برنامه ریزی شهری
حمیدرضا فارسی فراشبندی؛ سیدرضا آزاده؛ مجتبی ملکیان بهابادی
دوره 6، شماره 22 ، اردیبهشت 1396، صفحه 3-14
چکیده
امروزه نحوه توزیع خدمات شهری یکی از ضروریات مهم زندگی شهری به حساب میآید. این در حالی است که استفاده از روشهای سنتی تأمین زمین خدمات شهری، زمینه تخریب اراضی کشاورزی را در پی داشته است. بنابراین این مسئله راهی جز روی آوردن به روشهای نوین را پیشِ رویِ برنامهریزان و مدیران شهری باقی نمیگذارد؛ که از جمله این روشها میتوان ...
بیشتر
امروزه نحوه توزیع خدمات شهری یکی از ضروریات مهم زندگی شهری به حساب میآید. این در حالی است که استفاده از روشهای سنتی تأمین زمین خدمات شهری، زمینه تخریب اراضی کشاورزی را در پی داشته است. بنابراین این مسئله راهی جز روی آوردن به روشهای نوین را پیشِ رویِ برنامهریزان و مدیران شهری باقی نمیگذارد؛ که از جمله این روشها میتوان به برنامه انتقال حق توسعه که مبتنی بر احترام به حقوق مالکیت بوده اشاره کرد. پژوهش کاربردی حاضر، با به کارگیری زمینهها و مبانی نظری موضوع به مطالعه تکنیک مزبور در سطح شهر شیراز پرداخته و به دنبال پاسخ به این سئوال است که الزامات و شرایط استفاده از این رویکرد چیست و کدام یک از نواحی شهر شیراز مناسب این الگو میباشند. برای پاسخ به این سئوالات از فرایند تحلیل سلسله مراتبی و نرمافزار ArcGIS استفاده شده است. براساس الگوی انتقال حق توسعه، نواحی شهر شیراز به مناطق دریافت و انتقال حق توسعه تقسیم شدند. نتایج نشان داد در مناطق دریافت، پارامتر مشارکت شهروندان با وزن 271/0 رتبه نخست را به خود اختصاص داده است. تمایل به افزایش تراکم در دهه اخیر و همچنین برخورداری از شبکه معابر در رتبههای دوم و سوم قرار دارند. در مناطق ارسال نیز پارامتر آثار و ابنیه تاریخی و با ارزش، با امتیاز 273/0 در اولویت نخست قرار دارد. به این ترتیب مشارکت پذیری شهروندان در اولویت دوم و باغات در اولویت سوم قرار دارند. براساس نتایج پژوهش ناحیه 5 از منطقه 1 و ناحیه 7 از منطقه 4 و نواحی 2، 3 و 4 از منطقه 8 از پتانسیل بسیار بالایی در دریافت توسعه و همچنین ناحیه 1 از منطقه 1 و نواحی 1 و 6 از منطقه 2 و ناحیه 2 از منطقه 6 و 8 پتانسیل بسیار بالایی برای ارسال حق توسعه دارند.
معماری شهری
یعقوب پیوسته گر؛ علی اکبر حیدری؛ مریم کیایی
دوره 6، شماره 22 ، اردیبهشت 1396، صفحه 15-26
چکیده
کیفیت کارکردی فضاهای تجمعی در طراحی محیطی و شهری دارای جایگاه ویژهای میباشد و در راستای ارتقای عملکرد مطلوب این دست از فضاهای شهری، لحاظ نمودن مؤلفههای امنیتی، اهمیتی خاص دارد. این مؤلفهها شامل شاخصهای عینی و ذهنی میشوند که عدم تعبیه آنها در فضاهایی با تعداد کاربران نامحدود، عملکرد کلی فضا را نیز تحتالشعاع ...
بیشتر
کیفیت کارکردی فضاهای تجمعی در طراحی محیطی و شهری دارای جایگاه ویژهای میباشد و در راستای ارتقای عملکرد مطلوب این دست از فضاهای شهری، لحاظ نمودن مؤلفههای امنیتی، اهمیتی خاص دارد. این مؤلفهها شامل شاخصهای عینی و ذهنی میشوند که عدم تعبیه آنها در فضاهایی با تعداد کاربران نامحدود، عملکرد کلی فضا را نیز تحتالشعاع قرار میدهد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی برخی از مؤلفههای عینی یا به عبارتی کالبدی در یکی از این فضاهای جمعی یعنی پارکهاست. به منظور تدقیق یافتههای حاصل و بررسی ترجیحات کاربران، به ارزیابی مؤلفههای ذهنی (ادراک کاربران از فضا) نیز پرداخته خواهد شد. در تحقیق حاضر کیفیت عینی فضا با توجه به ویژگیهای نظریه نحوفضا که به بررسی شاخصهای کالبدی فضا میپردازد، به وسیله شاخصهای نحوی ارزیابی میشود. ابزار دیگر پژوهش، روش تحقیق میدانی (برداشتهای میدانی و محیطی) و پرسشنامه، مصاحبه و مشاهدات عینی پژوهشگران خواهد بود. بنابراین ویژگیهای ذهنی و ادراکی کاربران از منظر "امنیت" بدین وسیله مورد بررسی قرار میگیرد. این پژوهش با طرح مسئله و معرفی روش چیدمان فضا در تحلیل محیط مورد نظر خود، سعی بر آن دارد که موضوع جرمخیزی (امنیت و یا عدم امنیت) یک محیط را فارغ از مسائل تأثیرگذار بر ادراک استفادهکنندگان مورد تحلیل قرار دهد (البته در گام نخست). با این حال پس از بررسی موضوع با این روش، برای اعتبارسنجی یافتههای به دست آمده، از راهبرد پیمایشی نیز به منظور تطبیق یافتهها با نقطه نظرات استفادهکنندگان از فضا نیز بهره برده است (در گام دوم). بر این اساس و به منظور دستیابی به هدف پژوهش، پس از معرفی ابزارهای مورد نظر تحقیق، ابتدا کل محوطه پارک به وسیله مؤلفههای نحوی مورد سنجش قرار خواهد گرفت و در کنار آن از فرایند پرسشنامه باز، مشاهدات میدانی و نقشههای شناختی نیز استفاده خواهد شد. نتایج پژوهش نشان میدهد که جامعه آماری مورد نظر تحقیق، به دلایل ذهنی مختلف از حضور در برخی از نقاط پارک پرهیز میکنند. در برخی مواقع کیفیت محیط و در مواردی دیگر ویژگیهای ذهنی محیط بر ایجاد حس ناامنی فضا دامن میزند و به نظر میرسد که نهایتاً فاکتورهای ذهنی بر شاخصهای محیطی در انتخاب فضا در اولویت قرار دارد.
برنامه ریزی شهری
شریفه سرگلزایی؛ صمد محمدابراهیم زاده سپاسگزار
دوره 6، شماره 22 ، اردیبهشت 1396، صفحه 27-42
چکیده
تکوین فناوریهای دیجیتال و در دسترس قرار گرفتن آنها، عملیاتی شدن نظریه شهر هوشمند و دولت الکترونیک را امکانپذیر نموده است. سنسورهای جمعآوری دادههای شهری، ابزارهای ویرایش آنلاین سامانههای اطلاعات مکانی و گوشیهای هوشمند از جمله فناوریهاییاند که به جمعآوری و گردش سریع اطلاعات شهری کمک مینمایند. در زمینه شناخت، ارتقا ...
بیشتر
تکوین فناوریهای دیجیتال و در دسترس قرار گرفتن آنها، عملیاتی شدن نظریه شهر هوشمند و دولت الکترونیک را امکانپذیر نموده است. سنسورهای جمعآوری دادههای شهری، ابزارهای ویرایش آنلاین سامانههای اطلاعات مکانی و گوشیهای هوشمند از جمله فناوریهاییاند که به جمعآوری و گردش سریع اطلاعات شهری کمک مینمایند. در زمینه شناخت، ارتقا و توسعه میزان دقت این فناوریها، تحقیقهای فراوانی منتشر شده است. با وجود این درک دقیقی از چگونگی فرایند پذیرش و عملیاتی کردن آنها توسط کاربران اعم از اشخاص یا سازمانهای شهری وجود ندارد. هدف این پژوهش مدلسازی پذیرش فناوری توسط کاربران مراکز استانها با به کارگیری مدل ساختار یافته میباشد. این مقاله به معرفی یک مدل اولیه شامل نُه سازه میپردازد که براساس مرور ادبیات موضوع طراحی شده است. این مدل براساس دادههای 110 پرسشنامه از زاهدان مورد آزمون و اصلاح قرار گرفت. مدل اصلاحی با دادههای حاصل از 428 پرسشنامه از بجنورد، اصفهان، شیراز و تبریز مورد اعتبارسنجی و اصلاح نهایی قرار گرفت. مدل نهایی به پنج سازه کارآمد کردن فرد، قابلیت بهرهبرداری، تسهیل در انجام امور، مزیت نسبی و سازگاری به عنوان اولویت نخست کاربران مراکز استانها و به سه سازه کیفیت کم خدمات، امنیت دادهها و ذخیره انرژی با عنوان کم اهمیتترینها اشاره دارد. مدل پذیرش فناوری توسط کاربران مراکز استانها، ابزاری مهم برای پیشبینی پذیرش فناوری برای مدیران شهری است. نتایج حاصله میتواند در جلوگیری از تأمین و اجرای ناموفق فناوری در مقیاس کلانشهری که هزینههای بالایی خواهند داشت، مؤثر باشد. مدل ارائه شده در این مقاله میتواند در شهرهای کوچک مقیاس نیز به عنوان تحقیق آتی مورد آزمون قرار گیرد.
برنامه ریزی شهری
فرشاد نوریان؛ پارسا ارباب
دوره 6، شماره 22 ، اردیبهشت 1396، صفحه 43-58
چکیده
مقاله حاضر به واکاوی چشمانداز شهرهای جهانی در کشورهای در حال توسعه به واسطه تحلیل انتقادی میپردازد. حجم عمده ادبیات و الگو یا الگوهای موجود شهر جهانی، تلاش میکند تا چارچوبهایی را که در ارتباط با نمونههای نخستین این پدیده ایجاد شدند، برای سنجش شواهد جهانی شدن شهرها در کشورهای در حال توسعه و بررسی وضعیت آنها به کار بَرَد. ...
بیشتر
مقاله حاضر به واکاوی چشمانداز شهرهای جهانی در کشورهای در حال توسعه به واسطه تحلیل انتقادی میپردازد. حجم عمده ادبیات و الگو یا الگوهای موجود شهر جهانی، تلاش میکند تا چارچوبهایی را که در ارتباط با نمونههای نخستین این پدیده ایجاد شدند، برای سنجش شواهد جهانی شدن شهرها در کشورهای در حال توسعه و بررسی وضعیت آنها به کار بَرَد. این در حالی است که موفقیت این شهرها نیز عمدتاً براساس معیارها و سنجههای غربی، مورد توجه قرار میگیرد که اصطلاحاً از این جریان، تسلط و تحکم غربی (انگلیسی_امریکایی) در حوزه مباحث جهانی شدن و شهر، یاد میشود. در مقابل، گروه در حال رشدی از محققان معتقدند، ارتباط میان مفهوم شهر جهانی با موضوعات قدرت، بازیگران و نهادهایی که در سطح جهانی عمل میکنند، با اغراق همراه بوده و زمینه و احتمالات محلی، دستکم گرفته شده است. بر این اساس، در فرآیند ادراک و تحلیل جهانی شدن شهرها در کشورهای در حال توسعه، مناسب است تا از عمومیتهایی مبتنی بر تجربه شهرهای جهانی غرب به سمت الگو یا الگوهای جدید، از طریق اتخاذ رویکردهایی از جمله چارچوب مفهومی جایگزین پیشنهادی، براساس نقشها، موقعیتها و ظرفیتهای متنوع و در نتیجه ابعاد، آثار و پیامدهای متفاوت، حرکت نمود. در پاسخ به تلقیها و تعابیر فعلی و غالب تئوری شهر جهانی و چالشهایی که به کارگیری مطلق آنها پدید میآورد، رهیافت مؤثر در زمینه چشمانداز شهرهای جهانی در کشورهای در حال توسعه و ارزیابی آن، انجام مطالعات بیشتر در خصوص تعامل میان بازیگران جهانی و محلی بر پایه این چارچوب مفهومی جایگزین به واسطه تجارب، شواهد، قراین و مصداقها با استناد به یک نمونه یا دستهای از نمونههای جدید، مبتنی بر ارزشگذاری ویژگیها، اولویتها و تفاوتهاست.
پایداری شهری
سینا رزاقی اصل؛ فرزانه خوشقدم
دوره 6، شماره 22 ، اردیبهشت 1396، صفحه 59-74
چکیده
امروزه بافتهای فرسوده شهری ناهنجاریهای بسیاری را پیشِ روی ساکنان خود قرار دادهاند؛ از جمله مهمترین این مشکلات و ناهنجاریها، ناپایداری اجتماعی آنهاست. از این رو معضلات اجتماعی بافتهای فرسوده یکی از مهمترین موضوعات پیشِ روی نوسازی و مداخله در این بافتها میباشد. از سوی دیگر، نوسازی بافتهای فرسوده نیز همانند ...
بیشتر
امروزه بافتهای فرسوده شهری ناهنجاریهای بسیاری را پیشِ روی ساکنان خود قرار دادهاند؛ از جمله مهمترین این مشکلات و ناهنجاریها، ناپایداری اجتماعی آنهاست. از این رو معضلات اجتماعی بافتهای فرسوده یکی از مهمترین موضوعات پیشِ روی نوسازی و مداخله در این بافتها میباشد. از سوی دیگر، نوسازی بافتهای فرسوده نیز همانند بسیاری دیگر از مسائل شهری امروزه تحت تأثیر مفاهیم پایداری قرار دارند. بنابراین در مداخله با رویکرد اجتماعی در بافتهای فرسوده در نظر گرفتن موضوعات پایداری اجتماعی ضروری به نظر میرسد. به همین سبب، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا با بررسی ادبیات موجود پیرامون پایداری اجتماعی، عوامل کلیدی موضوع را استخراج کرده و به تحلیل آنها در بافت فرسوده شیوا بپردازد. هدف این پژوهش توجه به مشکلات اجتماعی بافتهای فرسوده و از جمله آن بافت فرسوده شیوا و بررسی عوامل تأثیرگذار در ارتقای پایداری اجتماعی آنها میباشد. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی پیمایشی در بستری از مطالعات کتابخانهای برای استخراج معیارها و همچنین نرمافزار SPSS برای تحلیل دادههای آماری، بهره گرفته شده است. این پژوهش از نوع کیفی_کمی بوده و از حیث هدف، کاربردی قلمداد میشود. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که تساوی حقوق، کیفیت زندگی، امنیت اجتماعی، تعامل اجتماعی، عدالت اجتماعی و مشارکت اجتماعی به ترتیب بیشترین تأثیر را در ارتقای پایداری اجتماعی بافت فرسوده شیوا دارا میباشند که با در نظر گرفتن این عوامل در نوسازی بافت میتوان شاهد حفظ و تقویت نظامهای اجتماعی_فرهنگی محله بود و از ناهنجاریهای رفتاری، روانی، شغلی و هویتی پیشگیری کرد.
اسکان غیر رسمی
اکبر محمدی؛ کسری آشوری؛ محمدبشیر رباطی
دوره 6، شماره 22 ، اردیبهشت 1396، صفحه 75-88
چکیده
امروزه اغلب سکونتگاههای خودانگیخته شهری به دلایل مختلفی از قبیل کمبود توان مالی، بالا بودن هزینه تأمین مسکن رسمی، قیمت بالای زمین شهری (به خصوص برای اقشار کمدرآمد)، پیشی گرفتن روند توسعههای شهری از برنامهریزی و مدیریت عقلایی شهری و عوامل متعدد دیگر، در مکانهایی بنا شدهاند که اغلب آنها مخاطرات طبیعی یا به دلیل تکنولوژیکی ...
بیشتر
امروزه اغلب سکونتگاههای خودانگیخته شهری به دلایل مختلفی از قبیل کمبود توان مالی، بالا بودن هزینه تأمین مسکن رسمی، قیمت بالای زمین شهری (به خصوص برای اقشار کمدرآمد)، پیشی گرفتن روند توسعههای شهری از برنامهریزی و مدیریت عقلایی شهری و عوامل متعدد دیگر، در مکانهایی بنا شدهاند که اغلب آنها مخاطرات طبیعی یا به دلیل تکنولوژیکی در معرض انواع تهدیدهای طبیعی و مصنوع قرار گرفتهاند. در این میان تلاش برای دستیابی به شرایطی که در صورت وقوع بحران، بازگشت آنها را به وضعیت پیش از بحران (اعاده به وضعیت سابق) فراهم سازد و یا انعطافپذیری آنها را افزایش دهد، امری ضروری است. تابآوری رویکرد جدیدی است که در پی پاسخ به نیازهای ناشی از تغییرات سریع و پیچیدگیهای روزافزون شهرها با چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، زیرساختی و نهادی مطرح شده و در مواجهه با ناشناختهها و عدم قطعیتها به کار میرود. هدف از این پژوهش بررسی ابعاد نهادی و اجتماعی تابآوری در سکونتگاه خودانگیخته نایسر واقع در شمال شرق شهر سنندج و مقایسه آن با حد بهینه مقادیر این شاخصهاست. برای دستیابی به این هدف ابتدا چارچوب نظری و معیارهای موضوع شامل پنج شاخص اجتماعی و سه شاخص نهادی و سپس چارچوب مفهومی موضوع استخراج میشوند. از طرفی به منظور تعریف حد بهینه در این پژوهش و با توجه به عدم وجود سابقه نظری مناسب این رویکرد در کشورمان، حد بهینه تابآور بودن هر شاخص از مطالعات انجام شده در مناطقی در سطح جهان (ژاپن و کالیفرنیا) حاصل شد که در برابر بحرانهای متعدد تابآور بودهاند. برای رسیدن به هدف پژوهش، دادهها با استفاده از مطالعات میدانی، سرشماریهای نفوس و مسکن سال 1390 شهر سنندج و اطلاعات حاصل از سرشماری ژاپن و کالیفرنیا و همچنین توزیع 348 پرسشنامه به روش نمونهگیری تصادفی ساده برداشت شده است. سپس دادههای موجود از طریق نرمافزار Spss پردازش شده و با حد بهینه تطبیق داده شد. علاوه بر این امر برای تهیه نقشهها و انطباق وضعیتهای مختلف با ناحیه از نرمافزار GIS استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از درجات بسیار پایین تابآوری نهادی و اجتماعی این سکونتگاه نسبت به حد بهینه این معیارهاست.
برنامه ریزی شهری
علی کاظمی؛ طاهره گل لاله
دوره 6، شماره 22 ، اردیبهشت 1396، صفحه 89-97
چکیده
مبحث پیادهروی و تأمین محیطهای مناسب برای ترغیب و گسترش میزان پیادهروی به عنوان یکی از راهبردهای اصلی ارتقای کیفیت محیط در شهرها تبدیل شده است. امری که در پی تأیید تأثیرات مثبت پیادهروی بر سلامت شهروندان، کاهش ترافیک و آلودگیها و مراودات اجتماعی افراد در پژوهشهای مختلف، مداوماً رو به گسترش بوده است. با توجه به این که ...
بیشتر
مبحث پیادهروی و تأمین محیطهای مناسب برای ترغیب و گسترش میزان پیادهروی به عنوان یکی از راهبردهای اصلی ارتقای کیفیت محیط در شهرها تبدیل شده است. امری که در پی تأیید تأثیرات مثبت پیادهروی بر سلامت شهروندان، کاهش ترافیک و آلودگیها و مراودات اجتماعی افراد در پژوهشهای مختلف، مداوماً رو به گسترش بوده است. با توجه به این که اهداف شهروندان از پیادهروی با یکدیگر متفاوت میباشد و در حالی که وجوه مختلف محیط در ترغیب شهروندان به پیادهروی در عرصههای شهری اثرگذاری متفاوتی دارند، پژوهش حاضر در جستوجوی تبیین چگونگی اثرگذاری ویژگیهای کالبدی_فضایی محلات مسکونی بر میزان پیادهروی شهروندان بوده و در پی پاسخ به این سئوالات است که ابعاد کالبدی_فضایی محلات مسکونی بر چه جنبههایی از پیادهروی افراد تأثیر بیشتری دارند؟ و در این صورت کدام یک از عوامل کالبدی_فضایی محیط ساخته شده بیشترین تأثیر را بر میزان پیادهروی دارند؟ در این پژوهش پس از مطالعات نظری پیرامون شاخصهای کالبدی_فضایی شهر و پیادهروی شهروندان و تدوین مدل مفهومی تحقیق، میزان پیادهروی ساکنان سه محله واقع در شهر نوشهر استان مازندران (مطالعه موردی تحقیق) بر حسب دو نوع پیادهروی کاری و تفریحی از طریق پرسشنامه مورد پرسش و ارزیابی قرار گرفت. سپس همپیوندی آنها با فاکتورهای کالبدی فضایی منتج از مطالعات نظری (از حیث شدت تأثیرپذیری) از طریق رگرسیون خطی چند متغیره سنجیده شد. نتایج یافتههای پژوهش نشان داد که متغیرهای کالبدی_فضایی شکل شهر تنها بر میزان پیادهروی تفریحی به صورت معناداری تأثیرگذارند (فرضیه نخست). دلیل این امر میتواند این باشد که پیادهروی کاری جزو فعالیتهای ضروری افراد است و فرد در هر شرایطی ناگزیر به انجام آن است؛ بنابراین محیط تأثیر کمتری بر میزان پیادهروی کاری دارد. در صورتیکه پیادهروی تفریحی جنبه حیاتی نداشته و در شرایطی انجام میگیرد که زمینه مطلوب برای آنها فراهم باشد؛ در نتیجه شرایط محیط و شکل شهر میتواند تأثیر زیادی بر انجام آن بگذارد. همچنین آنالیز واریانس یافتهها نشان داد که عوامل کاربری، تراکم و دسترسی(در بین عوامل کالبدی_فضایی شهر) بیشترین همپیوندی را با میزان پیادهروی شهروندان دارند(فرضیه دوم).