طراحی شهری
مریم روستا؛ مهسا شعله؛ نگین امیری
چکیده
«غنای حسی» یکی از کیفیتهای مؤثر بر ارتقای کیفی تجربه شهروندان از حضور در فضای شهری است. در میان حواسی که این کیفیت را شکل میدهند، حواس «بویایی» و «چشایی» و نقش آنها در کیفیتبخشی به فضا در پژوهشهای حوزه طراحی شهری کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش در پی بازشناخت فضای شهری بر اساس تحلیل غنای حواس بویایی ...
بیشتر
«غنای حسی» یکی از کیفیتهای مؤثر بر ارتقای کیفی تجربه شهروندان از حضور در فضای شهری است. در میان حواسی که این کیفیت را شکل میدهند، حواس «بویایی» و «چشایی» و نقش آنها در کیفیتبخشی به فضا در پژوهشهای حوزه طراحی شهری کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش در پی بازشناخت فضای شهری بر اساس تحلیل غنای حواس بویایی و چشایی است و به کمک روشهای کیفی و با استفاده از بررسی منابع کتابخانهای، برداشت میدانی در قالب «حسگردی»، انجام مصاحبههای نیمهساختاریافته و تحلیل محتوای آنها انجام شده است. نمونه مورد مطالعه بخشی از خیابان حافظ شیراز است که ضمن دارا بودن هویت تاریخی و جاذبه گردشگری، میتواند در لایه تجربه حسی و منظر حسی نیز فضای شهری مورد توجهی در مواجهه کیفی شهروندان با شهر باشد. یافتههای حاصل از پژوهش، حاکی از اهمیت شاخصهای «آسایش بویایی»، «حضور گیاهان مثمر» و «خاطرات توأم با محرک چشایی در فضا»، در تجربه حسی مردم است. این یافتهها نشان میدهد، محدوده مورد مطالعه در شاخصهای «بوهای طبیعی»، «بوهای وابسته به زمان» و «آسایش بویایی» وضعیت مطلوبتری دارد و نیاز است که شاخصهای «تنوع بویایی» و «سازگاری بویایی» در بازنگری، مورد توجه بیشتری قرار گیرند. یافتههای این پژوهش همچنین حاکی از اهمیت توجه به تأثیر متقابل تجربههای حواس «بویایی» و «چشایی» بر بعد زمان و مکان و ارتقای هویتمندی و خاطرهانگیزی فضاهای شهری است. این پژوهش هم با هدف بسط مطالعات آتی در این حوزه با توجه به خلأهای پژوهشی و هم در انجام پروژههای ساماندهی منظر فضاهای شهری میتواند مورد استناد پژوهشگران حوزه شهرسازی و استفاده حرفهمندان طراحی و برنامهریزی شهری قرار گیرد.
طراحی شهری
یاسمن قادری؛ سید مهدی خاتمی
چکیده
حواس پنج گانه به عنوان دریچه ارتباط انسان با محیط اطراف شناخته میشود، از اینرو درک فضاهای شهری از طریق کانالهای حسی مختلف، مانند بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه صورت میگیرد. دریافتهای ناشیاز محرکهای حسی، با وجود نقش با اهمیت خود در کیفیت بخشی به فضای شهری و ایجاد فضای یاد و خاطره، به نظر میرسد که امروزه کمتر مورد ...
بیشتر
حواس پنج گانه به عنوان دریچه ارتباط انسان با محیط اطراف شناخته میشود، از اینرو درک فضاهای شهری از طریق کانالهای حسی مختلف، مانند بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه صورت میگیرد. دریافتهای ناشیاز محرکهای حسی، با وجود نقش با اهمیت خود در کیفیت بخشی به فضای شهری و ایجاد فضای یاد و خاطره، به نظر میرسد که امروزه کمتر مورد توجه طراحان شهری و معماران منظر قرار گرفتهاست. در حالی که یکی از راههای ارتقای کیفیت فضاهای شهری، افزایش غنای حسی محیط به منظور به کارگیری تمامی حواس با هدف ایجاد جذابیت، حس تعلق به محیط، افزایش شمولیت و امکان فعالیت برای همه اقشار اجتماعی، سنی، جنسی و افراد کمتوان از نظر ادراک و حواس مانند افراد نابینا، ناشنوا و معلول است. پژوهش حاضر با توجه به اهمیت نظام ادراکات حسی در ادراک فضا و نقشی که این ادراک میتواند بر فرآیند شناخت و رفتار بگذارد، به بررسی کیفی ابعاد حسی فضا از طریق شناسایی و رتبهبندی دریافتهای حسی گوناگون در فضاهای تجاری میپردازد. از همین رو محدوده بازار بزرگ تهران و مرکز خرید باملند به منظور مقایسه تطبیقی سطح کیفی مؤلفههای غنای حسی دو فضای شهری تجاری مدرن و سنتی انتخاب شدهاند تا به این مهم پرداختهشود که توجه به کیفیت غنای حسی در طراحی فضاهای تجاری از گذشته تا به امروز دستخوش چه تغییراتی شدهاست؟ در راستای دستیابی به هدف پژوهش در بخش مبانی نظری و پیشینه تحقیق از روش کتابخانهای و در بخش مطالعات میدانی، از دو روش «حس گردی» و «یادداشتبرداری حسی» استفاده شدهاست.نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که به طور کلی سطح کیفی مؤلفههای غنای حسی در بازار بزرگ تهران بیشتر از مرکز خرید باملند بوده و در هر دو نمونه، حس بینایی بیشترین تحریک حسی و حس چشایی، کمترین میزان تحریک را داشته است. از طرفی امتیاز مربوط به تحریک حس بینایی در مرکز خرید باملند بیشتر از بازار بزرگ تهران بوده که این امر خود گویای توجه بیشتر به بعد بصری محیط در طراحیهای امروزین فضاهای تجاری است.