جامعه شناسی شهری
محمدرضا ضمیری؛ مهین نسترن؛ محمود قلعه نویی
چکیده
سنجش و ارزیابی جداییگزینی اجتماعی_فضایی با ارتقای ابزارهای محاسباتی، جایگاهی برجسته در مطالعات شهری و اجتماعی پیدا کرده است. بجنورد پس از تقسیم استان خراسان در سال ۱۳۸۳ به عنوان مرکز استان خراسان شمالی برگزیده شد و در سالهای اخیر رشد و گسترش سریع و پیشبینی نشدهای را تجربه کرده و جمعیت و مساحت آن به ترتیب دو و سه برابر شدهاند. ...
بیشتر
سنجش و ارزیابی جداییگزینی اجتماعی_فضایی با ارتقای ابزارهای محاسباتی، جایگاهی برجسته در مطالعات شهری و اجتماعی پیدا کرده است. بجنورد پس از تقسیم استان خراسان در سال ۱۳۸۳ به عنوان مرکز استان خراسان شمالی برگزیده شد و در سالهای اخیر رشد و گسترش سریع و پیشبینی نشدهای را تجربه کرده و جمعیت و مساحت آن به ترتیب دو و سه برابر شدهاند. بدین ترتیب شکل و شیوة توزیع جمعیت بهویژه خانوادههایی که در پی مهاجرت گسترده در این سالها به فضای شهری بجنورد وارد شدهاند، در ارتباط با تنوع و تکثر قومی و فرهنگی موجود در سطح شهر بجنورد، اهمیت و ضرورت بیشتری پیدا میکند. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و مبتنی بر روش تحقیق توصیفی_تحلیلی است و با هدف ارزیابی و تبیین وضعیت و روند جداییگزینی سکونتی گروههای قومی در سطح محلههای شهر بجنورد انجام شده است. در این پژوهش با بهره گرفتن از دادههای آماری جمعیت محلههای بجنورد، به محاسبه و اندازهگیری شاخصهای نشانگر ابعاد مختلف جداییگزینی سکونتی میان گروههای قومی در سالهای پس از تأسیس استان خراسان شمالی میپردازد. به این منظور دادههای گردآوری شده به کمک نرمافزارهای Geo-Segregation Analyzer و ArcGIS با شاخصهای دوگروهی، چندگروهی، شاخصهای تمرکز و خوشهبندی تحلیل شده و نتیجه در قالب نقشه و جدول ارائه شد. تحلیل و تبیین یافتهها نمایانگر آنست که پس از ارتقای بجنورد به مرکزیت استان، شاخصهای جداییگزینی سکونتی میان قومیتهای بجنورد رو به رشد و شدت گرفتن بوده است. بهویژه در خصوص قومیت ترکمن، روند رشد و تشدید شاخصهای یادشده به اندازهای است که ادامة آن میتواند به بروز بحران جداییگزینی کامل در محلههای ترکمننشین بجنورد بینجامد. با توجه به اهمیت حفظ یکپارچگی و انسجام شهری، هرگونه طرحریزی (بازنگری طرح جامع) به منظور توسعة شهری و بازآفرینی بافت ناکارآمد و سکونتگاههای غیررسمی نیازمند توجه به موضوع جداییگزینی اجتماعی فضایی گروههای قومی شهر بجنورد خواهد بود.
برنامه ریزی منطقه ای
فردیس سالاریان؛ مهین نسترن؛ هاشم داداش پور
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی علل شکلگیری پراکندهرویی به تفکیک زیرسیستمهای برنامهریزی و تحلیل پیامدهای برآمده از شکلگیری پراکندهرویی و دستیابی به شرایط زمینهای، علّی و تداوم آن در شهر_ منطقه مورد مطالعه است. پژوهش ماهیت توصیفی_تحلیلی داشته و هدف آن کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای_اسنادی و پیمایشی است. ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی علل شکلگیری پراکندهرویی به تفکیک زیرسیستمهای برنامهریزی و تحلیل پیامدهای برآمده از شکلگیری پراکندهرویی و دستیابی به شرایط زمینهای، علّی و تداوم آن در شهر_ منطقه مورد مطالعه است. پژوهش ماهیت توصیفی_تحلیلی داشته و هدف آن کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای_اسنادی و پیمایشی است. در بخش نخست پرسشنامهای از متغیرهای مؤثر بر شکلگیری پراکندهرویی که مستخرج از مطالعات داخلی و خارجی هستند با نمونهگیری هدفمنددر اختیار کارشناسان قرار گرفته و سپس با استفاده از روش دلفی فازی به تحلیل نتایج پرداخته شده است. در بخش دوم با استفاده از مصاحبه ساختارمند از متخصصین در دستگاه نظریه زمینهای و با استفاده از نرم افزار Max qda به بررسی، تحلیل و کدگذاری مصاحبهها پرداخته شده است. برای بررسی علل شکلگیری پراکندهرویی 38 متغیر در شش عامل به صورت پرسشنامه در اختیار 25 نفر از متخصصین که براساس نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند، قرار داده شد. در راستای تحلیل پیامدهای پراکندهرویی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند با تعداد 34 نفر از مشارکت کنندگان در محدوده مطالعاتی به بررسی پیامدهای فضایی پراکندهرویی در شهر_منطقه مورد مطالعه پرداخته شده و 249 کد اولیه و 28 کد کانونی تعیین گردید. بیشترین علل شکلگیری پراکندهرویی در محدوده مطالعاتی شامل سرانه درآمد خانوار، سوداگری زمین و مسکن و قیمت زمین است. در تحلیل پیامدهای پراکندهرویی، شرایط زمینهای توسعه و تغییر ساختار اقتصادی، شرایط علی ناکارآمدی سیستم مدیریت و نظارت، شرایط تداوم شامل تحول اجتماع بومی و تخریب ساختار طبیعی و پیامد تغییر ساختار کالبدی و فضایی منطقه تبیین شد.
جامعه شناسی شهری
نرگس قدسی؛ مهین نسترن؛ وحید قاسمی
چکیده
جداشدگی شهری به عنوان یکی از ویژگی های ذاتی شهرها، به فاصله اجتماعی و جدایی فیزیکی میان ساکنان در یک بستر شهری اشاره دارد؛ هنگامی که این پدیده مانع از دسترسی برخی گروهها به خدمات، فعالیتها و فضاها شود، به یک مسئله و مشکل شهری تبدیل میگردد. ماهیت بین رشته ای و ابعاد گسترده و در هم تنیده این پدیده باعث شده در سه دهه اخیر، پژوهشگرانی ...
بیشتر
جداشدگی شهری به عنوان یکی از ویژگی های ذاتی شهرها، به فاصله اجتماعی و جدایی فیزیکی میان ساکنان در یک بستر شهری اشاره دارد؛ هنگامی که این پدیده مانع از دسترسی برخی گروهها به خدمات، فعالیتها و فضاها شود، به یک مسئله و مشکل شهری تبدیل میگردد. ماهیت بین رشته ای و ابعاد گسترده و در هم تنیده این پدیده باعث شده در سه دهه اخیر، پژوهشگرانی از گروه های تخصصی مختلف به بررسی آن بپردازند. اگرچه تعداد پژوهشها در این زمینه کم نیست، اما پراکندگی محورها و موضوعات مورد بررسی و در نتیجه فقدان چارچوب های مفهومی منسجم به دلیل تنوع تخصص های مرتبط به چشم می خورد. از این رو پژوهش حاضر سعی دارد با بررسی وضعیت مقاله های فارسی و ارائه صورت بندی منظمی از آنها گامی در جهت روشن تر شدن خلأهای پژوهشی در حوزه مفهومی جداشدگی بردارد. در این پژوهش از روش شناسی کیفی به عنوان رویکرد پژوهش و از تکنیک های متن پایه ای چون مرور نظام مند و فراتحلیل کیفی استفاده شده است. بدین منظور 50 مقاله منتخب فارسی در بازه سالهای 1400-1375در موضوع جداشدگی، در دو بخش ویژگی های ساختاری و محتوایی در قالب 15مقوله بررسی شده اند. یافته های این پژوهش، مقالات منتخب را بر اساس نوع پرسش اصلی آنها (چیستی، چرایی و چگونگی) در قالب پنج محور موضوعی اصلی دسته بندی کرده است. همچنین سیر تحول مفهوم جداشدگی در پژوهش های این حوزه به چهار دوره کلی اولیه، میانی، متأخر (دوره کنونی) و آینده تقسیم و با یکدیگر مقایسه شده اند و بر اساس آن تعریفی برای جداشدگی اجتماعی _ فضایی ارائه شده است. نتایج این مقایسه بیانگر آن است که جداشدگی شهری به عنوان موضوعی میان رشته ای، چندوجهی و زمینه گرا، دارای ابعاد اجتماعی _ اقتصادی، کالبدی _ فضایی و سیاسی _ مدیریتی بوده که در شرایط کنونی پژوهشی کشور، نیازمند پژوهش های کیفی با محوریت موضوعاتی چون مدل سازی مفهومی و مدل سازی سنجش جداشدگی (در تبیین چیستی)، شناسایی و بررسی عوامل زمینه ای مؤثر بر جداشدگی از جمله ساختار و پیکره بندی شهرها (در تبیین چرایی) و همچنین شناسایی و بررسی سیاست ها و گرایش های اثرگذار بر جداشدگی (در تبیین چگونگی) با در نظر گرفتن تمامی ابعاد آن است. در این صورت می توان با دستیابی به درک درستی از این مفهوم، در مباحث شهرسازی، برنامه ریزی و طراحی شهری دقیقتر به بررسی الگوهای فضایی آن در طول زمان پرداخت.
برنامه ریزی شهری
فضیلت طهری؛ مهین نسترن؛ پرویز اجلالی
چکیده
شهر رشت، به عنوان نمونه یک شهر ایرانی، از افراد متنوع و گوناگون با سنین، جنسیتها، تواناییهای جسمی و پیشینههای قومی مختلف تشکیلشدهاست. بسیاری از سازوکارهای برنامهریزی شهری جهان با پذیرش تنوع و گوناگونی ساکنان شهری به سوی بهکارگیری رویکردهای تنوعگرا و گنجاندن تنوعها و تفاوتها در فرایندهای برنامهریزی شهری تغییرمسیردادهاند، ...
بیشتر
شهر رشت، به عنوان نمونه یک شهر ایرانی، از افراد متنوع و گوناگون با سنین، جنسیتها، تواناییهای جسمی و پیشینههای قومی مختلف تشکیلشدهاست. بسیاری از سازوکارهای برنامهریزی شهری جهان با پذیرش تنوع و گوناگونی ساکنان شهری به سوی بهکارگیری رویکردهای تنوعگرا و گنجاندن تنوعها و تفاوتها در فرایندهای برنامهریزی شهری تغییرمسیردادهاند، اما سازوکار برنامهریزی شهری کشور ایران و به تبع آن شهر رشت در سایۀ تفکرات مدرنیسم همچنان با شهروندان به صورت نوعی واحد برخوردمیکنند و تفاوتهای سنی، جنسیتی، قومی نژادی، مذهبی، تفاوت در توانایی جسمی و در نتیجه تفاوت در نیازهای شهروندان در شهر را درنظرنمیگیرند. نظریه و عمل برنامهریزی به تازگی از ضرورت خدماترسانی به طیف متنوعی از نیازها و ترجیحات آگاهتر شده و برنامهریزی برای تنوع و تفاوت، تفسیری اجتماعی از برنامهریزی برای شهرها و رویکردی است که نیازهای گروههای اجتماعی مختلف را درنظرمیگیرد. در کشورمان با خلأ مطالعات دانشگاهی در زمینۀ معرفی رویکرد برنامهریزی برای تنوع و تفاوت و شناسایی عوامل مؤثر بر به کارگیری و تحقق آن روبه روهستیم. از این رو هدف از این مطالعه معرفی اجمالی این رویکرد و شناسایی عوامل مؤثر بر تحقق آن در شهر رشت بر مبنای دیدگاههای صاحب نظران برنامهریزی این شهر است. با توجه به نوع مسئله و جامعۀ آماری تحقیق از روش نظریۀ زمینهای نظاممند استفاده شدهاست. برای گردآوری دادهها ابتدا پرسشنامۀ نیمهساختاریافتهای طراحی و سپس با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند از نوع گلولهبرفی با 10 نفر از صاحب نظران برنامهریزی این شهر مصاحبههای عمیق انجامشد. دادههای متنی حاصل از مصاحبهها با استفاده از فرایند کدگذاری و روش تحلیل سطر به سطر در نرم افزار مکس کیو دی اِی تحلیل شدند. درنهایت عوامل مؤثر بر تحقق الگوی برنامهریزی شهری تنوعگرا در قالب 17 مقولۀ اصلی و 59 مقولۀ فرعی و روابط میان آنها شناسایی شدند و مدل پارادایمی الگوی برنامهریزی شهری تنوعگرا با تأکید بر شرایط علّی، زمینهای، مداخلهگر، پیامدی و راهبردهای تحقق این الگو ارائه شد. نتایج نشانمیدهد طیف گستردهای از زیرساخت های اندیشهای، سیاستی، ابزاری، سازمانی، قانونی، مالی، آموزشی و فرهنگی اجتماعی در تحقق این رویکرد مؤثرند که شناسایی و تبیین آنها میتواند راهنمای تصمیمگیریها و اقدامات آیندۀ مراجع برنامهریزی شهری کشورمان باشد.