برنامه ریزی شهری
مجتبی رفیعیان؛ گل کو گیاهچی
چکیده
مناطق ساحلی به دلیل ارائه فضاها و فرصتهای متنوع از گذشته تاکنون با تقاضای بالای جمعیت روبهرو بوده که این موضوع با بروز معضلات و آشفتگیهای متعددی در ابعاد مختلف ساحل همراه بوده است. این معضلات در حوزههای متعددی از جمله حوزههای محیطزیستی، کاربری اراضی، سیاسی و امنیتی، مقرراتی و حقوقی در نواحی ساحلی کشور و از جمله ...
بیشتر
مناطق ساحلی به دلیل ارائه فضاها و فرصتهای متنوع از گذشته تاکنون با تقاضای بالای جمعیت روبهرو بوده که این موضوع با بروز معضلات و آشفتگیهای متعددی در ابعاد مختلف ساحل همراه بوده است. این معضلات در حوزههای متعددی از جمله حوزههای محیطزیستی، کاربری اراضی، سیاسی و امنیتی، مقرراتی و حقوقی در نواحی ساحلی کشور و از جمله بندر انزلی دیده میشود. در شهر بندرانزلی طبق اسناد توسعه شهری و گزارشات مطالعاتی دستگاههای اجرایی، پهنه ساحلی شهر در سالهای گذشته دچار افول مشهودی شده؛ به گونهای که به نظر میرسد موجبات بروز آسیبهای محیطزیست، افول اقتصادی و مسائل اجتماعی متعددی را در قالب کاهش کیفیت محیط ایجاد کرده است. بنابراین میتوان گفت مسئله پیشِ رو، شناسایی مؤلفههای حاکم بر ظرفیتهای توسعهای در پهنه ساحلی بندرانزلی است که دچار زوال شده و مدیریت مداخلات میتواند فرایندهای بهبود کیفیت را موجب شود. روش تحلیل دادهها بهرهگیری از مدل معادلات ساختاری (SEM) است که با استفاده از نرمافزار SmartPlS 3 صورت گرفت. برای آزمون مدل، با استفاده از پرسشنامه و براساس آرای کاربران فضا (مصرفکنندگان)، کیفیت محیطی در نواحی ساحلی متشکل از نُه شاخص برآورد و مورد سنجش قرار گرفت. ضریب استاندارد شده مسیر میان مصرفکننده و کیفیت محیطی (86/0) بیانگر این مطلب است که الگوی آماری کاربران به میزان 86 درصد از تغییرات متغیر کیفیت محیطی را تبیین میکند. کیفیت محیطی پهنههای ساحلی با نُه شاخص سنجیده میشود که از میان آنها، نفوذپذیری اولویت نخست در تحلیل کیفیت محیطی ساحلی دارد و سایر شاخصهای مطرح مانند انعطافپذیری، سازگاری، کارایی، بامعنابودن، تناسبات، تنوع، اجتماعپذیری و پایداری به ترتیب در اولویتهای دوم تا نهم قرار میگیرند.
معماری شهری
پریسا هاشمپور؛ زیبا سامی
چکیده
مسکن از اساسیترین نیازهای انسان است. کمتوجهی به نیازهای چند بعدی انسان موجب کاهش کیفیت زندگی در آنها شده است. از این رو بررسی کیفیت محیطی برای افزایش حیات، با در نظر گرفتن جنبههای مختلف نیازهای انسان تأثیر عمیق بر حیاتپذیری مجتمع مسکونی دارد. رویکرد حیاتپذیری به دنبال مسئله پیوند مسکن با حیات انسان و نیازهای او از طریق ...
بیشتر
مسکن از اساسیترین نیازهای انسان است. کمتوجهی به نیازهای چند بعدی انسان موجب کاهش کیفیت زندگی در آنها شده است. از این رو بررسی کیفیت محیطی برای افزایش حیات، با در نظر گرفتن جنبههای مختلف نیازهای انسان تأثیر عمیق بر حیاتپذیری مجتمع مسکونی دارد. رویکرد حیاتپذیری به دنبال مسئله پیوند مسکن با حیات انسان و نیازهای او از طریق توجه به کیفیت محیطی در مجتمعهای مسکونی است. همچنین به دلیل تأثیر متقابل محیط مسکونی بر زندگی ساکنان، تعیین کیفیت محیطی مؤثر بر حیاتپذیری ضروری است. با بررسی مراتب حیات انسان از دیدگاه اسلامی، مؤلفههای حیاتپذیری در ارتباط با مؤلفههای مادی و ادراکی را میتوان دستهبندی کرد. پژوهش حاضر با هدف افزایش حیاتپذیری در مجتمعهای مسکونی و با توجه به تأثیرات کیفیت محیطی، اجرا گردید. سه مجتمع مسکونی آسمان تبریز، شهید چمران و مجتمع امام(ره) به دلیل ساخت در دهههای متفاوت به عنوان نمونههای موردی انتخاب شدند. پژوهش از نوع میدانی با هدف کاربردی و از نظر روششناسی توصیفی_تحلیلی بوده است. برای گردآوری اطلاعات از روشهای مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر تعیین گردید. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار Spss و تحلیل نمونهها با روش SWOT انجام شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تحقیق کیفیت محیطی با توجه به نیازهای حیات انسان در حیاتپذیری مجتمعهای مسکونی مؤثر هستند. کیفیت محیطی در بر گیرنده مؤلفههای مادی(عوامل کالبدی ، زیستمحیطی) و ادراکی( فرهنگی، روانی و اجتماعی) است و در نهایت مشخص شد که عوامل روانی تأثیر بیشتری در حیاتپذیری مجتمعهای مسکونی دارد.
طراحی شهری
مهدی منتظرالحجه؛ بهار نوکار؛ مجتبی شریف نژاد؛ زهرا فتوحی
چکیده
در طرحهای آمادهسازی زمین بهعنوان مهمترین الگوی توسعه شهری دهههای اخیر باوجود تأکید بر برنامهریزی کاربری زمین، جمعیت و حملونقل، توجه کمتری به کیفیتهای محیطی شده است. همین امر سبب گردیده تا این بافتهای شهری شرایط بسیار سطح پایینی از جنبههای کیفی محیط و سیما و منظر شهری دارا باشند و در نتیجه نتوانند برای ساکنان خود، ...
بیشتر
در طرحهای آمادهسازی زمین بهعنوان مهمترین الگوی توسعه شهری دهههای اخیر باوجود تأکید بر برنامهریزی کاربری زمین، جمعیت و حملونقل، توجه کمتری به کیفیتهای محیطی شده است. همین امر سبب گردیده تا این بافتهای شهری شرایط بسیار سطح پایینی از جنبههای کیفی محیط و سیما و منظر شهری دارا باشند و در نتیجه نتوانند برای ساکنان خود، محیطی جذاب و آرام ایجاد کنند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و سنجش شاخصهای کالبدی مؤثر بر مؤلفه زیباییشناسی از دیدگاه شهروندان ساکن در سه محدوده که در دهههای اخیر و در نتیجه طرحهای آمادهسازی زمین شکل گرفتهاند، انجام شده است. این پژوهش از نوع پژوهشهای کاربردی و با روش پیمایشی و همبستگی و به کمک پرسشنامه و مطالعات اسنادی انجام شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران معادل 100 خانوار در هر کدام از مناطق مورد مطالعه برآورد شده و از شیوه نمونهگیری تصادفی نیز برای تکمیل پرسشنامهها استفاده شده است. روایی ظاهری پرسشنامه به کمک اساتید دانشگاه یزد و پایایی آن بهوسیله آزمون آلفای کرونباخ تأیید گردید. به منظور تجزیهوتحلیل دادهها از آزمونهای آماری رگرسیون خطی چندگانه و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده و از آزمونهای دوربین واتسون جهت بررسی هم خطی متغیرها و کولموگراف_اسمیرنوف برای تشخیص نرمال بودن توزیع دادههای پژوهش و همچنین برای تبیین معنیداری مدل رگرسیونی چندگانه از روش تحلیل واریانس ANOVA استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که از شاخصهای بیستگانه مطالعه شده، در هر کدام از محدودهها تمامی شاخصها دارای اثر مستقیم و معنیدار بر مؤلفه زیباییشناسی هستند. به صورت کلی شاخصهای عدم تکرار و یکنواختی بدنهها، تناسب عرض معابر شهری و پیوستگی جداره مهمترین شاخصهای مشترک مؤثر بر مؤلفه زیباییشناسی بوده و دارای رابطه مستقیم و معنیدار از دیدگاه شهروندان هستند.