طراحی شهری
سحر سماواتی؛ احسان رنجبر
چکیده
در دهه اخیر موضوع شادی مورد توجه متخصصان شهری قرار گرفته و شهرهایی همچون کپنهاگ و بوگوتا مبتنی بر تجارب خود در حال تولید ادبیات این حوزه هستند. کیفیت شهر و فضاهای شهری عاملی مؤثر بر شادی بوده و میزان شادی در فضاهای شهری نیز میتواند نمودی از کیفیت فضاها باشد. ازاین رو میتوان شادی را همچون سرزندگی، کیفیتی پایه در فضاهای شهری دانست. نگاه ...
بیشتر
در دهه اخیر موضوع شادی مورد توجه متخصصان شهری قرار گرفته و شهرهایی همچون کپنهاگ و بوگوتا مبتنی بر تجارب خود در حال تولید ادبیات این حوزه هستند. کیفیت شهر و فضاهای شهری عاملی مؤثر بر شادی بوده و میزان شادی در فضاهای شهری نیز میتواند نمودی از کیفیت فضاها باشد. ازاین رو میتوان شادی را همچون سرزندگی، کیفیتی پایه در فضاهای شهری دانست. نگاه به دادههای جهانی نشانگر وضعیت نامناسب ایران در زمینه شادی است که بخشی از این وضعیت را میتوان در کیفیت فضاهای شهری و زمینههای بروز شادمانی در این فضاها جستوجو کرد. این پژوهش بهعنوان یکی از نخستین پژوهشها در حوزه شادمانی شهری در ایران، به دنبال تحلیل عوامل مؤثر بر شادمانی در فضاهای شهری تهران است. براساس روش تحلیل محتوا در بررسی مطالعات جهانی و داخلی یک مدل مفهومی ویژه تدوین شده که عوامل مؤثر بر شادی از سطح کلان تا خرد را در فضای شهری ارائه میدهد. همچنین مبتنی بر روش مورد پژوهی، محدوده پیادهراههای مرکز تهران به دلیل دارا بودن کیفیتهای اولیه و تأکید بر حضور پیادهمدار شهروندان برای مطالعه انتخاب شده است تا درک واقعبینانهای از عوامل مؤثر بر شادی در فضاهای شهری فراهم آید. براساس بازدید میدانی، گفتوگوهای اولیه و مدل مفهومی، پرسشنامههای هدفمندی تهیه گردیده و به منظور یافتن روابط پنهان متغیرها و برای تجزیهوتحلیل اطلاعات پرسشنامهها، از روش معادلات ساختاری SEM استفاده شده است. همچنین از شاخص وینهوون بهعنوان یکی از معتبرترین شاخصها برای سنجش وضعیت کلی شادی در این محدوده استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد میانگین احساس شادی برمبنای روش وینهوون در بین شهروندان تهرانی 5.90 از 10 است. نتایج تحلیلها نمایانگر آن است که چهار مؤلفه اصلی ویژگیهای کالبدی، کیفیتهای فضای شهری، ابعاد ذهنی و ویژگیهای جامعه مهمترین عوامل تأثیرگذار بر شادی هستند و در این میان مؤلفه ویژگیهای کالبدی از بالاترین تأثیرگذاری بر شادی برخوردار است. همچنین شادی شهروندان در محدوده پیاده مرکز تاریخی تهران بیش از آن که متأثر از ویژگیهای کلان جامعه باشد، متأثر از کیفیت فضای شهری بهویژه کیفیتهای کالبدی است.
مدیریت شهری
محمدعلی فیروزی؛ سعید امانپور؛ جواد زارعی
چکیده
از تشریک مساعی نهادی در مدیریت شهری با عنوان ماحصل فعالیتهای درون و میان نهادی سازمانهای شهری یاد میشود که مکمل عمل جمعی بوده و در فرآیند مدیریت شهری دارای ویژگیهای اعتماد، همکاری، مشارکت، تعامل، تسهیلگری و انسجام است. دراین راستا موجبات شکلگیری نقش کنشگران مدیریت بازآفرینی شهری پایدار در حوزههای سیاستگذاری ...
بیشتر
از تشریک مساعی نهادی در مدیریت شهری با عنوان ماحصل فعالیتهای درون و میان نهادی سازمانهای شهری یاد میشود که مکمل عمل جمعی بوده و در فرآیند مدیریت شهری دارای ویژگیهای اعتماد، همکاری، مشارکت، تعامل، تسهیلگری و انسجام است. دراین راستا موجبات شکلگیری نقش کنشگران مدیریت بازآفرینی شهری پایدار در حوزههای سیاستگذاری اجرایی، مدیریت اجرایی، توسعهگری اجرایی و تسهیلگری و تعامل نهادی میشود. پژوهش حاضر به بررسی ظرفیت تشریک مساعی میاننهادی مدیریت بازآفرینی بافتهای فرسوده شهرهای ایران به صورت عام و کلانشهر اهواز به صورت خاص میپردازد. جامعه آماری این پژوهش اعضای ستاد بازآفرینی شهری پایدار است. روش پژوهش از نوع توصیفی_تبیینی با رویکرد تحلیل کمی و کیفی است و به همین منظور اطلاعات مورد نیاز بر پایه رجوع به اسناد معتبر علمی، برداشتهای میدانی و پرسشنامه از کارشناسان و مصاحبه با مدیران نهادهای عضو ستاد بازآفرینی بافتهای فرسوده شهری به عنوان کنشگران مدیریت بازآفرینی شهری کلانشهر اهواز جمعآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیکهای آماری همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره در غالب نرمافزار SPSS و همچنین از نرمافزار تحلیل شبکههای اجتماعی UCI NET برای تجزیه و تحلیل مصاحبههای نیمه ساختاریافته انجام گرفته، استفاده شده است. نتایج بیانگر این است که با توجه به نقش هر کنشگر، باید ارتقای ظرفیتهای نهادی، متناسب با ضرورتها و الزامات تحقق بازآفرینی شهری پایدار به عنوان پیشفرض در نظر گرفته شود و با استفاده از رویکرد نونهادگرایی تلاش اصلی بر استفاده از ظرفیتهای تعاملی و تشریک مساعی مبتنی بر ارتباط و همکاری میان کنشگران، در مقابل ایجاد ساختارهای جدید باشد. به منظور تحقق رهیافت مدیریت یکپارچه در بازآفرینی شهری پایدار در سطح کلانشهر اهواز ضروری است هر کدام از کنشگران این حوزه در رهیافتی مشارکتی، وضعیتی متناسب با منابع قدرت و علایق و منافعی که دارند ایفای نقش نمایند. در این راستا تنظیم روابط متقابل میان کنشگران و همکاری میان آنها باید مبتنی بر برنامه بلندمدت و در نظر گرفتن منافع عمومی باشد. فعالیتهای
برنامه ریزی شهری
محمد حسن یزدانی؛ اصغر پاشازاده؛ مریم جامی
چکیده
امروزه حرکت پیاده به حلقه گمشده زندگی شهرنشینی تبدیل شده، از این رو نیاز به بازنگری در شکل و ساختار خیابانهای امروزی، ضرورتی است که ذهن متخصصان شهری و مخاطبان را به خود مشغول کرده است. در این راستا شهر سرعین هم از این امر مستثنی نیست و با توجه فصلی بودن گردشگری آن و به تبع ترافیک و ازدحام در این ایام، ایجاد پیادهراه میتواند ...
بیشتر
امروزه حرکت پیاده به حلقه گمشده زندگی شهرنشینی تبدیل شده، از این رو نیاز به بازنگری در شکل و ساختار خیابانهای امروزی، ضرورتی است که ذهن متخصصان شهری و مخاطبان را به خود مشغول کرده است. در این راستا شهر سرعین هم از این امر مستثنی نیست و با توجه فصلی بودن گردشگری آن و به تبع ترافیک و ازدحام در این ایام، ایجاد پیادهراه میتواند زمینهساز مناسبی برای احیا و توسعه شهر باشد. این پژوهش برآن است تا عوامل مؤثر در ایجاد پیادهراه در سرعین را معرفی نماید تا زمینهای برای ایجاد مطلوب پیادهراه در جهت توسعه گردشگری سرعین و جلب رضایت شهروندان و گردشگران باشد. در این راستا تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی_تحلیلی است. برای جمعآوری دادهها از دو روش اسنادی و میدانی بهره گرفته شده است. جامعه آماری تحقیق کارشناسان شهر سرعین و کاسبان خیابان ولیعصر هستند که به شیوه هدفمند و تمام شماری از آنها در قالب پرسشنامه داده جمعآوری شده و برای تحلیل آنها از مدل تحلیل مسیر در نرمافزار SPSS استفاده شده است. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که تحلیل اثرات در شش مرحله اتفاق میافتد که برای اثرات مستقیم 64 درصد واریانس تمایل به ایجاد پیادهراه را معیارهای هشتگانه تحقیق تبیین میکنند که از این بین اثرگذاری پنج معیار معنیداری است و معیار خدمات و امکانات شهری با ضریب 392/0 بیشترین تأثیر مستقیم را دارد. در اثرات غیرمستقیم هم که در پنج مرحله دیگر انجام گرفته، معیار عوامل جغرافیایی با ضریب بتای برابر با 248/0 بیشترین اثر غیرمستقیم را بر ایجاد پیادهراه داشته است. درنهایت این که مهمترین معیار تأثیرگذار بر ایجاد پیادهراه در سرعین، مربوط به معیار معابر و حملونقل است که 453/0 درصد در ایجاد پیادهراه در سرعین تأثیرگذار است. نتایج تحقیق نشان میدهد که معیارهای معابر و حملونقل، امنیت، کارکردهای اقتصادی و خدمات و امکانات شهری تأثیر بیشتری در ایجاد پیادهراه در سرعین دارند و باید در اولویت ارتقا باشند؛ با این حال نباید از سایر معیارها غافل ماند.
طراحی شهری
مهدی منتظرالحجه؛ بهار نوکار؛ مجتبی شریف نژاد؛ زهرا فتوحی
چکیده
در طرحهای آمادهسازی زمین بهعنوان مهمترین الگوی توسعه شهری دهههای اخیر باوجود تأکید بر برنامهریزی کاربری زمین، جمعیت و حملونقل، توجه کمتری به کیفیتهای محیطی شده است. همین امر سبب گردیده تا این بافتهای شهری شرایط بسیار سطح پایینی از جنبههای کیفی محیط و سیما و منظر شهری دارا باشند و در نتیجه نتوانند برای ساکنان خود، ...
بیشتر
در طرحهای آمادهسازی زمین بهعنوان مهمترین الگوی توسعه شهری دهههای اخیر باوجود تأکید بر برنامهریزی کاربری زمین، جمعیت و حملونقل، توجه کمتری به کیفیتهای محیطی شده است. همین امر سبب گردیده تا این بافتهای شهری شرایط بسیار سطح پایینی از جنبههای کیفی محیط و سیما و منظر شهری دارا باشند و در نتیجه نتوانند برای ساکنان خود، محیطی جذاب و آرام ایجاد کنند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و سنجش شاخصهای کالبدی مؤثر بر مؤلفه زیباییشناسی از دیدگاه شهروندان ساکن در سه محدوده که در دهههای اخیر و در نتیجه طرحهای آمادهسازی زمین شکل گرفتهاند، انجام شده است. این پژوهش از نوع پژوهشهای کاربردی و با روش پیمایشی و همبستگی و به کمک پرسشنامه و مطالعات اسنادی انجام شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران معادل 100 خانوار در هر کدام از مناطق مورد مطالعه برآورد شده و از شیوه نمونهگیری تصادفی نیز برای تکمیل پرسشنامهها استفاده شده است. روایی ظاهری پرسشنامه به کمک اساتید دانشگاه یزد و پایایی آن بهوسیله آزمون آلفای کرونباخ تأیید گردید. به منظور تجزیهوتحلیل دادهها از آزمونهای آماری رگرسیون خطی چندگانه و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده و از آزمونهای دوربین واتسون جهت بررسی هم خطی متغیرها و کولموگراف_اسمیرنوف برای تشخیص نرمال بودن توزیع دادههای پژوهش و همچنین برای تبیین معنیداری مدل رگرسیونی چندگانه از روش تحلیل واریانس ANOVA استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که از شاخصهای بیستگانه مطالعه شده، در هر کدام از محدودهها تمامی شاخصها دارای اثر مستقیم و معنیدار بر مؤلفه زیباییشناسی هستند. به صورت کلی شاخصهای عدم تکرار و یکنواختی بدنهها، تناسب عرض معابر شهری و پیوستگی جداره مهمترین شاخصهای مشترک مؤثر بر مؤلفه زیباییشناسی بوده و دارای رابطه مستقیم و معنیدار از دیدگاه شهروندان هستند.
برنامه ریزی شهری
ابوالفضل مشکینی؛ زینب شاهرخی فر؛ حسین طهماسبی مقدم
چکیده
تأمین مسکن مناسب برای زندگی مطلوب بهعنوان نخستین توقع جوامع از حکومتها مطرح و دولتها بسته به دیدگاههای خود ناگزیر از توجه به مقوله تأمین مسکن بودهاند. با توجه به ناکارآمدی رهیافتهای ﺳﻨﺘﯽ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﯾﺰی در ﺣﻞ ﻣﻌﻀﻼت و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ به ﭘﯿﭽﯿﺪﮔﯽ روزاﻓﺰون رواﺑﻂ ﺑﯿﻦ ﻋﺮﺻﻪﻫﺎی ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﯽ، در دﻫﻪ اﺧﯿﺮ ...
بیشتر
تأمین مسکن مناسب برای زندگی مطلوب بهعنوان نخستین توقع جوامع از حکومتها مطرح و دولتها بسته به دیدگاههای خود ناگزیر از توجه به مقوله تأمین مسکن بودهاند. با توجه به ناکارآمدی رهیافتهای ﺳﻨﺘﯽ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﯾﺰی در ﺣﻞ ﻣﻌﻀﻼت و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ به ﭘﯿﭽﯿﺪﮔﯽ روزاﻓﺰون رواﺑﻂ ﺑﯿﻦ ﻋﺮﺻﻪﻫﺎی ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﯽ، در دﻫﻪ اﺧﯿﺮ ﺑﺎ ﺗﻐﯿﯿﺮ روﯾﮑﺮد از برنامهریزی بهمنظور رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدی ﺻﺮف، برنامهریزی فضایی راهبردی با ارائه سیاستهای اجرایی مسکن در جهت دستیابی به عدالت اجتماعی میتواند راهگشا باشد. این تحقیق توصیفی _تحلیلی است. بدین منظور ابتدا در مرحله جمعآوری دادهها از مطالعات اسنادی و در مرحله پیمایشی بنا به ماهیت موضوع از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، شهر کرمانشاه است. برای آنالیز و روشنگری پرسشنامهها از مدل متا سوات استفاده شده است. این پژوهش بعد از شناخت مسائل و مشکلات شهر و کسب نظر از کارشناسان و متخصصان حوزه مسکن، درنهایت با اجماع نظر نخبگان به این نتیجه رسید که تأثیرگذارترین برنامهها، سیاست انبوهسازی مسکن و مسکن مهر بوده است. باوجود همه اقدامات از بعد کمی، شهر کرمانشاه در دهه 90 با کمبود نزدیک به 20 هزار واحد مسکونی برای شهروندان خود روبهرو است. ارائه تسهیلات مسکن برای گروههای مختلف درآمدی، تشویق بخش خصوصی برای ساخت و تأمین مسکن از طریق شیوههای صنعتی با آموزش و فرهنگسازی و تسهیلات مادی برای انبوهسازان و بخش خصوصی، اجباری کردن مقررات ملی ساختمان و نظارت بهینه و برخورد قهری با متخلفان، مهمترین راهبردهای این پژوهش برای برنامهریزی توسعه مسکن در شهر کرمانشاه است.
طراحی شهری
فیروز آرمون؛ سید یحیی خاتمی؛ احسان کرامتی
چکیده
خوانش نام مکان در متن شهر به مثابه یکی از ریشه های هویتی آن قادر است به شناخت طبع و طعم فضا و مکان از خلال بازاندیشی ارتباط آن با تمناها و نیازهای زمینه ای و زمانه ای بپردازد. به محض شنیدن این نام است که تصویری از کلیت و پیکره مکان در ذهن شکل می گیرد. ارتباط بین نام یک مکان با محیط طبیعی و مصنوع می ...
بیشتر
خوانش نام مکان در متن شهر به مثابه یکی از ریشه های هویتی آن قادر است به شناخت طبع و طعم فضا و مکان از خلال بازاندیشی ارتباط آن با تمناها و نیازهای زمینه ای و زمانه ای بپردازد. به محض شنیدن این نام است که تصویری از کلیت و پیکره مکان در ذهن شکل می گیرد. ارتباط بین نام یک مکان با محیط طبیعی و مصنوع می تواند همان ارتباط اجزای فرمی و محتوایی آن مکان مفروض شود. وقتی که نام های نخستین (قدیمی) شهر، محله، گذر و یا مکان خاصی از یک شهر به میان میآید، در ذهن شهروند آن مکان با ویژگی های منحصر به فردش تداعی می گردد. ممکن است مدت ها از تخریب کالبدی مکانی بگذرد اما همچنان نام آن در ذهنیت باقی مانده و بر کیفیت، مفهوم و صفت مکان یا روحیات و ذوقیات ساکنان آن اشاره داشته باشد. انطباق یا عدم انطباق نام مکان با عینیت و صفت موجود آن، میتواند عیار بارزی در شفافیت و خوانایی و یا بحران آن تلقی شود. اما در فرایند توسعه شهری معاصر، مسئله ابعاد هویتی، کیفیتی و ذهنیتی نام ها نادیده گرفته می شود. حوزه مطالعات شهری ارتباط عوامل عینی_ذهنی و معنایی_کالبدی نام های مکانی را در امر طراحی شهری و منظر یا مهم نمی داند یا قادر به حساب آوردنش نیست. هدف این مقاله بازشناخت اهمیت این ارتباط و نحوه تکوین فضاها و مکان های شهری با نام گذاری های آنهاست و بر توضیح نحوه بازتاب آن و نیروهای آن بر چشم انداز مکان شهری متمرکز است. نمونه پژوهش، شهر اردبیل و بافت تاریخی آن است که کاوش آن به دلیل برجستگی تاریخی_فرهنگی اردبیل و قدمت بیش از سی قرن آن اهمیت شایانی دارد. اکثر محلات و گذرهای قدیمی در بافت تاریخی شهر حتی امروزه واجد نام های تاریخی و رایج آن روزگار است. در تدوین ادبیات و چارچوب نظری، از اسناد و متون داخلی و خارجی به روش تحقیق توصیفی_تحلیلی برای استخراج و دسته بندی مشخصه ها استفاده شد. شناسایی نام های نخستین مکان ها، بیشتر بر مبنای آثار روشنفکری، نقشه ها، تصاویر، نقاشی و گراوور به همراه برداشت های میدانی و مصاحبه صورت گرفت. پژوهش نشان می دهد عوامل مختلف سیاسی، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی در نام گذاری سنتی مکان های مختلف شهری و به خصوص شهر اردبیل نقش عمده ای داشته و رنگ و وزن بیشتری را به مقدس بودن، سیاسی و بازرگانی بودن این شهر می دهند. به نظر می رسد نام ها استعاره از بازنمایی همان چیزهایی هستند که در چشم انداز، ظرفیت و ذهنیت شهر بوده و هست و یا می تواند باشد.
سیستم های مکانی جغرافیایی شهری
سیامک قاضی پور
چکیده
در این مقاله با اتخاذ رویکردی توصیفی_تحلیلی، الگوهای فعالیتی و حرکتی (بهصورت پیاده) زنان محله سنگلج تهران در طول یک هفته (به شکلی ناپیوسته) با اتکا بر روشهای مدلسازی و تحلیل تئوری «جغرافیای زمان» مطالعه شده است. هدف اصلی، درک این نکته بوده است که زنان چگونه به صورت روزمره در فضای محله با اهداف و انگیزههای اجتماعی جابهجا ...
بیشتر
در این مقاله با اتخاذ رویکردی توصیفی_تحلیلی، الگوهای فعالیتی و حرکتی (بهصورت پیاده) زنان محله سنگلج تهران در طول یک هفته (به شکلی ناپیوسته) با اتکا بر روشهای مدلسازی و تحلیل تئوری «جغرافیای زمان» مطالعه شده است. هدف اصلی، درک این نکته بوده است که زنان چگونه به صورت روزمره در فضای محله با اهداف و انگیزههای اجتماعی جابهجا میشوند و فعالیت اجتماعی آنها در چه فضاها و مکانهای محلی تحقق مییابد؟ بهمنظور دسترسی به برنامههای اجتماعی روزمره زنان در محله، دادههای موردنظر از طریق روز نگاشتها و جلسات مصاحبههای حضوری نیمه ساخت یافته با 78 مورد از زنان محله طی چهار ماه استقرار در دفتر محلی، گردآوری و از طریق روشهای بازنمایی در تئوری جغرافیای زمان مدلسازی شدهاند. نتیجه این مطالعات چند نکته جامع را در مورد فعالیت اجتماعی و حضور روزمره زنان در فضای محلی آشکار میکند. نخست این که، کانون فعالیت اجتماعی زنانه کمتر در فضاهای عمومی محلی و بیشتر در فضاهای خصوصی و یا فضاهای عمومی فرا محلهای واقع است و سهم فضاهای عمومی محلی در تعاملات اجتماعی زنان ساکن محله بسیار اندک است. دوم این که، فعالیت اجتماعی زنان سهم بسیار اندکی از بودجه زمانی روزمره آنها را به خود اختصاص میدهد. سوم این که، حلقههای فضایی فعالیت اجتماعی زنان نه یک فعالیت مستقل بلکه زیرمجموعهای از سایر فعالیتهای روزمره (مانند خرید کردن) محسوب میشود. در مورد خاص این مقاله، استفاده از مدلهای یاد شده و نتایج تحلیلی حاصله میتواند نقش کلیدی در برنامهریزی و طراحی حرکت و فعالیت اقشار مختلف اجتماعی در فرایند توسعه اجتماعی محله محور دارا باشد.
طراحی شهری
فروغ رحیمی فرد؛ بهادر زمانی
چکیده
ویژگیهای کالبدی و محیطی در کنار دیگر عوامل بر ابعاد مختلف سلامت شهروندان تأثیرگذارند تا آنجا که امروزه سلامت به عنوان یکی از ابعاد طراحی شهری برشمرده شده و انتظار میرود این رشته با ماهیتی میان رشتهای و تأکید و تمرکز بر جنبههای کالبدی_عملکردی محیط در کنار علوم دیگر در راستای تأمین و ارتقای سلامت شهروندان در تمام ابعاد آن ...
بیشتر
ویژگیهای کالبدی و محیطی در کنار دیگر عوامل بر ابعاد مختلف سلامت شهروندان تأثیرگذارند تا آنجا که امروزه سلامت به عنوان یکی از ابعاد طراحی شهری برشمرده شده و انتظار میرود این رشته با ماهیتی میان رشتهای و تأکید و تمرکز بر جنبههای کالبدی_عملکردی محیط در کنار علوم دیگر در راستای تأمین و ارتقای سلامت شهروندان در تمام ابعاد آن و از جمله سلامت اجتماعی ایفای نقش نماید. در همین راستا هدف کلی این مقاله بررسی و مقایسه تأثیر ویژگیها (شاخصهای) کالبدی_محیطی بر سلامت اجتماعی شهروندان است. برای دستیابی به این هدف، با استفاده از روش تحقیق رگرسیون چندگانه (مدل گام به گام) در دو محله قدیمی (ارگانیک) و جدید (شطرنجی) در اصفهان، نخست همبستگی میان شاخصهای بیان شده (متغیرهای مستقل) و سلامت اجتماعی (متغیر وابسته) بررسی و سپس شاخصهای مؤثرتر در پیشبینی متغیر وابسته شناسایی شدند. براساس نتایج پژوهش از کل شاخصهای مورد نظر تعدادی به صورت مشترک در هر دو محله و تعدادی فقط در هر محله، همبستگی دو به دو با سلامت اجتماعی شهروندان را نشان دادهاند. همچنین یافتههای پژوهش نشان داد، تعداد محدودی از شاخصهای دارای همبستگی مشخص شده به صورت معناداری قابلیت پیشبینی سلامت اجتماعی (متغیر وابسته) و قرارگیری در معادله رگرسیون پیشبینی متغیر وابسته را دارند. در نهایت مشخص شد که در محله دردشت، شاخصهای وجود فضاهای گردهمایی و پاتوقها، شمولگرایی فضاهای عمومی، امنیت مناسب و جرمخیزی پایین، همبستگی اجتماعی، حمایت اجتماعی و بومی بودن ساکنان نقش اساسی در پیشبینی سلامت اجتماعی شهروندان داشته و این شاخصها در محله ملاصدرا امنیت مناسب و جرمخیزی پایین، حس تعلق به محله، میزان سواد (تحصیلات)، شمولگرایی فضاهای عمومی، امنیت و ایمنی کودکان در فضاهای عمومی، منظر مطلوب فضاهای عمومی، پوشش گیاهی و میزان درگیری و نزاعهای قومی هستند.
طراحی شهری
سیدمحسن حبیبی؛ شهره عزتیان؛ عنایت اله محقق نسب
چکیده
در حال حاضر حقوق کودکان و مشارکت آنان در شهرسازی جایگاه ویژهای در تجربیات شهرسازی جهان پیدا کرده است. این رویکرد به کودکان اجازه میدهد که در برنامهریزی و طراحی محیط زندگی خود اثرگذار و سهیم باشند. از آنجایی که برای ایجاد فضاهای شهری در فرایند مشارکتی توجه به نظر گروههای دخیل در کانون توجه قرار میگیرد، مناسبسازی ...
بیشتر
در حال حاضر حقوق کودکان و مشارکت آنان در شهرسازی جایگاه ویژهای در تجربیات شهرسازی جهان پیدا کرده است. این رویکرد به کودکان اجازه میدهد که در برنامهریزی و طراحی محیط زندگی خود اثرگذار و سهیم باشند. از آنجایی که برای ایجاد فضاهای شهری در فرایند مشارکتی توجه به نظر گروههای دخیل در کانون توجه قرار میگیرد، مناسبسازی فضاهای شهری برای کودکان نیز این ضرورت را ایجاد میکند که مراحل برنامهریزی و طراحی با همکاری کودکان انجام شود. همچنین به این دلیل که نوع نگاه کودکان به شهر از موضع بزرگسالان متفاوت است، روشهای مشارکت کودکان در فرایند برنامهریزی و طراحی شهری نیز متفاوت خواهد بود. در این مقاله که از نظر روش توصیفی_تحلیلی است، با مرور مفاهیم و فرایند مشارکت کودکان در ایجاد فضاهای شهری دوستدار کودک، الگویی برای فرایند مشارکت آنها در شهر استخراج شده و به این سئوال پاسخ داده شده که چگونه میتوان یک الگوی مشارکتی مبتنی بر آموزش و ایجاد یک زبان مشترک با کودکان را تدوین کرد؟ و چه رابطه معناداری میان نظرات و پیشنهادهای کودکان آموزش دیده با سایر گروههای جانشین آنها در طراحی و برنامهریزی شهر وجود دارد؟ در این پژوهش با برگزاری فراخوانها و کارگاههای شهرسازی برای کودکان تلاش شده بستر مناسبی برای مشارکت داوطلبانه کودکان در شهر سده لنجان فراهم شود تا از این طریق بتوان نظر کودکان را به عنوان گروه دخیلان اصلی در فضاهای دوستدار کودک بررسی کرده و انگاره و پیشنهادهای آنها را متناسب با نظر طراح تعدیل کرد که برای این منظور 128 کودک آموزش دیدند و سپس به سئوالات پرسشنامه پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد، فرایند انجام شده در این تحقیق در جهت افزایش مشارکت پذیری کودکان و ایجاد یک زبان مشترک میان کودکان و سایر گروههای دخیل و طراحان کارآمد بوده و به خوبی میتواند در برنامههای مشارکتی کودکان مورد استفاده قرار گیرد. همچنین نتایج حاصل از آمار توصیفی و استنباطی(آزمون پیرسون_خی دو) نشان داد، نظرات کودکان با نظرات سایر گروههای دخیل و همین طور طراحان، تفاوتهای فاحشی دارد که لزوم بهرهمندی از مشارکت فعالانه کودکان در برنامههای مشارکتی را بیش از پیش مورد تأکید قرار میدهد.