سیستم های مکانی جغرافیایی شهری
مهناز آزادطلب؛ هیمن شهابی؛ عطااله شیرزادی؛ کامران چپی
چکیده
سیل دومین بلای طبیعی است که سالانه خسارات زیادی را به جوامع انسانی وارد میآورد. در این میان شهرها و مراکز جمعیتی، بیشترین ریسک و احتمال خسارت فیزیکی قابل لمس ناشی از وقوع سیل را دارا هستند. شهر سنندج به دلیل احاطه شدن به وسیله کوهها و تپهها پتانسیل بالایی در تولید رواناب و انتقال آن به سطح شهر را دارد.بنابراین هدف از این مطالعه ...
بیشتر
سیل دومین بلای طبیعی است که سالانه خسارات زیادی را به جوامع انسانی وارد میآورد. در این میان شهرها و مراکز جمعیتی، بیشترین ریسک و احتمال خسارت فیزیکی قابل لمس ناشی از وقوع سیل را دارا هستند. شهر سنندج به دلیل احاطه شدن به وسیله کوهها و تپهها پتانسیل بالایی در تولید رواناب و انتقال آن به سطح شهر را دارد.بنابراین هدف از این مطالعه پیشبینی مکانی مخاطره سیلاب در شهر سنندج در استان کردستان با استفاده از الگوریتمهای شاخص آماری (SI) و مدل تابع شواهد قطعی (EBF) هم به صورت منفرد و هم به صورت ترکیبی در محیط GIS است.فاکتورهای مؤثر بر وقوع سیل که در این مطالعه در نظر گرفته شدند شامل درصد شیب، جهت شیب، ارتفاع، فاصله از رودخانه، تراکم رودخانه، تجمع جریان، کاربری اراضی، انحنای شیب، لیتولوژی، فاصله از معابر، تراکم معابر، فاصله از ساختمان، تراکم ساختمان و میزان بارندگی بود. پس از جمعآوری اطلاعات و لایههای مورد نیاز، نقشه پیشبینی مکانی حساسیت سیلاب در شهر سنندج تهیه شد. به منظور ارزیابی عملکرد مدلها از سطح زیر نمودار AUC به دست آمده از منحنی ROC استفاده گردید. با توجه به معیار ارزیابی مورد استفاده در این مطالعه (ROC) و با توجه به دادههای اعتبارسنجی، مدل تابع شواهد قطعی (840/0) نسبت به مدل شاخص آماری (827/0) در پهنهبندی خطر سیلخیزی در منطقه مورد نظر دارای بهترین عملکرد بود. در مدل ترکیبی SI-EBF همچنین میزان صحت با توجه به دادههای اعتبارسنجی برابر 849/0 بود که این نشان داد، عملکرد مدل ترکیبی SI-EBF در پیشبینی مکانی خطر سیلاب در مطالعه حاضر نتایج بهتری نسبت به مدلهای منفرد داشته است.در نهایت نتایج مطالعه نشان داد که تراکم ساختمانی و معابر شهری عوامل اصلی در وقوع سیلاب شهر سنندج هستند که براساس نقشه پهنهبندی خطر سیل ارائه شده میتوان اقدامات مدیریتی مناسبی را برای کاهش خسارتها و تلفات ناشی از سیل انجام داد.
سیستم های مکانی جغرافیایی شهری
سیامک قاضی پور
چکیده
در این مقاله با اتخاذ رویکردی توصیفی_تحلیلی، الگوهای فعالیتی و حرکتی (بهصورت پیاده) زنان محله سنگلج تهران در طول یک هفته (به شکلی ناپیوسته) با اتکا بر روشهای مدلسازی و تحلیل تئوری «جغرافیای زمان» مطالعه شده است. هدف اصلی، درک این نکته بوده است که زنان چگونه به صورت روزمره در فضای محله با اهداف و انگیزههای اجتماعی جابهجا ...
بیشتر
در این مقاله با اتخاذ رویکردی توصیفی_تحلیلی، الگوهای فعالیتی و حرکتی (بهصورت پیاده) زنان محله سنگلج تهران در طول یک هفته (به شکلی ناپیوسته) با اتکا بر روشهای مدلسازی و تحلیل تئوری «جغرافیای زمان» مطالعه شده است. هدف اصلی، درک این نکته بوده است که زنان چگونه به صورت روزمره در فضای محله با اهداف و انگیزههای اجتماعی جابهجا میشوند و فعالیت اجتماعی آنها در چه فضاها و مکانهای محلی تحقق مییابد؟ بهمنظور دسترسی به برنامههای اجتماعی روزمره زنان در محله، دادههای موردنظر از طریق روز نگاشتها و جلسات مصاحبههای حضوری نیمه ساخت یافته با 78 مورد از زنان محله طی چهار ماه استقرار در دفتر محلی، گردآوری و از طریق روشهای بازنمایی در تئوری جغرافیای زمان مدلسازی شدهاند. نتیجه این مطالعات چند نکته جامع را در مورد فعالیت اجتماعی و حضور روزمره زنان در فضای محلی آشکار میکند. نخست این که، کانون فعالیت اجتماعی زنانه کمتر در فضاهای عمومی محلی و بیشتر در فضاهای خصوصی و یا فضاهای عمومی فرا محلهای واقع است و سهم فضاهای عمومی محلی در تعاملات اجتماعی زنان ساکن محله بسیار اندک است. دوم این که، فعالیت اجتماعی زنان سهم بسیار اندکی از بودجه زمانی روزمره آنها را به خود اختصاص میدهد. سوم این که، حلقههای فضایی فعالیت اجتماعی زنان نه یک فعالیت مستقل بلکه زیرمجموعهای از سایر فعالیتهای روزمره (مانند خرید کردن) محسوب میشود. در مورد خاص این مقاله، استفاده از مدلهای یاد شده و نتایج تحلیلی حاصله میتواند نقش کلیدی در برنامهریزی و طراحی حرکت و فعالیت اقشار مختلف اجتماعی در فرایند توسعه اجتماعی محله محور دارا باشد.
برنامه ریزی شهری
جعفر میرکتولی؛ سید محمد حسن حسینی
دوره 3، شماره 9 ، بهمن 1392، ، صفحه 69-80
چکیده
زمین مهمترین عامل توسعه و گسترش فیزیکی شهرها میباشد؛ و مقوله مدیریت زمین در حال حاضر به یکی از مهمترین بحثها و دغدغههای دولتهای محلی تبدیل گردیده است. همچنین رشد و توسعه پراکنده شهرها، موجب تخریب محیطزیست و منابع طبیعی پیرامون شهرها شده است. در این بین، بر اثر تصمیمگیریهای نامناسب و شتابزده، ...
بیشتر
زمین مهمترین عامل توسعه و گسترش فیزیکی شهرها میباشد؛ و مقوله مدیریت زمین در حال حاضر به یکی از مهمترین بحثها و دغدغههای دولتهای محلی تبدیل گردیده است. همچنین رشد و توسعه پراکنده شهرها، موجب تخریب محیطزیست و منابع طبیعی پیرامون شهرها شده است. در این بین، بر اثر تصمیمگیریهای نامناسب و شتابزده، برخی از ظرفیتهای اراضی درونی و میانبافتی شهرها برای توسعه و یا توسعه مجدد، از سوی مدیران شهری نادیده گرفته شده است. از این رو هدف از این تحقیق، تشخیص و شناسایی اراضی مناسب میانبافتی شهر گرگان برای توسعه میانافزا و مجدد میباشد. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی_ تحلیلی است. بدین منظور، از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، بهعنوان یک مدل تصمیمگیری چندمعیاره (MCDM)، به منظور اولویتبندی، وزندهی و تعیین نسبت پایندگی معیارها و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، بهعنوان ابزاری نیرومند در تصمیمگیری و مدیریت محیط، برای تولید، پردازش و همپوشانی لایهها استفاده گردید. طی این فرآیند، 14 معیار و شاخصِ تأثیرگذار شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، لغزش، حریم گسل، حریم رودخانه، کاربری اراضی شهری، دانهبندی قطعات، تعداد طبقات ساختمانها، تراکم واحد مسکونی، منطقهبندی ساختمانی، تراکم جمعیت، قیمت اراضی و بافت فرسوده، در قالب شاخصهای طبیعی، کالبدی و اجتماعی شناسایی، تهیه و مورد استفاده قرار گرفت. در پایان با تولید نقشه نهایی، با جمع معیارها و زیرمعیارهای (لایههای) وزندار به وسیله عملیاتِ ریاضی و همپوشانیِ موزون در محیط نرمافزار ArcGIS، اراضی سازگار و مناسب برای توسعه درونی شهر گرگان، به منظور پاسخ به تقاضای شهروندان برای زمین و مسکن، تعیین گردید. نقشه نهایی بیانگر آن است که، بیشترین اراضی میانبافتی سازگار و مناسب برای توسعه مجدد و میانافزا، در بافت شمال شرقی و شمال و کمترین سازگاری و تناسب اراضی در بافت جنوب غربی، جنوب و حریم رودخانهها قرار گرفتهاند.
برنامه ریزی شهری
اسماعیل شیعه؛ محمد انام پور
دوره 1، شماره 1 ، اسفند 1390، ، صفحه 109-127
چکیده
گسترش روزافزون شهرها، رشد بی رویه جمعیت و افزایش مهاجرت به شهرها لزوم هدایت آگاهانه و سازماندهی فضایی را دو چندان نموده است. بسیاری از شهرهای امروز در گذشته مراکز روستایی با هسته کشاورزی بوده اند. این مراکز در طول زمان رشد کرده و با جذب جمعیت به شهر تبدیل شده اند. اکنون کشور با شهرهایی مواجه است که با گسترش کالبدی خود در حال تخریب و از ...
بیشتر
گسترش روزافزون شهرها، رشد بی رویه جمعیت و افزایش مهاجرت به شهرها لزوم هدایت آگاهانه و سازماندهی فضایی را دو چندان نموده است. بسیاری از شهرهای امروز در گذشته مراکز روستایی با هسته کشاورزی بوده اند. این مراکز در طول زمان رشد کرده و با جذب جمعیت به شهر تبدیل شده اند. اکنون کشور با شهرهایی مواجه است که با گسترش کالبدی خود در حال تخریب و از بین بردن باغها و اراضی کشاورزی پیرامون خود می باشد. نگاهی به آمار شهرنشینی در ایران و رشد آن در پنج دهه اخیر نشان می دهد که علی رغم آگاهی از اثرات محیطی نامطلوب گسترشهای شهری توسعه های شهری به شدت ادامه دارد، هر چند این واقعیت را نیز باید قبول کرد که این گسترش با توجه به افزونی تعداد جمعیت شهرها امری اجتناب ناپذیر است ولی بعضا مشاهده شده که مکان گزینی اراضی مناسب توسعه شهری فاقد پشتوانه های علمی و فنی است و بیشتر تحت تاثیر سیاستهای مقطعی ، می باشد. در این میان برنامه ریزی شهری وظیفه دارد با هدایت و نظارت آگاهانه به شهر، اثرات مخرب این گسترش را به حداقل برساند. برنامه ریزی شهری برای تصمیم سازی چنین مواردی به استفاده از ابزارها و روش های مناسب نیاز دارد. منطق فازی با ارائه گروهی از پاسخ ها با مزیت نسبی - به جای ارائه جواب در دو گزینه درست و نادرست- امکانات بیشتری را برای تصمیم گیری برنامه ریز فراهم می کند. برای استفاده از این روش و پیاده سازی مکانی آن، GIS یک ابزار توانمند است که می توان از آن بهره برد. این مقاله، برای پاسخگویی به نیاز گسترده بسیاری از شهرهای ایران برای گسترش کالبدی، مجموعهای از عوامل تاثیرگذار در گسترش شهر و جهتدهی به آن تدوین نموده و بر اساس اصول برنامه ریزی ساختاری- راهبردی و با استفاده از نرم افزارهای GIS ، بر اساس منطق فازی اقدام به مدلسازی کرده و یک مدل فضایی را برای گسترش شهری که دارای ویژگیهای سیستمهای حامی تصمیم گیری باشد، به دست آورده است. این مدل فضایی برای شهر مورد مطالعه (خرمدره) اجرا گردیده و نتایج آن در قالب طیفی از اراضی مناسب برای توسعه های شهری به دست آمد. ساخت این مدل، یکی از قابلیتهای GIS در ساخت مدلهای تصمیم سازی مکانی و پشتیبانی از تصمیمات برنامه ریزی شهری است.