پایداری شهری
محراب محرابی؛ مجید انصاری؛ محسن رفیعیان
چکیده
پایداری مفهومی پیچیده است و در مناطق شهری کاربرد فراوانی دارد. در نگاه پایداری شهرهای میراث جهانی همچون یزد جایگاه ویژهای دارند. مطالعات پایداری شهرهای میراثی همچون شهر یزد با توجه به وجود عناصر میراث تاریخی_فرهنگی در آنها نسبت به سایر شهرها متفاوتتر است. بر این اساس با توجه به این که شهر یزد حاوی میراثی گرانبهاست که از نسلی ...
بیشتر
پایداری مفهومی پیچیده است و در مناطق شهری کاربرد فراوانی دارد. در نگاه پایداری شهرهای میراث جهانی همچون یزد جایگاه ویژهای دارند. مطالعات پایداری شهرهای میراثی همچون شهر یزد با توجه به وجود عناصر میراث تاریخی_فرهنگی در آنها نسبت به سایر شهرها متفاوتتر است. بر این اساس با توجه به این که شهر یزد حاوی میراثی گرانبهاست که از نسلی به نسل امروز به ارث رسیده است، براساس نگاه پایداری این ضرورت وجود دارد، نسل حاضر نیز در حفظ و انتقال آن به نسل آتی کوشا باشد و همچنین تغییرات روزافزون بافت میراث جهانی شهر یزد این ضرورت را ایجاد میکند تا از آیندههای پیش روی این بافت ارزشمند آگاه شده و بر اساس این شناخت، بر تحولات آتی محدوده مورد مطالعه فائق آمد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیشرانهای اثرگذار بر روند توسعه پایدار بافت میراث جهانی شهر یزد و همچنین ترسیم سناریوهای آینده این میراث جهانی زنده با تاکید بر توسعه پایدار، صورت پذیرفته است. در این پژوهش ابتدا با مطالعه اسناد مربوط، 24 متغیر به عنوان عوامل مؤثر بر روند توسعه پایدار بافت میراث جهانی شهر یزد شناسایی شدند. سپس با هدف شناسایی پیشرانهای محدوده مورد مطالعه، میزان اثرگذاری و اثرپذیری این عوامل بر روی ابعاد توسعه پایدار (اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی) به کمک تکنیک تاپسیس فازی و نظرخواهی از متخصصین صاحبنظر این حوزه، بر اساس طیف لیکرت (طیف 7تایی) و در دو پرسشنامه مجزا، مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به یافتههای پژوهش جمعیت، مشارکت ساکنین، مهاجرت، رقابتپذری، خدمات گردشگری، حفاظت از بافت میراث جهانی (کالبدی_عملکردی) و اشتغال بیشترین نقش را در وضعیت آتی بافت میراث جهانی شهر یزد ایفا میکنند. در تحلیل وضعیت سناریوهای بافت میراث جهانی شهر یزد ، شرایط حاضر میراث تاریخی شهر یزد با سناریوی ایده آل فاصله دارد و بیشتر به سوی سناریوی بحرانی تمایل دارد و برای حفظ پایداری راه پر فراز و نشیبی پیش روی خود میبیند. اگر صحنه برنامهریزی را در قالب طیفی از شرایط بحرانی تا مطلوبیت کامل فرض کنیم و شـرایط بحرانـی را دوری کامل از اهداف آرمانی و مطلوبیت را نزدیکی کامل با اهداف آرمانی بدانیم، باید گفت بافت تاریخی در حال حاضر مسیر درستی را طی نمیکند و از شرایط خوبی برخوردار نیست.
برنامه ریزی شهری
مجید روستا؛ محمد سلیمانی مهرجانی؛ مظفر صرافی؛ مجتبی رفیعیان
چکیده
یکی از مهمترین چالشهای کلانشهرهای امروز، وجود محلههای شهریِ نابسامان و فقیر شهری در فضاهای حاشیهای است. مجموعه سیاستها و برنامههای بازآفرینی برای رویارویی با چنین چالشی، در طی سده بیستم تلاش کرده است تا کیفیت زندگیِ بهتری برای ساکنینِ واقع در چنین فضاهای فقیر شهری ایجاد کند. اما چنین اقداماتی، کمتر با موفقیت قابلتوجهی ...
بیشتر
یکی از مهمترین چالشهای کلانشهرهای امروز، وجود محلههای شهریِ نابسامان و فقیر شهری در فضاهای حاشیهای است. مجموعه سیاستها و برنامههای بازآفرینی برای رویارویی با چنین چالشی، در طی سده بیستم تلاش کرده است تا کیفیت زندگیِ بهتری برای ساکنینِ واقع در چنین فضاهای فقیر شهری ایجاد کند. اما چنین اقداماتی، کمتر با موفقیت قابلتوجهی همراه بوده است. پیشفرض پژوهش حاضر این است که یکی از دلایل اصلیِ چنین شکستهایی، کمتوجهی به مقیاسِ برنامهها و طرحهای بازآفرینی شهری بوده است. بر این اساس در این پژوهش، دو پرسش اصلی طرح شده است: نخست، چرا مفهوم مقیاس باید در محوریت برنامههای بازآفرینی شهری قرار بگیرد و چنین محوریتی چگونه میتواند به کارآمدترسازیِ برنامهها و ارتقای کیفیت زندگی ساکنین شهریِ هدف کمک کند؟ و دوم، وضعیت پروژههای بازآفرینی شهری، بر اساس معیارها و شاخصهای موردنظر در این پژوهش، چه اثراتی بر کارایی پروژه و وضعیت کیفیت زندگی ساکنین هدف میتواند داشته باشد؟ برای پاسخ به چنین پرسشهایی، از دو روششناسی زمینهگرا برای تحلیل مفهوم مقیاس و پیمایشی_دادهنگر برای سنجش کیفیت زندگی استفاده شده است. منابع داده و اطلاعات، شامل سرشماریها و پرسشگری و همچنین کتابخانهای_اسنادی، برنامهها و طرحها و تکنیکهای تجزیه و تحلیل نیز شامل همبستگی و رگرسیون(برای سنجش کیفیت زندگی) و فرا_تحلیل(در مقیاسشناسی) بوده است. نتایج این پژوهش در چهار نمونه شهر رشت، همدان، سنندج و گرگان نشان میدهد که همبستگی معناداری بین تعداد پروژههای بازآفرینی، انرژی اولیه و موقعیت مکانی آنها (متغیرهای مستقل) و اثرگذاری آنها بر کیفیت زندگی ساکنین هدف (متغیر وابسته) وجود دارد. وجود چنین همبستگی بدین معناست که برنامههای بازآفرینی شهری در ایران میتواند از طریق توجه بنیادی به مقیاس برنامه بازآفرینی، تأثیر بیشتری در ارتقای کیفیت زندگی ساکنین هدف داشته باشد.
پایداری شهری
مژده عرفانی؛ سید حسین بحرینی؛ منوچهر طبیبیان
چکیده
در دهههای اخیر نگرشهای متعددی در رابطه با شکلگیری «منظر پایدار» در شهرها مطرح و پژوهشهای گوناگونی در این زمینه انجام شده است. اما آنچه تاکنون قابل تشخیص است، عدم توجه به منظر و رویکرد کلنگر آن در حوزه شهرسازی بهعنوان «رکن اساسی طراحی شهری» است. بر این مبنا تفکر «شهرسازی منظر» با درک منظر بهمثابه یک پایگاه ...
بیشتر
در دهههای اخیر نگرشهای متعددی در رابطه با شکلگیری «منظر پایدار» در شهرها مطرح و پژوهشهای گوناگونی در این زمینه انجام شده است. اما آنچه تاکنون قابل تشخیص است، عدم توجه به منظر و رویکرد کلنگر آن در حوزه شهرسازی بهعنوان «رکن اساسی طراحی شهری» است. بر این مبنا تفکر «شهرسازی منظر» با درک منظر بهمثابه یک پایگاه نظری جدید و«کلینگری» به شهر و پذیرش «عدم قطعیت» شهر معاصر، عرصه موضوعی جدیدی را در رابطه با طراحی منظر در ادبیات جهانی مطرح نموده است. از این رو پژوهش حاضر درصدد تبیین فرایند طراحی منظر شهری پایدار در شرایط متغیر کنونی (در دو بعد رویه و محتوا) با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه «شهرسازی منظر» است. در این راستا پرسش اصلی پژوهش اینگونه مطرح میشود که «منظر پایدار» در چارچوب نظری تفکر «شهرسازی منظر»، براساس ماهیت پیچیده شهر معاصر، چگونه تبیین شده و تحقق مییابد. متأثر از ماهیت پرسش پژوهش و برای رسیدن به هدف مورد نظر، از روش تحلیل محتوا و تفسیر یافتهها استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که مفهوم پایداری در تفکر «شهرسازی منظر» هم به معنای «ثبات» ساختار اصلی شهر و هم به مفهوم «تغییر» فعالیت و برنامهها مطابق با تغییر شرایط و تقاضاها در طول زمان است. بنابراین میتوان از چارچوب نظری تفکر «شهرسازی منظر» با ویژگی «عدم قطعیت» و «تغییر» در طراحی «عرصههای باز» درون و پیرامون شهر و همچنین «محلههای شهری» که از قابلیت «انطباق» و «انعطافپذیری» بیشتری برخوردارند، استفاده نمود. در این زمینه تأکید بر برنامهریزی از پایین به بالا، ابعاد مشارکتی، طراحی فرایند محور و برگشتپذیر (با قابلیت اصلاح و بازبینی)، تفکری فرارشتهای در مواجهه با منظر، همراه با نگرشی از مقیاس کلان به خرد در حوزه منظر شهری و توجه به ارزشهای موجود در آن باید مدنظر قرار بگیرد.