پایداری شهری
مژده عرفانی؛ سید حسین بحرینی؛ منوچهر طبیبیان
چکیده
در دهههای اخیر نگرشهای متعددی در رابطه با شکلگیری «منظر پایدار» در شهرها مطرح و پژوهشهای گوناگونی در این زمینه انجام شده است. اما آنچه تاکنون قابل تشخیص است، عدم توجه به منظر و رویکرد کلنگر آن در حوزه شهرسازی بهعنوان «رکن اساسی طراحی شهری» است. بر این مبنا تفکر «شهرسازی منظر» با درک منظر بهمثابه یک پایگاه ...
بیشتر
در دهههای اخیر نگرشهای متعددی در رابطه با شکلگیری «منظر پایدار» در شهرها مطرح و پژوهشهای گوناگونی در این زمینه انجام شده است. اما آنچه تاکنون قابل تشخیص است، عدم توجه به منظر و رویکرد کلنگر آن در حوزه شهرسازی بهعنوان «رکن اساسی طراحی شهری» است. بر این مبنا تفکر «شهرسازی منظر» با درک منظر بهمثابه یک پایگاه نظری جدید و«کلینگری» به شهر و پذیرش «عدم قطعیت» شهر معاصر، عرصه موضوعی جدیدی را در رابطه با طراحی منظر در ادبیات جهانی مطرح نموده است. از این رو پژوهش حاضر درصدد تبیین فرایند طراحی منظر شهری پایدار در شرایط متغیر کنونی (در دو بعد رویه و محتوا) با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه «شهرسازی منظر» است. در این راستا پرسش اصلی پژوهش اینگونه مطرح میشود که «منظر پایدار» در چارچوب نظری تفکر «شهرسازی منظر»، براساس ماهیت پیچیده شهر معاصر، چگونه تبیین شده و تحقق مییابد. متأثر از ماهیت پرسش پژوهش و برای رسیدن به هدف مورد نظر، از روش تحلیل محتوا و تفسیر یافتهها استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که مفهوم پایداری در تفکر «شهرسازی منظر» هم به معنای «ثبات» ساختار اصلی شهر و هم به مفهوم «تغییر» فعالیت و برنامهها مطابق با تغییر شرایط و تقاضاها در طول زمان است. بنابراین میتوان از چارچوب نظری تفکر «شهرسازی منظر» با ویژگی «عدم قطعیت» و «تغییر» در طراحی «عرصههای باز» درون و پیرامون شهر و همچنین «محلههای شهری» که از قابلیت «انطباق» و «انعطافپذیری» بیشتری برخوردارند، استفاده نمود. در این زمینه تأکید بر برنامهریزی از پایین به بالا، ابعاد مشارکتی، طراحی فرایند محور و برگشتپذیر (با قابلیت اصلاح و بازبینی)، تفکری فرارشتهای در مواجهه با منظر، همراه با نگرشی از مقیاس کلان به خرد در حوزه منظر شهری و توجه به ارزشهای موجود در آن باید مدنظر قرار بگیرد.
طراحی شهری
اسماعیل شیعه؛ مصطفی بهزادفر؛ احمدعلی نامداریان
چکیده
مفهوم منظر شهر همواره با پیچیدگیهای فراوانی روبرو بوده است. از طرفی، مفهوم سیما نیز به ادبیات نظری رشتههای طراحی شهری، معماری منظر و معماری وارد گردیده است و بر ایهام این دو افزوده است. نبود وفاق دانشگاهی بر سر این دو مفهوم، سوء برداشتهای بسیاری را موجب شده است. از طرفی، امروزه، واژههای منظر و چشم انداز از معنای اولیهی خود ...
بیشتر
مفهوم منظر شهر همواره با پیچیدگیهای فراوانی روبرو بوده است. از طرفی، مفهوم سیما نیز به ادبیات نظری رشتههای طراحی شهری، معماری منظر و معماری وارد گردیده است و بر ایهام این دو افزوده است. نبود وفاق دانشگاهی بر سر این دو مفهوم، سوء برداشتهای بسیاری را موجب شده است. از طرفی، امروزه، واژههای منظر و چشم انداز از معنای اولیهی خود فاصله گرفتهاند و به منظورهای مختلفی مورد استفاده قرار میگیرند. این مقاله تلاش دارد ضمن مرور مفهوم منظر در ادبیات موجود و برشمردن پیچیدگیهای این مفاهیم، ضرورت تدوین چارچوب نظری برای منظر شهری را نشان دهد. مرور مفاهیم نشان میدهد مفهوم منظر متأثر از رهیافتهای مختلف فلسفهی علم بوده است و اکنون شاهد یک تغییر رهیافتی (پارادایمی) است که میتوان دگرگونیهای اجتماعی را نیز نشان دهد. این مطالعه نشان میدهد تعریف پیشین منظر شهری مبتنی بر رهیافتهای «اثباتگرایانه» (پوزیتویستی) و «عقلگرایی انتقادی» است. با توجه به این دو رویکرد است که منظر شهری، مستقل از جامعه مورد بررسی قرار گرفته است. تدوین چارچوب نظری برای منظر شهری، نیازمند بازنگری بنیادین در این رهیافتهاست. رهیافتی که به جای توصیف صرف منظر و مؤلفههای آن، به چرایی و چگونگی منظر بپردازد. این تحقیق از نوع کیفی است و در این راستا، از رهیافت واقعگرایی علمی، جهت تدوین نظریه منظر شهری کمک گرفته است. با این نگاه و با استفاده از تحلیل محتوا و به کمک نظریات هانری لوفور، سعی در بازتعریف مفهوم منظر میشود. منظر را نمیتوان به منظر ذهنی و منظر عینی تقسیم کرد و رابطهی این دو نیز تنها یک رابطهی پدیدارشناختی نیست. بنابراین «منظر نه سوژه است و نه ابژه، بلکه برونداد یک واقعیت اجتماعی است که در یک ارتباط پدیدارشناسانه و نشانهشناسانه از سوی استفادهکنندگان از فضا به صورت پویایی مورد ادراک قرار میگیرد.»منظر به سه زیر تعریف تقسیم میشود که به واسطهی نیروهای مؤثر بر منظر شهر، تولید و بازتولید میگردند؛ «منظر ادراکشده»، «منظر تصور شده» و «منظر زیسته». سپس به کمک مفهوم نیروهای مؤثر بر منظر، تلاش میشود ابهامهای نظریه تولید فضا رفع شده و آن را برای چارچوب نظری منظری شهری متناسب کرد.