برنامه ریزی بافت فرسوده شهری
علی شجاعیان؛ عامر نیک پور؛ ناصر علیقلی زاده فیروز جایی؛ محمد سلیمانی
چکیده
زمانی که در یک محدوده زیستی، پدیده پراکنده رویی کالبدی پدیدار شود، می توان گفت که درون شهر فضاهای بلااستفاده، رها شده، ناکارآمد و فرسوده شکل می گیرد؛ از این روست که توجه و برنامه ریزی برای استفاده از این فضاها اهمیت پیدا می کند. در واقع رشد هوشمند شهری یکی از راهکارهای اساسی در پاسخ به پراکنده رویی است. بنابراین توجه به ...
بیشتر
زمانی که در یک محدوده زیستی، پدیده پراکنده رویی کالبدی پدیدار شود، می توان گفت که درون شهر فضاهای بلااستفاده، رها شده، ناکارآمد و فرسوده شکل می گیرد؛ از این روست که توجه و برنامه ریزی برای استفاده از این فضاها اهمیت پیدا می کند. در واقع رشد هوشمند شهری یکی از راهکارهای اساسی در پاسخ به پراکنده رویی است. بنابراین توجه به اصول توسعه میان افزا در محدوده های دارای ظرفیت شهر مانند بافتهای فرسوده، مخروبه ها، اراضی بایر و بافتهای ناکارآمد شهری می تواند به عنوان یکی از راهبرد های اساسی برای دستیابی به رشد هوشمند شهری کمک نماید. هدف پژوهش حاضر نیز شناسایی محدوده های با قابلیت توسعه درونزا با تأکید بر شاخص های قابل دستیابی از داده های دورسنجی شامل بخش های فرسوده و زمین های بایر در محدوده قانونی شهر اهواز است. برای این منظور پس از تهیه و استانداردسازی تصاویر ماهواره ای لندست (سنجنده ETM) و IRS (سنجنده 1D)، با استفاده از مدل های WS (تقسیم حوزه ای) و MLC (بیشترین همانندی) به طبقه بندی و استخراج بافت های مورد نظر پرداخته و سپس در GIS با ترکیب خروجیهای پیشین، نقشه کلاسهبندی مناطق قابل پیشنهاد توسعه میانافزا ارائه گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد که از مساحت 18 هزار و 650 هکتاری محدوده قانونی شهر اهواز، بیش از شش هزار و 726 هکتار (شامل مناطق شناسایی شده بایر و بافت فرسوده) قابلیت توسعه میانافزا را دارند. این مقدار 36.2درصد از مساحت شهر را شامل می شود. همچنین از کل پهنه پیشنهادی برای توسعه میان افزای اهواز، در بافت های فرسوده و اراضی بایر، بیشترین مساحت متعلق به اراضی بایر با بیش از پنج هزار و 768 هکتار و کمترین مقادیر مربوط به قطعات بافت فرسوده با بیش از 958 هکتار، به ترتیب با 85.7 و 14.3 درصد از کل مناطق اختصاص یافته به توسعه میان افزای منطقه مورد پژوهش بوده است.
پایداری شهری
سینا رزاقی اصل؛ فرزانه خوشقدم
دوره 6، شماره 22 ، اردیبهشت 1396، ، صفحه 59-74
چکیده
امروزه بافتهای فرسوده شهری ناهنجاریهای بسیاری را پیشِ روی ساکنان خود قرار دادهاند؛ از جمله مهمترین این مشکلات و ناهنجاریها، ناپایداری اجتماعی آنهاست. از این رو معضلات اجتماعی بافتهای فرسوده یکی از مهمترین موضوعات پیشِ روی نوسازی و مداخله در این بافتها میباشد. از سوی دیگر، نوسازی بافتهای فرسوده نیز همانند ...
بیشتر
امروزه بافتهای فرسوده شهری ناهنجاریهای بسیاری را پیشِ روی ساکنان خود قرار دادهاند؛ از جمله مهمترین این مشکلات و ناهنجاریها، ناپایداری اجتماعی آنهاست. از این رو معضلات اجتماعی بافتهای فرسوده یکی از مهمترین موضوعات پیشِ روی نوسازی و مداخله در این بافتها میباشد. از سوی دیگر، نوسازی بافتهای فرسوده نیز همانند بسیاری دیگر از مسائل شهری امروزه تحت تأثیر مفاهیم پایداری قرار دارند. بنابراین در مداخله با رویکرد اجتماعی در بافتهای فرسوده در نظر گرفتن موضوعات پایداری اجتماعی ضروری به نظر میرسد. به همین سبب، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا با بررسی ادبیات موجود پیرامون پایداری اجتماعی، عوامل کلیدی موضوع را استخراج کرده و به تحلیل آنها در بافت فرسوده شیوا بپردازد. هدف این پژوهش توجه به مشکلات اجتماعی بافتهای فرسوده و از جمله آن بافت فرسوده شیوا و بررسی عوامل تأثیرگذار در ارتقای پایداری اجتماعی آنها میباشد. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی پیمایشی در بستری از مطالعات کتابخانهای برای استخراج معیارها و همچنین نرمافزار SPSS برای تحلیل دادههای آماری، بهره گرفته شده است. این پژوهش از نوع کیفی_کمی بوده و از حیث هدف، کاربردی قلمداد میشود. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که تساوی حقوق، کیفیت زندگی، امنیت اجتماعی، تعامل اجتماعی، عدالت اجتماعی و مشارکت اجتماعی به ترتیب بیشترین تأثیر را در ارتقای پایداری اجتماعی بافت فرسوده شیوا دارا میباشند که با در نظر گرفتن این عوامل در نوسازی بافت میتوان شاهد حفظ و تقویت نظامهای اجتماعی_فرهنگی محله بود و از ناهنجاریهای رفتاری، روانی، شغلی و هویتی پیشگیری کرد.