پایداری شهری
مژده عرفانی؛ سید حسین بحرینی؛ منوچهر طبیبیان
چکیده
در دهههای اخیر نگرشهای متعددی در رابطه با شکلگیری «منظر پایدار» در شهرها مطرح و پژوهشهای گوناگونی در این زمینه انجام شده است. اما آنچه تاکنون قابل تشخیص است، عدم توجه به منظر و رویکرد کلنگر آن در حوزه شهرسازی بهعنوان «رکن اساسی طراحی شهری» است. بر این مبنا تفکر «شهرسازی منظر» با درک منظر بهمثابه یک پایگاه ...
بیشتر
در دهههای اخیر نگرشهای متعددی در رابطه با شکلگیری «منظر پایدار» در شهرها مطرح و پژوهشهای گوناگونی در این زمینه انجام شده است. اما آنچه تاکنون قابل تشخیص است، عدم توجه به منظر و رویکرد کلنگر آن در حوزه شهرسازی بهعنوان «رکن اساسی طراحی شهری» است. بر این مبنا تفکر «شهرسازی منظر» با درک منظر بهمثابه یک پایگاه نظری جدید و«کلینگری» به شهر و پذیرش «عدم قطعیت» شهر معاصر، عرصه موضوعی جدیدی را در رابطه با طراحی منظر در ادبیات جهانی مطرح نموده است. از این رو پژوهش حاضر درصدد تبیین فرایند طراحی منظر شهری پایدار در شرایط متغیر کنونی (در دو بعد رویه و محتوا) با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه «شهرسازی منظر» است. در این راستا پرسش اصلی پژوهش اینگونه مطرح میشود که «منظر پایدار» در چارچوب نظری تفکر «شهرسازی منظر»، براساس ماهیت پیچیده شهر معاصر، چگونه تبیین شده و تحقق مییابد. متأثر از ماهیت پرسش پژوهش و برای رسیدن به هدف مورد نظر، از روش تحلیل محتوا و تفسیر یافتهها استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که مفهوم پایداری در تفکر «شهرسازی منظر» هم به معنای «ثبات» ساختار اصلی شهر و هم به مفهوم «تغییر» فعالیت و برنامهها مطابق با تغییر شرایط و تقاضاها در طول زمان است. بنابراین میتوان از چارچوب نظری تفکر «شهرسازی منظر» با ویژگی «عدم قطعیت» و «تغییر» در طراحی «عرصههای باز» درون و پیرامون شهر و همچنین «محلههای شهری» که از قابلیت «انطباق» و «انعطافپذیری» بیشتری برخوردارند، استفاده نمود. در این زمینه تأکید بر برنامهریزی از پایین به بالا، ابعاد مشارکتی، طراحی فرایند محور و برگشتپذیر (با قابلیت اصلاح و بازبینی)، تفکری فرارشتهای در مواجهه با منظر، همراه با نگرشی از مقیاس کلان به خرد در حوزه منظر شهری و توجه به ارزشهای موجود در آن باید مدنظر قرار بگیرد.
برنامه ریزی شهری
سپیده تابان تراشکار؛ پروین پرتوی
چکیده
امروزه موضوع مشارکت و کاربرد آن در شهرسازی، مورد توجه طراحان و برنامه ریزان شهری قرار گرفته و از ویژگی های توسعه یافتگی یک کشور محسوب می شود؛ همچنین نقش بسزایی در موفقیت طرح های توسعه محله ای دارد. در بسیاری از موارد نقش کودکان به عنوان یک سوم جمعیت شهروندی جهان مورد توجه قرار نمی گیرد. بنابراین، لزوم توجه به مشارکت کودکان در طرح های ...
بیشتر
امروزه موضوع مشارکت و کاربرد آن در شهرسازی، مورد توجه طراحان و برنامه ریزان شهری قرار گرفته و از ویژگی های توسعه یافتگی یک کشور محسوب می شود؛ همچنین نقش بسزایی در موفقیت طرح های توسعه محله ای دارد. در بسیاری از موارد نقش کودکان به عنوان یک سوم جمعیت شهروندی جهان مورد توجه قرار نمی گیرد. بنابراین، لزوم توجه به مشارکت کودکان در طرح های توسعه محله ای ضروری است. بی شک مشارکت کودکان ابتدا نیازمند درک کاملی از مفاهیم مربوط به کودک، مزایا و چالش های مشارکت با کودکان و در نهایت پاسخ به این سئوال است که«مؤلفه های مؤثر بر مشارکت کودکان در فرایند تهیه و اجرای طرح های توسعه محله ای چه چیز است؟». به منظور پاسخ به این سئوال به عنوان نمونه مطالعه، در محله سرشور مشهد که به دلیل قرارگیری در بافت مرکزی و قدیمی مشهد و روند رو به افزایش ترک ساکنان محله، مشارکت در آن از اهمیت بالایی برخوردار است، سعی شده با استفاده از روش های مشارکتی برای کودکان7-14سال(مقطع ابتدایی) مانند نقاشی، پرسشنامه، انشا و کارگاه های آموزشی، به شناختی از وضع موجود محله با تأکید بر کودکان دست یافت. در نهایت، بعد از بررسی مبانی نظری، با استفاده از روش دلفی و با تکیه بر نظر کارشناسی، پیش نیازهای مشارکت کودکان به تفکیک مرحله تهیه و اجرای طرح توسعه محله تعیین شد. براساس نتایج حاصل از این ارزیابی مشخص شد که چهار مؤلفه بسترسازی، فرهنگ سازی، نهادسازی و دوام مشارکت در ارتقای مشارکت کودکان مؤثر هستند؛ که در محله سرشور، شاخص آگاه سازی در رابطه با مؤلفه بسترسازی، بیشترین تأثیر را بر فرایند تهیه طرح و دو شاخص حمایت نهادها( مؤلفه نهادسازی) و کنترل و دوام مشارکت بیشترین تأثیر را بر فرایند اجرای طرح دارند. یافته های حاصل از این تحقیق نه تنها به برنامه ریزان و طراحان برای درک بهتر چگونگی مشارکت کودکان در برنامه ریزی و طراحی محیط و توسعه بهتر جوامع دموکراتیک و دوستدار کودک کمک خواهد کرد بلکه بستری مناسب برای استفاده از مؤلفه های مؤثر بر مشارکت کودکان در فرایند طرح های توسعه محله ای را فراهم می سازد.
طراحی شهری
لیلا رحیمی؛ اسلام کرمی
چکیده
مقاله حاضر ابزار سنجش ادراک ساکنان از کیفیت محلات شهری را ارائه میکند. این ابزار شامل یازده مقیاس سنجش ادراک کیفیت، در چهار معیار شامل جنبههای فضایی، اجتماعی، عملکردی و زمینهای طبقهبندی شده است. هدف مقاله، سنجش ادراک کیفیت محلات مسکونی جدید، شناسایی عوامل و شاخصهای مؤثر بر این کیفیت و ارتقای کیفیتهای روانسنجی ...
بیشتر
مقاله حاضر ابزار سنجش ادراک ساکنان از کیفیت محلات شهری را ارائه میکند. این ابزار شامل یازده مقیاس سنجش ادراک کیفیت، در چهار معیار شامل جنبههای فضایی، اجتماعی، عملکردی و زمینهای طبقهبندی شده است. هدف مقاله، سنجش ادراک کیفیت محلات مسکونی جدید، شناسایی عوامل و شاخصهای مؤثر بر این کیفیت و ارتقای کیفیتهای روانسنجی در قالب دیدگاه «شناختی_روانشناسی» است و در پی پاسخ به سئوالات زیر است: میزان کیفیت ادراک شده ساکنان از محلات جدید کوی گلشهر و پرواز تبریز در چه سطحی قرار دارد؟ و چه عوامل و شاخصهایی با چه میزان بر این کیفیت مؤثر هستند؟ روش تحقیق، توصیفی_تجربی با ابزار پرسشنامه است که به صورت نمونهگیری تصادفی_خوشهای بین 250 نفر از ساکنان دو کوی گلشهر و پرواز شهر تبریز توزیع شدند. تجزیه و تحلیل دادههای پرسشنامه با استفاده از آزمون T تکنمونهای، مقایسه زوجی و تحلیل رگرسیون چندگانه به کمک نرمافزار spss انجام گرفت. نتایج تحقیق، ساختار عاملی مقیاسها را تأیید میکند و نشان میدهد که از میان عوامل فردی، عامل جنسیت و مالکیت بر کیفیت ادراکی ساکنان از محله اثرگذار است، از میان چهار مؤلفه اصلی، مؤلفه اجتماعی و سپس زمینهای بر کیفیت ادراکی ساکنان تأثیر بیشتری دارند؛ در حالی که این دو بعد کمترین امتیاز را در بین ساکنان محلات دارا هستند. در میان شاخصهای ابعاد، شاخص مناطق سبز از بعد معماری، شاخص قضاوت از بعد اجتماعی، خدمات حملونقل از بعد عملکردی و شاخص نگهداری و مراقبت از بعد زمینهای بیشترین اثرگذاری را بر کیفیت ادراکی محله دارند. بنابراین با حرکت از فضای فیزیکی_جسمی به طرف فضای اجتماعی_روانی_ذهنی، میزان اثرگذاری بر کیفیت ادراک شده از محله بیشتر میشود، اما اساس و تأکید تصمیمات متخصصان شهرسازی بیشتر بر ابعاد فضایی و عملکردی است. نتیجه جالب دیگر این است که برای ارتقای کیفیت ادراکی ساکنان علاوه بر بعد اجتماعی باید به بعد زمینهای محلات نیز توجه و تأکید گردد. در انتها راهکارها و پیشنهادهایی برای ارتقای کیفیت محلات مسکونی جدید به ویژه در بعد اجتماعی و زمینهای ارائه میشود.
پدافند غیرعامل
محمد رضا پور محمدی؛ رسول قربانی؛ غفور علی زاده
چکیده
با توجه به پیشرفتهایی که در حوزه مهندسی رزمی در کشورهای پیشرفته به وجود آمده و با توجه به نقش و جایگاه منحصربهفرد ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک کلانشهر تبریز در کشور و وجود تنوع خطرپذیری در آن، بررسی حفاظت از شهروندان و زیرساختهای آن ضروری است. در این مقاله سعی شده با استفاده از اصول و ملاحظات پدافند غیرعامل به ...
بیشتر
با توجه به پیشرفتهایی که در حوزه مهندسی رزمی در کشورهای پیشرفته به وجود آمده و با توجه به نقش و جایگاه منحصربهفرد ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک کلانشهر تبریز در کشور و وجود تنوع خطرپذیری در آن، بررسی حفاظت از شهروندان و زیرساختهای آن ضروری است. در این مقاله سعی شده با استفاده از اصول و ملاحظات پدافند غیرعامل به مراکز ثقل شهر، نقش تدافعی و امنیت داده شود تا شهر بتواند در زمان تهدید مبنای خود یعنی حملات هوایی و موشکی، کمترین خسارات جانی و مالی را متحمل شود. تحلیلهای لازم در مورد چگونگی پراکنش و نحوه استقرار مراکز ثقل در سطح کلانشهر تبریز با استفاده از نرمافزارهای GIS و تحلیل شبکهای انجام شده است. نتایج بررسیهای مدل تعیین سطوح مراکز ثقل کلانشهر تبریز نشان میدهد،از مجموع 32 دارایی، یک دارایی بهعنوان مرکز حیاتی، 16 دارایی بهعنوان مراکز حساس، 13 دارایی بهعنوان مراکز مهم و دو دارایی بهعنوان مراکز قابل نگهداری طبقهبندی شدهاند و در این بررسیها با توجه به تهدید مبنا «حملات هوایی و موشکی» 20 مرکز از 32 مرکز مورد بررسی را این تهدید تحت شعاع آسیب خود قرار داده است. در تهیه نقشه نهایی پهنهبندی آسیبپذیری با استفاده از نرمافزار GIS حاصل از پنج معیار و بیستودو شاخص مورد بررسی، نشان داد که 21 درصد از کل مساحت کاربریهای اراضی شهر جزو مناطق آسیبپذیری بسیار بالا و 3/32 درصد جزو مناطق آسیبپذیری زیاد است. الگوی پراکنش فضایی زیرساختهای شهر تبریز با استفاده از مدل میانگین نزدیکترین همسایگی، نشانگر توزیع خوشهای زیرساختهای شهر تبریز بود که این امر بهدوراز اصول و ملاحظات پدافند غیرعامل بوده و تشدیدکننده میزان آسیبپذیری مکانی شهر است.
معماری شهری
پریسا هاشمپور؛ زیبا سامی
چکیده
مسکن از اساسیترین نیازهای انسان است. کمتوجهی به نیازهای چند بعدی انسان موجب کاهش کیفیت زندگی در آنها شده است. از این رو بررسی کیفیت محیطی برای افزایش حیات، با در نظر گرفتن جنبههای مختلف نیازهای انسان تأثیر عمیق بر حیاتپذیری مجتمع مسکونی دارد. رویکرد حیاتپذیری به دنبال مسئله پیوند مسکن با حیات انسان و نیازهای او از طریق ...
بیشتر
مسکن از اساسیترین نیازهای انسان است. کمتوجهی به نیازهای چند بعدی انسان موجب کاهش کیفیت زندگی در آنها شده است. از این رو بررسی کیفیت محیطی برای افزایش حیات، با در نظر گرفتن جنبههای مختلف نیازهای انسان تأثیر عمیق بر حیاتپذیری مجتمع مسکونی دارد. رویکرد حیاتپذیری به دنبال مسئله پیوند مسکن با حیات انسان و نیازهای او از طریق توجه به کیفیت محیطی در مجتمعهای مسکونی است. همچنین به دلیل تأثیر متقابل محیط مسکونی بر زندگی ساکنان، تعیین کیفیت محیطی مؤثر بر حیاتپذیری ضروری است. با بررسی مراتب حیات انسان از دیدگاه اسلامی، مؤلفههای حیاتپذیری در ارتباط با مؤلفههای مادی و ادراکی را میتوان دستهبندی کرد. پژوهش حاضر با هدف افزایش حیاتپذیری در مجتمعهای مسکونی و با توجه به تأثیرات کیفیت محیطی، اجرا گردید. سه مجتمع مسکونی آسمان تبریز، شهید چمران و مجتمع امام(ره) به دلیل ساخت در دهههای متفاوت به عنوان نمونههای موردی انتخاب شدند. پژوهش از نوع میدانی با هدف کاربردی و از نظر روششناسی توصیفی_تحلیلی بوده است. برای گردآوری اطلاعات از روشهای مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر تعیین گردید. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار Spss و تحلیل نمونهها با روش SWOT انجام شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تحقیق کیفیت محیطی با توجه به نیازهای حیات انسان در حیاتپذیری مجتمعهای مسکونی مؤثر هستند. کیفیت محیطی در بر گیرنده مؤلفههای مادی(عوامل کالبدی ، زیستمحیطی) و ادراکی( فرهنگی، روانی و اجتماعی) است و در نهایت مشخص شد که عوامل روانی تأثیر بیشتری در حیاتپذیری مجتمعهای مسکونی دارد.
طراحی شهری
آرش ثقفی اصل
چکیده
همزمان با رشد شتابان شهرنشینی و شکلگیری طرحهای توسعه شهری، طراحی شهری از جمله تخصصهایی است که سعی در ارتقای کیفیت محیط دارد. با این حال رشته طراحی شهری در جهان، رشته جوان و نوظهوری است و این قضیه در ایران به مراتب بیشتر و پررنگتر بوده و میتوان گفت رشته نوپایی تلقی میشود. این قبیل پروژهها در ایران از دهه هشتاد شمسی ...
بیشتر
همزمان با رشد شتابان شهرنشینی و شکلگیری طرحهای توسعه شهری، طراحی شهری از جمله تخصصهایی است که سعی در ارتقای کیفیت محیط دارد. با این حال رشته طراحی شهری در جهان، رشته جوان و نوظهوری است و این قضیه در ایران به مراتب بیشتر و پررنگتر بوده و میتوان گفت رشته نوپایی تلقی میشود. این قبیل پروژهها در ایران از دهه هشتاد شمسی مورد توجه مدیران شهری قرار گرفته و در این مدت تجاربی حاصل شده است که از حیث موفقیت و تحققپذیری، قابل تأمل و توجه است. از این رو بنا به ضرورت، مسئله اصلی تحقیق حاضر، تحققپذیری پروژههای طراحی شهری ایران است که به منظور رسیدن به اهداف، از طریق مرور ادبیات تخصصی به بازخوانی مفهوم تحققپذیری پرداخته و با بهرهگیری از روش توصیفی_تحلیلی و توصیفی_تطبیقی، یافتههای تحقیقات پیشین را به عنوان داده و اطلاعات پایه مورد بررسی قرار میدهد تا از طریق کشف ساختارها و روابط جدید در متون مزبور، پاسخهای لازم برای پرسشهای تحقیق فراهم آمده و زمینه مناسبی برای شکلگیری چارچوب نظری و شناخت معیارهای مهم در امر تحققپذیری و وضعیت آن در ایران ایجاد شود. از سویی مصاحبه با بازیگران اصلی تحقق این قبیل از پروژهها و استفاده از پرسشنامه، راهگشای تحقیق بوده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد در شرایط موجود ایران، معیارهای مرتبط با قدرت( سیاسی_مدیریتی، اقتصادی و دانش)، دارای بیشترین میزان توجه و معیارهای مرتبط با گفتمان، مشارکت و تعامل(مشارکت عمومی، تعامل حقوقی و قانونی) دارای کمترین میزان توجه هستند. در نهایت مدلی تعاملی مبتنی بر توازنی منطقی میان رویکرد از بالا به پایین و از پایین به بالا، بر پایه نظریه قدرت فوکو و نظریه کنش ارتباطی هابرماس برای تحقق بهتر پروژههای طراحی شهری در ایران پیشنهاد میگردد.
برنامه ریزی منطقه ای
مطهره مقیسه؛ اسفندیار زبردست
چکیده
در برنامهریزی منطقهای، لزوم اتخاذ رویکرد فضایی که تمام سکونتگاههای منطقه را مورد توجه قرار دهد، بسیار حائز اهمیت است. اما نگاه موجود نقطهای به سکونتگاههای شهری و روستایی در کشور، سبب شکلگیری نوعی از توسعه منطقهای متناسب با همین نگاه و رویکرد شده است. حال آن که با در نظر گرفتن روابط این دو سکونتگاه در برنامهریزی، ...
بیشتر
در برنامهریزی منطقهای، لزوم اتخاذ رویکرد فضایی که تمام سکونتگاههای منطقه را مورد توجه قرار دهد، بسیار حائز اهمیت است. اما نگاه موجود نقطهای به سکونتگاههای شهری و روستایی در کشور، سبب شکلگیری نوعی از توسعه منطقهای متناسب با همین نگاه و رویکرد شده است. حال آن که با در نظر گرفتن روابط این دو سکونتگاه در برنامهریزی، میتوان روستاها را به عنوان یکی از مراکزاصلی تولید غذایی کشور و مکانی که سازنده اغلب شهرهای آینده است، مورد توجه قرار داده، از مشکلات مراکز شهری بزرگ کاسته و سکونتگاههای پیرامونی آنها را نیز تقویت نمود.در این میان مجموعه شهری مشهد با برخورداری از نقش فرامنطقهای زیارتی مشهد، مهاجرپذیری زیادی از سمت دیگر سکونتگاهها داشته و این موضوع بیش از هرچیز، رابطه بین شهر و روستا و تأثیر محسوس آنها بر توسعه یکدیگر را در این منطقه نشان میدهد. بر این اساس، این پژوهش برای بررسی روابط روستا شهری، دو نوع نظریه در حوزه ارتباط بین سکونتگاهها شامل نظریات سلسله مراتبی اندازه مبنا(مکان محور) و سلسله مراتبی شبکه مبنا(جریان محور) را مورد توجه قرار میدهد. در ابتدا به کمک دسته نخست نظریات، پس از تدوین شاخصهای مکانی، به روش تحلیل عاملی، با سطحبندی شهرها و روستاها، جایگاه هر سکونتگاه در مجموعه شهری مشخص میشود. دسته دوم نظریات شاخصهای بررسی روابط شهر و روستا شامل انواع روابط اقتصادی، خدماتی، سازمانی و جمعیتی را ارائه میدهد که وضعیت هر یک از طریق مصاحبه عمیق با ساکنان روستاها به دست میآید. به کمک اطلاعات این شاخصها و جمعبندی از تلفیق یافتههای مربوط به شاخصهای مکانی و جریانی به دست آمده، نوع توسعه شکل گرفته در مجموعه شهری مشهد مشخص شده و پس از آن روستاها برحسب موقعیتشان نسبت به کلانشهر و شهرها تقسیمبندی میشوند. در نهایت این پژوهش علل روابط روستا شهری کارآمد را مشخص میکند تا در برنامهریزی منطقهای و حرکت به سمت توسعه متوازن منطقهای مورد توجه قرار گیرد.
طراحی شهری
سجاد زلفی گل؛ مهرداد کریمی مشاور
چکیده
نگاهی گذرا به عرصههای عمومی شهری اهمیت میدان به عنوان محیطی مصنوع در شهر را به ذهن متبادر میسازد. محیطی که بیش از آن که نقش گره را در معادلات شهری بازی کند، به عنوان مکانی برای حضور اقشار مختلف جامعه و عرصه عینی بروز تعاملات اجتماعی پایدار، بستری برای همزیستی مسالمتآمیز شهروندان و محلی برای گذران اوقات فراغت مردم شناخته میشود. ...
بیشتر
نگاهی گذرا به عرصههای عمومی شهری اهمیت میدان به عنوان محیطی مصنوع در شهر را به ذهن متبادر میسازد. محیطی که بیش از آن که نقش گره را در معادلات شهری بازی کند، به عنوان مکانی برای حضور اقشار مختلف جامعه و عرصه عینی بروز تعاملات اجتماعی پایدار، بستری برای همزیستی مسالمتآمیز شهروندان و محلی برای گذران اوقات فراغت مردم شناخته میشود. توسعههای شهری اخیر، وسعت گرفتن شهرها و افزایش حضور وسایل نقیله شهری میدانها را تنها به گرههایی در راستای حل ترافیک موجود شهر بدل ساخته است. در حالی که نخستین بار میدان فقط برای انسان، حضور و ایجاد روابط اجتماعی در عرصههای شهری پدید آمد. نادیده گرفتن رابطه انسان و محیط به خصوص در میادین شهری که نقشی پر رنگ در فضاهای شهری برعهده دارند از یک سو و جلوگیری از بیاستفاده ماندن فضاهای شهری، تبدیل شدن عرصههای شهری به فضاهای نگاشتی( عقلی و مهندسی) و عمدتاً گرههای ترافیکی در سطوح شهرها از سوی دیگر ضرورت پژوهش حاضر را روشن میسازد. بررسی رابطه میان استفادهکنندگان و ویژگیهای محیطی به دلیل یافتن راهحلهای طراحی از الگوهای قرارگاههای رفتاری و کاربست آن در راستای طراحیهای هوشمندانه آتی در پروژههای شهری از اهداف اصلی این تحقیق است. روش تحقیق به کار گرفته شده کاربردی است که مبتنی بر مطالعات اسنادی و مشاهدات غیر درگیرانه محیطی و پیمایشی است. برداشتهای میدانی که از مشاهده حضوری ادراک رفتار استفادهکنندگان به دست آمد، به وسیله نرمافزار SPSS 22 کمی شده و مورد تحلیل و بررسی آماری قرار گرفت. نتایج نشان میدهد، مردم به طور مساوی درگیر ابعاد اجتماعی و فیزیکی میدان بوعلی سینا هستند. استفادهکنندگان صحنهها و قرارگاههای رفتاری را که شرایطی مناسب برای گردهم آمدن، ایجاد رفتارهای اجتماعی، محملی برای دیدار دوستان، آشنایان و افراد غریبه و فعالیتهای متنوع و دارای معنای خاص و متحد باشند را ترجیح میدهند.
مریم فراش خیابانی؛ پویان شهابیان
چکیده
در شهرهای امروز، اقدامات فراوانی در زمینه دستیابی به آرامش و شادی برای شهروندان با روشهای عجیب و پرهزینه انجام میشود اما توجه چندانی به مکانهای ساده که میتوانند با کمترین هزینه، نیازهای مغفول مانده شهروندان جامعه را تأمین کنند، نشدهاست. توجه به این فضاها، تأمل بر محفلی است که ارتباط مهمی با آزادی، رضایتمندی و آرامش ...
بیشتر
در شهرهای امروز، اقدامات فراوانی در زمینه دستیابی به آرامش و شادی برای شهروندان با روشهای عجیب و پرهزینه انجام میشود اما توجه چندانی به مکانهای ساده که میتوانند با کمترین هزینه، نیازهای مغفول مانده شهروندان جامعه را تأمین کنند، نشدهاست. توجه به این فضاها، تأمل بر محفلی است که ارتباط مهمی با آزادی، رضایتمندی و آرامش انسان دارد. پژوهش حاضر در تلاش است به معرفی یکی از پرطرفدارترین و تأثیرگذارترین این نوع فضاها بپردازد. در این راستا مرور مبانی پایه و فلسفی امری است ضروری برای شناخت ماهیت این فضاها. در ادامه در مقاله حاضر با توجه به سنت کیفی تحقیق، از رویکرد تفسیری و روش نمونه موردی استفاده شده است. ابزار این روش، مرور اسناد، تصاویر، یادداشتها و مشاهده است. نمونه مدنظر این پژوهش ذیل روش یاد شده،"کافه" است. در این فرایند مطالعات اسنادی پیرامون سه مفهوم پایه برای تعریف انواع کافهها ارائه شده و مدل مفهومی دگرفضاها استخراج و کاربست این مدل بر نمونه مدنظر (کافه) انجام شده است. برای این بررسی و شناسایی انواع این فضاها، 20 کافه در شهر کرج مورد مطالعه قرار گرفتهاند. در نتیجه این تحقیق، پنج دسته (مقوله اصلی) برای گونهبندی کافهها ارائه شده است که طبق آن تعدادی از کافههای مورد پژوهش به ویژه گروهی که گرایشات فرهنگی_هنری بیشتری دارند، با ویژگیهای بیان شده در مفاهیم پایه مدل دگرفضا شامل فضای سوم، مکان سوم و هتروتوپیا، قرابت نزدیک داشته است. بنابراین آموختن از این فضاها به برنامهریزان و طراحان شهری نشان میدهد، کافهها ظرفیت آن را دارند که ویژگیهایشان به عنوان مصادیق دگرفضا، در ابعاد گوناگون علوم شهری در تئوری و عمل مورد توجه و استفاده بهینه قرار گیرند.