طراحی شهری
شیما عابدی؛ ساناز سعیدی مفرد
چکیده
مسیریابی توانایی شناسایی موقعیت مکانی و رسیدن به مقصد، حرکت در محیطهای فضایی است. این موضوع در خصوص کودکان که معمولاً استقلال و تجربه کافی در جابهجایی در محیطهای شهری را ندارند، بسیار حائز اهمیت است. این پژوهش باهدف بررسی تأثیر نشانههای شهری بر مسیریابی کودکان در فضای شهری تدوین گردیده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر کاربردی و ...
بیشتر
مسیریابی توانایی شناسایی موقعیت مکانی و رسیدن به مقصد، حرکت در محیطهای فضایی است. این موضوع در خصوص کودکان که معمولاً استقلال و تجربه کافی در جابهجایی در محیطهای شهری را ندارند، بسیار حائز اهمیت است. این پژوهش باهدف بررسی تأثیر نشانههای شهری بر مسیریابی کودکان در فضای شهری تدوین گردیده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر کاربردی و پیمایشی است. روش نمونهگیری بهصورت تصادفی با استفاده از فرمول کوکران و تکمیل پرسشنامه توسط 106 نفر از کودکانی که در بازه سنی 12-8 سال هستند، انجام گردیده است. در تحلیل دادهها به منظور ارزیابی تأثیر نقش نشانهها در مسیریابی کودکان پس از جمعآوری دادهها، اطلاعات حاصل با روش تحلیل عاملی تأییدی و با استفاده از نرمافزار Amos مورد تحلیل قرار گرفتند. همچنین برای تحلیل دادههای کیفی به بررسی نقاشیهای کودکان پرداختهشده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که تفاوت در گروههای سنی کودکان باعث تفاوت در میزان تأثیرگذاری نشانهها در مسیریابی کودکان میگردد. همچنین عناصر کالبدی و نشانهها در فضاهای شهری در مسیریابی کودکان در محدوده مطالعاتی پژوهش بسیار تأثیرگذارند. ازجمله ویژگیهای اشاره شده کودکان هشت ساله در فرآیند مسیریابی میتوان به فضای سبز و فرم ابنیه اشاره نمود. کودکان 9-10 ساله به فرم کالبدی و تمایز ساختمانها در فرآیند مسیریابی توجه دارند. کودکان 10-12 ساله به ساختمانهایی اشاره دارند که در آنها تنوع رنگی بیشتر و ساختمانهایی که فرم معماری متمایزتری نسبت به سایر ساختمانها دارند. کودکان 10-12 ساله از معابر و ساختمانهای شاخص در مسیریابی استفاده مینمایند. بررسیهای صورت گرفته تأثیر کالبد متمایز در رفتار مسیریابی کودکان را نشان میدهد.
طراحی شهری
تکتم حنایی؛ ساناز سعیدی مفرد؛ شیما عابدی
چکیده
مسیریابی فعالیتی آگاهانه است که با به کارگیری ابزارها و علائم انجام میشود. گردشگران با توجه به میزان آشنایی متفاوت با محیط از ابزارها و علائم راهنمای مختلف در انتخاب مسیر استفاده میکنند. شناخت متفاوت از محیط باعث تفاوت در شکلگیری نقشههای شناختی در ذهن گردشگران میشود. آشنایی با محیط و داشتن تجربه در فضاهای شهری در مسیریابی ...
بیشتر
مسیریابی فعالیتی آگاهانه است که با به کارگیری ابزارها و علائم انجام میشود. گردشگران با توجه به میزان آشنایی متفاوت با محیط از ابزارها و علائم راهنمای مختلف در انتخاب مسیر استفاده میکنند. شناخت متفاوت از محیط باعث تفاوت در شکلگیری نقشههای شناختی در ذهن گردشگران میشود. آشنایی با محیط و داشتن تجربه در فضاهای شهری در مسیریابی بسیار قابل توجه است. بنابراین توجه به مسیریابی گردشگران از جمله کلیدیترین موضوعات در فضاها و نقاط تصمیمگیری است. هدف از این پژوهش تحلیل فرآیند مسیریابی گردشگران با میزان آشنایی متفاوت است. روش مورداستفاده در پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت پیمایشی است. در این راستا به منظور گردآوری دادهها از مشاهدات میدانی، پرسشنامه و بازدید از سایت استفاده شده است. روش نمونهگیری با استفاده از فرمول کوکران با توجه به جمعیت محدوده 359 نفر محاسبه شده است. تحلیل دادهها و ارزیابی ابزارهای گردشگران در فرآیند مسیریابی با استفاده از تحلیلهای آماری شامل تحلیل واریانس یکسویه (آنوا)، آزمون تی وابسته و آزمون K2 برای اولویتبندی متغیرها و سطح معناداری شاخصها با استفاده از آزمون دانکن تحلیل گردیده است. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که میزان آشنایی با محیط بر انتخاب نوع استراتژی در مسیریابی مؤثر است. گردشگرانی که به دلیل شناخت بیشتر، درک و تحلیل ذهنی عمیقتر از محیط آشنایی بیشتری دارند، از استراتژی پیمایشی با استفاده از بازنمایی جهت و فاصله تعیین مسیر میکنند. این در حالی است که گردشگران با میزان آشنایی کمتر از استراتژی نشانه از طریق بازشناسی نوع نشانهها و تشخیص موقعیت قرارگیری آنها مسیر خود را پیدا میکنند. اولویت گردشگران برای استفاده از ابزارهای بصری در مسیریابی به ترتیب شامل جاذبههای گردشگری، جدارهها، علائم و الگوی شبکه معابر هستند.