برنامه ریزی منطقه ای
فردیس سالاریان؛ مهین نسترن؛ هاشم داداش پور
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی علل شکلگیری پراکندهرویی به تفکیک زیرسیستمهای برنامهریزی و تحلیل پیامدهای برآمده از شکلگیری پراکندهرویی و دستیابی به شرایط زمینهای، علّی و تداوم آن در شهر_ منطقه مورد مطالعه است. پژوهش ماهیت توصیفی_تحلیلی داشته و هدف آن کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای_اسنادی و پیمایشی است. ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی علل شکلگیری پراکندهرویی به تفکیک زیرسیستمهای برنامهریزی و تحلیل پیامدهای برآمده از شکلگیری پراکندهرویی و دستیابی به شرایط زمینهای، علّی و تداوم آن در شهر_ منطقه مورد مطالعه است. پژوهش ماهیت توصیفی_تحلیلی داشته و هدف آن کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای_اسنادی و پیمایشی است. در بخش نخست پرسشنامهای از متغیرهای مؤثر بر شکلگیری پراکندهرویی که مستخرج از مطالعات داخلی و خارجی هستند با نمونهگیری هدفمنددر اختیار کارشناسان قرار گرفته و سپس با استفاده از روش دلفی فازی به تحلیل نتایج پرداخته شده است. در بخش دوم با استفاده از مصاحبه ساختارمند از متخصصین در دستگاه نظریه زمینهای و با استفاده از نرم افزار Max qda به بررسی، تحلیل و کدگذاری مصاحبهها پرداخته شده است. برای بررسی علل شکلگیری پراکندهرویی 38 متغیر در شش عامل به صورت پرسشنامه در اختیار 25 نفر از متخصصین که براساس نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند، قرار داده شد. در راستای تحلیل پیامدهای پراکندهرویی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند با تعداد 34 نفر از مشارکت کنندگان در محدوده مطالعاتی به بررسی پیامدهای فضایی پراکندهرویی در شهر_منطقه مورد مطالعه پرداخته شده و 249 کد اولیه و 28 کد کانونی تعیین گردید. بیشترین علل شکلگیری پراکندهرویی در محدوده مطالعاتی شامل سرانه درآمد خانوار، سوداگری زمین و مسکن و قیمت زمین است. در تحلیل پیامدهای پراکندهرویی، شرایط زمینهای توسعه و تغییر ساختار اقتصادی، شرایط علی ناکارآمدی سیستم مدیریت و نظارت، شرایط تداوم شامل تحول اجتماع بومی و تخریب ساختار طبیعی و پیامد تغییر ساختار کالبدی و فضایی منطقه تبیین شد.
برنامه ریزی منطقه ای
فردیس سالاریان؛ هاشم داداش پور
چکیده
ساختوسازهای با برنامه و بدون برنامه، منجر به گسترش شهرها و نواحی پیرامونی آنها در اراضی کشاورزی استان مازندران شده و این اراضی را دستخوش تغییرات و یا حتی تخریب گسترده قرار داده است. هدف مقاله حاضر سنخشناسی الگوهای فضایی پراکندهرویی در شهر_منطقه مرکزی مازندران( شامل شهرستانهای ساری، بابل و قائمشهر) است. روششناسی پژوهش ...
بیشتر
ساختوسازهای با برنامه و بدون برنامه، منجر به گسترش شهرها و نواحی پیرامونی آنها در اراضی کشاورزی استان مازندران شده و این اراضی را دستخوش تغییرات و یا حتی تخریب گسترده قرار داده است. هدف مقاله حاضر سنخشناسی الگوهای فضایی پراکندهرویی در شهر_منطقه مرکزی مازندران( شامل شهرستانهای ساری، بابل و قائمشهر) است. روششناسی پژوهش کمی بوده و دادههای اصلی آن از طریق دو مؤلفه جمعیتی و کالبدی_فضایی به دست میآید. دادههای جمعیتی از سالنامههای آماری استان مازندران و دادههای کالبدی_فضایی شامل اراضی ساخته شده (براساس تصاویر لندست و نقشه 1:25000 توسعه استان مازندارن) و تراکم ساختمانی در طی سالهای 1365 تا 1395 استفاده شد. سایر دادهها براساس پردازش آماری و ریاضی از دادههای جمعیتی و کالبدی_فضایی با استفاده از نرمافزارGIS ، ESRI و مدل فرم رشد شهری به دست آمدند. سپس برای سنخشناسی الگوهای فضایی در مقیاس کلان از برآوردگر کریجینگ و برای الگوهای فضایی در مقیاس خرد از مدل فرم رشد شهری استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که در مقیاس کلان، پراکندهرویی در سالهای مطالعاتی افزایش یافته است. به رغم این که الگوی فضایی در سال 1365 به واسطه پایین بودن متغیرهای مطالعاتی، تنها در سه مرکز اصلی شهری محدوده متمرکز بوده و در اراضی پیرامون آنها به خصوص در شهرستان ساری، پراکندهرویی وجود داشته است. اما در یک روند زمانی 30 ساله همزمان با تمرکز توسعه در اراضی شهری، اراضی پیراشهری و روستایی نیز توسعه یافته و پدیده پراکندهرویی با افزایش ارزش متغیرها شدت گرفته است. از طرف دیگر، در مقیاس خرد، الگوی فضایی پراکندهرویی در سالهای 1365 تا 1375 خطی بوده که به دلیل توسعه در پیرامون مرزهای سکونتگاههای شهری (اراضی پیراشهری) به وجود آمده است. اما در بازه 85-1375 توسعه پراکنده به الگوی میانافزا گرایش بیشتری داشته و حاکی از شکلگیری الگوی تلفیقی خطی_میان افزای پراکندهرویی دارد. در بازه 95-1385 نیز الگوی توسعه به صورت میان افزا شکل گرفته است. گفتنی است که در بررسی جداگانه سکونتگاههای شهری و روستایی شهر_منطقه مطالعاتی، نتایج متفاوتی در اراضی شهری مشاهده شد.
برنامه ریزی شهری
هاشم داداش پور؛ سپیده تدین
دوره 4، شماره 14 ، اردیبهشت 1394، ، صفحه 61-76
چکیده
الگوهای مختلف جابجایی فضایی، حاصل تأثیر عوامل مختلف سکونت، اشتغال و سطح درآمدند. در واقع نسبت به درجه انحراف از میزان رضایت افراد از ارائه این قبیل عناصر، پراکندگی و جابجاییهای فضایی اتفاق افتاده و الگوهای مختلف فضایی شکل میگیرد. بر این اساس، در سطح منطقه کلانشهری تهران با توجه به نحوه پراکندگی این عناصر، انواع مختلفی از جابجاییهای ...
بیشتر
الگوهای مختلف جابجایی فضایی، حاصل تأثیر عوامل مختلف سکونت، اشتغال و سطح درآمدند. در واقع نسبت به درجه انحراف از میزان رضایت افراد از ارائه این قبیل عناصر، پراکندگی و جابجاییهای فضایی اتفاق افتاده و الگوهای مختلف فضایی شکل میگیرد. بر این اساس، در سطح منطقه کلانشهری تهران با توجه به نحوه پراکندگی این عناصر، انواع مختلفی از جابجاییهای فضایی و الگوهای سفر شکل گرفته است. شناسایی پهنههای همگن جریانی در این منطقه، علاوه بر آنکه درکی از ساختار فضایی منطقه به دست میدهد، میتواند موجب برنامهریزی برای الگوهای بهینه جابجایی فضایی در سطح منطقه شود. از این رو، در این پژوهش با بهرهگیری از روش توصیفی _ تحلیلی و با استفاده از ابزار تحلیل شبکه، بر اساس دادههای مرتبط با جریان سفر افراد در سال 1385 به عنوان در دسترسترین و مستندترین آمار موجود تا زمان انجام پژوهش، به شناسایی پهنههای همگن جریانی و ویژگیهای آنها پرداخته شده است. در این راستا چگونگی برقراری پیوندهای ارتباطی میان شهرها در سطح منطقه کلانشهری و شکلگیری سطوح مختلفی از کانونهای جذب و تولید سفر، راهنمای این پژوهش بوده است. نتایج یافتههای حاصل از این مطالعه، به شناسایی سه پهنه همگن در سطح منطقه کلانشهری تهران منجر شده است که در هر یک از پهنهها جابجاییهای صورت گرفته بیشتر و منسجمتر از سایر پهنهها بوده است. پهنه نخست به مرکزیت کلانشهر تهران و کلانشهر کرج، بیشترین سطح از میزان روابط و جابجاییها را به خود اختصاص داده و همچنین پیوندهای قویتری را با سایر پهنهها برقرار کرده است، اما پهنههای شرقی و غربی به دلیل فاصله زیاد از یکدیگر رابطه جریانی قوی را با همدیگر شکل ندادهاند.