.
قابل توجه نویسندگان و پژوهشگران گرامی
مقالات ذیل پس از طی فرایند داوری، جهت انتشار در نشریه پذیرفته شده اند که حسب زمان پذیرش نهایی، قوانین وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، سیاست های نشریه و سایر ملاحظات در شمارگان آتی منتشر خواهد شد و هیچ ترتیبی برای انتشار آنها در این بخش لحاظ نشده است.
.
طراحی شهری
ابوالفضل کربلایی حسینی غیاثوند؛ جمال الدین سهیلی
دوره 3، شماره 9 ، بهمن 1392، ، صفحه 59-68
چکیده
امروزه با توسعه روزافزون، شهرهای کوچک و بزرگ فاقد فضاهای شهری مطلوب میباشند. سازگاری این فضاها با نیاز ساکنان، در کانون توجه کارشناسان قرار گرفته است. فضاهای شهری در برآورده ساختن نیازهای اجتماعی و فردی کودکان و نوجوانان شهر، نقش منحصر به فردی دارند.این فضاها بخش عمدهای از زمان و محیط زندگی روزمره ساکنان از جمله کودکان ...
بیشتر
امروزه با توسعه روزافزون، شهرهای کوچک و بزرگ فاقد فضاهای شهری مطلوب میباشند. سازگاری این فضاها با نیاز ساکنان، در کانون توجه کارشناسان قرار گرفته است. فضاهای شهری در برآورده ساختن نیازهای اجتماعی و فردی کودکان و نوجوانان شهر، نقش منحصر به فردی دارند.این فضاها بخش عمدهای از زمان و محیط زندگی روزمره ساکنان از جمله کودکان و نوجوانان را به خود اختصاص میدهند و از دیدگاه مهندسی علوم انسانی، ارتقای کیفیت این فضاها میتواند در سلامت و رشد قوای جسمی، تقویت تعاملات اجتماعی و همبستگیهای گروهی و پرورش خلاقیت در کودکان و نوجوانان مؤثر باشد. این نوشتار میکوشد تا مبانی، ویژگیها و فضاهای مورد نیاز برای ایجاد یک شهر دوست داشتنی از دیدگاه کودکان را بررسی کند. روش مورد استفاده در این مقاله، روش توصیفی_ تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای،اسنادی و بررسیهای میدانی میباشد و جنبه کاربردی دارد. در این مقاله سعی شده از روشهای مشارکتی مانند پرسشنامه، نقاشی،انشا و مصاحبه با 130 کودک قزوینی در مورد شهر و فضاهای شهری و همچنین فعالیتهایشان استفاده شود. در این راستا در گام نخست اطلاعات جامعی راجع به مکانهای مورد علاقه و مکانهایی که کمتر مورد علاقه کودکان است، جمعآوری شد. در گام دوم به بررسی فعالیتهای مورد علاقه کودکان پرداخته و در مرحله بعدی ویژگیهای یک شهر دوست داشتنی از نگاه کودکان مورد بررسی قرار گرفته و در پایان برخی پیشنهادها برای رسیدن به ایدههای کودکان بیان میشود.
مدیریت شهری
پارسا ارباب؛ محمد مهدی عزیزی؛ اسفندیار زبردست
دوره 3، شماره 12 ، آبان 1393، ، صفحه 59-72
چکیده
مقاله حاضر به واکاوی ارتباط مدت زمان سکونت با شکل گیری هویت مکان در توسعه شهری جدید، نمونه منطقه 22 تهران می پردازد. بر این اساس، تمرکز عمده بر مدت زمان سکونت در میان سایر معیارها یا عوامل مهم در فرآیند شکل گیری هویت مکان در توسعه شهری جدید، جهت گیری و سهم اصلی مقاله را به خود اختصاص می دهد. در سطح نظری و به واسطه دیدگاه ها و نیز پژوهش ...
بیشتر
مقاله حاضر به واکاوی ارتباط مدت زمان سکونت با شکل گیری هویت مکان در توسعه شهری جدید، نمونه منطقه 22 تهران می پردازد. بر این اساس، تمرکز عمده بر مدت زمان سکونت در میان سایر معیارها یا عوامل مهم در فرآیند شکل گیری هویت مکان در توسعه شهری جدید، جهت گیری و سهم اصلی مقاله را به خود اختصاص می دهد. در سطح نظری و به واسطه دیدگاه ها و نیز پژوهش های شناسایی شده و مورد استناد در چارچوب هدف یادشده، ارتباط قابل توجه و در عین حال معنادار و مثبت مدت زمان سکونت با فرآیند فوق مبنی بر شکل گیری و توسعه تدریجی و مستمر هویت مکان در سایه پیوستگی، توالی و آن طور که عموماً یاد می شود، تداوم ارتباط متقابل (تعامل) ساکن و محل سکونت در گذر زمان، مورد تأکید قرار می گیرد. این در حالی است که در سطح تجربی نیز در ارتباط با مطالعه موردی شامل شهرک های دهکده المپیک، چشمه، راه آهن و صدرا، ارتباط معنادار و مثبت یادشده به واسطه بررسی و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن تأیید می شود. این مدت زمان سکونت، احراز و تشخیص هویت مکان از نقطه نظر ساکنانی که در یک توسعه شهری جدید سکونت خود را اختیار کرده اند، ارتقا می یابد. این یافته، گویای این است که مدت زمان سکونت عاملی کلیدی در فرآیند شکل گیری هویت مکان در توسعه شهری جدید است. ضریب این همبستگی در شهرک های دهکده المپیک، چشمه، راه آهن و صدرا به ترتیب 0.57 به ازای 451 نمونه، 0.58 به ازای 751 نمونه، 0.78 به ازای 661 نمونه و0.77 به ازای 161 نمونه مورد توجه است. این چنین، شهرک های چشمه و راه آهن گویای همبستگی قویتری در این زمینه نسبت به دو شهرک دیگر هستند. تخمین این ارتباط و ترسیم آن در قالب هر سه نوع رابطه خطی، توانی و لگاریتمی امکان پذیر بوده، اما مدل مبتنی بر رگرسیون خطی، از برازندگی بهتری نسبت به دو حالت دیگر برخوردار است.
پایداری شهری
سینا رزاقی اصل؛ فرزانه خوشقدم
دوره 6، شماره 22 ، اردیبهشت 1396، ، صفحه 59-74
چکیده
امروزه بافتهای فرسوده شهری ناهنجاریهای بسیاری را پیشِ روی ساکنان خود قرار دادهاند؛ از جمله مهمترین این مشکلات و ناهنجاریها، ناپایداری اجتماعی آنهاست. از این رو معضلات اجتماعی بافتهای فرسوده یکی از مهمترین موضوعات پیشِ روی نوسازی و مداخله در این بافتها میباشد. از سوی دیگر، نوسازی بافتهای فرسوده نیز همانند ...
بیشتر
امروزه بافتهای فرسوده شهری ناهنجاریهای بسیاری را پیشِ روی ساکنان خود قرار دادهاند؛ از جمله مهمترین این مشکلات و ناهنجاریها، ناپایداری اجتماعی آنهاست. از این رو معضلات اجتماعی بافتهای فرسوده یکی از مهمترین موضوعات پیشِ روی نوسازی و مداخله در این بافتها میباشد. از سوی دیگر، نوسازی بافتهای فرسوده نیز همانند بسیاری دیگر از مسائل شهری امروزه تحت تأثیر مفاهیم پایداری قرار دارند. بنابراین در مداخله با رویکرد اجتماعی در بافتهای فرسوده در نظر گرفتن موضوعات پایداری اجتماعی ضروری به نظر میرسد. به همین سبب، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا با بررسی ادبیات موجود پیرامون پایداری اجتماعی، عوامل کلیدی موضوع را استخراج کرده و به تحلیل آنها در بافت فرسوده شیوا بپردازد. هدف این پژوهش توجه به مشکلات اجتماعی بافتهای فرسوده و از جمله آن بافت فرسوده شیوا و بررسی عوامل تأثیرگذار در ارتقای پایداری اجتماعی آنها میباشد. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی پیمایشی در بستری از مطالعات کتابخانهای برای استخراج معیارها و همچنین نرمافزار SPSS برای تحلیل دادههای آماری، بهره گرفته شده است. این پژوهش از نوع کیفی_کمی بوده و از حیث هدف، کاربردی قلمداد میشود. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که تساوی حقوق، کیفیت زندگی، امنیت اجتماعی، تعامل اجتماعی، عدالت اجتماعی و مشارکت اجتماعی به ترتیب بیشترین تأثیر را در ارتقای پایداری اجتماعی بافت فرسوده شیوا دارا میباشند که با در نظر گرفتن این عوامل در نوسازی بافت میتوان شاهد حفظ و تقویت نظامهای اجتماعی_فرهنگی محله بود و از ناهنجاریهای رفتاری، روانی، شغلی و هویتی پیشگیری کرد.
برنامه ریزی شهری
ابوالفضل مشکینی؛ زینب شاهرخی فر؛ حسین طهماسبی مقدم
چکیده
تأمین مسکن مناسب برای زندگی مطلوب بهعنوان نخستین توقع جوامع از حکومتها مطرح و دولتها بسته به دیدگاههای خود ناگزیر از توجه به مقوله تأمین مسکن بودهاند. با توجه به ناکارآمدی رهیافتهای ﺳﻨﺘﯽ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﯾﺰی در ﺣﻞ ﻣﻌﻀﻼت و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ به ﭘﯿﭽﯿﺪﮔﯽ روزاﻓﺰون رواﺑﻂ ﺑﯿﻦ ﻋﺮﺻﻪﻫﺎی ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﯽ، در دﻫﻪ اﺧﯿﺮ ...
بیشتر
تأمین مسکن مناسب برای زندگی مطلوب بهعنوان نخستین توقع جوامع از حکومتها مطرح و دولتها بسته به دیدگاههای خود ناگزیر از توجه به مقوله تأمین مسکن بودهاند. با توجه به ناکارآمدی رهیافتهای ﺳﻨﺘﯽ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﯾﺰی در ﺣﻞ ﻣﻌﻀﻼت و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ به ﭘﯿﭽﯿﺪﮔﯽ روزاﻓﺰون رواﺑﻂ ﺑﯿﻦ ﻋﺮﺻﻪﻫﺎی ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﯽ، در دﻫﻪ اﺧﯿﺮ ﺑﺎ ﺗﻐﯿﯿﺮ روﯾﮑﺮد از برنامهریزی بهمنظور رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدی ﺻﺮف، برنامهریزی فضایی راهبردی با ارائه سیاستهای اجرایی مسکن در جهت دستیابی به عدالت اجتماعی میتواند راهگشا باشد. این تحقیق توصیفی _تحلیلی است. بدین منظور ابتدا در مرحله جمعآوری دادهها از مطالعات اسنادی و در مرحله پیمایشی بنا به ماهیت موضوع از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، شهر کرمانشاه است. برای آنالیز و روشنگری پرسشنامهها از مدل متا سوات استفاده شده است. این پژوهش بعد از شناخت مسائل و مشکلات شهر و کسب نظر از کارشناسان و متخصصان حوزه مسکن، درنهایت با اجماع نظر نخبگان به این نتیجه رسید که تأثیرگذارترین برنامهها، سیاست انبوهسازی مسکن و مسکن مهر بوده است. باوجود همه اقدامات از بعد کمی، شهر کرمانشاه در دهه 90 با کمبود نزدیک به 20 هزار واحد مسکونی برای شهروندان خود روبهرو است. ارائه تسهیلات مسکن برای گروههای مختلف درآمدی، تشویق بخش خصوصی برای ساخت و تأمین مسکن از طریق شیوههای صنعتی با آموزش و فرهنگسازی و تسهیلات مادی برای انبوهسازان و بخش خصوصی، اجباری کردن مقررات ملی ساختمان و نظارت بهینه و برخورد قهری با متخلفان، مهمترین راهبردهای این پژوهش برای برنامهریزی توسعه مسکن در شهر کرمانشاه است.
محیط زیست شهری
سیامک شکیبائی؛ ساناز سعیدی مفرد
چکیده
کیفیت طراحی فضاهای باز عمومی به عنوان یک قرارگاه رفتاری برای اوقات فراغت نقش مهمی در میزان رضایتمندی افراد دارد. احساس لذت و رضایتمندی زمانی اتفاق خواهد افتاد که فرد به حد نسبی از آسایش جسمی و روحی (آسایش محیطی) رسیده و فاقد از امور مقید کننده باشد. همچنین یکی دیگر از عوامل رضایتمندی، آسایش محیطی ناشی از سلسله مراتب اقلیمی است. به همین ...
بیشتر
کیفیت طراحی فضاهای باز عمومی به عنوان یک قرارگاه رفتاری برای اوقات فراغت نقش مهمی در میزان رضایتمندی افراد دارد. احساس لذت و رضایتمندی زمانی اتفاق خواهد افتاد که فرد به حد نسبی از آسایش جسمی و روحی (آسایش محیطی) رسیده و فاقد از امور مقید کننده باشد. همچنین یکی دیگر از عوامل رضایتمندی، آسایش محیطی ناشی از سلسله مراتب اقلیمی است. به همین دلیل توجه به اقلیم در طراحیها از اولویتهای مهم در توسعه پایدار و طراحی پایدار است. با این حال، خرد اقلیم شهری از عواملی است که برای طراحی فضاهای شهری و فضاهای باز عمومی در راستای رسیدن به آسایش و رضایت محیطی ضروری است. در این راستا میدان شهدای شهر مشهد نیز به عنوان فضای باز عمومی و محصور توسط بناهای اداری و تجاری و ساختار کالبدی فضایی ویژه و همچنین درگیری با مسائل خرد اقلیم شهری، احتمالاً دچار ضعف آسایش محیطی برای شهروندان شده است. بنابراین با هدف بررسی میدان شهدا در راستای ایجاد آسایش محیطی به کمک خرد اقلیم شهری، پرسشنامهای با سئوالات بسته (در قالب طیف لیکرت) بر روی حجم نمونه 112 نفرآزمایش شد. در این راستا روش شناسی تحقیق مبتنی بر روش تحلیلی به کمک آمار استنباطی (آزمون تحلیل عاملی تأییدی) و تحلیل با نرم افزار اسکچاپ و در نهایت تحلیل راینو(پلاگین umi)، برای یافتن عوامل خرد اقلیمی مؤثر بر آسایش محیطی در میدان است. با توجه به تفکیک معیارهای متأثر از خرد اقلیم و تحلیل آنها و بررسی تأثیرشان بر آسایش محیطی، نتایج حاکی از آن است که عوامل محیطی و فرمی مانند شکل میدان و بناهای اطراف آن و جایگاه قرارگیری میدان، فضاهای عملکردی و فعالیتی موجود نظیر ساختمان های تجاری و اداری حاشیه میدان به عنوان اماکن پر مخاطب شهروندان و در نهایت آسایش حرارتی و کیفیت هوای درون میدان به عنوان مهمترین زیرمعیارهای خرد اقلیمی تأثیرگذار بر آسایش محیطی از نظر شهروندان واقع در میدان شهدا محسوب شده است.
منظر شهری
جمال محمدی؛ حسین دانشمهر
دوره 2، شماره 7 ، مرداد 1392، ، صفحه 61-72
چکیده
امروزه شهرها عالیترین تجلی کالبدی و عملکردی عصر معاصر قلمداد میشوند و خواسته یا ناخواسته زمینههای گسترش حوزه عمومی را فراهم میآورند. در این میان پارکها به عنوان بخشی از فضاهای عمومی شهری( علیرغم نقش مهمی که در گسترش قلمرو عمومی جامعه دارند) چندان مورد توجه قرار نگرفته و ظرفیتهای آنها بلا استفاده مانده است. گفتنی است ، ترمیم ...
بیشتر
امروزه شهرها عالیترین تجلی کالبدی و عملکردی عصر معاصر قلمداد میشوند و خواسته یا ناخواسته زمینههای گسترش حوزه عمومی را فراهم میآورند. در این میان پارکها به عنوان بخشی از فضاهای عمومی شهری( علیرغم نقش مهمی که در گسترش قلمرو عمومی جامعه دارند) چندان مورد توجه قرار نگرفته و ظرفیتهای آنها بلا استفاده مانده است. گفتنی است ، ترمیم و ارتقای کیفی این نوع فضاها، تجربهای امید بخش برای مشارکتهای اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیباییشناسی به منظور بازسازی محیط شهری مطبوع و کارآمد و رشد فعالیتهای فراغتی به ارمغان میآورد. هدف این مقاله، به پرسشگرفتن ماهیت توسعه، از طریق ترمیم و بازسازی پارکهای سطح منطقه 18 میباشد، تا ضمن معرفتشناسی، به اثرات ابعاد مختلف بازسازی پارکها، راهکارهای مناسب برای تقویت تأثیرات مثبت و در عین حال تعدیل تأثیرات منفی ارائه نماید. اطلاعات مطالعه کیفی حاضر از طریق مصاحبه عمیق، مشاهده مشارکتی و قدم زدن عرضی در میدان مورد مطالعه گردآوری شده و از روش نظریه مبنایی برای تحلیل دادهها استفاده شده است. در مجموع اطلاعات جمعآوری شده در قالب 36 مفهوم، هفت مقوله عمده و یک هسته مرکزی، کدگذاری و تحلیل شدهاند. هفتمقوله عمده عبارتند از: تعاملات اجتماعی، امنیت اجتماعی، بهداشت جسمی و روانی، دسترسی به تسهیلات، انسجام شهروندی، رونق اقتصادی و بهبود وضعیت زیستمحیطی. در این مطالعه مقوله نهایی که همان هسته مرکزی میباشد «ارتقای کیفیت زندگی شهروندان» است. هسته مرکزی مورد اشاره در قالب یک مدل مبنایی در قالب شرایط علی، راهبردها و پیامدها ارائه شده است.
برنامه ریزی شهری
هاشم داداش پور؛ سپیده تدین
دوره 4، شماره 14 ، اردیبهشت 1394، ، صفحه 61-76
چکیده
الگوهای مختلف جابجایی فضایی، حاصل تأثیر عوامل مختلف سکونت، اشتغال و سطح درآمدند. در واقع نسبت به درجه انحراف از میزان رضایت افراد از ارائه این قبیل عناصر، پراکندگی و جابجاییهای فضایی اتفاق افتاده و الگوهای مختلف فضایی شکل میگیرد. بر این اساس، در سطح منطقه کلانشهری تهران با توجه به نحوه پراکندگی این عناصر، انواع مختلفی از جابجاییهای ...
بیشتر
الگوهای مختلف جابجایی فضایی، حاصل تأثیر عوامل مختلف سکونت، اشتغال و سطح درآمدند. در واقع نسبت به درجه انحراف از میزان رضایت افراد از ارائه این قبیل عناصر، پراکندگی و جابجاییهای فضایی اتفاق افتاده و الگوهای مختلف فضایی شکل میگیرد. بر این اساس، در سطح منطقه کلانشهری تهران با توجه به نحوه پراکندگی این عناصر، انواع مختلفی از جابجاییهای فضایی و الگوهای سفر شکل گرفته است. شناسایی پهنههای همگن جریانی در این منطقه، علاوه بر آنکه درکی از ساختار فضایی منطقه به دست میدهد، میتواند موجب برنامهریزی برای الگوهای بهینه جابجایی فضایی در سطح منطقه شود. از این رو، در این پژوهش با بهرهگیری از روش توصیفی _ تحلیلی و با استفاده از ابزار تحلیل شبکه، بر اساس دادههای مرتبط با جریان سفر افراد در سال 1385 به عنوان در دسترسترین و مستندترین آمار موجود تا زمان انجام پژوهش، به شناسایی پهنههای همگن جریانی و ویژگیهای آنها پرداخته شده است. در این راستا چگونگی برقراری پیوندهای ارتباطی میان شهرها در سطح منطقه کلانشهری و شکلگیری سطوح مختلفی از کانونهای جذب و تولید سفر، راهنمای این پژوهش بوده است. نتایج یافتههای حاصل از این مطالعه، به شناسایی سه پهنه همگن در سطح منطقه کلانشهری تهران منجر شده است که در هر یک از پهنهها جابجاییهای صورت گرفته بیشتر و منسجمتر از سایر پهنهها بوده است. پهنه نخست به مرکزیت کلانشهر تهران و کلانشهر کرج، بیشترین سطح از میزان روابط و جابجاییها را به خود اختصاص داده و همچنین پیوندهای قویتری را با سایر پهنهها برقرار کرده است، اما پهنههای شرقی و غربی به دلیل فاصله زیاد از یکدیگر رابطه جریانی قوی را با همدیگر شکل ندادهاند.
جمال بیگی
چکیده
محیط جرم همیشه از ماهیت ثابت و فضای کالبدی خاص با محدودیتهای فیزیکی برخوردار است. انسان همواره در حال تولید تنوع محیطی است و از این رو جرائم شهری با کثرت ملاکهای ارتباطات اجتماعی افزایش مییابد. در تقابل با این زیستگاه جرائم، همه تمهیدات لازم برای پیشگیری از تعامل دو عنصر الحاقی و القایی با عنصر محیطی بایستی به کار گرفته شود. ...
بیشتر
محیط جرم همیشه از ماهیت ثابت و فضای کالبدی خاص با محدودیتهای فیزیکی برخوردار است. انسان همواره در حال تولید تنوع محیطی است و از این رو جرائم شهری با کثرت ملاکهای ارتباطات اجتماعی افزایش مییابد. در تقابل با این زیستگاه جرائم، همه تمهیدات لازم برای پیشگیری از تعامل دو عنصر الحاقی و القایی با عنصر محیطی بایستی به کار گرفته شود. روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نوع و روش، توصیفی _ تحلیلی و به شیوه کتابخانهای و میدانی بوده است. جامعه آماری تحقیق نیز 268 نفر از بزهکاران شهر میاندوآب که در کلانتریها و واحدهاى اجرایى ناجا طى بازه زمانی اول فروردینماه تا شهریور سال1395 تحت بازداشت موقت و یا روانه زندان شدهاند، بوده که به عنوان نمونه، تعداد 122 نفر از این افراد براساس فرمول نمونهگیری کوکران انتخاب شدهاند. بنابراین به منظور ارزیابی نقش زیستگاه در جغرافیای جرائم شهری میاندوآب، با استفاده از نظریههای روانشناختی، جامعهشناسی جنایی و جغرافیای جرائم شهری به تبیین ادبیات نظری موضوع و در تحلیل میدانی نیز براساس اطلاعات دریافتی از جامعه آماری، به تجزیهوتحلیل اطلاعات پرداخته شده است. با بررسی الگوی جغرافیایی جرائم شهری با استفاده از مدل تخمین تراکم کرنل، یافتههای این پژوهش نشان میدهد که کوی قره ورن، کوی ولیآباد، خیابان جانبازان و کوی وکیل کندی در میاندوآب، با میزان بسیار بالای بزهکاری مواجه است. کیفقاپی، تخریب اموال عمومی، ولگردی و تکدی گری، نزاع، درگیری خیابانی و زورگیری از مهمترین جرائم ارتکابى این شهر بوده است. در بررسی تأثیر زیستگاه بر انواع بزهکاری مشخص شد که عناصر محیطی بر وقوع جرائمی مانند سرقت و اعتیاد به مواد مخدر، بیشترین تأثیر را داشتهاند. در بررسی ویژگیهای اماکن وقوع جرم نیز مشخص شد که تراکم خانههای قدیمی با قیمت نازل در بروز بزهکاری بیشترین نقش را داشته است. نتایج تحلیلها نشان میدهد که عدم طراحى مناسب ساختمانها و وجود کوچههای باریک از مهمترین ویژگیهای کالبدى در بروز بزهکاری بودهاند. آزمون آماری همبستگی پیرسون نشان داد که بین زیستگاه و بزهکاری افراد رابطه معنیداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که مجموع متغیرهای پیشبین «مشخصات کالبدی و اجتماعی کانونهای جرم خیز، خصوصیات اماکن مناطق، محیط فیزیکی و عناصر اقلیمی»، حدود 32 درصد متغیر ملاک تحقیق بزهکاری را تبیین نمودند که مؤلفه «مشخصات کالبدی کانونهای جرم خیز»، بیشترین سهم را در تبیین متغیر ملاک داشته است.
معماری شهری
مهرداد شهبازی؛ منصور یگانه؛ محمدرضا بمانیان
چکیده
فضاهای باز نقش حیاتی در افزایش کیفیت هر محیط و فضایی دارند. بهبود وضعیت کیفیت زیستی بشراز طریق افزایش سرزندگی در فضا صورت میگیرد. بنابراین میتوان سرزندگی را جزئی جداییناپذیر از یک فضای مطلوب دانست که درصدد انتقال حس نشاط به مخاطبان است. ازاین رو مقاله حاضر در نظر دارد تا با واکاوی حوزه نظری پژوهشهای انجام شده در قلمرو ...
بیشتر
فضاهای باز نقش حیاتی در افزایش کیفیت هر محیط و فضایی دارند. بهبود وضعیت کیفیت زیستی بشراز طریق افزایش سرزندگی در فضا صورت میگیرد. بنابراین میتوان سرزندگی را جزئی جداییناپذیر از یک فضای مطلوب دانست که درصدد انتقال حس نشاط به مخاطبان است. ازاین رو مقاله حاضر در نظر دارد تا با واکاوی حوزه نظری پژوهشهای انجام شده در قلمرو سرزندگی، به فراتحلیل عوامل سرزندگی محیطی در فضای باز بپردازد. با توجه به این که سرزندگی در فضاها، فرهنگها و جوامع مختلف میتواند معانی و عوامل متفاوتی داشته باشد، در این مقاله سعی شده که جمعبندی نظری در حوزه عوامل با توجه به انواع مختلف فضاهای باز در تحلیلها صورت گیرد. جامعه آماری 40 مقاله (20 مقاله داخلی و 20 مقاله خارجی) در بازه زمانی 1385-1397 است. گردآوری دادهها از مقالات براساس پروتکل پریسما بوده که با نظر متخصصان مورد انطباق قرار گرفته است. پس از مرور نظاممند مقالات، برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش فراتحلیل و نرمافزار CMA2 استفاده شد. همچنین پس از تحلیل استنباطی دادهها از طریق نمودار قیفی، روش رگرسیون خطی اگر، خطای انتشار و آزمون Q ناهمگونی، با استفاده از روش رگرسیون خطی و رگرسیون چند متغیره، ابتدا میزان ارتباط بین یکایک متغیرهای مستقل و سپس کلیه متغیرهای مستقل در ابعاد مختلف با متغیر وابسته یعنی سرزندگی محیطی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان میدهد، در مورد تأثیر متغیرهای مستقل بر سرزندگی، بین سرزندگی و متغیرهای مستقل رابطه مثبت و مستقیمی وجود دارد؛ همچنین در مطالعات صورت گرفته، متغیر ایمنی و امنیت بیشترین تأثیر را بر سرزندگی محیطی دارد و در درجه دوم متغیر مشارکت و تعاملات اجتماعی مؤثرترین متغیر است. همچنین متغیر کالبد و فرم بنا کمترین تأثیر را بر سرزندگی محیطی دارد و تأثیرات دیگر متغیرها تقریباً ثابت است.
محیط زیست شهری
حسن محمودزاده؛ موسی واعظی؛ مائده باکویی؛ رحیمه رستمی
چکیده
فضاهای سبز و پارکهای شهری بخش مهمی از شبکه پیچیده اکوسیستم شهری هستند و اثرات قابل توجهی در اکوسیستم ارائه میدهند. این پژوهش به بررسی و تجزیه و تحلیل اکولوژیکی پارکهای شهری در کلانشهر تبریز پرداخته است. پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت تحلیلی_توصیفی و از لحاظ هدف کاربردی است.اطلاعات به دو صورت اسنادی و میدانی جمعآوری شده ...
بیشتر
فضاهای سبز و پارکهای شهری بخش مهمی از شبکه پیچیده اکوسیستم شهری هستند و اثرات قابل توجهی در اکوسیستم ارائه میدهند. این پژوهش به بررسی و تجزیه و تحلیل اکولوژیکی پارکهای شهری در کلانشهر تبریز پرداخته است. پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت تحلیلی_توصیفی و از لحاظ هدف کاربردی است.اطلاعات به دو صورت اسنادی و میدانی جمعآوری شده است. جامعه آماری تحقیق کلیه پارکهای تبریز و جامعه نمونه، پارکهای ائلگلی، باغمیشه، شمس تبریزی و ارم است. ابزار مورد استفاده برای جمعآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات، سیستم اطلاعات جغرافیایی، روش تحلیل شبکهای ANP، مدل تاپسیس و مدل الکتر است. بررسی و تجزیه و تحلیل شاخصهای اکولوژیک در چهار محور عمده کالبدی و طراحی اکولوژیکی، زیستمحیطی، فرهنگی_ آموزشی و دسترسی در پارکهای مورد مطالعه نشان میدهد با توجه به نتایج به دست آمده، پارک ائلگلی از نظر اکولوژیکی در بهترین وضعیت قرار دارد و پارکهای شمس، باغمیشه و ارم در رتبههای بعدی قرار دارند که نیازمند اتخاذ سیاستهای مناسب در این زمینه برای بهبود وضعیت آنهاست. به گونهای که در روش تاپسیس پارک ائلگلی در مجموع شاخصها و متغیرهای در نظر گرفته شده براساس دسترسی، فرهنگی، زیستمحیطی و کالبدی با ضریب 16Ci"> 94/15 در رتبه نخست قرار داشته و از نظر اکولوژیکی نسبت به سایر پارکهای مد نظر وضعیت بهتری دارد. سپس پارک شمس با ضریب 16Ci"> 27/10 در رتبه دوم و بعد از پارک ائلگلی قرار دارد و پارکهای باغمیشه و ارم به ترتیب با ضرایب 83/6 و 03/3 در رتبههای سوم و چهارم قرار دارند.
مدیریت شهری
خاطره امیری؛ محمد مسعود؛ داریوش مرادی چادگانی؛ نگین صادقی؛ فرامرز صافی اصفهانی
چکیده
بازآفرینی نواحی دچار افت شهری با مشکلات درهمتنیده اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیستمحیطی، نیازمند ارتقای سطح مشارکت ساکنان بر پایۀ فرایند مقتدرسازی اجتماع منسجم محلی است، بهگونهای که با قلمرو زدایی از ساختارهای نهادی و قدرت رسمی و استفاده از ظرفیتهای فضای سایبرنتیک در چارچوب مقتدرسازی الکترونیکی، بستر مناسبی به منظور تحقق ...
بیشتر
بازآفرینی نواحی دچار افت شهری با مشکلات درهمتنیده اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیستمحیطی، نیازمند ارتقای سطح مشارکت ساکنان بر پایۀ فرایند مقتدرسازی اجتماع منسجم محلی است، بهگونهای که با قلمرو زدایی از ساختارهای نهادی و قدرت رسمی و استفاده از ظرفیتهای فضای سایبرنتیک در چارچوب مقتدرسازی الکترونیکی، بستر مناسبی به منظور تحقق راهکارهای مقابله با مشکلات این نواحی فراهم شود. این مقاله باهدف دستیابی به الگوی مورد کاربرد (Use Case) فرایند مقتدرسازی الکترونیکی ساکنان نواحی دچار افت شهری اصفهان با استفاده از مهندسی خواسته بر پایة یک پژوهش با ویژگیهای استقرایی، کاربردی و توصیفی_تحلیلی استوارشده است. به این منظور، با بهکارگیری تحلیل ذینفعان و انجام تحلیلهای کمی (آزمون میانگین فریدمن _ آزمون همبستگی اسپیرمن) در محیط نرمافزار SPSS، مراحل فرایند مقتدرسازی الکترونیکی تطبیق یافته برای این نواحی معرفیشده است. سپس با انجام تحلیل محتوا در محیط نرمافزار Atlas ti سازوکار پیادهسازی فرایند مقتدرسازی (تعیین خواستهها) بر پایۀ معرفی کاربران مؤثر در فرایند و فعالیتهای آنها و ارتباط آنها با فعالیتها مشخص میشود. بر این اساس الگوی مورد کاربرد (Use case) فرایند مقتدرسازی الکترونیکی در محیط نرمافزار Visual paradigm طراحی میشود. در این فرایند کاربران اصلی شامل ساکنان، مسئولان (تصمیمگیرندگان)، کارشناس تسهیلگر، کارشناس پشتیبان، مربی و کارشناس فنی هستند و در یک چرخة پیوسته پنجگانه به ترتیب فرایندهای (1) عضویت در گروههای محلی و تشکیل شبکههای اجتماعی در فضای سایبرنتیک، (2) عضویت در برنامه و فرایند مقتدرسازی الکترونیکی، (3) انجام مراحل مقتدرسازی الکترونیکی (شامل آموزش، یادگیری و کسب مهارت، آگاهی، تعامل، مطالبه گری و پاسخگویی)، (4) تبادلنظر در مورد کاستیها و اصلاح فرایند (ارتقا و بهبود سازوکار مقتدرسازی الکترونیکی) و (5) تصمیمگیری با همکاری و مشارکت ساکنان و مسئولان (تصمیمگیرندگان) در راستای ارتقای مشارکت در بازآفرینی شهری نواحی دچار افت شهری اصفهان را انجام میدهند و زمینه را برای ارتقای سطح مشارکت ساکنان نواحی دچار افت شهری در بازآفرینی محلات خود، فراهم میسازند.
برنامه ریزی منطقه ای
سمیرا یوسفیان؛ وحید مشفقی؛ حمید محمدی
دوره 3، شماره 11 ، مرداد 1393، ، صفحه 63-74
چکیده
امروزه شهرنشینی منطقه محور به عنوان پدیدهای در حال رشد و فراگیر در مباحث برنامهریزی منطقهای و تجزیهوتحلیل سیستمهای شهری مطرح است. این پژوهش با هدف ارائه فرایند تعیین مناطق شهر بنیاد، سعی در ارائه گفتمانی واقعگرایانه و تبیین روش شناسایی مناطق شهر بنیاد دارد. بر این اساس پژوهش حاضر در پی پاسخ به سئوالات زیر میباشد: 1. چگونه ...
بیشتر
امروزه شهرنشینی منطقه محور به عنوان پدیدهای در حال رشد و فراگیر در مباحث برنامهریزی منطقهای و تجزیهوتحلیل سیستمهای شهری مطرح است. این پژوهش با هدف ارائه فرایند تعیین مناطق شهر بنیاد، سعی در ارائه گفتمانی واقعگرایانه و تبیین روش شناسایی مناطق شهر بنیاد دارد. بر این اساس پژوهش حاضر در پی پاسخ به سئوالات زیر میباشد: 1. چگونه میتوان مناطق شهر بنیاد را تعیین نمود؟ 2. معیارها و شاخصهای بومی تعیین مناطق شهر بنیاد کدماند؟ 3. مناطق شهر بنیاد استان فارس کدماند؟ از نظر فلسفه تحقیق، پژوهش شناختی حاضر در زمره پژوهشهای اثباتگرایانه است و در آن از روش تحلیل دادههای ثانویه برای انجام تحلیلها استفاده شده است. در نهایت با استفاده از شاخصهای جمعیت شهرها، تراکم جمعیت مناطق، شدت شهری شدن مناطق، تراکم نقاط شهری مناطق، پیوند فیزیکی بین سکونتگاهها، فاصله زمانی میان شهرها، وجود جریانهای کالایی و مسافر میان شهرها و وابستگی خدماتی شهرها، به تعیین مناطق شهر بنیاد استان فارس پرداخته شده است. بر مبنای این پژوهش، استان فارس دارای یک مجموعه شهری به مرکزیت شهر شیراز و پنج تجمع شهری آباده_اقلید، فسا_جهرم، کازرون _نورآباد، گراش_لار و نیریز _استهبان میباشد. بررسی الگوی ساختار فضایی، ساختار ارتباطی و شاخص شدت شهری شدن این مناطق شهر بنیاد نشان میدهد که مجموعه شهری شیراز و تجمع شهری لار _گراش نسبت به سایر تجمعهای شهری از پتانسیل بیشتری برای شکلگیری منطقهای کاملاً شهری برخوردارند.
برنامه ریزی شهری
محمد جواد نوری؛ کاوه اسدپور
دوره 5، شماره 18 ، اردیبهشت 1395، ، صفحه 63-76
چکیده
مسکن بهعنوان یکی از مهمترین نیازهای انسان، در پایینترین سطح خود در قالب صرفا یک سرپناه و در سطوح بالاتر جهت تعالی انسان مطرح میگردد. در قرن اخیر با ادامه روند گسترش شهرنشینی در جهان، شهرهای بزرگ و کوچک با مشکلی نهچندان تازه اما بسیار مهم روبهرو شدهاند. طبقات اجتماعی در شهرهای امروزی بهشدت در حال فاصله گرفتن از یکدیگر هستند. ...
بیشتر
مسکن بهعنوان یکی از مهمترین نیازهای انسان، در پایینترین سطح خود در قالب صرفا یک سرپناه و در سطوح بالاتر جهت تعالی انسان مطرح میگردد. در قرن اخیر با ادامه روند گسترش شهرنشینی در جهان، شهرهای بزرگ و کوچک با مشکلی نهچندان تازه اما بسیار مهم روبهرو شدهاند. طبقات اجتماعی در شهرهای امروزی بهشدت در حال فاصله گرفتن از یکدیگر هستند. داشتن مسکن مناسب، حق هر شهروند است. در قانون اساسی ایران، بر تأمین مسکن برای تمامی اقشار جامعه تأکید شده است. دراینبین اقشار کمدرآمد جامعه با مشکلات متعددی جهت تأمین مسکن روبهرو هستند. این موضوع سبب سیاستگذاریهای مختلف در بخش تأمین مسکن نظیر مسکن اجتماعی، مسکن قابل استطاعت و مواردی چون آن شده است. در سالهای اخیر، یکی از بزرگترین تصمیمات دولتی اخذشده در بخش مسکن ایران، مسکن مهر است، که در راستای تأمین مسکن اقشار کمدرآمد جامعه تدوین شده است. هدف مهم این مقاله ارزیابی میزان رضایت قشر کمدرآمد ساکن در مجتمعهای مسکنمهر از متغیرهای کیفی و کمی سکونت است. در این مقاله ابتدا شاخصهای کیفیت سکونت در مطالعات پیشین بررسی شده، سپس متغیرهای لازم (71 متغیر) جهت ارزیابی میزان رضایت ساکنین از طریق پرسشنامه تبیین و مورد ارزیابی قرارگرفتهاند. در نهایت با استفاده از روش تحلیل عاملی، 22 عامل در قالب چهار سطح واحد مسکونی، ساختمان مسکونی،سایت مسکن مهر و محدوده بلافصل سایت مسکن مهر به عنوان عوامل موثر بر رضایتمندی ساکنین مسکن مهر شناساییشدهاند. در این مقاله پروژه مسکن مهر شهر دهاقان با 609 واحد مسکونی مورد مطالعه قرار گرفته است. حجم نمونه مورد مطالعه برابر با 150 خانوار بوده که با به کارگیری آزمون کرویت بارتلت(sig<0.05) و معیار کیسر-مه یر- اولکین(KMO=0.611)، مناسب بودن حجم نمونه جهت انجام تحلیل عاملی مورد تایید قرار گرفته است. یافته های مقاله نشان می دهد که نبود دسترسی مطلوب به خدمات رفاهی پایه (آموزشی، مذهبی، امنیتی) و مراکز عمده فعالیتی، عدم مطلوبیت وضعیت پیاده مداری(وضعیت معابر) و اختلاط کاربری، فقدان مراقبت و نگهداری از فضای داخلی مجتمع، وجود آلودگیهای زیست محیطی در مجاورت سایت و درون آن، فقدان فضای گذران اوقات فراغت و پرورش استعدادها از مهمترین عوامل در نارضایتی ساکنین مجتمع مسکن مهر دهاقان است. جهت محاسبه میزان رضایت مندی ساکنین از وضعیت سکونت، مجموع امتیازات عاملی هر عامل نرمال شده و عوامل به صورت نسبی بر حسب امتیازات نرمال شده سطح بندی شده اند. همچنین خروجی های تحلیل خوشه ای بیانگر آن است که 76درصد از ساکنین از وضعیت سکونت خود ناراضی می باشند.
برنامه ریزی شهری
اصغر عابدینی؛ امین خلیلی
چکیده
رشد روزافزون جمعیت و افزایش شهرنشینی، باعث ایجاد پدیدهای به نام پراکندهرویی شهری در عمده شهرهای جهان گردیده است. این امر پیامدهای اقتصادی و زیستمحیطی فراوانی را به شهرها تحمیل نموده؛ بنابراین بررسی، سنجش و شناخت این پدیده ضروری مینماید. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و سنجش شدت پراکندهرویی شهری در شهر ارومیه به عنوان مطالعه ...
بیشتر
رشد روزافزون جمعیت و افزایش شهرنشینی، باعث ایجاد پدیدهای به نام پراکندهرویی شهری در عمده شهرهای جهان گردیده است. این امر پیامدهای اقتصادی و زیستمحیطی فراوانی را به شهرها تحمیل نموده؛ بنابراین بررسی، سنجش و شناخت این پدیده ضروری مینماید. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و سنجش شدت پراکندهرویی شهری در شهر ارومیه به عنوان مطالعه موردی میباشد تا برنامهریزان و مدیران شهری بتوانند با آگاهی و شناخت بیشتری به منظور رشد آتی شهر ارومیه و رسیدن به توسعه پایدار شهری برنامهریزی نمایند. پژوهش حاضر از نظر هدف پژوهشی، نظری_کاربردی است و از نظر ماهیت پژوهشی، توصیفی_تحلیلی است. به منظور سنجش و بررسی پراکندهرویی شهری روشهای متعددی به کار گرفته شده است. امروزه متریکهای چشمانداز و دادههای فضایی به دلیل این که پراکندهرویی را با جزئیات بالا و در یک سطح دقیق شناسایی میکنند، در سرتاسر جهان به طور وسیعی به کار گرفته می شوند. در تحقیق پیشِ رو برای سنجش پراکندهرویی شهری در شهر ارومیه از دادههای فضایی_ماهوارهای و تلفیق این دادهها با متریکهای چشمانداز (برای نخستین بار در ایران) در راستای سنجش پراکنده رویی بهره گرفته شده است. در این راستا ابتدا تصاویر ماهوارهای مربوط به سالهای 1375، 1385، 1390 و 1394 به کمک ماهواره Landsatگردآوری گردیده و با استفاده از شبکه عصبیمصنوعی در دو کلاس اراضی ساخته شده و اراضی ساختهنشده طبقهبندی گردیده و سپس آشکارسازی تغییرات با استفاده از نرمافزارENVI4.8 صورت گرفته و با کاربست متریکهای چشمانداز(شاخص بعد فراکتال، شاخص بزرگترین قطعه، شاخص مجاورت، شاخص تعداد قطعه و شاخص شکل) با استفاده از نرمافزارFragstats 4.2، پراکندهرویی شهری در شهر ارومیه سنجیده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد پراکندهرویی شهری در شهر ارومیه در بازه زمانی 1370 تا 1390 روندی کاهشی داشته و از این دوره تا به امروز روند افزایشی را پیموده است.
برنامه ریزی شهری
حمید محمدی؛ سید علیرضا افشانی؛ هادی ترک شوند
دوره 6، شماره 21 ، بهمن 1395، ، صفحه 65-76
چکیده
چکیده محله را میتوان یکی از مهمترین بازوهای رشد و توسعه شهرها دانست چراکه نمیتوان شهرهایی توسعهیافته داشت، درحالیکه محلات توسعهیافته نباشند. ازاین رو شناخت عمیقتر نظام توسعه محلات، و پر کردن شکاف موجود(عدم توجه به سطوح پایینتر نظام شهری) میتواند به درک درست برنامهریزان در اتخاذ تصمیمات درست منتهی شود. از سویی اعتماد ...
بیشتر
چکیده محله را میتوان یکی از مهمترین بازوهای رشد و توسعه شهرها دانست چراکه نمیتوان شهرهایی توسعهیافته داشت، درحالیکه محلات توسعهیافته نباشند. ازاین رو شناخت عمیقتر نظام توسعه محلات، و پر کردن شکاف موجود(عدم توجه به سطوح پایینتر نظام شهری) میتواند به درک درست برنامهریزان در اتخاذ تصمیمات درست منتهی شود. از سویی اعتماد اجتماعی موضوعی حیاتی برای جوامع انسانی است،که ارتباطی اساسی با نظام توسعه محلهای دارد. از این رو پژوهش حاضر قصد دارد تا به بررسی رابطه اعتماد اجتماعی با توسعه محلهای در محله فهادان شهر یزد بپردازد. روششناسی این پژوهش ازنظر هدف از نوع کاربردی- توسعهای و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی میباشد. و حجم نمونه در پژوهش حاضر از طریق نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده 365 نمونه انتخاب شده است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه است، که یافتههای حاصل از پرسشنامه در نرمافزار SPSS و Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافتههای پژوهش نشان می دهد که ارتباط مستقیم و معناداری بین اعتماد اجتماعی و توسعه محلهای وجود دارد. ابعاد مختلف اعتماد اجتماعی، 30 درصد واریانس توسعه محلهای را تبیین میکند. همچنین به ترتیب ضرایب بتای استاندارد شده در متغیرهای اعتماد نهادی با ضریب (307/0=β)، اعتماد بین شخصی با ضریب (185/0=β) ، اعتماد تعمیم یافته با ضریب بتای(158/0=β) و اعتماد اعتماد به محیط با ضریب بتای(103/0=β)، بیشترین سهم را در تبیین توسعه محلهای دارند. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان میدهد که با افزایش اعتماد اجتماعی، مولفههای توسعه محله نیز افزایش میباید. کلمات کلیدی: اعتماد اجتماعی، توسعه محلهای ، محله فهادان، شهر یزد.
معماری شهری
فاطمه حنیفه؛ حجت الله رشیدکلویر؛ عباس ابوالقاسمی؛ حسن اکبری؛ شعیب کاسهگر محمدی
چکیده
محیط و فضا، از اساسیترین بسترهای پشتیبانِ نیازهای چندبعدی انسان هستند. ازاین رو، مسکن که در آن معماری، جامعه و فرهنگ با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی دارند، تأثیر رفتاری مهمی را بر روی روانِ ساکنان و تعاملات اجتماعی آنها در سطوح مختلف جامعه بر جای میگذارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ویژگیهای کالبدیِ مجتمعهای مسکونی بر بهبود ...
بیشتر
محیط و فضا، از اساسیترین بسترهای پشتیبانِ نیازهای چندبعدی انسان هستند. ازاین رو، مسکن که در آن معماری، جامعه و فرهنگ با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی دارند، تأثیر رفتاری مهمی را بر روی روانِ ساکنان و تعاملات اجتماعی آنها در سطوح مختلف جامعه بر جای میگذارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ویژگیهای کالبدیِ مجتمعهای مسکونی بر بهبود شاخصهای روانی_اجتماعی ساکنان در مقیاس واحد همسایگی است. روش تحقیقِ جستار پیشِ رو، از نوع توصیفی_همبستگی بوده و تحلیل دادههای آن با استفاده از روش آماری همبستگی و رگرسیون چندگانه صورت گرفته است. به منظور تأیید متغیرهای بهدستآمده با استفاده از تکنیک دلفی، پرسشنامه برای 18 نفر از متخصصان معماری و روانشناسی فرستاده شد که درنهایت، پرسشنامه نهایی تدوین گردید. آزمودنیهای تحقیق، شامل 186 خانوار در دسترس از 439 خانوار ساکن، در چهار مجتمع مسکونی واقع در شهر رشت است. ضریب همبستگی نشان میدهد که تمامی متغیرهای کالبدی تأیید شده به وسیله متخصصان، رابطه معناداری با شاخص اجتماعی_روانی دارد و 2/61 درصد از واریانس شاخصهای روانی، به وسیله متغیرهای ویژگی فضا، انعطافپذیری و نور تبیین شده و همچنین 59درصد از واریانس شاخصهای اجتماعی به وسیله متغیرهای محرمیت، گونه مسکن، انعطافپذیری، خدمات و امکانات عمومی، زمان و دوره تکرار، نور، جغرافیای فضا، دسترسی به امکانات و فاصله عملکردی پیشبینی گردید. نتایج تحقیق حاکی از نقش تعیینکننده ویژگیهای کالبدی در ارتقای شاخصهای روانی_اجتماعی بوده و بیانگر آن است که افراد ضمن امکان کنترل زندگی خود، قابلیت تعامل مؤثر با دیگران را چه در زندگی خصوصی و چه عمومی، در محیط و فضاهای انسجامیافته و سازگار با طبیعت خویش، کسب مینمایند.
برنامه ریزی شهری
علی اکبر سالاری پور؛ زهرا سیف ریحانی؛ نرگس طالب ولی اله
چکیده
همان طور که مؤلفه هایی هستند که از دلبستگی به مکان تأثیر می پذیرند، مؤلفه هایی هم وجود دارند که بر دلبستگی به مکان تأثیر میگذارند. پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا عوامل مثبت و منفی تأثیرگذار بر دلبستگی به مکان را تعیین نماید. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، از روش ترکیبی کیفی_کمی بهره گرفته شده است. همچنین تصاویر گردآوری شده، بر اساس نوع ...
بیشتر
همان طور که مؤلفه هایی هستند که از دلبستگی به مکان تأثیر می پذیرند، مؤلفه هایی هم وجود دارند که بر دلبستگی به مکان تأثیر میگذارند. پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا عوامل مثبت و منفی تأثیرگذار بر دلبستگی به مکان را تعیین نماید. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، از روش ترکیبی کیفی_کمی بهره گرفته شده است. همچنین تصاویر گردآوری شده، بر اساس نوع مکان و مقیاس جغرافیایی دسته بندی شدند. در پژوهش حاضر، 23 عامل مثبت( خاطرات، شباهت، نماد، احساسات مثبت، آرامش، راحتی، امنیت، تعادل شهر و طبیعت، ارتباط با طبیعت، بوی مطلوب، چشایی، لامسه، شنوایی، زیبایی شناختی، هویت منحصر به فرد، پشتیبانی از علایق، موقعیت مکانی، نوع مسکن، رشد شخصی ، حفظ میراث گذشته، حریم خصوصی، قدمت و انسجام اجتماعی) و هفت عامل منفی(آسیب دیدن محیط زیست، رکود اقتصادی، ناکارآمدی مدیریت شهری، تنهایی، ناآگاهی و بی توجهی به جامعه، فراموش شدن فعالیت های فرهنگی و احساسات منفی) تأثیرگذار بر دلبستگی به مکان شناسایی شد. نتایج حاصل از پژوهش بیان می دارد که عوامل زیبایی شناختی، خاطرات و احساسات مثبت بیشترین تأثیر مثبت را بر دلسبتگی به مکان و ناکارآمدی مدیریت شهری، احساسات منفی و رکود اقتصادی بیشترین تأثیر منفی را بر دلبستگی به مکان میگذارند. فضای تفریحی، خانه، محله، مکان تجاری، فضای شی، کاربری های فرهنگی،آموزشی،اداری و مکان اجتماعی، به ترتیب، بیشترین میزان فراوانی را کسب نمودند. فضای محیطی، رایج ترین نوع مکان بود که شامل مکان هایی مانند خانه چند طبقه، مسیر کنار دریا، بازار و غیره می شود. مدیریت شهری می تواند با مورد توجه قرار دادن عوامل مثبت و منفی، میزان دلبستگی شهروندان به شهر را افزایش دهد.
طراحی شهری
ندا خضیری عفراوی؛ محمد ابراهیم مظهری؛ ثریا مکی نیری
دوره 4، شماره 15 ، مرداد 1394، ، صفحه 69-82
چکیده
امنیت یکی از عوامل ارتقای کیفیت در عرصه فضاهای شهریست. طراحی مطلوب و کاربردی فضاهای ساخته شده منجر به کاهش جرم و افزایش کیفیت فضای شهری خواهد شد. یک فضای شهری امن، فعالیتهای مناسب را تشویق و فعالیتهای نامناسب را تحدید میکند. از این رو این فضاهای شهری و نوع آن است که در میزان وقوع جرم و خشونت در شهر تأثیرگذار خواهد بود. با افزایش ...
بیشتر
امنیت یکی از عوامل ارتقای کیفیت در عرصه فضاهای شهریست. طراحی مطلوب و کاربردی فضاهای ساخته شده منجر به کاهش جرم و افزایش کیفیت فضای شهری خواهد شد. یک فضای شهری امن، فعالیتهای مناسب را تشویق و فعالیتهای نامناسب را تحدید میکند. از این رو این فضاهای شهری و نوع آن است که در میزان وقوع جرم و خشونت در شهر تأثیرگذار خواهد بود. با افزایش حضور و نظارت شهروندان، سطح تعاملات اجتماعی در این فضاها افزایش یافته و امنیت نیز به محیط تزریق خواهد شد. یکی از اهداف مهم ایجاد امنیت، ارتقای کیفیت در عرصه فضاهای شهریست. طراحی مطلوب و کاربردی فضاهای ساخته شده منجر به افزایش حضور شهروندان خواهد شد که یکی از پیامدهای آن کاهش جرم و افزایش کیفیت پیادهروهاست. ساختار کالبدی شهر با هدف تعامل میان انسان و محیط، جدیدترین رویکردی است که به کاهش جرائم شهری در قالب ابعاد کالبدی و اجتماعی میپردازد. که تأثیرات آن بیشتر در شکلگیری کالبد و در نتیجه کارکرد و جریانات اجتماعی مشهود است. هدف این پژوهش نیز ارتقای کیفیت پیادهرو شهری در راستای افزایش امنیت محیطی است. بررسی امنیت افراد پیاده، با رویکردی کالبدی در محیط و پیادهروهایی که بیشترین در صد استفاده شهروندان از این فضاهاست، امری الزامی و ضروری است. در این میان بلوار گلستان اهواز با وجود داشتن عملکردهایی با سطح کارکرد منطقهای و فرامنطقهای از کمبود تعامل و در پی آن کیفیت و امنیت لازم رنج میبرد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی_همبستگی است که با استفاده از چارچوب نظری استخراج شده است. گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه و مشاهده میدانی صورت خواهد گرفت. نتایج حاصل از گردآوری این اطلاعات، بر اساس تأثیر یکی از اجزای فضا (جریان) بر روی دیگر اجزا (کالبد و کارکرد) بررسی خواهد شد که در نتیجه آن حضور بیشتر افراد و ارتقای کیفیت فضای شهر انتظار میرود. با توجه به این رویکرد و با هدف ایجاد امنیت در کالبد فضای پیادهرو، میزان جریان حضورپذیری (تعامل و نظارت) با توجه به معیار "LOS" گردآوری و تحلیل خواهد شد و در راستای آن احکامی برای افزایش امنیت فضا ارائه خواهد شد.
حمل و نقل شهری
پویا علاءالدینی؛ الهام فایضی
دوره 1، شماره 1 ، اسفند 1390، ، صفحه 77-90
چکیده
با عنایت به آرمان توسعۀ پایدار شهری، طی دو دهۀ اخیر، اجرای طرحهای دوچرخه مورد توجه برنامهریزان شهرهای گوناگون، از جمله تهران، قرار گرفته است. از آنجا که نخستین طرحهای دوچرخۀ تهران قرین توفیق نبودهاند، لازم است تمهیدات آزمایشی جدید در مراحل مختلف ارزیابی/ارزشیابی شوند. هدف از این مقاله سنجش مقدماتی دستآوردها و چالشهای طرح دوچرخۀ ...
بیشتر
با عنایت به آرمان توسعۀ پایدار شهری، طی دو دهۀ اخیر، اجرای طرحهای دوچرخه مورد توجه برنامهریزان شهرهای گوناگون، از جمله تهران، قرار گرفته است. از آنجا که نخستین طرحهای دوچرخۀ تهران قرین توفیق نبودهاند، لازم است تمهیدات آزمایشی جدید در مراحل مختلف ارزیابی/ارزشیابی شوند. هدف از این مقاله سنجش مقدماتی دستآوردها و چالشهای طرح دوچرخۀ اشتراکی منطقۀ هشت تهران (دو سال پس از آغاز فعالیتها) است. طرح به واسطۀ غور در نماگرهای دسترسی، آگاهی، ایمنی، تسهیل آمدوشد، رضایتمندی، پایداری و فرهنگسازی مورد مطالعه قرار میگیرد. سنجش بر اساس نتایج پیمایش کمّی (نمونۀ 250 نفری از حدود 8000 بهرهور ثبتشده) و نیز مشاهده، اخذ نظر غیرکاربران و مصاحبه با دستاندرکاران انجام میشود. یافتهها نشان میدهد که طرح در جذب کاربران مرد و جلب رضایت آنان موفق بوده، اما در عین حال دارای نارساییهایی از قبیل اطلاعرسانی ناکافی، فقدان فعالیتهای فرهنگسازی (به ویژه برای حضور زنان)، کمبود علائم راهنمایی و کیفیت نامناسب دوچرخهها و مسیرهاست. همچنین، پایداری طرح در گرو خدمات در مناطق همجوار و تأمین هزینههای نگهداری و توسعۀ جغرافیایی خانههای دوچرخه و مسیرها و نوسازی ادواری ناوگان از طریق تخصیص بودجه و فروش خدمات تبلیغاتی است.
برنامه ریزی شهری
دوره 1، شماره 2 ، خرداد 1391، ، صفحه 87-100
چکیده
برنامهریزی اصولی ترابری شهری در تامین یکی از ضروریات شهرنشینی یعنی جابجایی، امر اجتنابناپذیری است. تاریخ سیستمهای ترابری مدرن ایران به50 سال محدود شده و سالها پس از پایگذاری شهرسازی در مفهوم واقعی آن، ظاهر شده است. منطق موضوع و نیاز انکارناپذیر آن حکم می کند تا ترابری، توسعه شهر و جمعیت موازی با هم حرکت کرده و نقش خود را در فعالیتهای ...
بیشتر
برنامهریزی اصولی ترابری شهری در تامین یکی از ضروریات شهرنشینی یعنی جابجایی، امر اجتنابناپذیری است. تاریخ سیستمهای ترابری مدرن ایران به50 سال محدود شده و سالها پس از پایگذاری شهرسازی در مفهوم واقعی آن، ظاهر شده است. منطق موضوع و نیاز انکارناپذیر آن حکم می کند تا ترابری، توسعه شهر و جمعیت موازی با هم حرکت کرده و نقش خود را در فعالیتهای جامعه ایفا کنند. شهرهای کشور ما، ویژگیهای شهری و ترابری زیادی با شهرهای کشورهای توسعه یافته دارد، لیکن شرایط خاص هریک حکم می کند تا نتوان پاسخ یکسانی به رفع مشکلات آنها داد. در این مطالعات، بر اساس تاریخچه جمعیتی و ترابری گذشته دو کشور در حال توسعه و توسعه یافته ایران و فرانسه، ویژگیها و روند پیشرفت ترابری شهری آنها مقایسه شده است. برای این منظور پایتختهای تهران و پاریس به عنوان دو مرکز شهرنشینی خیلی بزرگ و دو شهر سنندج و رن از شهرهای با جمعیت نسبتاً کم با ویژگیهای حدوداً مشابه انتخاب و مطالعات مربوطه انجام شده است. از نتایج بررسیها میتوان به افزایش قابل توجه جمعیت شهرهای در حال توسعه نسبت به نمونههای توسعه یافته اشاره کرد که با الگوبرداری نامطلوب رشد ترابری خصوصی و نیمه خصوصی آنها نسبت به کشورهای توسعه یافته مشکلات را دو چندان کرده است. در مقابل، توسعه ترابری عمومی و به ویژه سیستمهای ریلی ایران همسان با کشورهای توسعه یافته نبوده و روند رشد آن بسیار کند و یا ناچیز بوده است. مهمترین ویژگی ترابری شهری کشور ما کارگماری بالای آن است. لذا ضروری است، با سرمایهگذاری مناسب و تغییر الگوی سنتی،فرهنگی و کارگماری جامعه، روند فعلی توسعه حمل و نقلی اندک اندک اصلاح شود، در غیر این صورت چالشهای ترافیکی، آلودگیهای زیستمحیطی و مصرف بیرویه انرژی فسیلی زندگی سالم اکثر مناطق شهری را به خطر خواهد انداخت.
برنامه ریزی شهری
دوره 1، شماره 3 ، شهریور 1391، ، صفحه 50-57
چکیده
توسعه سکونتگاه ها، تمرکز جمعیت، پذیرش عملکردهای مختلف و ضعف سازه های انسانی و فیزیکی، توجه به مولفه های فرهنگی ایمنی را افزایش داده است. در این راستا فرهنگ ایمنی ناظر بر اقدامات مهم پیشگیرانه در مواقع بحران های طبیعی و انسانی است. نبود فرهنگ ایمنی در میان مردم، مجریان و دستگاه های اجرایی از مشکلات اساسی برنامه ریزی مدیریت بحران در ...
بیشتر
توسعه سکونتگاه ها، تمرکز جمعیت، پذیرش عملکردهای مختلف و ضعف سازه های انسانی و فیزیکی، توجه به مولفه های فرهنگی ایمنی را افزایش داده است. در این راستا فرهنگ ایمنی ناظر بر اقدامات مهم پیشگیرانه در مواقع بحران های طبیعی و انسانی است. نبود فرهنگ ایمنی در میان مردم، مجریان و دستگاه های اجرایی از مشکلات اساسی برنامه ریزی مدیریت بحران در ایران است. نبود زیرساخت های اجتماعی مقابله با بحران های طبیعی، اثر بخشی اقدامات سازمان های دولتی را با چالش اساسی مواجه کرده است. بنابراین باید بسیاری از گروههای اجتماعی را به عنوان یک فرصت و سرمایه اجتماعی نگریست. هدف این پژوهش شناخت مولفه های موثر و صورت بندی آن ها در ایمنی محیط های اجتماعی است. ایمنی محیط های اجتماعی، توانایی و ظرفیت آن ها را در مقابله با بحران ها افزایش داده و امکان ایجاد هماهنگی های لازم و تداوم و اثربخشی آن را نیز فراهم می کند. این مقاله به سئوالاتی مانند مولفه های موثر در ایمنی محیط های اجتماعی کدام هستند؟ و آیا بین آموزش و بهبود مولفه های ایمنی در محیط های اجتماعی رابطه وجود دارد یا خیر؟ را بررسی و تحلیل می نماید. روش تحقیق پیمایشی، جامعه آماری شهر رشت با 384 نمونه(با استفاده از جدول مورگان) و شیوه نمونه گیری نیز خوشه ای است. یافته های پژوهش نیز شامل صورت بندی مولفه های تاثیرگذار در ایمن سازی محیط های اجتماعی مانند توجه به مولفه های موثر در تدوین اهداف و خط مشی ها در برنامه های مدیریت بحران، مشارکت، سرمایه های اجتماعی، سازگاری، یکپارچگی اجتماعی و نقش آموزش در ایمنی جوامع محلی است.
محیط زیست شهری
دوره 2، شماره 5 ، اسفند 1391، ، صفحه 61-72
چکیده
ارزیابی توان اکولوژیک سرزمین به عنوان یکی از ابزارهای حرکت در راستای توسعه پایدار، به دنبال سنجش موجودی و توان نهفته سرزمین با ملاکها و معیارهای مشخص و از پیش طرحریزی شده است. ضرورت این پیمایش و کنترل پیامدهای توسعه و سنجش قابلیتهای زمین در شرایطی که ایران یکی از کشورهای در حال توسعه و مواجه با روندهای شهرنشینی شتابان است، بیشتر ...
بیشتر
ارزیابی توان اکولوژیک سرزمین به عنوان یکی از ابزارهای حرکت در راستای توسعه پایدار، به دنبال سنجش موجودی و توان نهفته سرزمین با ملاکها و معیارهای مشخص و از پیش طرحریزی شده است. ضرورت این پیمایش و کنترل پیامدهای توسعه و سنجش قابلیتهای زمین در شرایطی که ایران یکی از کشورهای در حال توسعه و مواجه با روندهای شهرنشینی شتابان است، بیشتر مطرح میشود. این پژوهش با هدف کلان حفظ قابلیتهای زیستمحیطی، آزمون و ارزیابی قابلیتسنجی را در حوزه شهر یاسوج، به عنوان یکی از مراکز استانی با آهنگ فزآینده گسترش شهری دنبال نموده است. بنابراین تعیین توان اکولوژیک حوزه شهری یاسوج برای گسترش سکونتگاهی و همچنین مشخص نمودن امکانات، توانمندیها و محدودیتهای منابع سرزمینی ناحیه به عنوان بستر مناسب هر گونه برنامهریزی ، هدف مشخص این پژوهش است. روش مطالعه در تحلیل قابلیتسنجی زمین محدوده پژوهش مبتنی بر یک مدل اکولوژیکی است که بر مبنای روش آمایش سرزمین مخدوم طراحی شد. از بین معیارها و گزینههای مختلف مؤثر در قابلیت زمین، سه گزینه اصلی قابلیت زراعی، جنگلداری و توسعه شهری، سکونتی و فعالیتها مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج کاربست مدل حکایت از پتانسیلهای وسیع محیطی و اکولوژیک در محدوده مورد مطالعه دارد که عوامل محدود کنندهای برای توسعه شهری به شمار میروند. 82درصد از مجموع سطح محدوده را اراضی با قابلیت کشاورزی، مرتعداری و جنگل تشکیل میدهند. بنابراین حساسیت و آسیبپذیری محیط طبیعی در این حوزه در اولویت اول، توصیه را به سمت اتخاذ سیاستهای محدوده کننده گسترش شهری، هم در محدوده شهر یاسوج و هم در حوزه اطراف آن، استفاده از توان گردشگری ناحیه و در اولویت دوم، سوق دادن گسترش شهری یاسوج به سمت شمالغربی و شهرک مادوان و مهریان است.
عیسی پیری؛ مهدی رضاییان
دوره 3، شماره 10 ، اردیبهشت 1393، ، صفحه 63-72
چکیده
سکونتگاههای غیررسمی به عنوان پدیدهای با ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و فضایی گسترده، معلول شهرنشینی مدرن و گفتمان پیشرفت در عصر روشنگری است که الگوی توسعه پایدار شهری را به چالش میکشد. از اواخر دهه 1980 میلادی، رهیافت توانمندسازی با حمایت بانک جهانی به دنبال تحول و ساماندهی این نوع اجتماعات محلی از درون با سیاستسازی دارایی ...
بیشتر
سکونتگاههای غیررسمی به عنوان پدیدهای با ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و فضایی گسترده، معلول شهرنشینی مدرن و گفتمان پیشرفت در عصر روشنگری است که الگوی توسعه پایدار شهری را به چالش میکشد. از اواخر دهه 1980 میلادی، رهیافت توانمندسازی با حمایت بانک جهانی به دنبال تحول و ساماندهی این نوع اجتماعات محلی از درون با سیاستسازی دارایی _ مبنا و با تکیه بر داراییهای محلی از قبیل سرمایه اجتماعی، سرمایه کالبدی و سرمایه اندک مالی این نوع اجتماعات است تا با رویکرد فرایندگرایی، جامع نگریِ خوشبختی مردم و مکان و نیز ظرفیتسازی سکونتگاههای غیررسمی ، تعهد و توانمندسازی را جایگزین فرهنگ استحقاق و بی بندوباری کند که درواقع پیامد سیاستهای نیاز _ مبنای توسعه اجتماعات محلی است. این مقاله بر مبنای روابط درونی رهیافت توانمندسازی و سیاستسازی دارایی _ مبنا پیش میرود. روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی است. محلات اسکان غیررسمی مُلازینال، سیلاب، قوشخانه و خلیلآباد خوشههای تحقیق هستند که حجم نمونه 224 نفر میباشد. نتایج حاکی از آن است که مؤلفههای سیاست دارایی _ مبنای توسعه اجتماعات محلی (یعنی سرمایه اجتماعی، سرمایه کالبدی و سرمایه مالی) در توانمندسازی سکونتگاههای غیررسمی تأثیر معنیداری دارند.
معماری شهری
علی اکبر حیدری؛ مریم کیایی
چکیده
رفتار فضایی انسانها در محیطهای گوناگون از یک سو متأثر از ویژگیهای عینی محیط و از سوی دیگر تحت تأثیر شرایط ذهنیِ آنها قرار دارد. بنابراین نحوه ادراک آنها از یک فضا، تا حد زیادی به ویژگیهای عینی محیط و شرایط ذهنی آنها در شناخت عناصر محیط بستگی دارد. از آنجا که چگونگی انطباق ویژگیهای عینی محیط با شیوههای ...
بیشتر
رفتار فضایی انسانها در محیطهای گوناگون از یک سو متأثر از ویژگیهای عینی محیط و از سوی دیگر تحت تأثیر شرایط ذهنیِ آنها قرار دارد. بنابراین نحوه ادراک آنها از یک فضا، تا حد زیادی به ویژگیهای عینی محیط و شرایط ذهنی آنها در شناخت عناصر محیط بستگی دارد. از آنجا که چگونگی انطباق ویژگیهای عینی محیط با شیوههای ادراک ذهن افراد، یکی از مهمترین چالشهای مطرح در حوزه طراحی محیط است، پژوهش حاضر این موضوع را در بستر یک فضای عمومی شهری نسبتاً پیچیده با عنوان بازار بررسی نموده و با ارزیابی کیفیت ادراکی محیط با استفاده از تئوری روانشناسی گشتالت و نیز تحلیل نظام پیکرهبندی فضایی بازار با استفاده از روش چیدمان فضا، به تحلیل جنبه شناختی و ادراکی در ارتباط با فضای بازار پرداخته است. پس از معرفی شاخصهای مورد نظر در هر دو تئوری، فرایند تحلیل آغاز گردید. در بخش تحلیل چیدمانی، نقشه بازار در محیط نرمافزار فراخوانی شد و با استفاده از خروجیِ شاخصهایی چون مخروط دید، عمق و یکپارچگی فضایی و قابلیت دسترسی و کیفیت فضایی بازار تحلیل شد. از بُعد شناختی نیز به منظور استخراج شاخصهای گشتالتی، از روش ترسیم نقشههای شناختی استفاده شد. بنابراین از جامعه آماری مدنظر تحقیق خواسته شد از یک ورودی مشخص وارد بازار شده و پس از طی مسیر 30 دقیقهای در بازار، تصاویر ذهنی خود از ساختار فضایی بازار را در قالب یک کروکی ترسیم نمایند. پس از گردآوری اطلاعات از هر دو روش، یافتههای به دست آمده مورد تحلیل و تطبیق قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که فاکتورهای متعدد عینی و ذهنی در کنار هم و گاه با اولویتبندیهایی نسبت به یکدیگر، در تشخیص راهیابی صحیح فضا مؤثر هستند. همچنین نتایج حاصل از تحلیلهای چیدمانی یک محیط در بعضی موارد همسو با نتایج تحلیل شناختی آن محیط و در بعضی موارد نیز در تناقض با آن قرار دارد که این موضوع تا حد زیادی متأثر از ویژگیهای فضایی محیط مورد نظر و عناصر به کار رفته در آن است.
برنامه ریزی شهری
اعظم افشارنیا؛ سید حسین میرزاده
دوره 5، شماره 20 ، آبان 1395، ، صفحه 65-78
چکیده
یکی از مهمترین مشکلات برنامهریزان در طرحهای جامع شهری، تعیین دقیق مرز محدودههای شهر به ویژه حریم آن است. شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در ماده 7 مصوبه تفویض اختیار تصویب طرحهای جامع شهرهای با جمعیت کمتر از یکصد هزار نفر به شورای برنامهریزی و توسعه استانها (مورخ 15/5/86 و با اصلاحیه مورخ 5/5/88)، کارگروههای تخصصی امور زیربنایی ...
بیشتر
یکی از مهمترین مشکلات برنامهریزان در طرحهای جامع شهری، تعیین دقیق مرز محدودههای شهر به ویژه حریم آن است. شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در ماده 7 مصوبه تفویض اختیار تصویب طرحهای جامع شهرهای با جمعیت کمتر از یکصد هزار نفر به شورای برنامهریزی و توسعه استانها (مورخ 15/5/86 و با اصلاحیه مورخ 5/5/88)، کارگروههای تخصصی امور زیربنایی و شهرسازی و شوراهای برنامهریزی و توسعه استانها را موظف نمود، به هنگام بررسی و تصویب طرحهای جامع شهری، حریم شهرها را متناسب با سطح محدوده و افق طرح، حدوداً سه تا پنج برابر سطح محدوده شهر تعیین نمایند. در این مقاله با هدف بررسی و نقد مصوبه یاد شده شورای عالی و میزان تطابق وضعیت شهرهای ایران با آن، 50 شهر نمونه از سراسر کشور انتخاب گردید. روش نمونهگیری در این پژوهش، انتخاب تصادفی بوده است. از مجموع 1012 شهر کشور در سال 85، 866 شهر دارای جمعیت زیر 50 هزار نفر بوده که با توجه به انتخاب 50 شهر در کل کشور، طرح جامع 77/5 درصد از شهرها که در طی سالهای 88 تا 90 به تصویب رسیده، مورد بررسی قرار گرفته است. شیوه بررسی بدین صورت بوده که با استفاده از اسناد طرحهای توسعه و عمران (جامع) این شهرها، مساحت محدوده و حریم پیشنهادی استخراج گردیده تا امکان مقایسه با مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری ایران فراهم شود. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که متوسط حریم پیشنهادی در50 شهر مورد نظر، 1/8 برابر محدوده پیشنهادی بوده و در تعیین حریم شهر بیشتر مسائل اقتصادی و اندازه کمی حریم مد نظر، مورد توجه قرار گرفته است. همچنین حریم بیشتر شهرهای مورد بررسی، به شکلی نامتناسب طراحی شده است. به نظر میرسد مصوبه یاد شده باید مورد بازنگری قرار گرفته و تجدید نظر در ملاکهای تعیین اندازه حریم شهرها در چارچوب منطقی برای توسعه آینده و بر مبنای شرایط خاص کالبدی، زیستمحیطی، اقتصادی و حتی سیاسی انجام شود.