جغرافیای شهری
بهاره سادات موسوی؛ عطاءالله عبداللهی کاکرودی؛ سمانه اروندی
چکیده
گسترش فیزیکی شهری بر تغییرات مکانی و زمانی در خواص بیوفیزیکی سطح، از جمله LST تاثیرگذار بوده و منجر به افزایش دمای سطح طی سالهای پایش شده است. به طوری که نتایج حاصله در هر سه شهر مورد مطالعه طی سالهای پایش، روند افزایشی دمای سطح زمین را نشان میدهد. بررسیها در شهرها نشان داد که رشد شهری با توجه به محیط جغرافیایی و شرایط طبیعی هر منطقه ...
بیشتر
گسترش فیزیکی شهری بر تغییرات مکانی و زمانی در خواص بیوفیزیکی سطح، از جمله LST تاثیرگذار بوده و منجر به افزایش دمای سطح طی سالهای پایش شده است. به طوری که نتایج حاصله در هر سه شهر مورد مطالعه طی سالهای پایش، روند افزایشی دمای سطح زمین را نشان میدهد. بررسیها در شهرها نشان داد که رشد شهری با توجه به محیط جغرافیایی و شرایط طبیعی هر منطقه از الگوهای متفاوتی پیروی میکند. برایناساس، تغییرات مکانی و زمانی در خواص بیوفیزیکی سطح در میان شهرهای انتخاب شده متفاوت بود. این تفاوت ناشی از شرایط اقلیمی، محیطی و پوشش زمین بود. با توجه به شرایط اقلیمی، میانگین سرسبزی در مناطق با هوای مرطوب (بندر انزلی و شیرگاه) با مناطق با هوای گرم و خشک (کاشان) متفاوت بود. با کاهش پوشش گیاهی سطح، میزان تبخیر و تعرق سطحی کاهش یافته و در نتیجه گرما و خشکی سطح افزایش مییابد. میزان سبزینگی در هر سه شهر مورد مطالعه طی سالهای پایش روند کاهشی داشته است که میتواند به دلیل پدیده گسترش شهری باشد. نتایج حاصل از شاخص درخشندگی نشان داد در شهرهای مرطوب یعنی بندرانزلی و شیرگاه میزان درخشندگی که ناشی از عوارض شهری میباشد روند افزایشی داشته است. نتایج حاصل از شاخص آب و رطوبت نیز طی سالهای پایش در شهرهای شیرگاه و بندر انزلی(شهرهای مرطوب) روند افزایشی داشته است. بهطور کلی با کاهش سبزینگی، درخشندگی، رطوبت و دمای سطح زمین در شهرهای کاشان و شیرگاه افزایش یافته ولی به نظر میرسد تاثیر اقلیم محلی و دریا منجر به تعدیل دما در بندر انزلی شده است. نزدیکی به دریا و بالابودن رطوبت (wetness) باعث شده پوشش گیاهی در طی سالهای پایش کاهش چشمگیری نداشته باشد و در نتیجه منجر به تعدیل دمای سطح شده و از سال ۱۹۹۱ تا ۲۰۲۱ نتایج مربوط به LST تنها یک درجه افزایش دما را نشان میدهد. درنتیجه افزایش پوشش گیاهی میتواند منجر به افزایش رطوبت آب (wetness) و در نتیجه کاهش دمای سطح شود.
برنامه ریزی شهری
هانی اربابی؛ سیامک علیشاهی؛ محمد حسین صبحیه؛ سحر طاهری پور
چکیده
پروژههای توسعه شهری بهدلیل ارتباط مستقیم با مردم شهر و همچنین سایر ذینفعان، معارضان مختلفی پیدا میکنند که توجه به مدیریت ذینفعان در موفقیت آنها امری کلیدی است. در این راستا، شناسایی دقیق و کامل ذینفعان و شناسایی اولویت و اهمیت آنها برای مدیریت موفقتر آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. در تحقیق پیشِ رو، با بهره جستن از ...
بیشتر
پروژههای توسعه شهری بهدلیل ارتباط مستقیم با مردم شهر و همچنین سایر ذینفعان، معارضان مختلفی پیدا میکنند که توجه به مدیریت ذینفعان در موفقیت آنها امری کلیدی است. در این راستا، شناسایی دقیق و کامل ذینفعان و شناسایی اولویت و اهمیت آنها برای مدیریت موفقتر آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. در تحقیق پیشِ رو، با بهره جستن از ماتریس علاقه_قدرت بهعنوان روشی تجربهگرا و همچنین تحلیل شبکههای اجتماعی بهعنوان روشی خردگرا، اولویتبندی و ارتباطات ذینفعان در یک پروژه احداث تقاطع چند روگذر غیرهمسطح در شهر ارومیه بررسی شده است. در این تحقیق کیفی که با استفاده از استراتژی تک نمونه موردی انجام شده، برای گردآوری دادهها از بررسی اسناد و مدارک پروژه و مصاحبههای نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای انتخاب و مصاحبه با نمونههای مورد بررسی در جامعه آماری این تحقیق که مهمترین ذینفعان درگیر در انجام پروژه هستند، روش نمونهگیری هدفمند و تکنیک گلولهبرفی بهکار گرفته شد که درنهایت 17 ذینفع برای پروژه شناسایی شدند. تحلیل دادهها با کمک ماتریس علاقه_قدرت (با استفاده از تکنیک طوفان فکری) و نرمافزار NodeXL (برای تحلیل شبکه اجتماعی) صورت پذیرفت و نشان داد که ذینفعان اصلی در ماتریس علاقه_قدرت، بهترتیب شهرداری، مردم، شورای شهر و ساکنان محلی هستند. همچنین شرکت آب و فاضلاب، اداره برق و مخابرات دارای کمترین علاقه و قدرت در پروژه هستند. این در حالی است که در روش تحلیل شبکههای اجتماعی، مردم، شهرداری، شورای شهر و پیمانکار، دارای بیشترین اولویت و تأمینکنندگان، محیطزیست و شرکت نفت، دارای کمترین اولویت شناخته شدند. مقایسه یافتههای هر دو روش تجربهگرا و خردگرا در بخش شناسایی مهمترین ذینفعان با هم همگرایی زیادی دارند ولی در قسمت شناسایی کماهمیتترین ذینفعان با هم تفاوتهایی دارند و چنین نتیجهگیری میشود که مؤثرترین روش واحد شناسایی و اولویتبندی ذینفعان در پروژههای توسعه شهری وجود ندارد و استفاده از روشهای تجربهگرا در کنار روشهای خردگرا میتواند در شناسایی، اولویتبندی و مدیریت ذینفعان، بهعنوان مکمل یکدیگر باشند و نواقص همدیگر را تا حدودی پوشش دهند. همچنین ذینفعان مردم، شورای شهر و شهرداری برای برقراری ارتباط بین تمامی ذینفعان، مهمترین نقش را دارند. از نظر قدرت ارتباط نیز سازمان وزارت اطلاعات در مجاورت پروژه، بیشترین قدرت را در پروژه دارد. مدت زمان پاسخگویی بین ذینفعان و تناوب این پاسخگویی نیز نسبتاً نامطلوب است. نتایج این تحقیق میتواند به دستاندرکاران پروژههای توسعه حملونقل شهری که حجم زیادی از ذینفعان در آنها دخیلاند، برای مدیریت هرچه موفقتر آنها کمک کند.
برنامه ریزی شهری
صدیقه کیانی سلمی؛ محمدرضا بسحاق
چکیده
صنعت گردشگری به عنوان یکی از صنایع برتر در حال توسعه، امروزه جایگاه خاصی در اقتصاد کشورها داشته و با اثرات خود نقش فعال و مؤثری بر بهبود ساختار اقتصادی، اجتماعی_فرهنگی و محیطی جوامع ایفا میکند. با توجه به اهمیت فزاینده گردشگری، تحلیل آثار آن بر سایر ابعاد ضرورتی ویژه خواهد داشت. شهر کاشان با برخورداری از توانها و فرصتهای ویژه ...
بیشتر
صنعت گردشگری به عنوان یکی از صنایع برتر در حال توسعه، امروزه جایگاه خاصی در اقتصاد کشورها داشته و با اثرات خود نقش فعال و مؤثری بر بهبود ساختار اقتصادی، اجتماعی_فرهنگی و محیطی جوامع ایفا میکند. با توجه به اهمیت فزاینده گردشگری، تحلیل آثار آن بر سایر ابعاد ضرورتی ویژه خواهد داشت. شهر کاشان با برخورداری از توانها و فرصتهای ویژه گردشگری، در ابعاد متفاوت اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و کالبدی از این پدیده متأثر شده است. در این راستا هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی آثار گردشگری و نقش آن در توسعه شهری کاشان است. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش از نوع تحقیقات توصیفی_تحلیلی است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 200 نفر محاسبه گردید. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساختهای با 65 متغیر است که روایی آن با استفاده از نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به میزان 738/0 مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل نتایج پرسشنامه از روشهای مختلف آماری و نرمافزارهایSPSS و AMOS استفاده شده است. نتایج حاصل از کاربرد مدلسازی معادلات ساختاری نشان میدهد، توسعه گردشگری اثر معناداری بر توسعه شهری در کاشان داشته است. این اثرگذاری دارای بار عاملی 29/0 و سطح معناداری 000/0 بوده که با استناد به آن میتوان گفت در سطح اطمینان 99 درصد گردشگری بر توسعه شهری کاشان اثرگذار بوده است. در شاخصهای تبیین کننده توسعه شهری رشد خدمات فرهنگی (کتابخانه، مساجد و ...) با بار عاملی 67/0 بیش از سایر ابعاد از توسعه گردشگری اثر پذیرفته است. بار عاملی 66/0 برای توسعه تسهیلات و خدمات زیربنایی و عمرانی (شبکه آب و فاضلاب، مخابرات و ...) این شاخص را در جایگاه دوم قرار داده است. همچنین معناداری اثر گردشگری بر بهبود معیشت ساکنان با بار عاملی 65/0 و سطح معناداری 000/0 مورد تأیید قرار میگیرد. کسب بار عاملی 52/0 برای افزایش خدمات عمومی (خدمات بهداشتی، جمعآوری زباله و...) متأثر از توسعه گردشگری این شاخص را در رتبه چهارم اثرپذیری از گردشگری در مجموعه متغیرهای تبیین کننده توسعه شهری قرار میدهد.