماعی مردم ساکن در این سکونتگاه ها شود.
برنامه ریزی شهری
قادر احمدی؛ سونیا نادری کروندان
دوره 2، شماره 8 ، آذر 1392، ، صفحه 71-81
چکیده
تحقیق در مورد کیفیت زندگی به طور نسبی پدیده ای تازه ای است و نقش مهمی در پایش سیاستهای حوزه عمومی و اثر بخشی برنامه ریزی شهری ایفا میکند. هدف این پژوهش مطالعه تطبیقی کیفیت زندگی در دوبافت قدیمی و جدید شهری سنندج و شناسایی مولفه¬های موثر بر بهبود کیفیت زندگی در هر دوبافت با تاکید بر نکات برجسته انهااست. مقاله حاضر با تاکید بر بعد ذهنی ...
بیشتر
تحقیق در مورد کیفیت زندگی به طور نسبی پدیده ای تازه ای است و نقش مهمی در پایش سیاستهای حوزه عمومی و اثر بخشی برنامه ریزی شهری ایفا میکند. هدف این پژوهش مطالعه تطبیقی کیفیت زندگی در دوبافت قدیمی و جدید شهری سنندج و شناسایی مولفه¬های موثر بر بهبود کیفیت زندگی در هر دوبافت با تاکید بر نکات برجسته انهااست. مقاله حاضر با تاکید بر بعد ذهنی کیفیت زندگی، میزان رضایت مندی ساکنان دو محله انتخابی از بافت قدیم و جدید را با استفاده از شاخص های کیفیت زندگی مورد ارزیابی قرار داده و مدل نظری ارائه شده در این زمینه بر اساس چارچوب دیدگاه تحقیقات تجربی و با توجه به میزان رضایت مندی بنا شده است. به منظور ساختاربندی و ایجاد درخت ارزش کیفیت زندگی از روش کل به جزء (بالا به پایین) استفاده شده که در چهار سطح تنظیم گشته است. بر مبنای سنجه های سطح آخر، تعداد 45 سوال در قالب پرسش نامه تدوین و کیفیت زندگی شهری بر اساس طیف پنج گزینه ای لیکرت توسط ساکنین مورد ارزیابی قرار گرفته است. اطلاعات استخراج شده از پرسش نامه با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چند متغیره، آزمون T و آزمون همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد. بر اساس نتایج بدست آمده از تحلیل، فرضیه تحقیق مبنی بر مطلوب تر بودن کیفیت زندگی در بافت جدید نسبت به بافت قدیم تایید شد و میانگین امتیاز رضایت مندی ساکنان محله قطارچیان(با میانگین72/2) ومحله شهرک قدس (با میانگین 44/3) میزان تفاوت رضایت مندی ساکنان دومحله را آشکارساخت.
برنامه ریزی شهری
محمود محمدی؛ احمد شاهیوندی؛ شهرام محمدی
دوره 4، شماره 13 ، بهمن 1393، ، صفحه 71-82
چکیده
مراکز شهری در ایران نهتنها از تحولات مدرنیته به دور نبودهاند بلکه بیشترین میزان تحولات و مسائل شهری را به خود دیدهاند. امروزه محدوده مرکزی شهر زنجان با مسائل و مشکلات عدیدهای از جمله تمرکز و اختلاط بیبرنامه انواع کاربریها، آلودگی صوتی و ازدحام جمعیت، کمبود فضاها و سرانههای خدمات عمومی و وجود ترافیک در ساختار فضایی _کالبدی ...
بیشتر
مراکز شهری در ایران نهتنها از تحولات مدرنیته به دور نبودهاند بلکه بیشترین میزان تحولات و مسائل شهری را به خود دیدهاند. امروزه محدوده مرکزی شهر زنجان با مسائل و مشکلات عدیدهای از جمله تمرکز و اختلاط بیبرنامه انواع کاربریها، آلودگی صوتی و ازدحام جمعیت، کمبود فضاها و سرانههای خدمات عمومی و وجود ترافیک در ساختار فضایی _کالبدی خود مواجهه میباشد. وجود پیوندهای چند سویه بین قابلیتها و محدودیتهای محدوده مرکزی شهر زنجان با نگاهی به وضعیت ناخواسته موجود، اندیشهای است که موانع بهبود وضعیت این محدوده به چالش میکشد. هدف از پژوهش حاضر تحلیل ساختار فضایی _ کالبدی محدوده مرکزی شهر زنجان با رویکرد تفکر راهبردی میباشد. روش پژوهش توصیفی _ تحلیلی و روش جمعآوری اطلاعات با استفاده از مطالعات کتابخانهای و میدانی بوده است. مشاهده و استفاده از پرسشنامه از روشهای میدانی مورد استفاده میباشند. تعداد نمونه آماری مورد بررسی برای تکمیل پرسشنامه شامل 153 نفر از شهروندان زنجانی میگردد. نتایج پژوهش نشان میدهد مسائل و مشکلات ساختار فضایی _ کالبدی محدوده مرکز شهر زنجان در ارتباط با امکان تحقق منافع حاصل از فرصتهای راهبردی مفهوم مییابند. میزان تلاش مورد نیاز برای رفع هر کدام از مسائل و مشکلات با توجه به میزان پیچیدگی هر یک از مسائل و مشکلات میباشد. با تحقق منافع حاصل از فرصتهای راهبردی محدوده مرکزی شهر زنجان به عنوان مکانی مطلوب که حداکثر توانهای خود را عرضه میدارد، تولدی مجدد خواهد یافت.
طراحی شهری
فیروز آرمون؛ سید یحیی خاتمی؛ احسان کرامتی
چکیده
خوانش نام مکان در متن شهر به مثابه یکی از ریشه های هویتی آن قادر است به شناخت طبع و طعم فضا و مکان از خلال بازاندیشی ارتباط آن با تمناها و نیازهای زمینه ای و زمانه ای بپردازد. به محض شنیدن این نام است که تصویری از کلیت و پیکره مکان در ذهن شکل می گیرد. ارتباط بین نام یک مکان با محیط طبیعی و مصنوع می ...
بیشتر
خوانش نام مکان در متن شهر به مثابه یکی از ریشه های هویتی آن قادر است به شناخت طبع و طعم فضا و مکان از خلال بازاندیشی ارتباط آن با تمناها و نیازهای زمینه ای و زمانه ای بپردازد. به محض شنیدن این نام است که تصویری از کلیت و پیکره مکان در ذهن شکل می گیرد. ارتباط بین نام یک مکان با محیط طبیعی و مصنوع می تواند همان ارتباط اجزای فرمی و محتوایی آن مکان مفروض شود. وقتی که نام های نخستین (قدیمی) شهر، محله، گذر و یا مکان خاصی از یک شهر به میان میآید، در ذهن شهروند آن مکان با ویژگی های منحصر به فردش تداعی می گردد. ممکن است مدت ها از تخریب کالبدی مکانی بگذرد اما همچنان نام آن در ذهنیت باقی مانده و بر کیفیت، مفهوم و صفت مکان یا روحیات و ذوقیات ساکنان آن اشاره داشته باشد. انطباق یا عدم انطباق نام مکان با عینیت و صفت موجود آن، میتواند عیار بارزی در شفافیت و خوانایی و یا بحران آن تلقی شود. اما در فرایند توسعه شهری معاصر، مسئله ابعاد هویتی، کیفیتی و ذهنیتی نام ها نادیده گرفته می شود. حوزه مطالعات شهری ارتباط عوامل عینی_ذهنی و معنایی_کالبدی نام های مکانی را در امر طراحی شهری و منظر یا مهم نمی داند یا قادر به حساب آوردنش نیست. هدف این مقاله بازشناخت اهمیت این ارتباط و نحوه تکوین فضاها و مکان های شهری با نام گذاری های آنهاست و بر توضیح نحوه بازتاب آن و نیروهای آن بر چشم انداز مکان شهری متمرکز است. نمونه پژوهش، شهر اردبیل و بافت تاریخی آن است که کاوش آن به دلیل برجستگی تاریخی_فرهنگی اردبیل و قدمت بیش از سی قرن آن اهمیت شایانی دارد. اکثر محلات و گذرهای قدیمی در بافت تاریخی شهر حتی امروزه واجد نام های تاریخی و رایج آن روزگار است. در تدوین ادبیات و چارچوب نظری، از اسناد و متون داخلی و خارجی به روش تحقیق توصیفی_تحلیلی برای استخراج و دسته بندی مشخصه ها استفاده شد. شناسایی نام های نخستین مکان ها، بیشتر بر مبنای آثار روشنفکری، نقشه ها، تصاویر، نقاشی و گراوور به همراه برداشت های میدانی و مصاحبه صورت گرفت. پژوهش نشان می دهد عوامل مختلف سیاسی، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی در نام گذاری سنتی مکان های مختلف شهری و به خصوص شهر اردبیل نقش عمده ای داشته و رنگ و وزن بیشتری را به مقدس بودن، سیاسی و بازرگانی بودن این شهر می دهند. به نظر می رسد نام ها استعاره از بازنمایی همان چیزهایی هستند که در چشم انداز، ظرفیت و ذهنیت شهر بوده و هست و یا می تواند باشد.
برنامه ریزی شهری
هانی اربابی؛ سیامک علیشاهی؛ محمد حسین صبحیه؛ سحر طاهری پور
چکیده
پروژههای توسعه شهری بهدلیل ارتباط مستقیم با مردم شهر و همچنین سایر ذینفعان، معارضان مختلفی پیدا میکنند که توجه به مدیریت ذینفعان در موفقیت آنها امری کلیدی است. در این راستا، شناسایی دقیق و کامل ذینفعان و شناسایی اولویت و اهمیت آنها برای مدیریت موفقتر آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. در تحقیق پیشِ رو، با بهره جستن از ...
بیشتر
پروژههای توسعه شهری بهدلیل ارتباط مستقیم با مردم شهر و همچنین سایر ذینفعان، معارضان مختلفی پیدا میکنند که توجه به مدیریت ذینفعان در موفقیت آنها امری کلیدی است. در این راستا، شناسایی دقیق و کامل ذینفعان و شناسایی اولویت و اهمیت آنها برای مدیریت موفقتر آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. در تحقیق پیشِ رو، با بهره جستن از ماتریس علاقه_قدرت بهعنوان روشی تجربهگرا و همچنین تحلیل شبکههای اجتماعی بهعنوان روشی خردگرا، اولویتبندی و ارتباطات ذینفعان در یک پروژه احداث تقاطع چند روگذر غیرهمسطح در شهر ارومیه بررسی شده است. در این تحقیق کیفی که با استفاده از استراتژی تک نمونه موردی انجام شده، برای گردآوری دادهها از بررسی اسناد و مدارک پروژه و مصاحبههای نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای انتخاب و مصاحبه با نمونههای مورد بررسی در جامعه آماری این تحقیق که مهمترین ذینفعان درگیر در انجام پروژه هستند، روش نمونهگیری هدفمند و تکنیک گلولهبرفی بهکار گرفته شد که درنهایت 17 ذینفع برای پروژه شناسایی شدند. تحلیل دادهها با کمک ماتریس علاقه_قدرت (با استفاده از تکنیک طوفان فکری) و نرمافزار NodeXL (برای تحلیل شبکه اجتماعی) صورت پذیرفت و نشان داد که ذینفعان اصلی در ماتریس علاقه_قدرت، بهترتیب شهرداری، مردم، شورای شهر و ساکنان محلی هستند. همچنین شرکت آب و فاضلاب، اداره برق و مخابرات دارای کمترین علاقه و قدرت در پروژه هستند. این در حالی است که در روش تحلیل شبکههای اجتماعی، مردم، شهرداری، شورای شهر و پیمانکار، دارای بیشترین اولویت و تأمینکنندگان، محیطزیست و شرکت نفت، دارای کمترین اولویت شناخته شدند. مقایسه یافتههای هر دو روش تجربهگرا و خردگرا در بخش شناسایی مهمترین ذینفعان با هم همگرایی زیادی دارند ولی در قسمت شناسایی کماهمیتترین ذینفعان با هم تفاوتهایی دارند و چنین نتیجهگیری میشود که مؤثرترین روش واحد شناسایی و اولویتبندی ذینفعان در پروژههای توسعه شهری وجود ندارد و استفاده از روشهای تجربهگرا در کنار روشهای خردگرا میتواند در شناسایی، اولویتبندی و مدیریت ذینفعان، بهعنوان مکمل یکدیگر باشند و نواقص همدیگر را تا حدودی پوشش دهند. همچنین ذینفعان مردم، شورای شهر و شهرداری برای برقراری ارتباط بین تمامی ذینفعان، مهمترین نقش را دارند. از نظر قدرت ارتباط نیز سازمان وزارت اطلاعات در مجاورت پروژه، بیشترین قدرت را در پروژه دارد. مدت زمان پاسخگویی بین ذینفعان و تناوب این پاسخگویی نیز نسبتاً نامطلوب است. نتایج این تحقیق میتواند به دستاندرکاران پروژههای توسعه حملونقل شهری که حجم زیادی از ذینفعان در آنها دخیلاند، برای مدیریت هرچه موفقتر آنها کمک کند.
برنامه ریزی شهری
زینب محمدصالحی؛ حجت شیخی؛ علی اصغر رحیمیون
دوره 2، شماره 7 ، مرداد 1392، ، صفحه 73-88
چکیده
مراکز شهرها با سابقه قدیمی، به دلیل مرکزیت جغرافیایی، سهولت دسترسی، مرکزیت ثقل اقتصادی و ویژگیهای تاریخی _ فرهنگی دارای پتانسیل بالقوه بالایی میباشند؛ علیرغم ویژگیهای مثبت قسمت مرکزی شهرها، بافت آنها از لحاظ مشکلات کالبدی(فرسودگی)، زیست محیطی، درهم پیچیدگی بافت و ضعف زیرساختها رنج میبرند .یکی از مراکز شهری با ...
بیشتر
مراکز شهرها با سابقه قدیمی، به دلیل مرکزیت جغرافیایی، سهولت دسترسی، مرکزیت ثقل اقتصادی و ویژگیهای تاریخی _ فرهنگی دارای پتانسیل بالقوه بالایی میباشند؛ علیرغم ویژگیهای مثبت قسمت مرکزی شهرها، بافت آنها از لحاظ مشکلات کالبدی(فرسودگی)، زیست محیطی، درهم پیچیدگی بافت و ضعف زیرساختها رنج میبرند .یکی از مراکز شهری با چنین مشخصهای مرکز شهر خرمآباد میباشد. بافت هسته مرکزی این شهر عمدتاَ فرسوده است و نیاز به اقدامات ساماندهی و بهسازی دارد. هدف اصلی این تحقیق با توجه به وسعت دامنه مشکلات این بافتها، رسیدن به اهداف توسعه پایدار در بهسازی آن میباشد. در همین راستا، تحقیق حاضر به چگونگی تحقق ابعاد کالبدی و محیطی توسعه پایدار در بهسازی بافتهای هسته مرکزی شهر خرمآباد پرداخته است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش ، توصیفی_ پیمایشی میباشد و نحوه جمعآوری اطلاعات در بخش معرفی مفاهیم اولیه از روش کتابخانهای و در بخش جمعآوری مستندات از طریق مطالعات میدانی(پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده) است. جامعه آماری مورد نظر، ساکنین قسمتی از بافت هسته مرکزی شهر خرمآباد با جمعیتی بالغ بردوهزارو 797 نفر میباشد. با توجه به بررسی ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی محدوده مورد مطالعه و تجزیهوتحلیل اطلاعات از روش ترکیبیAHP-SWOT ، نتایج به دست آمده از ارزیابی نهایی عوامل SWOT در چارچوب مدل AHP نشان میدهد که در گروه نقاط قوت، وجود عنصر تاریخی باارزش(وزن نهایی، 272/0)، وجود محور فعالیت در راستای خیابانهای امام خمینی و شهدا (وزن نهایی، 176/0) و امکان دسترسی آسان به سایر نقاط شهر (وزن نهایی، 134/0) به ترتیب مهمترین نقاط قوت و پایین بودن کیفیت ابنیه (وزن نهایی،206/0)، ریزدانگی قطعات (وزن نهایی، 161/0) و وجود معابر تنگ و نفوذناپذیر (وزن نهایی،135/0) به ترتیب مهمترین نقاط ضعف هستند. در عین حال پتانسیل بالای فضاهای بایر (وزن نهایی، 239/0)، پتانسیل ایجاد فضاهای تفریحی _ گردشگری (وزن نهایی، 183/0) و تاریخی بودن حوزه فراگیر و ارتقای فرهنگی (وزن نهایی، 139/0) به ترتیب مهمترین فرصتهای محدوده مورد مطالعه، همچنین بیتوجهی به تغییر محله برای انطباق با نیازهای روز (وزن نهایی، 266/0)، ناامنی و نفوذناپذیری معابر (وزن نهایی، 194/0) و تعریف نشدن فضای باز عمومی در محلهها (وزن نهایی، 143/0) از جمله مهمترین تهدیدهای محدوده مورد نظر به شمار میآیند. به طور کلی نتایج تحقیق بیانگر آن است که مشکلات کالبدی و پس از آن، به ترتیب مشکلات زیستمحیطی، معضلات اجتماعی، معضلات اقتصادی، مدیریتی بیشترین درصد معضلات را به خود اختصاص داده است. همچنین در بررسی ابعاد کالبدی، پایین بودن کیفیت ابنیه، ریزدانگی قطعات و نفوذناپذیری معابر از جمله مهمترین مشکلات بافت مورد مطالعه است. براساس تحلیلهای نهایی در این پژوهش، پیشنهادهای اساسی به منظور بهرهبرداری از این قوتها ، فرصتها، کاهش ضعفها و تهدیدات در قالب راهبردهای رهگشای مدل SWOT برای بهسازی بافت فرسوده مرکزی شهر خرمآباد در متن مقاله به تفصیل بیان میشود که در آنها از مؤلفههای توسعه پایدار شهری بهره گرفته شده است. در بحث توسعه پایدار هدف، رسیدن به شهری پایدار است و توسعه شهری در صورتی پایدار خواهد بود که کیفیت بالایی از زندگی را برای تمام ساکنانش ارائه دهد و بدین منظور در راستای ارتقای کیفیت زندگی بر بهسازی با راهبردهای ارائه شده به عنوان راهنمای تصمیمات، ابزار عمل برنامهریزی و ایجاد کننده ارتباط میان عوامل تصمیم سازی، تصمیم گیری و اجرا تأکید شده است.
مدیریت شهری
میلاد همافر؛ نوید سعیدی رضوانی
دوره 3، شماره 12 ، آبان 1393، ، صفحه 73-86
چکیده
علی رغم گذشت بیش از دو دهه از تصویب مصوبه ی مجموعه های شهری و تهیه ی طرح ها و پژوهش های متعدد دانشگاهی، نهادهای مسئول برنامه ریزی کلان کشور از دستیابی به یک الگوی برنامه ریزی و مدیریتی مطلوب برای مجموعه های شهری ناکام مانده اند. مهمترین علل این ناکامی را می توان عدم توجه پژوهش ها به واقعیت های فضایی، سازمانی وساختار تصمیم گیری در ایران، ...
بیشتر
علی رغم گذشت بیش از دو دهه از تصویب مصوبه ی مجموعه های شهری و تهیه ی طرح ها و پژوهش های متعدد دانشگاهی، نهادهای مسئول برنامه ریزی کلان کشور از دستیابی به یک الگوی برنامه ریزی و مدیریتی مطلوب برای مجموعه های شهری ناکام مانده اند. مهمترین علل این ناکامی را می توان عدم توجه پژوهش ها به واقعیت های فضایی، سازمانی وساختار تصمیم گیری در ایران، فقدان بررسی های موشکافانه ی سازوکارهای اجرایی و کم توجهی به لزوم انطباق رویکردهای برنامه ریزی با ساختار اداری-برنامه ریزی کشور دانست. هدف این پژوهش شناسایی تحولات ساختاری و محتوایی لازم برای بهبود عملکرد مدیریتی، در سطح مجموعه های شهری است. لذا در تلاش است در یک بررسی تطبیقیِ عمومیت گرا با اتخاذ روش اسنادی در یک فرآیند سه مرحله ای، با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات مرتبط با پژوهش پس از بررسی تجربیات برنامه ریزی و مدیریتی دو منطقه ی کلان شهری سیدنی و تورنتو ضمن لحاظ نمودن واقعیت ها و تفاوت های ساختار تصمیم گیری - اداری نمونه های مطالعاتی با ایران، با درک اقدامات و نهادهای کلیدی موثر در کارآیی نظام مدیریت کلان شهری، پیشنهاداتی در راستای بهبود مدیریت و برنامه ریزی مجموعه های شهری ارائه نماید. نتایج این پژوهش دو دسته مشکلات عام)مربوط به سطح کلان برنامه ریزی( و مشکلات سطح منطقه ای)در سطح مجموعه های شهری( را نمایان می سازد لذا دو دسته پیشنهادات 1-ساختاری- مدیریتی در راستای بهبود ساختار اداری و نظام تصمیم گیری و 2-برنامه ریزی-مدیریتی در راستای ارتقای کیفی محتوای طرح ها و برنامه های مجموعه شهری ارائه گردید. لزوم ایجاد نهاد مسئول منطقه ای در سطح مجموعه های شهری و برنامه ریزی چرخشی بجای برنامه ریزی سلسله مراتبی رئوس اصلی پیشنهادات هر بخش را تشکیل می دهند.
برنامه ریزی شهری
رسول فرجام
چکیده
گسترش کالبدی شهرها دگرگونی اجتماعی، اقتصادی و کالبدی گونا گونی را در پی دارد. از منظر اجتماعی، اصلی ترین آنها جابه جایی و تحرکات جمعیت شهری و مهاجر در نقاط مختلف شهر است. در بُعد کالبدی، توسعه فیزیکی ناموزون و تولید فرمهای شهری گونا گون از بارزترین تظاهرات گسترش بی رویه شهرها محسوب می شود. به تبع این دگرگونی ها، تغییر در تنوع و ترکیب ...
بیشتر
گسترش کالبدی شهرها دگرگونی اجتماعی، اقتصادی و کالبدی گونا گونی را در پی دارد. از منظر اجتماعی، اصلی ترین آنها جابه جایی و تحرکات جمعیت شهری و مهاجر در نقاط مختلف شهر است. در بُعد کالبدی، توسعه فیزیکی ناموزون و تولید فرمهای شهری گونا گون از بارزترین تظاهرات گسترش بی رویه شهرها محسوب می شود. به تبع این دگرگونی ها، تغییر در تنوع و ترکیب کاربری های شهری در بخش مرکزی شهرها بسیار بیشتر از دیگر بخش های شهر نمایان می شود که در بسیاری از موارد از جمله بخش مرکزی شهر شیراز، به عنوان یکی از مسائل شهری، برجسته شده است. بخش مرکزی شیراز در گذشته دارای ترکیب مناسب، سازگار و متنوعی از کاربریها بوده، به گونه ای که از شدت کارآیی مکانی بیشتری نسبت به سایر محدوده های شهر برخوردار بوده است. امروز با یک نگاه موشکافانه می توان دریافت، هرجا که این ترکیب و تنوع از بین رفته، با جابه جایی جمعیتی و فرسودگی کالبدی همراه شده و زوال شهری ظهور پیدا کرده است. بنابراین پژوهش حاضر این سئوال اساسی را مورد پرسش قرار داده است که چه رابطه ای بین ابعاد ترکیب کاربریها )اختلاط کاربری( و شدت کارآیی مکانی کاربری های شهری وجود دارد؟ هدف کلی این تحقیق، معرفی رویکرد توسعه شهری مبتنی بر ترکیب کاربریها به عنوان یکی از رویکردهای نوین توسعه شهری و کاربرد مدل مفهومی مورد نظر آن در ارزیابی شدت کارآیی مکانی کاربری اراضی شهری است (در این مطالعه: بخش مرکزی شهر شیراز). در این پژوهش، ابتدا ابعاد ترکیب کاربری های شهری بخش مرکزی شیراز براساس مدل مفهومی آلن راولی از ترکیب کاربریها، کشف شده و سپس با اتخاذ آن به عنوان متغیر مستقل، میزان شدت کارآیی مکانی کاربری های بخش، مورد ارزیابی قرار گرفته است. مدل تحلیل فضایی که برای این منظور در نظر گرفته شده، مدل Intensity Zoning Control است. همچنین برای ارزیابی روابط، از روشهای آماری مانند آنالیز واریانس، آزمون Chi Square و ضریب همبستگی استفاده شده است. ضریب همبستگی پیرسون بین شدت کارآیی مکانی کاربری های بخش مرکزی شهر شیراز و ابعاد ترکیب کاربریها برابر با 0.191 بوده است. در تفسیر این آماره می توان بیان کرد که حدود 19 تا 20 درصد کارآیی مکانی کاربری های شهری در این بخش، مستقیماً به الگوهای ترکیب کاربریها مربوط می شود. همچنین مقادیر نسبت بین مربع میانگین رگرسیون و مربع میانگین باقیمانده ها نشان داد که با افزایش یک واحد در مقدار متغیر مستقل یا همان ترکیب کاربریها، برابر با 4.6 واحد به شدت کارآیی مکانی کاربریهای بخش مرکزی افزوده می شود. در نهایت نتایج این مطالعه نشان داد، دست کم 20 درصد از پویایی و کارآیی مکانی کاربریها به این متغیر بازمی گردد؛ از این رو می توان این رابطه را در تهیه طرحهای شهری و برنامه ریزی های شهرسازانه، مورد توجه قرارداد.
برنامه ریزی شهری
اکبر اصغری زمانی؛ شهریور روستایی؛ نادر زالی؛ سیده سمیرا شفیعی ماسوله
چکیده
حیات شبانه راهی واقعی برای گسترش روزِ کاری و نیروی محرکی برای رشد و توسعه ملی است. مطالعه حاضر با اتخاذ چارچوب تحلیلی جغرافیای زمان و تحلیل کمی روالهای مصرف حیات شبانه در مرکز شهر رشت میکوشد به این سئوال اصلی پاسخ دهد که چگونه شهر رشت میتواند بستر مناسبی را برای جریان فضایی_زمانی فعالیتهای زمان غروب و شب فراهم سازد؟ برای جمعآوری ...
بیشتر
حیات شبانه راهی واقعی برای گسترش روزِ کاری و نیروی محرکی برای رشد و توسعه ملی است. مطالعه حاضر با اتخاذ چارچوب تحلیلی جغرافیای زمان و تحلیل کمی روالهای مصرف حیات شبانه در مرکز شهر رشت میکوشد به این سئوال اصلی پاسخ دهد که چگونه شهر رشت میتواند بستر مناسبی را برای جریان فضایی_زمانی فعالیتهای زمان غروب و شب فراهم سازد؟ برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی (آزمون خیدو و تحلیل خوشهای دومرحلهای) بهوسیله نرمافزار SPSS انجام شد. تفاوتهای چشمگیری در نوع مصرف حیات شبانه در مرکز شهر با استفاده از تحلیل خوشهای آشکار شد. با وجود این، عدم تجانس در مسیرهای فضا_زمان را میتوان در دو الگوی مشخص خلاصه کرد: «پارکگردی» و «خرید». این الگوها از بسیاری جهات با یکدیگر متفاوت بودند اما از نظر موقعیت در یک بخش از مرکز شهر (سبزه میدان) دیده شدند. اهمیت پیشبین های اصلی به ترتیب نزولی عبارت بودند از: قومیت گروه (00/1)، جنس گروه (00/1)، اندازه گروه (00/1)، نوع فعالیت/ تفریح شبانه (82/0)، متوسط زمان صرفشده (60/0)، شرایط زندگی (48/0)، قومیت (42/0)، مکان (33/0)، جنس (27/0) و سطح تحصیلات (18/0). در مقابل، نقش حرفه و نوع کار، محل اقامت و سن بسیار کم بود. نتایج نشان داد که اکثریت مصرفکنندگان حیات شبانه احساس امنیت میکردند و این امنیت ادراکشده را بیشتر (%2/78) ناشی از «فعالیتها/ مردم در خیابان و...» میدانستند. در محدوده مورد مطالعه، زنان نقش و حضور گستردهای در تولید اجتماعی فضا داشتند و این نقش و حضور را میتوان به ادراک آنها از احساس امنیت در حیات شبانه مرکز شهر نسبت داد. طبق نتایج بالا و همچنین متوسط زمان رسیدن به نخستین فعالیت شبانه (19:28) و متوسط زمان صرفشده در مرکز شهر (21/3 ساعت)، رشت میتواند تنها بستر مناسبی برای جریان فضایی_زمانی فعالیتهای زمان غروب باشد (بین ساعات 18 تا 23). سه پیشنهاد اثربخش بهصورت توأمان برای تغییر رویه فعلی مطرح میشود که عبارتند از ایجاد تنوع فعالیتی بیشتر در مرکز شهر، مدیریت منطقه از طریق افزایش کیفیت فضاهای شهری و حمایت از طولانیشدن ساعات فعالیت شبانه و حملونقل عمومی همیشگی در اواخر شب.
طراحی شهری
علی کاظمی؛ مصطفی بهزادفر
دوره 2، شماره 6 ، خرداد 1392، ، صفحه 75-87
چکیده
چارچوب رابطه غیرکلامی انسان_ محیط (که به ایجاد معانی محیطی و ادراک آن از سوی مخاطبان منجر میگردد) در بافتهای تاریخی با توجه به جریان بطئی تحولات فیزیکی در آنها، از شرایط خاصی برخوردار است؛ چنان که در این بافتها، بیشتر ِ تحول در شاخصهای فردی و اجتماعی مخاطبان است که عامل اصلی دگرگونی در معانی محیطی محسوب میگردد. بر این اساس، ...
بیشتر
چارچوب رابطه غیرکلامی انسان_ محیط (که به ایجاد معانی محیطی و ادراک آن از سوی مخاطبان منجر میگردد) در بافتهای تاریخی با توجه به جریان بطئی تحولات فیزیکی در آنها، از شرایط خاصی برخوردار است؛ چنان که در این بافتها، بیشتر ِ تحول در شاخصهای فردی و اجتماعی مخاطبان است که عامل اصلی دگرگونی در معانی محیطی محسوب میگردد. بر این اساس، سطح تحول یافتگی جامعه، میتواند مبنای تداومپذیری معانی دیروزین و یا گونهگونی آنها در شرایط امروزین باشد. این پژوهش به کنکاش در چگونگی ادراک معانی محیطی از سوی مخاطبان و سنجش گوناگونیهای آن، بر پایه تفاوت در سطح تحول یافتگی اجتماعی آنها میپردازد. فرضیات پژوهش بدین موضوع اشاره دارند که گروههای اجتماعی تحول یافتهتر، بر پایه شرایط امروزین، معانی جدیدی را در مواجهه با بافتها و عناصر تاریخی خلق میکنند، در حالی که گروههای اجتماعی کمتر تحول یافته، به دنبال کشف معانی دیروزین فضای تاریخی هستند. در این بین، گروه میانهای نیز ضمن درک معانی دیروزین فضا، در پی بسط و تداوم آن در شرایط کنونی میباشند. روش تحقیق همبستگی در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته و در بخشهایی از تحقیق نیز از روش تفسیری_ تاریخی استفاده شده است. همچنین شیوه گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی_ میدانی (در محله تاریخی صیقلان رشت) بوده و داوری بر دادههای گردآوری شده از طریق آزمون آماری کای دو، صورت گرفته است. یافتههای پژوهش ضمن پاسخ به سؤالات تحقیق، بر این واقعیت تأکید دارند که درصد بالایی از جامعه آماری پژوهش، در گروه میانهای قرار میگیرند که در پی تغییر بطئی معانی دیروزین و تداوم یافتن آنها متناسب با شرایط تحولات امروزین جامعه هستند.
طراحی شهری
آتوسا مدیری؛ نیکو نوراللهی اسکویی
دوره 3، شماره 11 ، مرداد 1393، ، صفحه 75-84
چکیده
پرداختن به محیط از جنبه کالبدی _ زیباشناختی یعنی پرداختن به مباحثی که حس بینایی را مدنظر قرار داده و سببساز پیوند شناختی _ ادراکی شهروندان از فضاهای شهری است. در تحلیل این جنبه از محیط، ارزیابی پیامهای بصری، ویژگیهای مؤثر در نحوه ادراک، سازوکار دستگاه بینایی، ویژگیهای فردی و محیطی نقش بسزایی دارند. این مقاله نیز به ارزیابی کیفیت ...
بیشتر
پرداختن به محیط از جنبه کالبدی _ زیباشناختی یعنی پرداختن به مباحثی که حس بینایی را مدنظر قرار داده و سببساز پیوند شناختی _ ادراکی شهروندان از فضاهای شهری است. در تحلیل این جنبه از محیط، ارزیابی پیامهای بصری، ویژگیهای مؤثر در نحوه ادراک، سازوکار دستگاه بینایی، ویژگیهای فردی و محیطی نقش بسزایی دارند. این مقاله نیز به ارزیابی کیفیت بصری میدان امامحسین (ع) و تأثیر آن بر چگونگی ادراک ناظران، بر پایه پارامترهایی که به طور همزمان، هر دو بعد بصری و ادراکی را تحت شعاع خود قرار میدهند، پرداخته است. روش تحقیق پژوهش حاضر با توجه به ماهیت موضوع، از نوع کیفی و بر اساس هدف از نوع ارزیابی بوده و رویکرد آن ارزیابی وضع موجود بر پایه تحلیل محتوای دادههای به دست آمده از دو روش مشاهده و مصاحبه است. با توجه به معیارهای ارزیابی در نظر گرفته شده، نتایج پژوهش نشان میدهد ادراک فضایی افراد، عموماً از نظر مادی و احساسی، تشابهات بسیاری با یکدیگر دارند اما ادراک معنایی یعنی تفسیر و ارزیابی آنها متفاوت خواهد بود. همچنین طرح ساماندهی میدان، توانایی برقراری ارتباط مناسب بین فرم و عملکرد فضایی آن را نداشته و در واقع میدان با وجود داشتن یک طرح از پیش اندیشیده شده و نیز کاراکتر خاص و متمایز کالبدی، موفق به برقراری ارتباط معنیدار بین عناصر الحاقی با زمینه کالبدی نبوده و در نتیجه موجب ادراک نامطلوب بصری _ فضایی شهروندان شده است. به اعتقاد محقق، این ارتباط ناموفق، مهمترین نقطه ضعف میدان بوده و منجر به شکلگیری طرحوارهها و تصویر ذهنی نامطلوب از میدان در ذهن شهروندان شده است.
اسکان غیر رسمی
اکبر محمدی؛ کسری آشوری؛ محمدبشیر رباطی
دوره 6، شماره 22 ، اردیبهشت 1396، ، صفحه 75-88
چکیده
امروزه اغلب سکونتگاههای خودانگیخته شهری به دلایل مختلفی از قبیل کمبود توان مالی، بالا بودن هزینه تأمین مسکن رسمی، قیمت بالای زمین شهری (به خصوص برای اقشار کمدرآمد)، پیشی گرفتن روند توسعههای شهری از برنامهریزی و مدیریت عقلایی شهری و عوامل متعدد دیگر، در مکانهایی بنا شدهاند که اغلب آنها مخاطرات طبیعی یا به دلیل تکنولوژیکی ...
بیشتر
امروزه اغلب سکونتگاههای خودانگیخته شهری به دلایل مختلفی از قبیل کمبود توان مالی، بالا بودن هزینه تأمین مسکن رسمی، قیمت بالای زمین شهری (به خصوص برای اقشار کمدرآمد)، پیشی گرفتن روند توسعههای شهری از برنامهریزی و مدیریت عقلایی شهری و عوامل متعدد دیگر، در مکانهایی بنا شدهاند که اغلب آنها مخاطرات طبیعی یا به دلیل تکنولوژیکی در معرض انواع تهدیدهای طبیعی و مصنوع قرار گرفتهاند. در این میان تلاش برای دستیابی به شرایطی که در صورت وقوع بحران، بازگشت آنها را به وضعیت پیش از بحران (اعاده به وضعیت سابق) فراهم سازد و یا انعطافپذیری آنها را افزایش دهد، امری ضروری است. تابآوری رویکرد جدیدی است که در پی پاسخ به نیازهای ناشی از تغییرات سریع و پیچیدگیهای روزافزون شهرها با چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، زیرساختی و نهادی مطرح شده و در مواجهه با ناشناختهها و عدم قطعیتها به کار میرود. هدف از این پژوهش بررسی ابعاد نهادی و اجتماعی تابآوری در سکونتگاه خودانگیخته نایسر واقع در شمال شرق شهر سنندج و مقایسه آن با حد بهینه مقادیر این شاخصهاست. برای دستیابی به این هدف ابتدا چارچوب نظری و معیارهای موضوع شامل پنج شاخص اجتماعی و سه شاخص نهادی و سپس چارچوب مفهومی موضوع استخراج میشوند. از طرفی به منظور تعریف حد بهینه در این پژوهش و با توجه به عدم وجود سابقه نظری مناسب این رویکرد در کشورمان، حد بهینه تابآور بودن هر شاخص از مطالعات انجام شده در مناطقی در سطح جهان (ژاپن و کالیفرنیا) حاصل شد که در برابر بحرانهای متعدد تابآور بودهاند. برای رسیدن به هدف پژوهش، دادهها با استفاده از مطالعات میدانی، سرشماریهای نفوس و مسکن سال 1390 شهر سنندج و اطلاعات حاصل از سرشماری ژاپن و کالیفرنیا و همچنین توزیع 348 پرسشنامه به روش نمونهگیری تصادفی ساده برداشت شده است. سپس دادههای موجود از طریق نرمافزار Spss پردازش شده و با حد بهینه تطبیق داده شد. علاوه بر این امر برای تهیه نقشهها و انطباق وضعیتهای مختلف با ناحیه از نرمافزار GIS استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از درجات بسیار پایین تابآوری نهادی و اجتماعی این سکونتگاه نسبت به حد بهینه این معیارهاست.