معماری شهری
فاطمه حنیفه؛ حجت الله رشیدکلویر؛ عباس ابوالقاسمی؛ حسن اکبری؛ شعیب کاسهگر محمدی
چکیده
محیط و فضا، از اساسیترین بسترهای پشتیبانِ نیازهای چندبعدی انسان هستند. ازاین رو، مسکن که در آن معماری، جامعه و فرهنگ با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی دارند، تأثیر رفتاری مهمی را بر روی روانِ ساکنان و تعاملات اجتماعی آنها در سطوح مختلف جامعه بر جای میگذارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ویژگیهای کالبدیِ مجتمعهای مسکونی بر بهبود ...
بیشتر
محیط و فضا، از اساسیترین بسترهای پشتیبانِ نیازهای چندبعدی انسان هستند. ازاین رو، مسکن که در آن معماری، جامعه و فرهنگ با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی دارند، تأثیر رفتاری مهمی را بر روی روانِ ساکنان و تعاملات اجتماعی آنها در سطوح مختلف جامعه بر جای میگذارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ویژگیهای کالبدیِ مجتمعهای مسکونی بر بهبود شاخصهای روانی_اجتماعی ساکنان در مقیاس واحد همسایگی است. روش تحقیقِ جستار پیشِ رو، از نوع توصیفی_همبستگی بوده و تحلیل دادههای آن با استفاده از روش آماری همبستگی و رگرسیون چندگانه صورت گرفته است. به منظور تأیید متغیرهای بهدستآمده با استفاده از تکنیک دلفی، پرسشنامه برای 18 نفر از متخصصان معماری و روانشناسی فرستاده شد که درنهایت، پرسشنامه نهایی تدوین گردید. آزمودنیهای تحقیق، شامل 186 خانوار در دسترس از 439 خانوار ساکن، در چهار مجتمع مسکونی واقع در شهر رشت است. ضریب همبستگی نشان میدهد که تمامی متغیرهای کالبدی تأیید شده به وسیله متخصصان، رابطه معناداری با شاخص اجتماعی_روانی دارد و 2/61 درصد از واریانس شاخصهای روانی، به وسیله متغیرهای ویژگی فضا، انعطافپذیری و نور تبیین شده و همچنین 59درصد از واریانس شاخصهای اجتماعی به وسیله متغیرهای محرمیت، گونه مسکن، انعطافپذیری، خدمات و امکانات عمومی، زمان و دوره تکرار، نور، جغرافیای فضا، دسترسی به امکانات و فاصله عملکردی پیشبینی گردید. نتایج تحقیق حاکی از نقش تعیینکننده ویژگیهای کالبدی در ارتقای شاخصهای روانی_اجتماعی بوده و بیانگر آن است که افراد ضمن امکان کنترل زندگی خود، قابلیت تعامل مؤثر با دیگران را چه در زندگی خصوصی و چه عمومی، در محیط و فضاهای انسجامیافته و سازگار با طبیعت خویش، کسب مینمایند.