روان شناسی محیطی
علیرضا خدیوی پناه؛ اسلام کرمی
چکیده
با مطرح شدن مسکن اجتماعی بعنوان یک ضرورت در نظام های برنامه ریزی شهری، مساله پژوهش حاضر کیفیت سکونت در مجتمع های مسکونی و پیش فرض پژوهش نقش حریم در ارتقاء کیفیت سکونت است. هدف پژوهش، دستیابی به ساختاری انسانی و اجتماعی در مجتمع های مسکونی از طریق ارتقاء کیفیت سکونت است. تبیین مولفه ها و معیارهای کیفیت سکونت و حریم و چکونگی تحقق آن در ...
بیشتر
با مطرح شدن مسکن اجتماعی بعنوان یک ضرورت در نظام های برنامه ریزی شهری، مساله پژوهش حاضر کیفیت سکونت در مجتمع های مسکونی و پیش فرض پژوهش نقش حریم در ارتقاء کیفیت سکونت است. هدف پژوهش، دستیابی به ساختاری انسانی و اجتماعی در مجتمع های مسکونی از طریق ارتقاء کیفیت سکونت است. تبیین مولفه ها و معیارهای کیفیت سکونت و حریم و چکونگی تحقق آن در نمونه های مورد پژوهش_چهار مجتمع مسکونی در مشهد) سوالات پژوهش است. از طریق نمونه گیری تصادفی در نمونه آماری(345 نفر) و با استفاده از پرسشنامه باز، پژوهش میدانی انجام و با استفاده از نرم افزار تحلیل spss، نتایج مطالعات با استفاده از آزمونهای توصیفی، میانگین، همبستگی، رگرسیون و تحلیل مسیر ارایه شده است. یافته ها نشان می دهد، بین دو متغیر حریم و کیفیت سکونت رابطه معنادار و همبستگی برقرار و تنها دو متغیر وضعیت سکونت و جنسیت تاثیر مستقیم و مثبتی بر متغیر کیفیت سکونت دارند. گونه منفرد یا متمرکز مانند مجتمع ونوس، بیشترین میزان کیفیت سکونت و حریم را در حالت کلی و در بین مولفه های کیفیت سکونت(ادراکی-عاطفی، کالبدی-عملکردی، اجتماعی-فعالیتی) و مولفه های حریم(فردی-اجتماعی، اخلاقی-اعتقادی، رفتاری-عملکردی) دارا می باشد. کیفیت سکونت گونه پراکنده(مجتمع فرهنگیان) و سپس گونه محیطی(مجتمع پارس) به ترتیب در شرایط مطلوبند. و در رابطه با متغیر حریم، گونه محیطی(پارس) و سپس گونه پراکنده(فرهنگیان) در شرایط مطلوبند. حریم و کیفیت سکونت در مجتمع های مسکونی رابطه همبستگی و معناداری مثبتی دارند. در نهایت نتایج پژوهش، در سه حوزه طراحی واحدهای سکونتی، واحد همسایگی و مجموعه مسکونی ارایه شده است.
طراحی شهری
تکتم روشن دل؛ بختیار بهرامی؛ مهدی سعیدی؛ گوران عرفانی
چکیده
باوجود نقش معنادار تحرک و فعالیت فیزیکی کودکان در سلامت و بهزیستی آنان، این نوع فعالیتها در همسایگیها و محلات مسکونی رو به کاهش است. یکی از راههای جبران این مسئله، تقویت آن دسته از ویژگیهای محیطی مورد نظر کودکان است که آنان را به تحرک و فعالیت فیزیکی در محلههایشان ترغیب میکنند. بدینمنظور، این پژوهش نظرات 450 کودک نُه تا ...
بیشتر
باوجود نقش معنادار تحرک و فعالیت فیزیکی کودکان در سلامت و بهزیستی آنان، این نوع فعالیتها در همسایگیها و محلات مسکونی رو به کاهش است. یکی از راههای جبران این مسئله، تقویت آن دسته از ویژگیهای محیطی مورد نظر کودکان است که آنان را به تحرک و فعالیت فیزیکی در محلههایشان ترغیب میکنند. بدینمنظور، این پژوهش نظرات 450 کودک نُه تا 13 سال (8/43 درصد دختر و 2/56 درصد پسر) را درباره مجموعهای از این ویژگیها در شهر مشهد جمعآوری کرده است. در نهایت پاسخهای کودکان بهکمک تحلیل عامل اکتشافی دستهبندی و در قالب یک مدل توسعه یافت. این مدل نشان میدهد که تحرک و فعالیت فیزیکی کودکان در محلههایشان میتواند متأثر از هفت عامل زیر باشد: 1) اجازه والدین برای حضور بیرون از خانه، 2) مسیر پیاده امن و لذتبخش بهویژه از خانه به مدرسه و برعکس، 3) امنیت اجتماعی بهکمک فضاهای شاد و اجتماعپذیر، 4) قابلیتهای محیطی قابل استفاده در شب و روز، 5) خوانایی به کمک مغازهها در تراز همکف درکنار ساختمانهای نشانهای، 6) محیط متنوع و طبیعی برای کاوشگری و ماجراجویی و 7) ایمنی هنگام حرکت در فضا و بازی با وسایل. نکته مشترک این هفت عامل، تقاضای مکرر برای انجام فعالیتهای بازیوار حین فعالیت فیزیکی (تفریح، شادابی و بازی با دوستان) بود. سیاستگذاران حوزه سلامت و برنامهریزان و طراحان شهری زمانی میتوانند به خلق یک محله حامی تحرک و فعالیت فیزیکی کودکان نزدیک شوند که شرایط لذتبخشی را برای حضور و فعالیت مستقل آنان در فضاهای باز آن محله فراهم کنند.
طراحی شهری
ایمان قلندریان؛ گلبرگ قائممقامی فراهانی
چکیده
امروزه تغییرات عمدهای در دانش شهرسازی معاصر شکل گرفته و شهرسازی از علوم طبیعی و مهندسی به سمت یک دانش میان رشتهای با تأکید بر علوم اجتماعی و انسانی متمایل شده است. طرحهای توسعه شهری نیز با تأکید هرچه بیشتر بر جلب مشارکت عمومی، خصوصی و مردمی در دست تهیه است. در نظریات فعلی، میزان مشارکت آنقدر زیاد شده است که برنامهریز در نقش ...
بیشتر
امروزه تغییرات عمدهای در دانش شهرسازی معاصر شکل گرفته و شهرسازی از علوم طبیعی و مهندسی به سمت یک دانش میان رشتهای با تأکید بر علوم اجتماعی و انسانی متمایل شده است. طرحهای توسعه شهری نیز با تأکید هرچه بیشتر بر جلب مشارکت عمومی، خصوصی و مردمی در دست تهیه است. در نظریات فعلی، میزان مشارکت آنقدر زیاد شده است که برنامهریز در نقش تسهیل گر و وکیل مردم، آنها را با حقوق خود آشنا میکند. پژوهش پیش رو با هدف مطالعه موانع و چالشها و عوامل مؤثر بر تحققپذیری طرحهای کوچک مقیاس (واحد همسایگی) در شهر مشهد با تأکید بر مشارکت مردمی، با رویکرد کیفی و روش داده مبنا از طریق مصاحبههای نیمهساختیافته انجام شده است. جامعه آماری شامل سه گروه از ذینفعانِ (مردم، مدیریت شهری و تیمهای تسهیلگر) این پروژه ها (موسوم به محله ما) بوده است. نمونه گیری به روش نظری و تا مرحله اشباع ادامه داشت. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی (از نوع تحلیل مضمون) و با رویکرد تلخیصی و نرمافزار MAXQDA نسخه 2018، صورت گرفت. با استفاده از تکنیک کدگذاری باز و محوری، مفاهیم اساسی در تحققپذیری پروژههای هدف مشخص شدند. نتایج نشان داد مدیریت شهری، تسهیل گران و مردم به عنوان سه رکن اساسی در فرایند تحققپذیری پروژه، در هریک از گامهای فرایند طراحی از نیازسنجی تا ارزیابی پس از اجرا، مسائلی را ایجاد میکنند. در مرحله پیش از اجرا، تغییر رویکردهای طراحی و برنامهریزی با تغییر در بدنه مدیریت شهری و عدم توانمندی تسهیل گران در ارائه طرحی تحققپذیر به شهرداری و همچنین ذهنیت منفی مردم نسبت به ارگانهای دولتی، چالشهایی را به همراه دارد. در مرحله اجرا، مدیریت شهری با عدم تخصیص اعتبارات کافی و فقدان همکاری مؤثر بین سازمانی منجر به عدم اجرای نیازهای واقعی مردم و به تبع آن افزایش نارضایتی آنان میگردد. کیفیت مشارکت واقعی و مسئولانه شهروندان و شفافسازی نحوه رسیدن به گزینهها و اولویتبندی در تناسب با نیازهای مردم توسط تیم تسهیل گر از چالشهای این گام است که پس از اجرای طرح به دلیل ناملموسبودن نتایج زودبازده، میتواند منجر به بینتیجه بودن آن از نظر مردم گردد.
محیط زیست شهری
پریا دری؛ سید محمد شبیری؛ مهدیه رضایی
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی رفتارهای محیطزیستی شهری شهروندان 18 ساله و بالاتر شهر مشهد بوده است. در این پژوهش از رویکرد پژوهشی قیاسی برای تبیین و از پرسشنامه برای گرداوری دادهها استفاده شد. در مبانی نظری، مفاهیم شهروندی محیطزیستی و سواد محیطزیستی توضیح داده شده است. نمونهای با حجم 689 نفر در شهر مشهد به روش تصادفی سیستماتیک انتخاب ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، بررسی رفتارهای محیطزیستی شهری شهروندان 18 ساله و بالاتر شهر مشهد بوده است. در این پژوهش از رویکرد پژوهشی قیاسی برای تبیین و از پرسشنامه برای گرداوری دادهها استفاده شد. در مبانی نظری، مفاهیم شهروندی محیطزیستی و سواد محیطزیستی توضیح داده شده است. نمونهای با حجم 689 نفر در شهر مشهد به روش تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. در این مرحله آگاهی، دانش، دغدغه و رفتار محیطزیستی بهعنوان ابعاد سواد محیطزیستی سنجیده شده و در قالب پرسشنامه، با مراجعه پرسشگران به در منازل و گفت وگوی حضوری تکمیل شد. آزمون فرضیهها و تجزیهوتحلیل دادهها به کمک آزمونهای آماری ناپارامتریک انجام شد. نتایج مطالعه نشان داد که سواد محیطزیستی جامعه مورد مطالعه در ابعاد آگاهی و دانش در سطح بالایی است، درحالیکه در ابعاد دغدغه و رفتار محیطزیستی نمره پاسخگویان تنها اندکی از حد متوسط بالاتر بود. همچنین میان سواد محیطزیستی در همه ابعاد آن با متغیر تحصیلات رابطه معنادار در جهت مستقیم، اما ضعیف مشاهده شد. رفتار محیطزیستی جمعی مردان بیش از زنان، اما رفتار فردی محیطزیست در میان زنان بیش از مردان است. هیچکدام از شاخصهای سواد محیطزیستی با سن رابطه نداشتند. درنهایت اینکه بین متغیرهای آگاهی، دانش و دغدغه محیطزیستی با رفتار محیطزیستی رابطه معنادار در جهت مستقیم و با شدت ضعیف برقرار بود.
طراحی شهری
تکتم حنایی؛ ساناز سعیدی مفرد؛ شیما عابدی
چکیده
مسیریابی فعالیتی آگاهانه است که با به کارگیری ابزارها و علائم انجام میشود. گردشگران با توجه به میزان آشنایی متفاوت با محیط از ابزارها و علائم راهنمای مختلف در انتخاب مسیر استفاده میکنند. شناخت متفاوت از محیط باعث تفاوت در شکلگیری نقشههای شناختی در ذهن گردشگران میشود. آشنایی با محیط و داشتن تجربه در فضاهای شهری در مسیریابی ...
بیشتر
مسیریابی فعالیتی آگاهانه است که با به کارگیری ابزارها و علائم انجام میشود. گردشگران با توجه به میزان آشنایی متفاوت با محیط از ابزارها و علائم راهنمای مختلف در انتخاب مسیر استفاده میکنند. شناخت متفاوت از محیط باعث تفاوت در شکلگیری نقشههای شناختی در ذهن گردشگران میشود. آشنایی با محیط و داشتن تجربه در فضاهای شهری در مسیریابی بسیار قابل توجه است. بنابراین توجه به مسیریابی گردشگران از جمله کلیدیترین موضوعات در فضاها و نقاط تصمیمگیری است. هدف از این پژوهش تحلیل فرآیند مسیریابی گردشگران با میزان آشنایی متفاوت است. روش مورداستفاده در پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت پیمایشی است. در این راستا به منظور گردآوری دادهها از مشاهدات میدانی، پرسشنامه و بازدید از سایت استفاده شده است. روش نمونهگیری با استفاده از فرمول کوکران با توجه به جمعیت محدوده 359 نفر محاسبه شده است. تحلیل دادهها و ارزیابی ابزارهای گردشگران در فرآیند مسیریابی با استفاده از تحلیلهای آماری شامل تحلیل واریانس یکسویه (آنوا)، آزمون تی وابسته و آزمون K2 برای اولویتبندی متغیرها و سطح معناداری شاخصها با استفاده از آزمون دانکن تحلیل گردیده است. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که میزان آشنایی با محیط بر انتخاب نوع استراتژی در مسیریابی مؤثر است. گردشگرانی که به دلیل شناخت بیشتر، درک و تحلیل ذهنی عمیقتر از محیط آشنایی بیشتری دارند، از استراتژی پیمایشی با استفاده از بازنمایی جهت و فاصله تعیین مسیر میکنند. این در حالی است که گردشگران با میزان آشنایی کمتر از استراتژی نشانه از طریق بازشناسی نوع نشانهها و تشخیص موقعیت قرارگیری آنها مسیر خود را پیدا میکنند. اولویت گردشگران برای استفاده از ابزارهای بصری در مسیریابی به ترتیب شامل جاذبههای گردشگری، جدارهها، علائم و الگوی شبکه معابر هستند.
طراحی شهری
هادی سلطانی فرد؛ زهرا صابری کاریزی
چکیده
امروزه کیفیت فضاهای شهری در شکلگیری تعاملات اجتماعی، تصویر ذهنی از شهر و ذهنیتبخشی به آن اهمیت بسزایی دارند. عوامل متعددی در شکلگیری مفهوم کیفیت نقش دارند که از مهمترین آنها میتوان به پیکرهبندی فضاهای شهری اشاره کرد. پیکرهبندی فضایی، روابط میان فضاهای شهری را سازمان داده و خود عاملی برای شکلدهی به متغیرهای کیفی ...
بیشتر
امروزه کیفیت فضاهای شهری در شکلگیری تعاملات اجتماعی، تصویر ذهنی از شهر و ذهنیتبخشی به آن اهمیت بسزایی دارند. عوامل متعددی در شکلگیری مفهوم کیفیت نقش دارند که از مهمترین آنها میتوان به پیکرهبندی فضاهای شهری اشاره کرد. پیکرهبندی فضایی، روابط میان فضاهای شهری را سازمان داده و خود عاملی برای شکلدهی به متغیرهای کیفی مانند خوانایی و قابلیت دسترسی است. در دهههای اخیر نظریه چیدمان فضا، چارچوب نظری و عملی را برای تحلیل پیکرهبندی فضاهای شهری ارائه کرده است. پارکها یکی از انواع فضاهای شهری به شمار میروند که کیفیت فضایی، نقش مستقیمی در عملکرد و بازدهی اجتماعی آنها دارد. این مطالعه با هدف تحلیل اثرات پیکرهبندی فضاهای شهری بر کیفیت فضایی پارکهای شهر مشهد انجام شده است. مطالعه از نوع کاربردی است و به روش توصیفی_تحلیلی، با انتخاب 290 پارک شهر مشهد در پنج رده همسایگی، محلهای، ناحیهای، منطقهای و شهری انجام شده است. در این مطالعه تحلیلها براساس نقشه محوری شهر مشهد و در محیط نرمافزار UCL Dephtmap10 و GISانجام شد. متغیرهای پایه در این تحقیق شامل اتصال، همپیوندی، کنترل، و متغیرهای با واسطه شامل خوانایی، قابلیت دسترسی، امنیت و انسجام فضایی بودند. نتایج تحقیق نشان داد که پارکهای مورد مطالعه از کیفیت فضایی پایینی برخوردارند. همچنین مشخص شد که پارکهای منطقهای به دلیل توزیع نامناسب از کیفیت پایینی نسبت به سایر پارکهای شهر مشهد برخوردارند. به طور کلی در مقایسه با کل فضای شهر مشهد، پارکها از انسجام فضایی و امنیت مناسب برخوردار نیستند. در این میان پارکهای شهری به واسطه قرارگیری در مجاورت فضاهای با همپیوندی و اتصال بالا از خوانایی و قابلیت دسترسی بالایی در فضای شهری برخوردارند. به نظر میرسد ارزیابی کیفیت فضایی و رابطه آن با کارکرد، میتواند نقش مؤثری در فرآیند برنامهریزی و طراحی پارکهای شهری داشته باشد.
حمل و نقل شهری
حمید فرهاد؛ بهادر بذرافشان مقدم؛ تکتم محتشمی
دوره 6، شماره 23 ، مرداد 1396، ، صفحه 87-97
چکیده
یکی از اقدامات مهم پس از راه اندازی یک سیستم حمل ونقل نوین (همچون سامانه اتوبوسهای تندرو) (BRT)، ارزیابی آن جهت اطمینان از عملکرد مناسب سیستم میباشد. حملونقل، یکی از مهمترین دغدغههای مدیریت کلانشهر مشهد است. با وجود راهاندازی سامانه اتوبوسهای تندرو در این شهر، به اعتقاد کارشناسان حوزه حملونقل، معیارهای ...
بیشتر
یکی از اقدامات مهم پس از راه اندازی یک سیستم حمل ونقل نوین (همچون سامانه اتوبوسهای تندرو) (BRT)، ارزیابی آن جهت اطمینان از عملکرد مناسب سیستم میباشد. حملونقل، یکی از مهمترین دغدغههای مدیریت کلانشهر مشهد است. با وجود راهاندازی سامانه اتوبوسهای تندرو در این شهر، به اعتقاد کارشناسان حوزه حملونقل، معیارهای کنونی در ارزیابی عملکرد در این شهر کافی نبوده و دارای کاستیهایی میباشند. از اینرو، شناسایی و اولویتبندی معیارهای ارزیابی عملکرد این سامانه به ویژه با رویکرد توسعه پایدار ضرورت دارد. هدف از پژوهش حاضر، توسعه یک چارچوب ارزیابی پس از اجرا (Ex-post) بر پایه استفاده از روشهای تصمیمگیری و محاسبه اوزان پارامترهای مؤثر در ارزیابی سامانه BRT در شهر مشهد است. در این راستا ضمن تعیین معیارهای مؤثر در ارزیابی کارایی این سامانه با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، به اولویتبندی شاخصهای هر معیار براساس تکمیل پرسشنامه و انجام مصاحبه با کارشناسان خبره در حوزه حملونقل و مدیریت شهری مشهد پرداخته شده است. براساس یافتههای تحقیق، در بین معیارهای مورد بررسی، معیار "منافع کاربران" با شاخصهای راحتی، صرفهجویی در هزینه، کاهش زمان سفر، کاهش استهلاک وسیله نقلیه شخصی، کاهش محرومیت اجتماعی و تنوع در گزینههای حملونقلی، بالاترین اولویت را در ارزیابی کارایی BRT کسب نموده و معیار " محیطی" (با وزن 377/0) در اولویت بعدی قرار گرفته است. در میان شاخصهای این معیار، سلامت و ایمنی (با وزن437/0) و آلودگی هوا (305/0) از عواملی تعیین شد که سبب ارزیابی بهتر از کارایی این سیستم در شهر مشهد خواهد شد.
برنامه ریزی منطقه ای
هاشم داداش پور؛ نریمان جهانزاد؛ هما جلیلی
دوره 5، شماره 18 ، اردیبهشت 1395، ، صفحه 51-62
چکیده
در چند دهه ی اخیر مناطق کلانشهری کشور دچار تغییر و تحولاتِ گسترده ای شده اند. منطقه کلانشهری مشهد نیز به عنوان یکی از مهمترین قطبهای توسعه در شرق کشور در حال تجربه این تحولات می باشد. این منطقه با بیش از سه میلیون نفر جمعیت، از عدم تعادل فضایی، پراکنده رویی و تمرکزِ شدید رنج می برد. پیامد منطقیِ این تمرکز، رشد کالبدی شهر مرکزی، پدیدار ...
بیشتر
در چند دهه ی اخیر مناطق کلانشهری کشور دچار تغییر و تحولاتِ گسترده ای شده اند. منطقه کلانشهری مشهد نیز به عنوان یکی از مهمترین قطبهای توسعه در شرق کشور در حال تجربه این تحولات می باشد. این منطقه با بیش از سه میلیون نفر جمعیت، از عدم تعادل فضایی، پراکنده رویی و تمرکزِ شدید رنج می برد. پیامد منطقیِ این تمرکز، رشد کالبدی شهر مرکزی، پدیدار شدنِ نابرابری های اجتماعی و اقتصادی، تخریبِ اراضی سبز و کشاورزی، بورس بازیِ زمین و رانت خواری، آسیب هایِ اکولوژیکی و... می باشد. از این رو تحلیل و پیش بینی ساختار فضایی یکپارچه در این منطقه ضرورت دارد. برای این منظور با تکیه بر بعدِ ریختشناسی ساختار فضایی، ابتدا تغییراتِ کاربری اراضی برای دو دوره 1405 و 1420 شبیهسازی میشود. در گام دوم، با استفاده از سه شاخص توزیع، خوشهبندی و تجمع، بر پایه دادههای پیشبینی شده جمعیت در سالهای مزبور، سیمای فضایی منطقه ترسیم میگردد. نتایج تحقیق نشان میدهد که روندِ تغییرات به سمتِ از بین رفتنِ هر چه بیشترِ اراضی کشاورزی و مراتع پیش میرود، به طوری که در سال 1405 مساحتی معادل 247 کیلومترمربع به مساحتِ اراضی ساخته شده در سال 1390 اضافه میشود، در سال 1420 این رقم به 1004 کیلومترمربع می رسد. نتایج حاصل از تحلیل دادههای جمعیت و اشتغال بر اساس سه شاخصِ مزبور، نیز حاکی از پیش رفتنِ منطقه به سوی قطبیتِ بیشتر است. لذا لازم است نظام مدیریتِ منطقهای در راستای جلوگیری از تحقق این پیامدها تمهیدات لازمی بیندیشد.