برنامه ریزی شهری
اسمعیل دلیر
چکیده
اخلاق زیستی می تواند به عنوان مبنایی برای ایجاد یک زیستگاه اخلاقی جهانی و به عنوان فضای واقعی عدالت و یک فرا روایت جدید عمل نماید این مقاله با هدف شناخت و تعیین ابعاد عدالت اجتماعی و میزان رابطه و اثرگذاری آن بر اخلاق زیستی شهروندان اردبیل تدوین گردید. مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر بر اساس فرمول کوکران از بین تعداد 529374 نفر از شهروندان ...
بیشتر
اخلاق زیستی می تواند به عنوان مبنایی برای ایجاد یک زیستگاه اخلاقی جهانی و به عنوان فضای واقعی عدالت و یک فرا روایت جدید عمل نماید این مقاله با هدف شناخت و تعیین ابعاد عدالت اجتماعی و میزان رابطه و اثرگذاری آن بر اخلاق زیستی شهروندان اردبیل تدوین گردید. مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر بر اساس فرمول کوکران از بین تعداد 529374 نفر از شهروندان اردبیل، تعداد 383 نفر را به عنوان نمونه آماری تعیین و سپس به صورت تصادفی ساده تعداد 40 سوال پژوهشی با طیف لیکرت محقق ساخته برای تعداد 20 گویه در اختیار نمونه آماری قرار گرفت. جهت انجام کامل پژوهش از مدل ترکیبی (تحلیل عاملی، مدل وازپس) استفاده شد به طوری که ابتدا دادهها توسط نرم افزار spss نسخه 20 به واسطه تحلیل عاملی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و سپس از طریق مدل وازپس میزان تحقق عدالت اجتماعی در مناطق شهری سنجیده شد نتایج نشان داد: طبق تحلیل عاملی انصاف، برابری، نیاز، فردگرایی اقتصادی، به ترتیب بیشترین تا کمترین میزان اثرگذاری در اخلاق زیستی شهروندان را به خود اختصاص داده اند. خروجی مدل وازپس نشان داد که به ترتیب مناطق شهری: یک، دو، پنج، سه، چهار، بیشترین تا کمترین میزان معیارهای عدالت اجتماعی را در خود محقق نمودهاند به طوری که به غیر از منطقه یک که توانسته حدود 50 درصد از مولفههای عدالت اجتماعی را محقق نماید مابقی مناطق شهری پایینتر از حد متوسط عمل نمودهاند به طوری که در منطقه چهار شهری صرفا چیزی حدود 38 درصد از ابعاد عدالت اجتماعی تحقق یافته است.
برنامه ریزی شهری
سحر فهیمی حمیدآباد؛ توحید حاتمی خانقاهی؛ وحید وزیری
چکیده
پیشبینیهای علمی بیانگر افزایش قابل توجه جمعیت سالمندان در سالهای پیشِرو بوده و بر لزوم توجه به نیازهای متنوع و زندگی اجتماعی آنها تأکید میکند. عدم توجه به نیازهای اجتماعی سالمندان، پتانسیل سالمندان را برای مشارکت در جامعه محدود میکند. مطالعات موجود اغلب به نیازهای کالبدی سالمندان پرداخته و در زمینه نیازهای اجتماعی آنها ...
بیشتر
پیشبینیهای علمی بیانگر افزایش قابل توجه جمعیت سالمندان در سالهای پیشِرو بوده و بر لزوم توجه به نیازهای متنوع و زندگی اجتماعی آنها تأکید میکند. عدم توجه به نیازهای اجتماعی سالمندان، پتانسیل سالمندان را برای مشارکت در جامعه محدود میکند. مطالعات موجود اغلب به نیازهای کالبدی سالمندان پرداخته و در زمینه نیازهای اجتماعی آنها (بهویژه در فضاهای عمومی )کمبود مطالعات مشهود است. هدف تحقیق ارزیابی عوامل محیطی مؤثر بر بهزیستی اجتماعی سالمندان در کالبد فضاهای عمومی شهری در نمونه موردی تحقیق بود. این مطالعه از نوع توصیفی _ تحلیلی است که در بوستان مصلی و پیادهراه شیخ صفی در شهر اردبیل طی دو مرحله انجام شد. در مرحله نخست تعداد 47 عامل کالبدی درپنج شاخص دستهبندی گردید و 50 نفر از متخصصان معماری عوامل کالبدی مؤثر بر بهزیستی اجتماعی را در دو نمونه موردی تحقیق مقایسه نمودند. در مرحله دوم 74 نفر از سالمندان حاضر به پرسشنامه استاندارد بهزیستی اجتماعی Keyes دارای پنج شاخص پاسخ دادند. در نهایت دادههای به دست آمده در نرم افزار26 SPSS آنالیز گردید. در مرحله نخست آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون برای مقایسه عوامل کالبدی بین دو نمونه موردی انجام شد. عوامل کالبدی در پیادهراه شیخ صفی نسبت به بوستان مصلی دارای وضعیت مطلوبتری است و در مرحله دوم آزمون کاکران_ منتل_ هانزل برای به دست آوردن میزان اثرپذیری بهزیستی اجتماعی سالمندان از عوامل کالبدی در نمونههای موردی انجام گردید. طبق نتایج، سالمندان در پیادهراه شیخ صفی از بهزیستی اجتماعی بهتری برخوردارند. یافتهها نشان داد، کیفیت عوامل کالبدی و بهبود این عوامل در فضای باز منجر به تأثیر مثبت در بهزیستی اجتماعی سالمندان میگردد.
روان شناسی محیطی
محمد حسن یزدانی؛ ابوالفضل عبدالهی فرد؛ شیوا ولایتی؛ سمیرا سعیدی زارنجی
چکیده
در سه دهه اخیر هنر عمومی و ظهور آن در فضاهای شهری توجه بسیاری از متخصصان از جمله طراحان و برنامهریزان شهری، معماران، روانشناسان، جامعهشناسان و سیاستمداران را به خود جلب کرده است. هرچند هنر عمومی به عنوان هنر تلفیق شده با فضای عمومی شهرها که در فضاهای سبز شهری، خیابانها، ساختمانهای عمومی و مجموعههای مسکونی قرار دارد، ...
بیشتر
در سه دهه اخیر هنر عمومی و ظهور آن در فضاهای شهری توجه بسیاری از متخصصان از جمله طراحان و برنامهریزان شهری، معماران، روانشناسان، جامعهشناسان و سیاستمداران را به خود جلب کرده است. هرچند هنر عمومی به عنوان هنر تلفیق شده با فضای عمومی شهرها که در فضاهای سبز شهری، خیابانها، ساختمانهای عمومی و مجموعههای مسکونی قرار دارد، مفهوم جدیدی نیست اما توجه به رویکرد تعاملی بودن و کنش متقابل این نوع هنر با مردم استفادهکننده از فضای شهری کمتر در نظر گرفته شده است. این پژوهش با هدف بررسی اثر انواع هنر عمومی در فضاهای شهری بر ارتقای نشاط درک شده بانوان شهر اردبیل ارائه شده است. این تحقیق به لحاظ ماهیت موضوع از نوع بنیادی_توسعهای و به لحاظ نتایج از نوع پژوهشهای کاربردی است. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی_تحلیلی است. دادههای مورد نیاز در این بررسی از طریق روشهای میدانی و کتابخانهای گردآوری شدهاند. جامعه آماری پژوهش بانوان(متخصص و غیرمتخصص هنر و معماری) در شهر اردبیل است که به روش نمونهگیری تصادفی ساده صورت گرفته است. برای تحلیل دادهها از نرم افزارspss و آزمون آماری(t) تک نمونهای استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که هنر انتزاعی، هنر تعاملی_ ایستا و هنر ایستا(مجسمه و تندیس فرهنگی_ محلی) بیشترین تأثیر را بر نشاط بانوان داشته و تمایل به ایجاد و گسترش چنین المانهایی در فضای شهر اردبیل بیشتر احساس میگردد. بر اساس نتایج پژوهش با تلفیق هنرعمومی در فضای شهر اردبیل میتوان سرزندگی و کیفیت زندگی نیمی از قشر جامعه که بانوان هستند را بهبود بخشید.
برنامه ریزی شهری
ارسطو یاری حصار؛ سمیرا سعیدی زارنجی؛ ژیلا فرزانه سادات زارنجی؛ هادی اسکندری عین الدین
چکیده
معلولیت به منزله پدیدهای زیستی و اجتماعی، واقعیتی است که تمام جوامع، صرف نظر از میزان توسعه یافتگی، اعم از کشورهای صنعتی و غیرصنعتی با آن مواجه هستند. فضاهای عمومی شهری نقش مهمی در برنامههای توسعه مناطق شهری دارند و در فرآیند برنامهریزی شهری، هنر برنامهریزی این است که بتواند تعامل و تعادلی بین گروههای ذینفع ایجاد کند. ...
بیشتر
معلولیت به منزله پدیدهای زیستی و اجتماعی، واقعیتی است که تمام جوامع، صرف نظر از میزان توسعه یافتگی، اعم از کشورهای صنعتی و غیرصنعتی با آن مواجه هستند. فضاهای عمومی شهری نقش مهمی در برنامههای توسعه مناطق شهری دارند و در فرآیند برنامهریزی شهری، هنر برنامهریزی این است که بتواند تعامل و تعادلی بین گروههای ذینفع ایجاد کند. با توجه به اهمیت موضوع مناسبسازی فضاهای شهری برای معلولان (جسمی_حرکتی و نابینایان) از یکسو و نیز تعداد قابل توجه شهروندان کمتوان جسمی و حرکتی در شهر اردبیل از سوی دیگر، پژوهش حاضر با هدف واکاوی و بررسی میزان رضایتمندی معلولان و ارزیابی وضع موجود مناسبسازی بخش مرکزی شهر اردبیل با رویکردی نظاممند، در جهت پاسخدهی به نیاز این قشر از شهروندان است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی_تحلیلی است. دادههای مورد نیاز از طریق روشهای میدانی گردآوری شدهاند و با استفاده از نرمافزارspss و آزمونهای،T تک نمونهای،t مستقل و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از پژوهش(آزمونT) نشان میدهد که میزان رضایتمندی معلولان از شاخصهای مناسبسازی کمتر از حد متوسط(3) است. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان میدهد که سطح معنیداری متغیرهای شغل، سن و نوع معلولیت کمتر از 05/.، (000/.) بوده و به لحاظ آماری رابطه معنیداری در سطح 95درصد وجود دارد که نشاندهنده تأثیر متغیرهای مورد بررسی بر میزان رضایتمندی از شاخصهای مناسبسازی است. همچنین آزمون tمستقل گویای اینست که در متغیر جنسیت بین میانگین نظری دو گروه مردان و زنان در خصوص ارزیابی رضایتمندی معلولان از مناسبسازی با توجه به این که سطح معنیداری (000/.) کمتر از 05/. است، رابطه معنیداری بین نظرات دو گروه زن و مرد وجود دارد. نتایج بهدستآمده از مطالعه حاکی از آن است که با توجه به اقدامات صورت گرفته به منظور مناسبسازی بخش مرکزی شهر اردبیل، شرایط کالبدی، اجتماعی_اقتصادی، وضعیت مبلمان شهری و مدیریت کنونی قادر به رفع نیازهای معلولان به شکل شایسته نیست.
برنامه ریزی شهری
ارسطو یاری حصار؛ محمد حسن یزدانی؛ اصغر پاشازاده
چکیده
امروزه یکی از مهمترین تهدیدات جامعه بشری مربوط به جرایم انسانی به ویژه سرقت اموال است. عوامل گوناگونی زمینهساز بروز سرقت هستند که عامل زمان و مکان از مهمترین عوامل بوده و ضرورت دارد در این خصوص تحقیقات علمی صورت بگیرد. در همین راستا، تحقیق حاضر به دنبال بررسی زمان و مکان بروز سرقتهای شهر اردبیل است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، پژوهشی ...
بیشتر
امروزه یکی از مهمترین تهدیدات جامعه بشری مربوط به جرایم انسانی به ویژه سرقت اموال است. عوامل گوناگونی زمینهساز بروز سرقت هستند که عامل زمان و مکان از مهمترین عوامل بوده و ضرورت دارد در این خصوص تحقیقات علمی صورت بگیرد. در همین راستا، تحقیق حاضر به دنبال بررسی زمان و مکان بروز سرقتهای شهر اردبیل است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر شیوه گردآوری دادهها پژوهشی توصیفی_تحلیلی محسوب میشود و جامعه آماری آن شامل کلیه سارقان که در نیمه نخست سال 1396 در زندان اردبیل دوران محکومیت خود را میگذرانند، است که به روش تمام شماری از همه 233 نفر پرسشنامه تکمیل شده است. برای تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق از آزمونهای آماری خیدو، کرامز در قالب نرمافزار SPSS برای آزمون فرضیات تحقیق و از نرمافزارArcGIS برای نمایش گرافیکی توزیع محل سکونت و محل وقوع سرقت استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که سرقتها اکثراً از طرف افراد متعاد، سابقهدار و دارای مشکل مالی، در فصل تابستان (به ویژه شهریورماه)، در طول شب و آخر هفته و در بافتهای تازهساخت و مرفهنشین رخ داده و با توجه به مشابهت بالا بین محل سکونت و محل وقوع سرقت (مشابهت 5/44 درصدی در بافت تازه ساخت، 3/33 درصدی در بافت ارگانیک، 8/43 درصدی در بافت حاشیهای، 8/44 درصدی در بافت میانی و 25 درصدی در بافت روستاهای ادغامی) میتوان گفت که بین محل سکونت و محل وقوع سرقت رابطه معنیداری در سطح آماری 95 درصد وجود دارد. نهایتاً اینگونه نتیجهگیری میشود که سرقتهای شهر اردبیل در زمان و مکان خاصی رخ میدهند و در این خصوص پیشنهادهایی برای پیشگیری و کاهش سرقت ارائه شده است.
طراحی شهری
فیروز آرمون؛ سید یحیی خاتمی؛ احسان کرامتی
چکیده
خوانش نام مکان در متن شهر به مثابه یکی از ریشه های هویتی آن قادر است به شناخت طبع و طعم فضا و مکان از خلال بازاندیشی ارتباط آن با تمناها و نیازهای زمینه ای و زمانه ای بپردازد. به محض شنیدن این نام است که تصویری از کلیت و پیکره مکان در ذهن شکل می گیرد. ارتباط بین نام یک مکان با محیط طبیعی و مصنوع می ...
بیشتر
خوانش نام مکان در متن شهر به مثابه یکی از ریشه های هویتی آن قادر است به شناخت طبع و طعم فضا و مکان از خلال بازاندیشی ارتباط آن با تمناها و نیازهای زمینه ای و زمانه ای بپردازد. به محض شنیدن این نام است که تصویری از کلیت و پیکره مکان در ذهن شکل می گیرد. ارتباط بین نام یک مکان با محیط طبیعی و مصنوع می تواند همان ارتباط اجزای فرمی و محتوایی آن مکان مفروض شود. وقتی که نام های نخستین (قدیمی) شهر، محله، گذر و یا مکان خاصی از یک شهر به میان میآید، در ذهن شهروند آن مکان با ویژگی های منحصر به فردش تداعی می گردد. ممکن است مدت ها از تخریب کالبدی مکانی بگذرد اما همچنان نام آن در ذهنیت باقی مانده و بر کیفیت، مفهوم و صفت مکان یا روحیات و ذوقیات ساکنان آن اشاره داشته باشد. انطباق یا عدم انطباق نام مکان با عینیت و صفت موجود آن، میتواند عیار بارزی در شفافیت و خوانایی و یا بحران آن تلقی شود. اما در فرایند توسعه شهری معاصر، مسئله ابعاد هویتی، کیفیتی و ذهنیتی نام ها نادیده گرفته می شود. حوزه مطالعات شهری ارتباط عوامل عینی_ذهنی و معنایی_کالبدی نام های مکانی را در امر طراحی شهری و منظر یا مهم نمی داند یا قادر به حساب آوردنش نیست. هدف این مقاله بازشناخت اهمیت این ارتباط و نحوه تکوین فضاها و مکان های شهری با نام گذاری های آنهاست و بر توضیح نحوه بازتاب آن و نیروهای آن بر چشم انداز مکان شهری متمرکز است. نمونه پژوهش، شهر اردبیل و بافت تاریخی آن است که کاوش آن به دلیل برجستگی تاریخی_فرهنگی اردبیل و قدمت بیش از سی قرن آن اهمیت شایانی دارد. اکثر محلات و گذرهای قدیمی در بافت تاریخی شهر حتی امروزه واجد نام های تاریخی و رایج آن روزگار است. در تدوین ادبیات و چارچوب نظری، از اسناد و متون داخلی و خارجی به روش تحقیق توصیفی_تحلیلی برای استخراج و دسته بندی مشخصه ها استفاده شد. شناسایی نام های نخستین مکان ها، بیشتر بر مبنای آثار روشنفکری، نقشه ها، تصاویر، نقاشی و گراوور به همراه برداشت های میدانی و مصاحبه صورت گرفت. پژوهش نشان می دهد عوامل مختلف سیاسی، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی در نام گذاری سنتی مکان های مختلف شهری و به خصوص شهر اردبیل نقش عمده ای داشته و رنگ و وزن بیشتری را به مقدس بودن، سیاسی و بازرگانی بودن این شهر می دهند. به نظر می رسد نام ها استعاره از بازنمایی همان چیزهایی هستند که در چشم انداز، ظرفیت و ذهنیت شهر بوده و هست و یا می تواند باشد.
برنامه ریزی شهری
هادی کریمی بنه خلخال؛ مریم جعفری مهرآبادی؛ اسماعیل آقایی زاده
چکیده
شهر اردبیل در دو دهه اخیر ( به ویژه شکلگیری استان اردبیل) رشد قابل توجهی را تجربه کرده است. هرچند که تبدیل شدن شهر اردبیل به مرکز استان (بنا بر آمار و ارقام موجود) در گسترش کمیت مسکن شهری نقش بسزایی داشته، اما وضعیت ویژگیهای کیفی مسکن این شهر از جمله شاخصهای بهداشتی_رفاهی چندان مشخص نیست و نمیتوان در ارتباط با وضعیت سلامتی ...
بیشتر
شهر اردبیل در دو دهه اخیر ( به ویژه شکلگیری استان اردبیل) رشد قابل توجهی را تجربه کرده است. هرچند که تبدیل شدن شهر اردبیل به مرکز استان (بنا بر آمار و ارقام موجود) در گسترش کمیت مسکن شهری نقش بسزایی داشته، اما وضعیت ویژگیهای کیفی مسکن این شهر از جمله شاخصهای بهداشتی_رفاهی چندان مشخص نیست و نمیتوان در ارتباط با وضعیت سلامتی مسکن آن بدون انجام بررسیهای علمی اظهارنظر کرد. از این رو در این پژوهش با درک این مهم، وضعیت مسکن شهر اردبیل از نظر شاخصهای مسکن سالم شهری بررسی شده است. بر این اساس پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی_تحلیلی و جمعآوری اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی، سطح برخورداری مناطق شهری شهر اردبیل از لحاظ برخورداری از شاخصهای مسکن سالم را بررسی کرده است. برای آزمون فرضیههای تحقیق نیز از آمار توصیفی، آزمون t، آزمون آماری F و آزمون دانکن و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که شهر اردبیل از لحاظ برخورداری از شاخصهای مسکن سالم در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار دارد اما بین مناطق مختلف شهر اردبیل از لحاظ این شاخصها اختلاف بارزی وجود دارد. همچنین یافتههای تحقیق دلالت بر این دارد که بین ویژگیهای اجتماعی_اقتصادی ساکنان و سالم بودن مسکن همبستگی مستقیم و مثبت و بین قدمت واحد مسکونی و سالم بودن مسکن رابطه معکوس و منفی وجود دارد. از موارد کاربردی این پژوهش میتوان به معرفی و شناسایی شاخصهای مسکن سالم برای استفاده در پژوهشهای بعدی و برجسته کردن مشکلات موجود از لحاظ شاخصهای مسکن سالم در محدوده مورد مطالعه و ارائه پیشنهادهایی برای رفع این مشکلات اشاره کرد؛ به طوری که مسئولان مدیریت شهری اردبیل با استفاده از نتایج این تحقیق میتوانند اقدامهای هدفدار و مؤثری به منظور بهبود وضعیت مسکن سالم شهری اردبیل انجام دهند.
شهر اسلامی-ایرانی
علیرضا محمدی.؛ ابراهیم فیروزی مجنده
دوره 5، شماره 17 ، بهمن 1394، ، صفحه 55-66
چکیده
شهر اردبیل به عنوان یکی از شهرهای مهم قلمرو تمدن دوران اسلامی معاصر در دهه های اخیر، با رشد شتابان شهرنشینی در دورهی معاصر (از دههی 1340) مواجه بوده است. این روند منجر به ایجاد عدم توازن در توزیع مناسب فضایی خدمات و فضاهای عمومی شهری شده است. از جملهی این فضاها، مسجد به عنوان یکی از ارکان شهر در دورهی تمدن اسلامی معاصر است. توزیع ...
بیشتر
شهر اردبیل به عنوان یکی از شهرهای مهم قلمرو تمدن دوران اسلامی معاصر در دهه های اخیر، با رشد شتابان شهرنشینی در دورهی معاصر (از دههی 1340) مواجه بوده است. این روند منجر به ایجاد عدم توازن در توزیع مناسب فضایی خدمات و فضاهای عمومی شهری شده است. از جملهی این فضاها، مسجد به عنوان یکی از ارکان شهر در دورهی تمدن اسلامی معاصر است. توزیع نامتوازن فضایی مساجد در سطح شهر مسئله و تلاش برای ایجاد توازن در توزیع فضایی آن، چالش پیشروی برنامهریزان، مدیران و سیاستگزاران شهری است. از اینرو، ایجاد تعادل و توازن در توزیع مناسب مکانی مساجد از طریق برنامه ریزی فضایی، تحلیل فضایی این فضاها در مقیاس شهری و محلهای را ضروری مینماید. با درک این ضرورت، مقاله حاضر با هدف تحلیل الگوی فضایی پراکنش فضایی مساجد، ارتباط مساجد با تراکم جمعیت، ارتباط با فضاهای تاریخی شهر و تعیین سطح برخورداری محلات شهری از مساجد به عنوان فضاهای مذهبی و اجتماعی تهیه شده است. مقاله حاضر از نوع توصیفی ـ تحلیلی است. در گام نخست، مکان استقرار 179 مسجد از اسناد شهری استخراج شده است. در گام دوم، از فنون آمار فضایی همانند کرنل، نزدیکترین همسایگی، خود همبستگی فضایی و رگرسیون وزنی جغرافیایی در محیط نرم افزار آرک.جی.ای اس برای تحلیل های فضایی دادهها استفاده شده است. یافته های مقاله نشان میدهند که الگوی پراکنش فضایی مساجد اردبیل از نوع خوشه ای است. همچنین رابطه ی معنی دار مثبتی بین توزیع فضایی مساجد با تراکم جمعیت و ارکان تاریخی شهر وجود دارد. نتیجه اینکه، توزیع فضایی مساجد در سطح محلات شهر اردبیل به صورت ناهمگون است. در پایان بر مبنای یافته ها، پیشنهاداتی برای توزیع متناسب و عادلانه مساجد، ارائه شده است.
حمل و نقل شهری
عطا غفاری گیلانده؛ سید میلاد حسینی؛ اصغر پاشازاده
دوره 4، شماره 15 ، مرداد 1394، ، صفحه 83-92
چکیده
افزایش جمعیت شهرها در کشورهای جهان سوم و به تبع آن استفاده روزافزون از سوخ تهای فسیلی و افزایش ترافیک، این کشورها را با معضلات متعدد روب هرو ساخته است. دوچرخه با مزایای منحصر به فرد مانند ارزانی، عدم مصرف سوخت فسیلی، ایجاد ترافیک کمتر و عدم اثرات منفی بر محی طزیست بیش از پیش ب ه عنوان مکمل سایر وسایط نقلیه مورد توجه قرار گرفته ...
بیشتر
افزایش جمعیت شهرها در کشورهای جهان سوم و به تبع آن استفاده روزافزون از سوخ تهای فسیلی و افزایش ترافیک، این کشورها را با معضلات متعدد روب هرو ساخته است. دوچرخه با مزایای منحصر به فرد مانند ارزانی، عدم مصرف سوخت فسیلی، ایجاد ترافیک کمتر و عدم اثرات منفی بر محی طزیست بیش از پیش ب ه عنوان مکمل سایر وسایط نقلیه مورد توجه قرار گرفته است. یکی از عمد هترین راهکارهایی که صاح بنظران برای دستیابی به توسعه پایدار شهری مطرح م یکنند، استفاده بیشتر از دوچرخه است. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر عدم تمایل شهروندان به استفاده از دوچرخه در سفرهای شهری اردبیل م یباشد که از رو شهای کتابخان های و میدانی برای جم عآوری اطلاعات استفاده شده و از آزمو نهای کولموگروف_اسمیرنوف، T تک نمون های، واریانس، t ،Scheffe مستقل و کروسکال والیس، تحت نر مافزار SPSS برای تجزیه و تحلیل داد هها بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از پژوهش، حا کی از این امر است که به ترتیب عوامل تبلیغات نا کافی در رسان هها، نبود فرهنگ دوچرخ هسواری و عدم تناسب دوچرخ هسواری بانوان با شرایط فرهنگی جامعه به عنوان مهمترین عوامل مؤثر بر عدم تمایل شهروندان بر استفاده از دوچرخه در سفرهای شهری شناخته شدند. نکته جالب توجه این که از نظر شهروندان، شرایط آ بوهوایی سرد و همچنین نبود زیرساخ تهای مناسب دوچرخ هسواری در شهر اردبیل در مراتب بعدی بازدارند ههای استفاده از دوچرخه قرار گرفت هاند. در نهایت نیز پیشنهادهایی به منظور تشویق شهروندان به استفاده از دوچرخه در سفرهای شهری ارائه گردیده است.
پایداری شهری
علیرضا محمدی؛ اصغر پاشازاده
دوره 3، شماره 11 ، مرداد 1393، ، صفحه 49-62
چکیده
شهر اردبیل همانند بسیاری از شهرهای بزرگ کشور با مسائل متعددی از جمله ناپایداری توسعه مواجه است و این مسئله در سطح برخی از محلات به بالاترین حد میرسد. با وجود اینکه محلات، هستههای اصلی زندگی شهری به شمار میروند، ولی در نظام رسمی برنامهریزی فضایی جایگاهی ندارند. این مسئله به تشدید ناپایداری توسعه در آنها، منتهی شده است. این پژوهش ...
بیشتر
شهر اردبیل همانند بسیاری از شهرهای بزرگ کشور با مسائل متعددی از جمله ناپایداری توسعه مواجه است و این مسئله در سطح برخی از محلات به بالاترین حد میرسد. با وجود اینکه محلات، هستههای اصلی زندگی شهری به شمار میروند، ولی در نظام رسمی برنامهریزی فضایی جایگاهی ندارند. این مسئله به تشدید ناپایداری توسعه در آنها، منتهی شده است. این پژوهش در سال 1393 و با هدف سنجش میزان پایداری محلات شهر اردبیل با استفاده از روش میدانی تهیه شده است. در سنجش میزان پایداری از 20 معیار و بیش از 50 زیرمعیار استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، پنج محله منتخب از شهر با جمعیتی در حدود 23 هزار و 700نفر است که با استفاده از روش کوکران، 378 نمونه برای انجام پرسشگری استخراج شدهاند. ضمن تجزیهوتحلیل دادهها، از آزمونهای آماری t تک نمونهای و واریانس یکطرفه یا آنوا (و آزمون تعقیبی شفه) و رتبهبندی کروسکال والیس استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهند که وضعیت محلات از نظر خوانایی و تعلقخاطر بهتر و از نظر معیارهای هویت، سرمایه اجتماعی و تراکم بدتر است. از بین پنج محله مورد بررسی، محلات کلخوران و مُلاباشی به ترتیب با مجموع میانگینهای 3.22 و 3.28 در وضعیت کاملاً ناپایدار و محلات گل مغان، مُلایوسف و نیار به ترتیب با مجموع میانگینهای 3.79، 3.84 و 4.01 در وضعیت ناپایدار قرار دارند. در نتیجه این پژوهش نشان میدهد که از نظر معیارهای پژوهش، محلههای منتخب در وضعیت ناپایداری قرار دارند و شدت ناپایداری در آنها متفاوت است. در پایان پیشنهادهایی برای توسعه و پایداری محلات ارائه شدهاند.