بازآفرینی و تجدید حیات بافت تاریخی
گلبرگ قائممقامی فراهانی؛ هومن قهرمانی؛ سید حسین بحرینی
چکیده
تاکنون در ایران طرحهای توسعه زیادی با هدف ارتقای کیفیتهای مکانی تهیه شده است اما معمولا ارزیابی کیفیتهای مکانی به صورت کارشناسمحور و از بالا به پایین بوده که منجر به افزایش فاصله انتظارات واقعی کاربران با حرفهمندان تهیهکننده و مجریان طرح شده است که این فاصله به طرق مختلف از جمله مهاجرت ساکنان و به تبع آن اعیانسازی ...
بیشتر
تاکنون در ایران طرحهای توسعه زیادی با هدف ارتقای کیفیتهای مکانی تهیه شده است اما معمولا ارزیابی کیفیتهای مکانی به صورت کارشناسمحور و از بالا به پایین بوده که منجر به افزایش فاصله انتظارات واقعی کاربران با حرفهمندان تهیهکننده و مجریان طرح شده است که این فاصله به طرق مختلف از جمله مهاجرت ساکنان و به تبع آن اعیانسازی بافت، بروز پیدا میکند. محله آبکوه- سعدآباد از محلات کهن مشهد با سابقه 400 ساله است که علیرغم تهیه سه طرح از سال 1385 شمسی تاکنون نتوانسته کیفیتهای مکانی خود را در شهر امروز بازیابد. مطالعه حاضر به ضرورت شناسایی کیفیتهای مکان در بافتهای ناکارآمد شهری و تفاوت الگوهای ارزیابی از بالا به پایین -کارشناس محور- با رویکردهای از پایین به بالا در اینگونه بافت ها پرداخته است. از منظر فرایندی و روششناسی، این پژوهش در راستای بررسی پیشینه نظری کیفیت مکان، از روش تحقیق کتابخانهای و تحلیل محتوای کیفی به کمک نرمافزار 2018MAXQDA بهره گرفته و در مرحله بعد، به عنوان نقطه عطف مطالعه حاضر، به منظور فهم ماهیت کیفیت مکان در محله آبکوه و ارزیابی آن، از روش پدیدارشناسی و از ترکیبی از رویکردهای پدیدارشناسانه اول شخص و اگزیستانسیالیستی استفاده شده است. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که کیفیت مکان در بافتهای ناکارآمد شهری در 5 بعد ادراکی- معنایی، کالبدی، اجتماعی- اقتصادی، عملکردی و محیطی قابل بررسی است؛ اما در محله آبکوه مشهد با توجه به شرایط حقوقی متمایز به ویژه در مسئله مالکیت زمین، بعد حقوقی- مدیریتی جز اولین ابعاد اثرگذار بر ارتقای کیفیت مکان قرار میگیرد؛ علاوه بر این اولویت و ترتیب اهمیت ابعاد و مولفههای نظیر هر یک در پدیده آبکوه با مدل عام حاصل از یافتههای نظری متفاوت است. با مقایسه نتایج پدیدارشناسانه تحقیق با آخرین طرح مصوب این محله تحت عنوان طرح «اعتلای کیفیت حیات شهری آبکوه» مشخص شده است طرح تهیه شده برای محله مذکور با رویکرد ارزیابی از بالا به پایین، نتوانسته به کیفیتهای مورد هدف خود دست یابد. با توجه به چالش های متفاوت بافت های ناکارآمد شهری که در هر مورد متاثر و جدایی ناپذیر از بستر موجود است، تنها با اتکا به مطالعه نظری و اولویتهای صاحبان نفوذ نمیتوان به ارتقای کیفیت مکان و مکانسازی دست یافت و استفاده از رویکردهای زمینه محور همچون پدیدارشناسی در ارزیابی کیفیتهای مکان ضروری مینماید.
طراحی شهری
ایمان قلندریان؛ گلبرگ قائممقامی فراهانی
چکیده
امروزه تغییرات عمدهای در دانش شهرسازی معاصر شکل گرفته و شهرسازی از علوم طبیعی و مهندسی به سمت یک دانش میان رشتهای با تأکید بر علوم اجتماعی و انسانی متمایل شده است. طرحهای توسعه شهری نیز با تأکید هرچه بیشتر بر جلب مشارکت عمومی، خصوصی و مردمی در دست تهیه است. در نظریات فعلی، میزان مشارکت آنقدر زیاد شده است که برنامهریز در نقش ...
بیشتر
امروزه تغییرات عمدهای در دانش شهرسازی معاصر شکل گرفته و شهرسازی از علوم طبیعی و مهندسی به سمت یک دانش میان رشتهای با تأکید بر علوم اجتماعی و انسانی متمایل شده است. طرحهای توسعه شهری نیز با تأکید هرچه بیشتر بر جلب مشارکت عمومی، خصوصی و مردمی در دست تهیه است. در نظریات فعلی، میزان مشارکت آنقدر زیاد شده است که برنامهریز در نقش تسهیل گر و وکیل مردم، آنها را با حقوق خود آشنا میکند. پژوهش پیش رو با هدف مطالعه موانع و چالشها و عوامل مؤثر بر تحققپذیری طرحهای کوچک مقیاس (واحد همسایگی) در شهر مشهد با تأکید بر مشارکت مردمی، با رویکرد کیفی و روش داده مبنا از طریق مصاحبههای نیمهساختیافته انجام شده است. جامعه آماری شامل سه گروه از ذینفعانِ (مردم، مدیریت شهری و تیمهای تسهیلگر) این پروژه ها (موسوم به محله ما) بوده است. نمونه گیری به روش نظری و تا مرحله اشباع ادامه داشت. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی (از نوع تحلیل مضمون) و با رویکرد تلخیصی و نرمافزار MAXQDA نسخه 2018، صورت گرفت. با استفاده از تکنیک کدگذاری باز و محوری، مفاهیم اساسی در تحققپذیری پروژههای هدف مشخص شدند. نتایج نشان داد مدیریت شهری، تسهیل گران و مردم به عنوان سه رکن اساسی در فرایند تحققپذیری پروژه، در هریک از گامهای فرایند طراحی از نیازسنجی تا ارزیابی پس از اجرا، مسائلی را ایجاد میکنند. در مرحله پیش از اجرا، تغییر رویکردهای طراحی و برنامهریزی با تغییر در بدنه مدیریت شهری و عدم توانمندی تسهیل گران در ارائه طرحی تحققپذیر به شهرداری و همچنین ذهنیت منفی مردم نسبت به ارگانهای دولتی، چالشهایی را به همراه دارد. در مرحله اجرا، مدیریت شهری با عدم تخصیص اعتبارات کافی و فقدان همکاری مؤثر بین سازمانی منجر به عدم اجرای نیازهای واقعی مردم و به تبع آن افزایش نارضایتی آنان میگردد. کیفیت مشارکت واقعی و مسئولانه شهروندان و شفافسازی نحوه رسیدن به گزینهها و اولویتبندی در تناسب با نیازهای مردم توسط تیم تسهیل گر از چالشهای این گام است که پس از اجرای طرح به دلیل ناملموسبودن نتایج زودبازده، میتواند منجر به بینتیجه بودن آن از نظر مردم گردد.